دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خواب» ثبت شده است

 

در مطلب پیشین عرض شد که: «قیلوله» خوابِ هنگام ظهر است. احتمال قوی‌تر این است که زمان آن، بعد از نماز ظهر تا اذان عصر است.

در این مطلب به یکی از فواید خوابیدن در این زمان اشاره شده است…

 

 

 

قالَ الصَّادِقُ ع:

«أَتَى أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ ذَکُوراً وَ إِنِّی صِرْتُ نَسِیّاً فَقَالَ: «أَ کُنْتَ تَقِیلُ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «وَ تَرَکْتَ ذَاکَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «عُدْ فَعَادَ فَرَجَعَ إِلَیْهِ ذِهْنُهُ.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«یک اعرابی (بادیه‌نشین) نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من قبلاً خوش‌حافظه بودم، اما حالا فراموش‌کار گشته‌ام.

پیامبر فرمودند:

«آیا قبلاً خواب قیلوله می‌کردی؟

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«و قیلوله را ترک کرده‌ای؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«(به همان رویه‌ی سابق) بازگرد!»

آن مرد (به رویه‌ی سابق) بازگشت و حافظه‌اش برگشت.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

قالَ الْبَاقِرُ ع:

«النَّوْمُ أَوَّلَ النَّهَارِ خُرْقٌ وَ الْقَائِلَةُ نِعْمَةٌ وَ النَّوْمُ بَعْدَ الْعَصْرِ حُمْقٌ وَ النَّوْمُ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ یَحْرِمُ الرِّزْقَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۲

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خوابِ اول روز[۱] بی‌عقلی است،

خوابِ قیلوله[۲] نعمت است،

خوابِ بعد از عصر[۳] حماقت است

و خوابِ میان دو عشاء[۴] از روزی محروم می‌سازد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود، خواب بین‌الطلوعین است؛ از طلوع فجر (هنگام اذان صبح) تا طلوع خورشید.

[۲] قیلوله، خوابِ هنگام ظهر است. در مورد این‌که زمانِ این خوابِ مفید و توصیه‌شده، قبل از نماز ظهر است یا بعد از نماز ظهر، اختلاف است. اما احتمال بیش‌تر این است که زمان آن، بعد از نماز ظهر تا اذان عصر است.

[۳] مقصود از عصر، آغاز وقت فضیلت نماز عصر یا اذان عصر است. این زمان به‌طور میانگین حدود سه ساعت و ربع بعد از اذان ظهر است (که البته در طول فصول سال متغیر است.)

[۴] مقصود، فاصله‌زمانی میان اول وقت نماز مغرب (اذان مغرب) تا اول وقت فضیلت نماز عشا (اذان عشاء) است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۳ ، ۰۷:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

به فاصله زمانی میان «طلوع فجر» (هنگام اذان صبح، بامداد، سپیده‌دم) تا «طلوع خورشید» (هنگام قضا شدن نماز صبح)، «بین‌الطلوعین» گفته می‌شود.

در مورد خوابیدن در این فاصله زمانی (که معمولاً برای کسانی که شب‌ها دیر می‌خوابند، بسی شیرین است!)، هشدارهایی داده شده است که به مواردی اشاره می‌گردد…

 

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ النَّوْمِ بَعْدَ الْغَدَاةِ فَقَالَ: «إِنَّ الرِّزْقَ یُبْسَطُ تِلْکَ السَّاعَةَ فَأَنَا أَکْرَهُ أَنْ یَنَامَ الرَّجُلُ تِلْکَ السَّاعَةَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۱

 

از محمد بن مسلم نقل شده است:

از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) در مورد خوابِ بعد از بامداد (هنگام اذان صبح) سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

«به‌راستی که روزی، در این ساعت گسترده می‌شود. بنابراین من خوشم نمی‌آید که مرد (انسان) در این ساعت بخوابد.»

 

 

 

قالَ الصَّادِقُ ع: «نَوْمَةُ الْغَدَاةِ مَشُومَةٌ تَطْرُدُ الرِّزْقَ وَ تُصَفِّرُ اللَّوْنَ وَ تُقَبِّحُهُ وَ تُغَیِّرُهُ وَ هُوَ نَوْمُ کُلِّ مَشْئُومٍ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقْسِمُ الْأَرْزَاقَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِیَّاکُمْ وَ تِلْکَ النَّوْمَةَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خوابِ بامداد (بین‌الطلوعین)، شوم و نامبارک است؛ روزی(ای که رو آورده) را پس می‌راند و چهره را زرد می‌کند و آن را زشت و دگرگون می‌سازد.

این خواب، خواب همه انسان‌های شوم و نامبارک است.

به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) روزی‌ها را بین طلوع فجر (اذان صبح) تا طلوع خورشید تقسیم می‌کند؛

پس بپرهیزید از این خواب!»

 

 

 

قالَ الرِّضَا ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» قَالَ: «الْمَلَائِکَةُ تُقَسِّمُ أَرْزَاقَ بَنِی آدَمَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَمَنْ یَنَامُ فِیمَا بَیْنَهُمَا یَنَامُ عَنْ رِزْقِهِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۴

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است که در مورد آیه شریفه «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»[ذاریات:۴]؛ «قسم به فرشتگانی که کارها را تقسیم می‌کنند»، فرمودند:

«فرشتگان روزی‌های فرزندان آدم (علیه‌السلام) را در میان طلوع فجر (اذان صبح) تا طلوع خورشید تقسیم می‌کنند؛ پس هرکس در فاصله‌ی بین این دو زمان بخوابد، از روزی‌اش خواب می‌ماند (محروم می‌شود.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۳ ، ۰۸:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ اَلسَّعَادَةَ وَ اَلشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اَللَّهُ سَعِیداً لَمْ یُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ یُبْغِضْهُ وَ إِنْ کَانَ شَقِیّاً لَمْ یُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا یَصِیرُ إِلَیْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اَللَّهُ شَیْئاً لَمْ یُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَیْئاً لَمْ یُحِبَّهُ أَبَداً.»

 الکافی، ج۱، ص۱۵۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند پیش از آن‌که مخلوقاتش را بیافریند، سعادت و شقاوت را آفرید؛

پس کسی که خداوند او را سعادتمند آفریده، تا ابد از او بدش نخواهد آمد. اگر عمل بدی انجام دهد نیز از عملش بدش می‌آید، نه از خودش.

و کسی که او را شقاوتمند آفریده، تا ابد او را دوست نخواهد داشت. اگر عمل خوبی انجام دهد نیز عملش را دوست خواهد داشت و - به‌خاطر سرنوشتی که به سویش می‌رود - از او بدش می‌آید.

پس اگر خداوند چیزی را دوست بدارد، تا ابد از آن بدش نخواهد آمد و اگر از چیزی بدش بیاید، تا ابد آن را دوست نخواهد داشت.»

