دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷۷۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

 

...عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«تَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِصَاعٍ مِنْ تَمْرٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ صَاعٍ وَ لَوْ بِقَبْضَةٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ قَبْضَةٍ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَبِکَلِمَةٍ لَیِّنَةٍ فَإِنَّ أَحَدَکُمْ لَاقٍ اللَّهَ فَقَائِلٌ لَهُ «أَ لَمْ أَفْعَلْ بِکَ؟ أَ لَمْ أَجْعَلْکَ سَمِیعاً بَصِیراً؟ أَ لَمْ أَجْعَلْ لَکَ مَالًا وَ وَلَداً؟» فَیَقُولُ: بَلَى. فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: «فَانْظُرْ مَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِکَ.» قَالَ: فَیَنْظُرُ قُدَّامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فَلَا یَجِدُ شَیْئاً یَقِی بِهِ وَجْهَهُ مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۴

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«صدقه دهید، حتی به‌اندازه یک پیمانه خرما یا کمتر از یک پیمانه، حتی به‌اندازه یک مشت خرما یا کمتر از یک مشت، حتی به‌اندازه یک نصفه خرما.

اگر کسی همین مقدار را هم نداشت، «سخنی مهربانانه» بگوید.

به‌راستی یکی از شما خداوند را ملاقات می‌کند و خداوند به او می‌فرماید:

«آیا من کاری برای تو نکردم؟ آیا من تو را شنوا و بینا ننمودم؟ آیا به تو ثروت و فرزند ندادم؟»

می‌گوید:

بله.

خداوند (تبارک‌وتعالی) می‌فرماید:

«پس ببین چه چیز (از دنیا) برای (آخرتِ) خودت پیش‌فرستاده‌ای!»

نگاه می‌کند به روبه‌رویش، پشت‌سرش، سمت راستش و سمت چپش، اما چیزی پیدا نمی‌کند تا با آن خود را از آتش حفظ کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَالِمِ بْنِ مُکْرَمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَرَّ یَهُودِیٌّ بِالنَّبِیِّ ص فَقَالَ: السَّامُ عَلَیْکَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «عَلَیْکَ» فَقَالَ أَصْحَابُهُ: إِنَّمَا سَلَّمَ عَلَیْکَ بِالْمَوْتِ؛ قَالَ الْمَوْتُ عَلَیْکَ. قَالَ النَّبِیُّ ص: «وَ کَذَلِکَ رَدَدْتُ.» ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص: «إِنَّ هَذَا الْیَهُودِیَّ یَعَضُّهُ أَسْوَدُ فِی قَفَاهُ فَیَقْتُلُهُ.»» قالَ: «فَذَهَبَ الْیَهُودِیُّ فَاحْتَطَبَ حَطَباً کَثِیراً فَاحْتَمَلَهُ ثُمَّ لَمْ یَلْبَثْ أَنِ انْصَرَفَ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: «ضَعْهُ.» فَوَضَعَ الْحَطَبَ فَإِذَا أَسْوَدُ فِی جَوْفِ الْحَطَبِ عَاضٌّ عَلَى عُودٍ. فَقَالَ: «یَا یَهُودِیُّ! مَا عَمِلْتَ الْیَوْمَ؟» قَالَ: مَا عَمِلْتُ عَمَلًا إِلَّا حَطَبِی هَذَا احْتَمَلْتُهُ فَجِئْتُ بِهِ وَ کَانَ مَعِی کَعْکَتَانِ فَأَکَلْتُ وَاحِدَةً وَ تَصَدَّقْتُ بِوَاحِدَةٍ عَلَى مِسْکِینٍ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «بِهَا دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ.» وَ قَالَ: «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ عَنِ الْإِنْسَانِ.»»

 الکافی، ج‏۴، ص۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«مردی یهودی از کنار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عبور کرد و گفت:

«سام علیک»

رسول خدا فرمودند:

«علیک»

یاران ایشان عرض کردند:

آن یهودی با مرگ به شما سلام کرد و گفت: «مرگ بر تو باد!»

پیامبر فرمودند:

«من نیز مثل خودش جواب دادم.»

سپس فرمودند:

«ماری سیاه این یهودی را از پشت گردن می‌گزد و می‌کشد.»»

امام صادق فرمودند:

«آن یهودی (به صحرا) رفت، مقدار زیادی هیزم جمع کرد، آن‌ها را به دوش کشید و دیری نگذشت که (سالم به شهر) بازگشت.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او فرمودند:

«آن را زمین بگذار.»

مرد یهودی هیزم‌ها را زمین گذاشت. ناگهان ماری سیاه از میان هیزم‌ها بیرون آمد، درحالی‌که شاخه‌ای را به دندان گرفته بود.

پیامبر فرمودند:

«ای یهودی! امروز چه کرده‌ای؟»

عرض کرد:

کاری نکرده‌ام، جز این‌که این هیزم‌ها را جمع کردم و بار زدم و آوردم. دو نان همراهم بود؛ یکی را خوردم و یکی را به یک مسکین (فقیر درمانده) صدقه دادم.

رسول خدا فرمودند:

«خداوند به‌خاطر صدقه‌اش (بلاء) را از او دفع کرد.

