سن حساس «نوجوانی» و کاری که بر عهده والدین است
امیرالمؤمنین در ضمن نامه معروفشان به امام حسن (علیهماالسلام)، خطاب به فرزندشان نوشتند:
«...إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْه...»
نهجالبلاغة، ص۳۹۳
«بهراستی که دل نوجوان مانند زمینی خالی است که هرچه در آن کاشته شود، میپذیرد.
بههمینخاطر من پیش از آنکه دلت سخت گردد و خِرَدت [به آلودگیها] مشغول گردد، در تأدیبِ تو شتاب ورزیدم؛
تا با نهایتِ توان به استقبال کارهایی روی که اهلتجربه در پِیاش رفتهاند و تجربه کردهاند و دیگر لازم نیست خودت تجربه کنی.
در اینصورت از هزینه کردن برای انجام این کارها، بینیاز میشوی و از اینکه خودت (پس از انجامشان) تجربه اندوزی، معاف میگردی.
حال، آنچه ما (پیشینیان) به آن رسیدهایم (و تجربه کردهایم) در اختیار توست و فضایی که چهبسا برای ما تاریک بوده، برای تو روشن شده است...»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
شش «مقدمه» و در نهایت یک «نتیجه»:
۱) همانطور که حضرت امیر (علیهالسلام) فرمودهاند، ای سن، سنِ حسّاسی است و باید برای «تأدیبِ» فرزندان، دغدغه و برنامه داشت.
۲) در این حدیث، حضرت میفرمایند با «انتقال حاصل تجربیاتِ» خود، بر این کار همت گماردهاند.
۳) در حدیثی (که پیشتر ذکر شده است) ایشان فرمودهاند: «جملات حکمتآمیز» را به فرزندانتان بیاموزید؛ چراکه موجب افزایش عقل، هوشیاری و (صحتِ) نظر میگردد.
۴) در حدیثی دیگر (که آن نیز پیشتر ذکر گردیده) امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: پیش از آنکه صاحبان تفکرات انحرافی در جذب فرزندان (نوجوانانتان) از شما پیشی گیرند، با استفاده از «حدیث» (معارف اهلبیت علیهمالسلام)، نسبت به حفظ آنان شتاب ورزید.
۵) همچنین در سلسلهمطالب «سه دوره هفتساله برای تربیت کودک»، زمان «تأدیبِ کودک» و «آموزش قرآن به او»، دوره هفتساله دوم زندگی او بیان شده است.
۶) باید توجه داشت (همانطور که پیشتر ذکر شد،) «تأدیب کودک» اعم است از «انتقال معلومات به کودک» و «واداشتن او به بهکارگیری این معلومات در عمل».
نتیجه: در مجموع میتوان گفت در دوره هفتساله دومِ زندگیِ کودک، که دوره «اطاعت و آموزش» است، باید با آموزش قرآن، معارف اهلبیت، سخنان حکمتآمیز و نیز با انتقال تجربیات، و بعد واداشتن کودک به بهکارگیری این دانستهها، به تأدیبِ کودک پرداخت.