سفر دوم به بغداد
...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: لَمَّا خَرَجَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى بَغْدَادَ فِی الدَّفْعَةِ الْأُولَى مِنْ خَرْجَتَیْهِ قُلْتُ لَهُ عِنْدَ خُرُوجِهِ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ فِی هَذَا الْوَجْهِ فَإِلَى مَنِ الْأَمْرُ بَعْدَکَ فَکَرَّ بِوَجْهِهِ إِلَیَّ ضَاحِکاً وَ قَالَ: «لَیْسَ الْغَیْبَةُ حَیْثُ ظَنَنْتَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ» فَلَمَّا أُخْرِجَ بِهِ الثَّانِیَةَ إِلَى الْمُعْتَصِمِ صِرْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْتَ خَارِجٌ فَإِلَى مَنْ هَذَا الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِکَ فَبَکَى حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ «عِنْدَ هَذِهِ یُخَافُ عَلَیَّ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِی إِلَى ابْنِی عَلِیٍّ.»
الکافی، ج۱، ص۳۲۳
اسماعیلبنمهران گوید:
هنگامی که امام جواد (علیهالسلام) برای بار اول از دو بار خروجشان، از مدینه به بغداد خارج شدند، موقع عزیمتشان به ایشان عرض کردم:
فدایتان شوم، از این راه که میروید، برایتان نگرانم. پس از شما امر (امامت) با چه کسی است؟
در حالی که میخندیدند، به من رو کردند و فرمودند:
«غیبت من در این سال، آنطور که گمانکردهای نیست.»
اما وقتی برای بار دوم به سوی معتصم (فرزند هارونالرشید و برادر مأمون لعنةاللهعلیهم) رهسپار شدند، نزدشان رفتم و عرض کردم:
فدایتان شوم، شما (از شهر) خارج میشوید. پس از شما امر (امامت) با چه کسی است؟
حضرت آنقدر گریستند که محاسنشان تر شد. سپس به من رو کردند و فرمودند:
«بایسته است که برای سفر امسالم، نگرانی باشد. امر (امامت) پس از من، با پسرم علی (امام علیبنمحمد هادی علیهماالسلام) است.»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمن تسلیت شهادت حضرت جوادالائمه (علیهمالسلام)، عرض میکنم که شایسته است در ایام ولادت یا شهادت اهلبیت، کمی با زندگانی آن بزرگواران آشنا شویم. (صفحه مربوط به امام جواد در ویکیشیعه)
همچنین از شما دعوت مینمایم بخشهای ناشنیده تاریخ اسلام را از زبان شیرین استاد ارجمند حجتالاسلام امیر غنوی بشنوید. (تاریخ اسلام؛ بخش مربوط به امام جواد علیهالسلام) (کانال نگاهی دوباره)