دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۶۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام صادق» ثبت شده است

 

...عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ قَالا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکُمْ بِخَصْلَتَیْنِ فَإِنْ کَانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْرِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«دو ویژگی را در برادران(ایمانی)تان آزمایش کنید؛ 

اگر آن دو ویژگی در آن‌ها بودند، (که به دوستی‌تان ادامه دهید)، و الا، (از آن‌ها) شدیداً دوری گزینید:

- مواظبت بر نمازها، در وقتشان

- نیکی به برادران(ایمانی) در سختی و گشایش.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«لَا تَثِقْ بِأَخِیکَ کُلَّ الثِّقَةِ فَإِنَّ صَرْعَةَ الِاسْتِرْسَالِ لَنْ تُسْتَقَالَ‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«به برادر(ایمانی)ات اعتمادِ کامل نکن! 

زیرا زمین‌خوردنی که از روی سهل‌گیری باشد، هرگز جبران نمی‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 

«ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَیْنِ ع إِلَّا ثَلَاثَةً أَبُو خَالِدٍ الْکَابُلِیُّ وَ یَحْیَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِیلِ وَ جُبَیْرُ بْنُ مُطْعِمٍ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا وَ کَثُرُوا.»

 الإختصاص، ص۲۰۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«(همه‌ی) مردم، پس از امام حسین (علیه‌السلام) مرتد شدند (از راه حق برگشتند)، به‌جز سه نفر؛ ابوخالدکابلی، یحیی‌بن‌ام‌طَویل و جُبیربن‌مُطعِم.

بعدها مردم (به راه حق) پیوستند و زیاد شدند.»

 

 

روَی أَبُو عَمْرٍو النَّهْدِی قَالَ: سَمِعْتُ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلَامُ یقُولُ:

«مَا بِمَکةَ وَ الْمَدِینَةِ عِشْرُونَ رَجُلًا یحِبُّنَا!»

 شرح‌نهج‌البلاغة(لابن أبی الحدید)، ج۴، ص۱۰۴

 

ابن‌ابی‌الحدید نیز از امام سجاد نقل کرده‌است که فرمودند:

«در مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما (اهل‌بیت) را دوست داشته‌باشند.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای فهم علت این مسئله، دانستن چند نکته مفید است:

[1] مردم مکه و مدینه، به‌طور سنتی، طرف‌دارانِ خلیفه‌ی اول و دوم بودند، چنان‌چه مردم بصره، طرف‌دارِ خلیفه سوم بودند.

[2] برترین مردان روزگار و ناب‌ترین شیعیان، همراه با امام حسین، در صحرای کربلا به شهادت رسیده‌بودند. آن‌ها که به یاری امامشان نشتافته‌بودند و زنده مانده‌بودند، کسانی بودند که از حق فاصله داشتند.

[3] امام سجاد (علیه‌السلام) به اندازه ائمه‌ی قبلی، شناخته‌شده نبود و (لااقل در آغاز امامت) جایگاه اجتماعی آنان را نداشت. (هرچند تمام ائمه از حیث مقام علمی و معنوی یکسان هستند.)

[4] یکی از دلائل عدم محبوبیت امام سجاد (علیه‌السلام) در میان مردم زمانه‌شان، شرکت نکردن در قیام‌هایی است که علیه حکومت یزید شکل گرفته بود. ایشان برای قطع نشدنِ خط هدایت مردم، حتی در قیام «حرّه» نیز شرکت نکردند و از جانب مردم مدینه، که توسط لشکر یزید، شدیداً سرکوب و تحقیر شدند، مورد طعن و کنایه بودند. لذا گزارش ابن‌ابی‌الحدید، چندان دور از واقعیت نیست.

[5] بعدها با تلاش گسترده امام سجاد، کار به جایی رسید که در اواخر عمر شریفشان، مدینه پر شده‌بود از موالیِ ایشان. همین صبر و استقامت امام و تمرکزشان بر تربیت شیعیان، باعث شد که جبهه‌ی حق، که تعدادشان تقریباً به صفر رسیده‌بود، کم‌کم تقویت شود و شرایط برای فعالیت امام باقر و امام صادق (علیهم‌السلام) فراهم گردد.

