دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۳۲ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

 

…عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ: «أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زنان سلام می‌کردند و آنان نیز به ایشان جواب سلام می‌دادند.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز به زنان سلام می‌کردند، اما خوش نداشتند که به زنان جوان سلام دهند.[۱]

ایشان می‌فرمودند: «نگرانم که صدای آن زن جوان، مرا به هیجان وادارد و به‌این‌واسطه بیش از ثوابی که قصدش را دارم، دچارِ (گناه) شوم.»»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] گویا مقصود حضرت «ابتدا به سلام» است، و الا جواب سلام که واجب است.

[۲] مقصودشان این است که ابتدا به سلام مستحب است و من برای اجر بردن و به‌دست آوردنِ حسنه، به آن مشتاقم. اما نگرانم نکند شنیدن صدای آن زن جوان مرا دچار گناهی کند که نه‌تنها آن اجر را ضایع کند، بلکه سیئه‌ای هم نصیبم کند؛ یعنی ضررش بیش از سودش باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

پیشی گرفتن در سلام کردن، سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، مستحب است و ثواب بیش‌تری دارد.

اما هر چیزی آدابی دارد و شایسته است انسان این آداب را بداند و به آن پای‌بند باشد.

 

 

 

…عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«یُسَلِّمُ الصَّغِیرُ عَلَى الْکَبِیرِ وَ الْمَارُّ عَلَى الْقَاعِدِ وَ الْقَلِیلُ عَلَى الْکَثِیرِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کوچک(تر)، به بزرگ (تر) سلام می‌کند،

عبورکننده، به (کسی که در مسیرش) نشسته

و (جمعیت) کم(تر) به (جمعیت) زیاد(تر).»

 

 

 

…عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الْقَلِیلُ یَبْدَءُونَ الْکَثِیرَ بِالسَّلَامِ وَ الرَّاکِبُ یَبْدَأُ الْمَاشِیَ وَ أَصْحَابُ الْبِغَالِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْحَمِیرِ وَ أَصْحَابُ الْخَیْلِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْبِغَالِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ابتدا، (جمعیت) کم(تر) به(جمعیت) زیاد(تر) سلام می‌کند،

کسی که سوار بر مرکب است، به کسی که پیاده می‌رود،

کسی که سوار بر قاطر است، به کسی که سوار بر الاغ است

و کسی که سوار بر اسب است، به کسی که سوار بر قاطر است.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«یُسَلِّمُ الرَّاکِبُ عَلَى الْمَاشِی وَ الْمَاشِی عَلَى الْقَاعِدِ وَ إِذَا لَقِیَتْ جَمَاعَةٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الْأَقَلُّ عَلَى الْأَکْثَرِ وَ إِذَا لَقِیَ وَاحِدٌ جَمَاعَةً سَلَّمَ الْوَاحِدُ عَلَى الْجَمَاعَةِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که سواره می‌رود، به کسی که پیاده می‌رود، سلام می‌کند

و کسی که پیاده می‌رود، به کسی که (در مسیرش) نشسته است.

وقتی گروهی به گروه دیگری می‌رسند، گروهی که کم‌تر هستند، به گروهی که بیشترند، سلام می‌کنند

و وقتی یک نفر به گروهی می‌رسد، آن یک نفر به آن گروه سلام می‌کند.»

 

 

 

…عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا کَانَ قَوْمٌ فِی مَجْلِسٍ ثُمَّ سَبَقَ قَوْمٌ فَدَخَلُوا فَعَلَى الدَّاخِلِ أَخِیراً إِذَا دَخَلَ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«وقتی گروهی در مجلسی هستند، بعد، گروه دیگری وارد می‌شوند، بر گروهی که دیرتر وارد شده‌اند، لازم است که هنگام ورود، بر گروه اول سلام کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۳ ، ۱۳:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِنَّ أَعْرَابِیّاً مِنْ بَنِی تَمِیمٍ أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ لَهُ: أَوْصِنِی فَکَانَ مِمَّا أَوْصَاهُ: «تَحَبَّبْ إِلَى النَّاسِ یُحِبُّوکَ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۲

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بادیه‌نشینی از بنی‌تمیم نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و به ایشان عرض کرد:

به من توصیه(هایی) بفرمایید.

یکی از توصیه‌هایی که به او فرمودند این بود:

«به مردم مهربانی نما (اظهار محبت کن) تا تو را دوست بدارند.»»

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مهرورزی به مردم، نصف عقل است.»

 

 

 

…عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مُجَامَلَةُ النَّاسِ ثُلُثُ الْعَقْلِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«برخورد زیبا با مردم، یک‌سوّم عقل است.»

