ارزش سخاوت نزد خداوند و فرستادهاش
...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی سَعِیدٍ الْمُکَارِی عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «أَتَی رَسُولَ اللَّهِ ص وَفْدٌ مِنَ الْیَمَنِ وَ فِیهِمْ رَجُلٌ کَانَ أَعْظَمَهُمْ کَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِی مُحَاجَّةِ النَّبِیِّ ص فَغَضِبَ النَّبِیُّ ص حَتَّی الْتَوَی عِرْقُ الْغَضَبِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَی الْأَرْضِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ: رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ هَذَا رَجُلٌ سَخِیٌّ یُطْعِمُ الطَّعَامَ فَسَکَنَ عَنِ النَّبِیِّ ص الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ: «لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّکَ سَخِیٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ لَشَرَدْتُ بِکَ وَ جَعَلْتُکَ حَدِیثاً لِمَنْ خَلْفَکَ.» فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیُحِبُّ السَّخَاءَ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِی أَحَداً.»
الکافی، ج۴، ص۳۹
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند:
«گروهی از یمن نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آمدند. در میان آنان، مردی بود که در محاجّه (مباحثه و مناظره) با پیامبر، از بقیه درشتسخنتر و سختبحثتر بود.
پس پیامبر آنقدر خشمگین شدند که رگ عصبانیتِ میان چشمانشان متورم گشت، چهرهشان درهم شد، ساکت شدند و به زمین خیره گشتند.
در این هنگام، جبرئیل نزد ایشان آمد و عرض کرد:
«پروردگارت به تو سلام میرساند و به تو میفرماید: «این مرد سخاوتمند است؛ (به دیگران) غذا میدهد (سفرهاش پهن است).»»
پس خشم پیامبر فرو نشست، سرشان را بلند کردند و به آن مرد فرمودند:
«اگر جبرئیل از جانب خداوند (عزّوجلّ) خبر نیاورده بود که تو سخاوتمندی و (به دیگران) غذا میدهی، تو را طرد میکردم و (داستان) تو را ماجرایی (عبرتانگیز) برای آیندگان قرار میدادم.»
آن مرد به پیامبر عرض کرد:
آیا پروردگارت سخاوت را دوست دارد؟
حضرت فرمودند:
«بله.»
پس آن مرد گفت:
شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست و تو فرستادهی الله هستی.
قسم به خدایی که تو را بهحق فرستاد، (تاکنون) هیچکس را از اموالم (نااُمید) باز نگرداندهام.»