دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسول خدا» ثبت شده است

 

...عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ فَاطِمَةَ ع مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَى أَبِیهَا وَ کَانَ یَأْتِیهَا جَبْرَئِیلُ ع فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَکْتُبُ ذَلِکَ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۵۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمود:

«به‌راستی که حضرت فاطمه، هفتاد و پنج روز[1] پس از رسول خدا (صلوت‌الله‌علیهما) (در دنیا) مکث[2] کرد و اندوه سنگینی به‌خاطر پدرش بر او وارد شده بود.

جبرئیل نزدش می‌آمد و صبرش بر (مصیبتِ) پدرش را نیکو می‌شمرد، جانش را آرام می‌کرد، درباره پدرش و مکان او به ایشان خبر می‌داد و حضرت را از آن‌چه بعد از ایشان برای نسلشان رخ خواهد داد، آگاه می‌کرد و این‌ها را حضرت علی (علیه‌السلام) می‌نوشت.»[3]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] در مورد مدت زندگی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پس رحلت پدر بزرگوارشان، میان ۷۵ روز و ۹۵ روز تردید است. گویا این تردید به دلیل بی‌نقطه بودنِ نسخه‌ای است که این زمان را ذکر کرده است. توضیح این‌که در زبان عربی اگر هفتاد و پنج (خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ) و نود و پنج (خَمْسَةً وَ تِسْعِینَ) بدون نقطه نوشته شوند، شبیه هم خواهند بود.

[2] مکث: «توقف» توأم با «انتظار» (روضه کوتاه)

[3] این نوشته به «مصحف زهرا» مشهور است و نزد امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌باشد. جهت اطلاع بیشتر.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِجَبْرَئِیلَ ع: یَا جَبْرَئِیلُ أَیُّ الْبِقَاعِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ: الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّ أَهْلِهَا إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۸۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به جبرئیل فرمودند:

«ای جبرئیل! کدام بخش زمین، نزد خداوند محبوب‌تر است؟»

عرض کرد:

«مسجدها. از میان اهل مسجد نیز محبوب‌ترینشان نزد خداوند، کسی است که پیش از همه وارد مسجد می‌شود و پس از همه از آن خارج می‌شود.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«لِیَشْرَبْ‏ سَاقِی‏ الْقَوْمِ‏ آخِرَهُمْ

 المحاسن، ج2، ص452

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرموده‌اند:

«آب دهنده‌ی گروه، باید آخر از همه آب بنوشد.»

 

 

ادب ساقی گری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ سَیِّدُ الْأَیَّامِ یُضَاعِفُ اللَّهَ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ وَ یَسْتَجِیبُ فِیهِ الدَّعَوَاتِ وَ یَکْشِفُ فِیهِ الْکُرُبَاتِ وَ یَقْضِی فِیهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ یَوْمُ الْمَزِیدِ لِلَّهِ فِیهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ. مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَیَّعَ حَقَّهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُصْلِیَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۶

 

از امام رضا از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی که روز جمعه، سرورِ روزها(ی هفته) است؛

خداوند در این روز نیکی‌ها را دو برابر می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌کند، درجات را می‌افزاید، دعاها را مستجاب می‌نماید، غم‌ها را برطرف می‌سازد و حاجت‌های بزرگ را برآورده می‌کند.

روز جمعه، روزی است که در آن، نزد خداوند، رهاشدگان و آزادشدگان از آتش (جهنم) فراوان‌اند.

هیچ‌یک از مردم نیست که در حالی که حق و حرمت این روز را می‌داند، برای رهایی از آتش دعا کند، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را از رهاشدگان و آزادشدگان از آتش قرار دهد. پس اگر در روز جمعه و شب جمعه بمیرد، «شهید» مرده است و (در روز قیامت) با آرامش و امنیت برانگیخته می‌گردد.

و هیچ‌کس نیست که حرمت این روز را کوچک شمارد و حق این روز را ضایع نماید، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را به آتش جهنم بیفکند، مگراین‌که توبه کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

لابد شنیده‌اید که ساعتی «فکر کردن»، (بنابر نقل‌های مختلف) از یک شب، یک سال یا ده‌ها سال‌ها عبادت بهتر است.

