دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۱۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرزند» ثبت شده است

 

عَبْدُ الْعَزِیزِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّبِیِّ ص‌ أَنَّهُ کَانَ جَالِساً فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَلَمَّا رَآهُمَا النَّبِیُّ قَامَ لَهُمَا وَ اسْتَبْطَأَ بُلُوغَهُمَا إِلَیْهِ فَاسْتَقْبَلَهُمَا وَ حَمَلَهُمَا عَلَى کَتِفَیْهِ وَ قَالَ: «نِعْمَ الْمَطِیُّ مَطِیُّکُمَا وَ نِعْمَ الرَّاکِبَانِ أَنْتُمَا وَ أَبُوکُمَا خَیْرٌ مِنْکُمَا.»

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب، ج‏۳، ص۳۸۸

 

نقل شده است: پیامبر نشسته بودند که امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم) پیش آمدند.

وقتی پیامبر آن‌دو را دیدند، به‌خاطرشان برخواستند و مکث کردند تا آن‌دو به ایشان برسند.

آن‌گاه به آن‌دو رو کردند، آن‌ها را بغل گرفتند، بر کتف‌هایشان نشاندند و فرمودند:

«چه خوب مَرکبی است مَرکبتان! چه خوب سوارانی هستید شما! و پدرتان از شما بهتر است.»

 

 

در روایتی دیگر، چنین نقل شده است:

 

 

[مُزَرِّدٌ] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَقُولُ: سَمِعَ أُذُنَایَ هَاتَانِ وَ بَصُرَ عَیْنَایَ هَاتَانِ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدَیْهِ جَمِیعاً بِکَتِفَیِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ وَ قَدَمَاهُمَا عَلَى قَدَمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَقُولُ: «تَرَقَّ عَیْنَ بَقَّةَ!» قَالَ: فَرَقَا اَلْغُلاَمُ حَتَّى وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَى صَدْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «اِفْتَحْ فَاکَ!» ثُمَّ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ: «اَللَّهُمَّ أَحِبَّهُ فَإِنِّی أُحِبُّهُ.»

 بحارالأنوار، ج‏۴۳، ص۲۸۶

 

پیامبر با دستانشان کتف‌های امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم) را گرفتند و درحالی‌که پایشان روی پای حضرت بود، فرمودند:

«(از من) بالا بیا، چشم‌کوچولو!»

پس پسربچه بالا آمد تا این‌که پاهایش را روی سینه رسول خدا گذاشت.

سپس حضرت به او فرمودند:

«دهانت را باز کن.»

سپس او را بوسیدند و فرمودند:

«خداوندا! او را دوست بدار که من نیز او را دوست دارم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۰۱ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

بعضی بزرگ‌ترها وقتی با کودکان مواجه می‌شوند، پرستیژ خود را حفظ می‌کنند و با آن‌ها هم‌دل و هم‌راه نمی‌شوند.

حال‌آن‌که...

 

 

 

…وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ قَالَ: قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌ فَلْیَتَصَابَ لَهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۸۳

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس کودکی نزدش بود، باید با او کودکی کند.»

 

 

 

…عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«مَنْ کَانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا.»

 الکافی ج‏۶، ص۵۰

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس فرزندی داشت، (باید با او) کودکی کند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در سیره اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز زیاد مشاهده می‌شود که حضرات وقتی با کودکان مواجه می‌شدند، زانو می‌زدند، آن‌ها را در آغوش می‌گرفتند، بر پشت و شانه‌های مبارک خود می‌نشاندند، مَرکبِ آن‌ها می‌شدند، با آن‌ها بازی می‌کردند و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«أَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ‏ وَ أَحْسِنُوا أَدَبَهُمْ یُغْفَرْ لَکُمْ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

«فرزندانتان را بزرگ بدارید و آن‌ها را خوب ادب (تربیت) کنید؛ تا آمرزیده شوید.»

 

 

اما چرا ایشان نسبت به بزرگ‌داشت فرزندان تأکید فرموده‌اند؟

در احادیث زیر به آثار فوق‌العاده‌ی «کرامت نفس» اشاره شده است...

 

 

۱

از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ کَرُمَتْ‏ عَلَیْهِ‏ نَفْسُهُ‏ هَانَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیَا.»

 تحف‌العقول، ص۲۷۸

«هرکه نفْسِ خود را والا بداند، "دنیا" را پست می‌انگارد.»