 

 

بر اساس قاعده‌ای که امام صادق فرموده‌اند، فهم حدیث زیر از امام کاظم (علیهماالسلام) آسان‌تر می‌شود…

 

 

زیْدٌ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ مِنْ مَوَالِیکُمْ یَکُونُ عَارِفاً، یَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ یَرْتَکِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذَّنْبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَتَبَرَّءُوا مِنْهُ، أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَهُ.» قُلْتُ: فَیَسَعُنَا أَنْ نَقُولَ: فَاسِقٌ فَاجِرٌ؟ فَقَالَ: «لاَ؛ اَلْفَاسِقُ، اَلْفَاجِرُ، اَلْکَافِرُ: اَلْجَاحِدُ لَنَا، اَلنَّاصِبُ لِأَوْلِیَائِنَا أَبَى اَللَّهُ أَنْ یَکُونَ وَلِیُّنَا فَاسِقاً فَاجِراً وَ إِنْ عَمِلَ مَا عَمِلَ، وَ لَکِنَّکُمْ تَقُولُونَ: فَاسِقُ اَلْعَمَلِ، فَاجِرُ اَلْعَمَلِ، مُؤْمِنُ اَلنَّفْسِ، خَبِیثُ اَلْفِعْلِ، طَیِّبُ اَلرُّوحِ وَ اَلْبَدَنِ. وَ اَللَّهِ مَا یَخْرُجُ وَلِیُّنَا مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ وَ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَحْنُ عَنْهُ رَاضُونَ یَحْشُرُهُ اَللَّهُ - عَلَى مَا فِیهِ مِنَ اَلذُّنُوبِ - مُبْیَضّاً وَجْهُهُ، مَسْتُورَةً عَوْرَتُهُ، آمِنَةً رَوْعَتُهُ، لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِ وَ لاَ حُزْنٌ، وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لاَ یَخْرُجُ مِنَ اَلدُّنْیَا حَتَّى یُصَفَّى مِنَ اَلذُّنُوبِ إِمَّا بِمُصِیبَةٍ فِی مَالٍ، أَوْ نَفْسٍ، أَوْ وَلَدٍ، أَوْ مَرَضٍ، وَ أَدْنَى مَا یُصَفَّى بِهِ وَلِیُّنَا أَنْ یُرِیَهُ اَللَّهُ رُؤْیَا مَهُولَةً، فَیُصْبِحَ حَزِیناً لِمَا رَأَى، فَیَکُونَ ذَلِکَ کَفَّارَةً لَهُ، أَوْ خَوْفاً یَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَهْلِ دَوْلَةِ اَلْبَاطِلِ، أَوْ یُشَدَّدَ عَلَیْهِ عِنْدَ اَلْمَوْتِ، فَیَلْقَى اَللَّهَ طَاهِراً مِنَ اَلذُّنُوبِ، آمِناً رَوْعَتُهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، ثُمَّ یَکُونُ أَمَامَهُ أَحَدُ اَلْأَمْرَیْنِ: رَحْمَةُ اَللَّهِ اَلْوَاسِعَةُ اَلَّتِی هِیَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ جَمِیعاً، وَ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمَا، إِنْ أَخْطَأَتْهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ أَدْرَکَتْهُ شَفَاعَةُ نَبِیِّهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمَا، فَعِنْدَهَا تُصِیبُهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ اَلْوَاسِعَةُ.»

 الأصول‌الستةعشر، ج۱، ص۲۰۰

 

از زید نُرسی (یا زید شحّام) نقل شده است:

به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم:

مردی از شیعیان شما که (شما را به امامت) می‌شناسد، شراب می‌خورد و مرتکب گناهان مُهلکی می‌شود. آیا ما از او برائت (دوری) بجوییم؟

حضرت فرمودند:

«از عملش برائت بجویید، نه از خودش. او را دوست بدارید، ولی از عملش بدتان بیاید.»

عرض کردم:

آیا اجازه داریم او را فاسق و فاجر بنامیم؟

حضرت فرمودند:

«خیر. فاسق و فاجر، کافری است که حق ما را نادیده می‌گیرد و با شیعیان ما دشمنی می‌کند. خداوند پرهیز دارد از این‌که شیعه‌ی ما فاسق و فاجر باشد، هرچند آن اعمالِ (زشت) را انجام دهد.

شما [به‌جای این‌که به خودش بگویید فاسق و فاجر،] در مورد چنین‌کسی بگویید: عملش فسق است و عملش فجور است، ولی خودش مؤمن است. [بگویید:] کارش پست و پلید است، روح و جسمش پاک است.

به خدا قسم، شیعه‌ی ما از دنیا نمی‌رود، مگر این‌که خداوند و رسولش و ما (اهل‌بیت) از او خشنود خواهیم بود. خداوند او را - هرچند در این گناهان باشد، - در حالی محشور می‌کند که چهره‌اش درخشان باشد، زشتی‌اش پوشیده باشد، هیچ هراسی در دلش نباشد و هیچ ترسی و هیچ غمی نداشته باشد.

دلیلش این است که او پیش از آن‌که از دنیا برود، حتماً از گناهانش پاک خواهد شد؛ با مصیبتی که یا به مالش یا به جانش یا به فرزندش وارد خواهد شد. یا با بیماری‌ای.

و بعید نیست شیعه‌ی ما به‌واسطه‌ی خواب وحشتناکی که می‌بیند و غمگین از آن‌چه دیده است بیدار می‌شود، پاک شود. همین خواب کفاره‌ی گناهانش خواهد بود.

و یا به‌واسطه ترسی که از جانب حکومت باطل بر او وارد می‌شود، یا به‌خاطر سختی‌ای که هنگام مرگ به آن دچار می‌شود[، از گناهانش پاک می‌شود.]

پس او خداوند را در حالی ملاقات می‌کند که از گناهانش پاک باشد و به‌واسطه‌ی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هیچ هراسی در دلش نخواهد بود.

بعد از آن هم در مقابلش دو چیز است؛ [یکی:] رحمت واسعه‌ی خداوند که از گناهان تمام اهل زمین وسیع‌تر است و [دیگری:] شفاعت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (صلی‌الله‌علیهما).

اگر رحمت پروردگارش شامل حالش نشود، شفاعت پیامبر و امیرالمؤمنین (صلی‌الله‌علیهما) به او می‌رسد؛ که در این‌صورت رحمت واسعه پروردگارش نیز شامل حالش خواهد شد.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] این‌که «باید از «کارِ بد» بدمان بیاید، نه از «بدکار»»، فقط مربوط به شیعیان و مؤمنانِ بدکار و گنهکار است، و الا، تنفر داشتن، تبری جستن و لعن کردنِ کافران، مشرکان، منافقان و کسانی که وجودشان را بدی فراگرفته و نه‌تنها خود فاسد و ظالم‌اند، بلکه فساد و ظلم را در زمین گسترش می‌دهند، لازم است.

پیش‌تر در پانوشت یکی از مطالب، نقل‌قولی از مرحوم آیت‌الله مصباح (رحمةالله‌علیه) ذکر شده بود که خواندنش خالی‌ازلطف نیست:

- «قابل توجه «صلح‌کل»ها؛ عاقبت عابدی که هیچ‌وقت حتی به‌خاطر خدا خشمگین نشد»

[۲] هرچند تنها امیدمان، رحمت پروردگار رحیم (تبارک‌وتعالی) و کرم خاندان کرامت (صلوات‌الله‌علیهم) است، اما باید به شروطی که ما را مشمول این رحمت و کرامت و شفاعت می‌کند نیز توجه داشته باشیم.

در این خصوص، مطالب پیشین را ملاحظه بفرمایید:

- «شیعیان همگی در بهشت‌اند، اما...»