اما این تفکر بهتر است چگونه و در مورد چه موضوعی باشد تا سودمندتر باشد؟

 

...عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا یَرْوِی النَّاسُ «أَنَّ تَفَکُّرَ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ» قُلْتُ کَیْفَ یَتَفَکَّرُ؟

قالَ: «یَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ أَوْ بِالدَّارِ فَیَقُولُ أَیْنَ سَاکِنُوکِ أَیْنَ بَانُوکِ مَا بَالُکِ لَا تَتَکَلَّمِینَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۵۴

 

حسن صیقل گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره روایتی که مردم (از پیامبر) نقل می‌کنند؛ «ساعتی تفکر، از برخواستن یک شب (برای عبادت) بهتر است» سؤال کردم که (انسان باید) چگونه فکر کند؟

حضرت فرمودند:

«از خرابه‌ها یا خانه‌ها گذر کند و بگوید:

ساکنانت کجا هستند؟

سازندگانت کجا هستند؟

تو را چه شده است که سخن نمی‌گویی؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۸
ابوالفضل رهبر

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی ذُو عِیَالٍ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ وَ قَدِ اشْتَدَّتْ حَالِی فَعَلِّمْنِی دُعَاءً إِذَا دَعَوْتُ بِهِ رَزَقَنِیَ اللَّهُ مَا أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ تَوَضَّأْ وَ أَسْبِغْ وُضُوءَکَ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تُتِمُّ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فِیهِمَا ثُمَّ قُلْ یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً أَلُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۷۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

مردی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من عیال‌وار و بدهکارم و در وضعیت سختی هستم. دعایی به من بیاموزید که هرگاه با آن خدا را بخوانم، به من روزی‌ای دهد که (بتوانم) با آن بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«ای بنده‌ی خدا! وضو بگیر و وضویت را کامل (با دقت و طولانی) انجام بده، سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجده را کامل انجام بده،

سپس بگو:

 

«یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ

ای بزرگوارِ مطلق! ای خدای واحد! ای بلندمرتبه!

 

أتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ

من به‌واسطه محمد، پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو روی کرده‌ام

 

یا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ

ای محمد! ای فرستاده‌ی خدا! من به‌واسطه‌ی تو، به خدا، پروردگار تو و پروردگار همه‌چیز روی کرده‌ام

 

أنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ

(خدایا!) بر محمد و اهل بیت او درود فرست

 

و أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً

و از تو درخواست می‌کنم؛ نسیمی از نسیم‌های (رحمت)ات، گشایشی اندک و روزی‌ای گسترده

 

ألُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.

تا با آن آشفتگی‌هایم را سر و سامان دهم، بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این حدیث که در منابع اهل‌سنت نیز آمده است، از ادله‌ی ردّ عقیده‌ی وهابی‌هاست که توسل به غیرخدا را شرک می‌دانند. چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خود دستور داده‌اند آن مرد فقیر دعا کند و در دعایش ایشان را واسطه قرار دهند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: «إِنَّ الْجُهَنِیَّ أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَکُونُ فِی الْبَادِیَةِ وَ مَعِی أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ غِلْمَتِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. أَ فَجَمَاعَةٌ نَحْنُ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْغِلْمَةَ یَتْبَعُونَ قَطْرَ السَّحَابِ وَ أَبْقَى أَنَا وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. فَجَمَاعَةٌ نَحْنُ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنَّ وُلْدِی یَتَفَرَّقُونَ فِی الْمَاشِیَةِ وَ أَبْقَى أَنَا وَ أَهْلِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. أَ فَجَمَاعَةٌ أَنَا؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَذْهَبُ فِی مَصْلَحَتِهَا فَأَبْقَى أَنَا وَحْدِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ فَأُصَلِّی. أَ فَجَمَاعَةٌ أَنَا؟ فَقَالَ: «نَعَمْ الْمُؤْمِنُ وَحْدَهُ جَمَاعَةٌ.»»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۷۱

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«شخصی از قبیله جُهینه نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی من به‌همراه خانواده و فرزندان و غلامانم به صحرا می‌روم. پس اذان و اقامه می‌گویم و با آنان نماز می‌خوانم. آیا نمازمان جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی غلامان به دنبال آب‌های جمع‌شده از باران می‌روند و من و همسر و فرزندانم باقی می‌مانیم. پس من اذان و اقامه می‌گویم و با آنان نماز می‌خوانم. آیا نمازمان جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی فرزندانم هم به دنبال گله می‌روند و من و همسرم باقی می‌مانیم. پس من اذان و اقامه می‌گویم و با او نماز می‌خوانم. آیا نمازم جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی همسرم نیز به دنبال کارش می‌رود و من تنها می‌مانم. پس اذان و اقامه می‌گویم و نماز می‌خوانم. آیا نمازم جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله، مؤمن به‌تنهایی جماعت محسوب می‌شود.»»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] گاهی پیش می‌آید که انسان تنهاست و امکان برگزاریِ نماز جماعت را ندارد، و الا نمازش را به جماعت می‌خواند. در چنین مواقعی، چون نیت انسان این است که اگر بتواند نمازش را به جماعت می‌خواند، خداوند نیتش را می‌پذیرد و نماز فُرادایش را جماعت محسوب می‌نماید.

