اگر میخواهید موجب شادی و افتخار اهلبیت شوید…
زید شحام (قصّاب)، از اصحاب اهلبیت و راویان حدیث بوده که اهل کوفه بوده و به سنت سایر اصحاب هرچندوقتیکبار از کوفه به مدینه میآمده و با رعایت ملاحظات امنیتی (که بهدلیل حساسیت بنیامیه و بنیعباس نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) حاکم شده بوده) نزد ایشان حاضر میشده و مدتی از خرمن علم و معرفت ایشان خوشهای میچیده و به میان شیعیان کوفه بازمیگشته و رهآورد سفرش را (با رعایت ملاحظات محرمانگی) به جامعه شیعی کوفه منتقل میکرده.
وی یکی از توصیههای امام جعفر صادق (علیهالسلام) را خطاب به شیعیان کوفه چنین نقل کرده است…
…عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:
«اِقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ اَلسَّلاَمَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ اَلاِجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ اَلْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ وَ طُولِ اَلسُّجُودِ وَ حُسْنِ اَلْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ اَلْخَیْطِ وَ اَلْمِخْیَطِ صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اِشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ اَلْحَدِیثَ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ اَلسُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلاَؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اَللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی اَلْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ اَلْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلاَنٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ.»
الکافی، ج۲، ص۶۳۶
از زید شحّام نقل شده است:
امام صادق (علیهالسلام) به من فرمودند:
«[وقتی به کوفه بازگشتی،] هرکس را دیدی که از من پیروی میکرد و به دستوراتم عمل میکرد، سلام مرا به او برسان و [به آنها بگو:]
من شما را توصیه میکنم به تقوای خداوند (عزّوجلّ) و ورع (پرهیزکاری) در دینتان و بهکارگیری تمام توانتان برای خدا و راستگویی و امانتداری و طولانی کردن سجده و خوب همسایگی کردن؛ چراکه حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) برای همین آمده است (مبعوث شده است.)
امانت را به کسی که شما را نسبت به آن امانت امین شمرده (به شما اعتماد کرده)، واسپارید؛ چرا که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) همواره دستور میدادند که [حتی] نخ و سوزنِ (امانتگرفتهشده) را پس دهید.
با خویشاوندان خود پیوند (صله رحم) داشته باشید و [وقتی مردند، برای تشییعجنازه] بر جنازههایشان حاضر شوید و از بیمارانشان عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید؛
زیرا اگر یکی از شما (شیعیان) در دینش ورع (پرهیزکاری) داشته باشد و راستگفتار باشد و ادای امانت کند و با مردم خوشاخلاق باشد، گفته میشود: «این مرد «جعفری» (پیروِ جعفر بن محمد) است.» و این، مرا خوشحال میکند و از این کار، شادی بر (قلبِ) من وارد میشود و گفته میشود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»
اما اگر غیر از این باشد [یعنی اگر پرهیزکار و راستگفتار و امانتدار و خوشاخلاق نباشد]، بلا و شرمساریِ این رفتار بر من وارد میشود و گفته میشود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»
به خدا قسم، پدرم (امام باقر علیهالسلام) برای من روایت کرد که مردی از شیعیان امام علی (علیهالسلام) در قبیلهای زندگی میکرد. او زینت آن قبیله بود؛ امانتدارترین مردم آن قبیله بود، حقوق دیگران را بیشتر از دیگران رعایت میکرد، در سخن گفتن با دیگران راستگوترین بود و مردم وصیتها و ودیعههای خود را به او میسپردند. وقتی از خویشاوندانش درباره او سؤال میشد، میگفتند: کسی مثل فلانی نیست؛ بهراستی که او امانتدارترین و راستگوترین ماست.»