دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

 

...وَ قَالَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع: اذْکُرْ حَاجَاتِکَ الثَّلَاثَ اللَّاتِی وَعَدْتُکَ بِقَضَائِهِنَّ. فَقَالَ لَهُ: «الْأُولَى أَنْ تُرِیَنِی وَجْهَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ أَبِیَ الْحُسَیْنِ ع فَأَتَزَوَّدَ مِنْهُ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ تَرُدَّ عَلَیْنَا مَا أُخِذَ مِنَّا وَ الثَّالِثَةُ إِنْ کُنْتَ عَزَمْتَ عَلَى قَتْلِی أَنْ تُوَجِّهَ مَعَ هَؤُلَاءِ النِّسْوَةِ مَنْ یَرُدُّهُنَّ إِلَى حَرَمِ جَدِّهِنَّ ص.» فَقَالَ: أَمَّا وَجْهُ أَبِیکَ فَلَنْ تَرَاهُ أَبَداً وَ أَمَّا قَتْلُکَ فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْکَ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَمَا یَرُدُّهُنَّ غَیْرُکَ إِلَى الْمَدِینَةِ وَ أَمَّا مَا أُخِذَ مِنْکُمْ فَأَنَا أُعَوِّضُکُمْ عَنْهُ أَضْعَافَ قِیمَتِهِ. فَقَالَ‏ ع: «أَمَّا مَالُکَ فَلَا نُرِیدُهُ وَ هُوَ مُوَفَّرٌ عَلَیْکَ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ مَا أُخِذَ مِنَّا لِأَنَّ فِیهِ مِغْزَلَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص وَ مِقْنَعَتَهَا وَ قِلَادَتَهَا وَ قَمِیصَهَا.» فَأَمَرَ بِرَدِّ ذَلِکَ وَ زَادَ فِیهِ مِنْ عِنْدِهِ مِائَتَیْ دِینَارٍ. فَأَخَذَهَا زَیْنُ الْعَابِدِینَ ع وَ فَرَّقَهَا فِی الْفُقَرَاءِ ثُمَّ أَمَرَ بِرَدِّ الْأُسَارَى وَ سَبَایَا الْحُسَیْنِ ع إِلَى أَوْطَانِهِنَّ بِمَدِینَةِ الرَّسُولِ ص.

 اللهوف‌على‌قتلى‌الطفوف، ص۱۹۵

 

[زمانی که کاروان اسرا در شام بودند، پس از آن‌که ورق برگشت و یزیدبن‌معاویه (لعنةالله‌علیهما) مجبور به همراهی با خاندان رسالت شد،] یزید به امام سجاد (علیه‌السلام) گفت: سه حاجتت را بگو تا به تو وعده دهم که برآورده‌شان کنم.

امام سجاد (علیه‌السلام) فرمودند: «اول این‌که صورت آقا و مولا و پدرم حسین (علیه‌السلام) را به من نشان دهی تا از آن توشه برگیرم. دوم این‌که آن‌چه از ما غارت شده است را به ما پس دهید. سوم این‌که اگر قصد داری مرا بکشی، شخصی [مورد اعتماد] را همراه این زنان بفرست تا آنان را به‌سوی حرم جدّشان (در مدینه) بازگرداند.»

یزید (لعنةالله‌علیه) گفت: صورت پدرت را که هرگز نخواهی دید. از کشتنت نیز صرف‌نظر کردم و تو را بخشیدم. زنان را کسی جز خودت به مدینه بازنمی‌گرداند. اما آن‌چه از شما غارت شده است، به‌جای آن‌ها، چندبرابر قیمتشان را به شما می‌پردازم.

امام سجاد (علیه‌السلام) فرمودند: «مال تو را نمی‌خواهیم، نزد خودت انباشته باشد. فقط همان‌چه از ما غارت شده است را می‌خواهم؛ چراکه در میان آن اموال، نخی ریسیده‌شده توسط فاطمه دختر پیامبر (صلوات‌الله‌علیهما) هست و همچنین مقنعه، گردن‌بند و پیراهن ایشان.»

پس یزید دستور داد آن (وسایل مربوط به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)) را برگردانند. دویست دینار نیز رویش گذاشت.

امام سجاد (علیه‌السلام) نیز آن دویست دینار را میان فقرا تقسیم کردند. سپس دستور دادند زنان و مردان اسیرشده را به وطنشان در مدینه بازگردانده شوند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الحسین [الْحَسَنِ‏] عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: «دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ [الْعَامَّةُ] عَلَیْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِیَةٌ صَغِیرَةٌ وَ فِی رِجْلِی خَلْخَالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ یَفُضُّ الْخَلْخَالَیْنِ مِنْ رِجْلِی وَ هُوَ یَبْکِی. فَقُلْتُ: مَا یُبْکِیکَ یَا عَدُوَّ اللَّهِ؟ فَقَالَ: کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ. فَقُلْتُ: لَا تَسْلُبْنِی. قَالَ: أَخَافُ أَنْ یَجِی‏ءَ غَیْرِی، فَیَأْخُذَهُ.» قَالَتْ: «وَ انْتَهَبُوا مَا فِی الْأَبْنِیَةِ حَتَّى کَانُوا یَنْزِعُونَ الْمَلَاحِفَ عَنْ ظُهُورِنَا.»

 الأمالی (للصدوق)، ص۱۶۴

 

عبدالله بن حسین[۱] از مادرش فاطمه[۲]، دختر امام حسین (علیهماالسلام) نقل کرده است:

«غارتگران به خیمه ما هجوم آوردند، درحالی‌که من دختر کوچکی بودم که دو خلخال از طلا به پایم بود. مردی آن دو خلخال را از پایم شکست تا ببرد و در همان‌حال گریه می‌کرد.

گفتم: چه چیز تو را به گریه واداشته است، ای دشمن خدا؟

گفت: چه‌طور گریه نکنم، درحالی‌که دختر رسول خدا را غارت می‌کنم.

گفتم: (خب) مرا غارت نکن.

گفت: می‌ترسم دیگری بیاید و آن را ببرد.»

آن‌گاه مادرم گفت:

«هرچه در خیمه‌ها بود را با زور چپاول کردند، حتی روپوش‌ها(چادرها)یمان را نیز از دوشمان کشیدند.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در بعضی نسخه‌ها نام او «عبدالله بن حسن» ذکر شده که ظاهراً این صحیح است. مقصود از «حسن» نیز «حسن مثنی»، فرزند امام حسن است که با فاطمه دختر امام حسین (علیهم‌السلام) ازدواج کرده است و ثمره ازدواجشان عبدالله، ابراهیم، حسن و زینب بوده است.