[2] برای برقراری نماز جماعت، حتماً لازم نیست شخصی روحانی حاضر باشد. بلکه انسان می‌تواند همراه خانواده‌اش نماز جماعت برقرار کند یا وقتی با دوستش است، یکی‌شان که به لحاظ شرایط، اولویت دارد، جلو بایستد و دیگری به او اقتدا نماید تا از فضیلت نماز جماعت محروم نشوند.

برای آگاهی از این‌که وقتی در جمع دوستانتان هستید، بهتر است چه کسی جلو بایستد تا دیگران به او اقتدا کنند، این مطلب را که پیش‌تر در «حدیثنا» منتشر شده است، مطالعه بفرمایید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ:

«إِنْ أُصِبْتَ بِمُصِیبَةٍ فِی نَفْسِکَ أَوْ فِی مَالِکَ أَوْ فِی وُلْدِکَ فَاذْکُرْ مُصَابَکَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَإِنَّ الْخَلَائِقَ لَمْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ.»

 الکافی، ج۳، ص۲۲۰

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرموده‌اند:

«اگر در جان، مال یا فرزندانت، دچار مصیبتی شدی، مصیبتی که به‌خاطر (فقدانِ) رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دچارش شده‌ای را به‌یاد آور؛ چراکه خلائق، هرگز به چنین مصیبتی دچار نشده‌اند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

در مطالب قبل، بیان شد که در ازای مصیبت‌هایی که به مؤمن وارد می‌شود، خداوند به او پاداش می‌دهد.

این پاداش در صورتی به او می‌رسد که بر آن مصیبت صبر کند و کاری نکند که نشانه‌ی ناخشنودی از پروردگار باشد.

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ: «أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِنَ النَّوَاصِی وَ مَنْ أَقَامَ النُّوَاحَةَ فَقَدْ تَرَکَ الصَّبْرَ وَ أَخَذَ فِی غَیْرِ طَرِیقِهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ رَضِیَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ جَرَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِیمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ تَعَالَی أَجْرَهُ.» 

 الکافی، ج۳، ص۲۲۲

 

جابربن‌عبدالله‌انصاری گوید:

به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم:

«جَزَع» چیست؟

حضرت فرمودند:

«شدیدترین (مرتبه‌ی) جزع، (عبارت از:) «فریاد زدن با آه و ناله و زاری»، «به صورت و سینه زدن» و «کندن موی پیشانی» می‌باشد و هرکس ناله بلند کند، صبر را ترک کرده‌است و راه صبر را طی نکرده‌است.

هرکس صبر کند و «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» وَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» گوید، به‌راستی‌که از کرده‌ی خداوند خشنود است و پاداشش بر عهده خداوند است.

و هرکس چنین نکند، قضاء بر او جاری می‌شود، لایق سرزنش است و خداوند پاداشش را از بین می‌برد.»

 

 

حتی امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌است:

«ضَرْبُ الْمُسْلِمِ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ إِحْبَاطٌ لِأَجْرِهِ.»

 الکافی، ج۳، ص۲۲۴

 

«این‌که مسلمان هنگام مصیبت، با دست به رانش ضربه بزند، موجب از بین رفتن (بخشی از) پاداشش می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى خَدِیجَةَ حِینَ مَاتَ الْقَاسِمُ ابْنُهَا وَ هِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ فَقَالَتْ دَرَّتْ دُرَیْرَةٌ فَبَکَیْتُ فَقَالَ یَا خَدِیجَةُ أَ مَا تَرْضَیْنَ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ أَنْ تَجِی‏ءَ إِلَى بَابِ الْجَنَّةِ وَ هُوَ قَائِمٌ فَیَأْخُذَ بِیَدِکِ فَیُدْخِلَکِ الْجَنَّةَ وَ یُنْزِلَکِ أَفْضَلَهَا وَ ذَلِکِ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْکَمُ وَ أَکْرَمُ أَنْ یَسْلُبَ الْمُؤْمِنَ ثَمَرَةَ فُؤَادِهِ ثُمَّ یُعَذِّبَهُ بَعْدَهَا أَبَداً.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۱۸

 

جابربن‌عبدالله‌انصاری از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زمانی که پسرشان قاسم از دنیا رفت، درحالی‌که (همسرشان) خدیجه (سلام‌الله‌علیها) گریه می‌کرد، وارد شدند. 

به او فرمودند:

«چه‌چیز تو را به گریه انداخته‌است؟» 

عرض کرد: 

بغضم ترکید و اشکم جاری شد. 

