دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷۷۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: حَدَّثَنِی جَابِرٌ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ ع:
«یَا جَابِرُ أَنْزِلِ الدُّنْیَا مِنْکَ کَمَنْزِلٍ نَزَلْتَهُ ثُمَّ أَرَدْتَ التَّحَرُّکَ مِنْهُ مِنْ یَوْمِکَ ذَلِکَ أَوْ کَمَالٍ اکْتَسَبْتَهُ فِی مَنَامِکَ وَ اسْتَیْقَظْتَ فَلَیْسَ فِی یَدِکَ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ وَ إِذَا کُنْتَ فِی جِنَازَةٍ فَکُنْ کَأَنَّکَ أَنْتَ الْمَحْمُولُ وَ کَأَنَّکَ سَأَلْتَ رَبَّکَ الرَّجْعَةَ إِلَى الدُّنْیَا لِتَعْمَلَ عَمَلَ مَنْ عَاشَ فَإِنَّ الدُّنْیَا عِنْدَ الْعُلَمَاءِ مِثْلَ الظِّلِّ.»

 الزهد(للحسین‌بن‌سعید)، ص۵۰

 

جابر بن یزید جُعفی گوید:

امام باقر (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای جابر!

دنیا را همچون منزلی بدان که در آن وارد شده‌ای، سپس می‌خواهی در همان روز از آن نقل‌مکان کنی،

یا همچون مالی بدان که آن را در خواب به دست آورده‌ای و بیدار شده‌ای و (می‌بینی) چیزی از آن در دستت نیست.

و هرگاه در تشییع جنازه‌ای بودی، چنین احساس کن که گویا خودت (به دوش گرفته شده‌ای و) حمل می‌شوی و از پروردگارت درخواست می‌کنی به دنیا بازگردی تا کار کسی که زنده است را انجام دهی.

به‌راستی که دنیا نزد دانایان، مانند سایه است.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در این رابطه، بیان هنرمندانه حجةالاسلام پناهیان، واقعاً شنیدنی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«مِنْ شَقَاءِ الْعَیْشِ ضِیقُ الْمَنْزِلِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۲۶

«از جمله بدبختی‌های زندگی؛ کوچک بودنِ خانه است.»

 

حال، امام رضا (علیه‌السلام) خواسته‌اند مردی را از این بدبختی نجات دهند...

 

...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: إِنَّ أَبَا الْحَسَنِ ع اشْتَرَى دَاراً وَ أَمَرَ مَوْلًى لَهُ أَنْ یَتَحَوَّلَ إِلَیْهَا وَ قَالَ: «إِنَ‏ مَنْزِلَکَ‏ ضَیِّقٌ.» فَقَالَ: قَدْ أَحْدَثَ هَذِهِ الدَّارَ أَبِی. فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع: «إِنْ کَانَ أَبُوکَ أَحْمَقَ یَنْبَغِی أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۲۵

 

مُعمّربن‌خلّاد گوید:

امام رضا (علیه‌السلام) خانه‌ای خریدند و به یکی از غلامانشان دستور دادند به آن خانه نقل مکان کند و فرمودند:

«خانه‌ات تنگ و کوچک است.»

عرض کرد:

این خانه را پدرم ساخته است.

حضرت فرمودند:

«اگر پدرت نادان بوده (که چنین خانه کوچکی ساخته است)، آیا درست است که تو هم مثل او باشی (و تا آخر عمر در آن بمانی؟!)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ قَالا قُلْنَا لَهُ: الصَّلَوَاتُ فِی جَمَاعَةٍ فَرِیضَةٌ هِیَ؟ فَقَالَ: «الصَّلَوَاتُ فَرِیضَةٌ وَ لَیْسَ الِاجْتِمَاعُ بِمَفْرُوضٍ فِی الصَّلَاةِ کُلِّهَا وَ لَکِنَّهَا سُنَّةٌ وَ مَنْ تَرَکَهَا رَغْبَةً عَنْهَا وَ عَنْ جَمَاعَةِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۷۲

 

از زرارةبن‌اعیَن و فضیل‌بن‌یسار نقل شده است:

به امام صادق (یا امام باقر علیهماالسلام) عرض کردیم:

آیا به جماعت خواندن نماز، فریضه (واجب) است؟

حضرت فرمودند:

«نمازها، فریضه هستند و به جماعت خواندنِ همه‌ی نمازها، فریضه نیست، بلکه سنت است.