[۲] فاطمه، بزرگ‌ترین دختر امام حسین از یکی از همسرانشان به نام «ام اسحاق» (دختر طلحة بن عبیدالله تیمی، از اصحاب پیامبر) بوده است. ام‌اسحاق ابتدا همسر امام حسن بوده و پس از شهادت ایشان به عقد امام حسین در می‌آید و اولین فرزندی که از امام حسین به دنیا می‌آورد، فاطمه بوده است. (صلوات‌الله‌علیهم)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ رَزِینٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَمَّا ضُرِبَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّیْفِ فَسَقَطَ رَأْسُهُ ثُمَّ اُبْتُدِرَ لِیُقْطَعَ رَأْسُهُ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ: «أَلاَ أَیَّتُهَا اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَیِّرَةُ اَلضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِیِّهَا لاَ وَفَّقَکُمُ اَللَّهُ لِأَضْحًى وَ لاَ لِفِطْرٍ.» قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «فَلاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لاَ یُوَفَّقُونَ حَتَّى یَثْأَرَ ثَائِرُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ.»

 الکافی، ج۴، ص۱۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«زمانی که امام حسین (علیه‌السلام) با شمشیر ضربه خورد و (افتاد و) سرش به زمین خورد و بعد به او هجوم آوردند تا سرش را جدا کنند، ندادهنده‌ای از میانه عرش ندا سر داد:

«آگاه باشید، ای امتی که بعد از پیامبرتان سرگردان و گمراه شدید! خداوند شما را به [درک حقیقت] هیچ عید قربان و هیچ عید فطری موفق نخواهد داشت.»»

راوی گوید: سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«پس ناگزیر  به خدا قسم – آنان [به این فیض] موفق نشدند و موفق نخواهند شد، تا زمانی که خون‌خواه امام حسین (علیهماالسلام) به انتقام خونش قیام کند.»

 

برای روشن شدن مقصود از مخاطبان این ندا، به روایتی از امام جواد (علیه‌السلام) توجه بفرمایید...

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الرَّازِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِی الصَّوْمِ فَإِنَّهُ قَدْ رُوِیَ أَنَّهُمْ لَا یُوَفَّقُونَ لِصَوْمٍ. فَقَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَةُ الْمَلَکِ فِیهِمْ.» قَالَ: فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «إِنَّ النَّاسَ لَمَّا قَتَلُوا الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَلَکاً یُنَادِی أَیَّتُهَا الْأُمَّةُ الظَّالِمَةُ الْقَاتِلَةُ عِتْرَةَ نَبِیِّهَا لَا وَفَّقَکُمُ اللَّهُ لِصَوْمٍ وَ لَا لِفِطْرٍ.»

 الکافی، ج۴، ص۱۶۹

 

محمدبن‌اسماعیل‌رازی گوید: به امام جواد (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایتان شوم، در این مورد چه می‌فرمایید؛ که (از شما اهل‌بیت) روایت شده است که آنان (اهل سنت) موفق به [درک حقیقت] هیچ روزه‌ای نمی‌شوند.

ایشان فرمودند: «بدان! به‌راستی که دعای آن فرشته در مورد آنان اجابت شده است.»

عرض کردم: چه‌گونه دعایی بوده است، فدایتان شوم؟

امام جواد (علیه‌السلام) فرمودند: «زمانی که مردم امام حسین (صلوات‌الله‌علیه) را به قتل رساندند، خداوند (تبارک و تعالی) به فرشته‌ای دستور داد که ندا سر دهد (اعلام کند که:)

«ای امت ظالمی که قاتلِ عترت (فرزندانِ) پیامبرتان هستید! خداوند شما را موفق نخواهد داشت به [درک حقیقت] هیچ روزه‌ای و هیچ (عید) فطری.»»

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] این ندای شوم، دامان تمام مسلمانان منحرفی را گرفته و خواهد گرفت که مستقیماً یا غیرمستقیم سبب قتل سیدالشهدا (علیه‌السلام) شدند یا بعدها آمدند و به کار پیشینیان خود رضایت داشتند. آنان هستند که از این توفیق محروم‌اند.

ممکن است سؤال شود فهم محرومیت مسببین شهادت سیدالشهدا واضح است، اما آیندگانشان دیگر چرا از این فیض محروم خواهند بود؟ و مگر خداوند نفرموده است: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» [انعام:۱۴۴]؛ «هیچ گنه‌کارى، گناه دیگرى را متحمل نمی‌شود.»

در پاسخ باید مطلبی را که پیش‌تر با عنوان «چرا امام زمان نسل قاتلان امام حسین را به خاطر کار پدرانشان مجازات می‌کند؟!» منتشر شده بود را یادآوری نمایم.

امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ به این پرسش اباصلت، فرمودند:

«کسانی که از نسل قاتلان امام حسین (علیه السلام) هستند، از کارهای پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار می‌کنند.

هرکس از کاری راضی باشد، مانند کسی است که آن را انجام داده باشد. حتی اگر مردی در شرق عالم کشته شود و مردی در غرب عالم به کشته شدن او راضی باشد، کسی که راضی است، نزد خداوند (عزّ و جلّ)، با قاتل شریک است.

حضرت قائم (علیه السلام) نیز وقتی قیام کند، آنان را به خاطر رضایتشان (از کشته شدن امام حسین توسط پدرانشان) خواهد کشت.»

[۲] در مورد معنای این عبارت که «آنان موفق به روزه نمی‌شوند»، برخی از شارحان گفته‌اند مقصود این است که اهل‌سنت چون احکام صحیح روزه را نمی‌دانند، موفق به گرفتن روزه صحیح نمی‌شوند و در مورد «موفق نشدن به عید فطر» نیز چنین توضیح داده‌اند که آنان همواره در مشاهده هلال شوال و تشخیص زمان عید فطر در خطا هستند.

این احتمالات ضعیف به نظر می‌رسند و گویا معنای این «عدم توفیق» فراتر از این لایه‌های ظاهری است. و الله العالم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

مرحوم شیخ صدوق در روز عاشورای سال ۳۶۸، در مجلسی که برای املای احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برگزار شده بود، این حدیث را نقل کرده است:

 

...عَنْ أَبِی الْجَارُودِ وَ ابْنِ بُکَیْرٍ وَ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الْعِجْلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ:

«أُصِیبَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع وَ وُجِدَ بِهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ بضعا [بِضْعٌ‏] وَ عشرین [عِشْرُونَ‏] طَعْنَةً بِرُمْحٍ أَوْ ضَرْبَةً بِسَیْفٍ أَوْ رَمْیَةً بِسَهْمٍ فَرُوِیَ أَنَّهَا کَانَتْ کُلُّهَا فِی مُقَدَّمِهِ لِأَنَّهُ ع کَانَ لَا یُوَلِّی.»

