دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام علی» ثبت شده است

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

«عَشَاءُ الْأَنْبِیَاءِ ع بَعْدَ الْعَتَمَةِ فَلَا تَدَعُوهُ فَإِنَّ تَرْکَ الْعَشَاءِ خَرَابُ الْبَدَنِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«شام پیامبران (علیهم‌السلام) بعد از عَتَمه (وقت نماز عشاء)[*] است.

شام را ترک نکنید؛ زیرا ترک شام (موجب) تخریبِ بدن است.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] «عَتَمة» زمانی است که شفق (سرخی‌ای که پس از غروب آفتاب در افق غربی آسمان ظاهر می‌شود) ناپدید شود و اثری از نور خورشید در آسمان باقی نماند و آسمان تاریک شود. این زمان (که حدود یک ساعت و ده دقیقه بعد از غروب آفتاب است)، زمان فضیلت نماز عشاء است و بر اساس این حدیث بهتر است وعده غذایی شام پس از این زمان صرف شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۰۸:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

رُوِیَ عَنْ مَیْمُونِ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ ع فَأَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ فُلَاناً لَهُ عَلَیَّ مَالٌ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحْبِسَنِی. فَقَالَ: «وَ اللَّهِ مَا عِنْدِی مَالٌ فَأَقْضِیَ عَنْکَ.» قَالَ: فَکَلِّمْهُ. قَالَ: فَلَبِسَ ع نَعْلَهُ. فَقُلْتُ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ نَسِیتَ اعْتِکَافَکَ. فَقَالَ لَهُ: «لَمْ أَنْسَ وَ لَکِنِّی سَمِعْتُ أَبِی ع یُحَدِّثُ عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ سَعَى فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ فَکَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَیْلَهُ.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۲، ص۱۹۰

 

از مَیمون بن مهران نقل شده است:

نزد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نشسته بودم که مردی نزد امام آمد و به ایشان عرض کرد:

ای پسر رسول خدا! فلان‌شخص مبلغی از من طلب‌کار است و می‌خواهد مرا به زندان بیاندازد.

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«به خدا قسم، نزدم پولی نیست که بدهی‌ات را بپردازم.»

آن مرد عرض کرد:

پس با او صحبت کنید.

حضرت کفششان را پوشیدند [تا نزد طلب‌کار بروند.]

(مَیمون گوید:) به ایشان عرض کردم:

ای پسر رسول خدا! مگر اعتکافتان را فراموش کرده‌اید؟!

حضرت فرمودند:

«فراموش نکرده‌ام، اما از پدرم (امیرالمؤمنین) شنیدم که از جدم رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) روایت می‌کردند:

«کسی که برای (رفع) نیاز برادر مسلمانش تلاش کند، مانند این است که خداوند (عزّوجلّ) را نه‌هزار سال که روزهایش را روزه گرفته و شب‌هایش را (به نماز) ایستاده، عبادت کرده است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: مَا الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا؟ قَالَ: «وَیْحَکَ حَرَامَهَا فَتَنَکَّبْهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۰

 

از سکونی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

"زهد نسبت به دنیا" چیست؟

حضرت فرمودند:

«این‌که از حرامِ دنیا بترسی و (به‌تبع) از آن روی برگردانی.»

 

 

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَیْسَ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لَا تَحْرِیمِ الْحَلَالِ بَلِ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَا تَکُونَ بِمَا فِی یَدِکَ أَوْثَقَ مِنْکَ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۰

 

از امام صادق نقل شده است:

«زهد نسبت به دنیا، به از "بین بردن ثروت" و "حرام کردن حلال" نیست، بلکه زهد نسبته به دنیا این است که:

تو به آن‌چه در دست داری بیش از آن‌چه نزد خداوند (عزّوجلّ) است، اعتماد نداشته باشی.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی الطُّفَیْلِ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ: «الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا قَصْرُ الْأَمَلِ وَ شُکْرُ کُلِّ نِعْمَةٍ وَ الْوَرَعُ عَنْ کُلِّ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۱

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زهد نسبت به دنیا؛ (عبارت است از:) کوتاه کردن آرزو و شکر هر نعمتی و پرهیز شدید از هرچه خداوند (عزّوجلّ) حرام نموده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۹ ، ۰۸:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِی الْحَسَنِ الْبَصْرِیِ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ عَلَیْنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع الْبَصْرَةَ... ثُمَّ مَشَى حَتَّى دَخَلَ سُوقَ الْبَصْرَةِ فَنَظَرَ إِلَى‏ النَّاسِ‏ یَبِیعُونَ‏ وَ یَشْتَرُونَ‏ فَبَکَى ع بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ: «یَا عَبِیدَ الدُّنْیَا وَ عُمَّالَ أَهْلِهَا! إِذَا کُنْتُمْ بِالنَّهَارِ تَحْلِفُونَ وَ بِاللَّیْلِ فِی فُرُشِکُمْ تَنَامُونَ وَ فِی خِلَالِ ذَلِکَ عَنِ الْآخِرَةِ تَغْفُلُونَ فَمَتَى تُحْرِزُونَ الزَّادَ وَ تُفَکِّرُونَ فِی الْمَعَادِ؟!» فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! إِنَّهُ لَا بُدَّ لَنَا مِنَ الْمَعَاشِ فَکَیْفَ نَصْنَعُ؟ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: «إِنَّ طَلَبَ الْمَعَاشِ مِنْ حِلِّهِ لَا یَشْغَلُ عَنْ عَمَلِ الْآخِرَةِ فَإِنْ قُلْتَ لَا بُدَّ لَنَا مِنَ الِاحْتِکَارِ لَمْ تَکُنْ مَعْذُوراً.» فَوَلَّى الرَّجُلُ بَاکِیاً فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: «أَقْبِلْ عَلَیَّ أَزِدْکَ بَیَاناً.» فَعَادَ الرَّجُلُ إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُ: «اعْلَمْ یَا عَبْدَ اللَّهِ! أَنَّ کُلَّ عَامِلٍ فِی الدُّنْیَا لِلْآخِرَةِ لَا بُدَّ أَنْ یُوَفَّى أَجْرَ عَمَلِهِ فِی الْآخِرَةِ وَ کُلُّ عَامِلِ دینا [دُنْیَا] لِلدُّنْیَا عُمَالَتُهُ فِی الْآخِرَةِ نَارُ جَهَنَّمَ.» ثُمَّ تَلَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَوْلَهُ تَعَالَى: «فَأَمَّا مَنْ طَغى‏ وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوى»

 الأمالی(للمفید)، ص۱۱۸

 

از حسن بن یسار بصری نقل شده است:

زمانی که امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) به بصره آمدند،...

