دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

…عَنْ عَمَّارٍ الدُّهْنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزِینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکُورٍ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِیدِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: «أَ شَکَرْتَ فُلَاناً؟» فَیَقُولُ: بَلْ شَکَرْتُکَ یَا رَبِّ. فَیَقُولُ: «لَمْ تَشْکُرْنِی إِذْ لَمْ تَشْکُرْهُ.»» ثُمَّ قَالَ: «أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاسِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۹

 

از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند همه قلب‌های غمگین را دوست دارد و همه بندگان شکرگزار را دوست دارد.

خداوند (تبارک‌وتعالی) در روز قیامت به یکی از بندگانش می‌فرماید: «آیا از فلانی تشکر کردی؟»

آن بنده عرض می‌کند: پروردگارا! من تو را شکر گزاردم.

آن‌گاه خداوند می‌فرماید: «چون از او تشکر نکرده‌ای، پس مرا نیز شکر نگزارده‌ای.»»

بعد امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود:

سپاس‌گزارترین شما نسبت به خداوند، سپاس‌گزارترین شما نسبت به مردم است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی دَاوُدَ اَلْمُسْتَرِقِّ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ مُصْعَبٍ اَلْعَبْدِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: «قُولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِیءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا.» قَالَ: فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ اَلسِّتْرِ. ثُمَّ قَالَ: «أَنْشِدْنَا!» قَالَ: فَقُلْتُ: «فَرْوُ جُودِی بِدَمْعِکِ اَلْمَسْکُوبِ!» قَالَ: فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ اَلنِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «اَلْبَابَ! اَلْبَابَ!» فَاجْتَمَعَ أَهْلُ اَلْمَدِینَةِ عَلَى اَلْبَابِ. قَالَ: فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «صَبِیٌّ لَنَا غُشِیَ عَلَیْهِ فَصِحْنَ اَلنِّسَاءُ.»

 الکافی، ج۸، ص۲۱۵

 

از سفیان بن مُصعب نقل شده است:

[روزی] خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم.

حضرت فرمودند: «به امّ‌فروه بگویید بیاید و کاری که با جدش کردند را بشنود.»[۱] [۲]

بعد، حضرت (به من) فرمودند: «برایمان شعر (نوحه) بخوان!»

پس من [چنین شعر] گفتم: «ای (ام)فروه! اشک روانت را هدیه کن!...»

آن‌گاه ام‌فروه به‌گریه فریاد زد و زنان دیگر نیز فریاد برآوردند.

امام صادق (علیه‌السلام) [به‌شکل هشدارآمیزی] فرمودند: «درِ (خانه)! درِ (خانه)!»

اهل مدینه [با شنیدن صدای ناله و فغان زنان] پشت در جمع شده بودند.

آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) یکی از کسی را (نزد مردم) فرستاد که (به آن‌ها بگوید:) «کودکی از ما غش کرده است و زنان فریاد می‌کنند.»[۳] [۴]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ام‌ّفروة؛ کنیه‌ی اسماء، دختر امام صادق است. مادر ام‌فروه (همسر امام صادق) فاطمه، دختر حسین بن علی بن حسین (علیهم‌السلام) است. بنابراین ایشان هم از طرف پدر و هم از طرف مادر از نسل سیدالشهداء بوده‌اند. (هرچند کنیه‌ی مادر امام صادق (علیه‌السلام) نیز ام‌فروه بوده، اما از آن‌جا که مادر حضرت از نسل سیدالشهداء نبوده‌اند، در این‌جا منظور دخترشان است.)

[۲] این نکته نیز قابل توجه است که امام صادق از دخترشان می‌خواهند در این مجلس روضه شرکت کند و مصائب سیدالشهداء (علیهماالسلام) را بشنود و گریه کند.

[۳] پنهان کردن این مجلس عزاداری به‌خاطر شرایط تقیه و خفقان حاکم بر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده است.

[۴] شاید بتوان گفت این جمله توریه‌ای بوده است؛ اشاره‌ای به غش کردن کودکی در کربلا…

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۱۱:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِی هَاشِمٍ اَلسَّوَادَ وَ اَلْمُسُوحَ وَ کُنَّ لاَ یَشْتَکِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لاَ بَرْدٍ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ یَعْمَلُ لَهُنَّ اَلطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ.

 المحاسن، ج۲، ص۴۲۰

 

از عُمر، فرزند امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

وقتی امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند، زنان بنی‌هاشم لباس‌های سیاه و پشمین به‌تن کردند و [به عزاداری می‌پرداختند و] از گرما و سرما شکایتی نمی‌کردند.

امام سجاد (علیه‌السلام) برای این مجلس عزایشان، غذا درست می‌کردند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَکْرٍ اَلْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَیَعْرِضُ حُبَّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ زَوَّاراً کَانَ نَاقِصَ اَلْإِیمَانِ.»

 کامل الزیارات، ج۱، ص۱۹۳

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس می‌خواهد بداند که از اهل بهشت است (یا نه!)، "محبت نسبت به ما (اهل‌بیت)" را به قلبش عرضه کند؛ اگر قلبش "محبت نسبت به ما" را پذیرفت، او مؤمن است و هرکس دوست‌دار ماست، باید در زیارت مزار امام حسین (علیه‌السلام) راغب باشد.

- پس هرکس امام حسین (علیه‌السلام) را بسیار زیارت کند، ما (اهل‌بیت) او را به‌عنوان دوست‌دار خودمان خواهیم شناخت و او از اهل بهشت خواهد بود

- و هرکس امام حسین (علیه‌السلام) را بسیار زیارت نکند، ایمانش ناقص است.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید، بنا به فرمایش حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام)؛

کسی «اهل بهشت» است که اهل‌بیت او را به‌عنوان محبّ و دوست‌دارِ خود بشناسند.

انسان برای اثبات محبت قلبی‌اش به ایشان، باید نشانه‌هایی از این محبت را بروز دهد.

یکی از نشانه‌های بارز محبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) «اهتمام به زیارت سیدالشهدا» است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صَاحِبِ السَّابِرِیِّ فِیمَا أَعْلَمُ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع: «یَا مُوسَى اشْکُرْنِی حَقَّ شُکْرِی!» فَقَالَ: یَا رَبِّ وَ کَیْفَ أَشْکُرُکَ حَقَّ شُکْرِکَ وَ لَیْسَ مِنْ شُکْرٍ أَشْکُرُکَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ؟! قَالَ: «یَا مُوسَى الْآنَ شَکَرْتَنِی حِینَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِکَ مِنِّی.»»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«در میان آن‌چه خداوند (عزّوجلّ) به حضرت موسی (علیه‌السلام) وحی فرموده است، این فرمایش است که: «ای موسی! مرا آن‌چنان‌که حقش است، شکر بگزار!»

حضرت موسی عرض کرد: پروردگارا! چه‌گونه می‌توانم شکر تو را آن‌گونه که حقش است، به‌جا آورم، درحالی‌که جز این نیست که هر بار تو را شکر می‌گزارم، خودت این نعمت (توفیق شکرگزاری) را به عطا فرموده‌ای.

خداوند فرمود: «ای موسی! الآن که دانستی نعمت شکرگزاری هم از جانب من است، (در واقع آن‌گونه که حقش است) مرا شکر گزاردی.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ فِی سَفَرٍ یَسِیرُ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ إِذَا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَدَاتٍ فَلَمَّا أَنْ رَکِبَ قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا رَأَیْنَاکَ صَنَعْتَ شَیْئاً لَمْ تَصْنَعْهُ! فَقَالَ: «نَعَمْ اسْتَقْبَلَنِی جَبْرَئِیلُ ع فَبَشَّرَنِی بِبِشَارَاتٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَجَدْتُ لِلَّهِ شُکْراً لِکُلِّ بُشْرَى سَجْدَةً.»»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در سفری، بر ماده‌شتر خود سوار بودند. ناگهان پیاده شدند و پنج سجده به‌جا آوردند.

وقتی سوار شدند، (اصحاب) عرض کردند:

ای رسول خدا! ما دیدیم شما کاری کردید که پیش‌تر چنین نکرده بودید!

پیامبر فرمودند:

«بله، جبرئیل (علیه‌السلام) نزد من آمد و مژده‌هایی از جانب خداوند (عزّوجلّ) به من داد. پس من در ازای هر مژده، سجده‌ای به‌جا آوردم.»»

 

 

 

…عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَرَ قَالَ: کُنْتُ أَسِیرُ مَعَ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی بَعْضِ أَطْرَافِ الْمَدِینَةِ إِذْ ثَنَى رِجْلَهُ عَنْ دَابَّتِهِ فَخَرَّ سَاجِداً فَأَطَالَ وَ أَطَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ رَکِبَ دَابَّتَهُ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ أَطَلْتَ السُّجُودَ! فَقَالَ: «إِنَّنِی ذَکَرْتُ نِعْمَةً أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَیَّ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَشْکُرَ رَبِّی.»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از هشام بن احمر نقل شده است:

من به‌همراه امام کاظم (علیه‌السلام) در اطراف مدینه در حرکت بودم. ناگهان ایشان بر بالای مَرکبِ خود، پاهاشان را (به‌حالت دوزانو) جمع کردند، به سجده رفتند و سجده‌شان را بسیار طولانی کردند. بعد، سر (از سجده) برآوردند و به مَرکب خود زدند (تا حرکت کند).

به ایشان عرض کردم:

فدایتان شوم! چقدر سجده‌تان طولانی شد!

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که من یاد نعمتی از نعمت‌هایی که خداوند به من عطا کرده، افتادم و دوست داشتم که پروردگارم را شکر گزارم.»