و فرمودند:

«صدقه دادن، مرگِ بد را از انسان دور می‌کند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«الصَّدَقَةُ بِالْیَدِ تَقِی مِیتَةَ السَّوْءِ وَ تَدْفَعُ سَبْعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ وَ تُفَکُّ عَنْ لُحِیِّ سَبْعِینَ شَیْطَاناً کُلُّهُمْ یَأْمُرُهُ أَنْ لَا یَفْعَلَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«صدقه دادن با دست خود، (انسان را) از مرگ بد حفظ می‌کند، هفتاد نوع از انواع بلاء را دفع می‌کند و از دهان هفتاد شیطان که همگی به او می‌گویند: «این کار را نکن»، رها می‌سازد.»

 

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«یُسْتَحَبُّ لِلْمَرِیضِ أَنْ یُعْطِیَ السَّائِلَ بِیَدِهِ وَ یَأْمُرَ السَّائِلَ أَنْ یَدْعُوَ لَهُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«برای مریض مستحب است که با دست خودش به فقیری که درخواست کمک دارد، چیزی دهد و به او بگوید برای(سلامتی)اش دعا کند.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هرچند کمک به نیازمندان از طریق واسطه (افراد و تشکل‌ها) هم خوب است، اما کمک مستقیم و بدون واسطه، مطلوب‌تر است؛

چنان‌چه امیر مؤمنان و فرزندانشان (علیهم‌السلام)، خود کیسه به دوش می‌گرفتند و درب خانه نیازمندان شهر می‌رفتند، درحالی‌که می‌توانستند گروهی از یاران را مأمور سازند و در پشت‌صحنه آنان را هدایت نمایند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ وَ عِنْدَهُ سَدِیرٌ:

«إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیَّاکُمْ یَا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی.»

 الکافی، ج۲، ص۲۵۳

 

نقل شده است امام صادق (علیه‌السلام) درحالی‌که سَدیر بن حکیم نزدشان بود، فرمودند:

«به‌راستی‌که خداوند هرگاه بنده‌ای را دوست بدارد، او را غرق در بلاء می‌کند.

به‌راستی‌که ما و شما (شیعیان) ــ ای سَدیر! ــ با بلاء صبح می‌کنیم و با آن شب می‌کنیم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا مَغْمُومٌ مَکْرُوبٌ. فَقَالَ لِی: «یَا سَکُونِیُّ مِمَّا غَمُّکَ؟» قُلْتُ: وُلِدَتْ لِی ابْنَةٌ. فَقَالَ: «یَا سَکُونِیُّ عَلَى الْأَرْضِ ثِقْلُهَا وَ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا تَعِیشُ فِی غَیْرِ أَجَلِکَ وَ تَأْکُلُ مِنْ غَیْرِ رِزْقِکَ.» فَسَرَّى وَ اللَّهِ عَنِّی فَقَالَ لِی: «مَا سَمَّیْتَهَا؟» قُلْتُ: فَاطِمَةَ. قَالَ: «آهِ آهِ.» ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ فَقَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ إِذَا کَانَ ذَکَراً أَنْ یَسْتَفْرِهَ أُمَّهُ وَ یَسْتَحْسِنَ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمَهُ کِتَابَ اللَّهِ وَ یُطَهِّرَهُ وَ یُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةَ وَ إِذَا کَانَتْ أُنْثَى أَنْ یَسْتَفْرِهَ أُمَّهَا وَ یَسْتَحْسِنَ اسْمَهَا وَ یُعَلِّمَهَا سُورَةَ النُّورِ وَ لَا یُعَلِّمَهَا سُورَةَ یُوسُفَ وَ لَا یُنْزِلَهَا الْغُرَفَ وَ یُعَجِّلَ سَرَاحَهَا إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا.» أَمَّا إِذَا سَمَّیْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا.»

 الکافی ، ج‏۶، ص۴۹

 

از سکونی نقل شده است:

خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم، درحالی‌که بسیار ناراحت و اندوهگین بودم.

حضرت به من فرمودند:

«ای سکونی! ناراحتی‌ات از چیست؟»

عرض کردم:

برایم دختری به دنیا آمده.

حضرت فرمودند:

«ای سکونی! سنگینیِ آن دختر بر دوش زمین و روزی‌اش بر عهده‌ی خداوند است. خارج از محدوده‌ی عمر تو زندگی می‌کند[1] و از غیر روزیِ تو می‌خورد.»

سکونی گوید:

به خدا قسم، حضرت (با این سخنان) ناراحتی‌ام را برطرف کردند.

بعد به من فرمودند:

«او را چه نامیده‌ای؟»

عرض کردم:

فاطمه.

فرمودند:

«آه.. آه..»

سپس دستشان را بر پیشانی‌شان گذاشتند و فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

 

«حق فرزند بر (گردنِ) پدرش این است که:

اگر پسر بود، مادرش را تحویل بگیرد،[2] اسمی زیبا برایش انتخاب کند، کتاب خدا را به او بیاموزد، او را طاهر[3] گرداند و به او شنا یاد دهد

و اگر دختر بود، مادرش را تحویل بگیرد، اسمی زیبا برایش انتخاب کند، سوره نور را به او بیاموزد، سوره یوسف را به او یاد ندهد،[4] او را در اتاق‌های بالای خانه جای ندهد[5] و در فرستادنش به خانه شوهرش عجله کند.»