فرمودند: 

«ای خدیجه! آیا راضی نیستی که وقتی روز قیامت فرا رسید، کنار درب بهشت بروی، درحالی‌که او (فرزندت، آن‌جا) ایستاده باشد و دستت را بگیرد و تو را به بهشت داخل کند و در بهترین جای آن ساکن کند؟ 

این، برای هر مؤمنی هست. به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) حکیم‌تر و کریم‌تر از این است که میوه‌ی دلِ مؤمن را بگیرد و بعد، او را تا ابد عذاب نماید.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ عَزَّى حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۰۵

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرموده‌اند:

«کسی‌که اندوه‌گینی را دلداری دهد، در روز قیامت لباسی فاخر بر او پوشانده می‌شود که به سبب آن آراسته و شادمان می‌گردد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«أَمِیرَانِ وَ لَیْسَا بِأَمِیرَیْنِ لَیْسَ لِمَنْ تَبِعَ جَنَازَةً أَنْ یَرْجِعَ حَتَّى یُدْفَنَ أَوْ یُؤْذَنَ لَهُ وَ رَجُلٌ یَحُجُّ مَعَ امْرَأَةٍ فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَنْفِرَ حَتَّى تَقْضِیَ نُسُکَهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

امام صادق از رسول خدا نقل فرموده‌اند: 

«کسی که به دنبال جنازه‌ای می‌رود، حق ندارد برگردد، تاوقتی‌که (جنازه) دفن شود، یا (از طرف صاحب‌عزا) به او اجازه داده‌شود.»

 

حال، به روایت زیر توجه فرمایید:

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: حَضَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَنَازَةَ رَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ وَ أَنَا مَعَهُ وَ کَانَ فِیهَا عَطَاءٌ فَصَرَخَتْ صَارِخَةٌ فَقَالَ عَطَاءٌ: لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ قَالَ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ عَطَاءٌ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ عَطَاءً قَدْ رَجَعَ قَالَ: «وَ لِمَ؟» قُلْتُ: صَرَخَتْ هَذِهِ الصَّارِخَةُ فَقَالَ لَهَا لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ. فَقَالَ: «امْضِ بِنَا فَلَوْ أَنَّا إِذَا رَأَیْنَا شَیْئاً مِنَ الْبَاطِلِ مَعَ الْحَقِّ تَرَکْنَا لَهُ الْحَقَّ لَمْ نَقْضِ حَقَّ مُسْلِمٍ» قَالَ: فَلَمَّا صَلَّى عَلَى الْجِنَازَةِ قَالَ وَلِیُّهَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: ارْجِعْ مَأْجُوراً رَحِمَکَ اللَّهُ فَإِنَّکَ لَا تَقْوَى عَلَى الْمَشْیِ. فَأَبَى أَنْ یَرْجِعَ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الرُّجُوعِ وَ لِی حَاجَةٌ أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْهَا. فَقَالَ: «امْضِ فَلَیْسَ بِإِذْنِهِ جِئْنَا وَ لَا بِإِذْنِهِ نَرْجِعُ إِنَّمَا هُوَ فَضْلٌ وَ أَجْرٌ طَلَبْنَاهُ فَبِقَدْرِ مَا یَتْبَعُ الْجَنَازَةَ الرَّجُلُ یُؤْجَرُ عَلَى ذَلِکَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

 

از زراره نقل شده است: امام باقر (علیه‌السلام) برای تشییع‌جنازه‌ی مردی از قریش حاضر شدند. من نیز همراه ایشان بودم. در این تشییع‌جنازه، «عَطاء»[1] نیز بود.

زنی شروع به ناله و فریاد کرد. عطاء گفت: یا او را ساکت کنید یا ما برمی‌گردیم! آن زن ساکت نشد و عطاء (تشییع‌جنازه را ترک کرد و) برگشت.

زراره گوید:

به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم: عطاء برگشت.

امام فرمودند:

«چرا؟»

عرض کردم:

این زن ناله و فریاد کرد، او گفت یا ساکتش کنید یا ما برمی‌گردیم، ساکت نشد و او نیز برگشت.

امام فرمودند:

«با ما بیا! (تشییع را ادامه دهیم) ما اگر باطلی را ببینیم که همراهِ حق است[2] و به‌خاطر ترک باطل، بخواهیم حق را ترک کنیم، دراین‌صورت حق مسلمان را ادا نکرده‌ایم.»[3]

زراره گوید: وقتی نماز (میت) بر جنازه خوانده‌شد، صاحب‌عزا به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد:

برگردید، شما اجرتان را بردید، خداوند شما را رحمت کند. شما توان پیاده‌روی ندارید.[4]

امام از برگشتن خودداری کردند.

به حضرت عرض کردم:

او به شما اجازه داد که برگردید. من نیز حاجتی دارم که می‌خواهم از شما درخواست کنم.[5]

امام فرمودند:

«بیا! ما با اجازه او نیامده‌ایم و با اجازه او برنمی‌گردیم. ما فقط برای کسب فضل و اجر آمده‌ایم و انسان به‌مقداری که دنبال جنازه برود، برای این کار اجر می‌گیرد.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۷۱

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «عطاءبن‌ابی‌رباح»؛ از علمای مورد احترام بنی‌امیه.