 الأمالی (للصدوق)، ص۱۶۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«امام حسین (علیه‌السلام) دچار آن مصیبت شدند، در حالی که سیصد و بیست و چند زخمِ نیزه و شمشیر و تیر بر (پیکر مطهر) ایشان یافت می‌شد.

روایت شده است که تمام این زخم‌ها بر جلوی بدنشان نشسته بود؛ چراکه ایشان (به دشمن) پشت نمی‌کردند (فرار نمی‌کردند.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۹ ، ۰۷:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى النَّصْرَ عَلَى الْحُسَیْنِ ع حَتَّى کَانَ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ خُیِّرَ النَّصْرَ أَوْ لِقَاءَ اللَّهِ فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللَّهِ تَعَالَى.»

 الکافی، ج‏۱، ص۲۶۰

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند نصرت و پیروزی (بر دشمن) را بر امام حسین (علیه‌السلام) فرو فرستاد تا این‌که میان آسمان و زمین رسید (متوقف شد.)

آن‌گاه به ایشان اختیار داد که از میان "نصرت" یا "دیدار خداوند" (یکی را) انتخاب کند.

پس ایشان دیدار خداوند را برگزید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟» قُلْتُ: لَا. فَقَالَ: «إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا ع رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏ فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ اللَّهُ لِزَکَرِیَّا.» ثُمَّ قَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ‏ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ ع فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ ص أَمْطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُ‏ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۹۹

 

از ریّان بن شَبیب نقل شده است:

در اولین روز محرم نزد امام رضا (علیه‌السلام) رفتم.

حضرت فرمودند:

«ای پسر شبیب! روزه‌ای؟»

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«امروز روزی است که زکریّا پروردگارش (عزّوجلّ) را خواند و عرض کرد: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ»؛ «پروردگارا! به من نسلی پاک عطا فرما. تو شنونده دعاها هستی.» (آل‌عمران:۳۸)

آن‌گاه خداوند دعایش را مستجاب فرمود و به فرشتگان دستور داد تا هنگامی که زکریا در محراب به نماز ایستاده بود، به او بگویند: خداوند تو را به (فرزندی به نامِ) یحیی بشارت می‌دهد.

پس هرکس این روز (اول محرم) را روزه بگیرد، سپس خداوند را بخواند، خداوند دعایش را مستجاب می‌فرماید، همان‌طور که دعای زکریا را مستجاب فرمود.»

امام رضا (علیه‌السلام) سپس فرمود:

«ای پسر شبیب! به‌راستی‌که محرم، ماهی است که اهل جاهلیت ظلم و جنگ را در آن ممنوع کرده بودند. اما این امت حرمت این ماه را و حرمت پیامبرشان را نشناختند؛ در همین ماه، خاندان او را کشتند، ناموسش را به اسارت بردند و اموالش را غارت کردند. خداوند این کارشان را هرگز نیامرزد.

ای پسر شبیب! هرگاه از چیزی گریان شدی، برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه کن؛ چراکه او ذبح شد، همان‌طور که یک گوسفند ذبح می‌شود و همراه او هجده مرد از خانواده‌اش را نیز به قتل رساندند؛ کسانی که بر روی زمین نظیری نداشتند.

آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌ها برای کشته شدن او گریستند و چهارهزار فرشته برای یاریِ او به زمین فرود آمدند، اما به آن‌ها اجازه داده نشد. پس آن‌ها ژولیده و غبارآلود، نزد مزار امام حسین (علیه‌السلام) هستند، تا زمانی که حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) قیام نماید، که در آن زمان از یاوران او خواهند بود و شعارشان «یا لثارات الحسین» خواهد بود.

ای پسر شبیب! پدر از جدش و او نیز از جدش، برای من نقل کرده است که زمانی که جدّم امام حسین (علیه‌السلام) کشته شد، آسمان، خون و خاک سرخ بارید.

ای پسر شبیب! اگر بر امام حسین (علیه‌السلام) گریه کنی و اشک‌هایت بر گونه‌هایت جاری شود، خداوند همه گناهانت را می‌آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که خداوند را در حالی ملاقات کنی که گناهی به گردنت نیست، پس امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در بهترین اتاق‌هایی که در بهشت بنا شده‌اند، همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشی، پس قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) را لعنت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که ثوابی مثل ثوابِ کسی که همراه امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیده است داشته باشی، پس هرگاه که یادت افتاد، بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»؛ «ای کاش من هم همراه آنان بودم تا به پیروزی عظیم دست یابم.»

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در درجات والای بهشت، همراه ما (اهل‌بیت) باشی، برای غمِ ما غمگین باش و برای شادیِ ما شادمان باش و باید ولایت (پشتیبانی و تبعیت از) ما را داشته باشی.

چراکه اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداوند (عزّوجلّ) او را در روز قیامت با آن سنگ محشور می‌نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ ص إِلَى السَّمَاءِ قِیلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَخْتَبِرُکَ فِی ثَلَاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِکَ یَا رَبِّ وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِکَ فَمَا هُنَّ قِیلَ لَهُ أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ وَ الْأَثَرَةُ عَلَى نَفْسِکَ وَ عَلَى أَهْلِکَ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ قَالَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا الثَّانِیَةُ فَالتَّکْذِیبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِیدُ وَ بَذْلُکَ مُهْجَتَکَ فِی مُحَارَبَةِ أَهْلِ الْکُفْرِ بِمَالِکَ وَ نَفْسِکَ وَ الصَّبْرُ عَلَى مَا یُصِیبُکَ مِنْهُمْ مِنَ الْأَذَى وَ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الْأَلَمِ فِی الْحَرْبِ وَ الْجِرَاحِ قَالَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا یَلْقَى أَهْلُ بَیْتِکَ مِنْ بَعْدِکَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوکَ عَلِیٌّ فَیَلْقَى مِنْ أُمَّتِکَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِیفَ وَ التَّوْبِیخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِکَ الْقَتْلُ فَقَالَ یَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ [لِلصَّبْرِ] وَ یَکُونُ لَهَا مِنْ أَخِیکَ ابْنَانِ یُقْتَلُ أَحَدُهُمَا غَدْراً وَ یُسْلَبُ وَ یُطْعَنُ تَفْعَلُ بِهِ ذَلِکَ أُمَّتُکَ قُلْتُ یَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ سَلَّمْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ لِلصَّبْرِ وَ أَمَّا ابْنُهَا الْآخَرُ فَتَدْعُوهُ أُمَّتُکَ لِلْجِهَادِ ثُمَّ یَقْتُلُونَهُ صَبْراً وَ یَقْتُلُونَ وُلْدَهُ وَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثُمَّ یَسْلُبُونَ حَرَمَهُ فَیَسْتَعِینُ بِی وَ قَدْ مَضَى الْقَضَاءُ مِنِّی فِیهِ بِالشَّهَادَةِ لَهُ وَ لِمَنْ مَعَهُ وَ یَکُونُ قَتْلُهُ حُجَّةً عَلَى مَنْ بَیْنَ قُطْرَیْهَا فَیَبْکِیهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرَضِینَ جَزَعاً عَلَیْهِ وَ تَبْکِیهِ مَلَائِکَةٌ لَمْ یُدْرِکُوا نُصْرَتَهُ...»