 

اما حال که او را فاطمه نامیده‌ای، پس به او ناسزا نگو، نفرینش نکن و او را نزن.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] یعنی: از عمر تو نمی‌کاهد.

[2] «استفراه» (که در متن حدیث آمده است) یعنی: در رفاه قرار دادن و ارزشمند شمردن.

[3] «طهارت»: پاکیزگی مادی و معنوی، در مقابل آلودگی و پلیدی.

[4] پس حتی هنگام ارائه مضامین کاملاً دینی به فرزندان نیز باید رعایت مضمون آن را نمود.

[5] مقصود، اتاق‌هایی است که از بیرون دید دارد و در معرض نگاه نامحرم است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: یَا فَاطِمَةُ! أَ تَدْرِینَ لِمَ سُمِّیتِ فَاطِمَةَ؟ فَقَالَ عَلِیٌّ ع: یَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتْ؟ قَالَ: لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِیَ وَ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ.»

 علل‌الشرائع، ج۱، ص۱۷۹

 

امام صادق از پدرشان امام باقر (علیهماالسلام) نقل می‌فرمایند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

ای فاطمه! آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شده‌ای؟

امیر مؤمنان (که آن‌جا حضور داشته‌اند) فرمودند:

ای رسول خدا! چرا (به این نام) نامیده شده است؟

رسول خدا فرمودند:

چراکه او و شیعیانش[1] از آتش جدا شده‌اند.[2]»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «شیعیانِ یک شخص»؛ یعنی کسانی که (اولاً) آن شخص را دوست دارند، (ثانیاً) از او پیروی می‌کنند و (ثالثاً) به او یاری می‌رسانند.

[2] «فِطام»؛ یعنی بچه را از شیر گرفتن و «فَطیم»؛ یعنی بچه‌ای که او را از شیر گرفته‌اند.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که جدا شدنِ کودک از شیر مادر (به‌خاطر اُنسی که با آن دارد،) دشوار و دردناک است، جدا شدن از آتشِ دنیاپرستی و هواخواهی نیز برای انسان دشوار خواهد بود.

اما چه می‌شود کرد؟! کسی که آن‌قدر بزرگ شده که فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را مراد خود می‌داند و می‌خواهد از او پِی‌روی کند و یاری‌گرِ آرمانِ او باشد، تغذیه از مطامعِ دنیا دیگر کفاف راهش را نمی‌دهد.

همان‌طور که کودک وقتی دو ساله شد و به پاهایی قوی برای پیمودنِ راه‌های سخت نیاز داشت، باید از شیر مادر جدا می‌شد و با غذایی مناسب‌تر تغذیه می‌شد.

کاش ما نیز از پِی‌روان راهش باشیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَشَکَا إِلَیْهِ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ جَاءَ الْمَشْکُوُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «مَا لِفُلَانٍ‏ یَشْکُوکَ؟» فَقَالَ‏ لَهُ: یَشْکُونِی أَنِّی اسْتَقْضَیْتُ مِنْهُ حَقِّی. قَالَ: فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مُغْضَباً ثُمَّ قَالَ: «کَأَنَّکَ إِذَا اسْتَقْضَیْتَ حَقَّکَ لَمْ تُسِئْ أَ رَأَیْتَ مَا حَکَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ «یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» أَ تَرَى أَنَّهُمْ خَافُوا اللَّهَ أَنْ یَجُورَ عَلَیْهِمْ لَا وَ اللَّهِ مَا خَافُوا إِلَّا الِاسْتِقْضَاءَ فَسَمَّاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُوءَ الْحِسَابِ فَمَنِ اسْتَقْضَى بِهِ فَقَدْ أَسَاءَ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۱۰۰

 

از حمّاد بن عثمان نقل شده است:

مردی خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسید و از یکی از اصحاب حضرت به آن ایشان شکایت کرد.

چیزی نگذشت که شخصی که از او شکایت شده بود هم آمد.

حضرت به او فرمودند:

«چرا فلانی از تو شکایت می‌کند؟»

به امام عرض کرد:

شکایتش از من این است که (چرا) از او خواسته‌ام حقم (بدهی‌اش) را بپردازد.

حضرت با حالت خشم نشستند، سپس فرمودند:

«گمان کرده‌ای اگر حقت را از او طلب کنی، بدی نکرده‌ای؟!

آیا دیده‌ای آن‌چه خداوند (عزّوجلّ) در کتابش (در مورد خردمندان) نقل کرده است:

«یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ»؛ «از بدحسابیِ (خداوند) می‌ترسند»[*]؟

گمان می‌کنی آن‌ها می‌ترسند که خداوند (در حساب و کتاب) به آن‌ها ظلم کند؟!

نه، به خدا قسم!

آن‌ها از این می‌ترسند که خداوند حقش را (به‌طور کامل) طلب کند.

خداوند (عزّوجلّ) این کار را «بدحسابی» نامیده است.

پس کسی که این‌گونه حقش را طلب کند، بد کرده است.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] سوره رعد، آیه۲۱.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَالِمٍ مَوْلَى أَبَانٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«مَا مِنْ طَیْرٍ یُصَادُ إِلَّا بِتَرْکِهِ التَّسْبِیحَ وَ مَا مِنْ مَالٍ یُصَابُ إِلَّا بِتَرْکِ الزَّکَاةِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«هیچ پرنده‌ای نیست که صید شود، مگر به خاطر ترک تسبیحِ (خداوند)

و هیچ مالی نیست که دچار مصیبت شود، مگر به خاطر ترک زکات.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ».