[2] از این‌که حضرت شیون و فریادِ زنان پشت جنازه را «باطل» دانسته‌اند، معلوم می‌شود این‌کار (لااقل درصورتی‌که به گوش نامحرم برسد) جایز نیست.

[3] این هم درسی است که انسان حق ندارد به بهانه وجود یک باطل، حقی که نسبت به برادر مؤمنش دارد را ادا نکند و در این‌گونه موارد، ادای حق برادر مؤمن، ترجیح دارد.

[4] شاید به این خاطر باشد امام باقر (علیه‌السلام) درشت‌هیکل بوده‌اند؛ چنان‌چه امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیثی پدرشان را چنین توصیف کرده‌اند: «کَانَ رَجُلًا بَادِناً ثَقِیلًا»؛ «ایشان، مردی درشت‌هیکل و سنگین‌وزن بودند» (الکافی، ج۵، ص۷۳) 

[5] «زراةبن‌أعیَن» از فقها و محدثانِ بزرگ شیعه بوده‌است و احتمالاً از امام، سؤالی علمی داشته‌است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۶ ، ۰۹:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: 

«مَنْ أَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی ذَلِکَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ السِّرَاجِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۲۳۷

 

رسول خدا فرمودند:

«هرکس در یکی از مساجد خداوند، چراغی روشن کند، فرشتگان و حاملان عرش، تازمانی‌که نوری از آن چراغ در مسجد باشد، بی‌وقفه برای او طلب آمرزش می‌کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

یکی از مباحثی که معرکه‌ی آرای فلاسفه قرار گرفته، «چیستی عقل» و «مکانیزم تعقل» است؟

یکی از معماها این است که چگونه میان انسان‌ها مفاهمه صورت می‌گیرد؟ آیا انسان‌ها ریشه‌های مشترکی دارند که منجر به فهم مشترک میانشان می‌شود.

شاید حدیث زیر که ابتداءاً عجیب به نظر می‌رسد، بتواند گوشه‌ای از حقیقت را نمایان سازد:

 

...عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع‏:

«أَنَّ النَّبِیَّ ص سُئِلَ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ الْعَقْلَ؟ قَالَ: «خَلْقُهُ‏ مَلَکٌ‏ لَهُ‏ رُءُوسٌ‏ بِعَدَدِ الْخَلَائِقِ‏ مَنْ خُلِقَ وَ مَنْ یُخْلَقُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ لِکُلِّ رَأْسٍ وَجْهٌ وَ لِکُلِّ آدَمِیٍّ رَأْسٌ مِنْ رُءُوسِ الْعَقْلِ وَ اسْمُ ذَلِکَ الْإِنْسَانِ عَلَى وَجْهِ ذَلِکَ الرَّأْسِ مَکْتُوبٌ وَ عَلَى کُلِّ وَجْهٍ سِتْرٌ مُلْقًى لَا یُکْشَفُ ذَلِکَ السِّتْرُ مِنْ ذَلِکَ الْوَجْهِ حَتَّى یُولَدَ هَذَا الْمَوْلُودُ وَ یَبْلُغَ حَدَّ الرِّجَالِ أَوْ حَدَّ النِّسَاءِ فَإِذَا بَلَغَ کُشِفَ ذَلِکَ السِّتْرُ فَیَقَعُ فِی قَلْبِ هَذَا الْإِنْسَانِ نُورٌ فَیَفْهَمُ الْفَرِیضَةَ وَ السُّنَّةَ وَ الْجَیِّدَ وَ الرَّدِیَّ أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِی الْقَلْبِ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی وَسَطِ الْبَیْتِ.»»

 علل‌الشرائع، ج۱، ص۹۸

 

عمربن‌علی از پدرش علی‌بن‌ابی‌طالب (علیهم‌السلام) نقل کرده‌است:

«از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال شد:

خداوند عقل را از چه آفریده‌است؟

حضرت فرمودند:

«خلقتِ عقل، فرشته‌ای است که به تعداد مخلوقات سر دارد؛ (به تعداد) آن‌ها که خلق شده‌اند و آن‌ها که تا روز قیامت خلق خواهندشد.

و برای هر سَری، صورتی هست و به هر انسانی، یکی از سرهای عقل تعلق دارد و اسم آن انسان، بر صورت آن سر نوشته شده‌است.

بر هر صورتی، پوششی انداخته شده که از آن صورت برداشته نمی‌شود، تا وقتی آن انسان متولد شود و (اگر پسر است) به حد مردان یا (اگر دختر است) به حد زنان برسد (بالغ شود.)