- «امام صادق در آخرین لحظات عمر، همه اقوامشان را جمع کردند که چه بگویند؟»

- چه طور با اهل‌بیت یکی شویم؟»

- ««شفاعت» به زبان ساده»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

عنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی‌طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ:

«أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَطْوِی فِرَاشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِی اَلْعَشْرِ اَلْأَوَاخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ کَانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَةَ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِینَ وَ کَانَ یَرُشُّ وُجُوهَ اَلنِّیَامِ بِالْمَاءِ فِی تِلْکَ اَللَّیْلَةِ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ لاَ تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ تِلْکَ اَللَّیْلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ اَلطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ اَلنَّهَارِ وَ تَقُولُ: «مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا.»»

 دعائم‌الإسلام، ج۱، ص۲۸۲

 

از امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) نقل شده است:

«به‌راستی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ده روز آخر ماه رمضان تشک خود را جمع می‌کردند و کمربندِ [همتِ]شان را [برای انجام عبادات] محکم می‌کردند. ایشان در شب بیست و سوم خانواده خود را بیدار می‌کردند و در این شب بر صورت کسانی که می‌خوابیدند، قطرات آب می‌پاشیدند.

حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نیز اجازه نمی‌داد هیچ‌یک از اعضای خانواده‌اش در این شب بخوابد. ایشان برای جلوگیری از خواب‌آلودگی خانواده، غذایشان را کم می‌کرد و از روز قبل آنان را برای این شب آماده می‌نمود و می‌فرمود: «کسی که از خیر (و برکت) این شب محروم شود، محرومِ حقیقی است.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

از مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی (رحمةالله‌علیه) سؤال شده است: «نقل شده که در شب قدر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) با آب پاشیدن به صورت امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) آن‌ها را بیدار نگه می‌داشتند. آیا ما هم باید سعی کنیم بچه‌ها را بیدار نگه داریم؟»

نکته‌ای که ایشان در پاسخ به این پرسش ذکر کرده‌اند، بسیار مهم است؛ «این‌که بچه‌ها را بیدار نگه دارند و آب به صورتشان بزنند که بیدار بمانند، آن‌ اندازه که جنبه تربیت دارد (که به بچه‌ها یاد بدهند احیای این شب‌ها این‌قدر مهم است که اگر خوابتان گرفت آب به صورتتان بزنید تا بیدار بمانید،) این حد خیلی خوب است. اما این، در صورتی است که بچه از این ناراحت و اذیت نشود و ضرری برایش نداشته باشد و موجب بدبینی او به دین نشود. اگر بچه مثلاً مریض بوده یا گرفتاری داشته و حالا می‌خواهد بخوابد و ما نگذاریم، این اگر گناه نداشته باشد، ثوابی ندارد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۳ ، ۱۰:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث طولانی‌ای که پیرامون حکمت پدیده‌های مختلف عالَم خلقت برای مُفَضَّل بن عُمر املاء کرده‌اند و اکنون با عنوان کتاب توحید مفضل در اختیار ماست، چنین فرموده‌اند:

«…فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی مَقَادِیرِ النَّهَارِ وَ اللَّیْلِ کَیْفَ وَقَعَتْ عَلَى مَا فِیهِ صَلَاحُ هَذَا الْخَلْقِ فَصَارَ مُنْتَهَى کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِذَا امْتَدَّ إِلَى‏ خَمْسَ عَشْرَةَ سَاعَةً لَا یُجَاوِزُ ذَلِکَ أَ فَرَأَیْتَ لَوْ کَانَ النَّهَارُ یَکُونُ مِقْدَارُهُ مِائَةَ سَاعَةٍ أَوْ مِائَتَیْ سَاعَةٍ أَ لَمْ یَکُنْ فِی ذَلِکَ بَوَارُ کُلِّ مَا فِی الْأَرْضِ مِنْ حَیَوَانٍ وَ نَبَاتٍ أَمَّا الْحَیَوَانُ فَکَانَ لَا یَهْدَأُ وَ لَا یَقِرُّ طُولَ هَذِهِ الْمُدَّةِ وَ لَا الْبَهَائِمُ کَانَتْ تُمْسِکُ عَنِ الرَّعْیِ لَوْ دَامَ لَهَا ضَوْءُ النَّهَارِ وَ لَا الْإِنْسَانُ کَانَ یَفْتُرُ عَنِ الْعَمَلِ وَ الْحَرَکَةِ وَ کَانَ ذَلِکَ یَنْهَکُهَا أَجْمَعَ وَ یُؤَدِّیهَا إِلَى التَّلَفِ وَ أَمَّا النَّبَاتُ فَکَانَ یَطُولُ عَلَیْهِ حَرُّ النَّهَارِ وَ وَهْجُ الشَّمْسِ حَتَّى یَجِفَّ وَ یَحْتَرِقَ کَذَلِکَ اللَّیْلُ لَوِ امْتَدَّ مِقْدَارَ هَذِهِ الْمُدَّةِ کَانَ یَعُوقُ أَصْنَافَ الْحَیَوَانِ عَنِ الْحَرَکَةِ وَ التَّصَرُّفِ فِی طَلَبِ الْمَعَاشِ حَتَّى تَمُوتَ جُوعاً وَ تَخْمُدُ الْحَرَارَةُ الطَّبِیعِیَّةُ عَنِ النَّبَاتِ حَتَّى یَعْفَنَ وَ یَفْسُدَ کَالَّذِی تَرَاهُ یَحْدُثُ عَلَى النَّبَاتِ إِذَا کَانَ فِی مَوْضِعٍ لَا تَطْلُعُ عَلَیْهِ الشَّمْس‏…»

 توحیدالمفضل، ص۱۳۷

 

«…ای مفضل! در مورد اندازه روز و شب تفکر کن که چگونه در آن مصلحت این مخلوقات رعایت شده است؛ طول هریک از آن دو (روز یا شب) اگر طولانی شود، پانزده ساعت است و بیش از آن نخواهد بود.

توجه کرده‌ای؟ اگر مقدار روز، صد ساعت یا دویست ساعت بود، آیا تمام حیوانات و گیاهان روی زمین هلاک نمی‌شدند؟

- حیوانات به این دلیل (نابود می‌شدند) که در طول این مدت آرام و قرار نمی‌گرفتند؛ نه چهارپایان در صورتی که روشنایی روز طولانی می‌شد، چریدن را رها می‌کردند و نه انسان از کار و جنب‌وجوش دست می‌کشید. این [فعالیت بیش‌ازحد]، آن‌ها را به‌شدت خسته می‌کند و موجب هلاکتشان می‌شود.

- گیاهان هم به این دلیل (نابود می‌شدند) که گرمای روز و حرارت خورشید، برایشان طولانی می‌شد تا این‌که خشک می‌شدند و آتش می‌گرفتند.

