عاقبت سلطهپذیری و عافیتطلبی، به طمع دنیا
...عَنْ حَدِیدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِینَکُمْ بِالْوَرَعِ وَ قَوُّوهُ بِالتَّقِیَّةِ وَ الِاسْتِغْنَاءِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّهُ مَنْ خَضَعَ لِصَاحِبِ سُلْطَانٍ وَ لِمَنْ یُخَالِفُهُ عَلَى دِینِهِ طَلَباً لِمَا فِی یَدَیْهِ مِنْ دُنْیَاهُ أَخْمَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَقَّتَهُ عَلَیْهِ وَ وَکَلَهُ إِلَیْهِ فَإِنْ هُوَ غَلَبَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ دُنْیَاهُ فَصَارَ إِلَیْهِ مِنْهُ شَیْءٌ نَزَعَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُهُ الْبَرَکَةَ مِنْهُ وَ لَمْ یَأْجُرْهُ عَلَى شَیْءٍ یُنْفِقُهُ فِی حَجٍّ وَ لَا عِتْقِ [رَقَبَةٍ] وَ لَا بِرٍّ.»
الکافی، ج۵، ص۱۰۵
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«از خداوند بترسید و دینتان را با ″ورع″ حفظ کنید و آن را با ″تقیه″ و با ″بینیازی جستن با (اتکاء به) خداوند″ تقویت کنید.
بهراستی کسی که در مقابل ″سلطان″[۱] و در مقابل ″کسی که با او بهخاطر دینش مخالفت میکند″[۲] فروتنی ورزد، تا از [اموال] دنیایی که در دست اوست بهرهمند گردد، خداوند (عزّوجلّ) او را گمنام میکند[۳] و بهخاطر این کار با او دشمنی میورزد و او را به آن (سلطان یا مخالف دین) وامیگذارد.
آنگاه اگر به چیزی از دنیای آن سلطان دست یابد و مالی به او برسد، خداوند (جلّوعزّإسمه) برکت را از آن مال برمیگیرد و به هیچ کار نیک او پاداش نخواهد داد؛ چه حج باشد، چه آزاد کردن برده باشد و هر کاری خوبی که انجام دهد.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] سلطان: کسی که با قهر و غلبه بر دیگران غالب شده و سلطه یافته است.
[۲] مقصود کسی است که با دین ما ضدیت دارد و بهخاطر دیندار بودنمان با ما به مخالفت برخواسته.
[۳] یعنی کاری میکند که نامش از زبانها و دلها بیفتد، از بزرگی ساقط شود و به فراموشی سپرده شود.