(اما) هرکس از روی بی‌میلی و بدون دلیل (بیماری)، نماز جماعت و اجتماع مؤمنان را ترک کند، نمازی برای او نخواهد بود (نمازش پذیرفته نیست.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: مَا یَرْوِی النَّاسُ أَنَّ الصَّلَاةَ فِی جَمَاعَةٍ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاةِ الرَّجُلِ وَحْدَهُ بِخَمْسٍ وَ عِشْرِینَ صَلَاةً. فَقَالَ: «صَدَقُوا.» فَقُلْتُ: الرَّجُلَانِ یَکُونَانِ جَمَاعَةً؟ فَقَالَ: «نَعَمْ وَ یَقُومُ الرَّجُلُ عَنْ یَمِینِ الْإِمَامِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۷۱

 

زراره گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

این‌که مردم نقل می‌کنند که "یک نماز در جماعت برتر است از بیست‌وپنج نمازی که انسان به‌تنهایی بخواند" (درست است؟)

حضرت فرمودند:

«درست می‌گویند.»

عرض کردم:

آیا دو نفر هم جماعت محسوب می‌شوند؟

فرمودند:

«بله و (هرگاه نماز جماعتِ دونفری تشکیل شد،) مأموم، سمت راست امام بایستد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

قالَ النَّبِیُّ ص:

«مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌ فَلْیَتَصَابَ لَهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۸۴

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرکس کودکی نزدش بود، با او کودکانه رفتار کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مورد علت تأکید اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر خواندن نمازهای نافله، حدیثی ارائه شد.

جالب است بدانید علت تأکید بر انجام غسل جمعه نیز شبیه علت خواندن نمازهای نافله است...

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع: کَیْفَ صَارَ غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَاجِباً؟ فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَتَمَّ صَلَاةَ الْفَرِیضَةِ بِصَلَاةِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ صِیَامَ الْفَرِیضَةِ بِصِیَامِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ وُضُوءَ الْفَرِیضَةِ بِغُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ مَا کَانَ فِی ذَلِکَ مِنْ سَهْوٍ أَوْ تَقْصِیرٍ أَوْ نِسْیَانٍ أَوْ نُقْصَانٍ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۲

 

حسین‌بن‌خالد گوید:

از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم:

چه‌طور غسل روز جمعه، واجب[1] شده‌است؟

حضرت فرمودند:

«به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) نماز فریضه[2] را با نماز نافله[3] کامل کرده‌است،

روزه‌ی فریضه[4] را با روزه‌ی نافله[5] کامل کرده‌است،

و وضوی فریضه[6] را با غسل روز جمعه کامل کرده‌است؛

از اشتباهات، کوتاهی‌ها، فراموشی‌ها یا نواقصی که در آن رخ می‌دهد.»[7]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] باید توجه داشت که «وجوب» در روایات، لزوماً به معنای «وجوب» در اصطلاح کتب فقهی نیست، بلکه به معنای لزوم و ثبوت است و نشان‌دهنده‌ی تأکید شدید شارع بر فعلی است که «واجب» شمرده شده و در این‌جا به‌معنای شدت استحباب غسل جمعه است.

[2] نماز فریضه: نمازهای واجب.

[3] نماز نافله: ۳۴رکعت نماز مستحبی که تأکید شده در کنار نمازهای یومیه خوانده شود؛ ۲رکعت پیش از نماز صبح، ۸رکعت پیش از نماز ظهر، ۸رکعت پیش از نماز عصر، ۴رکعت بعد از نماز مغرب، ۲رکعت نشسته بعد از نماز عشاء و ۱۱رکعت نماز شب از نیمه‌شب تا اذان صبح.

[4] روزه‌ی فریضه: روزه‌های واجب ماه مبارک رمضان.