- مقدار شب هم اگر طولانی می‌شد، انواع حیوانات از جنب‌وجوش و تلاش برای امورات زندگی باز می‌ایستادند تا این‌که از گرسنگی می‌مردند

- و گرمای طبیعی گیاهان سرد می‌شد، تا این‌که می‌پوسیدند و فاسد می‌گشتند؛ مثل اتفاقی که دیده‌ای برای گیاهان می‌افتد، وقتی جایی هستند که خورشید بر آن‌ها نمی‌تابد…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۰۲ ، ۱۴:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی أَیُّوبَ اَلْخَزَّازِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«یَسْتَأْذِنُ‏ الرَّجُلُ‏ إِذَا دَخَلَ‏ عَلَى‏ أَبِیهِ‏ وَ لَا یَسْتَأْذِنُ الْأَبُ عَلَى الِابْنِ وَ یَسْتَأْذِنُ الرَّجُلُ عَلَى ابْنَتِهِ وَ أُخْتِهِ إِذَا کَانَتَا مُتَزَوِّجَتَیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مرد باید هنگام ورود نزد پدرش اجازه بخواهد، اما پدر لازم نیست از پسرش اجازه بخواهد

و نیز مرد باید از دختر و خواهرش، هرگاه ازدواج کردند، اجازه بخواهد.»

 

 

 

…عَنْ جَرَّاحٍ اَلْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لِیَسْتَأْذِنِ‏ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ‏ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ‏ ثَلاثَ مَرَّاتٍ‏ کَمَا أَمَرَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَنْ‏ بَلَغَ‏ الْحُلُمَ‏ فَلَا یَلِجُ‏ عَلَى أُمِّهِ وَ لَا عَلَى أُخْتِهِ وَ لَا عَلَى خَالَتِهِ وَ لَا عَلَى سِوَى ذَلِکَ إِلَّا بِإِذْنٍ فَلَا تَأْذَنُوا حَتَّى یُسَلِّم‏.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۲۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسانی که مملوک شما هستند و کسانی از (خانواده‌ی) شما که هنوز بالغ نشده‌اند، باید - همان‌طور که خداوند (عزّوجلّ) به شما دستور داده است - (هنگام آمدن نزد شما) در سه موقع، اجازه بخواهند.[*]

و کسی که بالغ شده است، (اصلاً) نباید بدون اجازه‌ی مادرش، خواهرش، خاله‌اش و دیگران، به (اتاق یا خانه‌ی) آن‌ها وارد شود.

پس (به کسی) اجازه ندهید (که وارد شود)، مگراین‌که (برای اجازه گرفتن) سلام کند.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْحَلَبِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ یَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِیهِ؟ قَالَ: «نَعَمْ قَدْ کُنْتُ أَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِی وَ لَیْسَتْ أُمِّی عِنْدَهُ إِنَّمَا هِیَ اِمْرَأَةُ أَبِی تُوُفِّیَتْ أُمِّی وَ أَنَا غُلاَمٌ وَ قَدْ یَکُونُ مِنْ خَلْوَتِهِمَا مَا لاَ أُحِبُّ أَنْ أَفْجَأَهُمَا عَلَیْهِ وَ لاَ یُحِبَّانِ ذَلِکَ مِنِّی اَلسَّلاَمُ أَصْوَبُ وَ أَحْسَنُ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از محمد بن علی حلبی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

آیا مرد هنگام رفتن نزد پدرش، باید از او اجازه بخواهد؟

حضرت فرمودند:

«بله، من نیز هنگام رفتن نزد پدرم از ایشان اجازه می‌خواستم، درحالی‌که مادرم نزد ایشان نبود، بلکه همسرشان نزدشان بود. مادرم هنگامی که من نوجوان بودم، از دنیا رفته بود.

گاهی پدرم و همسرش خلوتی داشتند که من دوست نداشتم در آن زمان، ناگهان بر آن‌ها وارد شوم. آن‌ها نیز چنین رفتاری را از من نمی‌پسندیدند.

(برای اجازه خواستن در چنین مواقعی) ″سلام کردن″ مناسب‌ترین و زیباترین (لفظ) است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اشاره حضرت به آیه ۵۸ سوره مبارکه نور است:

«یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلى بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الْآیاتِ وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»

«اى اهل ایمان! باید بردگانتان و کسانى از شما که به مرز بلوغ نرسیده‌اند [هنگام ورود به خلوت خانۀ شخصى شما] سه بار [در سه زمان] از شما اجازه بگیرند؛ «پیش از نماز صبح» و «هنگام [استراحتِ] نیم‌روز که جامه هایتان را کنار مى‌نهید» و «پس از نماز عشا». [این زمان ها] سه زمان خلوت شماست، بعد از این سه زمان بر شما و آنان گناهى نیست [که بدون اجازه وارد شوند؛ زیرا آنان] همواره نزد شما در رفت و آمدند و با یکدیگر نشست و برخاست دارید این‌گونه خدا آیاتش را براى شما بیان می‌کند، و خدا دانا و حکیم است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۰۲ ، ۱۵:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

از سال‌ها پیش، وقتی در کتب درسی مدرسه، دانشگاه و حوزه می‌خواندم که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) علاوه بر پیامبری، «امامت» نیز داشته‌اند، گمان می‌کردم تنظیم‌کنندگان این کتب، احتراماً چنین مطلبی را بیان می‌کنند یا با این استدلال چنین می‌گویند که: ایشان مقامشان از سایر انبیاء بالاتر است و وقتی بر اساس آیات قرآن، حضرت ابراهیم به چنین مقامی رسیده بودند، پس ایشان نیز - به طریق اولی - امامت داشته‌اند.

علت این گمانم این بود که هرچه از معلمان و اساتید می‌پرسیدم و در جزوات و کتاب‌ها جستجو می‌کردم، آیه یا حدیثی دال بر این مطلب نمی‌یافتم!

تا این‌که چندروز پیش که داشتم «کتاب الحجة» کافی را مرور می‌کردم، احادیثی دال بر این مطلب یافتم و مجهول چندساله‌ام حل شد و بسی مشعوف گشتم!

خواستم شما را نیز در این شعف شریک گردانم…

 

 

 

…عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَنْهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«الْأَنْبِیَاءُ وَ الْمُرْسَلُونَ عَلَى أَرْبَعِ طَبَقَاتٍ فَنَبِیٌّ مُنَبَّأٌ فِی نَفْسِهِ لَا یَعْدُو غَیْرَهَا وَ نَبِیٌّ یَرَى فِی النَّوْمِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُهُ فِی الْیَقَظَةِ وَ لَمْ یُبْعَثْ إِلَى أَحَدٍ وَ عَلَیْهِ إِمَامٌ مِثْلُ مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ عَلَى لُوطٍ ع وَ نَبِیٌّ یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یُعَایِنُ الْمَلَکَ وَ قَدْ أُرْسِلَ إِلَى طَائِفَةٍ قَلُّوا أَوْ کَثُرُوا کَیُونُسَ قَالَ اللَّهُ لِیُونُسَ: «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‏ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ» قَالَ: یَزِیدُونَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً وَ عَلَیْهِ إِمَامٌ وَ الَّذِی یَرَى فِی نَوْمِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یُعَایِنُ فِی الْیَقَظَةِ وَ هُوَ إِمَامٌ مِثْلُ أُولِی الْعَزْمِ وَ قَدْ کَانَ إِبْرَاهِیمُ ع نَبِیّاً وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ حَتَّى قَالَ اللَّهُ: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» فَقَالَ اللَّهُ: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» مَنْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً لَا یَکُونُ إِمَاماً.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«انبیاء و رسولان، چهار طبقه هستند؛

۱- پیامبری که درون خودش به او خبرهایی داده می‌شود و [آن‌چه به او تکلیف می‌شود، فقط در رابطه با خودش است؛] به دیگران تجاوز نمی‌کند.