 کامل‌الزیارات، ص۳۳۲

 

از حماد بن عثمان از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زمانی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شبانه به آسمان برده شد، به ایشان گفته شد: خداوند (تبارک‌وتعالی) تو را در سه چیز می‌آزماید تا ببیند صبرت چه‌گونه است.

پیامبر فرمودند: «پروردگارا! تسلیم امر تو هستم و من توانی برای صبر ندارم مگر به کمک تو. آن سه چیز چه هستند؟»

به ایشان گفته شد: اولین آزمایش، گرسنگی است و تو باید ایثار نمایی و نیازمندان را بر خود و خانواده‌ات مقدم داری.

پیامبر فرمودند: «پروردگارا! پذیرفتم، راضی شدم و تسلیم شدم. توفیق و صبر از جانب توست.»

گفته شد: اما دومین آزمایش این است که تو را تکذیب می‌کنند، دچار نگرانیِ شدیدی می‌شوی و تو باید خالصانه مال و جانت را در جنگ با کفار ارزانی داری و در برابر تمام مصیبت‌هایی که به تو می‌رسد، صبر کنی؛ آزارهایی که از اهل کفر و نقاق به تو می‌رسد و درد و جراحت‌هایی که در جنگ‌ها نصیبت می‌شود.

پیامبر فرمودند: «پروردگارا! پذیرفتم، راضی شدم و تسلیم شدم. توفیق و صبر از جانب توست.»

گفته شد: اما سومین آزمایش، مصائبی است که بعد از تو به اهل بیتت وارد می‌شود؛ این‌که همه‌شان کشته می‌شوند؛

برادرت علی (علیه‌السلام)؛ امّتت به او ناسزا می‌گویند، بدرفتاری می‌کنند، او را توبیخ می‌کنند، از حقش محروم می‌سازند و انکارش می‌کنند، به او ظلم می‌نمایند و در آخر او را می‌کشند.

پیامبر فرمودند: «پروردگارا! پذیرفتم، راضی شدم و تسلیم شدم. توفیق و صبر از جانب توست.»

گفته شد: اما دخترت (حضرت زهرا علیهاالسلام)؛ به او ظلم می‌کنند، او را از حقش محروم می‌سازند، حقش (فدک) را که تو به او می‌دهی، غصب می‌کنند، او را در حالی که حامله است، کتک می‌زنند، بدون اجازه‌اش بر او و حریمش و خانه‌اش وارد می‌شوند سپس شخصی پست و ذلیل به او دست می‌زند. او نمی‌تواند از خود دفاع کند و بر اثر همین ضربه فرزندی که در شکم دارد را سقط می‌کند و از دنیا می‌رود.

پیامبر می‌فرماید: «عرض کردم: إنا لله و إنا إلیه راجعون. پروردگارا! پذیرفتم، راضی شدم و تسلیم شدم. توفیق و صبر از جانب توست.»

گفته شد: دخترت از برادرت (علی علیه‌السلام) دو پسر دارد؛ یکی‌شان (امام حسن علیه‌السلام) با نیرنگ کشته می‌شود، او را سلب (اختیار) می‌کنند، به او طعنه می‌زنند و این کارهای را امّتت با او می‌کنند.

پیامبر می‌فرماید: «عرض کردم: پروردگارا! پذیرفتم، راضی شدم و تسلیم شدم. إنا لله و إنا إلیه راجعون. توفیق و صبر از جانب توست.»

گفته شد: اما پسر دیگرش (امام حسین علیه‌السلام)؛ امّتت او را برای جهاد دعوت می‌کنند سپس جلویش را می‌گیرند و او را می‌کشند. فرزندانش و هریک از اهل‌بیتش که همراهش است را نیز می‌کشند. سپس ناموسش را به اسارت می‌گیرند. آن‌گاه از من استعانت می‌جوید، اما من قضایم را در مورد او حتمی کرده‌ام که او و همراهانش به شهادت برسند و کشته شدن او، حجتی باشد برای تمام زمینیان. آن‌گاه اهل آسمان‌ها و اهل زمین‌ها، با بی‌تابی گریه می‌کنند و فرشتگانی که توفیق یاری‌اش را نداشتند نیز گریه می‌کنند...»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

حدیث، طولانی است. در ادامه، ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌فرجه) را به پیامبر بشارت می‌دهند و جایگاه، مقام و اختیارات امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم) را نیز به ایشان معرفی می‌کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۰۲:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

...حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهُرْمُزَانِیُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ:

«لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ ع دَفَنَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِکَ قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ لِی فِی التَّأَسِّی بِسُنَّتِکَ فِی فُرْقَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ نَفْسُکَ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ لِی أَنْعَمُ الْقَبُولِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا یَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْکُو وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِیلًا وَ سَتَقُولُ وَ یَحْکُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَیْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَى عَلَى جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ فَبِعَیْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ یَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلَقْ مِنْکَ الذِّکْرُ وَ إِلَى اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَکَى وَ فِیکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَانُ.»»

 الکافی، ج۱، ص۴۵۸

 

از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زمانی که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) از دنیا رفت، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ایشان را مخفیانه دفن کرد و محل قبر ایشان را پوشانید. آن‌گاه رو به قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کرد و فرمود:

«سلام بر تو ای رسول خدا! از طرف من، و سلام بر تو از طرف دخترتان و کسی که زائر شماست و کسی که شب را در دل خاک و داخل بُقعه (قطعه‌زمینِ) شما سپری می‌کند و کسی که خداوند برای او چنین خواست که سریع به شما ملحق شود.

ای رسول خدا! صبرم در فراق دختر وفادارت، کم شده است و قدرتم از دوری سرور زنان همه عوالم، از بین رفته است، جزاین‌که تنها دلداری برای من این است که در فراق تو از سنّتت پیروی کنم.

