دیدگاه و برخوردمان در خصوص شیعیان گناهکار چهگونه باید باشد؟
…عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ اَلسَّعَادَةَ وَ اَلشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اَللَّهُ سَعِیداً لَمْ یُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ یُبْغِضْهُ وَ إِنْ کَانَ شَقِیّاً لَمْ یُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا یَصِیرُ إِلَیْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اَللَّهُ شَیْئاً لَمْ یُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَیْئاً لَمْ یُحِبَّهُ أَبَداً.»
الکافی، ج۱، ص۱۵۲
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«بهراستی که خداوند پیش از آنکه مخلوقاتش را بیافریند، سعادت و شقاوت را آفرید؛
پس کسی که خداوند او را سعادتمند آفریده، تا ابد از او بدش نخواهد آمد. اگر عمل بدی انجام دهد نیز از عملش بدش میآید، نه از خودش.
و کسی که او را شقاوتمند آفریده، تا ابد او را دوست نخواهد داشت. اگر عمل خوبی انجام دهد نیز عملش را دوست خواهد داشت و - بهخاطر سرنوشتی که به سویش میرود - از او بدش میآید.
پس اگر خداوند چیزی را دوست بدارد، تا ابد از آن بدش نخواهد آمد و اگر از چیزی بدش بیاید، تا ابد آن را دوست نخواهد داشت.»
بر اساس قاعدهای که امام صادق فرمودهاند، فهم حدیث زیر از امام کاظم (علیهماالسلام) آسانتر میشود…
زیْدٌ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ مِنْ مَوَالِیکُمْ یَکُونُ عَارِفاً، یَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ یَرْتَکِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذَّنْبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَتَبَرَّءُوا مِنْهُ، أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَهُ.» قُلْتُ: فَیَسَعُنَا أَنْ نَقُولَ: فَاسِقٌ فَاجِرٌ؟ فَقَالَ: «لاَ؛ اَلْفَاسِقُ، اَلْفَاجِرُ، اَلْکَافِرُ: اَلْجَاحِدُ لَنَا، اَلنَّاصِبُ لِأَوْلِیَائِنَا أَبَى اَللَّهُ أَنْ یَکُونَ وَلِیُّنَا فَاسِقاً فَاجِراً وَ إِنْ عَمِلَ مَا عَمِلَ، وَ لَکِنَّکُمْ تَقُولُونَ: فَاسِقُ اَلْعَمَلِ، فَاجِرُ اَلْعَمَلِ، مُؤْمِنُ اَلنَّفْسِ، خَبِیثُ اَلْفِعْلِ، طَیِّبُ اَلرُّوحِ وَ اَلْبَدَنِ. وَ اَللَّهِ مَا یَخْرُجُ وَلِیُّنَا مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ وَ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَحْنُ عَنْهُ رَاضُونَ یَحْشُرُهُ اَللَّهُ - عَلَى مَا فِیهِ مِنَ اَلذُّنُوبِ - مُبْیَضّاً وَجْهُهُ، مَسْتُورَةً عَوْرَتُهُ، آمِنَةً رَوْعَتُهُ، لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِ وَ لاَ حُزْنٌ، وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لاَ یَخْرُجُ مِنَ اَلدُّنْیَا حَتَّى یُصَفَّى مِنَ اَلذُّنُوبِ إِمَّا بِمُصِیبَةٍ فِی مَالٍ، أَوْ نَفْسٍ، أَوْ وَلَدٍ، أَوْ مَرَضٍ، وَ أَدْنَى مَا یُصَفَّى بِهِ وَلِیُّنَا أَنْ یُرِیَهُ اَللَّهُ رُؤْیَا مَهُولَةً، فَیُصْبِحَ حَزِیناً لِمَا رَأَى، فَیَکُونَ ذَلِکَ کَفَّارَةً لَهُ، أَوْ خَوْفاً یَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَهْلِ دَوْلَةِ اَلْبَاطِلِ، أَوْ یُشَدَّدَ عَلَیْهِ عِنْدَ اَلْمَوْتِ، فَیَلْقَى اَللَّهَ طَاهِراً مِنَ اَلذُّنُوبِ، آمِناً رَوْعَتُهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، ثُمَّ یَکُونُ أَمَامَهُ أَحَدُ اَلْأَمْرَیْنِ: رَحْمَةُ اَللَّهِ اَلْوَاسِعَةُ اَلَّتِی هِیَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ جَمِیعاً، وَ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمَا، إِنْ أَخْطَأَتْهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ أَدْرَکَتْهُ شَفَاعَةُ نَبِیِّهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمَا، فَعِنْدَهَا تُصِیبُهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ اَلْوَاسِعَةُ.»
