دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷۰۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام صادق» ثبت شده است

 

شاید در میان دوستان و آشنایانتان، پدرانی را سراغ داشته باشید که به فرزندشان سرمایه‌ای داده‌اند یا آن‌ها را مسؤولِ بخشی از سرمایه‌شان کرده‌اند، اما فرزندشان از سرِ بی‌تجربگی آن سرمایه را به باد داده است

و شاید مواردی را سراغ داشته باشید که روابط خانوادگی، به این واسطه، به کدورت کشیده شده یا از هم پاشیده است.

این اتفاق برای یکی از اصحاب امام کاظم (علیه‌السلام) افتاده است. پاسخ امام شنیدنی است.

 

 

 

...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ دَاوُدُ بْنُ زُرْبِیٍّ شَکَا ابْنَهُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع فِیمَا أَفْسَدَ لَهُ‏ فَقَالَ لَهُ: «اسْتَصْلِحْهُ فَمَا مِائَةُ أَلْفٍ فِیمَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ؟»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۸

 

معمّر بن خلّاد نقل کرده است:

داود بن زُربی شکایت پسرش را به‌خاطر خسارتی که بر او وارد کرده بود، نزد امام کاظم (علیه‌السلام) برد.

حضرت فرمودند:

«خراب‌کاری‌اش را درست کن. مگر صدهزار (درهم) در برابر نعمتی که خداوند به واسطه فرزندت به تو ارزانی داشته، چه ارزشی دارد؟»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

محل تأمل است که منظور حضرت چیست؟ فرزند برای والدین چه نعمتی است که صدهزار درهم در مقایسه با آن چیزی نیست؟

می‌دانیم که خداوند از هر نعمتی که به بندگانش داده است، سؤال خواهد کرد که آن را چگونه و در چه راهی مصرف کرده‌اید؟

و می‌دانیم که هرچه نعمتی که در اختیارمان است، بزرگ‌تر باشد، مسؤولیتمان نیز بیشتر است.

اگر خداوند در دنیا صدهزار درهم در اختیار ما قرار داده باشد، حتماً در روز قیامت ما را مؤاخذه خواهد کرد که با این امکانی که در اختیارت گذاشته‌ام چه کردی؟ آن را چگونه و در چه راهی خرج کردی؟

حال، صحبت سر نعمتی است به نام «فرزند» که بسیار با ارزش‌تر از این سرمایه‌های مادی است.

ما با این نعمت چه کرده‌ایم؟ آیا قدرش را می‌دانیم؟ آیا در عمل، شاکر این نعمت هستیم؟ آیا وظیفه‌مان را در قبال فرزندمان درست انجام می‌دهیم؟

آیا می‌توانیم پاسخ‌گوی این سؤالات سخت در روز قیامت باشیم؟

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲

 

از امام صادق، از پدرانشان، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«مؤمن، به میل خانواده‌اش غذا می‌خورد

و منافق، خانواده‌اش به میل او غذا می‌خورند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این بزرگی و بزرگواری در مؤمن دیده می‌شود که وقتی می‌خواهد غذایی تهیه کند، نگاه می‌کند که همسر و فرزندانش چه نوع غذایی می‌پسندند، نه این‌که چیزی بخرد یا بپزد که خود دوست دارد.

به‌این‌ترتیب، هم در تربیتِ نفس خود گامی برمی‌دارد و هم خانواده‌اش را از خود خشنود می‌کند و روابط خانوادگی‌شان را گرم‌تر می‌نماید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ:

«صَاحِبُ‏ النِّعْمَةِ یَجِبُ‏ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِیَالِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۱

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که نعمت دارد (وضعش خوب است)، بر او واجب است که نسبت به عیال (افراد تحت سرپرستی)اش توسعه دهد (دست‌ودل‌باز باشد.)»

 

 

 

...عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَأْخُذُ بِأَدَبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ إِذَا وَسَّعَ عَلَیْهِ اتَّسَعَ وَ إِذَا أَمْسَکَ عَلَیْهِ أَمْسَکَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مؤمن از ادب خداوند (عزّوجلّ) پیروی می‌کند؛

هرگاه خداوند بر (نعمت‌هایش به) او وسعت بخشد، او نیز (در خرج کردن) توسعه می‌بخشد

و هرگاه خداوند از (اعطای نعمت به) او خودداری کند، او نیز (از خرج کردن) خودداری می‌کند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مؤمن چنین نیست که وقتی وضعش خوب است، به هر دلیلی (مثل ترس از بی‌پول شدن، پس‌انداز برای آینده یا...) در خرج کردن برای خانواده کم بگذارد و آن‌ها را در مضیقه قرار دهد.

از طرفی چنین هم نیست که وقتی وضعش چندان خوب نیست، بی‌حساب خرج کند و ریخت‌وپاش نماید.

اگر بزرگ‌ترها در زندگی چنین رفتار کنند، کوچک‌ترها هم چنین بار خواهند آمد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین نقل شد که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) والدین را تشویق کرده‌اند که فرزندانشان را یاری کنند تا واجد خصلت «برّ الوالدین» باشند؛ یعنی به والدینشان نیکی کنند. همچنین در حدیث دیگری از ایشان، چهار ابزار برای ایجاد این خصلت در فرزندان معرفی شد.

در حدیث زیر، امام صادق (علیه‌السلام) پس از نقل آن حدیث نبوی، در پاسخ به یکی از اصحاب، چگونگی این کار را تبیین فرموده‌اند و در انتها هشدار مهمی داده‌اند.

 

 

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «رَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ.»» قَالَ: قُلْتُ: کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَى بِرِّهِ؟ قَالَ: «یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لاَ یُرْهِقُهُ وَ لاَ یَخْرَقُ بِهِ فَلَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَصِیرَ فِی حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اَلْکُفْرِ إِلاَّ أَنْ یَدْخُلَ فِی عُقُوقٍ أَوْ قَطِیعَةِ رَحِمٍ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «اَلْجَنَّةُ طَیِّبَةٌ طَیَّبَهَا اَللَّهُ وَ طَیَّبَ رِیحَهَا یُوجَدُ رِیحُهَا مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفَیْ عَامٍ وَ لاَ یَجِدُ رِیحَ اَلْجَنَّةِ عَاقٌّ وَ لاَ قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لاَ مُرْخِی اَلْإِزَارِ خُیَلاَءَ.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۰

 

یونس بن رِباط گوید:

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرمودند:

«خداوند رحمت کند بنده‌ای را که فرزندش را یاری رساند تا با او رفتار نیکویی داشته باشد.»

یونس گوید: (به امام صادق علیه‌السلام) عرض کردم:

چگونه یاری‌اش کند تا با او نیکو رفتار کند؟

حضرت فرمودند:

«(منظور این است که) آن‌چه (انجامش برای فرزندش) آسان است را از او بپذیرد و از آن‌چه (انجامش برای او) سخت است درگذرد و او را به کاری که توانش را ندارد وادار نکند و با تندی مجبورش نسازد؛

چراکه فاصله او(فرزند) و وارد شدنش به مرزهایی از کفر، این است که (با پدر و مادرش) بدرفتاری کند یا با خویشاوندانش قطع رابطه کند.

سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند:

«بهشت پاکیزه است. خداوند بهشت را پاکیزه نموده و بوی آن را چنان خوش نموده که از فاصله(ای که در طول) هزار سال (طی می‌شود) استشمام می‌شود.

اما کسی که (از والدینش) نافرمانی می‌کند و کسی که با خویشاوندانش قطع رابطه می‌نماید و کسی که از روی خودبزرگ‌پنداری لباسی بلند می‌پوشد، بوی بهشت را احساس نمی‌کنند.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] این نکته بسیار مهمی است که والدین نباید در تربیت فرزندشان (در هر سنی که هستند) چنان سخت‌گیری کنند که موجب شود شکاف‌های عمیقی میان آن‌ها و فرزندانشان ایجاد شود، به نحوی که فرزندشان نسبت به آن‌ها سرکش شوند و قطع رابطه صورت گیرد و خدای ناکرده به مرزهای «کفر» وارد شوند و حتی بوی بهشت را نیز استشمام نکنند.

[۲] باید توجه داشت که استعدادها و توانایی‌های هریک از فرزندانمان متفاوت است و اگر می‌خواهیم آن‌ها به خصلت‌های خوبی متصف شوند، باید ویژگی‌های تک‌تکِ آن‌ها را در نظر بگیریم و بیش از توانشان بر آن‌ها بار نکنیم.

[۳] والدینی که با فرزندشان با مدارا و مهربانی رفتار نکنند و با این کوتاهی‌شان، موجب شوند فرزندشان سرکش و بدرفتار شوند و اصطلاحاً «عاقّ الوالدین» شود و به تعبیر امام صادق (علیه‌السلام) به مرزهای کفر برسند و بوی بهشت را هم استشمام نکنند، در این‌صورت پدر و مادر در این گناه و عقوبت فرزندشان شریک خواهند بود!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ لُقْمَانَ وَ حِکْمَتِهِ اَلَّتِی ذَکَرَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَقَالَ:

«...یَا بُنَیَّ إِنْ‏ تَأَدَّبْتَ‏ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً، وَ مَنْ غَنِیَ بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ طَلَبُهُ وَ مَنِ اشْتَدَّ طَلَبُهُ أَدْرَکَ مَنْفَعَتَهُ فَاتَّخِذْهُ عَادَةً فَإِنَّکَ تَخْلُفُ فِی سَلَفِکَ وَ تَنْفَعُ بِهِ مَنْ خَلَفَکَ وَ یَرْتَجِیکَ فِیهِ رَاغِبٌ وَ یَخْشَى صَوْلَتَکَ رَاهِبٌ وَ إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ عَنْهُ وَ الطَّلَبَ لِغَیْرِهِ...»

 تفسیرالقمی، ج‏۲، ص۱۶۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که لقمان به فرزندش گفت:

«پسرم! اگر در خردسالی «ادب» بپذیری،[۱] در بزرگ‌سالی از آن بهره خواهی برد.

کسی که از «ادب» سرشار شود، به آن اهتمام می‌ورزد

و کسی که به آن اهتمام ورزد، در پیِ دانشِ آن سخت می‌کوشد

و کسی که در پی دانشش سخت بکوشد، اشتیاقش شدید می‌گردد

و کسی که اشتیاقش شدید گردد، به منفعت آن دست خواهد یافت.

پس ادب‌آموزی را عادت خویش کن؛

چراکه دراین‌صورت جانشین خوبی برای گذشتگانت خواهی بود و به آیندگانت سود خواهی رساند. رغبت کنندگان به تو امیدوار خواهند شد و بیم‌داران در برابر ابهت تو کرنش خواهند کرد

و بپرهیز از این‌که نسبت به ادب‌آموزی سستی و تنبلی نمایی و به دنبال چیز دیگری باشی.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] همان‌طور که در مطلب پیشین نیز ذکر شد، «تأدیب» یعنی به شخصی چیزی بیاموزیم و بعد او را واداریم که آن را در عمل نیز به کار بندد. «تأدّب» نیز یعنی کسی که تحت تأدیب است، پذیرش و همراهی داشته باشد.

[۲] در سلسه‌مطالبی که با عنوان «سه دوره هفت‌ساله برای تربیت کودک» ارائه شد، ملاحظه فرمودید که بهترین زمان برای «تأدیب»، دوره هفت‌ساله دوم است؛ دوره‌ای که دوره‌ی «اطاعت و آموزش» نام گرفت و کودک در این دوره باید تحت آموزش و تأدیب باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَا مِنْ رَجُلٍ یَجْمَعُ عِیَالَهُ وَ یَضَعُ مَائِدَةً بَیْنَ یَدَیْهِ وَ یُسَمِّی وَ یُسَمُّونَ فِی أَوَّلِ الطَّعَامِ وَ یَحْمَدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی آخِرِهِ فَتَرْتَفِعُ الْمَائِدَةُ حَتَّى یُغْفَرَ لَهُمْ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۹۶

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هیچ مردی نیست که خانواده‌اش را جمع کند

و سفره‌ای مقابلش پهن کند

و در اول غذا خودش بسم‌الله بگوید

و خانواده‌اش نیز بسم‌الله بگویند

و در آخرِ غذا، خدا را حمد کنند

و سفره را جمع کنند،

مگراین‌که (او و خانواده‌اش) آمرزیده خواهند شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«...کَانَ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَثِیرَ اَلذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ اَلطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ لَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ اَلْقَوْمَ وَ مَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اَللَّهِ وَ کُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لاَزِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ کَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ اَلشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ کَانَ یَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ کَانَ لاَ یَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّکْرِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ اَلْکَوْکَبُ اَلدُّرِّیُّ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی لاَ یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ لاَ یُذْکَرُ اَللَّهُ فِیهِ تَقِلُّ بَرَکَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَحْضُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ...»

 الکافی، ج‏۲، ص۴۹۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پدرم (امام باقر علیه‌السلام) کثیرالذکر بود (بسیار اهل ذکر بود.) من با او راه می‌رفتم، خداوند را ذکر می‌کرد. با او غذا می‌خوردم، خداوند را ذکر می‌کرد. با مردم سخن می‌گفت، اما این کار، او را از ذکر خداوند غافل نمی‌کرد. من همواره می‌دیدم که زبانش به کامش چسبیده بود و لاإله‌إلاالله می‌گفت.

پدرم [سنتش این بود که پس از نماز صبح] ما (فرزندان) را جمع می‌کرد و به ذکرِ (خداوند) دستور می‌داد، تا زمانی که خورشید طلوع کند؛ از میان ما، کسی که قرآن قرائت می‌کرد (می‌توانست قرائت کند) را به قرائت قرآن دستور می‌داد و کسی که قرآن قرائت نمی‌کرد (نمی‌توانست قرائت کند) را به ذکر گفتن دستور می‌داد.