۲- پیامبری که در خواب می‌بیند و در بیداری صدا را می‌شنود ولی او (فرشته‌ی صاحب صدا) را نمی‌بیند. چنین پیامبری، بر هیچ‌کس مبعوث نمی‌شود، بلکه خود، امامی دارد [که باید از او پیروی کند]؛ مانند حضرت ابراهیم که امام حضرت لوط (علیهماالسلام) بود.

۳- پیامبری که در خوابش می‌بیند و (در بیداری) صدا را می‌شنود و فرشته را می‌بیند و به‌سوی گروهی فرستاده می‌شود؛ چه این گروه کوچک باشند و چه بزرگ؛ مانند حضرت یونس (علیه‌السلام). خداوند در مورد حضرت یونس می‌فرماید: «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‏ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ»[صافات:۱۴۷]؛ «ما او را به‌سوی [قومی] صدهزار نفری، بلکه بیشتر، فرستادیم.» این جمعیتِ بیشتر؛ سی‌هزار نفر بودند. [در مجموع صدوسی‌هزار نفر] بر این دسته از انبیاء هم [مانند دسته دوم] امامی هست.

۴- پیامبری که در خوابش می‌بیند و در بیداری صدا(ی فرشته‌ی وحی) را می‌شنود و او را می‌بیند. او، «امام» است؛ مانند (پیامبرانِ) «اولوالعزم». حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) «نبی» بود، اما «امام» نبود. تا زمانی که خداوند (به او) فرمود: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی»[بقره:۱۲۴]؛ «من تو را برای همه مردم «امام» قرار دادم. [حضرت ابراهیم] عرض کرد: از نسل و دودمان من نیز امام قرار خواهی داد؟» خداوند در پاسخ فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»؛ «پیمان من (امامت) به ظلم‌کنندگان نمی‌رسد.» [یعنی] کسی که صنم یا بتی را پرستیده باشد، نمی‌تواند امام باشد.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«سَادَةُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سرور انبیاء و رسولان، پنج نفر هستند و آنان، از میان رسولان، (پیامبرانِ) «اولوالعزم» هستند. سنگ آسیابِ [نبوت و رسالت] بر محور آنان می‌چرخد.

[این پنج نفر عبارت‌اند از:] «نوح»، «ابراهیم»، «موسی»، «عیسی» و «محمد» درود خداوند بر او و خاندانش و بر همه انبیاء باد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که در حدیث اول ملاحظه فرمودید، از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شد که پیامبران اولوالعزم که بالاترین رتبه انبیاء هستند، به مقام امامت نائل شده‌اند.

در حدیث دوم نیز از ایشان نقل شد که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از پیامبران اولوالعزم است.

در مطلب پیشین نیز ملاحظه کردید که رسالت مقام و مسؤولیتی بالاتر و گسترده‌تر از نبوت است و پیامبر اسلام، پیش از آن‌که به رسالت مبعوث شوند، دارای مقام نبوت بوده‌اند.

بنابراین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بالاترین طبقات انبیاء و جامع مقامات نبوت، رسالت و امامت می‌باشند. (روحی فداه)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْأَحْوَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّسُولِ وَ النَّبِیِّ وَ الْمُحَدَّثِ. قَالَ: «الرَّسُولُ الَّذِی یَأْتِیهِ جَبْرَئِیلُ قُبُلًا فَیَرَاهُ وَ یُکَلِّمُهُ فَهَذَا الرَّسُولُ وَ أَمَّا النَّبِیُّ فَهُوَ الَّذِی یَرَى فِی مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْیَا إِبْرَاهِیمَ وَ نَحْوَ مَا کَانَ رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ أَسْبَابِ النُّبُوَّةِ قَبْلَ الْوَحْیِ حَتَّى أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِالرِّسَالَةِ وَ کَانَ مُحَمَّدٌ ص حِینَ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَ جَاءَتْهُ الرِّسَالَةُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ یَجِیئُهُ بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ یُکَلِّمُهُ بِهَا قُبُلًا وَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مَنْ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَ یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَأْتِیهِ الرُّوحُ وَ یُکَلِّمُهُ وَ یُحَدِّثُهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونَ یَرَى فِی الْیَقَظَةِ وَ أَمَّا الْمُحَدَّثُ فَهُوَ الَّذِی یُحَدَّثُ فَیَسْمَعُ وَ لَا یُعَایِنُ وَ لَا یَرَى فِی مَنَامِهِ.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۶

 

از محمد بن علی بن نُعمان أحول نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) درباره (تفاوت میان) «رسول»، «نبی» و «محدِّث» سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

- ««رسول»؛ کسی است که جبرئیل از رو‌به‌رو نزد او می‌آید و با او سخن می‌گوید. این، «رسول» است.

- اما «نبی»؛ کسی است که در خواب می‌بیند؛ مانند رؤیای حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)[۱] و نیز مانند خواب‌هایی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، قبل از اینکه به ایشان وحی شود، از اسباب نبوتشان می‌دیدند، تا این‌که جبرئیل از جانب خداوند با (پیام) رسالت، نزد ایشان آمد.

حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، هنگامی که نبوت داشتند و رسالت نیز از جانب خداوند بر ایشان وارد شد، جبرئیل نزدشان می‌آمد و از روبه‌رو با این سخن می‌گفت.

از میان انبیاء، بعضی هستند که نبوت دارند و در خواب هم می‌بینند و «روح»[۲] نیز نزد آنان می‌آید و با آنان سخن می‌گوید، بی‌آن‌که (فرشته‌ای را) در بیداری ببینند.

- و اما «محدِّث»؛ کسی است که (در بیداری) با او سخن گفته می‌شود و او می‌شنود، اما (کسی را) نمی‌بیند. در خواب هم (چیزی) نمی‌بیند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اشاره‌ای است به رؤیای حضرت ابراهیم که در آن به ایشان وحی شد که فرزندشان اسماعیل (علیهماالسلام) را ذبح کند. همان‌طور که خداوند می‌فرماید:

«…إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ…»[صافات:۱۰۲]

«…[پسرم!] من در خواب می‌بینم که تو را ذبح می‌کنم…»

[۲] «روح»؛ موجودی است غیر از فرشته و بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل، که همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده؛ به ایشان خبرهایی می‌داده و راهنمایی‌شان می‌کرده. روح، بعد از رحلت رسول خدا، ملازم ائمه اطهار (صلوات‌الله‌علیهم) است. خداوند در آیاتی از قرآن کریم، به این موجودِ ذی‌شرافت اشاره فرموده است؛ از جمله در سوره قدر، آن‌جا که اشاره می‌فرماید: روح به‌همراه فرشتگان در شب قدر نازل می‌شود. در مورد روح، سخن بسیار است که در مقال نمی‌گنجد. (در ابوابی از کتاب کافی، احادیثی در این رابطه ذکر شده است.)