سپس راه افتادند تا وارد بازار بصره شدند. پس به مردم نگاه کردند که می‌فروختند و می‌خریدند.

پس به‌شدت گریه کردند و بعد فرمودند:

«ای بندگان دنیا و کارگران اهل‌دنیا! وقتی روزها قسم می‌خورید و شب‌ها در بسترهایتان می‌خوابید و در این میان از آخرت غافل‌اید، پس کِی مراقب توشه (آخرت) هستید و درباره معاد می‌اندیشید؟!»

مردی به ایشان عرض کرد:

ای امیر مؤمنان! ما ناچار از معاش (به‌دست آوردن وسایل زندگی) هستیم. پس چه کنیم؟

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که تلاش برای به‌دست آوردن معاش از راه حلال، (شما را) از عمل (برای) آخرت باز نمی‌دارد. پس اگر بگویی ناچار هستیم از احتکار[*]، هرگز معذور نخواهید بود.»

آن مرد در حالی که گریه می‌کرد، پشت کرد (که برود.)

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«به من رو کن تا چیزی به تو اضافه کنم!»

مرد به سوی ایشان برگشت.

حضرت به او فرمودند:

«بدان، ای بنده خدا! هرکس در دنیا برای آخرت عمل کند، به‌ناچار اجر عملش، تمام و کمال در آخرت به او داده می‌شود و هرکس در دنیا برای دنیا عمل کند، دست‌مزدش در آخرت آتش جهنم خواهد بود.»

سپس امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این سخن خداوند تعالی را تلاوت فرمودند:

«فَأَمَّا مَنْ طَغى‏ وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوى»[نازعات:۳۷الی۳۹]؛ «اما کسی که طغیان کند و زندگی دنیوی را ترجیح دهد، به‌راستی جهنم جایگاهش خواهد بود.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] این‌که کالاها را ذخیره کنند تا در بازار نایاب و گران شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۹ ، ۱۳:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «نقش امام باقر در تحول هویت شیعی» عرض شد که تا پیش از امام باقر (علیه‌السلام) شیعیان به‌درستی از اعتقادات و احکام صحیح آگاه نبودند و برای دانستن احکام حلال و حرام نیز مجبور بودند به علمای اهل‌سنت رجوع کنند.

در چنین فضایی، حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام) از فرصتی که مهیا شده بود استفاده کردند و نهضتی علمی را آغاز نمودند که به دنبال آن هویت شیعی بازتعریف شد. پس از آن بود که اصحاب بزرگ اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، مرجع علمی اهل‌سنت قرار گرفتند.

با این مقدمه، فهم تأکیدات امام باقر در احادیث زیر ساده‌تر می‌گردد.

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: «لَیْسَ عِنْدَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ حَقٌّ وَ لَا صَوَابٌ وَ لَا أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ یَقْضِی بِقَضَاءٍ حَقٍّ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ إِذَا تَشَعَّبَتْ بِهِمُ الْأُمُورُ کَانَ الْخَطَأُ مِنْهُمْ وَ الصَّوَابُ مِنْ عَلِیٍّ ع.»

 الکافی، ج۱، ص۳۹۹

 

محمد بن مسلم گوید:

از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«نزد هیچ‌یک از مردم، حق و اندیشه‌ی صحیحی نیست و هیچ‌یک از مردم به‌حق قضاوت نمی‌کنند، مگر آن‌چه از جانب ما اهل‌بیت صادر شده باشد.

[پس از وفات پیامبر نیز] وقتی کارها برایشان پیچیده و درهم می‌شد، خطا از آنِ آن‌ها [غاصبان خلافت] بود و نظر صحیح از آنِ علی (علیه‌السلام).»

 

 

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ یَسْأَلُهُ عَنْ قَوْلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع «سَلُونِی عَمَّا شِئْتُمْ فَلَا تَسْأَلُونِّی عَنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِهِ.» قَالَ: «إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَیْ‏ءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَلْیَذْهَبِ النَّاسُ حَیْثُ شَاءُوا فَوَ اللَّهِ لَیْسَ الْأَمْرُ إِلَّا مِنْ هَاهُنَا» وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى بَیْتِهِ.

 الکافی، ج۱، ص۳۹۹

 

زرارة بن أعیَن گوید:

نزد امام باقر (علیه‌السلام) بودم که مردی از اهالی کوفه از ایشان در مورد این سخن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سؤال کرد:

«درباره هرچه می‌خواهید از من سؤال کنید؛ چراکه شما درباره چیزی از من سؤال نمی‌کنید، مگرآن‌که شما را به آن آگاه می‌سازم.»

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که نزد هیچ‌کس علم هیچ‌چیز نیست، مگراین‌که از جانب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) صادر شده باشد. پس مردم [برای کسب علم] هرجا می‌خواهند بروند؛ که به خدا قسم، این امر جز از این‌جا نیست.»

و حضرت با دست به خانه‌شان اشاره فرمودند.

 

 

 

...عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ کُهَیْلٍ وَ الْحَکَمِ بْنِ عُتَیْبَةَ: «شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ.»

 الکافی، ج۱، ص۳۹۹

 

ابومریم گوید:

امام باقر (علیه‌السلام) به سَلَمةبن‌کُهیل و حَکَم‌بن‌عُتیبة[*] فرمودند:

«به مشرق‌زمین بروید و به مغرب‌زمین بروید؛ که علم صحیحی نخواهید یافت، مگر چیزی که از جانب اهل‌بیت صادر شده باشد.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قَالَ لِی: «إِنَّ الْحَکَمَ بْنَ عُتَیْبَةَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ‏ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ» فَلْیُشَرِّقِ الْحَکَمُ وَ لْیُغَرِّبْ أَمَا وَ اللَّهِ لَا یُصِیبُ الْعِلْمَ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ نَزَلَ عَلَیْهِمْ جَبْرَئِیلُ.»

 الکافی، ج۱، ص۳۹۹

 

ابوبصیر گوید:

امام به من فرمودند:

«به‌راستی که حَکَم‌بن‌عُتیبة از کسانی است که خداوند (در موردشان) فرموده‌است:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ‏»[بقره:۸]؛ «و بعضی از مردم هستند که می‌گویند به خدا و روز قیامت ایمان داریم، درحالی‌که [واقعاً به خدا و روز قیامت] مؤمن نیستند.»