 

 

۲

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهَوَاتُهُ.»

 نهج‌البلاغة، ص۵۵۵

«هرکه نفْس خود را والا بداند، "شهوت"هایش را پست می‌انگارد.»

 

 

۳

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ کَرُمَتْ عَلَیْهِ‏ نَفْسُهُ‏ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ.»

 عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۴۳۹

«هرکه نفْس خود را والا بداند، آن را با "معصیت" پست نمی‌گرداند.»

 

 

۴

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ کَرُمَتْ نَفْسُهُ قَلَّ‏ شِقَاقُهُ‏ وَ خِلَافُهُ‏.»

 عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۴۶۴

«هرکه نفْسش والا باشد، "دشمنی و ناسازگاری‌اش" (با دیگران) کم خواهد بود.»

 

 

۵

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ کَرُمَتْ‏ نَفْسُهُ‏ اسْتَهَانَ‏ بِالْبَذْلِ وَ الْإِسْعَافِ»

 غررالحکم، ص۶۲۹

«هرکه نفْسش والا باشد، "بخشش به دیگران" و "کمک به نیازمندان" برایش راحت است.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

«شخصیت دادن به کودک»، یکی از اصول مهم تربیتی است. چنان‌چه در احادیث مذکور ملاحظه فرمودید، اگر کسی نفْسِ خود را بزرگ بداند، شأنِ خود را اجل از این می‌داند که دامانش را به پستی‌های دنیا، شهوات و معصیت‌ها آلوده نماید.

چنین کسی، با چنین تربیتی، در رابطه با دیگران نیز کریمانه و بزرگوارانه برخورد خواهد کرد.

امروز زمینه‌های آلودگی به دنیا، شهوات و گناهان گوناگون به‌صورت گسترده‌ای فراهم است و روزبه‌روز نیز در حال گسترش است. فرزندان ما روزگاری را تجربه می‌کنند که این زمینه‌ها بسیار بیشتر از امروز خواهد بود.

بنابراین لازم است فرزندانی تربیت کنیم که تاب مقاومت در برابر هجمه‌های روزگار خویش را نیز داشته باشند.

به این منظور، یکی از مسائلی که والدین باید مورد توجه قرار دهند و در عمل به آن اهتمام داشته باشند، شخصیت دادن به کودک و بزرگ‌داشتِ اوست.

این، یکی از ابزار مصونیت‌بخش به کودکان، در برابر آن هجمه‌هاست.

 

 

 

مطلب مرتبط:

اگر می‌خواهید فرزندتان متکبر، زورگو و دروغ‌گو نباشد...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

کانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَخْطُبُ فَجَاءَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ع وَ عَلَیْهِمَا قَمِیصَانِ أَحْمَرَانِ یَمْشِیَانِ‏ وَ یَعْثُرَانِ‏ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمِنْبَرَ فَحَمَلَهُمَا وَ وَضْعَهُمَا بَیْنَ یَدَیْهِ ثُمَّ قَالَ: «صَدَقَ اللَّهُ‏ «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ» فَنَظَرْتُ إِلَى هَذَیْنِ الصَّبِیَّیْنِ یَمْشِیَانِ‏ وَ یَعْثُرَانِ‏ فَلَمْ أَصْبِرْ حَتَّى قَطَعْتُ حَدِیثِی وَ رَفَعْتُهُمَا.»

 کشف الغمة، ج۱، ص۵۲۲

 

نقل شده است: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سخنرانی می‌کردند که امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) درحالی‌که پیراهن‌هایی قرمزرنگ به تن داشتند و [چون کوچک بودند، کمی] راه می‌رفتند و به زمین می‌افتادند، (جلو) آمدند.

رسول خدا از منبر پایین آمدند، آن‌دو را بغل کردند و مقابل خود قرار دادند.

سپس فرمودند:

«خداوند راست گفته است که: «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ»؛ «اموال و فرزندان شما، فقط فتنه هستند.» [تغابن:۱۵]

نگاهم به این دو کودک افتاد که راه می‌رفتند و به زمین می‌افتادند. پس طاقت نیاوردم؛ سخنم را قطع کردم و آن‌دو را از زمین بلند کردم.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

خداوند (عزّوجلّ) در آیه‌ی دیگری فرموده است:

«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»[کهف:۴۶]؛ «مال و فرزندان زینتِ حیات دنیوی هستند.» 

به همین خاطر است که مال و فرزند برای انسان «فتنه» هستند.