 

 

 

اما مقصود از «مهرورزی به مردم» چیست؟

مصادیقی از آن را ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«ثَلَاثٌ یُصْفِینَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ یَلْقَاهُ بِالْبِشْرِ إِذَا لَقِیَهُ وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ إِذَا جَلَسَ إِلَیْهِ وَ یَدْعُوهُ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَیْهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«سه چیز است که «مهرورزیِ خالصانه‌ی انسان به برادر مسلمانش» محسوب می‌شود:

- هنگامی‌که با او دیدار می‌کند، با خوش‌رویی برخورد کند،

- وقتی در مجلسی پیش او می‌نشیند، برایش جا باز کند

- و او را با نامی که خود او بیشتر دوستش دارد، صدا زند.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] احتمالاً شما هم دوست یا قوم‌وخویشی دارید که به هر دلیلی از نام یا نام‌خانوادگی‌اش خوشش نمی‌آید یا دوست دارد او را با نام دیگری صدا بزنند.

بر اساس توصیه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، یکی از مصادیق مهربانی کردن با مردم و اظهار محبت به آنان (که نیمی از عقلانیت می‌باشد،) این است که آن‌ها را به همان نامی صدا بزنیم که خودش بیشتر دوست دارد.

گاهی ما از سر لجاجت، شیطنت یا عادت، دیگران را با نامی که خودش دوست ندارد، صدا می‌زنیم که خلاف عقل است.

أعاذنا اللهَ من شرور أنفسنا!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۳ ، ۲۰:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ الْکِنْدِیِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا صَعِدَ الْمِنْبَرَ قَالَ: «یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ أَنْ یَتَجَنَّبَ مُوَاخَاةَ ثَلَاثَةٍ الْمَاجِنِ الْفَاجِرِ وَ الْأَحْمَقِ وَ الْکَذَّابِ فَأَمَّا الْمَاجِنُ الْفَاجِرُ فَیُزَیِّنُ لَکَ فِعْلَهُ وَ یُحِبُّ أَنَّکَ مِثْلُهُ وَ لَا یُعِینُکَ عَلَى أَمْرِ دِینِکَ وَ مَعَادِکَ وَ مُقَارَبَتُهُ جَفَاءٌ وَ قَسْوَةٌ وَ مَدْخَلُهُ وَ مَخْرَجُهُ عَارٌ عَلَیْکَ وَ أَمَّا الْأَحْمَقُ فَإِنَّهُ لَا یُشِیرُ عَلَیْکَ بِخَیْرٍ وَ لَا یُرْجَى لِصَرْفِ السُّوءِ عَنْکَ وَ لَوْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ رُبَّمَا أَرَادَ مَنْفَعَتَکَ فَضَرَّکَ فَمَوْتُهُ خَیْرٌ مِنْ حَیَاتِهِ وَ سُکُوتُهُ خَیْرٌ مِنْ نُطْقِهِ وَ بُعْدُهُ خَیْرٌ مِنْ قُرْبِهِ وَ أَمَّا الْکَذَّابُ فَإِنَّهُ لَا یَهْنِئُکَ مَعَهُ عَیْشٌ یَنْقُلُ حَدِیثَکَ وَ یَنْقُلُ إِلَیْکَ الْحَدِیثَ کُلَّمَا أَفْنَى أُحْدُوثَةً مَطَرَهَا بِأُخْرَى مِثْلِهَا حَتَّى إِنَّهُ یُحَدِّثُ بِالصِّدْقِ فَمَا یُصَدَّقُ وَ یُفَرِّقُ بَیْنَ النَّاسِ بِالْعَدَاوَةِ فَیُنْبِتُ السَّخَائِمَ فِی الصُّدُورِ فَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِکُمْ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۹

 

از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هنگامی که از منبر بالا می‌رفتند، می‌فرمودند:

«برای مسلمان شایسته است که از دوستی با سه نفر کناره گیرد (دوری جوید):

«شوخِ زشت‌کردار»،[*] «احمق (بی‌عقل)» و «دروغ‌گو».

اما «شوخ زشت‌کردار»؛[*]

- کار (زشت)اش را برایت می‌آراید (زیبا جلوه می‌دهد) و دوست دارد که تو هم مثل خودش باشی.

- او تو را نه در امور دنیایی و نه در امور آخرتی کمک نمی‌کند.

- نزدیک شدن به او، (موجب) دور شدن [از خوبی‌ها و زیبایی‌ها] و قساوتِ (قلب) است.

- رفت‌وآمد با او، مایه عیب (ننگِ) خودت است.

اما «احمق»؛

- تو را به خیر (نیکی) رهنمون نمی‌سازد (نمی‌تواند رهنمون سازد.)

- امیدی نیست بدی‌ای را از تو دور کند، حتی اگر تمام تلاشش را به‌کار گیرد.