این من بودم که برای سرت در داخل قبرت بالش درست کردم و جان تو از میان گلو و سینه‌ی من عبور کرد.

بله، در کتاب خدا بهترین دلداری برای من این است که: «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون»؛ «ما از آنِ خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم» (بقره:۱۵۶)

آن امانت بازگردانده شد و آن گِرُو گذاشته‌شده پس داده شد و زهرا (سلام‌الله‌علیها) از دستم ربوده شد.

ای رسول خدا! (بدون فاطمه) چه‌قدر آسمان و زمین زشت‌اند. غمم همیشگی است و شب‌هایم به بی‌خوابی می‌گذرد.

غمی است که قلبم را ترک نمی‌کند، مگراین‌که خداوند برای من نیز همان سرایی را بخواهد که تو در آن اقامت داری.

اندوهی است که دل را خون می‌کند و غمی است شورانگیز. چه زود میان ما جدایی افتاد. این شکایت را نزد خدا می‌برم.

به‌زودی دخترت به تو گزارش خواهد داد که اُمّتت با یک‌دیگر هم‌دست شدند تا او را پای‌مال و خوار کنند.

پس، با اصرار از او سؤال کن و از بخواه که از حالش اطلاع دهد.

چه‌بسیار داغ‌دل‌هایی که در سینه‌اش موج می‌زدند، اما (در دنیا) فرصت بیانشان را نیافت و (به شما) خواهد گفت.

خداوند قضاوت خواهد کرد؛ چراکه «هُوَ خَیرُ الحاکمین»؛ «او بهترین قضاوت‌کنندگان است.» (أعراف:۸۷)

(سلام من به تو) سلامِ وداع‌کننده‌ای است که نه خوابش گرفته و نه خسته شده است.

پس اگر باز گردم، به‌خاطر دل‌زدگی (از بودن کنار شما) نیست، و اگر بمانم، به‌خاطر بدگمانی به وعده خداوند به صبرکنندگان نیست. چه نیکوست! صبر، خوش‌یُمن‌تر و زیباتر است.

اگر چیرگیِ متجاوزانِ زورگو نبود، مانند کسی که به کاری وادار و ملزم شده است، (کنارتان) اقامت می‌کردم و مانند مادر فرزندازدست‌داده‌ای برای این مصیبت بزرگ بلندبلند گریه می‌کردم.

دخترت در برابر دیدگان خدا مخفیانه دفن شد، درحالی‌که حقش پای‌مال شد و از ارثش محروم شد، با این‌که از آن عهد (میان تو و مسلمانان) چندی نگذشته بود و یادت هنوز کهنه نشده بود.

ای رسول خدا! من نزد خداوند شکایت خواهم برد. ای رسول خدا! بهترین صبر، صبر بر مصیبت توست.

درود خداوند بر تو باد، و سلام و رضوانش بر فاطمه باد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۰۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ:

«...وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ‏ مُتَعَلِّقٌ‏ بِهِ یَقُولُ یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ...»

 کامل‌الزیارات، ص۱۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در ضمن حدیثی طولانی فرموده‌اند:

«...به‌راستی که امام حسین (علیه‌السلام) از جانب راست عرش، به آن معلّق است. می‌فرماید:

«پروردگارا! وعده‌ای که به من داده‌ای را عملی ساز. آن‌گاه به زائرانشان نگاه می‌اندازند.»

ایشان زائرانشان، نام آن‌ها را، نام پدرانشان را و آن‌چه در خورجین‌هایشان است را بهتر از فرزندانشان می‌شناسند.

بعد نگاه می‌کنند به کسی که برای ایشان گریه می‌کند، پس برایش طلب مغفرت می‌کنند و از پدرشان (امیرالمؤمنین علیه‌السلام) نیز می‌خواهند برای او طلب مغفرت کنند.

بعد به او می‌فرمایند:

«ای گریه‌کن! اگر می‌دانستی که خداوند چه پاداشی برایت آماده کرده است، شادی‌ات بیش از حزنت می‌بود...»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ قَالَ: کَانَ یَقُولُ الْحُسَیْنُ ع:

«شَرُّ خِصَالِ‏ الْمُلُوکِ‏ الْجُبْنُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ الْقَسْوَةُ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَ الْبُخْلُ عِنْدَ الْإِعْطَاءِ.»

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۵

 

عَمرو بن دینار گوید: امام حسین (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«بدترین خصلت‌های فرمانروایان، عبارت‌اند از:

- ترس از دشمنان،

- سنگ‌دلی نسبت به ضعیفان

- و بخل ورزیدن هنگام دادنِ (امکانات به مردم.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ قَالَ: دَخَلَ الْحُسَیْنُ ع عَلَى أُسَامَةَ بْنَ زَیْدٍ وَ هُوَ مَرِیضٌ وَ هُوَ یَقُولُ: وَا غَمَّاهْ! فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع: «وَ مَا غَمُّکَ یَا أَخِی؟» قَالَ: دَیْنِی وَ هُوَ سِتُّونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «هُوَ عَلَیَّ.» قَالَ: إِنِّی أَخْشَى أَنْ أَمُوتَ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «لَنْ تَمُوتَ حَتَّى أَقْضِیَهَا عَنْکَ.» قَالَ: فَقَضَاهَا قَبْلَ مَوْتِهِ.

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۵

 

از عَمرو بن دینار نقل شده است:

(روزی) امام حسین (علیه‌السلام) بر «اسامة بن زید» که در بستر بیماری بود، وارد شد.

اسامه می‌گفت: وای از این غم!

امام حسین (علیه‌السلام) به او فرمودند: «غمت چیست برادرم؟»

عرض کرد: بدهی‌ای دارم که شصت‌هزار درهم است.

حضرت فرمودند: «بدهی‌ات با من.»

اسامه عرض کرد: می‌ترسم بمیرم (و تا وقتی بدهی‌ام پرداخت شود، در عذاب باشم.)

حضرت فرمودند: «قبل از این‌که بمیری، بدهی‌ات را پرداخت می‌کنم.»