 

دراین‌رابطه، گفتنی بسیار است، که در این مجال نمی‌گنجد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۳۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ نَاساً مِنْ هَؤُلَاءِ الْقُصَّاصِ یَقُولُونَ إِذَا حَجَّ رَجُلٌ حِجَّةً ثُمَّ تَصَدَّقَ وَ وَصَلَ کَانَ خَیْراً لَهُ.

فقَالَ: «کَذَبُوا لَوْ فَعَلَ هَذَا النَّاسُ لَعُطِّلَ هَذَا الْبَیْتُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ هَذَا الْبَیْتَ قِیاماً لِلنَّاسِ.»

 علل‌الشرائع، ج۲، ص۴۵۲

 

عبدالرحمان‌بن‌ابی‌عبدالله گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 

برخی از مردمان داستان‌گو می‌گویند:

اگر انسان یک بار حج انجام دهد، 

سپس (به‌جای رفتنِ دوباره به حج،) صدقه دهد و به نزدیکانش کمک کند، برای او بهتر است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«دروغ می‌گویند! 

اگر مردم این کار را بکنند، این خانه تعطیل می‌شود. 

خداوند این خانه را موجبِ استحکامِ (دین) مردم قرار داده‌است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع‏:

«أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع دَخَلَ یَوْماً إِلَى الْحَسَنِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ بَکَى. فَقَالَ لَهُ: «مَا یُبْکِیکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؟» قَالَ: «أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِکَ.» فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع: «إِنَّ الَّذِی یُؤْتَى إِلَیَّ سَمٌّ یُدَسُّ إِلَیَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ‏ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‏ یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ.»

 الأمالی (للصدوق)، ص۱۱۶

 

امام صادق از پدرشان، از جدشان، امام سجاد (علیهم‌السلام) نقل فرموده‌اند:

«روزی امام حسین نزد امام حسن (علیهماالسلام) آمدند و وقتی چشمشان به ایشان افتاد، گریه کردند. 

امام حسن (علیه‌السلام) به ایشان فرمودند:

«چه‌چیز تو را به گریه انداخته است، ای اباعبدالله؟»

 

امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند: 

«به‌خاطر کاری که با تو کرده‌اند گریه می‌کنم.»

 

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«کسی که مرا مسموم کرده‌است، بر من خدعه نموده و من با آن سم کشته خواهم شد. 

اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روزی مانند روز (شهادتِ) تو نیست، ای اباعبدالله!

سی‌هزار نفر به سوی تو هجوم می‌آورند.

ادعا می‌کنند از امّتِ جدمان، حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستند 

و خود را به دین اسلام نسبت می‌دهند.

دست‌به‌یکی می‌کنند تا:

تو را بکشند، 

خونت را بریزند، 

حرمتت را هتک کنند، 

فرزندان و زنانت را اسیر کنند 

و اموالت را به زور غارت کنند.

در آن زمان است که:

لعن بر بنی‌امیه حلال می‌شود،

از آسمان خاکستر و خون می‌بارد 

و همه‌چیز بر تو گریه می‌کنند، حتی حیوانات در بیابان‌ها و ماهی‌ها در دریاها.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ثُمَّ قَالَ لِی:

«یَا دَاوُدُ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ ع فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ ع وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ»

 کامل‌الزیارات، ص۱۰۶

 

داود رِقّی گوید: نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که حضرت درخواست آب کردند.

وقتی نوشیدند، دیدم که حضرت بغض کردند و چشمانشان پر از اشک شد.

سپس به من فرمودند:

«ای داود! خداوند لعنت کند قاتل حسین (علیه‌السلام) را. هیچ بنده‌ای نیست که آب بنوشد و از حسین (علیه‌السلام) یاد کند و قاتلش را لعنت کند، مگراین‌که خداوند:

- صدهزار حسنه برای او می‌نویسد،

- صدهزار سیئه را از (کارنامه عملِ) او محو می‌کند،

- (مقامِ) او را صدهزار درجه بالا می‌برد،

- گویا صدهزار غلام را آزاد کرده‌است،

- و خداوند (تعالی) او را با دلی آرام و شاد محشور می‌کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۵
ابوالفضل رهبر

 

...عنْ عِیسَى بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ وَ کِتْمَانُهُ لِسِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۲۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«نفس کشیدنِ کسی که برای ما (اهل‌بیت) اندوهگین است و به‌خاطر ظلمی که بر ما روا شده، غمگین است، «تسبیح» است،

همت گماشتنش برای امر ما «عبادت» است،

و این‌که رازِ ما را کتمان کند، «جهاد در راه خدا» است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«بَکَى عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَى أَبِیهِ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ‏ إِلَّا بَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ‏ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَةُ لِذَلِکَ.»

