دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۱۹ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

 

و قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:

«لَا تَکُونَنَّ أَوَّلَ مُشِیرٍ، وَ إِیَّاکَ وَ الرَّأْیَ الْفَطِیرَ، وَ تَجَنَّبْ ارْتِجَالَ الْکَلَامِ، وَ لَا تُشِرْ عَلَى مُسْتَبِدٍّ بِرَأْیِهِ، وَ لَا عَلَى وَغْدٍ، وَ لَا عَلَى مُتَلَوِّنٍ، وَ لَا عَلَى لَجُوجٍ. وَ خَفِ اللَّهَ فِی مَوَاقِعِ هَوَى الْمُسْتَشِیرِ، فَإِنَّمَا الْتِمَاسُ مُوَافَقَتِهِ لُؤْمٌ، وَ سُوءُ الِاسْتِمَاعِ مِنْهُ جِنَایَةٌ.»

 نزهةالناظروتنبیه‌الخاطر، ص۱۱۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگز اولین مشورت‌دهنده نباش!

بپرهیز از این‌که نظر خام و ناپخته‌ای دهی!

بپرهیز از این‌که بدون فکر و ناسنجیده سخن گویی!

به کسی که خودرأی است و کسی که بی‌ارزش و بی‌ادب است و کسی که دم‌دمی‌مزاج و چندرنگ است و کسی که لج‌باز است، مشورت نده!

هنگامی که هوا و هوسِ مشورت‌گیرنده به سمتی گرایش دارد، از خدا بترس!

چراکه اگر بخواهی با او موافقت کنی، سزاوار سرزنش خواهی بود و اگر خوب به سخنانش گوش ندهی، جنایب[*] است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] جنایت؛ گناهی است که مستوجب عقوبت و مجازات است. در بعضی منابع نیز «خیانت» ذکر شده است. (ر.ک: الدرةالباهرةمن‌الأصداف‌الطاهرة، ص۳۱)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

در احادیثی که پیش‌تر در مطلب (۱) و (۲) ذکر شده بود، به این نکته تأکید شده بود که انسان، هنگام انتخاب همسر، باید از این‌جهت که ویژگی‌های همسرش به فرزندش منتقل خواهد شد، به ویژگی‌های فرد موردنظرش دقت داشته باشد.

در این مطلب نیز دو حدیث دیگر در این رابطه ذکر می‌شود…

 

 

 

…عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَنْکِحُوا اَلْأَکْفَاءَ وَ اِنْکِحُوا فِیهِمْ وَ اِخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ.»

 الکافی، ج۵، ص۳۳۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«با [زنان/مردانِ] هم‌کفوِ[۱] خود ازدواج کنید،

در [خانواده‌های] هم‌کفوتان ازدواج کنید

و برای [پرورش مناسبِ] نطفه‌هایتان [همسر مناسب] انتخاب کنید.»

 

 

 

…عَنْ یَحْیَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«اَلشَّجَاعَةُ فِی أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ اَلْبَاهُ فِی أَهْلِ بَرْبَرَ وَ اَلسَّخَاءُ وَ اَلْحَسَدُ فِی اَلْعَرَبِ فَتَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُمْ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۴۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام)‌ نقل شده است:

«شجاعت، در میان اهل خراسان است،

توان جنسی، در میان اهل بربر[۲] است

و سخاوت و حسادت، در میان اعراب است

پس [برای پرورش مناسبِ] نطفه‌هایتان [همسر مناسب] انتخاب کنید.»[۳]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] هر کسی، با هر سطحی از تدین و هر طرز فکری، تیپ خاصی را می‌پسندد. معنای «کفویت» همین است.

[۲] «بربر» به قبایلی از شمال آفریقا اطلاق می‌شده که در مناطق وسیعی از کرانه‌های اقیانوس اطلس تا صحرای آفریقا پراکنده بوده‌اند.

[۳] این ویژگی‌ها، ویژگی‌های عمومی این اقوام است، نه ویژگی‌های قطعیِ تمام افراد آن قوم. غرض این است که هرکس باید به تناسب ویژگی‌های روحی و جسمی خود و با توجه ویژگی‌هایی که برای فرزندش می‌پسندد، همسر انتخاب کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

تذکرها و نصیحت‌های زبانی، شاید ساده‌ترین و کم‌زحمت‌ترین روش تربیتی باشد، اما کم‌اثرترین نیز هست.

انسان، به‌ویژه از رفتار کسانی که آن‌ها را بزرگ می‌پندارد یا به‌نوعی الگوی خود می‌داند، سخت اثر می‌پذیرد.

برای دعوت دیگران به راه و رفتار صحیح، کافی است به این توصیه امام صادق (علیه‌السلام) عمل کنیم:

 

 

 

…عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‏ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ‏ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۷۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردم را با غیر زبان‌هایتان (به حق) دعوت کنید.

آن‌ها باید از شما ورع[۱]، اجتهاد[۲]، نماز و کارهای خیر را ببینند.