پس هرگاه به آن حد رسید، آن پوشش برداشته می‌شود و نوری در قلب آن انسان جای می‌گیرد که (با آن) فریضه (واجبات) و سنت (مستحبات) و خوب و بد را تشخیص می‌دهد.

آگاه باشید که مَثَلِ عقل در قلب، مَثَلِ چراغ است در وسط خانه.»»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید، در این حدیث نبوی، عقل، یک وجود واحد است که در قلب هر انسانی، شعبه‌ای دارد.

به قول استاد گران‌قدرم «حجةالاسلام شعبان نصرتی»؛ مثل ژنراتوری که از آن به تک‌تک خانه‌ها سیم‌کشی شده و با نیروی آن، در هر خانه‌ای چراغی روشن شده‌است.

صاحب این خانه، به نسبتِ اندازه و کیفیتِ چراغی که در خانه‌ی دلش دارد، می‌تواند اطراف خود را ببیند و بشناسد.

شاید بتوان رگه‌هایی از این تمثیل را در نظریه یکی از شاگردان فروید نیز یافت؛ آن‌جا که برای کوه‌های یخی که استادش برای ضمیر ناخودآگاه انسان‌ها فرض کرده‌بود، ریشه‌ای مشترک تصویر می‌کند و علت اشتراکات انسانی را همان ریشه‌های مشترک می‌داند.

اما چه می‌شود کرد که اگر روان‌شناسی غربی، نظریه‌ای را مطرح کند، مورد توجه قرار می‌گیرد، اما اگر چهارده قرن پیش، حقیقتی توسط پیامبر اسلام بیان شده‌باشد و در کتابی قدیمی آمده‌باشد، مورد ریش‌خند قرار می‌گیرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

و من کتاب له ع کتبه للأشتر النخعی لما ولاه‏ على‏ مصر:

«...وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَکَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَ أَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَ شُرَطِکَ حَتَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ فِی غَیْرِ مَوْطِنٍ: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ.» ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِیَّ وَ نَحِّ عَنْهُمُ الضِّیقَ وَ الْأَنَفَ یَبْسُطِ اللَّهُ عَلَیْکَ بِذَلِکَ أَکْنَافَ رَحْمَتِهِ وَ یُوجِبْ لَکَ ثَوَابَ طَاعَتِهِ وَ أَعْطِ مَا أَعْطَیْتَ هَنِیئاً وَ امْنَعْ فِی إِجْمَالٍ وَ إِعْذَارٍ...»

 نهج‌البلاغة، ص۴۳۹

 

بخشی از نامه‌ای که امیر مؤمنان زمانی که مالک اشتر را به ولایت مصر گماشتند، برای او نوشتند:

«...مقداری از وقتت را برای کسانی که حاجتی از تو دارند، قرار ده. به این نحو که:

(از کارهای دیگرت دست بکشی و) خودت را در اختیار آنان قرار دهی،

در جلسه‌ای عمومی نزدشان بنشینی و در آن جلسه - به‌خاطر خدایی که تو را آفریده - فروتنی نمایی. 

سربازان و یارانت را که از محافظان و نگهبانانت هستند، از مردم دور بدار؛ تا کسی که سخن می‌گوید، بدون این‌که (از روی ترس) دچار لکنت زبان شود، سخنش را به تو بگوید.

چراکه من نه یک‌بار (که بارها) از رسول خدا شنیدم که می‌فرمودند: 

«امتی که در آن، حق ضعیف، بدون لکنت زبان، از قوی گرفته نشود، هرگز مقدس (پاک و آراسته) نمی‌گردد.»

سپس (وقتی شروع به انتقاد کردند،) درشت‌خویی و ناتوانی‌شان را در سخن گفتن تحمل کن و در برخورد با آنان کم‌حوصلگی و تکبر نداشته باش. 

که اگر چنین کنی، خداوند مرزهای رحمتش را بر تو می‌گشاید و پاداش فرمانبری‌اش را برایت واجب می‌گرداند. 

(آن‌گاه اگر با خواسته‌اش موافق بودی،) آن‌چه را به او می‌دهی، طوری بده که لذت ببرد و گوارایش شود، 

و (اگر با خواسته‌اش موافق نبودی،) به زیبایی و با عذرخواهی او را از آن‌چه خواسته‌است، منع کن...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۲:۳۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ وَ بُکَیْرِ بْنِ أَعْیَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ وَ أَبِی الْجَارُودِ جَمِیعاً عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ» وَ فَرَضَ وَلَایَةَ أُولِی الْأَمْرِ فَلَمْ یَدْرُوا مَا هِیَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص أَنْ یُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَایَةَ کَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّکَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِکَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَخَوَّفَ أَنْ یَرْتَدُّوا عَنْ دِینِهِمْ وَ أَنْ یُکَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ‏ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ فَقَامَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ یُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۲۸۹

