روضه امام حسن برای سیدالشهدا، در آخرین لحظات عمر
...عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع:
«أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع دَخَلَ یَوْماً إِلَى الْحَسَنِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ بَکَى. فَقَالَ لَهُ: «مَا یُبْکِیکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؟» قَالَ: «أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِکَ.» فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع: «إِنَّ الَّذِی یُؤْتَى إِلَیَّ سَمٌّ یُدَسُّ إِلَیَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ.»
الأمالی (للصدوق)، ص۱۱۶
امام صادق از پدرشان، از جدشان، امام سجاد (علیهمالسلام) نقل فرمودهاند:
«روزی امام حسین نزد امام حسن (علیهماالسلام) آمدند و وقتی چشمشان به ایشان افتاد، گریه کردند.
امام حسن (علیهالسلام) به ایشان فرمودند:
«چهچیز تو را به گریه انداخته است، ای اباعبدالله؟»
امام حسین (علیهالسلام) فرمودند:
«بهخاطر کاری که با تو کردهاند گریه میکنم.»
امام حسن (علیهالسلام) فرمودند:
«کسی که مرا مسموم کردهاست، بر من خدعه نموده و من با آن سم کشته خواهم شد.
اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»؛ هیچ روزی مانند روز (شهادتِ) تو نیست، ای اباعبدالله!
سیهزار نفر به سوی تو هجوم میآورند.
ادعا میکنند از امّتِ جدمان، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) هستند
و خود را به دین اسلام نسبت میدهند.
دستبهیکی میکنند تا:
تو را بکشند،
خونت را بریزند،
حرمتت را هتک کنند،
فرزندان و زنانت را اسیر کنند
و اموالت را به زور غارت کنند.
در آن زمان است که:
لعن بر بنیامیه حلال میشود،
از آسمان خاکستر و خون میبارد
و همهچیز بر تو گریه میکنند، حتی حیوانات در بیابانها و ماهیها در دریاها.»»