این‌ها خودشان دعوت‌کننده هستند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ورع: پرهیزکاری، دوری جستن از گناه و کارهای ناشایست.

[۲] اجتهاد: انجام کارها با مشقّت و جدیت، به کار بستن نهایت تلاش برای رسیدن به مقصود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

…قَالَ اَلْمُجَاشِعِیُّ: حَدَّثْنَاهُ اَلرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ (عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ) وَ قَالاَ جَمِیعاً عَنْ آبَائِهِمَا عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ:

«الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۱۸

 

از امام رضا، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله علیهم) نقل شده است:

«انسان، بر دین دوست نزدیکش است. پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی دوستی نزدیک دارد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در زبان عربی، واژگان متعددی برای «دوست» به‌کار می‌رود که با یکدیگر تفاوت‌های ظریفی دارند؛ مانند: صدیق، رفیق، خلیل، صاحب، حبیب، زمیل.

در این حدیث، از واژه «خلیل» استفاده شده است و در مورد مراقبت از معاشرت با چنین دوستی هشدار داده شده است.

«خلیل»؛ یعنی دوستی که به انسان خیلی نزدیک است، از درونِ او خبر دارد و اصطلاحاً جیک‌وپیکش را می‌داند.

فرزندان، به‌ویژه در دوره نوجوانی، با بعضی هم‌سالان خود چنین رابطه‌ای را برقرار می‌کنند؛ با هم درددل می‌کنند، مشورت می‌کنند، رازهایشان را به هم می‌گویند و...

داشتن چنین رابطه‌ای، نیاز نوجوان است و برایش لازم است، اما والدین و مربیان باید مراقب آفت‌های این رابطه باشند.

اگر آن دوست نزدیک، از اعتقادات و روحیات خوبی برخوردار نباشد یا اگر کم و کیفِ این رابطه متعادل نباشد، یقیناً فرزند دچار آسیب خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۲ ، ۰۷:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ.»

 تحف‌العقول، ص۱۷۱

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ حرکتی نیست، مگراین‌که در آن به معرفت (شناخت) نیاز داری.»

 

 

 

…عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که بدون بصیرت (آگاهی) کاری را انجام می‌دهد، مانند کسی است که در بی‌راهه حرکت می‌کند؛ هرچه سرعتش بیشتر شود، (از مقصد) بیشتر فاصله می‌گیرد.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:

«مَنْ عَمِلَ عَلَى غَیْرِ عِلْمٍ کَانَ مَا یُفْسِدُ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۴

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کسی که بدون دانش، کاری را انجام دهد، خراب کردنش بیش از درست کردنش خواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌قدر که انسان پیچیده است، تربیت او نیز کاری پیچیده و دشوار است. برای تربیت انسان، باید پیچیدگی‌های او را شناخت، از چندوچون کار آگاه بود و از راه صحیحش ورود نمود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۲ ، ۰۷:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«لَا تُکْثِرَنَّ الْعِتَابَ‏ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ یَدْعُو إِلَى الْبَغْضَاءِ.»

 تصنیف‌غررالحکم‌ودررالکلم، ص۴۷۹

 

از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمودند:

«هرگز (دیگران را) زیاد عِتاب[*] نکنید؛

چراکه این‌کار کینه برجای می‌گذارد و (طرف مقابل را) به دشمنی وا می‌دارد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] عتاب؛ یعنی سرزنش و نکوهشی که با تندی و عصبانیت همراه باشد.

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«اگر می‌خواهید گرفتار کودک لج‌باز نشوید،…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۲ ، ۰۸:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

گاهی فرزندان یا متربیان ما کار اشتباهی می‌کنند و بعد، برای توجیه کار بدشان، عذر و بهانه‌ای می‌آورند. در چنین موقعیتی، گاهی والدین یا مربیان متوجه می‌شوند که این عذر، نمی‌تواند آن کار بد را توجیه کند. پس شروع به بگو مگو با آن‌ها می‌نمایند.

دستور اهل‌بیت (علیهم‌السلام) این است که حتی اگر عذر خطاکاران را ناموجه و دروغین هم دانستیم، باید گذشت کنیم و عذرشان را بپذیریم.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

روَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ:

«یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ‏ یَقْبَلِ‏ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً لَمْ یَنَلْ شَفَاعَتِی»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۵۳

 

از امام صادق، از پدرشان، از جدشان، از امیرالمؤمنین نقل شده است که رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) در ضمن توصیه‌های مهمشان به ایشان فرمودند:

«ای علی! هرکس عذرِ شخص دیگری را که می‌خواهد خود را تبرئه کند، نپذیرد - چه راست بگوید و چه دروغ - ، هرگز به شفاعت من نخواهد رسید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۰۸:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

حفظ احترام و شخصیت متربی، از واجبات کار یک مربی است. یکی از عوامل شکستن حرمت متربی، این است که کار زشت یا اشتباهش نزد دیگران آشکار شود.

