...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ النَّبِیُّ ص: «کَیْفَ بِکُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُکُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُکُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ؟» فَقِیلَ لَهُ: وَ یَکُونُ ذَلِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ کَیْفَ بِکُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ؟» فَقِیلَ لَهُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ یَکُونُ ذَلِکَ؟ قَالَ: «نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ کَیْفَ بِکُمْ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً؟»»
الکافی، ج۵، ص۵۹
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله به اصحابشان) فرمودند:
«چگونه خواهید بود زمانی که زنانتان فاسد شوند و جوانانتان فاسق گردند، اما شما نه امربه«معروف»[1] کنید و نه نهیاز«منکر»[2]؟»
عرض شد:
ای رسول خدا! چنین اتفاقی رخ خواهد داد؟!
حضرت فرمودند:
«بله، بدتر از این هم رخ میدهد؛ چگونه خواهید بود زمانی که شما امر به «منکر» و نهی از «معروف» کنید؟»
عرض شد:
ای رسول خدا! چنین اتفاقی رخ خواهد داد؟!
فرمودند:
«بله، بدتر از این هم رخ میدهد؛ چگونه خواهید بود زمانی که ببینید معروف به منکر تبدیل شده است و منکر به معروف؟»»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ
[1] معروف؛ چیزی که پسندیده و خوشآیند است، ارزش.
[2] منکر؛ چیزی که ناپسند و ناخوشآیند است، ضدارزش.
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ
امروز متأسفانه بسیاری از آنچه برای مسلمانان عصر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دور از ذهن مینمود، محقق شده است؛ بسیاری از ارزشها به ضدارزش تبدیل شدهاند و بسیاری ضدارزشها ارزش گشتهاند.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که روشهای سخت تهاجم، جای خود را به روشهای نرم و بدون درد و خونریزی! دادهاند.
چگونه؟
فرآیند اجبارِ نرم به تغییر رفتار چنین است: انسان کارهایی را که ارزش (معروف) میداند، انجام میدهد و از کارهایی که ضدارزش (منکر) میداند، پرهیز میکند. بنابراین اگر نظام ارزشی او دستخوش تغییرات شود، رفتارش نیز تغییر میکند.
آنوقت اگر کسی بخواهد مردم طوری که او میخواهد رفتار کنند، نیازی به اجبار و درگیری و خونریزی نیست، کافی است رفتار مدنظرش را در ذهن آنان به ارزش (معروف) تبدیل کند، تا خودشان آنکار را با میل و رغبت انجام دهند.
این قاعده، هم میتواند مورد استفاده جبهه حق قرار گیرد و هم مورد استفاده جبهه باطل. هر فرد یا گروه یا جریانی، میتواند با استفاده از این ابزار، اغراض خود را - چه صحیح و چه غلط – عملی سازد.
اگر ما معتقدیم شیاطین جن و انس، در تهاجم فرهنگی، قصد تغییر بینشها و گرایشهای مردم و بهتَبَع رفتار آنان را دارند، آیا شایسته نیست برای پاتک به شیاطین، از همین شیوه بهره ببریم؟
آیا بهتر نیست بهجای دست روی دست گذاشتن و نُچنُچ گفتن و غُرغُر کردن و تلاش برای تغییر رفتار مردم «صِرفاً» با استفاده از زور و قانون، سعی کنیم بینشها و گرایشها را نیز اصلاح کنیم تا خودبهخود عمل صالح در جامعه رواج یابد؟