کاسبی که «غِشّ در معامله» کند،...
همانطور که در مطلب پیشین اشاره شد، «غِش در معامله» این است که فروشنده خریدار را به نحوی فریب دهد؛ مثل اینکه کالایش را بهتر از آنچه هست، نمایش دهد یا کالای بدلی یا قلابی را جای کالای اصل جا بزند یا چیزی ناخالص را به جای چیزی خالص به خریدار بفروشد...
...عَنْ عُبَیْسِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ یَبِیعُ اَلدَّقِیقَ فَقَالَ: «إِیَّاکَ وَ اَلْغِشَّ فَإِنَّ مَنْ غَشَّ غُشَّ فِی مَالِهِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مَالٌ غُشَّ فِی أَهْلِهِ.»
الکافی، ج۵، ص۱۶۰
نقل شده است: مردی که آرد میفروخت، نزد امام صادق (علیهالسلام) رفت.
حضرت به او فرمودند:
«بر حذر باش از غشّ [در معاملاتت]؛ زیرا کسی که غشّ کند، در مالش غش میشود[۱] و اگر مالی نداشته باشد، در خانوادهاش غش صورت میگیرد.[۲]»
...عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَکَمِ قَالَ: کُنْتُ أَبِیعُ اَلسَّابِرِیَّ فِی اَلظِّلاَلِ فَمَرَّ بِی أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِی: «یَا هِشَامُ إِنَّ اَلْبَیْعَ فِی اَلظِّلِّ غِشٌّ وَ إِنَّ اَلْغِشَّ لاَ یَحِلُّ.»
الکافی، ج۵، ص۱۶۰
از هشام بن حکم نقل شده است: من کالاهای سابری[۳] را در سایه میفروختم. امام کاظم (علیهالسلام) از کنار من عبور میکردند.
به من فرمودند:
«ای هشام! فروختنِ (کالا) در سایه، غشّ است و بهراستی که غشّ (در معامله) حلال نیست.[۴]»
...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِرَجُلٍ یَبِیعُ اَلتَّمْرَ: «یَا فُلاَنُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ لَیْسَ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ مَنْ غَشَّهُمْ.»»
الکافی، ج۵، ص۱۶۰
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به مردی که خرما میفروخت، فرمودند:
«فلانی! مگر نمیدانی کسی که با مسلمانان غشّ کند، از آنها نیست؟![۵]»»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] شاید مقصود این باشد که در مالش عیب و ایراد و ناخالصیهای ناآشکاری ایجاد میشود که متوجه آن نمیشود و در نهایت دچار ضرر میگردد.
[۲] شاید مقصود این باشد که در خانوادهاش عیب و ایراد و کجرویهایی ایجاد میشود که متوجه آن نمیشود و بعدها میفهمد که آنطور که فکر میکرده خانوادهی سالم و بی عیب و نقصی ندارد.
[۳] گویا سابر، عربیشدهی شاپور و شهری در ولایت فارس بوده است. فارس نیز منطقهای وسیع بوده و شامل استانهای فارس، بوشهر، هرمزگان، کهگیلویهوبویراحمد، یزد و بخشی از خوزستان کنونی میشده است.
[۴] مقصود این است که فروش کالا در جایی که تاریک است و مشتری نمیتواند آن را بهدرستی ببیند، ورانداز کند، محاسن و معایبش را تشخیص دهد و در نهایت با آگاهی از ویژگیهایش آن را بخرد، جایز نیست.
[۵] یعنی کسی که به مسلمانان خیانت کند و آنها را بفریبد، دیگر از مسلمانان محسوب نمیشود (مگر اینکه جبران کند و بازگردد.)