به‌همین‌خاطر است که مربی باید تا جایی که ممکن است، از «اصل تغافل» استفاده کند تا پرده حرمت میان او و متربی‌اش دریده نشود.

وای به حال مربی‌ای که نه‌تنها خود را به ندانستن و نفهمیدن نزند، بلکه کار زشت یا اشتباه متربی‌اش را بر سر دست گیرد و برای دیگران هم بیان نماید.

این‌جاست که گویا جای متهم و شاکی عوض می‌شود؛ متهم تبرئه می‌گردد و شاکی مجرم می‌شود...

 

 

 

…عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:

«مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ عَلَى ذَنْبٍ أَوْ سَیِّئَةٍ فَأَفْشَى ذَلِکَ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَکْتُمْهَا وَ لَمْ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ کَعَامِلِهَا وَ عَلَیْهِ وِزْرُ ذَلِکَ الَّذِی أَفْشَاهُ عَلَیْهِ وَ کَانَ مَغْفُوراً لِعَامِلِهَا وَ کَانَ عِقَابُهُ مَا أَفْشَى عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا مَسْتُورٌ عَلَیْهِ فِی الْآخِرَةِ ثُمَّ یَجِدُ اللَّهَ أَکْرَمَ مِنْ أَنْ یُثَنِّیَ عَلَیْهِ عِقَاباً فِی الْآخِرَةِ.»

 الإختصاص، ص۳۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس به گناه یا کار بد مؤمنی آگاه شود و آن را برملا سازد، پنهانش ننماید و برای آن شخص از خداوند طلب آمرزش نکند، نزد خداوند مانند همان‌کسی است که آن کار را انجام داده است و گناه همان‌کاری که برملا ساخته است، بر گردنش خواهد بود.

کسی که آن کار را انجام داده، آمرزیده می‌شود و مجازاتش این است که کارش در دنیا برملا شده. کار او در آخرت پنهان خواهد شد و خداوند را بزرگوارتر از این خواهد یافت که مجدداً در آخرت مجازاتش نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۰۲ ، ۰۸:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

یکی از نگرانی‌های والدینی که خود را نسبت به دنیا و آخرت فرزندشان مسؤول می‌دانند، این است که اگر روزی در کنار فرزندشان نبودند تا او را در امور دنیوی و اخروی «راهنمایی» و «حمایت» کنند، چه سرنوشتی در انتظار فرزندشان خواهد بود؟

برای رفع این نگرانی یک راه‌حل وجود دارد...

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«أَحْسِنُوا فِی‏ عَقِبِ‏ غَیْرِکُمْ‏ تُحْفَظُوا فِی عَقِبِکُمْ‏.»

 نهج‌البلاغة، ص۵۲۲

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به بازماندگانِ دیگران نیکی کنید تا از بازماندگانتان محافظت شود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این مسأله از مصادیق قانونِ کلیِ «از هر دست بدهی، با همان دست می‌گیری» است.

اگر ما خود را نسبت به فرزندان دیگران مسؤول بدانیم و در نبود بزرگ‌ترهایشان، هوای دنیا و آخرت آن‌ها را داشته باشیم، مطمئناً خداوند به وسیله‌ای فرزندان ما را نیز در غیابمان حفظ خواهد کرد.

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

- «هشدارهایی هول‌ناک درباره ناموس، که باید جدی گرفت»

- «چاه مکن بهر کسی…!»

- «خود دانی...»

- «اگر دوست دارید فرزندانتان با شما خوب رفتار کنند...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۰۲ ، ۰۸:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ‏ الرَّجُلَ‏ رُبَّمَا لَهِجَ‏ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ‏ حَتَّى لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۰۴

 

از امام صادق، علیه‌السلام، نقل شده‌است، که فرمودند:

«با نمازشان و با روزه‌شان، فریب نخورید!

چراکه انسان گاهی چنان نسبت به نماز و روزه حرص می‌ورزد که اگر آن را ترک کند، وحشت می‌کند.

اما آنان را (اگر خواستید بیازمایید؛) هنگام "راست‌گفتاری" و "ادای امانت" آزمایش کنید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در حدیث مشابه دیگری بیان شده است که «به طولانی بودن رکوع و سجود افراد نگاه نکنید...»

این گونه احادیث، هرگز به‌معنای بی‌اهمیت بودن نماز و روزه و عبادت نیست، بلکه مقصود این است که نمازهای طولانی و روزه‌های آن‌چنانی، نمی‌تواند سنجه‌ی ارزش واقعی افراد باشد؛

چراکه این حالات، ممکن است «عادتی کهنه» یا «جوّی گذرا» باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۲ ، ۱۱:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

هرچند کم‌اند، اما متأسفانه هستند والدینی که از روی خستگی و درگیری‌های بیرون خانه یا به‌خاطر حقارت‌های شخصِ خودشان، وقتی از فرزند یا همسرشان ناراحت می‌شوند، آنان را به باد ناسزا می‌گیرند.