خانه‌ای که قرآن در آن قرائت می‌شود و خداوند (عزّوجلّ) در آن ذکر (یاد) می‌شود، برکت آن خانه زیاد می‌گردد، فرشتگان آن‌جا حاضر می‌شوند، شیاطین آن را رها می‌کنند و آن خانه، مانند ستاره‌ی درخشانی که برای اهل زمین می‌درخشد، برای اهل آسمان می‌درخشد

و خانه‌ای که قرآن در آن قرائت نمی‌شود و خداوند در آن ذکر (یاد) نمی‌شود، برکت آن کم می‌شود، فرشتگان آن را ترک می‌کنند و شیاطین آن‌جا حاضر می‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید «جمعه» یکی از اعیاد مسلمان‌ها است و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تأکید زیادی بر نظافت شخصی، عطر زدن، پوشیدن لباس پاکیزه، عبادت و انجام کارهای نیک در این روز داشته‌اند.

بزرگداشت این عید باید در محیط خانه و در میان فرزندان نیز نمود داشته باشد؛ تا هم بر این‌که این روز، روز خاصی است، تأکید شود و هم خاطره خوشی از آن در ذهن اعضای خانواده ثبت شود.

 

 

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَطْرِفُوا أَهَالِیَکُمْ‏ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْفَاکِهَةِ أَوِ اللَّحْمِ حَتَّى یَفْرَحُوا بِالْجُمُعَةِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۹۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«خانواده‌هایتان را در تمام روز‌های جمعه، با مقداری میوه یا گوشت شگفت‌زده کنید تا در روز جمعه شادمان باشند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در متن این حدیث از واژه «إطراف» استفاده شده است. معنای این واژه این است که چیزی نو، جالب، دل‌پذیر و بی‌همتا به کسی داده شود تا او شگفت‌زده و خوشحال گردد.

با توجه به شرایط آب و هواییِ شبه جزیره عربستان، نبود امکان تجارت خوراکی‌های فاسدشدنی و نیز تنگ‌دستی مردم در عصر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مردم کم‌تر می‌توانستند میوه و گوشت برای خانواده خود تهیه کنند، لذا این خوراکی‌ها برای افراد خانواده جالب و جذاب بوده است.

[۲] معمولاً پدرها در هر سطح از استطاعت مالی، سعی می‌کنند در حد توانشان، چیزهایی تهیه کنند که همسر و فرزندانشان با آن‌ها غافل‌گیر و خوشحال شوند؛ میوه‌ای نوبر، خوراکی‌ای با طعم جدید یا...

چه خوب است این شگفتانه را در روزهای جمعه انجام دهند تا با یک تیر سه نشان بزنند؛ هم به دستور پیامبر عمل کرده باشند، هم این عید را بزرگ داشته باشند و هم خانواده‌شان را خوش‌حال کرده باشند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۱ ، ۰۷:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِی حَفْصَةَ قَالَ: لَمَّا هَلَکَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ اَلْبَاقِرُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ لِأَصْحَابِی اِنْتَظِرُونِی حَتَّى أَدْخُلَ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَأُعَزِّیَهُ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ فَعَزَّیْتُهُ ثُمَّ قُلْتُ: إِنّٰا للهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ ذَهَبَ وَ اللهِ مَنْ کَانَ یَقُولُ «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ...» فَلاَ یُسْأَلُ عَمَّنْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاَ وَ اللهِ لاَ یُرَى مِثْلُهُ أَبَداً. قَالَ: فَسَکَتَ أَبُو عَبْدِ اللهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ: «قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ مِنْ عِبَادِی مَنْ یَتَصَدَّقُ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَأُرَبِّیهَا لَهُ فِیهَا کَمَا یُرَبِّی أَحَدُکُمْ فَلُوَّهُ حَتَّى أَجْعَلَهَا لَهُ مِثْلَ أُحُدٍ.»» فَخَرَجْتُ إِلَى أَصْحَابِی فَقُلْتُ: مَا رَأَیْتُ أَعْجَبَ مِنْ هَذَا. کُنَّا نَسْتَعْظِمُ قَوْلَ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ...» بِلاَ وَاسِطَةٍ فَقَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ...» بِلاَ وَاسِطَةٍ.

 الأمالی(للمفید)، ج۱، ص۳۵۴

 

از سالم بن ابی‌حفصه نقل شده است:

زمانی که امام باقر (علیه‌السلام) از دنیا رفتند، به دوستانم گفتم:

(همین‌جا) منتظر من باشید تا نزد [فرزندشان] امام صادق (علیه‌السلام) بروم و به ایشان تسلیت بگویم.

پس نزد ایشان رفتم و به ایشان تسلیت گفتم. بعد، عرض کردم:

إنّا لله و إنّا إلیه راجعون. به خدا قسم، کسی (از دنیا) رفت که می‌فرمود: «قالَ رسولُ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله:...» و کسی هم از ایشان نمی‌پرسید که (راویِ) واسطه‌ی میانشان و رسول خدا چه کسی است. نه به خدا قسم، هرگز مثل ایشان دیده نخواهد شد.

امام صادق (علیه‌السلام) مدتی سکوت کردند و بعد فرمودند:

«قالَ الله عزّوجلّ: «به‌راستی که بعضی بندگان من نصفه‌خرمایی صدقه می‌دهند و من آن (صدقه‌ی ناچیز) را - مثل چهارپایی که شما پرورش می‌دهید [تا بزرگ شود] - برای او می‌پرورانم تا آن را مانند کوه احد [بزرگ] کنم.»»

من از (محضر ایشان) خارج شدم و نزد دوستانم رفتم و گفتم:

چیزی عجیب‌تر از این ندیده بودم؛ ما این سخن امام باقر (علیه‌السلام) که بدون هیچ (راویِ) واسطه‌ای می‌فرمودند: «قالَ رسولُ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله:...» را باعظمت (و عجیب) می‌دانستیم. اما امام صادق (علیه‌السلام) بدون هیچ واسطه‌ای به من فرمودند: «قالَ الله عزّوجلّ:...»!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۱ ، ۱۳:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّا نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی خَمْسِ سِنِینَ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ إِنْ کَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى یَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ یُطِیقُوهُ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ إِذَا کَانُوا بَنِی تِسْعِ سِنِینَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹

 

از امام صادق، از پدرشان امام باقر (علیهماالسلام) نقل شده است:

«ما (اهل بیت) کودکانمان را هرگاه پنچ‌ساله شوند، به نماز امر می‌کنیم. شما نیز کودکانتان را وقتی هفت‌ساله شدند، به نماز امر کنید.

ما کودکانمان را هرگاه هفت‌ساله شوند، به روزه امر می‌کنیم، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند؛ چه به قدرِ نصف روز باشد، یا بیشترِ روز یا کمی از آن

و هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار می‌کنند، تا به این ترتیب به روزه‌گرفتن عادت کنند و طاقتِ روزه را بیابند.

شما نیز کودکانتان را وقتی نُه‌ساله شدند، به روزه امر کنید، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند و هرگاه تشنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار کنند.»