پس به مغرب‌زمین برود و به مغرب‌زمین برود. بدان که به خدا قسم، علم به او نمی‌رسد، جز از جانب اهل‌بیتی که جبرئیل بر آنان نازل شده است.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ شَهَادَةِ وَلَدِ الزِّنَا تَجُوزُ؟ فَقَالَ: «لَا» فَقُلْتُ: إِنَّ الْحَکَمَ بْنَ عُتَیْبَةَ یَزْعُمُ أَنَّهَا تَجُوزُ. فَقَالَ: «اللَّهُمَّ لَا تَغْفِرْ ذَنْبَهُ مَا قَالَ اللَّهُ لِلْحَکَمِ «إِنَّهُ‏ لَذِکْرٌ لَکَ‏ وَ لِقَوْمِکَ» فَلْیَذْهَبِ الْحَکَمُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَوَ اللَّهِ لَا یُؤْخَذُ الْعِلْمُ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ نَزَلَ عَلَیْهِمْ جَبْرَئِیلُ ع.»

 الکافی، ج۱، ص۴۰۰

 

ابوبصیر گوید:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد [پذیرفته شدن] شهادت زنازاده [در محکمه] سؤال کردم که آیا جایز است؟

حضرت فرمودند:

«خیر»

عرض کردم:

حَکَم‌بن‌عُتیبة گمان می‌کند که شهادت دادن زنازاده جایز است.

حضرت فرمودند:

«خدایا گناه او را نیامرز! خدا به حَکَم نفرموده است:

«إِنَّهُ‏ لَذِکْرٌ لَکَ‏ وَ لِقَوْمِکَ» [زخرف:۴۴]؛ «به‌راستی که این (وحی) برای تو و قومت یادآوری است»

پس حَکَم به راست رود و به چپ رود؛ که به خدا قسم، علم جز از جانب اهل‌بیتی که جبرئیل بر آنان نازل شده است، دریافت نمی‌شود.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] سلمةبن‌کُهیل و حکَم‌بن‌عُتیبة، از فقها و محدثینی هستند که اهل‌سنت آنان را شیعه به‌شمار می‌آورند؛ به این معنا که خلافت پس پیامبر را حق امیرالمؤمنین می‌دانسته‌اند، ولی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به‌خاطر انحرافات عقیدتی‌شان آنان را فاسد و مفسد دانسته و طرد نموده‌اند. آنان برای اخذ حدیث و کسب علم، به‌جای مراجعه به خاندان نبوت، به علمای اهل‌سنت مراجعه می‌کرده‌اند و به‌خاطر فاصله‌ای که با اهل‌بیت یافته بودند، اهل‌سنت آنان را ثقه و روایاتشان را صحیح می‌دانند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۹ ، ۲۰:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَعْمَلُ فِی أَرْضٍ لَهُ قَدِ اسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِی الْعَرَقِ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیْنَ الرِّجَالُ فَقَالَ: «یَا عَلِیُّ قَدْ عَمِلَ بِالْیَدِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی فِی أَرْضِهِ وَ مِنْ أَبِی.» فَقُلْتُ لَهُ: وَ مَنْ هُوَ؟ فَقَالَ: «رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ آبَائِی ع کُلُّهُمْ کَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَیْدِیهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْأَوْصِیَاءِ وَ الصَّالِحِینَ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۵

 

از علی بن ابی‌حمزه بطائنی نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) را دیدم که در زمین کشاورزی‌شان کار می‌کردند، در حالی که پاهایشان در عرق فرو رفته بود.

به ایشان عرض کردم:

فدایتان شوم، مردان (کارگرهایتان) کجا هستند؟

حضرت فرمودند:

«ای علی! کسی که از من و پدرم برتر بود، در زمینش کار می‌کرد.»

به ایشان عرض کردم:

او چه کسی بود؟

حضرت فرمودند:

«رسول خدا و امرالمؤمنین و پدرانم (صلوات‌الله‌علیهم) همه‌شان همواره کار یدی می‌کردند و این، از کارهای انبیاء و رسولان و اوصیاء و صالحان است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۹ ، ۰۸:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «مَا لَکُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص؟» فَقَالَ رَجُلٌ: کَیْفَ نَسُوؤُهُ؟ فَقَالَ: «أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً سَاءَهُ ذَلِکَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

سماعة بن مهران گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«شما را چه شده است که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بد می‌کنید؟»

مردی عرض کرد:

«چگونه به ایشان بد می‌کنیم؟»

حضرت فرمودند:

«مگر نمی‌دانید که اعمال شما به ایشان عرضه می‌شود؛ آن‌گاه اگر در اعمال شما معصیت ببینند، ایشان را آزرده می‌سازد؟ پس رسول خدا را ناراحت نکنید، ایشان را شاد کنید.»

 

 

جالب است بدانید که این مسأله، مستند قرآنی دارد و در روایات متعدد به آن اشاره شده است.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّیَّاتِ وَ کَانَ مَکِیناً عِنْدَ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع: ادْعُ اللَّهَ لِی وَ لِأَهْلِ بَیْتِی. فَقَالَ: «أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ‏ عَلَیَ‏ فِی‏ کُلِ‏ یَوْمٍ‏ وَ لَیْلَةٍ.» قَالَ: فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ. فَقَالَ لِی: «أَ مَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»» قَالَ: «هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

عبدالله‌بن‌ابانِ زیتون‌فروش، که نزد امام رضا (علیه‌السلام) دارای شأن و مرتبه بود، گوید:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم:

برای من و خانواده‌ام نزد خداوند دعا کنید.

حضرت فرمودند:

«مگر دعا نمی‌کنم؟! به خدا قسم، اعمالتان در هر روز و شب بر من عرضه می‌شود.»

عبدالله بن ابان گوید: این سخن را بزرگ (و نشدنی) شمردم.

آن‌گاه حضرت به من فرمودند:

«مگر کتاب خداوند (عزّوجلّ) را نخوانده‌ای: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» [توبه:۱۰۵]؛ «عمل کنید؛ که خداوند و رسولش و مؤمنان، به‌زودی عمل شما را خواهند دید.»»

(بعد) فرمودند:

«او - به خدا قسم - علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) است.»

 

 

ذکر نام مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، به‌عنوان اولین مصداق «مؤمنان»ی است که اعمال بر آنان عرضه می‌گردد و الا سایر ائمه (علیهم‌السلام) نیز از مصادیق این عنوان هستند.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»‏ قَالَ: «هُمُ الْأَئِمَّةُ.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

یعقوب بن شعیب گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ) سؤال کردم:

«اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» [توبه:۱۰۵]؛ «عمل کنید؛ که خداوند و رسولش و مؤمنان، به‌زودی عمل شما را خواهند دید.»

حضرت فرمودند:

«آن‌ها، ائمه هستند.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

فکرش را بکنید… بسیار تکان‌دهنده است؛ این‌که در کمتر از یک شبانه‌روز اعمال ما به رسول خدا و اهل‌بیت (صلوات‌الله‌علیهم) عرضه می‌شود. از اعمال زشت ما ناراحت و از اعمال زیبایمان شادمان می‌شوند. حتی بدون این‌که بخواهیم، برایمان دعا می‌کنند.