[5] روزه‌ی نافله: روزه‌های مستحبی که در اوقات مختلف توصیه شده‌اند؛ مثل روزه ماه‌های رجب و شعبان یا ۳روز روزه در هر ماه قمری (اولین و آخرین پنج‌شنبه ماه و چهارشنبه میانیِ آن).

[6] وضوی فریضه: وضوی که برای خواندن نمازهای فریضه (واجب) گرفته می‌شوند.

[7] به‌هرحال اعمال واجبی که انسان انجام می‌دهد، خالی از نقص نیست و راه‌کار اهل‌بیت برای کامل کردنِ این اعمال و اطمینان از انجام دستورات الهی، انجام اعمال مستحبیِ اشاره‌شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِنَّ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا فَمَا یُرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَیْهِ بِقَلْبِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرْنَا بِالنَّافِلَةِ لِیَتِمَّ لَهُمْ بِهَا مَا نَقَصُوا مِنَ الْفَرِیضَةِ.»

 الکافی، ج۳، ص۳۶۳

 

محمدبن‌مسلم از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«به‌راستی‌که بنده، نصف نمازش یا یک‌سوم آن یا یک‌چهارم آن یا یک‌پنجم آن بالا می‌رود (پذیرفته می‌شود).

پس به‌جز مقداری که در آن حضور قلب داشته‌است، بالا نمی‌رود.

این‌که ما (اهل‌بیت) امر به (خواندن نمازهای) نافله کرده‌ایم، تنها برای این است که با نافله، مقداری از نمازهای واجبشان که ناقص انجام داده‌اند، کامل شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۹:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

و قَالَ الإمَامُ الحَسَنُ العَسْکَرِیُ ع:

«لَا یَشْغَلْکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ.»

 تحف‌العقول، ص۴۸۹

 

از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«مبادا روزی‌ای که ضمانت شده، تو را از عملی که واجب شده غافل کند!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا أَعَدَّ الرَّجُلُ کَفَنَهُ فَهُوَ مَأْجُورٌ کُلَّمَا نَظَرَ إِلَیْهِ.»

 الکافی، ج۳، ص۲۵۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«اگر مرد کفن خود را آماده کند، هرگاه به آن نگاه کند، اجر می‌برد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

در مطالب قبل، بیان شد که در ازای مصیبت‌هایی که به مؤمن وارد می‌شود، خداوند به او پاداش می‌دهد.

این پاداش در صورتی به او می‌رسد که بر آن مصیبت صبر کند و کاری نکند که نشانه‌ی ناخشنودی از پروردگار باشد.

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ: «أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِنَ النَّوَاصِی وَ مَنْ أَقَامَ النُّوَاحَةَ فَقَدْ تَرَکَ الصَّبْرَ وَ أَخَذَ فِی غَیْرِ طَرِیقِهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ رَضِیَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ جَرَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِیمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ تَعَالَی أَجْرَهُ.» 

 الکافی، ج۳، ص۲۲۲

 

جابربن‌عبدالله‌انصاری گوید:

به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم:

«جَزَع» چیست؟

حضرت فرمودند:

«شدیدترین (مرتبه‌ی) جزع، (عبارت از:) «فریاد زدن با آه و ناله و زاری»، «به صورت و سینه زدن» و «کندن موی پیشانی» می‌باشد و هرکس ناله بلند کند، صبر را ترک کرده‌است و راه صبر را طی نکرده‌است.

هرکس صبر کند و «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» وَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» گوید، به‌راستی‌که از کرده‌ی خداوند خشنود است و پاداشش بر عهده خداوند است.

و هرکس چنین نکند، قضاء بر او جاری می‌شود، لایق سرزنش است و خداوند پاداشش را از بین می‌برد.»

 

 

حتی امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌است:

«ضَرْبُ الْمُسْلِمِ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ إِحْبَاطٌ لِأَجْرِهِ.»