- چه‌بسا نفع تو را بخواهد، اما به ضرر تو باشد.

- پس مرگ او بهتر از زنده بودنش، سکوتش بهتر از سخن گفتنش و دوری از او بهتر از نزدیک شدن به اوست.

و اما «دروغ‌گو»؛

- زندگی در کنار او برایت خوش نخواهد بود.

- حرف تو را (برای دیگران) نقل می‌کند و حرفِ (دیگران) را برای تو.

- هرگاه افسانه (دروغ)ای را به پایان می‌رساند، بلافاصله افسانه‌ی دیگر را آغاز می‌کند.

- حتی اگر راست بگوید، کسی او را تصدیق نمی‌کند.

- با (ایجادِ) دشمنی، میان مردم تفرقه می‌افکند و در سینه‌ها تخم کینه می‌کارد.

پس تقوای خداوند (عزّوجلّ) را پیشه کنید و مراقبت خودتان باشید.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] در متن حدیث، برای توصیف این دسته، از دو کلمه «ماجن» و «فاجر» استفاده شده است.

- «ماجن» یعنی کسی که خیلی شوخی می‌کند و شوخی‌هایش زشت و بی‌شرمانه است.

- «فاجر» هم یعنی کسی که کارهای زشتی می‌کند و زشتی این کارها به‌حدی است که مثل انفجار (که با فاجر هم‌خانواده است)، شدید و جلب‌توجه‌کننده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۳ ، ۰۷:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«لَا تَکُونُ الصَّدَاقَةُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ کَانَتْ فِیهِ هَذِهِ الْحُدُودُ أَوْ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَانْسُبْهُ إِلَى الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ فَأَوَّلُهَا أَنْ تَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِی أَنْ یَرَى زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا تُغَیِّرَهُ عَلَیْکَ وِلَایَةٌ وَ لَا مَالٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً تَنَالُهُ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ وَ هِیَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَاتِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«دوستی (میان دو نفر) وجود ندارد، مگر با وجود شروط دوستی.

پس کسی که (همه‌ی) این شروط یا بعضی از آن‌ها در او باشد، می‌توانی به او نسبت دوستی دهی

و کسی که هیچ‌یک از این شروط در او نبود، او را به هیچ حدی از دوستی نسبت نده.

- اولین شرط دوستی این است که: پنهان و پیدایش برایت یکی باشد.

- دوم این‌که: زیبایی‌های تو را زیبایی‌های خود بداند و عیب‌های تو را عیب‌های خودش.

- سوم این‌که: (رسیدنش به) مقام و مال، رفتارش (با تو) را تغییر ندهد.

- چهارم این‌که: چیزی (کاری) که توان (انجام)اش را دارد، از تو دریغ نکند.

- پنجمین شرط که همه این شروط را در خود جمع کرده، این است که: هنگام مصیبت‌ها (گرفتاری‌ها) تو را رها نکند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی الزَّعْلَى قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«انْظُرُوا مَنْ تُحَادِثُونَ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ یَنْزِلُ بِهِ الْمَوْتُ إِلَّا مُثِّلَ لَهُ أَصْحَابُهُ إِلَى اللَّهِ إِنْ کَانُوا خِیَاراً فَخِیَاراً وَ إِنْ کَانُوا شِرَاراً فَشِرَاراً وَ لَیْسَ أَحَدٌ یَمُوتُ إِلَّا تَمَثَّلْتُ لَهُ عِنْدَ مَوْتِهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۸

 

از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«دقت کنید با چه کسی هم‌سخن می‌شوید؛ زیرا هیچ‌کس نیست که مرگش فرا رسد، مگر این‌که هم‌نشینان او برایش ظاهر می‌شوند:

- اگر هم‌نشینانش خوب باشند، برایش خوب است

- و اگر هم‌نشینانش بد باشد، برایش بد می‌شود.

و هیچ‌کس نیست که بمیرد، مگراین‌که من هنگام مرگش بر او ظاهر خواهم شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۳ ، ۱۱:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی الْعُدَیْسِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:

«یَا صَالِحُ اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَ هُوَ لَکَ نَاصِحٌ وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَ هُوَ لَکَ غَاشٌّ وَ سَتَرِدُونَ عَلَى اللَّهِ جَمِیعاً فَتَعْلَمُونَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۸

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که به ابو عُدَیس فرمودند:

«ای صالح!

از کسی پیروی کن که تو را به گریه می‌اندازد، ولی خیرخواه توست

و از کسی پیروی کسی نکن که تو را می‌خنداند، ولی فریبت می‌دهد.