به خودم می‌گویم: کمی شرم و حیا هم بد نیست!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۰۷:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَمَّارِ بْنِ أَبِی الْأَحْوَصِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ عِنْدَنَا أَقْوَاماً یَقُولُونَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ یُفَضِّلُونَهُ عَلَى النَّاسِ کُلِّهِمْ وَ لَیْسَ یَصِفُونَ مَا نَصِفُ مِنْ فَضْلِکُمْ. أَ نَتَوَلَّاهُمْ؟ فَقَالَ لِی: «نَعَمْ فِی الْجُمْلَةِ أَ لَیْسَ عِنْدَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِرَسُولِ اللَّهُ عِنْدَ اللَّهِ مَا لَیْسَ لَنَا وَ عِنْدَنَا مَا لَیْسَ عِنْدَکُمْ وَ عِنْدَکُمْ مَا لَیْسَ عِنْدَ غَیْرِکُمْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَضَعَ الْإِسْلَامَ عَلَى سَبْعَةِ أَسْهُمٍ عَلَى الصَّبْرِ وَ الصِّدْقِ وَ الْیَقِینِ وَ الرِّضَا وَ الْوَفَاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ ثُمَّ قَسَمَ ذَلِکَ بَیْنَ النَّاسِ فَمَنْ جَعَلَ فِیهِ هَذِهِ السَّبْعَةَ الْأَسْهُمِ فَهُوَ کَامِلُ الْإِیمَانِ مُحْتَمِلٌ ثُمَّ قَسَمَ لِبَعْضِ النَّاسِ السَّهْمَ وَ لِبَعْضٍ السَّهْمَیْنِ وَ لِبَعْضٍ الثَّلَاثَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْأَرْبَعَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْخَمْسَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السِّتَّةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السَّبْعَةَ الْأَسْهُمِ فَلَا تَحْمِلُوا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمِ سَهْمَیْنِ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمَیْنِ ثَلَاثَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الثَّلَاثَةِ أَرْبَعَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْأَرْبَعَةِ خَمْسَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْخَمْسَةِ سِتَّةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السِّتَّةِ سَبْعَةَ أَسْهُمٍ فَتُثَقِّلُوهُمْ وَ تُنَفِّرُوهُمْ وَ لَکِنْ تَرَفَّقُوا بِهِمْ وَ سَهِّلُوا لَهُمُ الْمَدْخَلَ وَ سَأَضْرِبُ لَکَ مَثَلًا تَعْتَبِرُ بِهِ إِنَّهُ کَانَ رَجُلٌ مُسْلِمٌ وَ کَانَ لَهُ جَارٌ کَافِرٌ وَ کَانَ الْکَافِرُ یُرَافِقُ الْمُؤْمِنَ فَأَحَبَّ الْمُؤْمِنُ لِلْکَافِرِ الْإِسْلَامَ وَ لَمْ یَزَلْ یُزَیِّنُ الْإِسْلَامَ وَ یُحَبِّبُهُ إِلَى الْکَافِرِ حَتَّى أَسْلَمَ فَغَدَا عَلَیْهِ الْمُؤْمِنُ فَاسْتَخْرَجَهُ مِنْ مَنْزِلِهِ فَذَهَبَ بِهِ إِلَى الْمَسْجِدِ لِیُصَلِّیَ مَعَهُ الْفَجْرَ فِی جَمَاعَةٍ فَلَمَّا صَلَّى قَالَ لَهُ لَوْ قَعَدْنَا نَذْکُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ فَقَعَدَ مَعَهُ فَقَالَ لَهُ لَوْ تَعَلَّمْتَ الْقُرْآنَ إِلَى أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ وَ صُمْتَ الْیَوْمَ کَانَ أَفْضَلَ فَقَعَدَ مَعَهُ وَ صَامَ حَتَّى صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ فَقَالَ لَوْ صَبَرْتَ حَتَّى تُصَلِّیَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ کَانَ أَفْضَلَ فَقَعَدَ مَعَهُ حَتَّى صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ ثُمَّ نَهَضَا وَ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ وَ حَمَلَ عَلَیْهِ مَا لَا یُطِیقُ فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ غَدَا عَلَیْهِ وَ هُوَ یُرِیدُ بِهِ مِثْلَ مَا صَنَعَ بِالْأَمْسِ فَدَقَّ عَلَیْهِ بَابَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ اخْرُجْ حَتَّى نَذْهَبَ إِلَى الْمَسْجِدِ فَأَجَابَهُ أَنِ انْصَرِفْ عَنِّی فَإِنَّ هَذَا دِینٌ شَدِیدٌ لَا أُطِیقُهُ. فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ.»

 الخصال، ج۲، ص۳۵۴

 

عمار بن ابی‌احوص بکری گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

نزد ما (شیعیان) اقوامی هستند که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را قبول دارند و ایشان را برتر از همه انسان‌ها می‌دانند، اما چنان که ما فضائل شما (اهل‌بیت) را وصف می‌کنیم، آن‌طور شما را توصیف نمی‌کنند (قبول ندارند.) آیا با آن‌ها دوستی کنیم؟

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«بله، اجمالاً (مختصر و به‌زیبایی).»

 

[در ادامه حضرت صادق (علیه‌السلام) مراتب و درجات ایمان را تشریح می‌فرمایند و از این می‌گویند که هرکس سهمی از ایمان دارد و کسی که در مرتبه بالاتر است، نباید کسانی که در مراتب پایین‌تر هستند را طرد کند و بر آن‌ها سخت‌گیری کند و...

بعد هم ماجرای آن مسلمان را نقل می‌فرمایند که همسایه‌ای تازه‌مسلمانی داشت و او را به مسجد دعوت کرد و به نمازهای پیاپی مجبور کرد و در نهایت با سخت‌گیری‌هایش او را از اسلام آوردن منصرف نمود.

از آن‌جا که پیش‌تر حدیثی از کتاب «کافی» با مضمونی شبیه به این بخش از حدیث ذکر شده بود، این بخش به دلیل طولانی بودنش، نقل نمی‌شود و به ذکر بخش انتهایی حدیث اکتفا می‌گردد...]

 

حضرت پس از بیان این‌که آن تازه‌مسلمان به همسایه مسلمان سخت‌گیرش گفت: «مرا رها کن؛ که این، دینی سخت است و من طاقتش را ندارم»، به عمار بن ابی‌احوص می‌فرمایند:

«فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ.»

 

«پس با (زورِ) سرنیزه به آن‌ها (کسانی که سهم کم‌تری از ایمان دارند) فشار نیاورید.