 

 

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِنَّ رَجُلاً مِنْ بَنِی تَمِیمٍ أَتَى اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: أَوْصِنِی فَکَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ: «لاَ تَسُبُّوا اَلنَّاسَ فَتَکْتَسِبُوا اَلْعَدَاوَةَ بَیْنَهُمْ.»»

 الکافی، ج۲، ص۳۶۰

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی از قبیله بنی‌تمیم نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

مرا نصیحت کنید.

رسول خدا در ضمن توصیه‌هایشان، به او فرمودند:

«به مردم دشنام نگویید؛

چراکه موجب جلب دشمنی آن‌ها خواهد شد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۲ ، ۱۲:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

درست است که یک مربی باید گفتار، رفتار و حالات متربی‌اش را مدنظر داشته باشد تا بتواند برای اصلاح نقص‌های او برنامه‌ریزی کند،

اما باید مراقب باشد که مبادا تهیه لیست نقاط ضعف او، با نیتی سوء، موجب سقوط خودش گردد.

 

 

 

…عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالاَ:

«أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى الْکُفْرِ أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِیُعَنِّفَهُ بِهَا یَوْماً مَا.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۵۴

 

از امام باقر و نیز از امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است:

«نزدیک‌ترین حالتی که بنده به کفر دارد، این است که دیگری را برادر دینی خود بداند، اما اشتباهات و لغزش‌هایش را شمارش کند تا روزی با (یادآوریِ) آن‌ها، بر او درشتی نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۲ ، ۱۲:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

این یک امر عادی است که پدر و مادر یا معلم و مربی، از فرزند یا متربی خود، اخلاق یا رفتار زشتی سراغ داشته باشند.

کسی که وظیفه پرورش دیگری را بر عهده دارد، در چنین مواقعی باید تا جایی که ممکن است «تغافل» کند و در صدد باشد که او را به شیوه‌ای صحیح از آن زشتی بپیراید.

اما متأسفانه شاهد هستیم که افراد گاهی از روی ناآگاهی یا بی‌توجهی، نه‌تنها اصل اساسیِ «تغافل» را رعایت نمی‌کنند، بلکه به روی فرزند یا متربیِ خود می‌آورند و گاه‌گاه به او «طعنه» نیز می‌زنند.

جالب است بدانید ماده «طعن» در زبان عربی در اصل برای «فرو کردن نیزه در بدن دشمن» به کار می‌رفته و بعدها به جهت شباهتش به طعنه زبانی، به این کار زشت نیز اطلاق شده است.

 

 

 

…عَنْ اَلْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«مَا مِنْ‏ إِنْسَانٍ‏ یَطْعُنُ فِی عَیْنِ مُؤْمِنٍ إِلَّا مَاتَ بِشَرِّ مِیتَةٍ وَ کَانَ قَمِناً أَنْ لَا یَرْجِعَ إِلَى خَیْرٍ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۶۱

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ انسانی نیست که در چشم مؤمنی (رو در روی او) به او طعنه زند، مگراین‌که حتماً به بدترین نوع مرگ خواهد مُرد و سزاوار است که به خیر بازنگردد (عاقبت‌به‌خیر نشود.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۰:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

شاید شما هم با پدر یا مادری مواجه شده باشید که به‌خاطر دلخوری از فرزندشان یا ناراحتی از مسیر اشتباهی که در آن افتاده، نزد دوستان و اقوام خود، درددل می‌کنند و از او بد می‌گویند

یا شاید معلمان یا مربیانی را دیده باشید که بین کلاس‌ها در دفتر می‌نشینند و درباره شاگرد یا متربی خود (بدون قصد مشورت گرفتن و اصلاح او) ماجراهایی را برای همکارانشان نقل می‌کنند و حتی گاهی کار به تمسخر می‌انجامد.

چنین رفتارهایی می‌تواند عواقب ناگواری در پی داشته باشد…

 

 

 

…عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«مَنْ‏ رَوَى‏ عَلَى‏ مُؤْمِنٍ‏ رِوَایَةً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ.»

 الکافی، ج۲، ص۳۵۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس به ضرر مؤمنی ماجرایی را نقل کند و قصدش این باشد که آبرویش را ببرد و شخصیتش را بشکند تا از چشم مردم بیفتد،

خداوند او را از ولایت خود خارج می‌کند تا تحت ولایت شیطان قرار گیرد.

