احترام و محبت پیامبر نسبت به نوههای کوچکشان
عَبْدُ الْعَزِیزِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ کَانَ جَالِساً فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَلَمَّا رَآهُمَا النَّبِیُّ قَامَ لَهُمَا وَ اسْتَبْطَأَ بُلُوغَهُمَا إِلَیْهِ فَاسْتَقْبَلَهُمَا وَ حَمَلَهُمَا عَلَى کَتِفَیْهِ وَ قَالَ: «نِعْمَ الْمَطِیُّ مَطِیُّکُمَا وَ نِعْمَ الرَّاکِبَانِ أَنْتُمَا وَ أَبُوکُمَا خَیْرٌ مِنْکُمَا.»
مناقبآلأبیطالب، ج۳، ص۳۸۸
نقل شده است: پیامبر نشسته بودند که امام حسن و امام حسین (صلواتاللهعلیهم) پیش آمدند.
وقتی پیامبر آندو را دیدند، بهخاطرشان برخواستند و مکث کردند تا آندو به ایشان برسند.
آنگاه به آندو رو کردند، آنها را بغل گرفتند، بر کتفهایشان نشاندند و فرمودند:
«چه خوب مَرکبی است مَرکبتان! چه خوب سوارانی هستید شما! و پدرتان از شما بهتر است.»
در روایتی دیگر، چنین نقل شده است:
[مُزَرِّدٌ] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَقُولُ: سَمِعَ أُذُنَایَ هَاتَانِ وَ بَصُرَ عَیْنَایَ هَاتَانِ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدَیْهِ جَمِیعاً بِکَتِفَیِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ وَ قَدَمَاهُمَا عَلَى قَدَمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَقُولُ: «تَرَقَّ عَیْنَ بَقَّةَ!» قَالَ: فَرَقَا اَلْغُلاَمُ حَتَّى وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَى صَدْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «اِفْتَحْ فَاکَ!» ثُمَّ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ: «اَللَّهُمَّ أَحِبَّهُ فَإِنِّی أُحِبُّهُ.»
بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۸۶
پیامبر با دستانشان کتفهای امام حسن و امام حسین (صلواتاللهعلیهم) را گرفتند و درحالیکه پایشان روی پای حضرت بود، فرمودند:
«(از من) بالا بیا، چشمکوچولو!»
پس پسربچه بالا آمد تا اینکه پاهایش را روی سینه رسول خدا گذاشت.
سپس حضرت به او فرمودند:
«دهانت را باز کن.»
سپس او را بوسیدند و فرمودند:
«خداوندا! او را دوست بدار که من نیز او را دوست دارم.»