قالَ: «الْفَقِیرُ الَّذِی لَا یَسْأَلُ النَّاسَ وَ الْمِسْکِینُ أَجْهَدُ مِنْهُ وَ الْبَائِسُ أَجْهَدُهُمْ فَکُلُّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْکَ فَإِعْلَانُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِسْرَارِهِ وَ کُلُّ مَا کَانَ تَطَوُّعاً فَإِسْرَارُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِعْلَانِهِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا یَحْمِلُ زَکَاةَ مَالِهِ عَلَى عَاتِقِهِ فَقَسَمَهَا عَلَانِیَةً کَانَ ذَلِکَ حَسَناً جَمِیلًا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۱

 

ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره این کلام خداوند سؤال کردم:

«صدقه‌ها (زکات‌ها) مخصوص فقیرها و مسکین‌ها و... است.»[1]

حضرت فرمودند:

«فقیر، کسی است که از مردم درخواست (کمک) نمی‌کند، مِسکین، کسی است که وضعش از فقیر هم بدتر است و بائِس، کسی است که وضعش از هردو این‌ها بدتر است.

هرآن‌چه خداوند (عزّوجلّ) بر تو واجب نموده، آشکار کردنش بهتر از پنهان کردنش است[2]

و هرآن‌چه داوطلبانه است، پنهان کردنش بهتر از آشکار کردنش است[3]

و اگر مردی زکات مالش را که به گردنش است، آشکارا بپردازد، این کار، خوب و زیبا است.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره توبه، آیه۶۰.

[2] حتمالاً به این دلیل که بندگیِ خداوند ترویج گردد و سرکشی در برابرش عادی نگردد.

[3] احتمالاً به این دلیل که انسان دچار خودپسندی نشود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

مدتی است کلیپ خانم کارشناس یزدی که به بانوان توصیه می‌کند با شستن پای شوهرانشان به آن‌ها آرامش دهند و محبتشان را به دل آن‌ها وارد کنند، دست‌به‌دست می‌شود و واکنش‌های مخالف و موافقی را نیز در پی داشته است.

اما جالب است بدانید که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عکس این توصیه را دارند؛ یعنی به آقا داماد!

 

در ادامه، ابتدای این حدیث ذکر شده است و متن کامل آن برای علاقه‌مندان در فایلی ضمیمه می‌گردد.

 

روِیَ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ: أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ:

«یَا عَلِیُّ إِذَا دَخَلَتِ الْعَرُوسُ بَیْتَکَ فَاخْلَعْ خُفَّیْهَا حِینَ تَجْلِسُ وَ اغْسِلْ رِجْلَیْهَا وَ صُبَ‏ الْمَاءَ مِنْ‏ بَابِ‏ دَارِکَ‏ إِلَى أَقْصَى دَارِکَ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْ بَیْتِکَ سَبْعِینَ أَلْفَ لَوْنٍ مِنَ الْفَقْرِ وَ أَدْخَلَ فِیهِ سَبْعِینَ أَلْفَ لَوْنٍ مِنَ الْبَرَکَةَ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ سَبْعِینَ رَحْمَةً تُرَفْرِفُ عَلَى رَأْسِ الْعَرُوسِ حَتَّى تَنَالَ بَرَکَتُهَا کُلَّ زَاوِیَةٍ فِی بَیْتِکَ وَ تَأْمَنَ الْعَرُوسُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ أَنْ یُصِیبَهَا مَا دَامَتْ فِی تِلْکَ الدَّارِ...»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۵۵۱

 

از ابوسعید خُدری نقل شده است که گفت: رسول خدا به علی‌بن‌ابی‌طالب (صلوات‌الله‌علیهما) سفارش کرد:

«ای علی! هرگاه عروس به اتاقت وارد شد، وقتی نشست، کفش‌هایش را در بیاور و پاهایش را بشوی و آن آب (که پای عروس را در آن شسته‌ای) را از جلوی درب خانه‌ات تا دورترین فاصله از آن بپاش؛ که اگر چنین کنی،

هفتادهزار نوع فقر را از خانه‌ات بیرون می‌رود و هفتادهزار نوع برکت به آن وارد می‌شود

و هفتاد رحمت بر سر عروس بال می‌گشایند تا برکتشان به گوشه‌گوشه خانه‌ات برسد

و عروس تا زمانی که در آن خانه است، از جنون و جُذام و پیسی در امان خواهد بود...»

 

+متن کامل حدیث

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ سَابَاطَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِعَمَّارٍ السَّابَاطِیِ‏: «یَا عَمَّارُ أَنْتَ رَبُّ مَالٍ کَثِیرٍ؟» قَالَ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ. قَالَ: «فَتُؤَدِّی مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْکَ مِنَ الزَّکَاةِ؟» فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «فَتُخْرِجُ الْحَقَّ الْمَعْلُومَ مِنْ مَالِکَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «فَتَصِلُ قَرَابَتَکَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «وَ تَصِلُ إِخْوَانَکَ؟» قَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ: «یَا عَمَّارُ إِنَّ الْمَالَ یَفْنَى وَ الْبَدَنَ یَبْلَى وَ الْعَمَلَ یَبْقَى وَ الدَّیَّانَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ یَا عَمَّارُ إِنَّهُ مَا قَدَّمْتَ فَلَنْ یَسْبِقَکَ وَ مَا أَخَّرْتَ فَلَنْ یَلْحَقَکَ‏.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۱

 

نقل شده است که امام صادق (علیه‌السلام) به عمّار ساباطی فرمودند:

«ای عمار! تو مال زیادی داری؟»

عمار عرض کرد:

بله، فدایتان شوم.