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«سجده‌ی شکر، هنگام یاد آوری نعمت، ولو هنگام رانندگی!!!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۴ ، ۱۶:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«تَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِذَا نَظَرْتَ إِلَى الْمُبْتَلَى مِنْ غَیْرِ أَنْ تُسْمِعَهُ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ».» قَالَ: «مَنْ قَالَ ذَلِکَ لَمْ یُصِبْهُ ذَلِکَ الْبَلَاءُ أَبَداً.»

 الکافی، ج۲، ص۹۷

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه چشمت به کسی افتاد که به بلایی دچار شده، بدون این‌که به گوشش برسانی، سه مرتبه بگو:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ لَوْ شَاءَ فَعَلَ»؛ «حمد خدایی را که مرا از آن‌چه تو را به آن مبتلا کرده، معاف فرموده است، درحالی‌که اگر می‌خواست (مرا نیز مبتلا) کرده بود.»

هرکس چنین بگوید، هرگز به آن بلا دچار نخواهد شد.»

 

 

 

…عَنْ حَفْصِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الْبَلَاءِ فَاحْمَدُوا اللَّهَ وَ لَا تُسْمِعُوهُمْ فَإِنَّ ذَلِکَ یَحْزُنُهُمْ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرگاه اهل بلا را دیدید، خدا را حمد گویید، به‌طوری که به گوششان نرسانی؛

چراکه این(که به گوششان برسد) آن‌ها را غمگین می‌کند.»

 

 

 

…عَنْ حَفْصٍ الْکُنَاسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا مِنْ عَبْدٍ یَرَى مُبْتَلًى فَیَقُولُ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَدَلَ عَنِّی مَا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ فَضَّلَنِی عَلَیْکَ بِالْعَافِیَةِ اللَّهُمَّ عَافِنِی مِمَّا ابْتَلَیْتَهُ بِهِ» إِلَّا لَمْ یُبْتَلَ بِذَلِکَ الْبَلَاءِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ بنده‌ای نیست که شخص مبتلایی را ببیند و بگوید:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَدَلَ عَنِّی مَا ابْتَلَاکَ بِهِ وَ فَضَّلَنِی عَلَیْکَ بِالْعَافِیَةِ اللَّهُمَّ عَافِنِی مِمَّا ابْتَلَیْتَهُ بِهِ»؛ «حمد خدایی را که آن‌چه تو را به آن مبتلا کرده، از من برگردانیده و مرا با عافیت نسبت به تو برتری داده. خدایا! مرا از آن‌چه او را مبتلا کرده‌ای، معاف دار!»،

مگراین‌که به آن بلا مبتلا نخواهد شد.»

 

 

 

…عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا رَأَیْتَ الرَّجُلَ وَ قَدِ ابْتُلِیَ وَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْکَ فَقُلِ: «اللَّهُمَّ إِنِّی لَا أَسْخَرُ وَ لَا أَفْخَرُ وَ لَکِنْ أَحْمَدُکَ عَلَى عَظِیمِ نَعْمَائِکَ عَلَیَّ».»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه مردی را دیدی که مبتلا به بلایی است و خداوند به تو نعمت داده (که مبتلا به آن بلا نیستی)، بگو:

«اللَّهُمَّ إِنِّی لَا أَسْخَرُ وَ لَا أَفْخَرُ وَ لَکِنْ أَحْمَدُکَ عَلَى عَظِیمِ نَعْمَائِکَ عَلَیَّ»؛ «خدایا! من (او را) مسخره نمی‌کنم و (بر او به‌خاطر نعمتی که به من داده‌ای) فخر نمی‌فروشم، اما تو را به‌خاطر نعمت‌هایی فراوانی که به من داده‌ای، حمد می‌کنم.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۱۲:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

«استدراج» اصطلاحی است برگرفته از قرآن (آل‌عمران:۱۷۸، قلم:۴۵، أعراف:۱۸۲ و أنعام:۴۴) و در لغت به‌معنای «نزدیک‌شدن تدریجی به چیزی» است.

وقتی کسی علی‌رغم این‌که حق را می‌شناسد و حجت بر او تمام شده، حق را انکار می‌نماید و سرکشی می‌کند، خداوند نعمت‌هایش را یکی‌پس‌ازدیگری بر او نازل می‌کند تا سرش به آن‌ها گرم شود، مغرور شود، از توبه و بازگشت به‌سوی خداوند غافل شود، پله‌پله نزول کند و در نهایت به عذابی شدید گرفتار شود.

 

 

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در پاسخ به سؤالی پیرامون مورد معنای «استدراج» چنین فرمودند:

«هُوَ اَلْعَبْدُ یُذْنِبُ اَلذَّنْبَ فَیُمْلَى لَهُ وَ تُجَدَّدُ لَهُ عِنْدَهَا اَلنِّعَمُ فَتُلْهِیهِ عَنِ اَلاِسْتِغْفَارِ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَهُوَ مُسْتَدْرَجٌ مِنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۵۲

 

«استدراج این است که بنده گناهی مرتکب می‌شود، اما به او مهلت داده می‌شود (گوش‌مالی نمی‌شود) و هنگام ارتکاب آن گناه، دوباره به او نعمت‌هایی داده می‌شود تا او را از "استغفار از گناهانش" غافل گرداند. پس آن بنده از طریقی که نمی‌فهمد، دچار استدراج شده است.»