شما، همه‌تان (در قیامت) بر خداوند وارد خواهید شد و [حقیقت را] خواهید دانست.» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

«لَا عَلَیْکَ أَنْ تَصْحَبَ ذَا الْعَقْلِ وَ إِنْ لَمْ تَحْمَدْ کَرَمَهُ وَ لَکِنِ انْتَفِعْ بِعَقْلِهِ وَ احْتَرِسْ مِنْ سَیِّئِ أَخْلَاقِهِ وَ لَا تَدَعَنَّ صُحْبَةَ الْکَرِیمِ وَ إِنْ لَمْ تَنْتَفِعْ بِعَقْلِهِ وَ لَکِنِ انْتَفِعْ بِکَرَمِهِ بِعَقْلِکَ وَ افْرِرْ کُلَّ الْفِرَارِ مِنَ اللَّئِیمِ الْأَحْمَقِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۸

 

از امام صادق، از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«اشکالی ندارد که با فردی صاحب عقل هم‌نشین شوی، هرچند کرامت (اخلاقی)اش را ستایش نمی‌کنی

اما (توجه داشته باش) از عقلش بهره ببر و مراقب خُلق بدش باش.

همچنین هم‌نشینی با کسی که کرامتِ (اخلاقی) دارد را کنار مگذار، هرچند از عقلش بهره‌ای نبری

اما (توجه داشته باش) با بهره‌گیری از کرامتش، به عقلت بهره برسان.

ولی از انسان پَستِ احمق (که نه کرامت دارد و نه عقل) با سرعت فرار کن!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۳ ، ۰۶:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

در مدتی که حضرت یوسف (علیه‌السلام) در زندان به سر می‌بردند، رفتاری از خود بروز داده بودند که سایر زندانیان به ایشان اعتماد یافته بودند؛

چنان‌که به‌فرموده خداوند وقتی آن دو نفر خواب‌های عجیبی دیدند، نزد ایشان رفتند و گفتند ما تو را از «احسان‌کنندگان» یافته‌ایم و به‌همین‌دلیل نزد تو آمدیم تا خواب‌هامان را تعبیر کنی؛

«وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْرًا وَ قَالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ» (یوسف:۳۶)

سؤال این است که مگر حضرت یوسف در زندان فرعونِ مصر چه اموال و امکاناتی داشته‌اند که با آن به زندانیان «احسان» می‌کردند و اعتماد و محبوبیت می‌خریدند؟

 

 

...عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنّٰا نَراکَ مِنَ اَلْمُحْسِنِینَ»، قَالَ: «کَانَ یُوَسِّعُ اَلْمَجْلِسَ وَ یَسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ یُعِینُ اَلضَّعِیفَ.»

 الکافی ج ۲، ص ۶۳۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ): «إِنّٰا نَراکَ مِنَ اَلْمُحْسِنِینَ»[یوسف:۳۶]؛ «ما تو را از "احسان‌کنندگان" می‌دانیم»، فرمودند:

«[حضرت یوسف (علیه‌السلام) در زندان]؛

- برای کسی که وارد می‌شدند، جا باز می‌کرد،

- برای نیازمند قرض می‌کرد (تا به او بدهد)

- و به ناتوان کمک می‌کرد.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

گاهی ما امکاناتی داریم که آن را ناچیز می‌دانیم. لااقل وقتی کسی از ما کمکی می‌خواهد، - چون چندان دغدغه یاریِ او را نداریم، - به امکانات بالقوه‌مان توجه نداریم.

حضرت یوسف در زندان اموال و روابطی نداشته‌اند تا به دیگران کمک کنند، اما در مجلسی که نشسته بودند، جایی داشتند که می‌توانستند آن را به دیگری دهند، می‌توانستند در کاری به دیگری کمکی کنند؛ دستی بگیرند، آبی برسانند، چیزی را بشویند، سایه‌ای فراهم کنند یا… خودشان چیزی نداشته‌اند اما می‌توانستند از دیگری قرض کنند و به نیازمند دهند.

 

یکی از اطرافیان مرحوم علی صفایی حائری (عین.صاد) نقل کرده است (نقل به‌مضمون):

روزی یکی از دوستان نیازی داشت و در حضور ایشان از من درخواست کرد و من نداشتم و گفتم ندارم. در همان ایام، مدتی بود از مرحوم صفایی می‌خواستم به منزلم بیایند. آن‌روز هم اصرار کردم و ایشان پذیرفتند. وقتی منزلم آمدند، سنگ تمام گذاشتم؛ میوه‌ای خریدم و برای شام ماهی تهیه کردم.

ایشان وقتی سفره را دیدند، سرد شدند و برخوردشان تغییر کرد! علت را که جویا شدم، گفتند: تو که می‌توانستی چنین سفره‌ای فراهم کنی، چرا آن‌روز به آن رفیقمان کمک نکردی؟ گفتم: دستم خالی بود، اما در بازار آشنایی داشتم و این ماهی را از او نسیه گرفتم.