فرمودند:

«آیا آن مقدار که خداوند بابت زکات واجب نموده را پرداخت می‌کنی؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«آیا «حق معلوم»[1] را نیز از اموالت کنار می‌گذاری؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«آیا به خویشاوندانت صِله[2] می‌دهی؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«به برادران(ایمانی)ات نیز صله می‌دهی؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«ای عمار! مال از بین می‌رود و بدن فرسوده می‌شود، اما عمل باقی می‌ماند و آن حکم‌کننده‌ی مطلق، زنده است و نمی‌میرد.

ای عمار! به‌راستی آن‌چه پیش می‌فرستی، هرگز از دست نخواهی داد و آن‌چه باقی می‌گذاری، هرگز به تو نخواهد رسید.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «حق معلوم»، مقدار مشخصی از مال است که در قرآن (سوره معارج، آیه۲۴) و روایات متعددی توصیه شده است برای نیازمندان کنار گذاشته شود و به آنان پرداخت گردد؛ مثل این‌که انسان خود را مُلزم کند ماهیانه مقدار معینی پول به خانواده‌ای بی‌بضاعت کمک کند. این پول غیر از واجبات مالی (زکات، خمس، دست‌گیریِ اقوام و دوستان و...) است.

[2] «صله»، تنها به معنای دید و بازدید نیست، بلکه بخشی از معنایش، کمک مالی و هدیه دادن نیز هست. رابطه‌ی صِرف با اقوام و دوستان، کفایت نمی‌کند و لازم است در صورت امکان و صلاح، دست‌به‌جیب هم شد و گره‌هایی را نیز باز کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۱۹
ابوالفضل رهبر

در این حدیث که پیش‌تر منتشر شده بود، ملاک‌هایی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که مشخص می‌کند از میان جمعی که می‌خواهند نماز جماعت بخوانند (وقتی افراد شروع به تعارف کردن می‌کنند) چه کسی باید جلو بایستد و امام جماعت شود.

چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید حضرت فرموده‌اند: مهمان نباید در منزل میزبان بر او مقدم شود و جلو بایستد.

 

دوست طلبه‌ای نقل می‌کرد یک شب آیت‌الله حائری شیرازی مهمان ما بودند.

وقتی موقع نماز شد، هرچه اصرار کردیم، امام‌جماعت نشدند؛ خودم را جلو انداختند و به من اقتدا کردند!

 

توضیح فرزند مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی در مورد تصویر بالا:

«بابا در ترکیه برنامه داشتن، عبا و عمامه رو دادن یک جوان طلبه ترک، بشه پیش‌جماعت، خودشون اقتدا کردن.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«لِیَتَزَیَّنْ أَحَدُکُمْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یَغْتَسِلُ وَ یَتَطَیَّبُ وَ یُسَرِّحُ لِحْیَتَهُ وَ یَلْبَسُ أَنْظَفَ ثِیَابِهِ وَ لْیَتَهَیَّأْ لِلْجُمُعَةِ وَ لْیَکُنْ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ وَ لْیُحْسِنْ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ لْیَفْعَلِ الْخَیْرَ مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ اللَّهَ یَطَّلِعُ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لِیُضَاعِفَ الْحَسَنَاتِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«هریک از شما باید در روز جمعه؛

- غسل کند،

- عطر بزند،

- محاسنش را شانه کند،

- پاکیزه‌ترین لباس‌هایش را بپوشد

- و برای (نماز)جمعه آماده شود.

و بر او لازم است که در این روز؛

- آرامش و وقار داشته باشد،

- عبادت پروردگارش را به نیکی انجام دهد

- و هرقدر می‌تواند کار خیر انجام دهد.

چراکه خداوند (در این روز) اهل زمین را وارسی می‌کند، تا کارهای نیکشان را دو برابر گرداند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث طولانی‌ای که در چند جلسه، پیرامون آفرینش جهان و شگفتی‌ها و حکمت‌های آن، برای مفضّل‌بن‌عمر املاء کردند و مفضّل نیز آن را در کتابی به نام «التوحید» (معروف به «توحید مفضل») گرد آورده است، فرموده‌اند:

«...فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ فَلِمَ صَارَتْ هَذِهِ الْأَرْضُ تُزَلْزَلُ قِیلَ لَهُ إِنَّ الزَّلْزَلَةَ وَ مَا أَشْبَهَهَا مَوْعِظَةٌ وَ تَرْهِیبٌ یُرَهَّبُ بِهَا النَّاسُ لِیَرْعَوُوا وَ یَنْزِعُوا عَنِ الْمَعَاصِی وَ کَذَلِکَ مَا یَنْزِلُ بِهِمْ مِنَ الْبَلَاءِ فِی أَبْدَانِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَجْرِی فِی التَّدْبِیرِ عَلَى مَا فِیهِ صَلَاحُهُمْ وَ اسْتِقَامَتُهُمْ وَ یُدَّخَرُ لَهُمْ إِنْ صَلَحُوا مِنَ الثَّوَابِ وَ الْعِوَضِ فِی الْآخِرَةِ مَا لَا یَعْدِلُهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیَا وَ رُبَّمَا عُجِّلَ ذَلِکَ فِی الدُّنْیَا إِذَا کَانَ ذَلِکَ فِی الدُّنْیَا صَلَاحاً لِلْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّة.»