 

 

بنابراین وقتی زندگی به‌کام انسان باشد؛ مستمراً به او نعمت داده شود و دچار ابتلائات هم نشود، می‌تواند برای او نگران‌کننده باشد که «نکند دچار سنت الهیِ استدراج شده باشم!»

 

 

چنان‌چه از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ‏.»

 نهج‌البلاغة، ص۴۷۲

 

«ای فرزند آدم! هرگاه دیدی پروردگارت نعمت‌هایش را پی‌درپی بر تو نازل می‌کند، درحالی‌که تو نافرمانی‌اش می‌کنی، از این وضعیت سخت بترس.»

 

 

این نگرانی برای یکی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) نیز ایجاد شده و او این موضوع را با حضرت در میان گذاشته است.

ملاحظه بفرمایید…

 

 

…عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرْزُقَنِی مَالًا فَرَزَقَنِی وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً فَرَزَقَنِی وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً فَرَزَقَنِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ: «أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا.»

 الکافی، ج۲، ص۹۷

 

از عُمر بن یزید نقل شده است: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

من از خداوند (عزّوجلّ) خواستی مالی را روزی‌ام کند؛ روزی‌ام کرد. از خدا خواستم فرزندی روزی‌ام کند؛ روزی‌ام کرد. از او خواستم خانه‌ای روزی‌ام کند؛ روزی‌ام کرد. نگران شده‌ام که این وضعیت «استدراج» باشد.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«بدان! به خدا قسم، با «حمد کردن»، استدراج نیست.»[۱]

 

 

 

همچنین از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«اَلاِسْتِدْرَاجُ مِنَ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ اَلنِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ اَلشُّکْرَ.»

 تحف‌العقول، ج۱، ص۲۴۶

 

«استدراج بنده از جانب خداوند (سبحانه)، این است که خداوند نعمت‌هایش را بر آن بنده سرازیر کند و او را از شکرگزاری محروم کند.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اگر شکرِ این نعمت‌ها را به‌جا آوری، استدراج نیست.

[۲] بنابراین در صورتی که مانند عُمر بن یزید، نعمت‌ها بر شما سرازیر بود و بلایی هم سرتان نمی‌آمد و نگران شدید که مبادا دچار سنت «استدراج» شده‌اید، تأمل کنید که آیا شما از شاکران و حامدان پروردگار هستید یا خیر؛ چون خداوند کسی را که دچار استدراج کرده باشد، از شکر و حمد محروم می‌کند!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۴ ، ۰۷:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «إِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ لَیَشْرَبُ الشَّرْبَةَ مِنَ الْمَاءِ فَیُوجِبُ اللَّهُ لَهُ بِهَا الْجَنَّةَ.» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّهُ لَیَأْخُذُ الْإِنَاءَ فَیَضَعُهُ عَلَى فِیهِ فَیُسَمِّی ثُمَّ یَشْرَبُ فَیُنَحِّیهِ وَ هُوَ یَشْتَهِیهِ فَیَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ یَعُودُ فَیَشْرَبُ ثُمَّ یُنَحِّیهِ فَیَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ یَعُودُ فَیَشْرَبُ ثُمَّ یُنَحِّیهِ فَیَحْمَدُ اللَّهَ فَیُوجِبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا لَهُ الْجَنَّةَ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که مردی از میان شما مقداری آب می‌نوشد و خداوند به‌خاطر نوشیدن آن آب بهشت را برایش واجب می‌کند!»

سپس حضرت [در توضیح] فرمودند:

«آن مرد، ظرف آب را برمی‌دارد و بر دهانش قرار می‌دهد، آن‌گاه خداوند را [با بسم‌الله…] نام می‌برد.

سپس (کمی از آن آب) می‌نوشد و ظرف آب را از دهانش برمی‌دارد، درحالی‌که هنوز اشتها دارد، آن‌گاه خداوند را حمد می‌کند.

سپس ظرف را (به دهانش) برمی‌گرداند و (کمی) می‌نوشد. سپس برمی‌دارد، آن‌گاه خداوند را حمد می‌کند.

سپس (به دهان) برمی‌گرداند و می‌نوشد. آن‌گاه خداوند را حمد می‌کند.

پس خداوند (عزّوجلّ) به‌خاطر این کارش، بهشت را برایش واجب می‌کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ: لَمَّا قُبِضَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَمَرَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالسِّرَاجِ فِی اَلْبَیْتِ اَلَّذِی کَانَ یَسْکُنُهُ حَتَّى قُبِضَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ثُمَّ أَمَرَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِمِثْلِ ذَلِکَ فِی بَیْتِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ حَتَّى خَرَجَ بِهِ إِلَى اَلْعِرَاقِ ثُمَّ لاَ أَدْرِی مَا کَانَ.

