آیا تباکی، یعنی اَدای «گریه کردن» را در آوردن؟
آیا معقول است که «اَدا در آوردن»، ثواب داشته باشد؟
...
در روایات متعددی، به مؤمنین توصیه شده است:
برای اهلبیت (علیهم السلام) و یا هنگام دعا، اشک بریزید، و اگر اشک نداشتید، «تباکی» کنید.
...
آنچه که در متن روایات آمده است، لفظ «تباکی» است.
معمولاً این لفظ را چنین معنا میکنند:
«حالت گریه کردن را به خود گرفتن»
یا «این که شخص حالت خود را شبیه کسی کند که گریه میکند»
اما با تحقیق در معنای لغویِ «تباکی»، و نیز با دقت در متن نورانی روایات، در مییابیم که این واژه غلط ترجمه میشود.
توجه کنید؛
الف) «تباکی» در کتب لغت:
۱- ابنمنظور در «لسانالعرب»، پس از ذکر این روایت که «اگر گریهای نیفتید، تباکی کنید»، در معنای «تباکی» میگوید: «أَی: تَکَلَّفُوا البُکاء»[۱]
و در معنای «تکلّف» آورده است:
«تَکَلَّفْتَ الشیءَ: تَجَشَّمْتَه على مشقَّة و على خلاف عادتک.»[۲]
در معنای «تجشّم» نیز آورده است:
«تَجَشَّمْتَ کذا و کذا، أَی: فعلتَه على کُرْهٍ و مشقةٍٍ»[۳]
خلاصه اینکه:
«تباکی» یعنی: «گریهی با تکلّف»،
و «تکلّف» نیز یعنی: «به سختی کاری را انجام دادن».
پس «تباکی» بهمعنای «با سختی و مشقت گریه کردن» است.
۲- فخرالدین طریحی در «مجمعالبحرین» چنین آورده است:
«تَبَاکَى الرجل: تکلّف البکاء.»[۴]
طریحی نیز «تکلّف» را مانند ابن منظور معنا کرده است.
۳- راغب اصفهانی در «مفردات الفاظ قرآن»، در معنای «کاری را با تکلّف انجام دادن» آورده است:
«تَکَلُّفُ الشیءِ: ما یفعله الإنسان بإظهار کَلَفٍ مع مشقّة تناله فی تعاطیه»[۵]
یعنی: کاری است که انسان با اظهار بر افروختگى چهره و با سختى و مشقتى که از آن کار به او میرسد انجام میدهد.
بنابراین از کلام مرحوم راغب اصفهانی نیز همان برداشتی میشود، که از کلام صاحب «لسانالعرب» شد.
ب) «تباکی» در لسان روایات:
به روایات زیر توجه کنید:
۱- ...عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ بَیَّاعِ اَلسَّابِرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنِّی أَتَبَاکَى فِی اَلدُّعَاءِ وَ لَیْسَ لِی بُکَاءٌ قَالَ: «نَعَمْ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ اَلذُّبَابِ.»
الکافی، ج۲، ص۴۸۳
سعید بن یسار گوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم:
من در هنگام دعا تباکی میکنم، در حالی که گریهای ندارم. [چه میفرمائید؟]
حضرت فرمودند:
«باشد [اشکالی ندارد]، ولو به اندازهی سر مگسی باشد.»
۲- ...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِأَبِی بَصِیرٍ: «إِنْ خِفْتَ أَمْراً یَکُونُ أَوْ حَاجَةً تُرِیدُهَا فَابْدَأْ بِاللَّهِ وَ مَجِّدْهُ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلِّ عَلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلْ حَاجَتَکَ وَ تَبَاکَ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ اَلذُّبَابِ إِنَّ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَانَ یَقُولُ إِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ اَلْعَبْدُ مِنَ اَلرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاکٍ.»
الکافی، ج۲، ص۴۸۳
امام صادق (علیهالسلام) به ابوبصیر فرمودند:
«اگر از وقوع چیزی ترسیدی، یا حاجتی داشتی، [دعایت را] با نام الله شروع کن، و خدا را تمجید کن، و او را مدح کن آن گونه که سزاوارش است، و بر پیامبر صلوات فرست، و حاجتت را بخواه، و تباکی کن، ولو به اندازه بال مگسی باشد.»[۷]
۳- ...عَنْ إِسْمَاعِیلَ اَلْبَجَلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
«إِنْ لَمْ یَجِئْکَ اَلْبُکَاءُ فَتَبَاکَ فَإِنْ خَرَجَ مِنْکَ مِثْلُ رَأْسِ اَلذُّبَابِ فَبَخْ بَخْ.»
الکافی، ج۲، ص۴۸۳
اسماعیل بجلی، از امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند که فرمودند:
«اگر گریهات نیامد، تباکی کن، که اگر به اندازهی سر مگسی [اشک] خارج شود، پس بهبه! [خوشا به حالت]»[۸]
همانطور که به وضوح از روایات بر میآید، «تباکی» در لسان روایات نیز به معنای «سعی کردن برای گریه کردن» است، ولو این که اشکی هم جاری نشود، و فقط بهاندازه ناچیزی (سر مگسی) اشک خارج شود.
لذا میتوان گفت:
«تباکی»، به معنای «ادا در آوردن» نیست،
و «حالت گریه کردن را به خود گرفتن» ثوابی ندارد،
بلکه آنچه در روایات به آن توصیه شده است، این است که:
«انسان، با مشقت، سعی کند گریه کند، و ذرهای اشک (ولو به اندازهی سر مگسی) از چشمش خارج شود.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعدالتحریر: یادم آمد قبلاً در این پست روایتی زیبا، در همین زمینه، ذکر کرده بودم.
[۱] لسانالعرب، ج۱۴، ص۸۲.
[۲] لسانالعرب، ج۹، ص۳۰۷.
[۳] لسانالعرب، ج۱۲، ص۱۰۰.
[۴] مجمعالبحرین، ج۱، ص۶۰.
[۵] مفرداتالفاظالقرآن، ص۷۲۱.