 توحید المفضل، ص۱۴۴

 

«اگر کسی بگوید:

"چرا این زمین می‌لرزد؟"،

به او گفته می‌شود:

«به‌راستی که زلزله و (بلاهای) شبیه آن، پند و هشداری است که مردم با آن ترسانده می‌شوند تا مراقب باشند و از نافرمانی‌ها دست بکشند.

همچنین بلایی که به بدن‌ها و اموالشان وارد می‌شود، بر اساس این تدبیر[1] جاری می‌شود که صلاح[2] و استقامت[3] آنان در آن است

و به این خاطر است که اگر (در این آزمایش‌ها) سالم به در آمدند، برایشان ثواب و جایگزینی در آخرت ذخیره شود که هیچ چیز از امور دنیا با آن برابری نمی‌کند

و ممکن است وقوع زلزله، هرگاه به صلاح عوام و خواص مردم باشد، در دنیا جلو انداخته شود.[4]»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گاهی ما از چیزی بدمان می‌آید درحالی‌که برایمان خوب است و گاهی از چیزی خوشمان می‌آید که برایمان بد است و این خداست که می‌داند و این ماییم که نمی‌دانیم؛

«عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»[5]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] تدبیر: دیدنِ پشت‌صحنه و عاقبت امور، نه ظاهر آن‌ها.

[2] صلاح: سلامت از فساد و تباهی.

[3] استقامت: همواره در راه بودن، پیمودنِ دائمیِ راه حق.

[4] گویا لرزش زمین اوقات مشخصی دارد که گاهی به‌خاطر مصلحت مردم جلو انداخته می‌شود.

[5] سوره بقره، آیه۲۱۶.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ حُمْرَانُ أَوْ أَنَا وَ بُکَیْرٌ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّا نَمُدُّ الْمِطْمَارَ قَالَ: «وَ مَا الْمِطْمَارُ؟» قُلْتُ: التُّرُّ فَمَنْ وَافَقَنَا مِنْ عَلَوِیٍّ أَوْ غَیْرِهِ تَوَلَّیْنَاهُ وَ مَنْ خَالَفَنَا مِنْ عَلَوِیٍّ أَوْ غَیْرِهِ بَرِئْنَا مِنْهُ فَقَالَ لِی: «یَا زُرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِکَ فَأَیْنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا أَیْنَ الْمُرْجَوْنَ‏ لِأَمْرِ اللَّهِ‏ أَیْنَ الَّذِینَ‏ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً أَیْنَ‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ‏ أَیْنَ‏ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۸۲

 

از زراره نقل شده است: من همراه با حُمران یا بُکیر نزد امام باقر (علیه‌السلام) رفتیم و عرض کردیم:

ما با نخ بنّایی[1] اندازه‌گیری می‌کنیم.

حضرت فرمودند:

«این نخ بنایی چیست؟»

عرض کردیم:

شاقولی (که با آن مردم را می‌سنجیم) هرکس با (عقیده‌ی) ما (شیعیان) موافق بود؛ چه علویّ و چه غیرعلوی، او را دوست می‌داریم و هرکس با (عقیده‌ی) ما مخالف بود، از او دوری می‌جوییم.

حضرت به من فرمودند:

«ای زراره! گفته‌ی خداوند از گفته‌ی تو درست‌تر است. پس آن دسته افرادی که خداوند (در قرآن) از آنان نام برده، کجا(ی محاسبه شما) هستند؟!؛

- «مردان و زنان و کودکانی که (توسط دیگران یا محیطشان) ناتوان شده‌اند و هیچ چاره‌ای ندارند و هیچ راهی نمی‌یابند»[2] کجا هستند؟!

- «آن اعرابی‌ها(ی بادیه‌نشین و دور از معارفی) که امرشان به خداوند واگذار شده؛ که عذابشان کند یا توبه‌شان را بپذیرد»[3] کجا هستند؟!

- «آن اعرابی‌هایی که به گناهانشان اعتراف دارند و کار نیک را با کار بد درآمیخته‌اند و امید است خداوند توبه‌شان را بپذیرد»[4] کجا هستند؟!

- «اصحاب اعراف (که در میان بهشت و جهنم، منتظر رحمت خداوند هستند)»[5] کجا هستند؟!

- «کفارِ تازه‌مسلمان و سست‌ایمانی که باید دل‌هایشان را (حتی با پول) پیوند داد»[6] کجا هستند؟!»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] بنّاها نخی دارند که با آن فاصله‌ها، هم‌ترازی، بلندی و پستی و کجی و راستی را می‌سنجند.

[2] «إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً»؛ سوره نساء، آیه۹۸.