 الکافی، ج۳، ص۲۵۱

 

از جمعی از اصحاب نقل شده است:

زمانی که امام باقر (علیه‌السلام) از دنیا رفتند، امام صادق (علیه‌السلام) دستور دادند در خانه‌ای که ایشان (امام باقر) ساکن بودند، چراغی روشن کنند.

(روشن نگه داشتن چراغ ادامه داشت) تا زمانی که امام صادق (علیه‌السلام) از دنیا رفتند.

بعد از امام صادق، امام کاظم نیز دستور دادند در خانه‌ی امام صادق (علیهماالسلام) چنین کنند (چراغی روشن نگه دارند.)

(این دستور استمرار داشت) تا زمانی که امام کاظم (علیه‌السلام) را (از مدینه) به عراق منتقل کردند. بعد از آن نمی‌دانم چه شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مُیَسِّرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«شُکْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«شکر نعمت، پرهیز از محرّمات است

و تمام شکر، این سخن انسان است: «الحمد لله ربّ العالمین».»

 

 

 

…عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی اَلْحَسَنِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«مَنْ أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُکْرَهَا.»

 الکافی، ج۲، ص۹۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس خداوند به او نعمتی دهد و آن نعمت را با قلبش بشناسد، شکر آن را به‌جا آورده است.»

 

 

 

…عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: خَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنَ الْمَسْجِدِ وَ قَدْ ضَاعَتْ دَابَّتُهُ فَقَالَ: «لَئِنْ رَدَّهَا اللَّهُ عَلَیَّ لَأَشْکُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکْرِهِ.» قَالَ: فَمَا لَبِثَ أَنْ أُتِیَ بِهَا فَقَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ قُلْتَ لَأَشْکُرَنَّ اللَّهَ حَقَّ شُکْرِهِ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «أَ لَمْ تَسْمَعْنِی قُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ؟»

 الکافی، ج۲، ص۹۷

 

از حمّاد بن عثمان نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) از مسجد خارج شدند و (دیدند) مَرکَبشان نیست.

پس فرمودند:

«اگر خداوند آن را به من برگرداند، قطعاً خدا را شکر خواهم کرد؛ آن‌طور که حق شکرش است.»

حماد گوید:

مدتی نگذشت که آن چهارپا [پیدا شد و آن] را برایشان آوردند.

حضرت فرمودند:

«الحمد لله»

شخصی به ایشان عرض کرد:

فدایتان شوم، مگر نفرمودید خدا را آن‌طور که حق شکرش است، شکر خواهم کرد؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«مگر نشنیدی که گفتم «الحمد لله»؟»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در مجموع می‌توان گفت: «شکر نعمت» در سه مرتبه است:

- شکر قلبی؛ این‌که انسان با قلبش آن نعمت را بشناسد.

- شکر زبانی؛ این‌که انسان به‌زبان خداوند را حمد گوید.

- شکر عملی؛ این‌که انسان از محرّمات پرهیز کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِسْحَاقَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ: «اشْکُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَیْکَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَکَرَکَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُکِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا کُفِرَتْ الشُّکْرُ زِیَادَةٌ فِی النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِیَرِ.»»

 الکافی، ج۲، ص۹۴

 

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:

«در تورات نوشته شده است:

«سپاس‌گزار (شاکرِ) کسی باش که به تو نعمت داده و به کسی که از تو سپاس‌گزاری می‌کند، نعمت ببخش (انعام کن!)؛

زیرا نعمت‌ها از بین نمی‌روند، اگر شکر شوند و باقی نمی‌مانند، اگر کفران شوند.

شکر موجب زیاد شدن نعمت‌ها و در امان بودن از دیگران است.»»

 

 

 

…عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا سَمِعَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ ظَاهِراً بِلِسَانِهِ فَتَمَّ کَلَامُهُ حَتَّى یُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزِیدِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هر نعمتی که خداوند به بنده‌ای دهد، که آن بنده آن نعمت را با دلش بشناسد و در ظاهر با زبانش خداوند را حمد گوید، وقتی کلامش (حمد زبانی) تمام شود، برایش (از جانب خداوند) دستور می‌رسد به زیاد شدنِ (نعمت.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«دَخَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا هُوَ بِرَجُلٍ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ کَئِیبٍ حَزِینٍ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: «مَا لَکَ؟» قَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أُصِبْتُ بِأَبِی [وَ أُمِّی‏] وَ أَخِی وَ أَخْشَى أَنْ أَکُونَ قَدْ وَجِلْتُ. فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: «عَلَیْکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الصَّبْرِ تَقْدَمْ عَلَیْهِ غَداً وَ الصَّبْرُ فِی الْأُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا فَارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ وَ إِذَا فَارَقَ الصَّبْرُ الْأُمُورَ فَسَدَتِ الْأُمُورُ.»»