 کامل‌الزیارات، ص۱۰۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند: 

«علی‌بن‌الحسین (امام سجاد علیه‌السلام) بیست یا چهل سال برای پدرش، حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) گریه کرد. 

هر غذایی مقابل او گذاشته می‌شد، برای امام حسین گریه می‌کرد. 

تا این‌که یکی از غلامانش به ایشان عرض کرد:

فدایتان شوم، ای پسر رسول خدا! من می‌ترسم که شما هلاک شوید. 

فرمود:

««إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»[یوسف:۸۶]؛ «درددل و اندوه خود را فقط نزد خداوند می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید»

هیچ‌وقت نمی‌شود که قتلگاه فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) را به یاد آورم و بغض گلویم را نفشارد.»»

 

در روایتی دیگر نقل شده‌است: وقتی امام سجاد (علیه‌السلام) در محل سرپوشیده‌ی مخصوصشان در حال سجده و گریه بودند، یکی از غلامان به ایشان عرض کرد:

 

آقای من! ای علی‌بن‌الحسین! آیا وقت آن نرسیده که به اندوهتان پایان دهید؟

حضرت سرشان را بلند کردند و فرمودند:

«وَیْلَکَ أَوْ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَکَا یَعْقُوبُ إِلَى رَبِّهِ فِی أَقَلَّ مِمَّا رَأَیْتَ حَتَّى قَالَ‏ یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ‏ أَنَّهُ فَقَدَ ابْناً وَاحِداً وَ أَنَا رَأَیْتُ أَبِی وَ جَمَاعَةَ أَهْلِ بَیْتِی یُذْبَحُونَ حَوْلِی.»

 کامل‌الزیارات، ص۱۰۷

 

«وای بر تو! 

به خدا قسم، حضرت یعقوب، به خاطر مصیبتی کمتر آن‌چه می‌بینی، به پروردگار شکوا می‌کرد و می‌گفت: «بسی تأسف برای یوسف!» درحالی‌که که تنها یک فرزند از دست داده‌بود، 

اما من (خودم) دیدم که پدرم را و جماعتی از خانواده‌ام را پیش خودم سر بریدند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ ابْنَ آدَمَ کُنْ کَیْفَ شِئْتَ کَمَا تَدِینُ تُدَانُ مَنْ رَضِیَ مِنَ اللَّهِ بِالْقَلِیلِ مِنَ الرِّزْقِ قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ الْیَسِیرَ مِنَ الْعَمَلِ وَ مَنْ رَضِیَ بِالْیَسِیرِ مِنَ الْحَلَالِ خَفَّتْ مَئُونَتُهُ وَ زَکَتْ مَکْسَبَتُهُ وَ خَرَجَ مِنْ حَدِّ الْفُجُورِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۳

 

از امام صادق، علیه‌السلام، نقل شده است که فرمودند:

«در تورات نوشته شده:

ای فرزند آدم!

هرطور خواهی، همان‌طور باش،

از هر دست دهی، به همان دست می‌گیری،

هرکس که به روزیِ اندک، از خدا راضی شود، خداوند نیز عمل کم‌اش را از او می‌پذیرد،

و هرکس به مالِ حلالِ اندک، راضی شود، هزینه‌اش سبک، و کسبش پاکیزه می‌شود، و از محدوده‌ی بدکاری خارج می‌گردد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام:

«الْجَهْلُ فِی ثَلَاثٍ:

فی تَبَدُّلِ الْإِخْوَانِ

و الْمُنَابَذَةِ بِغَیرِ بَیانٍ

و التَّجَسُّسِ عَمَّا لَا یعْنِی.»