 الکافی، ج۳، ص۲۲۴

 

«این‌که مسلمان هنگام مصیبت، با دست به رانش ضربه بزند، موجب از بین رفتن (بخشی از) پاداشش می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ عَزَّى حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۰۵

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرموده‌اند:

«کسی‌که اندوه‌گینی را دلداری دهد، در روز قیامت لباسی فاخر بر او پوشانده می‌شود که به سبب آن آراسته و شادمان می‌گردد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...أَخْبَرَنَا أَبُو بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏:

«أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا اسْتَعَانَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ فِی حَاجَةٍ فَلَمْ یُبَالِغْ فِیهَا بِکُلِّ جُهْدٍ فَقَدْ خَانَ‏ اللَّهَ‏ وَ رَسُولَهُ‏ وَ الْمُؤْمِنِینَ‏» قَالَ أَبُو بَصِیرٍ قُلْتُ- لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَعْنِی بِقَوْلِکَ «وَ الْمُؤْمِنِینَ‏» قَالَ «مِنْ لَدُنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى آخِرِهِمْ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۶۲

 

از ابوبصیر نقل شده‌است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که فرمودند:

«هریک از اصحاب ما[1] که مردی در مورد حاجتی از او یاری بخواهد، اما تمامِ نهایت تلاشش[2] را در مورد حاجت او به کار نبندد، به راستی به خداوند و رسولش و مؤمنین خیانت[3] کرده است.»

ابو بصیر گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم:

منظورتان از این‌که فرمودید «و مؤمنین» چیست؟

حضرت فرمودند:

«(اهل‌بیت؛) از امیر مؤمنان تا آخرینشان» (علیهم‌السلام)

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] اصحاب: دوستان، رفقاء، هم‌نشینان.

[2] جهد: انجام کار با مشقّت و جدیت، به کار بستن نهایت تلاش برای رسیدن به مقصود.

[3] خیانت: کم گذاشتن، بدعهدی، کوتاهی در امانت‌داری، ضایع کردن حق دیگری.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«أَمِیرَانِ وَ لَیْسَا بِأَمِیرَیْنِ لَیْسَ لِمَنْ تَبِعَ جَنَازَةً أَنْ یَرْجِعَ حَتَّى یُدْفَنَ أَوْ یُؤْذَنَ لَهُ وَ رَجُلٌ یَحُجُّ مَعَ امْرَأَةٍ فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَنْفِرَ حَتَّى تَقْضِیَ نُسُکَهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

امام صادق از رسول خدا نقل فرموده‌اند: 

«کسی که به دنبال جنازه‌ای می‌رود، حق ندارد برگردد، تاوقتی‌که (جنازه) دفن شود، یا (از طرف صاحب‌عزا) به او اجازه داده‌شود.»

 

حال، به روایت زیر توجه فرمایید:

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: حَضَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَنَازَةَ رَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ وَ أَنَا مَعَهُ وَ کَانَ فِیهَا عَطَاءٌ فَصَرَخَتْ صَارِخَةٌ فَقَالَ عَطَاءٌ: لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ قَالَ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ عَطَاءٌ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ عَطَاءً قَدْ رَجَعَ قَالَ: «وَ لِمَ؟» قُلْتُ: صَرَخَتْ هَذِهِ الصَّارِخَةُ فَقَالَ لَهَا لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ. فَقَالَ: «امْضِ بِنَا فَلَوْ أَنَّا إِذَا رَأَیْنَا شَیْئاً مِنَ الْبَاطِلِ مَعَ الْحَقِّ تَرَکْنَا لَهُ الْحَقَّ لَمْ نَقْضِ حَقَّ مُسْلِمٍ» قَالَ: فَلَمَّا صَلَّى عَلَى الْجِنَازَةِ قَالَ وَلِیُّهَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: ارْجِعْ مَأْجُوراً رَحِمَکَ اللَّهُ فَإِنَّکَ لَا تَقْوَى عَلَى الْمَشْیِ. فَأَبَى أَنْ یَرْجِعَ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الرُّجُوعِ وَ لِی حَاجَةٌ أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْهَا. فَقَالَ: «امْضِ فَلَیْسَ بِإِذْنِهِ جِئْنَا وَ لَا بِإِذْنِهِ نَرْجِعُ إِنَّمَا هُوَ فَضْلٌ وَ أَجْرٌ طَلَبْنَاهُ فَبِقَدْرِ مَا یَتْبَعُ الْجَنَازَةَ الرَّجُلُ یُؤْجَرُ عَلَى ذَلِکَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

 

از زراره نقل شده است: امام باقر (علیه‌السلام) برای تشییع‌جنازه‌ی مردی از قریش حاضر شدند. من نیز همراه ایشان بودم. در این تشییع‌جنازه، «عَطاء»[1] نیز بود.