 

عمربن‌اُذَینه از شش نفر از اصحاب بزرگ (زُراره‌بن‌اعیَن، فُضَیل‌بن‌یسار، بُکَیربن‌اعیَن، محمدبن‌مُسلم، بُرَیدبن‌معاویه و ابی‌الجارود) نقل کرده‌است که همگی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند:

«خداوند (عزّوجلّ) پیام‌برش را به ولایتِ امام علی (صلوات‌الله‌علیهما) دستور داد و این آیه را بر او نازل فرمود:

«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ»[مائده:۵۵]؛

«ولیِ شما تنها خداست و پیام‌بر او و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ آن‌کسانی که نماز را به‌پا می‌دارند و در حال رکوع، زکات می‌پردازند.»

و خداوند ولایتِ صاحبان امرِ (ولایت) را واجب گردانید، اما (مردم) نفهمیدند ولایت چیست.

پس خداوند به حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دستور داد که همان‌طور که نماز و زکات و روزه و حج را برای مردم شرح نموده، ولایت را نیز برایشان شرح دهد.

زمانی که این دستور از جانب خداوند رسید، سینه پیام‌بر خدا تنگ شد و نگران شد که مردم از دینشان برگردند و او را تکذیب کنند، به همین دلیل، سینه‌اش تنگ شد و به پروردگارش رجوع کرد.

پس خداوند (عزّوجلّ) این آیه را به او وحی فرمود:

«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ‏ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»[مائده:۶۷]؛

«ای پیام‌بر! آن‌چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده‌است را (به مردم) برسان، چراکه اگر چنین نکنی، پیام او را نرسانده‌ای. خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند.»

پس پیام‌بر دستور خداوند (تعالی‌ذکره) را اعلان نمود و در روز «غدیر خم» برای (برپاییِ) ولایت حضرت علی (علیه‌السلام) به‌پا خواست، برای نماز دسته‌جمعی ندا داد و به مردم دستور داد شاهدان، (این ماجرا را) به غائبان برسانند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۱۳:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

آروغ زدن معمولاً از پرخوری و عادات بد غذایی ناشی می‌شود و باید حتی‌الامکان از آن جلوگیری کرد.

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِذَا تَجَشَّأْتُمْ فَلَا تَرْفَعُوا جُشَاءَکمْ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۶۹

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«هرگاه آروغ زدید، صدای آروغتان را بلند نکنید.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا یَتَجَشَّأُ فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ قَصِّرْ مِنْ جُشَائِکَ فَإِنَّ أَطْوَلَ النَّاسِ جُوعاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکْثَرُهُمْ شِبَعاً فِی الدُّنْیَا.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۴۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدند که مردی آروغ می‌زند. فرمودند: ای بنده خدا! آروغ‌زدنت را کم کن؛ چراکه گرسنه‌ترینِ مردم در روز قیامت، سیرترینِ آن‌ها در دنیاست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید طرز وضو گرفتن اهل سنت با شیعیان متفاوت است و گاهی این سؤال پیش می‌آید که طرز وضو گرفتن کدام مذهب مطابق وضو گرفتن رسول خدا و صحیح است.

در روایات صحیح متعددی که همگی از امام باقر (علیه‌السلام) است،[*] ایشان روش وضو گرفتن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به اصحاب مختلفشان آموخته‌اند. در زیر یک نمونه از این روایات نقل شده است:

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «أَ لَا أَحْکِی لَکُمْ وُضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ ص؟» فَقُلْنَا: بَلَى فَدَعَا بِقَعْبٍ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ مَاءٍ ثُمَّ وَضَعَهُ بَیْنَ یَدَیْهِ ثُمَّ حَسَرَ عَنْ ذِرَاعَیْهِ ثُمَّ غَمَسَ فِیهِ کَفَّهُ الْیُمْنَى ثُمَّ قَالَ: «هَکَذَا إِذَا کَانَتِ الْکَفُّ طَاهِرَةً» ثُمَّ غَرَفَ فَمَلَأَهَا مَاءً فَوَضَعَهَا عَلَى جَبِینِهِ ثُمَّ قَالَ: «بِسْمِ اللَّهِ» وَ سَدَلَهُ عَلَى أَطْرَافِ لِحْیَتِهِ ثُمَّ أَمَرَّ یَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ ظَاهِرِ جَبِینِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً ثُمَّ غَمَسَ یَدَهُ الْیُسْرَى فَغَرَفَ بِهَا مِلْأَهَا ثُمَّ وَضَعَهُ عَلَى مِرْفَقِهِ الْیُمْنَى وَ أَمَرَّ کَفَّهُ عَلَى سَاعِدِهِ حَتَّى جَرَى الْمَاءُ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ ثُمَّ غَرَفَ بِیَمِینِهِ مِلْأَهَا فَوَضَعَهُ عَلَى مِرْفَقِهِ الْیُسْرَى وَ أَمَرَّ کَفَّهُ عَلَى سَاعِدِهِ حَتَّى جَرَى الْمَاءُ عَلَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ وَ مَسَحَ مُقَدَّمَ رَأْسِهِ وَ ظَهْرَ قَدَمَیْهِ بِبِلَّةِ یَسَارِهِ وَ بَقِیَّةِ بِلَّةِ یُمْنَاهُ‏.