[3] «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»؛ سوره توبه، آیه۱۰۶.

[4] «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ سوره توبه، آیه۱۰۲.

[5] «أَصْحابُ الْأَعْرافِ»؛ سوره اعراف، آیه۴۸.

[6] «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»؛ سوره توبه، آیه۶۰.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«لِیَشْرَبْ‏ سَاقِی‏ الْقَوْمِ‏ آخِرَهُمْ

 المحاسن، ج2، ص452

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرموده‌اند:

«آب دهنده‌ی گروه، باید آخر از همه آب بنوشد.»

 

 

ادب ساقی گری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ سَیِّدُ الْأَیَّامِ یُضَاعِفُ اللَّهَ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ وَ یَسْتَجِیبُ فِیهِ الدَّعَوَاتِ وَ یَکْشِفُ فِیهِ الْکُرُبَاتِ وَ یَقْضِی فِیهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ یَوْمُ الْمَزِیدِ لِلَّهِ فِیهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ. مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَیَّعَ حَقَّهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُصْلِیَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۶

 

از امام رضا از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی که روز جمعه، سرورِ روزها(ی هفته) است؛

خداوند در این روز نیکی‌ها را دو برابر می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌کند، درجات را می‌افزاید، دعاها را مستجاب می‌نماید، غم‌ها را برطرف می‌سازد و حاجت‌های بزرگ را برآورده می‌کند.

روز جمعه، روزی است که در آن، نزد خداوند، رهاشدگان و آزادشدگان از آتش (جهنم) فراوان‌اند.

هیچ‌یک از مردم نیست که در حالی که حق و حرمت این روز را می‌داند، برای رهایی از آتش دعا کند، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را از رهاشدگان و آزادشدگان از آتش قرار دهد. پس اگر در روز جمعه و شب جمعه بمیرد، «شهید» مرده است و (در روز قیامت) با آرامش و امنیت برانگیخته می‌گردد.

و هیچ‌کس نیست که حرمت این روز را کوچک شمارد و حق این روز را ضایع نماید، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را به آتش جهنم بیفکند، مگراین‌که توبه کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ لِلْجُمُعَةِ حَقّاً وَ حُرْمَةً فَإِیَّاکَ أَنْ تُضَیِّعَ أَوْ تُقَصِّرَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ عِبَادَةِ اللَّهِ وَ التَّقَرُّبِ إِلَیْهِ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ تَرْکِ الْمَحَارِمِ کُلِّهَا فَإِنَّ اللَّهَ یُضَاعِفُ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«جمعه، حق و حرمتی دارد.

مبادا آن را ضایع کنی یا (در این روز) کوتاهی کنی در انجام عبادت خداوند و تقرّب جستن به سوی او با عمل نیک و ترک همه کارهای حرام؛

چراکه خداوند در این روز، نیکی‌ها را دوبرابر می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌کند و بر درجات می‌افزاید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

لابد شنیده‌اید که ساعتی «فکر کردن»، (بنابر نقل‌های مختلف) از یک شب، یک سال یا ده‌ها سال‌ها عبادت بهتر است.

اما این تفکر بهتر است چگونه و در مورد چه موضوعی باشد تا سودمندتر باشد؟

 

...عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا یَرْوِی النَّاسُ «أَنَّ تَفَکُّرَ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ» قُلْتُ کَیْفَ یَتَفَکَّرُ؟

قالَ: «یَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ أَوْ بِالدَّارِ فَیَقُولُ أَیْنَ سَاکِنُوکِ أَیْنَ بَانُوکِ مَا بَالُکِ لَا تَتَکَلَّمِینَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۵۴

 

حسن صیقل گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره روایتی که مردم (از پیامبر) نقل می‌کنند؛ «ساعتی تفکر، از برخواستن یک شب (برای عبادت) بهتر است» سؤال کردم که (انسان باید) چگونه فکر کند؟

حضرت فرمودند:

«از خرابه‌ها یا خانه‌ها گذر کند و بگوید:

ساکنانت کجا هستند؟

سازندگانت کجا هستند؟

تو را چه شده است که سخن نمی‌گویی؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مورد علی بن یقطین عرض شد که وی از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود، با تأیید ایشان به وزارت هارون‌الرشید رسیده بود، مذهبش را با تقیه پنهان می‌کرد و از این طریق خدماتی به شیعیان ارائه می‌نمود.

حال جالب است بدانید نخست‌وزیرِ پادشاهی که تقریباً بر نیمی از کره زمین حکومت می‌کرد، چرا از یک شتردار خواست پا روی صورتش بگذارد؟!