مگر نمی‌دانی که حکومت بنی‌امیه با شمشیر و زور و ستم (بنا شده) بود و حکومت ما (اهل‌بیت) با مدارا و هم‌بستگی و احترام و پرهیزکاری و خوش‌رفتاری و ورع و تلاش فراوان؟

پس مردم را [با مدارایتان] «مشتاقِ» دین خود و اعتقادی که دارید (تشیّع) نمایید.»

 

مطالب مرتبط:

«توجه! باید از هرکس به قدر مرتبه‌ی ایمانش توقع داشت)»

«آیا نگاه ما به «امر به معروف» شبیه نگاه «اهل بیت» است؟»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

حکومت‌های دینی یا دین‌دارانی که دغدغه رشد دینی و ایمانی مردم یا اطرافیان خود را دارند، لازم است - به حکم شرع و عقل - به این نکته توجه داشته باشند که:

انسان‌ها سهم‌های متفاوتی از ایمان دارند و در مراتب ایمان جایگاه‌های متفاوتی دارند. مشروع و معقول نیست که وظایف مؤمنین رتبه‌های بالاتر را از مؤمنینی که در رتبه‌های پایین‌تر قرار دارند، توقع داشت و این وظایف را با زور و فشار و تلخی به آنان تحمیل نمود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۹ ، ۰۷:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْکَرْخِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ أَ لَمْ یَکُنْ عَلِیٌّ ع قَوِیّاً فِی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ: «بَلَى.» قَالَ: فَکَیْفَ ظَهَرَ عَلَیْهِ الْقَوْمُ وَ کَیْفَ لَمْ یَدْفَعْهُمْ وَ مَا یَمْنَعُهُ مِنْ ذَلِکَ؟ قَالَ: «آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنَعَتْهُ.» قَالَ: قُلْتُ: وَ أَیَّةُ آیَةٍ هِیَ؟ قَالَ: «قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ: «لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً» إِنَّهُ کَانَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَدَائِعُ مُؤْمِنُونَ فِی أَصْلَابِ قَوْمٍ کَافِرِینَ وَ مُنَافِقِینَ فَلَمْ یَکُنْ عَلِیٌّ ع لِیَقْتُلَ الْآبَاءَ حَتَّى یَخْرُجَ الْوَدَائِعُ فَلَمَّا خَرَجَتِ الْوَدَائِعُ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ فَقَاتَلَهُ وَ کَذَلِکَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لَنْ یَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَظْهَرَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا ظَهَرَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ یَظْهَرُ فَقَتَلَهُ.»

 کمال‌الدین‌وتمام‌النعمة، ج‏۲، ص۶۴۲

 

از ابراهیم کَرخی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

خداوند شما را سلامت بدارد، مگر حضرت علی (علیه‌السلام) در دین خداوند عزّوجلّ قدرتمند نبودند؟

حضرت فرمودند:

«بله (چنین بود)»

عرض کردم:

پس چطور آن قوم بر ایشان غلبه یافتند ولی ایشان در برابر آن‌ها مقاومت نکردند؟ چه‌چیز مانع ایشان می‌شد از این‌کار؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«یک آیه در کتاب خداوند عزّوجلّ مانع ایشان بود.»

عرض کردم:

این آیه کدام است؟

حضرت فرمودند:

«این سخن خداوند عزّوجلّ:

«لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً»[فتح:۲۵]؛ «اگر آن‌ها (کافران و مؤمنان، از هم) جدا بودند، از میان آن‌ها کسانی که کفر می‌ورزیدند را حتماً با عذابی دردناک مجازات می‌کردیم.»

معنایش این است که خداوند عزّوجلّ در صُلب‌های گروهی از کافران و منافقان امانت‌هایی سپرده است.

[سیره‌ی] حضرت علی (علیه‌السلام) چنین نبود که پیش از آن‌که امانت‌های خداوند عزّوجلّ ظاهر شوند (به دنیا بیایند)، پدرانشان را بکشد.

پس آن‌گاه که ظاهر می‌شدند (به دنیا می‌آمدند)، بر او (آن کافر یا منافق) غلبه می‌یافتند و او را می‌کشتند.»

 

 

جالب است بدانید علت تأخیر در ظهور حضرت امام عصر (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) و گرفتن انتقام مؤمنان از کافران و منافقان، همین است...

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا بَالُ‏ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ‏ ع لَمْ یُقَاتِلْ مُخَالِفِیهِ فِی الْأَوَّلِ قَالَ: «لِآیَةٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى؛‏ «لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً»» قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا یَعْنِی بِتَزَایُلِهِمْ؟ قَالَ: «وَدَائِعُ مُؤْمِنُونَ فِی أَصْلَابِ قَوْمٍ کَافِرِینَ وَ کَذَلِکَ الْقَائِمُ ع لَمْ یَظْهَرْ أَبَداً حَتَّى تَخْرُجَ وَدَائِعُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا خَرَجَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَتَلَهُمْ.»

 کمال‌الدین‌وتمام‌النعمة، ج‏۲، ص۶۴۱

 

از محمد بن ابی‌عمیر نقل شده است:

شخصی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد:

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) چه فکری می‌کردند که در ابتدا با مخالفینشان نجنگیدند؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌خاطر آیه‌ای در کتاب خداوند تعالی؛

«لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً»[فتح:۲۵]؛ «اگر آن‌ها (کافران و مؤمنان از هم) جدا بودند، حتماً کسانی که از میان آن‌ها کفر می‌ورزید را با عذابی دردناک مجازات می‌کردیم.»»

آن شخص عرض کرد:

مقصود خداوند از «جدا بودن (کافران و مؤمنان) چیست؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«امانت‌های مؤمنان در صُلب‌های گروهی از کافران سپرده‌شده‌است.

حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) نیز تا زمانی که امانت‌های خداوند عزّوجلّ از (صُلبِ) کافران خارج نشده باشند، ظهور نخواهد کرد.