 

 

 

روِیَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ قَارِنٍ أَنَّهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَوْ سُئِلَ وَ أَنَا أَسْمَعُ عَنِ الرَّجُلِ یَخْتِنُ وَلَدَهُ وَ هُوَ لَا یُصَلِّی الْیَوْمَ وَ الْیَوْمَیْنِ. فَقَالَ: «وَ کَمْ أَتَى عَلَى الْغُلَامِ؟» فَقَالَ: ثَمَانِیَ سِنِینَ. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ یَتْرُکُ الصَّلَاةَ؟» قَالَ: قُلْتُ: یُصِیبُهُ الْوَجَعُ. قَالَ: «یُصَلِّی عَلَى نَحْوِ مَا یَقْدِرُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۲۸۱

 

از امام رضا (علیه‌السلام) سؤال شد:

مردی فرزندش را ختنه کرده و او یکی‌دو روز نماز نمی‌خواند (آیا اشکالی دارد؟)

حضرت فرمودند:

«مگر آن پسربچه چند سال دارد؟»

عرض شد:

هشت سال.

حضرت فرمودند:

«سبحان الله! نمازش را ترک می‌کند؟!»

عرض شد:

(وقتی نماز می‌خواند) دچار درد می‌شود.

فرمودند:

«به حالتی که می‌تواند (دچار درد نمی‌شود) نماز بخواند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در متن حدیث اول گفته شده «صِبیانِ»تان را در این سنین به نماز و روزه امر کنید. صبیان، جمعِ «صَبی» و به معنای کودکی است که به سن بلوغ نرسیده.

امام باقر (علیه‌السلام) دلیل این‌که کودکان باید پیش از بلوغ به نماز و روزه امر شوند را این دانسته‌اند که آن‌ها کم‌کم برای انجام عبادات آماده شوند.

به تجربه ثابت شده است؛ کسانی که این آمادگی را در فرزندشان ایجاد نکرده‌اند و مثلاً از روز جشن تکلیف به او گفته‌اند باید از این به بعد، همه نمازهایت را بخوانی و روزه‌هایت را بگیری، گویا ناگهان باری سنگین بر دوش فرزندشان قرار داده‌اند که توانایی حمل آن را ندارد.

کودک برای این‌که هم به لحاظ جسمی و روحی برای عبادت آماده شود و هم کم‌کم آداب و احکام عبادات را در عمل بیاموزد، نیاز به زمان دارد و اگر این زمان آماده‌سازی برای او فراهم نشود، آسیب خواهد دید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۰۱ ، ۰۸:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«بَادِرُوا أَوْلَادَکُمْ بِالْحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پیش از آن‌که «مُرجِئه» در (جذب) فرزندانتان از شما پیشی گیرند، با (استفاده از) «حدیث»، نسبت به (تربیتِ) آنان شتاب ورزید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

اصطلاح «مُرجئه» در مورد سه گروه به کار رفته است:

۱) کسانی که پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، افراد بی‌صلاحیت را بر امیر مؤمنان (علیه‌السلام) مقدم می‌دانند و ایشان را خلیفه آخر حساب می‌کنند.

۲) کسانی که وفای خداوند به «وعید» (وعده عذاب) را واجب نمی‌دانند و (علی‌رغم صراحت کلام خداوند و اهل‌بیت) گمان می‌کنند ممکن است اصلاً عذابی در کار نباشد.

۳) کسانی که به نوعی «اباحه‌گری» معتقدند و گمان می‌کنند «معصیت خداوند» خللی در «ایمان» ایجاد نمی‌کند، بلکه «ایمان» منحصر است در ایمانِ قلبی و زبانی (و نه عملی). تفکری که می‌گوید «دلت پاک باشد، عملت هرچه می‌خواهد باشد!» شعبه‌ای از این تفکر است.

این‌که امام صادق (علیه‌السلام) به کدام‌یک از این گروه‌ها اشاره دارند، مشخص نیست، اما به‌هرحال:

اولاً: حضرت هوش‌دار داده‌اند که تفکرات انحرافی، فرزندانِ ما را هدف قرار داده‌اند و با توجه به خالی بودن زمین دلِ کودکان و آماده بودن ذهن آن‌ها برای پذیرش افکار گوناگون، باید نسبت به تعلیم و تربیت آن‌ها شتاب ورزید و سستی ننمود، تا پیش از تصرف قلب و ذهنشان توسط تفکرات انحرافی، با معارف ناب آشنا شوند و از نجات‌یافتگان باشند.

ثانیاً: راه‌کار ایشان برای پیشگیری و مقابله با تفکرات انحرافی، بهره‌گیری از سخنان شیرین و گیرای اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است. هرچند در هر سنی، باید این معارف را با توجه به شرایط خاص آن سن، انتخاب نمود و با شیوه‌ای مناسب آن سن، انتقال داد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۰۱ ، ۰۸:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کَسْبُ اَلْحَرَامِ یَبِینُ فِی اَلذُّرِّیَّةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۲۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«(اثرِ) کسب حرام، در نسل آشکار می‌گردد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

توجه به این نکته بسیار ضروری است که اثرِ سوءِ کسب‌وکار حرام و استفاده از مالی که از این طریق به‌دست آمده، نه‌تنها در خود فرد و نه‌تنها در فرزندان او، بلکه در نسل و دودمان او نیز آشکار خواهد شد و این، بار ما را در آخرت بسیار بسیار سنگین خواهد کرد.

نعوذ بالله

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۱ ، ۱۱:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ‏ قَبَّلَ‏ وَلَدَهُ‏ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ...»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرکس فرزندش را ببوسد، خداوند (عزّوجلّ) برای او حسنه‌ای می‌نویسد

و هرکس فرزندش را شاد کند، خداوند در روز قیامت او را شاد می‌گرداند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در روایات متعددی به بوسیدن و محبت کردن به فرزندان توصیه شده است و برای این کار پاداش‌هایی وعده داده شده است. این توصیه‌ها و پاداش‌ها، علاوه بر این‌که نشان می‌دهد این کار برای والدین مفید است و سبب ارتقاء درجه آن‌ها می‌گردد، گویا به نیاز شدید کودک به مورد محبت قرار گرفتن و شاد شدن نیز اشاره دارد.

بنابراین شاید بتوان از این دسته روایات فهمید که کودکان نیز در فرآیند رشد صحیح خود، نیاز دارند که به آن‌ها محبت شود، مورد توجه قرار گیرند، مورد احترام باشند، با آن‌ها بازی شود، بوسیده شوند، شاد شوند و…

[۲] حضرت در فراز دیگری از همین حدیث، چنین فرموده‌اند: «...وَ مَنْ عَلَّمَهُ اَلْقُرْآنَ دُعِیَ بِالْأَبَوَیْنِ فَیُکْسَیَانِ حُلَّتَیْنِ یُضِیءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ.»؛ «و هرکس به فرزندش قرآن بیاموزد، [در بهشت] پدر و مادرش را دعوت می‌کنند و دو ردای بلند به آن‌ها می‌پوشانند که از نور آن رداها، چهره‌ی اهل بهشت نورانی می‌گردد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «نَظَرُ الْوَالِدِ إِلَى وَلَدِهِ حُبّاً لَهُ عِبَادَةٌ.»