زنی شروع به ناله و فریاد کرد. عطاء گفت: یا او را ساکت کنید یا ما برمی‌گردیم! آن زن ساکت نشد و عطاء (تشییع‌جنازه را ترک کرد و) برگشت.

زراره گوید:

به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم: عطاء برگشت.

امام فرمودند:

«چرا؟»

عرض کردم:

این زن ناله و فریاد کرد، او گفت یا ساکتش کنید یا ما برمی‌گردیم، ساکت نشد و او نیز برگشت.

امام فرمودند:

«با ما بیا! (تشییع را ادامه دهیم) ما اگر باطلی را ببینیم که همراهِ حق است[2] و به‌خاطر ترک باطل، بخواهیم حق را ترک کنیم، دراین‌صورت حق مسلمان را ادا نکرده‌ایم.»[3]

زراره گوید: وقتی نماز (میت) بر جنازه خوانده‌شد، صاحب‌عزا به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد:

برگردید، شما اجرتان را بردید، خداوند شما را رحمت کند. شما توان پیاده‌روی ندارید.[4]

امام از برگشتن خودداری کردند.

به حضرت عرض کردم:

او به شما اجازه داد که برگردید. من نیز حاجتی دارم که می‌خواهم از شما درخواست کنم.[5]

امام فرمودند:

«بیا! ما با اجازه او نیامده‌ایم و با اجازه او برنمی‌گردیم. ما فقط برای کسب فضل و اجر آمده‌ایم و انسان به‌مقداری که دنبال جنازه برود، برای این کار اجر می‌گیرد.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «عطاءبن‌ابی‌رباح»؛ از علمای مورد احترام بنی‌امیه.

[2] از این‌که حضرت شیون و فریادِ زنان پشت جنازه را «باطل» دانسته‌اند، معلوم می‌شود این‌کار (لااقل درصورتی‌که به گوش نامحرم برسد) جایز نیست.

[3] این هم درسی است که انسان حق ندارد به بهانه وجود یک باطل، حقی که نسبت به برادر مؤمنش دارد را ادا نکند و در این‌گونه موارد، ادای حق برادر مؤمن، ترجیح دارد.

[4] شاید به این خاطر باشد امام باقر (علیه‌السلام) درشت‌هیکل بوده‌اند؛ چنان‌چه امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیثی پدرشان را چنین توصیف کرده‌اند: «کَانَ رَجُلًا بَادِناً ثَقِیلًا»؛ «ایشان، مردی درشت‌هیکل و سنگین‌وزن بودند» (الکافی، ج۵، ص۷۳) 

[5] «زراةبن‌أعیَن» از فقها و محدثانِ بزرگ شیعه بوده‌است و احتمالاً از امام، سؤالی علمی داشته‌است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۶ ، ۰۹:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَزِیدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 

«تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فَإِنْ أَخَذْتُمْ بِهَا رَشَدْتُمْ وَ نَجَوْتُمْ وَ إِنْ تَرَکْتُمُوهَا ضَلَلْتُمْ وَ هَلَکْتُمْ فَخُذُوا بِهَا وَ أَنَا بِنَجَاتِکُمْ زَعِیمٌ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۸۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«به دیدار یکدیگر بروید؛ چراکه دیدار شما(شیعیان)، (موجبِ) زنده‌کردنِ دل‌هایتان و یادآوری احادیثِ ما(اهل‌بیت) است.

احادیث ما، شما را نسبت به یکدیگر نزدیک (و متمایل) می‌کند. 

آن‌گاه اگر به آن‌ها عمل کنید، به مسیر صحیح هدایت می‌شوید و نجات می‌یابید 

و اگر آن‌ها را ترک کنید، گم‌راه می‌شوید و از بین می‌روید. 

