هم خانه، هم مسجد!
آیا چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است؟
...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ لِی ضَیْعَةً بِالْجَبَلِ أَسْتَغِلُّهَا فِی کُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثَ آلَافِ دِرْهَمٍ فَأُنْفِقُ عَلَى عِیَالِی مِنْهَا أَلْفَیْ دِرْهَمٍ وَ أَتَصَدَّقُ مِنْهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «إِنْ کَانَتِ الْأَلْفَانِ تَکْفِیهِمْ فِی جَمِیعِ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ لِسَنَتِهِمْ فَقَدْ نَظَرْتَ لِنَفْسِکَ وَ وُفِّقْتَ لِرُشْدِکَ وَ أَجْرَیْتَ نَفْسَکَ فِی حَیَاتِکَ بِمَنْزِلَةِ مَا یُوصِی بِهِ الْحَیُّ عِنْدَ مَوْتِهِ.»
الکافی، ج۴، ص۱۱
محمد بن مسلم نقل کرده است:
مردی به امام باقر (علیهالسلام) عرض کرد:
من مزرعهای در کوهستان دارم که سالانه (به اندازهی) سههزار درهم از آن محصول برداشت میکنم. از این مقدار، دوهزار درهم را خرج اهل و عیالم میکنم و هرسال، هزار درهمش را صدقه میدهم.
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
«اگر آن دوهزار درهم، برای همه نیازمندیهای[*] سالانه اهل و عیالت کافی باشد، (با صدقهای که میدهی) به خودت یاری رساندهای و برای هدایت خودت توفیق یافتهای و آنچه را که دیگران هنگام مرگ وصیت میکنند [که مثلاً فلان مقدار از داراییهایم را خرج فلان کار خیر کنید]، تو در زمان حیاتت به جا آوردهای.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] در متن حدیث، از واژه «احتیاج» استفاده شده است. شاید اگر این واژه، درست ترجمه گردد و توضیح داده شود، سؤالات و ابهامات پیرامون این مسأله، برطرف شود؛ اینکه حد و مرز «تأمین احتیاجات شخصی» و «اهتمام به گرفتاریهای دیگران»، که هردو مورد تأکید اهلبیت (علیهمالسلام) بودهاند، کجاست؟
ابنفارس، ریشهی این واژه را «الاضطرار إلى الشىء» میداند؛ یعنی: «نیاز ضروری». (معجممقاییساللغة، ج۲، ص۱۱۴)
در دیگر کتب لغویِ دقیق نیز، گوهر معناییِ این واژه «نقصان» (کمبود) دانسته شده است.
بنابراین تأمین احتیاجات ضروریِ خود و خانواده (که نبودشان کمبودی در زندگی محسوب میشود) بر اهتمام به گرفتاریهای دیگران و تأمین احتیاجات برادران ایمانی، اولویت دارد و بعد از تأمین آن احتیاجاتِ ضروری، رسیدگی به امور دیگران در اولویت قرار میگیرد.
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سالیانی است بعضی میگویند: «چراغی که به خانه رواست، به سوریه حرام است.»
البته این جمله از مصادیق مسأله بالا نیست و در واقع یک مغالطه است. از کسانی که چنین جملاتی میگویند، باید پرسید: «اگر این چراغ در سوریه روشن نشود، آیا خانهای میماند که بخواهیم روشنش کنیم؟»