گفتند: امکانات تو، فقط آن‌چیزی که در دستت هست، نیست. تو آبرویی هم داری که می‌توانی برای رفع گرفتاری کسی گرو بگذاری و قرض بگیری و به برادرت دهی!

خدایش بیامرزد. خودش وقتی از دنیا رفت، بسیار مقروض بود؛ مبالغی که برای تأمین زندگی دیگران قرض کرده بود، نه برای خودش.

 

فرمایشات مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی (رحمةالله‌علیه) در این زمینه شنیدنی است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

زید شحام (قصّاب)، از اصحاب اهل‌بیت و راویان حدیث بوده که اهل کوفه بوده و به سنت سایر اصحاب هرچندوقت‌یک‌بار از کوفه به مدینه می‌آمده و با رعایت ملاحظات امنیتی (که به‌دلیل حساسیت بنی‌امیه و بنی‌عباس نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حاکم شده بوده) نزد ایشان حاضر می‌شده و مدتی از خرمن علم و معرفت ایشان خوشه‌ای می‌چیده و به میان شیعیان کوفه بازمی‌گشته و ره‌آورد سفرش را (با رعایت ملاحظات محرمانگی) به جامعه شیعی کوفه منتقل می‌کرده.

وی یکی از توصیه‌های امام جعفر صادق (علیه‌السلام) را خطاب به شیعیان کوفه چنین نقل کرده است…

 

…عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«اِقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ اَلسَّلاَمَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ اَلاِجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ اَلْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ وَ طُولِ اَلسُّجُودِ وَ حُسْنِ اَلْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ اَلْخَیْطِ وَ اَلْمِخْیَطِ صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اِشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ اَلْحَدِیثَ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ اَلسُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلاَؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اَللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی اَلْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ اَلْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلاَنٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۶

 

از زید شحّام نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«[وقتی به کوفه بازگشتی،] هرکس را دیدی که از من پیروی می‌کرد و به دستوراتم عمل می‌کرد، سلام مرا به او برسان و [به آن‌ها بگو:]

من شما را توصیه می‌کنم به تقوای خداوند (عزّوجلّ) و ورع (پرهیزکاری) در دینتان و به‌کارگیری تمام توانتان برای خدا و راست‌گویی و امانت‌داری و طولانی کردن سجده و خوب همسایگی کردن؛ چراکه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای همین آمده است (مبعوث شده است.)

امانت را به کسی که شما را نسبت به آن امانت امین شمرده (به شما اعتماد کرده)، واسپارید؛ چرا که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره دستور می‌دادند که [حتی] نخ و سوزنِ (امانت‌گرفته‌شده) را پس دهید.

با خویشاوندان خود پیوند (صله رحم) داشته باشید و [وقتی مردند، برای تشییع‌جنازه] بر جنازه‌هایشان حاضر شوید و از بیمارانشان عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید؛

زیرا اگر یکی از شما (شیعیان) در دینش ورع (پرهیزکاری) داشته باشد و راست‌گفتار باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش‌اخلاق باشد، گفته می‌شود: «این مرد «جعفری» (پیروِ جعفر بن محمد) است.» و این، مرا خوش‌حال می‌کند و از این کار، شادی بر (قلبِ) من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»

اما اگر غیر از این باشد [یعنی اگر پرهیزکار و راست‌گفتار و امانت‌دار و خوش‌اخلاق نباشد]، بلا و شرمساریِ این رفتار بر من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»

به خدا قسم، پدرم (امام باقر علیه‌السلام) برای من روایت کرد که مردی از شیعیان امام علی (علیه‌السلام) در قبیله‌ای زندگی می‌کرد. او زینت آن قبیله بود؛ امانت‌دارترین مردم آن قبیله بود، حقوق دیگران را بیش‌تر از دیگران رعایت می‌کرد، در سخن گفتن با دیگران راست‌گوترین بود و مردم وصیت‌ها و ودیعه‌های خود را به او می‌سپردند. وقتی از خویشاوندانش درباره او سؤال می‌شد، می‌گفتند: کسی مثل فلانی نیست؛ به‌راستی که او امانت‌دارترین و راست‌گوترین ماست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً الْقُرْآنَ بِالْکُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَیْ‏ءٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع عَاتَبَنِی وَ قَالَ: «مَنِ ارْتَکَبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یَعْبَأِ اللَّهُ بِهِ أَیَّ شَیْ‏ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ؟» فَغَطَّیْتُ وَجْهِی حَیَاءً وَ تُبْتُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «لَا تَعُدْ!»

 الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۹۴

 

از ابوبصیر نقل شده است:

من در کوفه به زنی قرائت قرآن می‌آموختم. [یک بار] با حرفی با او شوخی کردم.