پس به آن‌ها عمل کنید و من ضامن نجات شما خواهم بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

أنَّ أَبَا الْحَسَنِ ع کَانَ یَوْماً قَدْ خَرَجَ مِنْ سُرَّ مَنْ رَأَى إِلَى قَرْیَةٍ لِمُهِمٍّ عَرَضَ لَهُ فَجَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْأَعْرَابِ یَطْلُبُهُ فَقِیلَ لَهُ قَدْ ذَهَبَ إِلَى الْمَوْضِعِ الْفُلَانِیِّ فَقَصَدَهُ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَیْهِ قَالَ لَهُ مَا حَاجَتُکَ فَقَالَ أَنَا رَجُلٌ مِنْ أَعْرَابِ الْکُوفَةِ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلَاءِ جَدِّکَ عَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ قَدْ رَکِبَنِی دَیْنٌ فَادِحٌ أَثْقَلَنِی حَمْلُهُ وَ لَمْ أَرَ مَنْ أَقْصُدُهُ لِقَضَائِهِ سِوَاکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ طِبْ نَفْساً وَ قَرَّ عَیْناً ثُمَّ أَنْزَلَهُ فَلَمَّا أَصْبَحَ ذَلِکَ الْیَوْمَ قَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ أُرِیدُ مِنْکَ حَاجَةً اللَّهَ اللَّهَ أَنْ تُخَالِفَنِی فِیهَا فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ لَا أُخَالِفُکَ فَکَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ وَرَقَةً بِخَطِّهِ مُعْتَرِفاً فِیهَا أَنَّ عَلَیْهِ لِلْأَعْرَابِیِّ مَالًا عَیَّنَهُ فِیهَا یَرْجَحُ عَلَى دَیْنِهِ وَ قَالَ خُذْ هَذَا الْخَطَّ فَإِذَا وَصَلْتُ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى أَحْضِرْ إِلَیَّ وَ عِنْدِی جَمَاعَةً فَطَالِبْنِی بِهِ وَ أَغْلِظِ الْقَوْلَ عَلَیَّ فِی تَرْکِ إِیفَائِکَ إِیَّاهُ اللَّهَ اللَّهَ فِی مُخَالَفَتِی فَقَالَ أَفْعَلُ وَ أَخَذَ الْخَطَّ فَلَمَّا وَصَلَ أَبُو الْحَسَنِ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى وَ حَضَرَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ کَثِیرُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْخَلِیفَةِ وَ غَیْرِهِمْ حَضَرَ ذَلِکَ الرَّجُلُ وَ أَخْرَجَ الْخَطَّ وَ طَالَبَهُ وَ قَالَ کَمَا أَوْصَاهُ فَأَلَانَ أَبُو الْحَسَنِ لَهُ الْقَوْلَ وَ رَفَقَهُ وَ جَعَلَ یَعْتَذِرُ إِلَیْهِ وَ وَعَدَهُ بِوَفائِهِ وَ طَیْبَةِ نَفْسِهِ فَنُقِلَ ذَلِکَ إِلَى الْخَلِیفَةِ الْمُتَوَکِّلِ فَأَمَرَ أَنْ یُحْمَلَ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ فَلَمَّا حُمِلَتْ إِلَیْهِ تَرَکَهَا إِلَى أَنْ جَاءَ الرَّجُلُ فَقَالَ خُذْ هَذَا الْمَالَ فَاقْضِ مِنْهُ دَیْنَکَ وَ أَنْفِقِ الْبَاقِیَ عَلَى عِیَالِکَ وَ أَهْلِکَ وَ أَعْذِرْنَا فَقَالَ لَهُ الْأَعْرَابِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ اللَّهِ إِنَّ أَمَلِی کَانَ یَقْصُرُ عَنْ ثُلُثِ هَذَا وَ لَکِنَّ اللَّهَ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالاتِهِ وَ أَخَذَ الْمَالَ وَ انْصَرَفَ.

 کشف‌الغمةفی‌معرفة‌الأئمة، ج‏۲، ص۳۷۴

 

روزی امام هادی (علیه‌السلام) کار مهمی که برایشان پیش آمده‌بود، از سامرا خارج شدند. 

مردی عرب دنبال ایشان می‌گشت. به او گفتند امام به فلان‌جا رفته‌است. به‌سمت امام حرکت کرد. 