 مستدرک‌الوسائل، ج‏۱۵، ص۱۷۰ [نقل از «الجعفریات»]

 

از امام صادق، از پدرانشان، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«نگاه محبت‌آمیز پدر به فرزندش، عبادت است.»[۱]

 

 

 

...عَنْ مُوسَى بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِذَا نَظَرَ اَلْوَالِدُ إِلَى وَلَدِهِ فَسَرَّهُ کَانَ لِلْوَالِدِ عِتْقُ نَسَمَةٍ.» قِیلَ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ سِتِّینَ وَ ثَلاَثَمِائَةِ نَظْرَةٍ؟ قَالَ: «اَللَّهُ أَکْبَرُ.»

 بحار الأنوار، ج۷۱، ص۸۰ [نقل از «الإمامةوالتبصرة»]

 

از امام کاظم، از پدرانشان، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«هرگاه پدری به فرزندش نگاه کند و (این نگاه کردن) او را شاد نماید، برای پدر، (ثوابِ) آزاد کردنِ یک برده خواهد بود.»[۱]

عرض شد:

ای رسول خدا! اگر سیصد و شصت نگاه باشد، چه؟

حضرت فرمودند:

«خداوند، بزرگ‌تر است.»[۲]

 

 

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] از آن‌جا که در این روایت و روایت دیگر، از واژه «والد» استفاده شده است، احتمالاً مقصود از آن، هم پدر و هم مادر می‌باشد، هرچند این واژه مذکر است.

[۲] مقصود این است که خداوند بزرگ‌تر از آن است که به وصف آید و در درگاه او، این ثواب‌ها چیزی نیست و هربار که انسان با نگاه محبت‌آمیز به فرزندش نگاهی بیاندازد و دل‌شاد شود، این ثواب برای او نوشته می‌شود، حتی اگر این نگاه بارها تکرار شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۰۱ ، ۰۷:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

انسان، در طول زندگی، گاه با نور عقل قدم برمی‌دارد و گاه در تاریکیِ نادانی راه گم می‌کند. همه ما این حرکت سینوسی بین عقلانیت و حماقت، و میان حق و باطل را تجربه کرده‌ایم؛

این‌که ایامی سر در راه داشته‌ایم و در نورانیت سیر کرده‌ایم و ایامی دور افتاده‌ایم و تعفنِ پندار و رفتارمان، حتی خودمان را نیز آزار داده است.

کشمکش میان عقل و نادانی، جدالی همیشگی است، اما این جدال، در هجده سال نخست زندگی انسان، از حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«لَا یَزَالُ‏ الْعَقْلُ‏ وَ الْحُمْقُ‏ یَتَغَالَبَانِ عَلَى الرَّجُلِ إِلَى ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَهَا غَلَبَ عَلَیْهِ أَکْثَرُهُمَا فِیهِ.»

 کنزالفوائد، ج‏۱، ص۲۰۰

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عقل و حماقت، تا هجده‌سالگی بر سر (تسلط بر) انسان، بر یکدیگر چیرگی می‌جویند.

آن‌گاه که به هجده‌سالگی رسید، آن‌چه در وجود انسان بیش از دیگری است، [برای همیشه] بر او چیره می‌گردد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این نکته مهم که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به آن اشاره فرموده‌اند، هوش‌داری است به پدرها، مادرها، معلمان، مربیان و نهادهای متصدی تعلیم و تربیت، تا برای این دوره طلایی به‌طور جدی تأمل کنند و برنامه‌ریزی ویژه‌ای داشته باشند؛ چراکه سهل‌انگاری در این خصوص نتایج جبران‌ناپذیری برای فرد و جامعه در پی خواهد داشت.

مسلماً جامعه‌ای که در آن رفتار افراد بر پایه عقلانیت باشد، جامعه‌ای سالم و پیش‌رو است و جامعه‌ای که حماقت بر آن غالب باشد، رو به افول خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۰۱ ، ۰۷:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

۱- مقدمه

یکی از مسائل اساسی در تربیت فرزند، توجه به مراحل رشد اوست. از آن‌جا که ویژگی‌های انسان در مراحل مختلف عمر متفاوت است، باید در هر مرحله‌ای، روش خاص آن مرحله را در نیز پیش گرفت.

در میان احادیث تربیتیِ اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، گروهی از روایات راهبردهای کلانی در مورد مراحل مختلف رشد کودک بیان کرده‌اند و به‌همین‌خاطر مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته‌اند.

در این دسته از روایات، سه مرحله‌ی شش یا هفت ساله برای کودک در نظر گرفته شده است، ویژگی‌های کودک در هر یک از این مراحل بیان شده است و توصیه‌هایی برای برخورد با او در هر مرحله ذکر گردیده است.

البته این احادیث به‌لحاظ سندی نقل‌های متعددی دارند و به لحاظ محتوایی نیز دارای تفاوت‌هایی هستند. بنابراین لازم است بررسی دقیقی در موردشان صورت گیرد.

پس از ذکر دو نمونه‌ی متفاوت از این احادیث، در ادامه، هر دوره به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌گیرد و در نهایت یک جمع‌بندی ارائه می‌گردد.

 

 

...عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«الْغُلَامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«فرزند، هفت سال بازی می‌کند، هفت سال کتاب (قرآن) می‌آموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد می‌گیرد.»

 

 

قالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبْ سَبْعَ سِنِینَ وَ یُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِینَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ سَبْعَ سِنِینَ فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَیْرَ فِیهِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۹۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«فرزندت را هفت سال رها کن تا بازی کند، هفت سال ادب بیاموزد و هفت سال او را همواره با خودت همراه کن.

آن‌گاه اگر در مسیر صلاح قرار گرفت، (که چه خوب) و الا از کسانی خواهد بود که خیری در آن‌ها نیست.»

 

 

 

 

۲- هفت سال نخست

در مطلب پیشین، به گروهی از احادیث که مراحل رشد کودک را به سه دوره هفت‌ساله تقسیم می‌کرد، اشاره شد و بیان گشت که این روایات نقل‌های متعددی دارند و به لحاظ محتوایی نیز دارای تفاوت‌هایی هستند و لازم است بررسی دقیقی در موردشان صورت گیرد.

در این مطلب، به بررسی دوره هفت‌ساله نخست می‌پردازیم.

 

 

عبارات متعددی در مورد هفت‌سال اول زندگی کودک بیان شده است که به طور خلاصه از این قرارند:

 

 

«دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ...»

«فرزندت را هفت سال رها کن تا بازی کند.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۶

 

 

«أَمْهِلْ صَبِیَّکَ حَتَّى یَأْتِیَ لَهُ سِتُّ سِنِینَ...»

«به فرزندت مهلت بده تا زمانی که شش‌ساله شود.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

 

«الْغُلَامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ...»