عَمرو بن دینار گوید: امام حسین (علیه‌السلام) قبل از مرگ اسامه، بدهی‌اش را پرداخت کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا کَانَ‏ النِّصْفُ‏ مِنْ‏ شَعْبَانَ‏ نَادَى مُنَادٍ مِنَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى أَلَا زَائِرِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ وَ ثَوَابُکُمْ عَلَى رَبِّکُمْ وَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکُمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه نیمه ماه شعبان فرا رسد، ندادهنده‌ای از جانب افق اعلی، ندا سرمی‌دهد:

«ای زائران مزار حسین! (به خانه‌هایتان) بازگردید، درحالی‌که آمرزیده شده‌اید و پاداشتان بر عهده پروردگارتان و پیامبرتان محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۳:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «لِمَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع حُرْمَةٌ مَعْلُومَةٌ مَنْ عَرَفَهَا وَ اسْتَجَارَ بِهَا أُجِیرَ.» قُلْتُ: صِفْ‏ لِی‏ مَوْضِعَهَا. قَالَ: «امْسَحْ مِنْ مَوْضِعِ قَبْرِهِ الْیَوْمَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ قُدَّامِهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً عِنْدَ رَأْسِهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ نَاحِیَةِ رِجْلَیْهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ خَلْفِهِ وَ مَوْضِعُ قَبْرِهِ مِنْ یَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْهُ مِعْرَاجٌ یُعْرَجُ مِنْهُ بِأَعْمَالِ زُوَّارِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ لَیْسَ مِنْ مَلَکٍ وَ لَا نَبِیٍّ فِی السَّمَاوَاتِ إِلَّا وَ هُمْ یَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ یَأْذَنَ لَهُمْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَفَوْجٌ یَنْزِلُ وَ فَوْجٌ یَعْرُجُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۸

 

از اسحاق بن عمّار نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«برای مکان قبر امام حسین (علیه‌السلام) حرمتِ مشخصی هست که اگر کسی این حرمت را بشناسد و به قبر ایشان پناه ببرد، پناه داده می‌شود.»

اسحاق گوید: عرض کردم:

این مکان را برای من توصیف فرمایید.

حضرت فرمودند:

«امروز از محل قبر ایشان، (این چهار جهت را) اندازه بگیر: بیست و پنج ذِراع (حدود ده‌دوازده متر) از ناحیه مقابل قبر (سمت قبله)، بیست و پنج ذراع از ناحیه بالای سر مبارک، بیست و پنج ذراع از ناحیه پایین پا و بیست و پنج ذراع از ناحیه پشت قبر.

مزار ایشان از روزی که دفن شده‌اند، باغی است از باغ‌های بهشت و معراجی است که اعمال زائرانش از آن‌جا به آسمان صعود می‌کند.

هیچ فرشته‌ای و هیچ پیامبری در آسمان‌ها نیست، مگر‌آن‌که از خداوند درخواست می‌کنند که به آن‌ها اجازه دهد به زیارت مزار امام حسین (علیه‌السلام) روند.

پس (همواره) دسته‌ی عظیمی (بر مزار ایشان) فرود می‌آیند و دسته عظیمی (از فرشتگان و پیامبران، پس از زیارت) به آسمان می‌روند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: یَأْخُذُ الْإِنْسَانُ‏ مِنْ‏ طِینِ‏ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَیَنْتَفِعُ بِهِ وَ یَأْخُذُ غَیْرُهُ وَ لَا یَنْتَفِعُ بِهِ! فَقَالَ: «لَا وَ اللَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، مَا یَأْخُذُهُ أَحَدٌ وَ هُوَ یَرَى أَنَّ اللَّهَ یَنْفَعُهُ بِهِ إِلَّا نَفَعَهُ بِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۸

 

از عبدالله بن ابی‌یعفور نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

بعضی افراد از خاک قبر امام حسین (علیه‌السلام) برمی‌دارند و از آن بهره می‌برند، اما بعضی دیگر آن را برمی‌دارند، اما بهره‌ای نمی‌برند!

حضرت فرمودند:

«نه، قسم به خداوند که خدایی جز او نیست، هیچ‌کس نیست که خاک قبر امام حسین (علیه‌السلام) را برگیرد و اعتقاد داشته باشد که خداوند به‌واسطه‌ی آن به او بهره می‌رساند، مگرآن‌که از آن بهره‌مند خواهد شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۹:۳۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ الرَّبِیعِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: «إِنَ‏ عِنْدَ رَأْسِ‏ الْحُسَیْنِ‏ ع لَتُرْبَةً حَمْرَاءَ فِیهَا شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ.» قَالَ: فَأَتَیْنَا الْقَبْرَ بَعْدَ مَا سَمِعْنَا هَذَا الْحَدِیثَ فَاحْتَفَرْنَا عِنْدَ رَأْسِ الْقَبْرِ فَلَمَّا حَفَرْنَا قَدْرَ ذِرَاعٍ ابْتَدَرَتْ عَلَیْنَا مِنْ رَأْسِ الْقَبْرِ مِثْلُ السِّهْلَةِ حَمْرَاءَ قَدْرَ الدِّرْهَمِ فَحَمَلْنَاهَا إِلَى الْکُوفَةِ فَمَزَجْنَاهُ وَ أَقْبَلْنَا نُعْطِی النَّاسَ یَتَدَاوَوْنَ بِهَا.

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۸

 

از یونس بن ربیع نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«نزد (جایگاهِ) سر مبارک امام حسین (علیه‌السلام) خاکِ سرخی است که شفای هر دردی در آن است، به‌جز مرگ.»

ما بعد از آن‌که این حدیث را شنیدیم، نزد مزار سیدالشهداء رفتیم و بالای سر قبر را حفر کردیم.

وقتی به اندازه یک ذِراع (حدود نیم‌متر) کندیم، به‌مقدار یک درهم گِلِ شُلِ سرخ‌رنگی به طرف ما پرتاب شد که آن را به کوفه بردیم و با آب مخلوط کردیم و نگه داشتیم.

آن‌گاه آن را به مردم می‌دادیم تا (بیماری‌هایشان را) با آن مداوا کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۹:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَزِیدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ بِالْحِیرَةِ: «أَ مَا تُرِیدُ مَا وَعَدْتُکَ؟» قُلْتُ: بَلَى. یَعْنِی الذَّهَابَ إِلَى قَبْرِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ فَرَکِبَ وَ رَکِبَ إِسْمَاعِیلُ وَ رَکِبْتُ مَعَهُمَا حَتَّى إِذَا جَازَ الثُّوَیَّةَ وَ کَانَ بَیْنَ الْحِیرَةِ وَ النَّجَفِ عِنْدَ ذَکَوَاتٍ بِیضٍ نَزَلَ وَ نَزَلَ إِسْمَاعِیلُ وَ نَزَلْتُ مَعَهُمَا فَصَلَّى وَ صَلَّى إِسْمَاعِیلُ وَ صَلَّیْتُ فَقَالَ لِإِسْمَاعِیلَ: «قُمْ فَسَلِّمْ عَلَى جَدِّکَ الْحُسَیْنِ ع.» فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ الْحُسَیْنُ بِکَرْبَلَاءَ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ وَ لَکِنْ لَمَّا حُمِلَ رَأْسُهُ إِلَى الشَّامِ سَرَقَهُ مَوْلًى لَنَا فَدَفَنَهُ بِجَنْبِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۷۱

 

از یزید بن عمر بن طلحه نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) زمانی که در «حیره»[1] بودند، به من فرمودند:

«آیا می‌خواهی آن‌چه به تو وعده داده بودم را انجام دهم؟»

عرض کردم:

بله. حضرت به من وعده داده بودند که مرا به مزار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ببرند.[2]

پس حضرت سوار بر مرکب شدند، فرزندشان اسماعیل هم سوار شدند و من نیز با آن‌ها همراه شدم (و راه افتادیم) تا از «ثُوَیّه» عبور کردیم و در میان حیره و نجف، کنار سنگ‌های سفیدرنگ[3] رسیدیم.