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که امام باقر فرمودند، رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) پیش از آن‌که در چهل‌سالگی به رسالت مبعوث شوند، به مقام نبوت رسیده بودند و در خواب به ایشان القائاتی می‌شد و خبرهایی داده می‌شد تا برای رسالت خود آماده شوند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

بنایی بود بلند و استوانه‌ای‌شکل؛

شبیه برج‌های منبع‌آب قدیمی که هنوز وسط بعضی شهرها هستند؛

مثل منبع‌آب محله آذر قم، یا منبع‌آب تربت‌جام یا فریمان یا کردکوی یا گرمسار یا لنگرود یا...

اما خیلی بزرگ‌تر.

 

میان یک بیابانِ خشک و بی‌آب‌وعلف؛

شبیه بیابان‌های آخرالزمانیِ هالیوود.

 

جماعتی انبوه، گِردِ استوانه جمع بودند.

من یکی از آن جماعت بودم، اما صحنه را با فاصله و از بالا می‌دیدم!

 

تعدادمان زیاد بود؛ شاید به‌اندازه جمعیت یک استادیوم آزادی؛

با این تفاوت که اختلافی در بین نبود؛ همه هوادار و دوست‌دار یک نفر بودیم،

هیچ‌یک علیه کسی دشنام نمی‌دادیم؛ اصلاً حرف نمی‌زدیم

و هیچ‌یک تماشاگر نبودیم؛ همه وسط صحنه بودیم.

 

آن‌جا چه می‌کردیم؟

همه به سمت ورودیِ بنای استوانه‌ای هجوم می‌بردیم، بدون این‌که به هم آسیبی برسانیم.

وارد بنای استوانه‌ای می‌شدیم،

از پله‌هایش بالا می‌رفتیم،

وارد ایوان بالای بنا می‌شدیم،

خود را از آن ارتفاع پایین می‌انداختیم

و می‌مردیم!

 

می‌مردیم و بعد زنده می‌شدیم

و باز به سمت استوانه هجوم می‌بردیم و از پله‌هایش بالا می‌رفتیم و از ایوانش خود را پایین می‌انداختیم و می‌مردیم و زنده می‌شدیم و باز...

و باز...

و این چرخه ادامه داشت تا ابد...

 

چرا خود را می‌انداختیم؟

خود را فدای یک نفر می‌کردیم.

یک نفر که خیلی دوستش داشتیم و تا ابد بده‌کارش بودیم.

 

گویا عهد بسته بودیم که اگر هزاران هزار جان داشته باشیم، آن را فدای محبوبمان کنیم

و باز جان بگیریم

و باز فدایش شویم

و باز... و باز...

 

مولای من!

ای کیمیاگر!

ای نور ابدی!

این رؤیای دیرین را به واقعیت بدل نما،

این روسیاه را لایق گَردان،

و این قربانی را بپذیر!

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

صلی الله علیک یا اباعبدالله

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین، ملاحظه فرمودید که در مورد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است ایشان نیمه‌های شب، وقتی می‌خواستند در عبادتگاهی که در یکی از اتاق‌های خانه‌شان فراهم کرده بودند نماز بخوانند، کودکی را با خود همراه می‌کردند.

در این مطلب به سرّ این کار اشاره می‌گردد…

 

 

 

…عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: نَزَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ: «یَا مَیْمُونُ مَنْ یَرْقُدُ مَعَکَ بِاللَّیْلِ؟ أَ مَعَکَ غُلَامٌ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «فَلَا تَنَمْ وَحْدَکَ فَإِنَّ أَجْرَأَ مَا یَکُونُ الشَّیْطَانُ عَلَى الْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۳

از مَیمون بن أسود قدّاح[*] نقل شده است:

نزد امام باقر (علیه‌السلام) رفتم.

حضرت فرمودند:

«ای مَیمون! شب‌ها چه کسی همراه تو می‌خوابد؟ آیا پسربچه‌ای همراهت هست؟»

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«پس تنها نخواب! چراکه شیطان بیش‌ترین جرأت و جسارت نسبت به انسان را زمانی دارد که تنهاست.»

 

 

 

…عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَبِیتُ فِی بَیْتٍ وَحْدَهُ. فَقَالَ: «إِنِّی لَأَکْرَهُ ذَلِکَ وَ إِنِ اضْطُرَّ إِلَى ذَلِکَ فَلَا بَأْسَ وَ لَکِنْ یُکْثِرُ ذِکْرَ اللَّهِ فِی مَنَامِهِ مَا اسْتَطَاعَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۳

 

از سماعة بن مهران نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره مردی سؤال کردم که در اتاقی، تنها شب را صبح می‌کند.

حضرت فرمودند:

«من از این کار بدم می‌آید، اما اگر مضطر شد که این کار را کند، اشکال ندارد، ولی باید در بسترش خداوند را، تا جایی که می‌تواند، زیاد یاد کند.»

 

 

 

…عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ الشَّیْطَانَ أَشَدَّ مَا یَهُمُّ بِالْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ فَلَا تَبِیتَنَّ وَحْدَکَ وَ لَا تُسَافِرَنَّ وَحْدَکَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که شیطان بیش‌ترین همّ و غمّش نسبت به (گمراه کردنِ) انسان را زمانی دارد که او تنهاست. پس شب را به‌تنهایی سپری نکن و به‌تنهایی سفر نرو.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] میمون بن أسود قدّاح و فرزندش عبدالله، از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) محسوب می‌شدند. این پدر و پسر، در مکه ساکن بودند و از اموالی حضرات در این شهر داشتند، نگهداری می‌کردند. خطاب امام باقر (علیه‌السلام) در این روایت، گویا به زمانی مربوط است که مَیمون سفری (مجردی) به مدینه داشته است.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

جای تأمل دارد که هنگامه‌ی «شب» (زمانی که زمین از نور خورشید محروم است) چه خصوصیتی دارد و «تنهایی» (وقتی از حضور اطرافیان در کنارمان محروم هستیم) چه آثاری دارد که وقتی این دو محرومیت و این دو عدم (عدم وجود نور خورشید و عدم حضور اطرافیان) با هم جمع شوند، شیطان طمع می‌کند، انگیزه می‌یابد و جسارت می‌ورزد تا انسانی که در این موقعیت واقع شده است را اغوا کند و بر او غلبه یابد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۱:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کَثْرَةُ اَلنَّوْمِ مَذْهَبَةٌ لِلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خواب زیاد، موجب از بین رفتن دین و دنیاست.»

 

 

 

...عَنْ بَشِیرٍ اَلدَّهَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ اَلْعَبْدَ اَلنَّوَّامَ اَلْفَارِغَ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (جلّ‌وعزّ) از بنده‌ای که بسیار بخوابد و بی‌کار باشد، بدش می‌آید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۰ ، ۰۷:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«تَرْکُ الْعَشَاءِ مَهْرَمَةٌ وَ یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ إِذَا أَسَنَّ أَلَّا یَبِیتَ إِلَّا وَ جَوْفُهُ مُمْتَلِئٌ مِنَ الطَّعَامِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ترک وعده شام، موجب پیری است و برای انسان شایسته است که وقتی مسنّ شد، نخوابد، مگراین‌که شکمش از غذا پر باشد.»