«فرزند هفت سال بازی می‌کند.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

 

«الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ...»

«فرزند، هفت سال صاحب‌اختیار (فرمان‌دِه) است.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

«یُرْخَى الصَّبِیُّ سَبْعاً...»

«با فرزند هفت سال با انعطاف برخورد می‌شود.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۳

 

 

در مجموع، با توجه به معنای دقیق واژگانِ به‌کاررفته در این احادیث، راهبرد کلان در برخورد با کودک در هفت سال نخست، عبارت است از:

- مهلت دادن، میدان دادن، رها کردن کودک برای بازی، شتاب نکردن در موظف کردن کودک به کاری غیر از بازی؛

- نرمی، انعطاف، برخوردِ همراه با سکون و وقار؛

- سیادت کودک و اطاعت از او؛

 

 

 

 

۳- هفت سال دوم

در مطالب پیشین، به گروهی از احادیث که مراحل رشد کودک را به سه دوره هفت‌ساله تقسیم می‌کرد، اشاره شد و بیان گشت که این روایات نقل‌های متعددی دارند و به لحاظ محتوایی نیز دارای تفاوت‌هایی هستند و لازم است بررسی دقیقی در موردشان صورت گیرد.

پیش‌تر دوره هفت‌ساله نخست بررسی شد و در این مطلب، به بررسی دوره دوم می‌پردازیم.

 

 

عبارات متعددی در مورد هفت‌سال دوم زندگی کودک بیان شده است که به طور خلاصه از این قرارند:

 

 

«...وَ یُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و فرزندت هفت‌سال تأدیب می‌شود.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۹۲

 

 

«...ثُمَّ أَدِّبْهُ فِی الْکِتَابِ سِتَّ سِنِینَ...»

«سپس فرزندت را هفت سال به کتاب (قرآن) ادب نما.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

«...وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و هفت سال باید کتاب (قرآن) را بیاموزد.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷ و تهذیب‌الأحکام، ج۸، ص۱۱۱

 

 

«...وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و هفت سال عبد (فرمان‌بر) است.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

در مجموع، با توجه به دستورات ذکر شده در این احادیث، راهبرد کلان در برخورد با کودک در هفت سال دوم، عبارت است از:

- آزاد نبودن و مطیع و خاضع بودن؛

- آموختن قرآن؛

- ادب‌آموزی؛

 

 

 

 

۴- هفت سال سوم

در مطالب پیشین، به گروهی از احادیث که مراحل رشد کودک را به سه دوره هفت‌ساله تقسیم می‌کرد، اشاره شد و بیان گشت که این روایات نقل‌های متعددی دارند و به لحاظ محتوایی نیز دارای تفاوت‌هایی هستند و لازم است بررسی دقیقی در موردشان صورت گیرد.

پیش‌تر دوره هفت‌ساله اول و دوم بررسی شد و در این مطلب، به بررسی دوره سوم می‌پردازیم.

 

 

عبارات متعددی در مورد هفت‌سال سوم زندگی کودک بیان شده است که به طور خلاصه از این قرارند:

 

 

«...وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و او را هفت سال همواره با خودت همراه کن.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۴۹۲

 

 

«...ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَیْکَ سَبْعَ سِنِینَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِکَ...»

«سپس هفت سال او را با خودت همراه کن تا به اخلاقت مؤدّب گردد.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

«...وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و هفت سال باید حلال و حرام را بیاموزد.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

 

«...وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِینَ...»

«و هفت سال وزیر (کمک‌کار) است.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

«...وَ یُسْتَخْدَمُ سَبْعاً...»

«و هفت سال به خدمت گرفته می‌شود.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۹۳

 

 

در مجموع، با توجه به دستورات ذکر شده در این احادیث، راهبرد کلان در برخورد با کودک در هفت سال سوم، عبارت است از:

- همراهی و پیوستگی با والدین؛

- آموختنِ حلال و حرام؛

- پذیرش بار مسؤولیت و انجام کارهای محوّل‌شده؛

 

 

 

 

۵- جمع‌بندی

در مطالب پیشین، به گروهی از احادیث که مراحل رشد کودک را به سه دوره هفت‌ساله تقسیم می‌کرد، اشاره شد و بیان گشت که این روایات نقل‌های متعددی دارند و به لحاظ محتوایی نیز دارای تفاوت‌هایی هستند و لازم است بررسی دقیقی در موردشان صورت گیرد.

پیش‌تر هر سه دوره هفت‌ساله به طور مستقل بررسی شد و در این مطلب، به جمع‌بندی راهبرد کلانی تربیتی در مراحل مختلف زندگی کودک می‌پردازیم.

با توجه به این‌که در این احادیث ویژگی‌های هر دوره در کنار ویژگی‌های دو دوره دیگر قرار گرفته‌اند، می‌توان نتیجه گرفت که حد و مرز شیوه برخورد در هر دوره، با توجه به بایسته‌های برخورد در دو دوره دیگر مشخص می‌گردد.

بنابراین با توجه به نکاتی که در مورد هر یک از سه دوره ذکر گردید، راهبرد کلان در برخورد با کودک در سه مرحله از رشدش، از این قرار است:

 

 

هفت سال اول؛ دوره بازی و رهایی

ویژگی اصلی دوره اول، آزاد بودن در بازی، نرمش تام با او و نافذ بودن خواست اوست. اگر ویژگی‌های دو دوره بعد را از این دوره نفی کنیم، بدین معناست که اولاً لازم نیست مطیع خاضع باشد و کتاب و ادب بیاموزد، ثانیاً لازم نیست همواره کنار والدین باشد، حلال و حرام بیاموزد و بار مسؤولیتی را به دوش گیرد.

اگرچه این دوره، دوره بازی و رهایی است، اما این به معنای آزادی مطلق نیست، بلکه به این معناست که نیاز نیست مطیع باشد، آموزش رسمی ببیند و مسؤولیت بپذیرد؛ چراکه کودک در این سن هنوز برای این کارها آماده نیست.

 

 

 

هفت سال دوم؛ دوره اطاعت و آموزش

ویژگی اصلی دوره دوم، اطاعت و آموختن علم و قرآن و ادب است. اگر ویژگی‌های دو دوره دیگر را از آن نفی کنیم، یعنی اولاً کودک را در این سن نباید آزاد گذاشت و نباید در این راه با نرمی تام با او برخورد نمود، ثانیاً درعین‌حال لازم نیست پیوسته همراه والدین باشد و حلال و حرام بیاموزد و مسؤولیتی تام بپذیرد.

کودک در این سن به حدی از رشد رسیده است که هم دستورپذیر است و هم برای آموختن، آمادگی کامل دارد. بنابراین باید از این فرصت استفاده کرد و بار او را برای موفقیت‌های آینده بست.