حضرت پیاده شدند، اسماعیل هم پیاده شد و من نیز با آن‌ها پیاده شدم. حضرت نماز خواندند، اسماعیل هم نماز خواند و من نیز نماز خواندم.

بعد به اسماعیل فرمودند:

«بلند شو و به جدّت امام حسین‌(علیه‌السلام) سلام بده.»

عرض کردم:

فدایتان شوم، مگر امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا نیستند؟

حضرت فرمودند:

«بله، اما وقتی سر مبارکش را به شام می‌بردند، یکی از یاران ما آن را ربود و کنار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دفن کرد.»

 

 

 

...عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَمَرَّ بِظَهْرِ الْکُوفَةِ فَنَزَلَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ تَقَدَّمَ قَلِیلًا فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ سَارَ قَلِیلًا فَنَزَلَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ قَالَ: «هَذَا مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع.» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ الْمَوْضِعَیْنِ اللَّذَیْنِ صَلَّیْتَ فِیهِمَا؟ قَالَ: «مَوْضِعُ رَأْسِ الْحُسَیْنِ ع وَ مَوْضِعُ مَنْزِلِ الْقَائِمِ ع.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۷۲

 

ابان بن تَغلِب گوید:

همراه امام صادق (علیه‌السلام) بودم. حضرت از پشت کوفه عبور می‌کردند. پیاده شدند و دو رکعت نماز خواندند. سپس کمی جلوتر رفتند و دو رکعت نماز دیگر خواندند.

سپس (سوار مرکب شدند و) کمی دیگر حرکت کردند، بعد پیاده شدند دو رکعت دیگر خواندند.

سپس فرمودند:

«این‌جا مزار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است.»

عرض کردم:

فدایتان شوم، پس آن دو مکان قبلی که در آن‌ها نماز خواندید، چه بودند؟

حضرت فرمودند:

«محل (دفنِ) سرم مبارک امام حسین (علیه‌السلام) و منزل‌گاهِ حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه).[4]»

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «حیره»؛ شهری است نزدیک کوفه که امام صادق (علیه‌السلام) در دو سال ابتداییِ حکومت بنی‌عباس، آن‌جا ساکن بوده‌اند.

[2] مزار امیرالمؤمنین برای جلوگیری از تعرّض احتمالی خوارج و بنی‌امیه، تا ده‌ها سال مانند مزار همسرشان پنهان بود. امام صادق (علیه‌السلام) پس سقوط بنی‌امیه، در زمانی که با دستور سفّاح، اولین خلیفه بنی‌عباس، به اطراف کوفه منتقل شده بودند، مزار شریفِ ایشان را به شیعیان نشان دادند.

[3] گویا منظور همان زمینی است که سنگ‌های زینتی معروف به «دُرّ نجف» را از آن‌جا استخراج می‌کنند.

[4] گویا منظور همان مکانی است که در غرب قبرستان «وادی السلام» واقع است و امروزه به «مقام صاحب الزمان» مشهور است. از این حدیث چنین برمی‌آید که سر مبارک سیدالشهداء (علیه‌السلام) در فاصله اندکی از این مکان و در وادی‌السلام واقع است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۲۲:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«قَالَ النَّبِیُّ ص لِفَاطِمَةَ ع یَا فَاطِمَةُ قُومِی فَأَخْرِجِی تِلْکَ الصَّحْفَةَ فَقَامَتْ فَأَخْرَجَتْ صَحْفَةً فِیهَا ثَرِیدٌ وَ عُرَاقٌ یَفُورُ فَأَکَلَ النَّبِیُّ ص وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ یَوْماً ثُمَّ إِنَّ أُمَّ أَیْمَنَ رَأَتِ الْحُسَیْنَ مَعَهُ شَیْ‏ءٌ فَقَالَتْ لَهُ مِنْ أَیْنَ لَکَ هَذَا قَالَ إِنَّا لَنَأْکُلُهُ مُنْذُ أَیَّامٍ فَأَتَتْ أُمُّ أَیْمَنَ فَاطِمَةَ فَقَالَتْ یَا فَاطِمَةُ إِذَا کَانَ عِنْدَ أُمِّ أَیْمَنَ شَیْ‏ءٌ فَإِنَّمَا هُوَ لِفَاطِمَةَ وَ وُلْدِهَا وَ إِذَا کَانَ عِنْدَ فَاطِمَةَ شَیْ‏ءٌ فَلَیْسَ لِأُمِّ أَیْمَنَ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ فَأَخْرَجَتْ لَهَا مِنْهُ فَأَکَلَتْ مِنْهُ أُمُّ أَیْمَنَ وَ نَفِدَتِ الصَّحْفَةُ فَقَالَ لَهَا النَّبِیُّ ص أَمَا لَوْ لَا أَنَّکِ أَطْعَمْتِهَا لَأَکَلْتِ مِنْهَا أَنْتِ وَ ذُرِّیَّتُکِ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ.» ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «وَ الصَّحْفَةُ عِنْدَنَا یَخْرُجُ بِهَا قَائِمُنَا ع فِی زَمَانِهِ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۶۰

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«پیامبر به حضرت فاطمه (صلوات‌الله‌علیهما) فرمودند:

«ای فاطمه! برخیز و آن دیس را بیاور.»

ایشان برخواست و دیسی آورد که در آن ترید[1] و گوشت داغی بود.

پیامبر و حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهم‌السلام) سیزده روز (از آن ظرف پر از غذا) خوردند.

سپس اُمّ اَیمَن[2] امام حسین را دید که چیزی در دست دارند. به ایشان عرض کرد:

این را از کجا آورده‌ای؟

امام حسین فرمودند:

«ما چند روز است که این غذا را می‌خوریم.»

