وضعیت تکاندهندهی جامعه شیعی و مدعیان شیعهگری
…عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلصُّوفِیِّ قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَى بْنُ بَکْرٍ اَلْوَاسِطِیُّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:
«لَوْ مَیَّزْتُ شِیعَتِی لَمْ أَجِدْهُمْ إِلاَّ وَاصِفَةً وَ لَوِ اِمْتَحَنْتُهُمْ لَمَا وَجَدْتُهُمْ إِلاَّ مُرْتَدِّینَ وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَمَا خَلَصَ مِنَ اَلْأَلْفِ وَاحِدٌ وَ لَوْ غَرْبَلْتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ إِلاَّ مَا کَانَ لِی إِنَّهُمْ طَالَ مَا اِتَّکَوْا عَلَى اَلْأَرَائِکِ فَقَالُوا نَحْنُ شِیعَةُ عَلِیٍّ إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ.»
الکافی، ج۸، ص۲۲۸
از امام کاظم (علیهالسلام) نقل شده است:
«اگر شیعیان (پیروانِ) خود را وارسی کنم، هیچکس را نمییابم، مگر اینکه «ستایشگر»[۱] است
و اگر آنها را «امتحان»[۲] کنم، هیچکس را نمییابم، مگر اینکه «مرتد»[۳] است
و اگر آنها را خالصسازی کنم، از هر هزار نفر، یک نفر هم خالص نمیشود
و اگر آنها را غربال کنم، هیچیک از آنها باقی نمیماند مگر آنها که برای من هستند.
دیرزمانی است که آنها بر تختهایشان تکیه زدهاند و میگویند: "ما شیعهی علی هستیم."
[درحالیکه] فقط کسی شیعهی علی است که: رفتارش، گفتارش را تصدیق کند.»[۴]
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] یعنی زبانباز و اهل حرف هستند. فقط حرف میزنند و عمل نمیکنند.
[۲] «امتحان» در لغت به این معناست که سنگ نقره را در آتش کوره قرار دهند تا نقره خالص از ناخالصیها جدا شود.
[۳] مراد از «مرتد» در اینجا، معنای لغوی آن است، نه معنای فقهیاش. مقصود کسی است که از مسیر حق منحرف شده است و از این راه برگشته است.
[۴] یعنی فقط حرفهای خوب نزند و ادعاهای کذایی نداشته باشد، بلکه رفتارش مطابق گفتار و ادعاهایش باشد و اهل عمل هم باشد.
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نظرتان آیا این توصیفات که مربوط به جامعه شیعیِ زمان امام کاظم (علیهالسلام) است، در مورد جامعه شیعیان در زمان حاضر صدق نمیکند؟!