 

 

 

هفت سال سوم؛ دوره همراهی و کارآموزی

ویژگی محوری دوره سوم، همراه بودن با والدین، آموختن حلال و حرام و پذیرش مسؤولیت است. اگر ویژگی دو دوره دیگر را از آن نفی کنیم، بدین معناست که اولاً کودک را نباید در بازی آزاد گذاشت و نباید با نرمی تام با او برخورد نمود، ثانیاً لازم نیست مطیع و خاضع باشد و کتاب و ادب بیاموزد.

در این دوره فرزند با همراهی والدین خود، یک دوره کارآموزی عملی می‌گذراند. او بازی‌گوشی‌هایش را کرده و آموختنی‌ها را نیز به صورت تئوری آموخته است. حال مثل شاگردی که باید به دست استادش نگاه کند تا بتواند تئوری‌ها را در عمل پیاده کند، باید با والدینش همراه شود در حین زندگی از آنان ادب و اخلاق و احکام بیاموزد.

لازمه موفقیت در این مرحله آن است که والدین صلاحیت انتقال این حالت و معارف را داشته باشند و این مستلزم آن است که از سال‌ها پیش به خودسازی پرداخته باشند.

البته در صورت وجود نواقصی در والدین، چاره این است که فرد صالحی جایگزین آن‌ها گردد؛ مربیِ دلسوز، پاک و کاردانی که فرزندشان با او همراه شود، از او بیاموزد و فضائلش به او منتقل شود.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای تهیه مطلب حاضر، از مقاله‌ی ارزشمند استاد عباس پسندیده با عنوان «روایات «سبع سنین» در فرزندپروری، گونه‌‌ها و تحلیل درونی آن‌ها» که در سال ۱۳۹۵، در فصل‌نامه «علوم حدیث» به چاپ رسیده، بهره گرفته شده است.

 

 

متن کامل احادیث مذکور

 

...عَنْ یُونُسَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«دَعِ اِبْنَکَ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ سَبْعاً فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلاَّ فَإِنَّهُ مِمَّنْ لاَ خَیْرَ فِیهِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۶

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«الْغُلَامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷ و تهذیب‌الأحکام، ج۸، ص۱۱۱

 

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«أَمْهِلْ صَبِیَّکَ حَتَّى یَأْتِیَ لَهُ سِتُّ سِنِینَ ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَیْکَ سَبْعَ سِنِینَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِکَ فَإِنْ قَبِلَ وَ صَلَحَ وَ إِلاَّ فَخَلِّ عَنْهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷ و تهذیب‌الأحکام، ج۸، ص۱۱۱

 

 

قالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«دَعِ ابْنَکَ یَلْعَبْ سَبْعَ سِنِینَ وَ یُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِینَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَکَ سَبْعَ سِنِینَ فَإِنْ أَفْلَحَ وَ إِلَّا فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا خَیْرَ فِیهِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۹۲

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :

«یُرَبَّى اَلصَّبِیُّ سَبْعاً وَ یُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ یُسْتَخْدَمُ سَبْعاً وَ مُنْتَهَى طُولِهِ فِی ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ سَنَةً وَ عَقْلِهِ فِی خَمْسٍ وَ ثَلاَثِینَ سَنَةً وَ مَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ فَبِالتَّجَارِبِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۹۳

 

 

قالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سِنِینَ فَإِنْ رَضِیتَ أَخْلاَقَهُ لِإِحْدَى وَ عِشْرِینَ وَ إِلاَّ فَاضْرِبْ عَلَى جَنْبِهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

...عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«اِحْمِلْ صَبِیَّکَ حَتَّى یَأْتِیَ عَلَیْهِ سِتُّ سِنِینَ ثُمَّ أَدِّبْهُ فِی اَلْکِتَابِ سِتَّ سِنِینَ ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَیْکَ سَبْعَ سِنِینَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِکَ فَإِنْ قَبِلَ وَ صَلَحَ وَ إِلاَّ فَخَلِّ عَنْهُ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

 

...عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«یُرْخَى اَلصَّبِیُّ سَبْعاً وَ یُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ یُسْتَخْدَمُ سَبْعاً وَ یَنْتَهِی طُولُهُ فِی ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ وَ عَقْلُهُ فِی خَمْسٍ وَ ثَلاَثِینَ وَ مَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ فَبِالتَّجَارِبِ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۱ ، ۰۸:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِیَالِهِ کَانَ کَحَامِلِ صَدَقَةٍ إِلَى قَوْمٍ مَحَاوِیجَ وَ لْیَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ قَبْلَ الذُّکُورِ فَإِنَّ مَنْ فَرَّحَ‏ ابْنَةً فَکَأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ مُؤْمِنَةً فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَیْنِ ابْنٍ فَکَأَنَّمَا بَکَى مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ بَکَى مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَدْخَلَهُ اللَّهُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ.»

 الأمالی(للصدوق)، ص۵۷۷

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس به بازار برود و هدیه‌هایی بخرد و برای خانواده‌اش ببرد، مانند کسی است که صدقه‌هایی را برای افراد نیازمند حمل می‌کند.

(وقتی خواست هدیه‌ها را بدهد،) قبل از این‌که به پسرها بدهد، به دخترها و زنان بدهد؛

زیرا کسی که دختری را شادمان سازد، مثل این است که کنیز مؤمنی از نسل اسماعیل (علیه‌السلام) را در راه خدا آزاد نموده

و کسی که پسری را خوشحال کند، مثل این است که از ترس خداوند (عزّوجلّ) گریسته است

و کسی که از ترس خدا بگرید، خداوند او را به بهشت‌های پرنعمت وارد می‌گرداند.»

 

 

 

در روایات دیگر نیز به روحیه لطیف دختران اشاره شده است.

به عنوان مثال:

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«نِعْمَ الْوَلَدُ الْبَنَاتُ مُلْطِفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُونِسَاتٌ مُبَارَکَاتٌ‏ مُفَلِّیَاتٌ‏.»

 الکافی، ج۶، ص۵

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«چه خوب فرزندانی هستند دخترها؛ لطیف، کمک‌کار، انس‌گیرنده، بابرکت و پاکیزه.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۷:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَا یُعَذَّبُ فَقَالَ: یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ.» ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «مِیرَاثُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ وَلَدٌ یَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۴

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«عیسی بن مریم (علیهماالسلام) از کنار قبری گذر کرد که صاحبش در حال عذاب کشیدن بود. سال بعد نیز از کنار همان قبر عبور کرد، اما صاحبش دیگر عذاب نمی‌کشید.

عیسی (علیه‌السلام) عرض کرد:

«پروردگارا! سال اول که از کنار این قبر عبور کردم، عذاب می‌شد، اما امسال که عبور می‌کنم، عذاب نمی‌شود!»

خداوند به او وحی فرمود:

«او فرزند صالحی داشت که جاده‌ای را تعمیر کرد و یتیمی را سرپرستی نمود. به‌همین‌خاطر او را در عوض کاری که پسرش انجام داد، آمرزیدم.»

میراث خداوند (عزّوجلّ) از بنده‌ی مؤمنش؛ فرزندی است که بعد از او، خداوند را بندگی کند.»[*]

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«وَلَدُ السَّوْءِ یَعَرُّ الشَّرَفَ وَ یَشِینُ السَّلَفَ.»

 عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۵۰۳

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«فرزند بد، به شرافتِ (فرد) آسیب می‌رساند و پیشینه خانوادگی را لکه‌دار می‌سازد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] تعبیر لطیفی است؛

فرزند صالح عابد، ارثی است که خداوندِ عالَم، پس از مرگ بنده‌ی مؤمنش، از او می‌برد!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۱ ، ۱۵:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...رَوَى فُضَیْلُ بْنُ عُثْمَانَ اَلْأَعْوَرُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:

«مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلاَّ عَلَى اَلْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اَللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ...»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۲، ص۴۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ نوزادی نیست، مگراین‌که بر پایه "فطرت" متولد شده است.

اما این، پدر و مادرش هستند که او را یهودی، مسیحی و زردشتی می‌گردانند.»

 

 

 

...عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ...سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قٰالُوا بَلىٰ» اَلْآیَةَ. قَالَ: «أَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ وَ أَرَاهُمْ نَفْسَهُ وَ لَوْ لاَ ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ.» وَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى اَلْفِطْرَةِ» یَعْنِی اَلْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ کَذَلِکَ قَوْلُهُ: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اَللّٰهُ».»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۲

 

از زرارة بن أعین نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ) سؤال کردم:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ» [أعراف:۱۷۲]

«و (ای پیامبر! یاد کن) آن‌گاه که پروردگارت از فرزندان آدم؛ از پشت‌هاشان، نسلشان را برگرفت و آنان را بر خودشان گواه گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بله، شهادت دادیم. (خداوند این گواهی را گرفت) تا (جلوگیری کند از این‌که) در روز قیامت بگویید: به‌راستی ما از این (که خداوند پروردگار ماست،) غافل بودیم.»

حضرت [در پاسخ] فرمودند:

«خداوند از پشتِ آدم، نسلش - تا روز قیامت - را خارج نمود. آن‌ها مانند ذره‌هایی خارج شدند. آن‌گاه خود را به آن‌ها شناساند و نشان داد. اگر چنین نبود، هیچ‌کس پروردگار خود را نمی‌شناخت.»

آن‌گاه حضرت فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هر نوزادی بر پایه "فطرت" متولد می‌شود.»

منظور پیامبر (از فطرت) این است که (نوزاد اعتقاد دارد:) "الله" (عزّوجلّ) خالقِ اوست؛

چنان‌چه خداوند می‌فرماید:

«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اَللّٰهُ» [لقمان:۲۵]

«و اگر از آنان (مشرکان) سؤال کنی "چه کسی آسمان‌ها و زمین را خلق کرده‌است؟"، حتماً خواهند گفت: "الله".»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

خداوند از ابتدا در لوح دل فرزندان ما، پایه سعادت را کاشته است و این ماییم که یا آن را آب‌یاری می‌کنیم و مراقبت می‌کنیم و پرورش می‌دهیم، یا بی‌توجهی می‌نماییم و صدمه می‌زنیم و ضایع می‌کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۱ ، ۰۷:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«لَا تَضْرِبُوا أَطْفَالَکُمْ‏ عَلَى‏ بُکَائِهِمْ فَإِنَّ بُکَاءَهُمْ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِیِّ وَ آلِهِ وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الدُّعَاءُ لِوَالِدَیْهِ.»

 التوحید(للصدوق)، ص۳۳۱

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«نوزادانتان را به‌خاطر گریه‌هایشان نزنید؛ زیرا گریه‌های آن‌ها:

چهار ماه (اول)، شهادت به این است که «هیچ خدایی جز الله (عزّوجلّ) نیست»

چهار ماه (دوم)، صلوات بر پیامبر و خاندانش (صلوات‌الله‌علیهم) است

و چهار ماه (سوم)، دعا در حق پدر و مادرش است.»

 

  

همچنین باید توجه داشت که گریه برای نوزادان مفید است و خداوند او را چنین خلق کرده تا از این طریق بیماری‌هایی را از آنان دفع کند و به آن‌ها سلامت ببخشد.

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن سخنانشان به مفضل‌بن‌عمر که در کتاب «توحید مفضل» جمع‌آوری شده است، به این مطلب اشاره فرموده‌اند...

 

«...اِعْرِفْ یَا مُفَضَّلُ مَا لِلْأَطْفَالِ فِی اَلْبُکَاءِ مِنَ اَلْمَنْفَعَةِ وَ اِعْلَمْ أَنَّ فِی أَدْمِغَةِ اَلْأَطْفَالِ رُطُوبَةً إِنْ بَقِیَتْ فِیهَا أَحْدَثَتْ عَلَیْهِمْ أَحْدَاثاً جَلِیلَةً وَ عِلَلاً عَظِیمَةً مِنْ ذَهَابِ اَلْبَصَرِ وَ غَیْرِهِ وَ اَلْبُکَاءُ یُسِیلُ تِلْکَ اَلرُّطُوبَةَ مِنْ رُءُوسِهِمْ فَیُعْقِبُهُمْ ذَلِکَ اَلصِّحَّةَ فِی أَبْدَانِهِمْ وَ اَلسَّلاَمَةَ فِی أَبْصَارِهِمْ أَ فَلَیْسَ قَدْ جَازَ أَنْ یَکُونَ اَلطِّفْلُ یَنْتَفِعُ بِالْبُکَاءِ وَ وَالِدَاهُ لاَ یَعْرِفَانِ ذَلِکَ فَهُمَا دَائِبَانِ لِیُسْکِتَانِهِ وَ یَتَوَخَّیَانِ فِی اَلْأُمُورِ مَرْضَاتَهُ لِئَلاَّ یَبْکِیَ وَ هُمَا لاَ یَعْلَمَانِ أَنَّ اَلْبُکَاءَ أَصْلَحُ لَهُ وَ أَجْمَلُ عَاقِبَةً...»

 توحیدالمفضل، ج۱، ص۵۳

 

«ای مفضّل! منفعتی که در گریه نوزادان هست را بشناس و بدان که در مغز نوزادان رطوبتی هست که اگر در آن باقی بماند، پیشامدهای بزرگ و بیماری‌های سختی، مثل از بین رفتن بینایی، برایشان رخ خواهد داد.

گریه، این رطوبت را از سرِ نوزادان جاری می‌کند تا سلامتی در بدن‌ها و چشم‌هایشان را برای آن‌ها به دنبال داشته باشد.

آیا نوزاد از گریه کردن سود نمی‌برد؟ حال‌آن‌که پدر و مادرش این را نمی‌دانند، به‌همین‌خاطر دائماً سعی می‌کنند تا گریه‌اش را ساکت کنند و در کارهایشان، تلاش می‌کنند رضایت او را جلب کنند تا گریه نکند، درحالی‌که والدین نمی‌دانند که گریه کردن برای سلامتی او بهتر است و آثار خوش‌تری در پی دارد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۱ ، ۱۹:۴۳
ابوالفضل رهبر