 

 

 

...عَنْ سَعِیدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

«إِذَا اکْتَهَلَ الرَّجُلُ فَلَا یَدَعُ أَنْ یَأْکُلَ بِاللَّیْلِ شَیْئاً فَإِنَّهُ أَهْدَى لِلنَّوْمِ وَ أَطْیَبُ لِلنَّکْهَةِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«وقتی انسان به سن کهولت (سی‌سالگی) رسید، خوردن چیزی در شب را ترک نکند؛ زیرا این کار، خواب را آرام و دهان را خوش‌بو می‌کند.»

 

 

 

...عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«لَا خَیْرَ لِمَنْ دَخَلَ فِی السِّنِّ أَنْ یَبِیتَ خَفِیفاً بَلْ یَبِیتُ مُمْتَلِیاً خَیْرٌ لَهُ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خیری نیست در کسی که پا در سن گذاشته و سبک می‌خوابد. بلکه اگر با شکم پر بخوابد، برایش بهتر است.»

 

 

 

...عَنْ ذَرِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الشَّیْخُ لَا یَدَعُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِلُقْمَةٍ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام‌) نقل شده است:

«شیخ (کسی که چهل سال را رد کرده است)، شام را ترک نکند، ولو با یک لقمه.»

 

 

 

...عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَیْلَةً وَ هُوَ یَتَعَشَّى فَقَالَ: «یَا مُفَضَّلُ اُدْنُ فَکُلْ.» قُلْتُ: تَعَشَّیْتُ. فَقَالَ: «اُدْنُ فَکُلْ فَإِنَّهُ یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ إِذَا اِکْتَهَلَ أَلاَّ یَبِیتَ إِلاَّ وَ فِی جَوْفِهِ طَعَامٌ حَدِیثٌ.» فَدَنَوْتُ فَأَکَلْتُ.

 المحاسن، ج۲، ص۴۲۲

 

از مفضل بن عمر نقل شده است:

خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم، درحالی‌که ایشان شام می‌خوردند.

فرمودند:

«ای مفضل! بنشین و بخور!»

عرض کردم:

شام خورده‌ام.

فرمودند:

«بنشین و بخور! زیرا مستحب است که انسان وقتی به کهولت (سی‌سالگی) رسید، نخوابد، مگراین‌که در شکم غدایی تازه باشد.»

پس نشستم و (شام) خوردم.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

ترجمه «کهولت» به «سی‌سالگی» و «شیخوخت» به «چهل‌سالگی»، بر اساس روایتی است که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده؛

«إِذَا زَادَ اَلرَّجُلُ عَلَى اَلثَّلاَثِینَ فَهُوَ کَهْلٌ وَ إِذَا زَادَ عَلَى اَلْأَرْبَعِینَ فَهُوَ شَیْخٌ.»

 تحف‌العقول، ج۱، ص۳۷۰

«وقتی انسان سی‌سالگی را پشت‌سر بگذارد، کَهل است و اگر چهل‌سالگی را رد کند، شیخ است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۹ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

قِیلَ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع: مَا الْمَوْتُ؟ قَالَ: «هُوَ النَّوْمُ الَّذِی یَأْتِیکُمْ کُلَّ لَیْلَةٍ إِلَّا أَنَّهُ طَوِیلٌ مُدَّتُهُ لَا یُنْتَبَهُ مِنْهُ إِلَّا یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَنْ‏ رَأَى‏ فِی‏ نَوْمِهِ‏ مِنْ أَصْنَافِ الْفَرَحِ مَا لَا یُقَادِرُ قَدْرَهُ وَ مِنْ أَصْنَافِ الْأَهْوَالِ مَا لَا یُقَادِرُ قَدْرَهُ فَکَیْفَ حَالُ فَرَحٍ فِی النَّوْمِ وَ وَجَلٍ فِیهِ هَذَا هُوَ الْمَوْتُ فَاسْتَعِدُّوا لَهُ.»

 معانی‌الأخبار، ص۲۸۹

 

به امام جواد (علیه‌السلام) عرض شد:

مرگ چیست؟

حضرت فرمودند:

«مرگ، خوابی است که هرشب شما را فرا می‌گیرد، با این تفاوت که مدتش طولانی است و انسان از آن بیدار نمی‌شود مگر در روز قیامت.

انسانی که انواع خواب‌های شادکننده را می‌بیند که نمی‌تواند مقدارشان را توصیف کند و انواع خواب‌های وحشت‌ناک را که نمی‌تواند مقدارشان را توصیف کند، پس چگونه است توصیف شادی و ترس در خواب؟

مرگ همین است. پس برای آن آمادگی کسب کنید!»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

از این تشبیه می‌توان فهمید که گویا لذت‌ها و رنج‌ها در عالَم قبر، از جنس لذت‌ها و رنج‌هایی هستند که ما هرشب در خواب‌هایمان تجربه می‌کنیم، هرچند با شدت‌ها و ضعف‌هایی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

روایت است که پیامبران به پشت (رو به آسمان) می‌خوابند، مؤمنین به پهلوی راستشان، منافقین به پهلوی چپشان و شیاطین به رو (دَمَر) می‌خوابند. (الکافی، ج‏۱، ص۵۱۳)

 

دمر خوابیدن، آن‌قدر ناپسند است که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ رَأَیْتُمُوهُ‏ نَائِماً عَلَى‏ وَجْهِهِ فَأَنْبِهُوهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۳

 

«هرکس را دیدید که به رو خوابیده، بیدارش کنید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

از محمدبن‌مسلم نقل شده است که از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) درباره خوابیدنِ بعد از نماز صبح سؤال کرد. حضرت فرمودند:

«إِنَّ الرِّزْقَ یُبْسَطُ تِلْکَ السَّاعَةَ فَأَنَا أَکْرَهُ أَنْ یَنَامَ الرَّجُلُ تِلْکَ السَّاعَةَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۱

 

«روزی، در همین ساعت گسترده(پخش) می‌شود.

به‌همین‌خاطر است که من خوش ندارم کسی در این ساعت بخوابد.»

 

 

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که درباره این کلام خداوند (عزّوجلّ)؛ «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»؛ «سوگند به فرشتگانی که چیزها (روزی‌ها) را تقسیم می‌کنند.» (ذاریات:۴)، فرمودند:

«الْمَلَائِکَةُ تُقَسِّمُ أَرْزَاقَ بَنِی آدَمَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَمَنْ نَامَ فِیمَا بَیْنَهُمَا نَامَ عَنْ رِزْقِهِ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۲، ص۱۳۹

 

«فرشتگان، روزیِ انسان‌ها را بین طلوع فجر و طلوع خورشید تقسیم می‌کنند.

پس کسی که در بین‌الطلوعین خواب بماند، از روزی‌اش خواب مانده (محروم شده است.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«أَتَى أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی‏ کُنْتُ‏ ذَکُوراً وَ إِنِّی صِرْتُ نَسِیّاً فَقَالَ أَ کُنْتَ تَقِیلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَ تَرَکْتَ ذَاکَ قَالَ نَعَمْ قَالَ عُدْ فَعَادَ فَرَجَعَ إِلَیْهِ ذِهْنُهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۳

 

«عرب بادیه‌نشینی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من حافظه خوبی داشتم، اما فراموش‌کار شده‌ام. 

حضرت فرمودند: آیا قبلاً خواب قیلوله می‌کردی؟ 

عرض کرد: بله، اما قیلوله را ترک کرده‌ام. 