پس آن‌گاه که (از صُلب) خارج شوند (به دنیا بیایند)، بر آن‌دسته از کافران که باید ظاهر شود، ظاهر می‌شود و آنان را می‌کشد.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

چنان‌که ملاحظه می‌فرمایید؛ تقدیر خداوند به این تعلق گرفته است که برخی مؤمنان از نسل برخی کفار و منافقان به‌وجود آیند. اگر چنین نبود، هم خداوند (عزّوجلّ) و هم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بی‌درنگ آنان را به سزایشان می‌رساندند و حال که چنین است، به آن‌ها مهلت داده می‌شود تا آن مؤمنان به دنیا آیند و آن امانت تحویل داده شود و بعد از است که حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) قیام خواهد نمود و زمین به بندگان صالحش به ارث خواهد رسید؛

«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» [أنبیاء:۱۵۰]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۹ ، ۱۱:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ أَنَّهُ دَخَلَ أَسْوَدُ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ أَقَرَّ أَنَّهُ سَرَقَ فَسَأَلَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ طَهِّرْنِی فَإِنِّی سَرَقْتُ فَأَمَرَ ع بِقَطْعِ یَدِهِ فَاسْتَقْبَلَهُ ابْنُ الْکَوَّاءِ فَقَالَ مَنْ قَطَعَ یَدَکَ فَقَالَ لَیْثُ الْحِجَازِ وَ کَبْشُ الْعِرَاقِ وَ مُصَادِمُ الْأَبْطَالِ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الْجُهَّالِ کَرِیمُ الْأَصْلِ شَرِیفُ الْفَضْلِ مُحِلُّ الْحَرَمَیْنِ وَارِثُ الْمَشْعَرَیْنِ أَبُو السِّبْطَیْنِ أَوَّلُ السَّابِقِینَ وَ آخِرُ الْوَصِیِّینَ مِنْ آلِ یس الْمُؤَیَّدُ بِجَبْرَائِیلَ الْمَنْصُورُ بِمِیکَائِیلَ الْحَبْلُ الْمَتِینُ الْمَحْفُوظُ بِجُنْدِ السَّمَاءِ أَجْمَعِینَ ذَاکَ وَ اللَّهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى رَغْمِ الرَّاغِمِینَ فِی کَلَامٍ لَهُ قَالَ ابْنُ الْکَوَّاءِ قَطَعَ یَدَکَ وَ تُثْنِی عَلَیْهِ قَالَ لَوْ قَطَعَنِی إِرْباً إِرْباً مَا ازْدَدْتُ لَهُ إِلَّا حُبّاً فَدَخَلَ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَخْبَرَهُ بِقِصَّةِ الْأَسْوَدِ فَقَالَ: «یَا ابْنَ الْکَوَّاءِ إِنَّ مُحِبِّینَا لَوْ قَطَعْنَاهُمْ إِرْباً إِرْباً مَا ازْدَادُوا لَنَا إِلَّا حُبّاً وَ إِنَّ فِی أَعْدَائِنَا مَنْ لَوْ أَلْعَقْنَاهُمُ السَّمْنَ وَ الْعَسَلَ مَا ازْدَادُوا لَنَا إِلَّا بُغْضاً» وَ قَالَ لِلْحَسَنِ ع: «عَلَیْکَ‏ بِعَمِّکَ‏ الْأَسْوَدِ.» فَأَحْضَرَ الْحَسَنُ الْأَسْوَدَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَخَذَ یَدَهُ وَ نَصَبَهَا فِی مَوْضِعِهَا وَ تَغَطَّى بِرِدَائِهِ وَ تَکَلَّمَ بِکَلِمَاتٍ یُخْفِیهَا فَاسْتَوَتْ یَدُهُ وَ صَارَ یُقَاتِلُ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى أَنِ اسْتُشْهِدَ بِالنَّهْرَوَانِ وَ یُقَالُ کَانَ اسْمُ هَذَا الْأَسْوَدِ أَفْلَحَ. وَ أُبِینَ إِحْدَى یَدَیْ هِشَامِ بْنِ عَدِیٍّ الْهَمْدَانِیِّ فِی حَرْبِ صِفِّینَ فَأَخَذَ عَلِیٌّ ع یَدَهُ وَ قَرَأَ شَیْئاً وَ أَلْصَقَهَا فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا قَرَأْتَ قَالَ: «فَاتِحَةَ الْکِتَابِ.» کَأَنَّهُ اسْتَقَلَّهَا فَانْفَصَلَتْ یَدُهُ بِنِصْفَیْنِ فَتَرَکَهُ عَلِیٌّ وَ مَضَى.

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۲، ص۳۳۵

 

از (عبدالله) ابن عباس نقل شده است:

روزی (غلامِ) سیاهی نزد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) رفت و اقرار کرد که سرقتی انجام داده. حضرت سه مرتبه از او سؤال کردند (که آیا تو این سرقت را انجام داده‌ای؟) او نیز گفت: ای امیر مؤمنان! مرا (از این گناه) پاک کنید؛ چراکه به‌راستی من سرقت انجام داده‌ام. پس امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دستور دادند که دستش را قطع کنند.

ابن کوّاء[۱] پیش او رفت و گفت: چه کسی دستت را قطع کرده است؟

غلام گفت: [او کسی نبود جز:] شیر حجاز، قوچ عراق، ضربه‌زننده به اهل باطل، انتقام‌گیرنده از جاهلان، کسی که ریشه‌اش کریم است، فضیلتش (از دیگران) والاتر است، حرم‌ها بر او حلال است، وارث مشعرهاست، پدر دو نوه پیغمبر است، در میان سبقت‌گیرندگان (در ایمان آوردن) اول است، آخرین وصیّ از آل‌یس است، جبرائیل او را تأیید کرده است، میکائیل او را یاری نموده است، ریسمان محکمِ (نجات) است، به‌وسیله تمام سربازان آسمانی محافظت می‌شود؛ او – به خدا قسم – امیر مؤمنان است، علی‌رغم میل بدخواهان.

ابن کواء گفت: دستت را قطع کرده و تو (این‌گونه) ستایشش می‌کنی؟!

غلام گفت: اگر مرا تکه‌تکه می‌کرد، چیزی جز محبت (به او) بر من افزوده نمی‌شد.

ابن کوّاء نزد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) رفت و ایشان را در جریان ماجرای غلام سیاه قرار داد.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «ای ابن‌کواء! به‌راستی که ما اگر محبین خود را تکه تکه کنیم، چیزی جز محبت به ما، بر آن‌ها افزوده نمی‌شود و به‌راستی که از میان دشمنانمان کسانی هستند که اگر کره و عسل به آن‌ها بچشانیم، چیزی جز نفرت به ما، بر آن‌ها افزوده نخواهد شد.»

آن‌گاه به امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند: «به سراغ عموی سیاهت برو!»

امام حسن آن غلام سیاه را نزد امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) حاضر کردند. حضرت دستِ (بریده‌ی) غلام را برداشتند و در جای خودش قرار دادند و آن را با ردایشان پوشانیدند و کلماتی را به‌صورت پنهانی فرمودند.

دست غلام در جای خود ثابت شد و آن غلام یکی از مبارزانی شد که (در جنگ‌ها) کنار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌جنگید، تا این‌که در نهروان[۲] به شهادت رسید. گفته شده است نام این (غلام) سیاه «اَفلح» بوده است.