«فتنه»؛ یعنی آزمایشی سختی برای خالص شدن و پاک گشتن. وقتی می‌خواهند از سنگ طلا، طلای خالص به دست آورند، آن را در کوره‌ای داغ قرار می‌دهند تا طلای ناب از ناخالصی‌ها جدا شود. به این عمل «فَتْن» گویند.

البته این‌که مال و فرزند، فتنه هستند، به این معنا نیست که باید از آن‌ها دوری کرد و به آن‌ها بی‌اعتنا نمود؛ همان‌طور که در رفتار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم می‌بینیم که نسبت به فرزندانشان مهری سرشار داشته‌اند (چنان‌که نسبت به همه مخلوقات پروردگار، مهربان بوده‌اند.)

بلکه مال و فرزند، به‌خاطر شیرینی‌ها و جاذبه‌های ذاتی‌شان (این‌که زینتِ زندگی دنیا هستند)، این قابلیت را دارند که ابزار آزمایشی سخت برای انسان باشند.

پس می‌توانیم در عین حال که به فرزندانمان علاقه داریم و مهر می‌ورزیم، مراقب باشیم محبتمان به آن‌ها را بر دستورات خداوند مقدم نداریم و آخرتمان را فدای دنیایمان نکنیم، بلکه محبتمان به آن‌ها را در مسیر امر الهی قرار دهیم.

هنر مؤمن، رعایت این ظرافت‌ها و حرکت بر روی این مرزهاست. اگر در دنیا توانستیم بر این مرزها حرکت کنیم، در آخرت نیز خواهیم توانست از پل باریک صراط عبور نماییم، إن‌شاءالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

حضور کودکانی که به‌همراه والدینشان یا به‌خاطر دوستانشان در مسجد حاضر می‌شوند و مشغول بازی می‌شوند، برای بعضی نمازگزاران یک معضل است؛ به‌ویژه وقتی امام جماعت تکبیر را می‌گوید و نمازگزاران برای حضور قلب، نیاز به آرامش و تمرکز بیش‌تری دارند.

وقتی این کودکان در کنار گروه هم‌سالانشان به نماز می‌ایستند نیز بعضی نمازگزاران به این‌خاطر که به سن بلوغ نرسیده‌اند و نمازشان صحیح نیست و اتصال جماعت برقرار نمی‌شود، از حضورشان در بین صفوف جلوگیری می‌کنند.

ببینیم توصیه امام باقر (علیه‌السلام) در این خصوص چیست؟

 

 

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصِّبْیَانِ إِذَا صَفُّوا فِی‏ الصَّلَاةِ الْمَکْتُوبَةِ قَالَ: «لَا تُؤَخِّرُوهُمْ عَنِ الصَّلَاةِ الْمَکْتُوبَةِ وَ فَرِّقُوا بَیْنَهُمْ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹

 

از جابر بن یزید جُعفی نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) درباره کودکان نابالغی که در صفوف نمازهای واجب (یومیه) می‌ایستند، سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

«آن‌ها را از نماز واجب پس نرانید، بلکه میانشان جدایی بیندازید (بینشان بایستید تا اتصال صفوف جماعت برقرار شود.)»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پس توصیه حضرت این است که:

الف) از نماز خواندنشان جلوگیری نکنیم و آن‌ها را به نماز دعوت کنیم. (البته حضرت قید نماز واجب را نیز بیان کرده‌اند؛ شاید (با کمک احادیث دیگری که از سخت‌گیری به کودکان در امور مستحب نهی کرده‌اند) بتوان چنین مفهوم گرفت که این توصیه تنها مربوط به نمازهای واجب است، نه مستحب.

ب) جایشان را جدا از هم و در میان نمازگزاران، تعیین کنیم.

برای این توصیه‌ها فوایدی مترتب است:

۱) با جدا کردنشان از هم و ایستاندنشان کنار بزرگ‌ترها، اولاً اتصال صفوف بر هم نمی‌خورد و نماز جماعت سایر نمازگزاران صحیح خواهد بود و ثانیاً از بازی‌ها و بازی‌گوشی‌هایشان با گروه هم‌سالانشان جلوگیری می‌شود.

۲) با قرار گرفتن کنار والدین و سایر بزرگ‌ترها؛ هم به آن‌ها شخصیت داده‌ایم، هم آرام‌آرام به خواندن نماز عادت می‌کنند، و هم این‌که با تقلید از بزرگ‌ترها کم‌کم آداب و احکام نماز را می‌آموزند.