ام ایمن نزد حضرت فاطمه رفت و عرض کرد:

ای فاطمه! اگر چیزی نزد ام ایمن باشد، برای فاطمه و فرزندانش است، اما اگر چیزی نزد نزد فاطمه و فرزندانش باشد، ام ایمن سهمی در آن ندارد؟

پس حضرت زهرا از آن غذا برای او آوردند و ام ایمن از آن خورد و آن دیس خالی شد.

پیامبر به حضرت زهرا فرمودند:

«بدان! اگر به ام ایمن غذا نمی‌دادی، خودت و نسلت می‌توانستید تا روز قیامت از آن بخورید.»»

آن‌گاه امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«آن دیس نزد ما (اهل‌بیت) است. قائمِ ما (عجل‌الله‌فرجه) در زمان خودش آن را خواهد آورد.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ترید (ثرید): نانی که در آبگوشت یا خورش خرده شده باشد.

[2] امّ اَیمَن: نام همسر پیامبر.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا سَدِیرُ تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فِی کُلِّ یَوْمٍ؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا. قَالَ: «فَمَا أَجْفَاکُمْ!» قَالَ: «فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ شَهْرٍ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ سَنَةٍ؟» قُلْتُ: قَدْ یَکُونُ ذَلِکَ. قَالَ: «یَا سَدِیرُ مَا أَجْفَاکُمْ لِلْحُسَیْنِ ع! أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَیْ أَلْفِ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَ وَ یَزُورُونَ لَا یَفْتُرُونَ وَ مَا عَلَیْکَ یَا سَدِیرُ أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فِی کُلِّ جُمْعَةٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّةً؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَرَاسِخَ کَثِیرَةً. فَقَالَ لِی: «اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِکَ ثُمَّ تَلْتَفِتُ یَمْنَةً وَ یَسْرَةً ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» تُکْتَبُ لَکَ زَوْرَةٌ وَ الزَّوْرَةُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ.» قَالَ سَدِیرٌ: فَرُبَّمَا فَعَلْتُ فِی الشَّهْرِ أَکْثَرَ مِنْ عِشْرِینَ مَرَّةً.

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۹

 

از سَدیر بن حکیم صیرفی نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای سَدیر! آیا هر روز قبر امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت می‌کنی؟»

عرض کردم:

فدایتان شوم، نه.

فرمودند:

«شما چقدر جفاکارید!»

بعد فرمودند:

«پس آیا در هر جمعه آن را زیارت می‌کنید؟»

عرض کردم:

نه.

فرمودند:

«پس آیا در هر سال آن را زیارت می‌کنید؟»

عرض کردم:

گاهی چنین می‌شود.

فرمودند:

«ای سدیر! شما چقدر نسبت به امام حسین (علیه‌السلام) جفاکارید!

مگر نمی‌دانی که خداوند (عزّوجلّ) یک میلیون فرشته‌ی ژولیده‌موی و خاک‌آلود دارد که گریه می‌کنند و زیارت می‌کنند و خسته نمی‌شوند؟

ای سدیر! مگر تو را چه می‌شود که قبر امام حسین (علیه‌السلام) را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روز یک مرتبه زیارت کنی؟»

عرض کردم:

فدایتان شوم، میان ما و آن قبر فاصله بسیار زیادی است.

حضرت به من فرمودند:

«به بالای پشت‌بام برو، سپس به چپ و راست نگاهی بیانداز، سپس سرت را به آسمان بلند کن، سپس رو به سوی قبر (امام حسین) کن و بگو:

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ»

برایت یک زیارت (امام حسین) نوشته می‌شود و (ثواب) هر زیارت، یک حج و یک عمره است.»

سدیر (به فرزندش حَنان) گوید:

بسیار می‌شود که من در هر ماه، بیش از بیست مرتبه این کار را انجام می‌دهم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ زِیَارَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فِی حَالِ التَّقِیَّةِ؟ قَالَ: «إِذَا أَتَیْتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ ثُمَّ الْبَسْ أَثْوَابَکَ الطَّاهِرَةَ ثُمَّ تَمُرُّ بِإِزَاءِ الْقَبْرِ وَ قُلْ «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» فَقَدْ تَمَّتْ زِیَارَتُکَ.»

 کامل‌الزیارات، ص۱۲۶

 

یونس‌بن‌ظَبیان گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

فدایتان شوم، زیارت قبر امام حسین (علیه‌السلام) در حالت تقیه (چگونه است؟)

حضرت فرمودند:

«هرگاه به فرات رسیدی، غسل کن، سپس لباس‌های پاکیزه‌ات را بپوش،

سپس از مقابل قبر عبور کن و بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»

(به‌این‌ترتیب) زیارتت کامل است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَیْمُونٍ الصَّائِغِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا عَلِیُّ بَلَغَنِی أَنَّ أُنَاساً مِنْ شِیعَتِنَا تَمُرُّ بِهِمُ السَّنَةُ وَ السَّنَتَانِ وَ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ لَا یَزُورُونَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع.» قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی لَأَعْرِفُ أُنَاساً کَثِیراً بِهَذِهِ الصِّفَةِ. فَقَالَ: «أَمَا وَ اللَّهِ لِحَظِّهِمْ أَخْطَئُوا وَ عَنْ ثَوَابِ اللَّهِ زَاغُوا وَ عَنْ جِوَارِ مُحَمَّدٍ ص فِی الْجَنَّةِ تَبَاعَدُوا.» قُلْتُ: فَإِنْ أَخْرَجَ عَنْهُ رَجُلًا أَ یُجْزِی عَنْهُ ذَلِکَ؟ قَالَ: «نَعَمْ وَ خُرُوجُهُ بِنَفْسِهِ أَعْظَمُ أَجْراً وَ خَیْراً لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۶، ص۴۵

 

علی‌بن‌میمون گوید:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای علی! به من خبر رسیده عده‌ای از شیعیان ما هستند که یک سال، دو سال یا بیشتر، بر آن‌ها می‌گذرد، اما امام حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب (علیهم‌السلام) را زیارت نمی‌کنند!»

عرض کردم:

فدایتان شوم، من عده‌ی زیادی از مردم را می‌شناسم که این‌چنین هستند.

حضرت فرمودند:

«بدان که - به خدا قسم - به حظّ و بهره‌شان نرسیده‌اند و از پاداش خداوند دور شده‌است و از این‌که در بهشت کنار حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد، دور شده‌اند.»

عرض کردم:

آیا اگر از طرف او کسی برود، آیا از او کفایت می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«بله، ولی این‌که خودش برود، اجر و خیرش نزد پروردگارش عظیم‌تر خواهد بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۲۲
ابوالفضل رهبر