 الکافی، ج۲، ص۹۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وارد مسجد شدند و مردی را جلوی درِ مسجدِ [کوفه] دیدند که غمگین و اندوهگین بود.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«تو را چه شده است؟»

عرض کرد:

ای امیر مؤمنان! دچار مصیبت (مرگِ) پدر [و مادر] و برادر شده‌ام و می‌ترسم (از شدت این مصیبت‌ها) دق کنم.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«بر تو باد؛ تقوای خداوند و صبر، که فردا(ی قیامت) آن را پیش فرستی.

صبر در امور زندگی به‌منزله سر است برای بدن؛ هرگاه سر جدا شود، جسد فاسد می‌شود و (چنین است که) هرگاه صبر در امور زندگی از بین برود، آن امور دچار فساد می‌شوند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ فُضَیْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ.»

 الکافی، ج۲، ص۸۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«صبر نسبت به ایمان، مانند سر است نسبت به بدن؛

همان‌طور که وقتی سر (از بین) برود، بدن هم (از بین) می‌رود، وقتی صبر برود، ایمان هم می‌رود.»

 

 

 

…عَنْ أَبِی سَیَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ فِی قَبْرِهِ کَانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ یَمِینِهِ وَ الزَّکَاةُ عَنْ یَسَارِهِ وَ الْبِرُّ مُطِلٌّ عَلَیْهِ وَ یَتَنَحَّى الصَّبْرُ نَاحِیَةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ الْمَلَکَانِ اللَّذَانِ یَلِیَانِ مُسَاءَلَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْبِرِّ دُونَکُمْ صَاحِبَکُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«وقتی مؤمن وارد قبر خودش می‌شود، نماز در سمت راستش، زکات در سمت چپش، نیکی (بِرّ) بالای سرش و صبر در سمتی (دیگر) است.

وقتی آن دو فرشته که برای پرسیدن سؤالاتش می‌آیند، وارد قبر شوند، صبر به نماز و زکات و نیکی می‌گوید: مراقبِ دوست خود (مؤمنی که از دنیا رفته) باشید و اگر نتوانستید از او مراقبت کنید، من مراقبش خواهم بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ:

«مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِکَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِکَ الثَّوَابِ أُوتِیَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنِ الْحَدِیثُ کَمَا بَلَغَهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۸۷

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس پاداشی از جانب خداوند برای یک عملی به [گوش] او برسد و برای رسیدن به آن پاداش، آن عمل را انجام دهد، ثوابش به او داده خواهد شد، هرچند آن حدیث (در واقع) چنان که به او رسیده است، نبوده باشد.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] یعنی حتی اگر (۱) آن ثواب برای آن عمل ذکر نشده باشد یا کم‌تر یا بیش‌تر بوده باشد (۲) یا شیوه انجام آن عملِ مستحقِ پاداش، به‌نحو دیگری ذکر شده باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۸:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

گاهی ما حرفی می‌زنیم و ادعایی می‌کنیم، ولی به آن عمل نمی‌کنیم.

گاهی عمل هم می‌کنیم، اما نیتمان خالصانه نیست؛ بلکه مثلاً ریاکارانه است.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای پذیرفته شدن این حرف و عمل، علاوه بر نیت خالصانه، شرط دیگری نیز ذکر فرموده‌اند.

ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

…عَنْ أَبِی عُثْمَانَ اَلْعَبْدِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«لاَ قَوْلَ إِلاَّ بِعَمَلٍ وَ لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ إِلاَّ بِنِیَّةٍ وَ لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ وَ لاَ نِیَّةَ إِلاَّ بِإِصَابَةِ اَلسُّنَّةِ.»

 الکافی، ج۱، ص۷۰

 

از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

- «هیچ حرفی (نزد خداوند، پذیرفته) نیست، مگر به‌واسطه عمل (به آن)،

- هیچ حرف و عملی (پذیرفته) نیست، مگر به‌واسطه نیّت (خالصانه)

- و هیچ حرف و عمل و نیتی (پذیرفته) نیست، مگر این‌که با سنّتِ (من) منطبق باشد.»

 

 

در منبعی دیگر، در ادامه این فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، این جمله نیز اضافه شده است:

«…وَ مَنْ تَمَسَّکَ بِسُنَّتِی عِنْدَ اِخْتِلاَفِ أُمَّتِی کَانَ لَهُ أَجْرُ مِائَةِ شَهِیدٍ.»