وقتی به امام رسید، ایشان فرمودند: «حاجتت چیست؟»

گفت: من مردی از اعراب کوفه و از شیعیان جدتان، علی‌بن‌ابی‌طالب هستم. دچار بدهیِ بزرگی شده‌ام که توان پرداختش را ندارم. جز شما کسی را ندارم که برای پرداختش به او مراجعه کنم.

امام هادی (علیه‌السلام) به او فرمودند: «ناراحت نباش و امیدوار باش.»

سپس حضرت آن مرد را در محلی که بودند اسکان دادند و وقتی صبح شد، به او فرمودند: «از تو درخواستی دارم. تو را به خدا، دراین‌رابطه با من مخالفت نکن.»

مرد عرب عرض کرد: نه، با شما مخالفت نمی‌کنم.

امام هادی (علیه‌السلام) یادداشتی به خطِ خودشان نوشتند و در آن اعتراف کردند که مالی به اعرابی بدهکارند و مبلغی بیش از بدهیِ مرد عرب تعیین کردند. 

به مرد عرب فرمودند: «این یادداشت را بگیر و وقتی من به سامرا رفتم و گروهی نزد من بودند، پیشِ من بیا و با استناد به این یادداشت، پولت را مطالبه کن و بر من سخت بگیر و با سخنانی درشت، از من بخواه حقت را بدهم. تو را به خدا، با من مخالفت نکن.»

آن مرد این کار را کرد و یادداشت را گرفت و در سامرا، خدمت امام رسید، در حالی که تعداد زیادی از یاران خلیفه (متوکل عباسی) و دیگران، پیش امام بودند.

مرد عرب آمد و یادداشت را در آورد و آن را مطالبه کرد و همان‌طور که حضرت توصیه کرده‌بودند، حرف زد.

امام هادی (علیه‌السلام) با نرمی و ملایمت با او برخورد کردند و معذرت خواهی کردند و به او قول دادند که دینشان را بپردازند و او را از ناراحتی در آورند.

این ماجرا برای خلیفه، متوکل عباسی نقل شد، پس دستور داد سی‌هزاردرهم به امام هادی (علیه‌السلام) پرداخت شود.

وقتی پول را به امام دادند، آن را کنار گذاشتند تا آن مرد بیاید.

آن‌گاه به او فرمودند: «این پول را بگیر و با آن بدهی‌ات را پرداخت کن و بقیه‌اش را برای اهل و عیالت خرج کن و ما را معذور بدار.»

مرد عرب عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! به خدا قسم، خواسته‌ی من کمتر از یک‌سومِ این مبلغ بود، اما خداوند بهتر می‌داند رسالتش را در چه جایی (خاندانی) قرار دهد.

پول گرفت و از نزد امام رفت.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ذکر این نکته ضروری است که امام هادی (علیه‌السلام) با این کار، نه‌فقط قصد کمک به آن شیعه‌ی بدهکار را داشتند، بلکه احتمالاً می‌خواسته‌اند حساسیت حکومت را نسبت به خود و وجوهاتی که از اقصی‌نقاط جهان از طرف شیعیان و از طریق شبکه‌ی مخفیِ وکالت، به ایشان می‌رسید، بکاهند.

به‌هرحال، حکومت‌ها از قدرتمند شدنِ افراد هراس دارند و امام هادی احتمالاً با این ترفند می‌خواسته‌اند طوری وانمود کنند که حتی در پرداخت بدهی‌های خودشان درمانده‌اند.

شبکه‌ی وکالت، شبکه‌ی مخفیِ هرمی شکلی است که از زمان امام باقر و امام صادق کم‌کم شکل گرفت. در رأس آن، امام قرار داشت و شاخه‌شاخه می‌شد و به صورتِ مویرگی، به نمایندگان امام در اقصی‌نقاط جهان می‌رسید.

این شبکه، در زمانی شکل گرفت که شیعه، مذهبی ممنوعه بود و ائمه مجبور بودند از این طریق، راهی ارتباطی میان خود و شیعیانشان ایجاد کنند.

از طریق این شبکه، دستوراتِ لازم و احکام و معارف، از بالا به پایین می‌رفت. مردم نیز وجوهات شرعی‌شان را به امام می‌رساندند و امام مجدداً آن را از طریق همین شبکه، در جاهایی که لازم بود، مصرف می‌کردند.