فرمودند: به روال قبلی برگرد.

آن شخص به روال قبلی بازگشت و قوّت حافظه‌اش نیز برگشت.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«النَّوْمُ أَوَّلَ النَّهَارِ خُرْقٌ وَ الْقَائِلَةُ نِعْمَةٌ وَ النَّوْمُ‏ بَعْدَ الْعَصْرِ حُمْقٌ وَ النَّوْمُ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ یَحْرِمُ الرِّزْقَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۲

 

«خوابیدن در ابتدای روز؛ خُرق[*] است،

خواب قیلوله؛ نعمت است،

خوابیدن بعد از (وقت فضیلتِ نمازِ) عصر؛ حماقت است

و خوابیدن بین (نمازهای) مغرب و عشاء؛ انسان را از رزق محروم می‌کند.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] برای این واژه، معانیِ متعددی برشمرده‌اند که بنده به صحتِ هیچ‌یک اطمینان نیافتم؛ حماقت، ضعفِ عقل، فقر، محرومیت و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: نَزَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ: «یَا مَیْمُونُ! مَنْ یَرْقُدُ مَعَکَ بِاللَّیْلِ؟ أَ مَعَکَ غُلَامٌ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «فَلَا تَنَمْ وَحْدَکَ فَإِنَّ أَجْرَأَ مَا یَکُونُ الشَّیْطَانُ عَلَى الْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۳

 

عبدالله بن مَیمون از پدرش نقل کرده است:

نزد امام باقر (علیه‌السلام) رفتم. حضرت فرمودند:

«ای مَیمون! شب‌ها چه کسی پیشت می‌خوابد؟ آیا پسربچه‌ای همراهت هست؟»

عرض کردم:

خیر.

حضرت فرمودند:

«تنها نخواب! زیرا پرجرأت‌ترین حالتِ شیطان نسبت به انسان، زمانی است که او تنها می‌خوابد.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِنَ‏ الشَّیْطَانَ‏ أَشَدَّ مَا یَهُمُ‏ بِالْإِنْسَانِ‏ حِینَ یَکُونُ وَحْدَهُ خَالِیاً لَا أَرَى أَنْ یَرْقُدَ وَحْدَهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۳

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«شیطان، در زمانی که انسان در تنهایی دچار اوهام می‌شود، (از هر زمان دیگری) نیرومندتر است. صلاح نمی‌دانم که کسی تنها بخوابد.»

 

 

 

...عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَبِیتُ فِی بَیْتٍ وَحْدَهُ فَقَالَ: «إِنِّی لَأَکْرَهُ ذَلِکَ وَ إِنِ اضْطُرَّ إِلَى ذَلِکَ فَلَا بَأْسَ وَ لَکِنْ یُکْثِرُ ذِکْرَ اللَّهِ فِی مَنَامِهِ مَا اسْتَطَاعَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۳۳

 

سماعة بن مِهران گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره مردی که شب را در اتاقی تنها بگذراند، سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

«من از این کار خوشم نمی‌آید.

البته اگر کسی مجبور به این کار شد، اشکالی ندارد، اما تا جایی که می‌تواند، ذکر خداوند را در رختخوابش زیاد بگوید.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــ

از مجموع این روایات، می‌توان چنین نتیجه گرفت که: تنها خوابیدن در شب، زمینه‌ای است برای اوهام و خیالات باطلی که به ذهن انسان خطور می‌کنند و این اوهام و خیالات، بستری هستند برای وسوسه‌های شیطانی.

پس بهتر است حتی‌الامکان از قرار گرفتن در چنین موقعیتی پرهیز کرد و در صورت ضرورت، ذهنمان را با زیاد یاد کردن از خداوند، از اوهام به‌دور داریم و مانع وسوسه‌های شیطان شویم.

 

بعداً نوشتـــــــــــــــــــــــــ

پس از نشر مطلب بالا، گویا برای بعضی از مخاطبان این ابهام پیش آمد که اگر لازم بود در اتاقی تنها باشیم، چه معنا دارد پسربچه‌ای را با خود همراه کنیم؟

توضیح آن‌که مثلاً آقایی که مجرد است، شب‌ها در یک اتاق، تنها نخوابد، بلکه با برادر کوچکترش در آن اتاق بخوابد.

یا مثلاً اگر در منزل شخصی مهمان است و اتاق مستقلی در اختیارش قرار داده‌اند، تنها نخوابد، بلکه پسر صاحبخانه را نیز با خود همراه کند.

تنها سپری کردن شب، آن‌قدر مذموم است که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برای عبادت‌های شبانه‌شان هم کودکی را در عبادت‌گاه شخصی‌شان با خود همراه می‌کردند...

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کَانَ لِعَلِیٍّ ع بَیْتٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَیْفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یُصَلِّی فِیه‏.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی داشتند که جز زیرانداز و شمشیر و قرآن، چیزی در آن نبود و ایشان در آن اتاق نماز می‌خواندند.»

 

 

 

همچنین از ایشان نقل شده است:

«کَانَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَدِ اتَّخَذَ بَیْتاً فِی‏ دَارِهِ، لَیْسَ بِالْکَبِیرِ وَ لَا بِالصَّغِیرِ، وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ أَخَذَ مَعَهُ صَبِیّاً لَا یَحْتَشِمُ مِنْهُ، ثُمَّ یَذْهَبُ مَعَهُ إِلَى ذَلِکَ الْبَیْتِ فَیُصَلِّی.»

 قرب‌الإسناد، ص۱۶۱

 

«امام علی (علیه‌السلام) در خانه‌شان اتاقی را (برای نماز خواندن) برمی‌گزیدند که نه بزرگ بود و نه کوچک. و هرگاه می‌خواستند آخرشب نماز بخوانند، کودکی را که از (هیبتِ) ایشان خجالت نمی‌کشید، همراه خود به آن اتاق می‌بردند و به نماز می‌ایستادند.»

 

[این حدیث، در کتاب المحاسن (ج۲، ص۶۱۲) چنین نقل شده است که «هرگاه شب فرا می‌رسید، ایشان کودکی را با خود به این اتاق می‌بردند تا در کنارشان بخوابد و ایشان به نماز بایستند.» پس قید خجالت نکشیدن، برای این است که آن کودک راحت باشد و از خجالت حضرت، خوابش به‌هم نخورد.]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۲۲:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

شنیده‌ایم که خواب روزه‌دار هم عبادت است.

به عنوان مثال:

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«نَوْمُ‏ الصَّائِمِ‏ عِبَادَةٌ وَ نَفَسُهُ تَسْبِیحٌ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۶۴

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خواب روزه‌دار عبادت و نفس کشیدنش تسبیح است.»

 

اما آیا برای هر روزه‌داری؟

به حدیث زیر توجه کنید:

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«الصَّائِمُ‏ فِی‏ عِبَادَةٍ وَ إِنْ کَانَ عَلَى فِرَاشِهِ مَا لَمْ یَغْتَبْ مُسْلِماً.»

 الکافی، ج‏۴، ص۶۴

امام صادق از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل فرموده‌اند:

«روزه‌دار (در هر حال) در عبادت است، حتی وقتی در رختخوابش است، (البته) تازمانی‌که غیبت مسلمانی را نکرده باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۱۶
ابوالفضل رهبر