وقتی که [در مدینه] خدمت امام باقر (علیه‌السلام) رسیدم، مرا سرزنش کردند و فرمودند:

«کسی که در خلوت گناهی انجام دهد، خداوند به او اعتنایی نخواهد کرد. به آن زن چه گفتی؟»

ابوبصیر گوید:

من از روی خجالت صورتم را پوشاندم و توبه کردم.

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«دیگر تکرار نکن!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: «إِنَّمَا اَلْمَرْأَةُ قِلاَدَةٌ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقَلَّدُهُ.» قَالَ: وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «لَیْسَ لِلْمَرْأَةِ خَطَرٌ لاَ لِصَالِحَتِهِنَّ وَ لاَ لِطَالِحَتِهِنَّ أَمَّا صَالِحَتُهُنَّ فَلَیْسَ خَطَرُهَا اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ بَلْ هِیَ خَیْرٌ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ أَمَّا طَالِحَتُهُنَّ فَلَیْسَ اَلتُّرَابُ خَطَرَهَا بَلِ اَلتُّرَابُ خَیْرٌ مِنْهَا.»

 الکافی، ج۵، ص۳۳۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زن، [همانندِ] گردن‌بند است. پس دقت کن به چیزی که آن را به گردنت می‌آویزی.»[۱]

همچنین از ایشان نقل شده است:

«زنان، قدر و قیمتی ندارند؛ نه زنان صالح و نه زنان فاسد!

- زنان صالح، قیمتشان، طلا و نقره نیست؛ بلکه از طلا و نقره باارزش‌تر هستند

و زنان فاسد، قیمتشان، خاک نیست؛ بلکه قیمت خاک از آن‌ها باارزش‌تر است.»[۲]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «گردن‌بند» یک وسیله زینتی است. همان‌طور که یک گردن‌بند، نشانه‌ی سطح سلیقه و تموّل شخصی است که آن را به گردن دارد و او را در نظر دیگران بالا می‌برد یا پایین می‌آورد، همسری که انسان برای خود برمی‌گزیند نیز نشان‌دهنده شخصیت فردی و اجتماعی انسان است؛ این‌که او چه سلایق و روحیات و تمایلاتی دارد، چه ویژگی‌هایی برایش ارزش‌مند و بااهمیت است، سطح اجتماعی‌اش چه‌میزان و…

به‌هرحال چه بپسندیم و چه نپسندیم؛ واقعیت این است که انسان با ازدواج، چنین گردن‌بندی به خود می‌آویزد و سال‌های سال، آن را مانند تابلوی شخصیت خود، در منظر دیگران قرار می‌دهد.

[۲] این قاعده، مخصوص زنان نیست؛ قدر و ارزش همه انسان‌ها می‌تواند کم‌تر از خاک یا بیشتر از طلا باشد. می‌تواند پست‌تر از حیوان یا برتر از فرشته باشد؛

چنان‌چه در یکی از مطالب پیشین (با عنوان «انسان؛ از حیوان تا فرشته») به این موضوع اشاره شده بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۹:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

…رَوَى اَلْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«یَظْهَرُ فِی آخِرِ اَلزَّمَانِ وَ اِقْتِرَابِ اَلسَّاعَةِ - وَ هُوَ شَرُّ اَلْأَزْمِنَةِ - نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ، مِنَ اَلدِّینِ دَاخِلاَتٌ فِی اَلْفِتَنِ، مَائِلاَتٌ إِلَى اَلشَّهَوَاتِ، مُسْرِعَاتٌ إِلَى اَللَّذَّاتِ، مُسْتَحِلاَّتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ، فِی جَهَنَّمَ خَالِدَات.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۳۹۰

 

از اصبغ بن نُباته نقل شده است: شنیدم که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«در آخرالزمان و زمانی که قیامت نزدیک می‌شود - که این زمان، بدترینِ زمان‌هاست - زنانی ظهور و بروز می‌یابند که کشف‌کننده [موهایشان] و برهنه‌کننده [بدن‌هایشان] هستند و با آرایش و زیورآلاتشان جلب توجه می‌کنند.