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الصُّوفِیِّ قَالَ‏: اسْتَأْذَنَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ الْوَزِیرِ فَحَجَبَهُ فَحَجَّ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ فِی تِلْکَ السَّنَّةِ فَاسْتَأْذَنَ بِالْمَدِینَةِ عَلَى مَوْلَانَا مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ فَحَجَبَهُ فَرَآهُ ثَانِیَ یَوْمِهِ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَا سَیِّدِی مَا ذَنْبِی فَقَالَ: «حَجَبْتُکَ لِأَنَّکَ حَجَبْتَ أَخَاکَ إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالَ وَ قَدْ أَبَى اللَّهُ أَنْ یَشْکُرَ سَعْیَکَ أَوْ یَغْفِرَ لَکَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ.» فَقُلْتُ: سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ مَنْ لِی بِإِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ فِی هَذَا الْوَقْتِ وَ أَنَا بِالْمَدِینَةِ وَ هُوَ بِالْکُوفَةِ. فَقَالَ: «إِذَا کَانَ اللَّیْلُ فَامْضِ إِلَى الْبَقِیعِ وَحْدَکَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَعْلَمَ بِکَ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِکَ وَ غِلْمَانِکَ وَ ارْکَبْ نَجِیباً هُنَاکَ مُسْرَجاً.» قَالَ: فَوَافَى الْبَقِیعَ وَ رَکِبَ النَّجِیبَ وَ لَمْ یَلْبَثْ أَنْ أَنَاخَهُ عَلَى بَابِ إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ بِالْکُوفَةِ فَقَرَعَ الْبَابَ وَ قَالَ: أَنَا عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ مِنْ دَاخِلِ الدَّارِ وَ مَا یَعْمَلُ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ الْوَزِیرُ بِبَابِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَا هَذَا إِنَّ أَمْرِی عَظِیمٌ وَ آلَى عَلَیْهِ أَنْ یَأْذَنَ لَهُ فَلَمَّا دَخَلَ قَالَ یَا إِبْرَاهِیمُ إِنَّ الْمَوْلَى ع أَبَى أَنْ یَقْبَلَنِی أَوْ تَغْفِرَ لِی فَقَالَ: یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ فَآلَى عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ عَلَى إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ أَنْ یَطَأَ خَدَّهُ فَامْتَنَعَ إِبْرَاهِیمُ مِنْ ذَلِکَ فَآلَى عَلَیْهِ ثَانِیاً فَفَعَلَ فَلَمْ یَزَلْ إِبْرَاهِیمُ یَطَأُ خَدَّهُ وَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَقُولُ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ انْصَرَفَ وَ رَکِبَ النَّجِیبَ وَ أَنَاخَهُ مِنْ لَیْلَتِهِ بِبَابِ الْمَوْلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع بِالْمَدِینَةِ فَأَذِنَ لَهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَقَبِلَهُ.

 عیون‌المعجزات، ص۱۰۱

 

نقل شده است: ابراهیم جمّال(شتردار) از علی‌بن‌یقطین که وزیر (هارون‌الرشید) بود، اجازه خواست که نزدش برود، اما علی‌بن‌یقطین او را راه نداد.

در همان‌سال، علی‌بن‌یقطین به حج رفت و وقتی (پس از انجام حج، برای تجدید بیعت با اهل‌بیت) به مدینه رفت، از امام کاظم (علیه‌السلام) اجازه خواست نزد ایشان برود، اما امام او را راه نداد!

فردای آن روز علی‌بن‌یقطین امام را دید و به ایشان عرض کرد: ای سرور من! گناه من چیست؟

حضرت فرمودند: «تو را راه ندادم، زیرا تو برادرت، ابراهیم جمّال را راه ندادی و خداوند ابا دارد از این‌که سعی تو را در (حج) سپاس گذارد، مگراین‌که ابراهیم جمّال تو را ببخشد.»

علی‌بن‌یقطین گوید: عرض کردم: ای سرور و مولای من! من ابراهیم جمّال را در این وقت از کجا پیدا کنم؟! من در مدینه‌ام و او در کوفه است!

حضرت فرمودند: «هرگاه شب شد، بدون این‌که کسی از یاران و غلامانت بفهمد، تنها به بقیع برو و با مرکب (شترِ) خوب و زین‌شده‌ای که آن‌جا هست، حرکت کن.»

علی‌بن‌یقطین گوید: (وقتی سوار شدم،) چیزی نگذشت که مرکب را جلوی درب خانه‌ی ابراهیم جمّال در کوفه، به زانو نشاندم. درب خانه‌اش را زدم و گفتم: من علی‌بن‌یقطین هستم.

ابراهیم جمّال از داخلِ خانه گفت: علی‌بن‌یقطین وزیر، دربِ خانه‌ی من چه کار دارد؟!

علی‌بن‌یقطین گفت: ای مرد! کار مهمی دارم.
و او را قسم داد که اجازه دهد وارد شود.

وقتی وارد شد، گفت: ای ابراهیم! مولایمان ابا دارد که مرا بپذیرد، مگراین‌که تو مرا ببخشی.

ابراهیم گفت: خداوند تو را ببخشد.

علی‌بن‌یقطین، ابراهیم جمال را قسم داد که پا روی گونه‌اش بگذارد.

ابراهیم از این‌کار خودداری کرد.

بار دوم او را قسم داد.

ابراهیم چنین کرد و وقتی پای ابراهیم روی گونه‌اش بود، علی‌بن‌یقطین گفت: «خدایا! شاهد باش!»

سپس از خانه‌اش خارج شد و سوار بر آن مرکب شد و در همان شب آن را جلوی درب خانه امام کاظم (علیه‌السلام) در مدینه، به زانو نشاند. از حضرت اجازه ورود خواست و وارد شد.

حضرت نیز او را پذیرفتند.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بیان این حدیث از زبان شیرین مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی و درس عملی‌ زیبایی که به مسلمانان می‌دهند، دیدنی است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۱۱
ابوالفضل رهبر