اما شیطان هم او را (تحت ولایت خود) نمی‌پذیرد!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۲ ، ۰۷:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

حدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ بِمَدِینَةِ اَلرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ] عَنْ أَبِیهِ [عَنْ ] عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ قَالَ قَالَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«کَانَ ص... إِذَا انْتَهَى إِلَى قَوْمٍ جَلَسَ حَیْثُ یَنْتَهِی بِهِ الْمَجْلِسُ وَ یَأْمُرُ بِذَلِکَ وَ یُعْطِی کُلَّ جُلَسَائِهِ نَصِیبَهُ حَتَّى لَا یَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسَائِهِ أَنَّ أَحَداً أَکْرَمُ عَلَیْهِ مِنْهُ مَنْ جَالَسَهُ صَابَرَهُ حَتَّى یَکُونَ هُوَ الْمُنْصَرِفَ عَنْهُ ... قَدْ وَسِعَ النَّاسَ مِنْهُ خُلُقُهُ وَ صَارَ لَهُمْ أَباً رَحِیماً وَ صَارُوا عِنْدَهُ فِی الْحَقِّ سَوَاءً مَجْلِسُهُ مَجْلِسُ حِلْمٍ وَ حَیَاءٍ وَ صِدْقٍ وَ أَمَانَةٍ لَا تُرْفَعُ فِیهِ الْأَصْوَاتُ وَ لَا تُؤْبَنُ فِیهِ الْحُرَمُ وَ لَا تُثْنَى فَلَتَاتُهُ مُتَعَادِلِینَ مُتَوَاصِلِینَ فِیهِ بِالتَّقْوَى مُتَوَاضِعِینَ یُوَقِّرُونَ الْکَبِیرَ وَ یَرْحَمُونَ الصَّغِیرَ وَ یُؤْثِرُونَ ذَا الْحَاجَةِ وَ یَحْفَظُونَ الْغَرِیبَ. کَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَیِّنَ الْجَانِبِ لَیْسَ بِفَظٍّ وَ لَا غَلِیظٍ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَیَّابٍ وَ لَا مَزَّاحٍ وَ لَا مَدَّاحٍ یَتَغَافَلُ عَمَّا لَا یَشْتَهِی فَلَا یُؤْیِسُ مِنْهُ وَ لَا یُخَیِّبُ فِیهِ مُؤَمِّلِیهِ قَدْ تَرَکَ نَفْسَهُ مِنْ ثَلَاثٍ الْمِرَاءِ وَ الْإِکْثَارِ وَ مَا لَا یَعْنِیهِ وَ تَرَکَ النَّاسَ مِنْ ثَلَاثٍ کَانَ لَا یَذُمُّ أَحَداً وَ لَا یُعَیِّرُهُ وَ لَا یَطْلُبُ عَثَرَاتِهِ وَ لَا عَوْرَتَهُ وَ لَا یَتَکَلَّمُ إِلَّا فِیمَا رَجَا ثَوَابَهُ إِذَا تَکَلَّمَ أَطْرَقَ جُلَسَاؤُهُ کَأَنَّمَا عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّیْرُ وَ إِذَا سَکَتَ تَکَلَّمُوا وَ لَا یَتَنَازَعُونَ عِنْدَهُ الْحَدِیثَ وَ إِذَا تَکَلَّمَ عِنْدَهُ أَحَدٌ أَنْصَتُوا لَهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ حَدِیثِهِ یَضْحَکُ مِمَّا یَضْحَکُونَ مِنْهُ وَ یَتَعَجَّبُ مِمَّا یَتَعَجَّبُونَ مِنْهُ وَ یَصْبِرُ لِلْغَرِیبِ عَلَى الْجَفْوَةِ فِی الْمَسْأَلَةِ وَ الْمَنْطِقِ ... وَ لَا یَقْطَعُ عَلَى أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّى یَجُوزَهُ فَیَقْطَعَهُ بِنَهْیٍ أَوْ قِیَامٍ. کَانَ سُکُوتُهُ عَلَى أَرْبَعٍ الْحِلْمِ وَ الْحَذَرِ وَ التَّقْدِیرِ وَ التَّفَکُّرِ فَأَمَّا التَّقْدِیرُ فَفِی تَسْوِیَةِ النَّظَرِ وَ الِاسْتِمَاعِ بَیْنَ النَّاسِ وَ أَمَّا تَفَکُّرُهُ فَفِیمَا یَبْقَى وَ یَفْنَى وَ جُمِعَ لَهُ الْحِلْمُ فِی الصَّبْرِ فَکَانَ لَا یُغْضِبُهُ شَیْ‏ءٌ وَ لَا یَسْتَفِزُّهُ وَ جُمِعَ لَهُ الْحَذَرُ فِی أَرْبَعٍ أَخْذِهِ الْحَسَنَ لِیُقْتَدَى بِهِ وَ تَرْکِهِ الْقَبِیحَ لِیُنْتَهَى عَنْهُ وَ اجْتِهَادِهِ الرَّأْیَ فِی إِصْلَاحِ أُمَّتِهِ وَ الْقِیَامِ فِیمَا جَمَعَ لَهُمْ مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۳۱۸

 

از امام رضا نقل شده است که امیرالمؤمنین جلسات رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) با اصحابشان را چنین توصیف فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگاه نزد گروهی می‌رفتند که نشسته بودند، در انتهای مجلس می‌نشستند و (دیگران را نیز) به همین کار دستور می‌دادند.

سهم و بهره همه افراد حاضر در جلسه را ادا می‌کردند، به‌نحوی که هیچ‌یک از آنان گمان نمی‌کرد دیگری نزد پیامبر از او گرامی‌تر است.

