دشواریِ «فهم» و «تحمل» سخن اهلبیت
...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
«ذُکِرَتِ التَّقِیَّةُ یَوْماً عِنْدَ عَلِیِ بْنِ الْحُسَیْنِ ع. فَقَالَ: «وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِی قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَیْنَهُمَا فَمَا ظَنُّکُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ إِنَّ عِلْمَ الْعُلَمَاءِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.» فَقَالَ: «وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَلِذَلِکَ نَسَبْتُهُ إِلَى الْعُلَمَاءِ.»»
الکافی، ج۱، ص۴۰۱
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند:
«نزد امام علی بن الحسین (علیهماالسلام) ذکری از «تقیه» به میان آمد.
ایشان فرمودند:
«به خدا قسم، اگر ابوذر آنچه در قلبِ سلمان بود را میدانست، او را میکشت. درحالیکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میان آندو پیمان برادری برقرار کرده بود. پس از دیگر مخلوقات چه توقعی دارید؟![1]
بهراستیکه علمِ علماء[2]، «صعب»[3] و «مستصعب»[4] است. کسی تحملِ[5] این علم را ندارد، مگر نبی مرسل[6] یا فرشتهای مقرّب یا بندهای مؤمن که خداوند قلبش را برای (رسیدن به کمالِ) ایمان امتحان[7] کرده باشد.»
آنگاه فرمودند:
«سلمان، جزءِ علماء شمرده شده است؛[8] چراکه او از ما اهل بیت بوده است.[9] بههمینخاطر او را از «علماء» دانستم.»»
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] یعنی: سلمان و ابوذر که از اصحاب بزرگ رسول خدا بودند و با هم برادر بودند نیز چنین بودهاند، چه رسد به بقیه!
[2] در روایات دیگر، در مورد «حدیث اهل بیت علیهمالسلام» نیز چنین تعبیری به کار رفته است؛ به عنوان مثال: «إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ...» (الکافی، ج۱، ص۴۰۱)
[3] یعنی: فهمیدنش سخت است. پس حواسمان باشد با دیدن یک حدیث، ادعای فهم آن را نکنیم و اگر احساس کردیم حدیثی با عقل خودمان یا با دانش امروز بشر جور در نمیآید، فوراً حکم به جعلی بودن آن نکنیم.
[4] یعنی: قبول کردن و انجامش دشوار است. چنانچه در طول قرنهای گذشته تحمل کلام و دستور رسول خدا، امیر مؤمنان، امام حسن، امام حسین و سایر ائمه (علیهمالسلام) نبود و ایشان یکی پس از دیگری مهجور ماندند و مسموم و مقتول شدند و آخرینشان نیز در پرده غیبت است تا شرایط حضور و حکمرانیشان مهیا گردد.
[5] پذیرش همراه با صبر و رضایتمندی.
[6] یعنی: پیامبری که دارای مقام رسالت نیز باشد. طبق حدیثی که از پیامبر نقل شده است، از میان ۱۲۴هزار پیامبر، تنها ۳۱۳نفر از آنان رسول نیز بودهاند. (معانیالاخبار، ص۳۳۳)
[7] امتحان یعنی: کسی آنقدر تحتفشار قرار گیرد و سختی ببیند، تا با تحمّل این سختیها و سختکوشیِ خودش، ناخالصیهایش از بین برود و خالص گردد.
[8] توضیح حضرت به این خاطر است که در بسیاری از روایات، منظور از «علماء»، علمای کامل، یعنی «اهلبیت» (علیهمالسلام) هستند.
[9] چراکه رسول خدا فرمودهاند: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.»؛ «سلمان از ما اهل بیت است.» (عیونأخبارالرضا، ج۲، ص۶۴)