برای دانستن پیرامون جزئیات این شبکه، به کتاب «سازمان وکالت» نوشته حجت‌الاسلام محمدرضا جباری مراجعه کنید.

 

بعداًنوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یکی از مخاطبان، در مورد مطلب اخیر نکته‌ای فرمودند که خوب است توضیح دهم.

آیا کسی در این ماجرا دروغ گفته‌است؟

خیر، اگر دقت کرده‌باشید، امام اول خود را به آن مرد بدهکار کردند و بر روی کاغذی به این بدهکاری اعتراف نمودند. بعد از این بود که مرد طلبش را از امام خواست.

در آخر هم وقتی مبلغ را به او دادند، فرمودند: «أعذرنا»؛ ما را معذور بدار.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۰۸:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «مَنْ غَسَّلَ مَیِّتاً فَأَدَّى فِیهِ الْأَمَانَةَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ.» قُلْتُ: وَ کَیْفَ یُؤَدِّی فِیهِ الْأَمَانَةَ؟ قَالَ: «لَا یُحَدِّثُ بِمَا یَرَى.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۶۴

 

سعدبن‌طَریف گوید: امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«کسی که مرده‌ای را غسل دهد و در این کار، امانت‌دار باشد، خداوند (گناهانِ) او را می‌آمرزد.»

عرض کردم: 

چگونه در این کار امانت‌داری کند؟!

فرمودند:

«آن‌چه را می‌بیند، (برای دیگران) نقل نکند.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هنگام تغسیل و تکفینِ میت، هم بخش‌های خصوصی بدن او آشکار می‌شود و هم ممکن است حَدَثی از او خارج شود و به‌هرحال، صحنه‌های ناخوش‌آیندی مشاهده شود. بازگو کردن این مشاهدات، موجب تحقیر مؤمن و رفتنِ آبروی او نزد دیگران است و جایز نیست.

به نظر می‌رسد با وجود تأکید بر امانت‌داریِ غسل‌دهنده‌ی میت (در مورد آن‌چه دیده‌است)، شرایطی که در بعضی غسّال‌خانه‌ها مهیا شده‌است تا مردم بتوانند از پشت شیشه، تغسیل و تکفین میت را تماشا کنند، چندان معقول و مشروع نیست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: 

«مَنْ أَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی ذَلِکَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ السِّرَاجِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۲۳۷

 

رسول خدا فرمودند:

«هرکس در یکی از مساجد خداوند، چراغی روشن کند، فرشتگان و حاملان عرش، تازمانی‌که نوری از آن چراغ در مسجد باشد، بی‌وقفه برای او طلب آمرزش می‌کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکُمْ بِخَصْلَتَیْنِ فَإِنْ کَانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْرِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«دو ویژگی را در برادران(ایمانی)تان آزمایش کنید؛ 

اگر آن دو ویژگی در آن‌ها بودند، (که به دوستی‌تان ادامه دهید)، و الا، (از آن‌ها) شدیداً دوری گزینید:

- مواظبت بر نمازها، در وقتشان

- نیکی به برادران(ایمانی) در سختی و گشایش.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«لَا تَثِقْ بِأَخِیکَ کُلَّ الثِّقَةِ فَإِنَّ صَرْعَةَ الِاسْتِرْسَالِ لَنْ تُسْتَقَالَ‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«به برادر(ایمانی)ات اعتمادِ کامل نکن! 

زیرا زمین‌خوردنی که از روی سهل‌گیری باشد، هرگز جبران نمی‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع یَقُولُ:

«لَا تُذْهِبِ الْحِشْمَةَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أَخِیکَ أَبْقِ مِنْهَا فَإِنَّ ذَهَابَهَا ذَهَابُ الْحَیَاءِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۷۲

 

از امام کاظم نقل شده‌است که فرمودند:

«حرمت میان خود و برادر(ایمانی)ات را از بین مبر، مقداری از آن را باقی بگذار؛ 

چراکه از بین رفتنِ این حرمت، از بین رفتنِ حیاست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۰
ابوالفضل رهبر