هرکس نزد ایشان می‌نشست، حضرت (خودشان جلسه را تمام نمی‌کردند، بلکه) آن‌قدر صبر می‌کردند تا خود آن شخص بلند شود و جلسه را ترک کند...

خلقِ نیکوی ایشان شامل حال عموم مردم بود (نه فقط برای بعضی اقشار خاص).

برای مردم پدری مهربان بودند و در برابر حق، همه برای ایشان یکسان بودند.

جلسه ایشان، جلسه بردباری، حیاء، راست‌گویی و امانت‌داری بود.

در جلسه ایشان، صدای کسی بلند نمی‌شد، حُرمت کسی نمی‌شکست و اشتباهات کسی بازگو نمی‌گشت.

حاضرین بر اساس تقوا با هم برابر و به هم پیوسته بودند. نسبت به یکدیگر متواضع بودند، به بزرگ‌ترها احترام می‌گذاشتند و با کوچک‌ترها مهربان بودند.

نسبت به نیازمندان ازخودگذشتگی می‌کردند و از افراد غریب محافظت می‌کردند.

ایشان همواره خوش‌رو، نرم‌خو و خوش‌برخورد بودند. سخت‌گیر نبودند.

خشن، اهل دادوفریاد، بدزبان و عیب‌جو نبودند.

نه زیاد شوخی می‌کردند و نه زیاد از کسی تعریف می‌کردند.

خود را نسبت به چیزی که خوش نداشتند، به غفلت می‌زدند تا کسی از ایشان مأیوس نشود و دوست‌دارانشان نااُمید نگردند.

(در جمع‌ها) نسبت به خود، سه چیز را ترک می‌کردند؛ بحث و جدل، پرحرفی و حرف‌های بی‌فایده.

همچنین نسبت به دیگران، سه چیز را ترک می‌کردند؛ هرگز کسی را مذمّت نمی‌کردند و با سرزنش خود او را سرافکنده نمی‌نمودند، دنبال لغزش‌ها و کارهای زشت و شرم‌آور کسی نبودند و جز در موردی که امید ثواب داشتند، سخنی نمی‌گفتند.

زمانی که سخن می‌گفتند، حاضرین در جلسه آرام می‌گرفتند، گویا پرنده‌ای روی سرهایشان بود و زمانی که ایشان ساکت می‌شدند، دیگران سخن می‌گفتند.

حاضرین، نزد ایشان، فرصت صحبت کردن را از یکدیگر نمی‌ربودند و هرگاه نزد ایشان کسی صحبت می‌کرد، دیگران خاموش می‌شدند و گوش می‌دادند تا حرفش تمام شود.

حضرت به چیزی می‌خندیدند که دیگران به آن می‌خندیدند و از چیزی ابراز شگفتی می‌کردند که دیگران از آن شگفت‌زده می‌شدند.

ایشان نسبت به کسی که غریب بود (با آداب حاکم بر جلسه آشنا نبود) و هنگام درخواست کردن و سخن گفتن با بدرفتاری و خشونت برخورد می‌کرد، صبر می‌کردند...

سخن کسی را قطع نمی‌کردند مگر این‌که از حدودِ (الهی) تجاوز کند؛ که در این‌صورت یا با نهی کردن یا با برخواستن از مجلس، حرفش را قطع می‌کردند.

خاموشیِ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر اساس چهار چیز بود؛ «بردباری»، «احتیاط شدید»، «اندازه‌گیری» و «تفکّر»؛

- «اندازه‌گیریِ» ایشان این بود که در نگاه کردن به مردم (حاضرین) و گوش دادنِ سخن‌هایشان یکسان برخورد کنند.

- «تفکر»شان در مورد چیزهایی بود که باقی هستند و چیزهایی که فانی‌اند (و از بین می‌روند.)

- «بردباری» ایشان با صبرشان همراه بود؛ به‌همین‌خاطر چیزی ایشان را نه خشمگین می‌ساخت و نه ناخرسند می‌نمود.

- «احتیاط شدید» حضرت نیز در چهار چیز بود: کار زیبا انجام دهند تا دیگران به ایشان اقتدا نمایند، کار زشت را ترک کنند تا دیگران نیز آن را ترک کنند، تمام تلاششان را برای تصمیم‌گیری برای اصلاح امتشان به‌کار گیرند و اقدام برای آن‌چه که خیر دنیا و آخرت را برای مردم در پی داشته باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۲ ، ۱۲:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مِنْ فِقْهِ الضَّیْفِ أَنْ لَا یَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِ صَاحِبِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الْمَرْأَةِ لِزَوْجِهَا أَنْ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ أَمْرِهِ وَ مِنْ صَلَاحِ الْعَبْدِ وَ طَاعَتِهِ وَ نُصْحِهِ لِمَوْلَاهُ أَنْ لَا یَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِ مَوْلَاهُ وَ أَمْرِهِ وَ مِنْ بِرِّ الْوَلَدِ أَنْ لَا یَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِ أَبَوَیْهِ وَ أَمْرِهِمَا وَ إِلَّا کَانَ الضَّیْفُ جَاهِلًا وَ کَانَتِ الْمَرْأَةُ عَاصِیَةً وَ کَانَ الْعَبْدُ فَاسِقاً عَاصِیاً وَ کَانَ الْوَلَدُ عَاقّاً.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۵۱