همچنین نقل شده است که در جنگ صفین، یکی از دستان «هشام بن عدیّ هَمْدانی» قطع شد. حضرت علی (علیه‌السلام) دست او را برداشتند و چیزی خواندند و آن را (به بازوی هشام) وصل کردند. هشام عرض کرد: ای امیر مؤمنان! چه خواندید؟ حضرت فرمودند: «سوره فاتحةالکتاب را.» گویا هشام این سوره را کوچک و بی‌اهمیت شمرد. پس دستش جدا شد. حضرت نیز او را رها کردند و رفتند.

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ابن کوّاء، از سپاهیان حضرت امیر (علیه‌السلام) در جنگ صفین بوده است. او زمینه‌ساز جریان حکمیت و از کسانی بوده که با حکمیت عبدالله بن عباس (که از جانب حضرت امیر انتخاب شده بود) مخالفت می‌کنند و ابوموسی اشعری را جایگزینش می‌نمایند. ابن‌کواء بعدها از رهبران خوارج می‌شود و در نهروان کشته می‌شود.

[۲] جنگ نهروان، جنگ میان سپاه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با خوارج؛ همان جنگی که ابن‌کواء در آن، مقابل حضرت امیر ایستاده بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۹ ، ۰۸:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع فَقُلْتُ: الْمَلَائِکَةُ أَفْضَلُ أَمْ بَنُو آدَمَ؟ فَقَالَ: «قَالَ: أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ‏ فِی‏ الْمَلَائِکَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَکَّبَ فِی الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَکَّبَ فِی بَنِی آدَمَ کِلَیْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَیْرٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِمِ.»»

 علل‌الشرائع، ج‏۱، ص۴

 

از عبدالله‌بن‌سنان نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم: فرشتگان برتر هستند یا فرزندان آدم؟

حضرت فرمودند:

«امیر مؤمنان؛ علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند:

«به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) در فرشتگان؛ عقل را بدون شهوت قرار داده،

در حیوانات؛ شهوت را بدون عقل قرار داده

و در فرزندان آدم؛ هر دو را ترکیب نموده است.

پس هرکس عقلش بر شهوتش غالب شود، او از فرشتگان بهتر است

و هرکس شهوتش بر عقلش غالب شود، او از حیوانات بدتر است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۸ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

درست است که از امیر مؤمنان نقل شده است:

«خوش ندارم مردی را ببینم که اثر سجده بر پیشانی‌اش نیست.» [الأصول‌الستةعشر، ص۱۲۳]

اما این اثر باید واقعاً بر اثر عبادت و سجده بسیار باشد نه چیز دیگر!

به روایت زیر توجه کنید...

 

...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبْصَرَ رَجُلًا قَدْ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص: «مَنْ یُغَالِبْ عَمَلَ اللَّهِ یَغْلِبْهُ وَ مَنْ یَهْجُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُشَوِّهْ بِهِ وَ مَنْ یَخْدَعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْدَعْهُ فَهَلَّا تَجَافَیْتَ بِجَبْهَتِکَ عَنِ الْأَرْضِ وَ لِمَ یُبْشَرُ وَجْهُکَ.»»

 الجعفریات، ص۵۱

 

از امام صادق، از پدرشان، از امیر مؤمنان (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مردی را دیدند که پیشانی‌اش را با ساییدن (بر زمین) زخم کرده بود.

پیامبر به او فرمودند:

«هرکس با عمل خداوند ستیز کند، خداوند شکستش خواهد داد

و هرکس از خداوند (عزّوجلّ) روی گرداند، خداوند رسوایش خواهد کرد

و هرکس با خداوند (عزّوجلّ) نیرنگ ورزد، خداوند به او نیرنگ می‌زند.

پس چرا صورتت را از زمین فاصله ندادی؟ و چرا پوست صورتت ساییده شده است؟»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

از امیر مؤمنان نقل شده است که فرمودند:

«یَا کُمَیْلُ قُلْ عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تُکْفَهَا وَ قُلْ عِنْدَ کُلِ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ تَزْدَدْ مِنْهَا وَ إِذَا أَبْطَأَتِ الْأَرْزَاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْکَ فِیهَا.»

 تحف‌العقول، ص۱۷۴

 

«ای کمیل! هنگام هر سختی و ناملایمتی، بگو: «لا حول و لا قوة الّا بالله»؛ تا آن را برطرف سازی

و هنگام هر نعمت و گشایشی، بگو: «الحمد لله»؛ تا آن را بیشتر نمایی

و هرگاه روزی‌ها با تأخیر بر تو نازل شدند، خداوند را «استغفار» کن؛ تا در آن‌ها برایت گشایش ایجاد کند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ الْکِنْدِیِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص إِذَا صَعِدَ الْمِنْبَرَ قَالَ: «یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ أَنْ یَجْتَنِبَ مُوَاخَاةَ ثَلَاثَةٍ الْمَاجِنِ وَ الْأَحْمَقِ وَ الْکَذَّابِ فَأَمَّا الْمَاجِنُ فَیُزَیِّنُ لَکَ فِعْلَهُ وَ یُحِبُّ أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ وَ لَا یُعِینُکَ عَلَى أَمْرِ دِینِکَ وَ مَعَادِکَ وَ مُقَارَنَتُهُ جَفَاءٌ وَ قَسْوَةٌ وَ مَدْخَلُهُ وَ مَخْرَجُهُ عَلَیْکَ عَارٌ وَ أَمَّا الْأَحْمَقُ فَإِنَّهُ لَا یُشِیرُ عَلَیْکَ بِخَیْرٍ وَ لَا یُرْجَى لِصَرْفِ السُّوءِ عَنْکَ وَ لَوْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ رُبَّمَا أَرَادَ مَنْفَعَتَکَ فَضَرَّکَ فَمَوْتُهُ خَیْرٌ مِنْ حَیَاتِهِ وَ سُکُوتُهُ خَیْرٌ مِنْ نُطْقِهِ وَ بُعْدُهُ خَیْرٌ مِنْ قُرْبِهِ وَ أَمَّا الْکَذَّابُ فَإِنَّهُ لَا یَهْنِئُکَ مَعَهُ عَیْشٌ یَنْقُلُ حَدِیثَکَ وَ یَنْقُلُ إِلَیْکَ الْحَدِیثَ کُلَّمَا أَفْنَى أُحْدُوثَةً مَطَّهَا بِأُخْرَى حَتَّى إِنَّهُ یُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ فَمَا یُصَدَّقُ وَ یُغْرِی بَیْنَ النَّاسِ بِالْعَدَاوَةِ فَیُنْبِتُ السَّخَائِمَ فِی الصُّدُورِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِکُمْ.»

 الکافی، ج۲، ص۳۷۶

 

از امام صادق نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) هنگامی که از منبر بالا رفتند، چنین فرمودند:

«برای مسلمان شایسته است که از دوستی با سه گروه دوری نماید؛ لااُبالی[1]، احمق[2] و دروغ‌گو.