آنان از دین خارج می‌شوند و به فتنه‌ها داخل می‌گردند، به شهوات گرایش پیدا می‌کنند، با سرعت به سوی لذت‌ها(ی مادی) می‌روند، محرّمات را حلال می‌شمارند و در جهنم جاودان خواهند بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۳ ، ۱۳:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

و قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:

«لَا تَکُونَنَّ أَوَّلَ مُشِیرٍ، وَ إِیَّاکَ وَ الرَّأْیَ الْفَطِیرَ، وَ تَجَنَّبْ ارْتِجَالَ الْکَلَامِ، وَ لَا تُشِرْ عَلَى مُسْتَبِدٍّ بِرَأْیِهِ، وَ لَا عَلَى وَغْدٍ، وَ لَا عَلَى مُتَلَوِّنٍ، وَ لَا عَلَى لَجُوجٍ. وَ خَفِ اللَّهَ فِی مَوَاقِعِ هَوَى الْمُسْتَشِیرِ، فَإِنَّمَا الْتِمَاسُ مُوَافَقَتِهِ لُؤْمٌ، وَ سُوءُ الِاسْتِمَاعِ مِنْهُ جِنَایَةٌ.»

 نزهةالناظروتنبیه‌الخاطر، ص۱۱۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگز اولین مشورت‌دهنده نباش!

بپرهیز از این‌که نظر خام و ناپخته‌ای دهی!

بپرهیز از این‌که بدون فکر و ناسنجیده سخن گویی!

به کسی که خودرأی است و کسی که بی‌ارزش و بی‌ادب است و کسی که دم‌دمی‌مزاج و چندرنگ است و کسی که لج‌باز است، مشورت نده!

هنگامی که هوا و هوسِ مشورت‌گیرنده به سمتی گرایش دارد، از خدا بترس!

چراکه اگر بخواهی با او موافقت کنی، سزاوار سرزنش خواهی بود و اگر خوب به سخنانش گوش ندهی، جنایب[*] است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] جنایت؛ گناهی است که مستوجب عقوبت و مجازات است. در بعضی منابع نیز «خیانت» ذکر شده است. (ر.ک: الدرةالباهرةمن‌الأصداف‌الطاهرة، ص۳۱)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

در احادیثی که پیش‌تر در مطلب (۱) و (۲) ذکر شده بود، به این نکته تأکید شده بود که انسان، هنگام انتخاب همسر، باید از این‌جهت که ویژگی‌های همسرش به فرزندش منتقل خواهد شد، به ویژگی‌های فرد موردنظرش دقت داشته باشد.

در این مطلب نیز دو حدیث دیگر در این رابطه ذکر می‌شود…

 

 

 

…عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَنْکِحُوا اَلْأَکْفَاءَ وَ اِنْکِحُوا فِیهِمْ وَ اِخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ.»

 الکافی، ج۵، ص۳۳۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«با [زنان/مردانِ] هم‌کفوِ[۱] خود ازدواج کنید،

در [خانواده‌های] هم‌کفوتان ازدواج کنید

و برای [پرورش مناسبِ] نطفه‌هایتان [همسر مناسب] انتخاب کنید.»

 

 

 

…عَنْ یَحْیَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«اَلشَّجَاعَةُ فِی أَهْلِ خُرَاسَانَ وَ اَلْبَاهُ فِی أَهْلِ بَرْبَرَ وَ اَلسَّخَاءُ وَ اَلْحَسَدُ فِی اَلْعَرَبِ فَتَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُمْ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۴۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام)‌ نقل شده است:

«شجاعت، در میان اهل خراسان است،

توان جنسی، در میان اهل بربر[۲] است

و سخاوت و حسادت، در میان اعراب است

پس [برای پرورش مناسبِ] نطفه‌هایتان [همسر مناسب] انتخاب کنید.»[۳]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] هر کسی، با هر سطحی از تدین و هر طرز فکری، تیپ خاصی را می‌پسندد. معنای «کفویت» همین است.

[۲] «بربر» به قبایلی از شمال آفریقا اطلاق می‌شده که در مناطق وسیعی از کرانه‌های اقیانوس اطلس تا صحرای آفریقا پراکنده بوده‌اند.

[۳] این ویژگی‌ها، ویژگی‌های عمومی این اقوام است، نه ویژگی‌های قطعیِ تمام افراد آن قوم. غرض این است که هرکس باید به تناسب ویژگی‌های روحی و جسمی خود و با توجه ویژگی‌هایی که برای فرزندش می‌پسندد، همسر انتخاب کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

تذکرها و نصیحت‌های زبانی، شاید ساده‌ترین و کم‌زحمت‌ترین روش تربیتی باشد، اما کم‌اثرترین نیز هست.

انسان، به‌ویژه از رفتار کسانی که آن‌ها را بزرگ می‌پندارد یا به‌نوعی الگوی خود می‌داند، سخت اثر می‌پذیرد.

برای دعوت دیگران به راه و رفتار صحیح، کافی است به این توصیه امام صادق (علیه‌السلام) عمل کنیم:

 

 

 

…عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‏ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ‏ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۷۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردم را با غیر زبان‌هایتان (به حق) دعوت کنید.

آن‌ها باید از شما ورع[۱]، اجتهاد[۲]، نماز و کارهای خیر را ببینند.