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«از مصادیق «فهمیده بودنِ مهمان» این است که روزه‌ی مستحبی نگیرد، مگر با اجازه‌ی میزبانش،

از مصادیق «اطاعت زن از شوهرش» این است که روزه‌ی مستحبی نگیرد، مگر با اجازه شوهرش و امر او،

از مصادیق «درست‌کاریِ بنده (غلام یا کنیز) و اطاعات و خیرخواهیِ او نسبت به مولایش» این است که روزه‌ی مستحبی نگیرد، مگر با اجازه‌ی مولایش و امر او

و از مصادیق «نیکی فرزند [به والدینش]» این است که روزه‌ی مستحبی نگیرد، مگر با اجازه‌ی پدر و مادرش و امر آن‌ها[*]

اگر چنین نکنند؛

آن مهمان، جاهل است،

آن زن، عاصی (سرکش) است،

آن بنده، فاسق و عاصی است

و آن فرزند، عاق (نافرمان) است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] مرحوم شیخ صدوق در علل‌الشرائع این حدیث را نقل کرده، با این تفاوت که در مورد فرزند، به‌جز روزه، حج و نماز مستحبی را نیز ذکر کرده است؛

«…وَ مِنْ بِرِّ الْوَلَدِ أَنْ لَا یَصُومَ تَطَوُّعاً وَ لَا یَحُجَّ تَطَوُّعاً وَ لَا یُصَلِّیَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِ أَبَوَیْهِ وَ أَمْرِهِمَا…» [علل‌الشرائع، ج۲، ص۳۸۵]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۱۴:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَمِعْتُ أَبِی یُحَدِّثُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَکْلُ عَلَى الْحَضِیضِ مَعَ الْعَبِیدِ وَ رُکُوبِیَ الْحِمَارَ مُؤْکَفاً وَ حَلَبَ الْعَنْزِ بِیَدِی وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِیمُ عَلَى الصِّبْیَانِ لِتَکُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِی.»

 الخصال، ج‏۱، ص۲۷۱

 

از امام صادق، از پدرشان، از پدرانشان، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«پنج کار را تا زمان مرگم ترک نمی‌کنم؛ تا بعد از من سنت شوند:

(۱) غذا خوردن روی زمین، کنار غلامان،

(۲) سوار شدن بر الاغ پالان‌شده،

(۳) دوشیدن شیر بز با دستم،

(۴) پوشیدن لباس پشمین

(۵) و (اول) سلام کردن به کودکان.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

ریشه لغوی «سنت» این است که شخصی از جایی که محل عبور و مرور نیست، عبور کند تا آن مسیر پاکوب شود و به‌مرور تبدیل به راهی شود و دیگران نیز از آن عبور کنند.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عمداً این رفتار را تکرار می‌فرموده‌اند تا پیروانشان ببینند و از راهی که ایشان عبور کرده‌اند عبور کنند و بعد از ایشان، به سنتی که بنا نهاده‌اند، عمل نمایند.

در یک نگاه کلی، همه‌ی این پنج کار، مصادیقی از فروتنی و تواضع بزرگان است، اما با یک نگاه جزءنگر نیز می‌توان به تک‌تک این گزاره‌ها نگریست و درباره‌شان تأمل کرد.

مورد بحث ما در این مطلب، پنجمین کاری است که پیامبر خواسته‌اند پیروانشان به آن عمل کنند؛ «سلام کردن به کودکان».

سلام کردن به کودکان، آن هم از سوی بزرگان، علاوه بر این‌که موجب می‌شود محبت آن بزرگ‌تر در دل کودک جای گیرد و مقدمه حرف‌شنوی و الگوپذیری از او را فراهم شود، شخصیت کودک را نیز تقویت می‌کند.

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «چگونه فرزندانمان را در برابر آلودگی‌ها مصون سازیم؟» احادیثی در مورد فوائد احساس کرامت نفس در کودکان، از جمله «مصونیت‌بخشی در برابر زشتی‌ها، پلیدی‌ها و هوس‌ها» ذکر شد.

حال بیاندیشیم که ما به عنوان یک مسلمان، تا چه اندازه به این سنت پای‌بندیم؟ آیا وقتی در کوچه و خیابان عبور می‌کنیم یا وقتی با بچه‌های اقوام و آشنایان یا حتی فرزندان خودمان روبه‌رو می‌شویم، در سلام کردن از آن‌ها پیشی می‌گیریم؟ آیا تحویلشان می‌گیریم؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۲ ، ۰۰:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

قالَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:

«أَکْرِمْ‏ ضَیْفَکَ‏ وَ إِنْ کَانَ حَقِیراً وَ قُمْ عَنْ مَجْلِسِکَ لِأَبِیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ إِنْ کُنْتَ أَمِیراً.»