الأصولالستةعشر، ج۱، ص۲۰۰
از زید نُرسی (یا زید شحّام) نقل شده است:
به امام کاظم (علیهالسلام) عرض کردم:
مردی از شیعیان شما که (شما را به امامت) میشناسد، شراب میخورد و مرتکب گناهان مُهلکی میشود. آیا ما از او برائت (دوری) بجوییم؟
حضرت فرمودند:
«از عملش برائت بجویید، نه از خودش. او را دوست بدارید، ولی از عملش بدتان بیاید.»
عرض کردم:
آیا اجازه داریم او را فاسق و فاجر بنامیم؟
حضرت فرمودند:
«خیر. فاسق و فاجر، کافری است که حق ما را نادیده میگیرد و با شیعیان ما دشمنی میکند. خداوند پرهیز دارد از اینکه شیعهی ما فاسق و فاجر باشد، هرچند آن اعمالِ (زشت) را انجام دهد.
شما [بهجای اینکه به خودش بگویید فاسق و فاجر،] در مورد چنینکسی بگویید: عملش فسق است و عملش فجور است، ولی خودش مؤمن است. [بگویید:] کارش پست و پلید است، روح و جسمش پاک است.
به خدا قسم، شیعهی ما از دنیا نمیرود، مگر اینکه خداوند و رسولش و ما (اهلبیت) از او خشنود خواهیم بود. خداوند او را - هرچند در این گناهان باشد، - در حالی محشور میکند که چهرهاش درخشان باشد، زشتیاش پوشیده باشد، هیچ هراسی در دلش نباشد و هیچ ترسی و هیچ غمی نداشته باشد.
دلیلش این است که او پیش از آنکه از دنیا برود، حتماً از گناهانش پاک خواهد شد؛ با مصیبتی که یا به مالش یا به جانش یا به فرزندش وارد خواهد شد. یا با بیماریای.
و بعید نیست شیعهی ما بهواسطهی خواب وحشتناکی که میبیند و غمگین از آنچه دیده است بیدار میشود، پاک شود. همین خواب کفارهی گناهانش خواهد بود.
و یا بهواسطه ترسی که از جانب حکومت باطل بر او وارد میشود، یا بهخاطر سختیای که هنگام مرگ به آن دچار میشود[، از گناهانش پاک میشود.]
پس او خداوند را در حالی ملاقات میکند که از گناهانش پاک باشد و بهواسطهی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هیچ هراسی در دلش نخواهد بود.
بعد از آن هم در مقابلش دو چیز است؛ [یکی:] رحمت واسعهی خداوند که از گناهان تمام اهل زمین وسیعتر است و [دیگری:] شفاعت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمؤمنین (صلیاللهعلیهما).
اگر رحمت پروردگارش شامل حالش نشود، شفاعت پیامبر و امیرالمؤمنین (صلیاللهعلیهما) به او میرسد؛ که در اینصورت رحمت واسعه پروردگارش نیز شامل حالش خواهد شد.»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] اینکه «باید از «کارِ بد» بدمان بیاید، نه از «بدکار»»، فقط مربوط به شیعیان و مؤمنانِ بدکار و گنهکار است، و الا، تنفر داشتن، تبری جستن و لعن کردنِ کافران، مشرکان، منافقان و کسانی که وجودشان را بدی فراگرفته و نهتنها خود فاسد و ظالماند، بلکه فساد و ظلم را در زمین گسترش میدهند، لازم است.
پیشتر در پانوشت یکی از مطالب، نقلقولی از مرحوم آیتالله مصباح (رحمةاللهعلیه) ذکر شده بود که خواندنش خالیازلطف نیست:
- «قابل توجه «صلحکل»ها؛ عاقبت عابدی که هیچوقت حتی بهخاطر خدا خشمگین نشد»
[۲] هرچند تنها امیدمان، رحمت پروردگار رحیم (تبارکوتعالی) و کرم خاندان کرامت (صلواتاللهعلیهم) است، اما باید به شروطی که ما را مشمول این رحمت و کرامت و شفاعت میکند نیز توجه داشته باشیم.
در این خصوص، مطالب پیشین را ملاحظه بفرمایید:
- «شیعیان همگی در بهشتاند، اما...»
- «امام صادق در آخرین لحظات عمر، همه اقوامشان را جمع کردند که چه بگویند؟»
- چه طور با اهلبیت یکی شویم؟»