 تحف‌العقول، ص۳۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«نادانی در سه چیز است:

عوض کردن دوستان،

برهم‌زدنِ رابطه، بدون بیان (دلیل)

و تجسّس در مورد امور بی‌فایده.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: کُنْتُ حَاضِراً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ! ذَکَرْتَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع کَانَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ یَلْبَسُ‏ الْقَمِیصَ‏ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ‏ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ وَ نَرَى عَلَیْکَ اللِّبَاسَ الْجَیِّدَ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ:

«إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع کَانَ یَلْبَسُ ذَلِکَ فِی زَمَانٍ لَا یُنْکَرُ وَ لَوْ لَبِسَ مِثْلَ ذَلِکَ الْیَوْمَ لَشُهِرَ بِهِ فَخَیْرُ لِبَاسِ کُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ غَیْرَ أَنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ لَبِسَ لِبَاسَ عَلِیٍّ ع وَ سَارَ بِسِیرَتِهِ.»

 الکافی، ج۶، ص۴۴۴

 

حمادبن‌عثمان گوید: نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی به ایشان عرض کرد:

اصلحک‌الله! فرمودید که علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) لباس زبر به تن می‌کرد، پیراهن چهار درهمی می‌پوشید و امثال این‌ها، درحالی‌که ما لباسی خوب و زیبا بر تن شما می‌بینیم!

حضرت به او فرمودند:

«به‌راستی‌که علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) در زمانی این‌گونه می‌پوشید که ناپسند نبود

و اگر چنین لباسی را امروز می‌پوشید، موجب می‌شد انگشت‌نما شود.

پس بهترین لباسِ هر زمانه‌ای، لباسِ اهلِ همان زمان است.

به‌جز قائمِ ما (عجلّ‌الله‌فرجه) که وقتی قیام می‌کند، لباس علی (علیه‌السلام) را می‌پوشد و به سیره‌ی او عمل می‌کند.»

 

 

قالَ الإمَامُ الرِّضَا ع:

«إِنَ‏ أَهْلَ‏ الضَّعْفِ‏ مِنْ‏ مَوَالِیَ‏ یُحِبُّونَ‏ أَنْ أَجْلِسَ عَلَى اللُّبُودِ وَ أُلْبِسَ الْخَشِنَ وَ لَیْسَ یَتَحَمَّلُ الزَّمَانُ ذَلِکَ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۹۸

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«برخی یاران کوته‌اندیشم دوست دارند که من بر زیرانداز نمدین بنشینم و لباس زبر بپوشم،

درحالی‌که زمانه(ما) چنین‌چیزی را نمی‌پذیرد.»

 

با این حال، جالب است بدانید:

 

...عَنْ أَبِی عَبَّادٍ قَالَ:

کانَ‏ جُلُوسُ‏ الرِّضَا ع‏ فِی‏ الصَّیْفِ‏ عَلَى حَصِیرٍ وَ فِی الشِّتَاءِ عَلَى مِسْحٍ وَ لُبْسُهُ الْغَلِیظَ مِنَ الثِّیَابِ حَتَّى إِذَا بَرَزَ لِلنَّاسِ تَزَیَّنَ لَهُمْ.

 عیون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۱۷۸

 

از ابی‌عَبّاد نقل شده‌است:

امام رضا (علیه‌السلام) در تابستان بر حصیر و در زمستان بر زیراندازی مویین می‌نشستند. لباس زبر و ضخیم می‌پوشیدند،

اما وقتی میان مردم ظاهر می‌شدند، خود را برای آنان می‌آراستند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: دَخَلَ أَبُو حَنِیفَةَ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ: لَهُ رَأَیْتُ ابْنَکَ مُوسَى ع یُصَلِّی وَ النَّاسُ یَمُرُّونَ‏ بَیْنَ‏ یَدَیْهِ‏ فَلَا یَنْهَاهُمْ‏ وَ فِیهِ مَا فِیهِ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «ادْعُوا لِی مُوسَى» فَدُعِیَ فَقَالَ لَهُ: «یَا بُنَیَّ إِنَّ أَبَا حَنِیفَةَ یَذْکُرُ أَنَّکَ کُنْتَ تُصَلِّی وَ النَّاسُ یَمُرُّونَ بَیْنَ یَدَیْکَ فَلَمْ تَنْهَهُمْ.» فَقَالَ: «نَعَمْ یَا أَبَةِ إِنَّ الَّذِی کُنْتُ أُصَلِّی لَهُ کَانَ أَقْرَبَ إِلَیَّ مِنْهُمْ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».» قَالَ: فَضَمَّهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ: «یَا بُنَیَّ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا مُودَعَ الْأَسْرَارِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۹۷

 

از محمدبن‌مسلم نقل شده‌است:

ابوحنیفه[1] نزد امام صادق (علیه‌السلام) آمد و به حضرت گفت:

پسرت، موسی را دیدم که نماز می‌خواند و مردم از جلویش عبور می‌کردند، اما او آنان را (از این کار) باز نمی‌داشت و این درست نیست![2]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«موسی را صدا بزنید تا نزد من بیاید.»

