تا چهمقدار اجازه داریم از اموال فرزندانمان مصرف کنیم؟
...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ یَحْتَاجُ إِلَى مَالِ اِبْنِهِ قَالَ: «یَأْکُلُ مِنْهُ مَا شَاءَ مِنْ غَیْرِ سَرَفٍ…»
الکافی، ج۵، ص۱۳۵
از محمد بن مسلم نقل شده است:
از امام باقر (علیهالسلام) درباره مردی که به اموال پسرش نیاز پیدا کرده، سؤال کردم.
ایشان فرمودند:
«هرقدر خواست مصرف کند، بدون اینکه اسراف (خروج از حد تعادل) کند...»
...عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی اَلْعَلاَءِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: مَا یَحِلُّ لِلرَّجُلِ مِنْ مَالِ وَلَدِهِ؟ قَالَ: «قُوتُهُ بِغَیْرِ سَرَفٍ إِذَا اُضْطُرَّ إِلَیْهِ.» قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَقَوْلُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِلرَّجُلِ اَلَّذِی أَتَاهُ فَقَدَّمَ أَبَاهُ فَقَالَ لَهُ: «أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ»؟ فَقَالَ: «إِنَّمَا جَاءَ بِأَبِیهِ إِلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ هَذَا أَبِی وَ قَدْ ظَلَمَنِی مِیرَاثِی مِنْ أُمِّی فَأَخْبَرَهُ اَلْأَبُ أَنَّهُ قَدْ أَنْفَقَهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى نَفْسِهِ فَقَالَ أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ وَ لَمْ یَکُنْ عِنْدَ اَلرَّجُلِ شَیْءٌ أَ فَکَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَحْبِسُ اَلْأَبَ لِلاِبْنِ؟!»
الکافی، ج۵، ص۱۳۶
از حسین بن ابیعلاء نقل شده است:
به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم:
(مصرفِ) چهمقدار از اموال فرزند، برای انسان حلال است؟
حضرت فرمودند:
«(فقط) بهمقدار قوتش (خوراک مختصرش)، (آنهم) اگر مضطر شد و به آن نیاز یافت.»
عرض کردم:
پس این سخن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چه میشود که به مردی که نزد ایشان رفته بود و پدرش نیز آمده بود، فرمودند: «تو و اموالت، برای پدرت هستید»؟
حضرت فرمودند:
«او پدرش را نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آورده بود و عرض کرد: ای رسول خدا! این پدرم، در مورد ارثی که از مادرم به من رسیده است، ظلم کرده است. پدرش نیز عرض کرد: من آن مبلغ را خرج او و خودم کردهام.
(اینچنین شد) که پیامبر فرمودند: «تو و اموالت برای پدرت هستید.» چون نزد آن مرد (پدرش)، چیزی (برای امرار معاش) نبود.
آیا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باید پدر را نزد پسرش گیر میانداخت؟!»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهعنوان جمعبندیِ مطلب حاضر و مطلب پیشین، میتوان گفت:
[۱] اصل اولیه این است که سرپرست فرزند، حق استفاده از اموال او را ندارد؛ چراکه اینکار از مصادیق «فَساد» است.
[۲] در صورتی که انسان مضطر شود؛ یعنی چاره دیگری نداشته باشد، آنهم بهقدر رفع نیاز (بدون اینکه زیادهروی کند) میتواند از اموال فرزندش مصرف کند.
[۳] این جواز مصرف از اموال فرزند، با شرایطی که ذکر شد، فقط برای پدر است، و الّا مادر در صورت ضرورت هم فقط میتواند بهعنوان قرض از اموال فرزندش بردارد و موظف است آن را بازگرداند.
[۴] فرزند حق ندارد از اموال پدرش چیزی بردارد، مگر اینکه اجازه بگیرد.
[*] یادآوری این نکته هم لازم است که نفقهی فرزند برعهدهی سرپرست اوست و او حق ندارد از اموال فرزندش خرج نفقهی خودش کند، مگراینکه مضطر گردد؛ مثلاً انسان نمیتواند عیدیهای فرزندش را خرج خوراک و پوشاک متعارف او کند. البته سرپرست فرزند میتواند اموال او را - اگر به صلاح فرزندش باشد - خرج هزینههایی کند که شرعاً بهعهدهاش نیست؛ مثلاً هزینه تحصیلاتش کند یا فلان اسباببازی را برایش بخرد یا… در این صورت، هزینهی اموال فرزند برای خودش جایز خواهد بود.