 المقنعة، ج۱، ص۳۰۱

 

«…و کسی که هنگام (بروز) اختلاف در امّت من، به سنتِ من تمسّک جوید، اجر صد شهید برای او خواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، انسان حتی اگر با نیت خالصانه، عمل نیکی را انجام دهد، اما عملش مخالف آموزه‌های دینی و سنت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) باشد، آن عمل مورد قبول خداوند (عزّوجلّ) نخواهد بود.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۶:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «یَا عَلِیُّ إِنَّ هَذَا الدِّینَ مَتِینٌ فَأَوْغِلْ فِیهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُبَغِّضْ إِلَى نَفْسِکَ عِبَادَةَ رَبِّکَ فَإِنَّ الْمُنْبَتَّ یَعْنِی الْمُفْرِطَ لَا ظَهْراً أَبْقَى وَ لَا أَرْضاً قَطَعَ فَاعْمَلْ عَمَلَ مَنْ یَرْجُو أَنْ یَمُوتَ هَرِماً وَ احْذَرْ حَذَرَ مَنْ یَتَخَوَّفُ أَنْ یَمُوتَ غَداً.»

 الکافی، ج۲، ص۸۷

 

از امام صادق نقل شده است که رسول خدا به امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهم) فرمودند:

«ای علی! به‌راستی که این دین محکم و استوار است؛ پس در آن به نرمی و ملایمت پیش برو و عبادت پروردگارت را برای نفْست ناپسند و منفور نکن!

زیرا کسی که بر پشت مَرکبش زیاد بار بزند - یعنی کسی که افراط ورزد، - نه کمری (برای مرکبش) باقی می‌گذارد و نه راه را طی می‌کند (و به مقصد می‌رسد.)

پس، مانند کسی که امید دارد در سال‌خوردگی می‌میرد، عمل (عبادت) کن![۱]

و مانند کسی که نگران است فردا می‌میرد، احتیاط[۲] کن!»[۳]

 

 

 

…عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَا تُکَرِّهُوا إِلَى أَنْفُسِکُمُ الْعِبَادَةَ.»

 الکافی، ج۲، ص۸۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عبادت را برای نفْس‌هایتان به چیزی مکروه و ناپسند تبدیل نکنید.»

 

 

 

…عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً فَعَمِلَ عَمَلًا قَلِیلًا جَزَاهُ بِالْقَلِیلِ الْکَثِیرَ وَ لَمْ یَتَعَاظَمْهُ أَنْ یَجْزِیَ بِالْقَلِیلِ الْکَثِیرَ لَهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۸۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) هرگاه بنده‌ای را دوست بدارد، اگر آن بنده عملِ کمی هم انجام دهد، در ازای آن عملِ کم، پاداش زیاد می‌دهد و این‌که در ازای عملِ کم به او زیاد پاداش می‌دهد، هرگز بر خداوند سنگین نخواهد بود.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] چنین کسی احساس می‌کند فرصت کافی برای عبادت دارد. بنابراین در انجام عبادات دچار اضطراب و عجله و دست‌پاچگی و افراط و زیاده‌روی نمی‌شود و در انجام عبادات به‌میانه رفتار می‌کند.

[۲] در متن اصلی، از واژه «حَذَر» استفاده شده که در کتب لغت چنین معنا شده: احتراز از چیز ترسناک، احتیاط، هوش‌یاری، حالت آمادگی برای دفع ضرری که در کمین است.

[۳] چنین کسی بی‌خیال نخواهد بود که حالا حالاها فرصت هست. بنابراین در انجام واجبات و ترک محرمات و توبه و ایفای حق‌الله و جبران حق‌الناس، دچار تفریط و کوتاهی و تسویف و امروزفردا کردن نمی‌شود.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

از مجموع احادیث مرتبط که پیش‌تر نیز ذکر شده است، می‌توان چنین جمع‌بندی کرد که:

- در انجام اعمالِ واجب، هیچ رخصتی نیست و کوتاهی در آن‌ها جایز نیست. (هرچند عبادات واجب نیز باید با تأنّی و طمأنینه و آرامش ادا شوند تا ثمربخش نیز باشند.)

- اما در خصوص انجام اعمال مستحب، باید در مواقعی اقدام کرد که نفْس نشاط دارد. عبادات مستحب را نباید بر نفْس تحمیل کرد؛ زیرا علاوه بر این‌که مفیدِ فایده نیست و غرض از انجام عبادت را تأمین نمی‌کند، موجب نفرت از عبادت نیز می‌شود. (البته انسان می‌تواند با تمهیدات و مقدمه‌چینی‌هایی، نشاط عبادی را در خود ایجاد کند.)

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

- «توصیه عبادی امام باقر به فرزند نوجوانشان»

- «مواد لازم برای بی‌دین کردن مردم!»