ایشان را صدا زدند (و آمد.) آن‌گاه حضرت به پسرشان فرمودند:

«پسرکم! ابوحنیفه می‌گوید تو نماز می‌خوانده‌ای و مردم از جلویت عبور می‌کرده‌اند، اما آنان را باز نمی‌داشته‌ای.»

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود:

«بله، ای پدر! کسی که من برای او نماز می‌خوانم، از مردم به من نزدیک‌تر است. خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»؛ «ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم».»[3]

امام صادق (علیه‌السلام) فرزندشان را در آغوش گرفتند و فرمودند:

«پسرکم! پدر و مادرم به فدایت، ای گنجینه‌ی اسرار!»[4]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ابوحنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰ -۱۵۰ هـ ق) فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایه‌گذار «مذهب حنفی»، از مذاهب چهارگانه اهل سنت است. اصلیتش کابلی بوده است و جدش ایرانی. وی یکی از بزرگ‌ترین فقهای اهل‌سنت به شمار می‌آید و به «امام اعظم» و «سراج الائمة» ملقب است.

[2] کسانی که به عربستان سفر کرده‌اند، نقل می‌کنند که اهل‌سنت حساسیت ویژه‌ای دارند که وقتی نماز می‌خوانند، کسی از جلویشان (یعنی حدفاصل جایی که ایستاده‌اند تا سجده‌گاه) عبور نکند و وقتی بعضی شیعیان که از این مسأله آگاه نیستند، از بین صفوف نماز عبور می‌کنند، با دست مانع می‌شوند و گاه محکم می‌زنند! گویا گمان می‌کنند اتصالشان با خداوند قطع می‌شود!

[3] سوره ق، آیه۱۱۶.

[4] این‌که حضرت فرزندشان را صدا کردند و مسأله را از او پرسیدند، احتمالاً هم برای تعلیم و تأدیب ابوحنیفه بوده‌است و هم برای شناساندنِ امام بعدی که علی‌القاعده باید وارث علم امام قبلی باشد؛ چنان‌چه بعد از امام صادق، فرزند دیگرشان، اسماعیل، ادعای امامت کرد و بزرگان شیعه نزد او رفتند و با سؤالاتشان او را سنجیدند و به امام کاظم رجوع کردند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۳:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ عَمْرٍو الْأَحْوَلِ قَالَ: تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذِهِ الْآیَةَ «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً» قَالَ: فَأَخَذَ قَبْضَةً مِنْ‏ حَصًى‏ وَ قَبَضَهَا بِیَدِهِ‏ فَقَالَ: «هَذَا الْإِقْتَارُ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ.» ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى کَفَّهُ کُلَّهَا ثُمَّ قَالَ: «هَذَا الْإِسْرَافُ.» ثُمَّ أَخَذَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى بَعْضَهَا وَ أَمْسَکَ بَعْضَهَا وَ قَالَ: «هَذَا الْقَوَامُ.»

 الکافی، ج۴، ص۵۴

 

از عبدالملک‌بن‌عَمرو نقل شده‌است که امام صادق (علیه‌السلام) این آیه را تلاوت کردند:

«وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»؛ «(بندگان خداوند رحمان) کسانی‌اند که هرگاه انفاق می‌کنند، نه (زیاده‌روی و) اسراف می‌کنند و نه (بخل می‌ورزند و) تنگ می‌گیرند، (بلکه روشِ) انفاقشان، میانِ این دو روش و عادلانه است.» (فرقان:۶۷)

سپس حضرت مشتی سنگ‌ریزه برداشتند و آن را با دستشان محکم گرفتند و فرمودند:

«این (حالت)، همان تنگ گرفتن است که خداوند در کتابش ذکر فرموده.»

بعد، مشتی دیگر برداشتند و دستشان را کامل باز کردند و فرمودند:

«این، اسراف است.»

آن‌گاه مشتی دیگر برداشتند و بخشی از مشتشان را باز کردند و بخشی را نگه داشتند و فرمودند:

«این، روش عادلانه است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۳:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى» قَالَ: «قَوْلُ الْإِنْسَانِ صَلَّیْتُ الْبَارِحَةَ وَ صُمْتُ أَمْسِ وَ نَحْوَ هَذَا.» ثُمَّ قَالَ ع: «إِنَّ قَوْماً کَانُوا یُصْبِحُونَ فَیَقُولُونَ صَلَّیْنَا الْبَارِحَةَ وَ صُمْنَا أَمْسِ‏ فَقَالَ عَلِیٌّ ع: «لَکِنِّی أَنَامُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ لَوْ أَجِدُ بَیْنَهُمَا شَیْئاً لَنِمْتُهُ.»»

 معانی‌الأخبار، ص۲۴۳

 

جمیل‌بن‌درّاج گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره این سخن خداوند سؤال کردم:

«فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى»؛ «پس خودستایی نکنید، او(خداوند)، کسی که تقوا ورزیده‌است را بهتر می‌شناسد.»[1]

حضرت فرمدند:

«(منظور) این حرف انسان است که "دیشب نمازشب خواندم و دیروز روزه گرفتم" و مثل این حرف‌ها.»

سپس فرمودند:

«گروهی بودند که وقتی صبح می‌شد، می‌گفتند "دیشب نمازشب خواندیم و دیروز روزه گرفتیم."

امام علی (علیه‌السلام) فرمود:

«اما من شب و روز می‌خوابم و اگر دراین‌میان فرصتی پیدا کنم، باز هم می‌خوابم!»[2]»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره نجم، آیه۳۲.

[2] واضح است که حضرت در این‌جا قصد شکستن این فضا را داشته‌اند؛ توضیح آن‌که ایشان زاهدترین و عابدترینِ زمانه‌ی خود بوده‌اند و احتمالاً افرادی برای خودنمایی جلوی ایشان از خود این‌گونه تعریف می‌کرده‌اند. احتمالاً حضرت هم از باب تواضع و هم برای شکستن فضای ریاکاری و چاپلوسی، این‌طور سخن گفته‌اند.

و مشخص است که (نعوذ بالله) دروغ هم نگفته‌اند؛ ایشان احتمالاً علاوه بر خواب سرشب، در میانه روز هم قیلوله‌ای داشته‌اند و فرموده‌اند اگر دراین‌میان فرصتی برای استراحت پیدا کنند، باز هم استراحت می‌کنند، که البته با توجه به برنامه فشرده‌شان در شبانه‌روز، احتمالاً چنین فرصتی نمی‌یافته‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۳:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ قَوْماً فِیمَا مَضَى قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمْ ادْعُ‏ لَنَا رَبَّکَ‏ یَرْفَعُ‏ عَنَّا الْمَوْتَ‏ فَدَعَا لَهُمْ فَرَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمُ الْمَوْتَ فَکَثُرُوا حَتَّى ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْمَنَازِلُ وَ کَثُرَ النَّسْلُ وَ یُصْبِحُ الرَّجُلُ یُطْعِمُ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ وَ أُمَّهُ وَ جَدَّ جَدِّهِ وَ یُوَضِّیهِمْ وَ یَتَعَاهَدُهُمْ فَشَغَلُوا عَنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ فَقَالُوا سَلْ لَنَا رَبَّکَ أَنْ یَرُدَّنَا إِلَى حَالِنَا الَّتِی کُنَّا عَلَیْهَا فَسَأَلَ نَبِیُّهُمْ رَبَّهُ فَرَدَّهُمْ إِلَى حَالِهِمْ.»

 الکافی، ج۳، ص۲۶۰

 

هشام‌بن‌سالم از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«در زمان‌های گذشته، گروهی به پیامبری گفتند:

از پروردگارت برای ما بخواه که مرگ را از قوم ما بردارد.

آن پیامبر برایشان دعا کرد و خداوند مرگ را از آن قوم برداشت.

جمعیتشان آن‌قدر زیاد شد که خانه‌ها بر آنان تنگ شد و فرزندانشان زیاد شد.