 الکافی، ج‏۳، ص۲۵

 

از زرارة‌بن‌اعین نقل شده‌است که امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«آیا طرز وضو گرفتنِ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را برایتان حکایت نکنم؟»

عرض کردیم:

بله (بفرمایید.)

حضرت کاسه‌ای چوبی که در آن مقداری آب بود را خواستند. سپس آن را جلویشان قرار دادند و آستینشان را بالا زدند.

بعد، دست راستشان را در آن فرو بردند و فرمودند: «همین‌طور، اگر دستتان پاک باشد.»

سپس مشتشان را از آب پر کردند و بر پیشانی‌شان گذاشتند. فرمودند: «بسم الله» و آب را بر اطراف ریششان فرو ریختند. سپس دستشان را یک بار بر صورت و جلوی پیشانی‌شان کشیدند.

سپس دست چپشان را در کاسه آب فرو بردند و مشتشان را از آب پر کردند و آن را بر آرنج راستشان قرار دادند و دستشان را بر ساعدشان کشیدند تا آب به انتهای انگشتانشان جاری شد.

سپس مشت راستشان را از آب پر کردند و بر آرنج چپشان قرار دادند و دستشان را بر ساعدشان کشیدند تا آب به انتهای انگشتانشان جاری شد.

(آن‌گاه) جلوی سر و روی پاهایشان را با تَریِ باقی‌مانده بر دست چپ و راستشان، مسح کشیدند.

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اگر خاطرتان باشد، در مطلبی با عنوان «نقش امام باقر در تحول هویت شیعی» عرض شد که شیعه تا پیش از امام باقر(علیه‌السلام)، هرچند درمورد ولایت امیر مؤمنان (علیه‌السلام) اعتقادات خاص خود را داشت، اما در احکام و معارف، مستقل نبود و به علمای اهل سنت رجوع می‌کرد.

با فراهم شدن شرایط سیاسی و اجتماعی، در زمان امام باقر، روند آموزش احکام و معارف ناب اسلامی به شیعیان آغاز شد و در زمان امام صادق (علیهماالسلام) به اوج رسید. به این ترتیب بود که شیعه مکتبی مستقل شد و مرجع علمی دیگر مسلمانان نیز گشت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

«لَا تَبْدَءُوا النِّسَاءَ بِالسَّلَامِ وَ لَا تَدْعُوهُنَّ إِلَى الطَّعَامِ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۳۵

 

امام صادق از امیر مؤمنان (علیهماالسلام) نقل فرموده‌اند:

«در سلام کردن به زنان شروع‌کننده نباشید و ایشان را به غذا دعوت نکنید.»

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زنان سلام می‌کردند و آنان نیز به حضرت جواب سلام می‌دادند.

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نیز به زنان سلام می‌کردند، اما خوش نداشتند به زن جوان سلام کنند و می‌فرمودند:

«می‌ترسم صدایش مرا به شگفتی وادارد و بیش از اجری که (در ازای سلام کردن) می‌خواهم، ضرر به من برسد.»»

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

از امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) نقل شده‌است که هنگام آغاز به جنگ جمل با اهل بصره، خطبه‌ای خواندند و برای یادآوری خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مردمان عرب، با این جمله آغاز کردند:

«إِنَّ اللَّهَ [سُبْحَانَهُ‏] بَعَثَ مُحَمَّداً ص وَ لَیْسَ‏ أَحَدٌ مِنَ‏ الْعَرَبِ‏ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً.»

 نهج البلاغة، ص۷۶، خطبة۳۳

 

«به‌راستی که خداوند سبحان، حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در حالی مبعوث نمود که از میان عرب هیچ‌کس نه کتاب (نوشته‌ای) می‌خواند و نه ادعای پیامبری می‌نمود.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واضح است کسی می‌تواند ادعای پیامبری کند که به لحاظ علمی یا معنوی، فرهیخته باشد یا حرف خاص و تازه‌ای داشته‌باشد تا بتواند مردم را به راهی نو دعوت کند.

پیش از بعثت، نه‌تنها پیامبری از میان عرب مبعوث نمی‌شد، بلکه اساساً کسی «ادعا»ی پیامبری نیز نمی‌توانست داشته‌باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۵۰
ابوالفضل رهبر