در مورد «تقلید»، این نکته نیز قابل عرض است که:

- تقلید، از خصلت‌هایی است که خداوند به‌طور طبیعی، از بدو تولد، در انسان‌ها قرار داده است تا خود را ارتقاء دهد و رشد کند. انسان‌ها با دیدن رفتار کسی که او را بزرگ می‌دانند، ناخودآگاه میل دارند از او تقلید کنند. به‌این‌ترتیب کم‌کم در زمینه‌های مختلف رشد می‌کنند.

- البته آسیبی که ممکن است از این ناحیه به انسان وارد شود، این است که در شناخت فرد برتر اشتباه کند و راه غلطی را پی بگیرد. اما به‌هرحال والدین باید این فرصت را غنیمت شمارند و با استفاده از این ابزار، رفتارهای خوب و پسندیده را در فرزندانشان نهادینه کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۱ ، ۰۷:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ ص بِالنَّاسِ الظُّهْرَ فَخَفَّفَ فِی الرَّکْعَتَیْنِ الْأَخِیرَتَیْنِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لَهُ النَّاسُ: هَلْ حَدَثَ فِی الصَّلَاةِ حَدَثٌ؟ قَالَ: «وَ مَا ذَاکَ؟» قَالُوا: خَفَّفْتَ فِی الرَّکْعَتَیْنِ الْأَخِیرَتَیْنِ فَقَالَ لَهُمْ: «أَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ‏ الصَّبِیِ‏.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«(روزی) رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نماز ظهر را بر مردم امامت کردند. ایشان دو رکعت آخر را مختصر (و سریع) خواندند.

وقتی نمازشان را تمام کردند، مردم به ایشان عرض کردند:

آیا حین نماز اتفاقی رخ داد؟

حضرت فرمودند:

«چه‌طور مگر؟!»

عرض کردند:

دو رکعت آخر را مختصر خواندید.

به آنان فرمودند:

«مگر صدای فریاد آن کودک را نشنیدید؟!»»

 

 

 

…عَنْ عَمَّارٍ اَلسَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «لاَ بَأْسَ أَنْ تَحْمِلَ اَلْمَرْأَةُ صَبِیَّهَا وَ هِیَ تُصَلِّی أَوْ تُرْضِعَهُ وَ هِیَ تَتَشَهَّدُ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۲، ص۳۳۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«اشکالی ندارد که زن در حال نماز، کودکش را بغل گیرد یا در حال تشهد، او را شیر دهد.»

 

 

 

...وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تَکُونُ فِی صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ وَ وَلَدُهَا إِلَى جَنْبِهَا فَیَبْکِی وَ هِیَ قَاعِدَةٌ هَلْ‏ یَصْلُحُ‏ لَهَا أَنْ تَنَاوَلَهُ فَتُقْعِدَهُ فِی حَجْرِهَا تُسْکِتَهُ أَوْ تُرْضِعَهُ. قَالَ: «لَا بَأْسَ.»

 مسائل‌علی‌بن‌جعفر، ص۱۶۵

 

از علی‌بن‌جعفر، برادر امام کاظم (علیهم‌السلام) نقل شده است:

از ایشان در مورد زنی که در حال خواندن نمازِ واجب است و فرزندش کنارش است پرسیدم که اگر ناگهان گریه کند، درحالی‌که مادرش نشسته است، آیا درست است که او را بغل گیرد، بر دامنش بنشاند و آرامش کند یا به او شیر دهد؟

حضرت فرمودند:

«اشکالی ندارد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

احتمالاً حدیث اول را بارها شنیده‌اید، اما محل تأمل است که چرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌خاطر گریه و زاری یک کودک، از نماز به روال همیشگی دست کشیدند و نماز مؤمنان کثیری که در نمازشان حاضر بودند را کوتاه‌تر کردند؟

کودک نیازهایی دارد که وقتی نمی‌تواند آن‌ها را از طریق کلام به والدینش منتقل کند، به گریه متوسل می‌شود. کودک مذکور در این حدیث، یا نوزاد بوده و زبان باز نکرده بوده، و یا چون پدر یا مادرش در حال نماز بوده‌اند و جوابش را نمی‌داده‌اند، نمی‌توانسته ارتباط کلامی برقرار کند.