صبح که می‌شد، هر مردی به پدر و پدربزرگ و مادر و مادربزرگش غذا می‌داد، آلودگی‌هایشان را می‌شست و به آن‌ها رسیدگی می‌کرد؛

به‌این‌ترتیب، از کسب‌وکار بازمی‌ماند.

پس آنان (نزد پیامبرشان رفتند و) گفتند:

از پروردگارت برای ما بخواه که ما را به وضعیت سابقمان برگرداند.

پیامبرشان از پروردگارش خواست و خداوند آن‌ها را به حال سابقشان بازگرداند»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«تَمَامُ الْعِیَادَةِ لِلْمَرِیضِ أَنْ‏ تَضَعَ‏ یَدَکَ‏ عَلَى‏ ذِرَاعِهِ‏ وَ تُعَجِّلَ الْقِیَامَ مِنْ عِنْدِهِ فَإِنَّ عِیَادَةَ النَّوْکَى أَشَدُّ عَلَى الْمَرِیضِ مِنْ وَجَعِهِ.»

 الکافی، ج۳، ص۱۱۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«عیادت کامل بیمار، این است که دستت را بر ساعدش بگذاری و زود از پیشش برخیزی؛

چراکه عیادت احمق‌ها، برای بیمار، از دردی که دارد، سخت‌تر است.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال:َ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص قَالَ:

«إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَنْ إِذَا عَادَ أَخَاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ إِلَّا أَنْ یَکُونَ الْمَرِیضُ یُحِبُّ ذَلِکَ وَ یُرِیدُهُ وَ یَسْأَلُهُ ذَلِکَ.»

 الکافی، ج۳، ص۱۱۸

 

امام صادق از امیر مؤمنان (علیهماالسلام) نقل فرموده‌اند:

«به‌راستی، از میان عیادت‌کنندگان، یکی از کسانی که بیشترین پاداش را نزد خداوند (عزّوجلّ) دارد،

کسی است که وقتی به عیادت برادر(ایمانی)اش می‌رود، نشستن (نزد او) را کوتاه کند،

مگراین‌که مریض دوست داشته‌باشد او (بیشتر) بنشیند و این را از او بخواهد.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«لَا عِیَادَةَ فِی وَجَعِ الْعَیْنِ وَ لَا تَکُونُ عِیَادَةٌ فِی أَقَلَّ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فَإِذَا وَجَبَتْ فَیَوْمٌ وَ یَوْمٌ لَا فَإِذَا طَالَتِ الْعِلَّةُ تُرِکَ الْمَرِیضُ وَ عِیَالَهُ.»

 الکافی، ج۳، ص۱۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«برای کسی که چشم‌درد دارد، عیادتی نیست

و در فاصله کمتر از سه روز نباید عیادت کرد، اما اگر لازم شد، یک روز در میان انجام شود

و هرگاه بیماری طولانی شد، مریض و خانواده‌اش را رها کنید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...قَالَ أَبُو زَیْدٍ: أَخْبَرَنِی مَوْلًى لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِیهِ فَخَرَجْنَا إِلَیْهِ نَعُودُهُ وَ نَحْنُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِی جَعْفَرٍ فَاسْتَقْبَلَنَا جَعْفَرٌ ع فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ. فَقَالَ لَنَا: «أَیْنَ تُرِیدُونَ؟» فَقُلْنَا: نُرِیدُ فُلَاناً نَعُودُهُ. فَقَالَ لَنَا: «قِفُوا!» فَوَقَفْنَا. فَقَالَ: «مَعَ أَحَدِکُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لَعْقَةٌ مِنْ طِیبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ؟» فَقُلْنَا: مَا مَعَنَا شَیْ‏ءٌ مِنْ هَذَا. فَقَالَ: «أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِیضَ یَسْتَرِیحُ إِلَى کُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَیْهِ؟»

 الکافی، ج۳، ص۱۱۸

 

یکی از غلامان امام جعفربن‌محمد صادق (علیهماالسلام) نقل کرده‌است:

یکی (دیگر) از غلامان حضرت مریض شد. ما، جمعی از غلامان امام صادق (علیه‌السلام)، برای عیادت او (از خانه) خارج شدیم و در راه با امام صادق (علیه‌السلام) مواجه گشتیم.

حضرت فرمودند: «کجا می‌روید؟»

عرض کردیم: به عیادت فلانی می‌رویم.

فرمودند: «بایستید!»

