سلامت والدین؛ پشتوانه سلامت فرزندان و نوهها!
...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:
«إِنَّ اللَّهَ لَیُصْلِحُ بِصَلَاحِ الرَّجُلِ الْمُؤْمِنِ وُلْدَهُ وَ وُلْدَ وُلْدِهِ وَ یَحْفَظُهُ فِی دُوَیْرَتِهِ وَ دُوَیْرَاتٍ حَوْلَهُ فَلَا یَزَالُونَ فِی حِفْظِ اللَّهِ لِکَرَامَتِهِ عَلَى اللَّهِ.» ثُمَّ ذَکَرَ الْغُلَامَیْنِ فَقَالَ: ««وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ شَکَرَ صَلَاحَ أَبَوَیْهِمَا لَهُمَا.»
تفسیرالعیاشی، ج۲، ص۳۳۷
از اسحاق بن عمّار نقل شده است:
شنیدم که امام صادق (علیهالسلام) میفرمودند:
«بهراستی که خداوند، بهخاطر سلامتِ مرد مؤمن (از فساد)، قطعاً فرزندانش را و فرزندانِ فرزندانش را اصلاح میکند و او را در میان همسایگانش و هممحلهایهایش محفوظ میدارد.
پس آنان (فرزندان و نوهها)، بهخاطر احترامی که آن مؤمن نزد خداوند دارد، همواره در (کنفِ) حفاظت خداوند قرار دارند.»
سپس حضرت ماجرای آن دو پسربچه [که حضرت خضر و حضرت موسی (علیهماالسلام) دیوارشان را بازسازی کردند تا گنجی که پدر مؤمنشان برای آیندهشان مخفی کرده بود، محفوظ بماند] را یادآوری کردند و آنگاه فرمودند:
««وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً» [کهف:۸۲]؛ «پدرِ آندو (پسربچه)، صالح (سالم از فساد) بود.»
آیا توجه نکردهای که خداوند صلاح (سلامتِ) پدر آندو را شکر گزارد[۱] و برای فرزندانش جبران نمود؟»[۲]
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] پیشتر در مطلبی ذکر شده بود که یکی از صفاتی که برای خداوند (عزّوجلّ) ذکر شده است، «شاکر» است و شاکر بودنِ خداوند به این معناست که او نیکیِ بندهاش را بیاثر نمیگذارد و ضایع نمیکند؛ در جای مناسب و به شکل صحیحی به کار میگیرد و برای او جبران میکند.
«قابل توجه تشنگانِ «ممبر» و «فالوور»! و نیز «منبری»هایی که در مجالس زیرِ چندهزار نفر سخنرانی نمیکنند!»
در این ماجرا نیز خداوند نیکیهای پدر آن دو پسربچه را شکر گزارده و پس از مرگش این نیکی را با نیکیای به فرزندانش جبران فرموده است.
[۲] پدران و مادران دغدغهمند، تمام تلاش خود را برای صلاح و سلامت فرزندانشان به کار میگیرند، اما بههرحال قصورات و تقصیراتی نیز در این امر دارند. همچنین آنان در همه زمانها و همه مکانها، کنار فرزندانشان نیستند و توان مراقبت دائمی نسبت به آنان را ندارند.
اما خداوندِ دائمِ حاضرِ ناظرِ عالمِ راحمِ شاکرِ...، همواره با خلقش است، بر آنان تسلط دارد و امورشان را تدبیر میفرماید.
بنابراین خوب است با پروردگار خود عهد ببندیم؛ که اگر ما در تربیت فرزندانمان کوتاهیها و اشتباهاتی داریم، اگر آنان در محیط سالمی رشد نمیکنند، اگر هجمه شیاطین جنی و انسی بر آنها سنگین است، اگر در بسیاری ساعات و حالات از آنان غائبیم، اگر روزی رسید که از این دنیا کوچ کردیم و دیگر کنار آنها نبودیم، اگر...
با پروردگارمان عهد ببندیم که پروردگارا! ما به سوی تو بازمیگردیم و تسلیم تو میشویم؛ سعی میکنیم از هوسها و وسوسهها چشم بپوشیم و از آلودگیها و گناهها دوری کنیم. در عوض، تو نیز قصورها و تقصیرهای ما را جبران کن، جای خالی ما را پر کن و همیشه و همهجا، حافظ فرزندان و نسلمان در برابر وسوسهها، هجمهها، آسیبها و نابودیها باش.
و همواره دعایمان این باشد که:
«رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلىٰ وٰالِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صٰالِحاً تَرْضٰاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ» [الأحقاف:۱۵]
«پروردگارا! چنین برایم مقدّر فرما که شکرگزار نعمتی که بر من و والدینم ارزانی داشتی، باشم و اعمال صالحی که تو میپسندی را انجام دهم و برای من، نسلم را صالح گردان. من به سوی تو بازگشتم و من از تسلیمانِ محضِ (دستوراتِ تو) هستم.»