دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

قلبت بهت دروغ نمی‌گه!

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۰۶ ق.ظ

 

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «حدیثی ساده و مهم در باب هستی‌شناسی عقل» به نوعی از یکپارچکی میان «عقل»ها - و به همین واسطه - نوعی ارتباط میان «قلب»ها اشاره شد.

همچنین در مطلبی با عنوان «قاعده «دل به دل راه داره!»» ذکر شد که انسان می‌تواند با مراجعه به قلبش بفهمد که دیگری او را دوست دارد یا نه؛ اگر محبت آن شخص در دلش بود، پس محبت خودش نیز در دل آن شخص هست.

در این مطلب نیز به ارتباط میان «قلب»ها اشاره شده است…

 

 

 

…عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «انْظُرْ قَلْبَکَ فَإِنْ أَنْکَرَ صَاحِبَکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَحَدَکُمَا قَدْ أَحْدَثَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به قلبت نگاه کن؛ اگر نسبت به دوستت کدورتی داشت، بدان که از یکی از شما چیز تازه‌ای سر زده.»[۱]

 

 

 

…عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع: لَا تَنْسَنِی مِنَ الدُّعَاءِ. قَالَ: «أَ وَ تَعْلَمُ أَنِّی أَنْسَاکَ؟» قَالَ: فَتَفَکَّرْتُ فِی نَفْسِی وَ قُلْتُ: هُوَ یَدْعُو لِشِیعَتِهِ وَ أَنَا مِنْ شِیعَتِهِ، قُلْتُ: لَا لَا تَنْسَانِی. قَالَ: «وَ کَیْفَ عَلِمْتَ ذَلِکَ؟» قُلْتُ: إِنِّی مِنْ شِیعَتِکَ وَ إِنَّکَ لَتَدْعُو لَهُمْ. فَقَالَ: «هَلْ عَلِمْتَ بِشَیْ‏ءٍ غَیْرِ هَذَا؟» قَالَ: قُلْتُ: لَا. قَالَ: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَا لَکَ عِنْدِی فَانْظُرْ إِلَى مَا لِی عِنْدَکَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۲

 

از حسن بن جهم نقل شده است:

به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم:

مرا از دعا(ی خود) فراموش نکنید.

حضرت فرمودند:

«آیا می‌دانی که من تو را فراموش می‌کنم؟»

من به فکر فرو رفتم و به خودم گفتم: ایشان برای شیعیانشان دعا می‌کنند و من از شیعیانشان هستم. (آن‌گاه به ایشان) عرض کردم:

نه، شما مرا فراموش نمی‌کنید.

حضرت فرمودند:

«این را چگونه دانستی؟»

عرض کردم:

من از شیعیانتان هستم و شما برای آنان دعا می‌کنید.

حضرت فرمودند:

«آیا از راهی غیر از این طریق نیز دانستی؟»[۲]

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«هرگاه خواستی بدانی نزد من چه جایگاهی داری، نگاه کن که من نزد تو چه جایگاهی دارم.»[۳]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] شاید مقصود از این اتفاقِ تازه، این باشد که یا از او کار ناراحت‌کننده‌ای سر زده که تو خبر نداری یا تو کاری کرده‌ای که او را ناراحت می‌کند و خودت نمی‌دانی. شاید هم مراد این باشد که در دل یکی از شما به هر دلیلی؛ مثل توهمی فاسد یا وسوسه‌ای شیطانی، نسبت به دیگری کدورتی ایجاد شده، که به دوستی‌تان آسیب می‌زند.

[۲] گویا حضرت می‌خواهند حسن بن جهم را به روشی غیر از این روش عقلی (این قیاس منطقی که امام شیعیان خود را دعا می‌کنند. من نیز از شیعیان ایشان هستم. پس امام مرا هم دعا می‌کنند) رهنمون شوند؛ روشی قلبی! که در جمله بعد ذکر می‌فرمایند.

[۳] یعنی اگر خیلی مرا یاد می‌کنی، من نیز خیلی از تو یاد می‌کنم، اگر گاهی یاد می‌کنی، من نیز چنین‌ام و اگر هیچ‌وقت به یاد من نمی‌افتی، من نیز به یادت نیستم.

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

«حدیثی ساده و مهم در باب هستی‌شناسی عقل»:

https://dastvar.blog.ir/1396/08/03-5

«قاعده «دل به دل راه داره!»»:

https://dastvar.blog.ir/1398/01/12-1

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی