علت علاقه امام صادق به سرمایهگذاری و کسب سود
...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ : أَعْطَى أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَبِی أَلْفاً وَ سَبْعَمِائَةِ دِینَارٍ فَقَالَ لَهُ: «اِتَّجِرْ بِهَا.» ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ لِی رَغْبَةٌ فِی رِبْحِهَا وَ إِنْ کَانَ اَلرِّبْحُ مَرْغُوباً فِیهِ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَرَانِیَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ مُتَعَرِّضاً لِفَوَائِدِهِ.» قَالَ: فَرَبِحْتُ لَهُ فِیهَا مِائَةَ دِینَارٍ ثُمَّ لَقِیتُهُ فَقُلْتُ لَهُ قَدْ رَبِحْتُ لَکَ فِیهَا مِائَةَ دِینَارٍ قَالَ فَفَرِحَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِذَلِکَ فَرَحاً شَدِیداً فَقَالَ لِی: «أَثْبِتْهَا فِی رَأْسِ مَالِی.» قَالَ فَمَاتَ أَبِی وَ اَلْمَالُ عِنْدَهُ فَأَرْسَلَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَکَتَبَ: «عَافَانَا اَللَّهُ وَ إِیَّاکَ إِنَّ لِی عِنْدَ أَبِی مُحَمَّدٍ أَلْفاً وَ ثَمَانَمِائَةِ دِینَارٍ أَعْطَیْتُهُ یَتَّجِرُ بِهَا فَادْفَعْهَا إِلَى عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ.» قَالَ: فَنَظَرْتُ فِی کِتَابِ أَبِی فَإِذاً فِیهِ لِأَبِی مُوسَى عِنْدِی أَلْفٌ وَ سَبْعُمِائَةِ دِینَارٍ وَ اُتُّجِرَ لَهُ فِیهَا مِائَةُ دِینَارٍ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ سِنَانٍ وَ عُمَرُ بْنُ یَزِیدَ یَعْرِفَانِهِ.
الکافی، ج۵، ص۷۶
از محمد بن عُذافِر صیرفی نقل شده است:
امام صادق (علیهالسلام) هزار و هفتصد دینار (سکه طلا) به پدرم (عُذافِر بن عیسی صیرفی) دادند و به او فرمودند:
«با آن تجارت کن.»
سپس فرمودند:
«بدان! بهراستی که من اشتیاقی به سود آن ندارم، هرچند سود، مورد اشتیاق است. اما من دوست دارم خداوند (جلّوعزّ) مرا در حالی که دنبال بهرههای او هستم، ببیند.»
پدرم گفت:
من با آن مبلغ، برای ایشان صد دینار سود کسب کردم. بعدها ایشان را دیدم و به ایشان عرض کردم: برایتان صد دینار سود کسب کردهام.
امام صادق (علیهالسلام) با این خبر بسیار خوشحال شدند و به من فرمودند:
«آن را در سرمایه مال من نگه دار.»[۱]
محمد بن عذافر گوید:
پدرم درحالیکه آن مال نزد او بود، از دنیا رفت.
امام صادق (علیهالسلام، پیغامآوری را) نزد من فرستادند و (در نامهشان) نوشته بودند:
«خداوند به ما و شما عافیت دهد. بهراستی که من نزد [پدرت] ابومحمد هزار و هشتصد دینار دارم که آن را به او داده بودم تا با آن تجارت کند. این مبلغ را به عُمر بن یزید بده.»
محمد بن عذافر گوید:
آنگاه من وصیتنامه پدرم را نگاه کردم و دیدم که در آن نوشته شده بود: "پدر موسی[۲] نزد من هزار و هفتصد دینار دارد که با آن برایش صد دینار تجارت (سود) کردهام. عبدالله بن سنان و عمر بن یزید او را میشناسند."
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] یعنی آن صد دینار را به اصل مالشان اضافه کند و باز هم با آن تجارت کند.
[۲] مقصود از موسی، امام کاظم (علیهالسلام) است.