- اما لااُبالی؛ کارهایش را برای تو زیبا جلوه می‌دهد، دوست دارد تو هم مثل خودش باشی، تو را در امور دین و آخرتت یاری نمی‌کند، کنار او بودن موجب دوری و قساوت است و رفت‌وآمد با او مایه‌ی ننگت خواهد بود.

- اما احمق؛ تو را به کار خوبی راهنمایی نمی‌کند، امید نیست که بدی‌ای را از تو دور نماید، چه‌بسا سودت را بخواهد اما به تو ضرر رساند. پس مرگش بهتر از حیاتش است، سکوتش بهتر از سخن گفتنش و دوری از او بهتر از نزدیکی به او.

- اما دروغ‌گو؛ زندگی با او برایت گوارا نخواهد بود، سخنت را (برای دیگران) نقل می‌کند و سخن (دیگران) را برای تو نقل می‌کند و هرگاه از بافته‌ای فارغ شود به بافته‌ای دیگر می‌چسباند، اگر راست گوید تصدیق نمی‌شود، میان مردم دشمنی می‌اندازد و در سینه‌ها کینه می‌رویاند.
پس از خدا بترسید و مراقب خودتان باشید.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــ

[1] در متن عربی حدیث، واژه «ماجن» به‌کار رفته است. «ماجن» یعنی پررو و بی‌باک، بی‌شرم‌وحیا، مسخره و کسی که شوخی‌های رکیک می‌کند.

[2] «حُمق» ضدِ «فهم» است و «احمق» کسی است که عقلش ضعیف و فهمش ناقص است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۸ ، ۲۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که پیش از خلافتشان، در ضمن نامه‌ای به سلمان فارسی، چنین مرقوم داشتند:

«فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْیَا مَثَلُ الْحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا فَأَعْرِضْ عَمَّا یُعْجِبُکَ فِیهَا لِقِلَّةِ مَا یَصْحَبُکَ مِنْهَا وَ ضَعْ عَنْکَ هُمُومَهَا لِمَا أَیْقَنْتَ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا وَ تَصَرُّفِ حَالاتِهَا...»

 نهج‌البلاغة، ص۴۵۸

 

«به‌راستی که دنیا مانند ماری است که لمس کردنش لطیف (و دل‌انگیز) است و سمش کشنده.

پس، از چیزی که در دنیا موجب شگفتی‌ات می‌شود کناره بگیر، به‌خاطر اندک بودنِ آن‌چه با تو همراه می‌ماند

و غُصه‌های دنیا را کنار بگذار، به‌این‌خاطر که به از دست دادنِ آن و دگرگونیِ حالت‌هایش یقین داری...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۸ ، ۱۹:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:‏

«أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَیْسَ فِیهِ تَفَهُّمٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ‏ فِیهَا تَدَبُّرٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِبَادَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَفَکُّرٌ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۶

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«آگاه باشید! در علمی که در آن تفهّم[1] نباشد، هیچ خیری نیست.

آگاه باشید! در قرائتی که در آن تدبّر[2] نباشد، هیچ خیری نیست.

آگاه باشید! در عبادتی که در آن تفکّر نباشد، هیچ خیری نیست.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــ

[1] تفهّم: تلاش برای فهم تدریجی.

[2] تدبّر: تلاش برای دیدنِ پشت‌صحنه‌ها و عواقب. (در این‌جا یعنی: توجه به معانیِ عمیق و اصیل قرآن)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

از جمله وصایایی که امیرالمؤمنین در آخرین لحظات عمرشان برای امام حسن (علیهماالسلام) مکتوب فرمودند، این بود:

«...وَ لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلِّیَ اللَّهُ أَمْرَکُمْ شِرَارَکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ...»

 الکافی، ج‏۷، ص۵۲

 

«امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ زیرا اگر ترک کنید، خداوند بدترین شما را متولّی (عهده‌دارِ) کارهایتان می‌کند، آن‌گاه دعا می‌کنید (که از شرّ آن‌ها خلاص شوید،) اما دعایتان در مورد آن‌ها مستجاب نمی‌شود.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

مقصود از کسانی متولّی امور (عهده‌دارِ کارهای) مردم هستند، کسانی‌اند که به‌نوعی مسؤولیتی دارند؛ اعم از حاکمان و وزرا و وکلا و قضات و کارمندان و عالمان و معلمان و...

این، قانون دنیاست و این، ما هستیم که این بلاها را بر سر خود می‌آوریم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است که در مذمّت دنیا فرمودند:

«أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِی‏ حَلَالِهَا حِسَابٌ‏ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنْ صَحَّ فِیهَا أَمِنَ وَ مَنْ مَرِضَ فِیهَا نَدِمَ مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا أَتَتْهُ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ وَ مَنْ نَظَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ.»

 تحف‌العقول، ص۲۰۱

 

«آغازش گرفتاری است و پایانش نابودی.

در حلالش حساب است و در حرامش عقاب.

هرکس در آن سالم است، [از روی خوش‌خیالی] آسوده است و هرکس در آن بیمار است، [از فرصت‌های ازدست‌رفته‌اش] پشیمان است.

هرکس در آن توانگر است، دچار فتنه (آزمایش) است و هرکس در آن نیازمند است، غمگین.

هرکس برای به‌دست آوردنش بکوشد، از دستش می‌دهد و هرکس از آن دست کشد، او نزدش آید.

هرکس به آن نگاه کند، نابینایش می‌سازد و هرکس با (چشم عبرت به) آن نگاه کند، آگاهش می‌گرداند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ‏ رَدَّ عَنْ‏ قَوْمٍ‏ مِنَ‏ الْمُسْلِمِینَ‏ عَادِیَةَ مَاءٍ أَوْ نَارٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۵

 

از امام سجاد، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«هرکس هجوم آب یا آتش را از گروهی از مسلمانان دفع کند، بهشت برای او واجب است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً إِذْ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ فِیکَ شَبَهاً مِنْ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِی عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسُونَ بِذَلِکَ الْبَرَکَةَ...»

 الکافی، ج‏۸، ص۵۷

 

روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نشسته بودند که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وارد شدند. رسول خدا به ایشان فرمودند:

«به‌راستی که در تو شباهت‌هایی به عیسی‌بن‌مریم (صلوات‌الله‌علیهما) هست و اگر گروه‌هایی از امت من چیزهایی نمی‌گفتند که مسیحیان در مورد عیسی‌بن‌مریم گفتند [این‌که او خداست]، درباره تو سخنی می‌گفتم که هرگاه اشراف و بزرگان مردم از کنارت عبور می‌کردند، خاکی که زیر پاهایت بود را برمی‌داشتند و به آن تبرک می‌جستند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۴۲
ابوالفضل رهبر