توصیه این است که هرچه سریع‌تر باید به گریه کودک توجه کرد؛ نیازش را برطرف نمود یا حواسش را پرت کرد تا از این بی‌تابی رها شود. حتی بهتر است قبل از این‌که کار به گریه بکشد، نیازش پیش‌بینی شود و برطرف گردد.

البته این توصیه، به این معنا نیست که اسیر خواسته‌های نابه‌جا و آسیب‌آفرین کودکان شویم و او را بدعادت کنیم یا در معرض آسیب قرار دهیم، اما این هم تصور غلطی است که اگر به گریه نوزاد فوراً عکس‌العمل نشان دهیم، متوقع بار می‌آید و یاد می‌گیرد با این روش از والدین سوءاستفاده کند!

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: «مَن بَکى صَبِیٌ لَهُ فَأرضاهُ حَتّى یُسَکِّنَهُ، أعطاهُ اللّه ُ عَزّ وَ جَلَّ مِنَ الجَنَّةِ حَتّى یَرضى.» [الفرودس، ج۳، ص۵۴۹]؛ «کسی که کودک خردسالش گریه کند، آن‌گاه او را راضی (خشنود) کند تا آرام گیرد، خداوند (عزّوجلّ) آن‌قدر از بهشت به او می‌دهد تا راضی شود.»

بعضی پژوهش‌گران نیز برای بی‌توجهی به گریه کودک، آسیب‌هایی برشمرده‌اند؛ از جمله: «عصبی شدن کودک»، «اختلال در سیستم ارتباطی و کاهش رابطه عاطفی میان کودک و والدین»، «تقویت حس بی‌اعتمادی نسبت به والدین»، «ایجاد احساس گناه در والدین» (به‌خاطر پاسخ ندادن به گریه‌های فرزند).

به‌هرحال (چنان‌چه در مطلب پیشین نیز ذکر شد) کودک، والدینش را روزی‌رسان و تنها تکیه‌گاه خود می‌پندارد و اگر قطع امید او از آن‌ها آسیب‌های خطرناکی در پی خواهد داشت که در همان مطلب به آن اشاره شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۵:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَجَلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ إِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ شَیْئاً فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا یَدْرُونَ إِلَّا أَنَّکُمْ‏ تَرْزُقُونَهُمْ‏.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کودکان خردسال را دوست بدارید، با آن‌ها مهربان باشید و هرگاه به آن‌ها وعده‌ی چیزی را دادید، به وعده‌تان وفا کنید؛

چراکه آن‌ها فقط این را می‌دانند که این شمایید که به آن‌ها روزی می‌رسانید.»

 

 

 

...عَنْ کُلَیْبٍ اَلصَّیْدَاوِیِّ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«إِذَا وَعَدْتُمُ اَلصِّبْیَانَ فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ یَرَوْنَ أَنَّکُمُ اَلَّذِینَ تَرْزُقُونَهُمْ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ یَغْضَبُ لِشَیْءٍ کَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ اَلصِّبْیَانِ.»

 الکافی، ج۶، ص۵۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه به خردسالان وعده دادید، (به وعده‌تان) به آن‌ها وفا کنید؛

چراکه آن‌ها می‌پندارند شمایید که روزیشان می‌دهید.

به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) نسبت به هیچ‌چیز مانند خشمی که نسبت به (ظلم به) زنان و خردسالان می‌گیرد، خشمگین نمی‌شود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

گر اعتماد فرزندان به کسی که گمان می‌کنند او روزی‌رسانشان است، سلب شود؛

- اولاً از آن شخص ناراحت و ناامید می‌شوند و رابطه‌شان با او دچار اختلال می‌شود. درحالی‌که والدین به رابطه صمیمی با فرزندانشان احتیاج دارند؛ تا راه‌نمایی‌ها و دستوراتشان در مراحل مختلف زندگی، خریدار داشته باشد.

- ثانیاً این تصور در کودکان ایجاد می‌شود که «روزی‌دهنده، ممکن است به وعده‌اش عمل نکند». آن‌گاه وقتی بزرگ‌تر می‌شوند و خالقِ روزی‌دهنده‌شان را می‌شناسند، اعتقادشان به وعده‌های او نیز سست خواهد شد و این - خدای ناکرده - مقدمه‌ی گمراهی‌شان خواهد بود.

نعوذ بالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) امر فرموده‌اند که میان فرزندان به عدالت رفتار کنید.