 غررالحکم، ص۱۳۶

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مهمانت را گرامی بدار، هرچند فرد حقیری باشد

و به احترام پدر و آموزگارت از جایت برخیز، هرچند فرمان‌روا باشی.»

 

 

 

قالَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:

«ثَلَاثٌ لَا یُسْتَحْیَى مِنْهُنَّ: خِدْمَةُ الرَّجُلِ‏ ضَیْفَهُ‏، وَ قِیَامُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ لِأَبِیهِ وَ مُعَلِّمِهِ، وَ طَلَبُ الْحَقِّ، وَ إِنْ قَلَّ.»

 عیون‌الحکم، ص۲۱۲

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«انسان در سه کار نباید خجالت کشید:

- خدمت به مهمانش،

- برخواستن از جایش، به احترام پدر و آموزگارش

- و طلب کردنِ حقش، هرچند کم باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

در زمان صدر اسلام «شعر» قوی‌ترین و مؤثرترین رسانه محسوب می‌شد و شعرسرایی رونق ویژه‌ای داشت و شاعران میان مردم از محبوبیت و مرجعیت خاصی برخوردار بودند.

حال رفتار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با یکی از شاعران مشهور زمانشان که خطای بزرگی مرتکب شده بود را ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

…عَنْ جَابِرٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ: أُتِیَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالنَّجَاشِیِّ اَلشَّاعِرِ قَدْ شَرِبَ اَلْخَمْرَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَضَرَبَهُ ثَمَانِینَ ثُمَّ حَبَسَهُ لَیْلَةً ثُمَّ دَعَا بِهِ مِنَ اَلْغَدِ فَضَرَبَهُ عِشْرِینَ سَوْطاً فَقَالَ لَهُ: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ فَقَدْ ضَرَبْتَنِی فِی شُرْبِ اَلْخَمْرِ وَ هَذِهِ اَلْعِشْرُونَ مَا هِیَ؟ فَقَالَ: «هَذَا لِتَجَرِّیکَ عَلَى شُرْبِ اَلْخَمْرِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ.»

 الکافی، ج۷، ص۲۱۶

 

از جابر بن یزید جعفی، از ابو مریم نقل شده است:

نجاشیِ شاعر را نزد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) آوردند. او در ماه رمضان شراب نوشیده بود.

حضرت هشتاد ضربه تازیانه به او زدند. بعد، یک شب او را حبس کردند. سپس فردای آن روز او را خواستند و بیست ضربه دیگر به او تازیانه زدند.

نجاشی به حضرت عرض کرد:

ای امیر مؤمنان! (دیشب) مرا به‌خاطر شراب‌خواری (هشتاد تازیانه) زدید. اما این بیست ضربه برای چه بود؟

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند:

«این بیست ضربه برای این بود که چنان جسارت به خرج دادی که در ماه رمضان شراب بنوشی.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقام معظم رهبری، آیت‌الله خامنه‌ای، در خطبه‌های نمازجمعه روز ‍۱۲ بهمن ۱۳۷۵ این ماجرا را نقل کرده‌اند. مطالعه این ماجرا با بیان و توضیحات ایشان جالب و مفید است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر فرزندآوری تأکید داشته‌اند. ایشان وجود فرزند در خانه را مایه برکت و عزت دانسته‌اند و داشتن فرزند صالح را از سعادت‌های انسان برشمرده‌اند.

بعضی از ما از ترس عدم توانایی در تأمین امکانات مادی برای یک فرزند یا نگرانی بابت عدم توانایی در تربیت او، از بچه‌دار شدن خودداری می‌کنیم یا به فرزندانِ کم اکتفا می‌کنیم.

این ترس‌ها در زمان اهل‌بیت نیز وجود داشته است. به نمونه زیر توجه بفرمایید...

 

 

 

…عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَى أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنِّی اِجْتَنَبْتُ طَلَبَ اَلْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَهْلِی کَرِهَتْ ذَلِکَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ یَشْتَدُّ عَلَیَّ تَرْبِیَتُهُمْ لِقِلَّةِ اَلشَّیْءِ فَمَا تَرَى؟ فَکَتَبَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَیَّ: «اُطْلُبِ اَلْوَلَدَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْزُقُهُمْ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۳

 

بکر بن صالح گوید:

خطاب به امام کاظم (علیه‌السلام) نوشتم:

من پنج سال است که از آوردن فرزند خودداری کرده‌ام و دلیلش این است که همسرم خوشش نمی‌آید و می‌گوید: «چون امکاناتمان کم است، پرورش آن‌ها برایم سخت است.» نظر شما چیست؟

حضرت (در پاسخِ نامه‌ام) خطاب به من نوشتند:

«فرزند بیاور؛ چراکه خداوند (عزّوجلّ) حتماً به آن‌ها روزی می‌دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۲ ، ۱۱:۳۸
ابوالفضل رهبر