- «توجه! باید از هرکس به قدر مرتبه‌ی ایمانش توقع داشت»

- «نفست را این‌گونه گول بزن؛ راحت‌گیری در مستحبات، سخت‌گیری در واجبات»

- «انجام مستحبات، تا زمانی که خللی به واجبات وارد نکنند»

- «در دوره آماده‌سازی فرزندان برای نماز، سخت‌گیر نباشید»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۶:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«أَشْکُو إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی وَ تَقَلْقُلِی بَیْنَ أَهْلِ اَلْمَدِینَةِ حَتَّى تَقْدَمُوا وَ أَرَاکُمْ وَ آنَسَ بِکُمْ فَلَیْتَ هَذِهِ اَلطَّاغِیَةَ أَذِنَ لِی فَأَتَّخِذَ قَصْراً فِی اَلطَّائِفِ فَسَکَنْتُهُ وَ أَسْکَنْتُکُمْ مَعِیَ وَ أَضْمَنَ لَهُ أَنْ لاَ یَجِیءَ مِنْ نَاحِیَتِنَا مَکْرُوهٌ أَبَداً.»

 الکافی، ج۸، ص۲۱۵

 

از عنبسة بن مُصعب نقل شده است:

شنیدم که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«به درگاه خداوند (عزّوجلّ) شکایت می‌برم از تنهایی و ناآرامی‌ام در میان اهل مدینه.[۱]

[این تنهایی و ناآرامی ادامه دارد،] تا زمانی که شما (شیعیان، به مدینه) بیایید و به‌واسطه (حضورِ) شما آرام بگیرم.[۲]

کاش این طاغوت[۳] به من اجازه می‌داد تا کاخی در طائف[۴] اختیار کنم، آن‌جا ساکن شوم و شما را نیز به‌همراه خود ساکن گردانم.

در مقابل، به او (خلیفه عباسی) ضمانت می‌دادم که هرگز از جانب ما (شیعیان) امر ناخوشایندی به [حکومتِ] او نخواهد رسید.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] توضیح آن‌که: هرچند شهر مدینه پایگاه رسول خدا و اهل‌بیت ایشان (صلوات‌الله‌علیهم) بوده است، اما عمده‌ی مردمان این شهر با حضرات هم‌راه نبودند و شیعیان عمدةً در کوفه ساکن بوده‌اند.

[۲] معمولاً اصحاب (که عمدةً در کوفه ساکن بودند) به بهانه حج و عمره به حجاز سفر می‌کردند و مدتی خدمت اهل‌بیت (که در مدینه ساکن بودند) می‌رسیدند و حوائج دینی، علمی و معیشتیِ خود را برطرف می‌ساختند.

[۳] مقصود، خلیفه‌ی وقت عباسی است و احتمالاً منصور دوانیقی مراد است.

[۴] شهری در ۹۰ کیلومتری جنوب شرقی مکه

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

- «چرا اهل‌بیت «غریب»اند؟»

- «سال‌های غربت امام سجاد، پس از واقعه عاشورا»

- «غربتِ عجیبِ امام سجاد علیه‌السلام»

- «روزی که فقط یک مؤمن روی کره زمین بود»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۸:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: کَانَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا أَعْتَمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اَللَّیْلِ شَطْرُهُ أَخَذَ جِرَاباً فِیهِ خُبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ اَلدَّرَاهِمُ فَحَمَلَهُ عَلَى عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ بِهِ إِلَى أَهْلِ اَلْحَاجَةِ مِنْ أَهْلِ اَلْمَدِینَةِ فَقَسَمَهُ فِیهِمْ وَ لاَ یَعْرِفُونَهُ فَلَمَّا مَضَى أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَدُوا ذَلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کَانَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ.

 الکافی، ج۴، ص۸

 

از هشام بن سالم نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام)، هنگامی که هوا تاریک می‌شد و نیمی از شب می‌گذشت، کیسه‌ای که در آن نان و گوشت و درهم (پول) بود، برمی‌داشتند و بر گردن خود می‌آویختند.

بعد، با آن سراغ نیازمندان اهل مدینه می‌رفتند و بدون این‌که ایشان را بشناسند، آن (غذاها و پول‌ها) را میانشان تقسیم می‌کردند.

زمانی که امام صادق (علیه‌السلام) از دنیا رفتند، این کمک‌ها قطع شد و نیازمندان فهمیدند که او (که نیمه‌شب به کمکشان می‌آمد) امام صادق (علیه‌السلام) بوده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۷:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِیرَ لَیَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی حَتَّى أَفْعَلَ کَذَا وَ کَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَیْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِیَّةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا یَکْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ.»

 الکافی، ج۲، ص۸۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که بنده‌ی مؤمنِ فقیر می‌گوید: پروردگارا! به من روزی بده تا فلان کار خوب و فلان کار خیر را انجام دهم.

اگر خداوند (عزّوجلّ) بداند که این دعای او با نیتی صادقانه است، برایش همان اجری را می‌نویسد که اگر آن‌کار را انجام داده بود، می‌نوشت.

به‌راستی که خداوند وسعت‌دهنده و کریم است.»

 

 

 

مطلب مرتبط:

«عمل محدود و پاداش و عذاب نامحدود؟!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۴ ، ۰۷:۳۶
ابوالفضل رهبر