گاهی انسان با مطالعه برخی ادعیه و مناجاتهای اهلبیت (علیهمالسلام) مشاهده میکند که ایشان علاوه بر اینکه شکرکننده و حمدکننده پروردگارشان هستند، اما از طرفی تضرّعهای عجیب و غریبی به درگاه خداوند دارند و از آتش و عذاب پروردگار به شدت اظهار ترس و نگرانی میکنند.
آیا ایشان – نعوذ بالله – قصورات و تقصیراتی دارند؟ آیا تعارف و شکستهنفسی میکنند؟ آیا میخواهند به این ترتیب به ما آموزش دهند که چگونه با پروردگارمان مناجات کنیم؟
داستان چیست؟
...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: ذَکَرْتُ لِلرِّضَا ع شَیْئاً فَقَالَ: «اصْبِرْ فَإِنِّی أَرْجُو أَنْ یَصْنَعَ اللَّهُ لَکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.» ثُمَّ قَالَ: «فَوَ اللَّهِ مَا أَخَّرَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِ مِنْ هَذِهِ الدُّنْیَا خَیْرٌ لَهُ مِمَّا عَجَّلَ لَهُ فِیهَا.» ثُمَّ صَغَّرَ الدُّنْیَا وَ قَالَ: «أَیُّ شَیْءٍ هِیَ؟» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ صَاحِبَ النِّعْمَةِ عَلَى خَطَرٍ إِنَّهُ یَجِبُ عَلَیْهِ حُقُوقُ اللَّهِ فِیهَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَتَکُونُ عَلَیَّ النِّعَمُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا أَزَالُ مِنْهَا عَلَى وَجَلٍ وَ حَرَّکَ یَدَهُ حَتَّى أَخْرُجَ مِنَ الْحُقُوقِ الَّتِی تَجِبُ لِلَّهِ عَلَیَّ فِیهَا.» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْتَ فِی قَدْرِکَ تَخَافُ هَذَا؟! قَالَ: «نَعَمْ فَأَحْمَدُ رَبِّی عَلَى مَا مَنَّ بِهِ عَلَیَّ.»
الکافی، ج۳، ص۵۰۲
از بزنطی نقل شده است که گفت:
به امام رضا (علیهالسلام) چیزی (از مشکلاتم) عرض کردم.
حضرت فرمودند:
«صبوری کن! من امیدوارم خداوند کارت را درست کند، إنشاءالله.»
سپس فرمودند:
«آن امور مؤمن که خداوند در دنیا به تأخیر میاندازد (تا در آخرت برایش جبران کند)، برای او بهتر است از آنچه در همین دنیا اجابت میکند.»
بعد حضرت دنیا را کوچک شمردند و فرمودند:
«مگر این دنیا چیست؟»
آنگاه فرمودند:
«بهراستی کسی که نعمتی دارد، در معرض خطر است؛ چراکه حقوق خداوند بهخاطر نعمتی که به او داده، بر او واجب میگردد.
به خدا قسم، نعمتهایی از جانب خداوند (عزّوجلّ) بر من ارزانی شده که من همواره در نگرانی هستم – (در این حین) حضرت دستشان را (به نشانه ترس) تکان میدادند – (این نگرانی ادامه دارد) تا زمانی که حقوقی که بهواسطه نعمتهای الهی بر من واجب است، از گردنم ساقط شود.»
بزنطی گوید: عرض کردم:
فدایتان شوم! شما با این قدر و منزلت، چنین میترسید؟!
حضرت فرمودند:
«بله و من (البته) پروردگارم را بهخاطر منتی که بر من نهاده است، حمد میکنم.»
پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداوند نعمتهایش را به طور مساوی میان بندگانش تقسیم نمیکند. بههمینخاطر توقعی که در قبال این نعمتها از بندگانش دارد و مسؤولیتی که بندگانش در قبال نعمتها دارند، مساوی نیست.
هرکه نعمت بیشتری دارد، مسؤولیتش بیشتر است؛ یعنی باید پاسخگو باشد از این نعمتها چگونه استفاده کرده است و چهقدر بهره برده است.
وقتی پدری به یک پسرش دهمیلیون و به پسر دیگرش صدمیلیون پول دهد تا یک سال با این سرمایه کار کنند و سود کسب کنند، مسلماً در آخر سال از کسی که سرمایه بیشتری داشته، توقع سود بیشتری دارد، تا کسی که سرمایهاش کمتر بوده.
اهلبیت (علیهمالسلام) که داراییشان بیش از بقیه است، مسؤولیتشان نیز در قبال این داراییها بیش از دیگران است.
به این توضیح، ترس فوقالعاده ایشان از خداوند، گریهها و تضرعهایشان به درگاه الهی و نیز شکر و حمد و ثنای فوقالعادهشان نسبت به پروردگار، معنا مییابد.
مسلّم است؛ این حضرات که بندگان برگزیده پروردگار هستند، از تقصیرات و قصورات دور هستند، اما چون مانند همه انسانها اختیار دارند و در معرض خطا هستند، همواره در این نگرانی قرار دارند.
اساساً اگر با این نگرانیها همراه نباشند، شاید میشد به معصوم بودنشان شک کرد!