ایستادیم.

فرمودند: «آیا سیبی، گلابی‌ای، بالنگی یا مقداری عطر یا تکه‌ای عودِ دودکردنی همراه یکی از شما هست؟»

عرض کردیم: چیزی از آن‌چه فرمودید، همراه نداریم.

فرمودند: «مگر نمی‌دانید بیمار از چیزی که برایش برده می‌شود، آرامش می‌یابد؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

آروغ زدن معمولاً از پرخوری و عادات بد غذایی ناشی می‌شود و باید حتی‌الامکان از آن جلوگیری کرد.

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِذَا تَجَشَّأْتُمْ فَلَا تَرْفَعُوا جُشَاءَکمْ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۶۹

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«هرگاه آروغ زدید، صدای آروغتان را بلند نکنید.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا یَتَجَشَّأُ فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ قَصِّرْ مِنْ جُشَائِکَ فَإِنَّ أَطْوَلَ النَّاسِ جُوعاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکْثَرُهُمْ شِبَعاً فِی الدُّنْیَا.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۴۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدند که مردی آروغ می‌زند. فرمودند: ای بنده خدا! آروغ‌زدنت را کم کن؛ چراکه گرسنه‌ترینِ مردم در روز قیامت، سیرترینِ آن‌ها در دنیاست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی خَدِیجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا مِنْ أَحَدٍ یَحْضُرُهُ الْمَوْتُ‏ إِلَّا وَکَّلَ‏ بِهِ‏ إِبْلِیسُ‏ مِنْ‏ شَیْطَانِهِ أَنْ یَأْمُرَهُ بِالْکُفْرِ وَ یُشَکِّکَهُ فِی دِینِهِ حَتَّى تَخْرُجَ نَفْسُهُ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً لَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهِ فَإِذَا حَضَرْتُمْ مَوْتَاکُمْ فَلَقِّنُوهُمْ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُهُ ص حَتَّى یَمُوتَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۲۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«هیچ‌کس نیست که مرگش فرا رسد، مگراین‌که ابلیس، یکی از شیاطینش را مأمور سازد که محتضر را به کفر دستور دهد و او را در دنینش به شک اندازد تا (در حال کفر) جان از بدنش جدا شود. اما اگر محتضر مؤمن باشد، نمی‌تواند بر او غلبه یابد.

پس هرگاه کسی از شما در حال احتضار بود، شهادت به این‌که «هیچ خدایی جز خدا نیست» و «محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرستاده‌ی اوست» را به او تلقین نمایید، تا (در حال ایمان) بمیرد.»

 

 

و فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى قَالَ:

«فَلَقِّنْهُ کَلِمَاتِ الْفَرَجِ وَ الشَّهَادَتَیْنِ وَ تُسَمِّی لَهُ الْإِقْرَارَ بِالْأَئِمَّةِ ع وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى یَنْقَطِعَ عَنْهُ الْکَلَامُ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۲۴

 

و در روایتی دیگر از ایشان نقل شده‌است:

«کلمات فرج[1] و شهادتین[2] را به او تلقین کنید و امامان را یک‌به‌یک نام ببرید تا (به امامتشان) اقرار کند. (این کار را ادامه دهید) تا زمانی که حرف‌زدنش قطع شود.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] مقصود از کلمات فرج: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»

[2] مقصود از شهادتین: «أَشْهَدُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ:

«لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ مِنْهُمْ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً وَ لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْعَاصِی یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْأَدَبَ السَّیِّئَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ النَّارَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ فِیهَا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۱، ص۸۲

 

از امام جعفربن‌محمد صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«همواره بنده‌ی مؤمن برای اهالی خانه‌اش «علم» و «ادب نیکو» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد بهشت کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را،

و همواره بنده‌ی نافرمان برای اهالی خانه‌اش «ادب زشت» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد آتش کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با خود فکر کردم چه‌طور می‌شود «علم» و «ادب نیکو» را برای دیگران به ارث گذاشت؟

به نظرم رسید؛ ابتدا لازم است خود، به زیور «علم» و «ادب» آراسته گردم تا این دو دارایی گران‌بها، در چشمان اهالی خانه‌ام طلوع کنند و در جان‌هایشان بنشینند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۲۹
ابوالفضل رهبر