این‌ها خودشان دعوت‌کننده هستند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ورع: پرهیزکاری، دوری جستن از گناه و کارهای ناشایست.

[۲] اجتهاد: انجام کارها با مشقّت و جدیت، به کار بستن نهایت تلاش برای رسیدن به مقصود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

…قَالَ اَلْمُجَاشِعِیُّ: حَدَّثْنَاهُ اَلرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ (عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ) وَ قَالاَ جَمِیعاً عَنْ آبَائِهِمَا عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ:

«الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۱۸

 

از امام رضا، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله علیهم) نقل شده است:

«انسان، بر دین دوست نزدیکش است. پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی دوستی نزدیک دارد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در زبان عربی، واژگان متعددی برای «دوست» به‌کار می‌رود که با یکدیگر تفاوت‌های ظریفی دارند؛ مانند: صدیق، رفیق، خلیل، صاحب، حبیب، زمیل.

در این حدیث، از واژه «خلیل» استفاده شده است و در مورد مراقبت از معاشرت با چنین دوستی هشدار داده شده است.

«خلیل»؛ یعنی دوستی که به انسان خیلی نزدیک است، از درونِ او خبر دارد و اصطلاحاً جیک‌وپیکش را می‌داند.

فرزندان، به‌ویژه در دوره نوجوانی، با بعضی هم‌سالان خود چنین رابطه‌ای را برقرار می‌کنند؛ با هم درددل می‌کنند، مشورت می‌کنند، رازهایشان را به هم می‌گویند و...

داشتن چنین رابطه‌ای، نیاز نوجوان است و برایش لازم است، اما والدین و مربیان باید مراقب آفت‌های این رابطه باشند.

اگر آن دوست نزدیک، از اعتقادات و روحیات خوبی برخوردار نباشد یا اگر کم و کیفِ این رابطه متعادل نباشد، یقیناً فرزند دچار آسیب خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۲ ، ۰۷:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ.»

 تحف‌العقول، ص۱۷۱

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ حرکتی نیست، مگراین‌که در آن به معرفت (شناخت) نیاز داری.»

 

 

 

…عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که بدون بصیرت (آگاهی) کاری را انجام می‌دهد، مانند کسی است که در بی‌راهه حرکت می‌کند؛ هرچه سرعتش بیشتر شود، (از مقصد) بیشتر فاصله می‌گیرد.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:

«مَنْ عَمِلَ عَلَى غَیْرِ عِلْمٍ کَانَ مَا یُفْسِدُ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۴

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کسی که بدون دانش، کاری را انجام دهد، خراب کردنش بیش از درست کردنش خواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌قدر که انسان پیچیده است، تربیت او نیز کاری پیچیده و دشوار است. برای تربیت انسان، باید پیچیدگی‌های او را شناخت، از چندوچون کار آگاه بود و از راه صحیحش ورود نمود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۲ ، ۰۷:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«لَا تُکْثِرَنَّ الْعِتَابَ‏ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ یَدْعُو إِلَى الْبَغْضَاءِ.»

 تصنیف‌غررالحکم‌ودررالکلم، ص۴۷۹

 

از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمودند:

«هرگز (دیگران را) زیاد عِتاب[*] نکنید؛

چراکه این‌کار کینه برجای می‌گذارد و (طرف مقابل را) به دشمنی وا می‌دارد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] عتاب؛ یعنی سرزنش و نکوهشی که با تندی و عصبانیت همراه باشد.

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«اگر می‌خواهید گرفتار کودک لج‌باز نشوید،…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۲ ، ۰۸:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

گاهی فرزندان یا متربیان ما کار اشتباهی می‌کنند و بعد، برای توجیه کار بدشان، عذر و بهانه‌ای می‌آورند. در چنین موقعیتی، گاهی والدین یا مربیان متوجه می‌شوند که این عذر، نمی‌تواند آن کار بد را توجیه کند. پس شروع به بگو مگو با آن‌ها می‌نمایند.

دستور اهل‌بیت (علیهم‌السلام) این است که حتی اگر عذر خطاکاران را ناموجه و دروغین هم دانستیم، باید گذشت کنیم و عذرشان را بپذیریم.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

روَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ:

«یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ‏ یَقْبَلِ‏ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً لَمْ یَنَلْ شَفَاعَتِی»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۵۳

 

از امام صادق، از پدرشان، از جدشان، از امیرالمؤمنین نقل شده است که رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) در ضمن توصیه‌های مهمشان به ایشان فرمودند:

«ای علی! هرکس عذرِ شخص دیگری را که می‌خواهد خود را تبرئه کند، نپذیرد - چه راست بگوید و چه دروغ - ، هرگز به شفاعت من نخواهد رسید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۰۸:۲۰
ابوالفضل رهبر