خاطرهی قابل تأملی که دختر امام حسین از یکی از غارتگران برای پسرش تعریف کرد
...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الحسین [الْحَسَنِ] عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: «دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ [الْعَامَّةُ] عَلَیْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِیَةٌ صَغِیرَةٌ وَ فِی رِجْلِی خَلْخَالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ یَفُضُّ الْخَلْخَالَیْنِ مِنْ رِجْلِی وَ هُوَ یَبْکِی. فَقُلْتُ: مَا یُبْکِیکَ یَا عَدُوَّ اللَّهِ؟ فَقَالَ: کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ. فَقُلْتُ: لَا تَسْلُبْنِی. قَالَ: أَخَافُ أَنْ یَجِیءَ غَیْرِی، فَیَأْخُذَهُ.» قَالَتْ: «وَ انْتَهَبُوا مَا فِی الْأَبْنِیَةِ حَتَّى کَانُوا یَنْزِعُونَ الْمَلَاحِفَ عَنْ ظُهُورِنَا.»
الأمالی (للصدوق)، ص۱۶۴
عبدالله بن حسین[۱] از مادرش فاطمه[۲]، دختر امام حسین (علیهماالسلام) نقل کرده است:
«غارتگران به خیمه ما هجوم آوردند، درحالیکه من دختر کوچکی بودم که دو خلخال از طلا به پایم بود. مردی آن دو خلخال را از پایم شکست تا ببرد و در همانحال گریه میکرد.
گفتم: چه چیز تو را به گریه واداشته است، ای دشمن خدا؟
گفت: چهطور گریه نکنم، درحالیکه دختر رسول خدا را غارت میکنم.
گفتم: (خب) مرا غارت نکن.
گفت: میترسم دیگری بیاید و آن را ببرد.»
آنگاه مادرم گفت:
«هرچه در خیمهها بود را با زور چپاول کردند، حتی روپوشها(چادرها)یمان را نیز از دوشمان کشیدند.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] در بعضی نسخهها نام او «عبدالله بن حسن» ذکر شده که ظاهراً این صحیح است. مقصود از «حسن» نیز «حسن مثنی»، فرزند امام حسن است که با فاطمه دختر امام حسین (علیهمالسلام) ازدواج کرده است و ثمره ازدواجشان عبدالله، ابراهیم، حسن و زینب بوده است.
[۲] فاطمه، بزرگترین دختر امام حسین از یکی از همسرانشان به نام «ام اسحاق» (دختر طلحة بن عبیدالله تیمی، از اصحاب پیامبر) بوده است. اماسحاق ابتدا همسر امام حسن بوده و پس از شهادت ایشان به عقد امام حسین در میآید و اولین فرزندی که از امام حسین به دنیا میآورد، فاطمه بوده است. (صلواتاللهعلیهم)