شرط جواز خدمت به حکومتهای ظالم (۲)
...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنْ هَذِهِ اَلْعِصَابَةِ قَدْ وُلِّیَ وَلاَیَةً فَقَالَ: «کَیْفَ صَنِیعَتُهُ إِلَى إِخْوَانِهِ؟» قَالَ قُلْتُ: لَیْسَ عِنْدَهُ خَیْرٌ. فَقَالَ: «أُفٍّ یَدْخُلُونَ فِیمَا لاَ یَنْبَغِی لَهُمْ وَ لاَ یَصْنَعُونَ إِلَى إِخْوَانِهِمْ خَیْراً.»
الکافی، ج۵، ص۱۱۰
از ابوبصیر نقل شده است:
نزد امام صادق (علیهالسلام) درباره مردی از شیعیان سخن به میان آمد که مسؤولیتی حکومتی را بهعهده گرفته بود.
حضرت فرمودند:
«رفتارش با برادرانش چهگونه است؟»
عرض کردم:
خیری ندارد (به کسی خیری نمیرساند.)
حضرت فرمودند:
«اُف (بر او باد)! به کاری که شایستهشان نیست، وارد میشوند، به برادرانشان هم خیری نمیرسانند!»
...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ: قَالَ قُلْتُ لِأَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: مَا تَقُولُ فِی أَعْمَالِ هَؤُلاَءِ؟ قَالَ: «إِنْ کُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَاتَّقِ أَمْوَالَ اَلشِّیعَةِ.» قَالَ: فَأَخْبَرَنِی عَلِیٌّ أَنَّهُ کَانَ یَجْبِیهَا مِنَ اَلشِّیعَةِ عَلاَنِیَةً وَ یَرُدُّهَا عَلَیْهِمْ فِی اَلسِّرِّ.
الکافی، ج۵، ص۱۱۰
از ابراهیم بن ابومحمود، از علی بن یقطین[*] نقل شده است:
به امام کاظم (علیهالسلام) عرض کردم:
در مورد (انجام) کارهای آنان (حاکمان بنیعباس) چه میفرمایید؟
حضرت فرمودند:
«اگر ناچار بودی که انجام دهی، مراقبِ (آسیب به) اموال شیعیان باش!»
ابراهیم گوید:
(بعدها) به من خبر رسید که علی بن یقطین مالیات را آشکارا از شیعیان میگرفت و مخفیانه به آنها بازمیگرداند.
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] علی بن یقطین، از اصحاب بزرگ امام کاظم (علیهالسلام) بود که (گویا بهواسطه پدرش که اتفاقاً دشمن شیعیان نیز بود، و) با اجازه و توصیه اهلبیت (علیهمالسلام)، در دربار عباسیان نفوذ داشت و تا رتبه وزارت هارونالرشید (بزرگترین خلیفه عباسی) نیز ارتقاء یافته بود.
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمونهای دیگر از مؤمنانی که کنار حاکمی ظالم قرار داشتند و مؤمنان دیگر را از آسیبهای آن حاکم جبّار حفظ میکردند، «مؤمن آلفرعون» است.
وی که پسرعمو و خزانهدار فرعون بوده و ایمان خود را از او مخفی مینموده، وقتی حضرت موسی (علیهالسلام) به مصر بازگشت، فرعون را راضی کرد که ایشان را نکشد و به او فرصت دهد تا با ساحران زورآزمایی کند.
وی بعد از ایمان آوردن ساحران به حضرت موسی، ایمان خود را آشکار نمود و بهدستور فرعون، همراه دیگر ساحران به شهادت رسید.
خداوند در آیات ۲۸ الی ۴۵ سوره مبارکه غافر، به داستان مؤمن آلفرعون اشاره فرموده است.