به عنوان مثال، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«اعْدِلُوا بَیْنَ‏ أَوْلَادِکُمْ‏ فِی السِّرِّ کَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ فِی الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۰

 

«(در محبت ورزیدن) میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ همان‌طور که دوست دارید دیگران نیز میان شما، در نیکی کردن و لطف ورزیدن، به عدالت رفتار کنند.»

 

 

 

همچنین نقل شده است که مردی در مقابل پیامبر یکی از فرزندانش را بوسید و دیگری را نبوسید.

حضرت به او فرمودند:

«فَهَلَّا سَاوَیْتَ بَیْنَهُمَا.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۰

 

«چرا میانشان رفتار برابری نداشتی؟!»

 

 

 

اما از طرفی واقعیت این است که در یک خانواده، بعضی فرزندان به‌جهتی نسبت به بعضی دیگر برتری‌هایی دارند و به‌تَبَع محبوب‌ترند.

به روایت زیر توجه بفرمایید:

روَى رِفَاعَةُ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ بَنُونَ وَ أُمُّهُمْ لَیْسَتْ بِوَاحِدَةٍ أَ یُفَضِّلُ أَحَدَهُمْ عَلَى اَلْآخَرِ قَالَ: «نَعَمْ لاَ بَأْسَ بِهِ وَ قَدْ کَانَ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یُفَضِّلُنِی عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۸۳

 

رفاعه بن موسی گوید:

از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم:

مردی چند پسر دارد که از یک مادر نیستند. آیا می‌تواند یکی را بر دیگری برتر شمارد؟

حضرت فرمودند:

«بله، اشکالی ندارد. پدرم نیز مرا نسبت به (برادرم) عبدالله برتر می‌شمرد.»

 

 

 

حال سؤال این است: با توجه به این واقعیت که «بعضی فرزندان نسبت به بقیه برتر و محبوب‌ترند»، چطور می‌توان به این دستور که «میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید» عمل کرد؟

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که یکی از فرزندانشان امام بعدی (و مسلّماً از بقیه برتر و محبوب‌تر) بوده است، چه‌کار می‌کردند؟

به روایت زیر توجه کنید:

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ: قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: قَالَ وَالِدِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُصَانِعُ بَعْضَ وُلْدِی وَ أُجْلِسُهُ‏ عَلَى‏ فَخِذِی‏ و أُکْثِرُ لَهُ الْمَحَبَّةُ وَ أُکْثِرُ لَهُ الشُّکْرَ وَ إِنَّ الْحَقَّ لِغَیْرِهِ مِنْ وُلْدِی وَ لَکِنْ مُحَافَظَةً عَلَیْهِ مِنْهُ وَ مِنْ غَیْرِهِ لِئَلَّا یَصْنَعُوا بِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ إِخْوَتُهُ وَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ سُورَةَ یُوسُفَ إِلَّا أَمْثَالًا لِکَیْ لَا یَحْسُدَ بَعْضُنَا بَعْضاً کَمَا حَسَدَ بِیُوسُفَ إِخْوَتُهُ وَ بَغَوْا عَلَیْهِ فَجَعَلَهَا حُجَّةً [رَحْمَةً] عَلَى مَنْ تَوَلاَّنَا وَ دَانَ بِحُبِّنَا وَ جَحَدَ أَعْدَاءَنَا عَلَى مَنْ نَصَبَ لَنَا اَلْحَرْبَ وَ اَلْعَدَاوَةَ.»

 تفسیرالعیاشی، ج‏۲، ص۱۶۶

 

از امام صادق، از امام باقر (علیهماالسلام) نقل شده است:

«به خدا قسم، من بعضی فرزندانم را بازی می‌دهم و روی پایم می‌نشانم و به او زیاد محبت می‌کنم و زیاد تحویلش می‌گیرم، درحالی‌که این، حق فرزند دیگرم است.

اما (این کارِ من) به‌خاطر محافظت از فرزند شایسته‌ترم است در برابر این فرزندی که تحویلش می‌گیرم و دیگر فرزندان؛ تا آن‌ها با او کاری را نکنند که برادران یوسف با یوسف کردند.

خداوند سوره یوسف را نازل فرمود فقط برای این‌که نمونه‌ای باشد که بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر حسادت نورزیم، همان‌طور که برادران یوسف نسبت به او حسادت ورزیدند و بر او جنایت روا داشتند.

خداوند این سوره را حجتی قرار داده است بر کسانی که از ما پیروی می‌کنند، محبت ما را برگزیده‌اند و دشمنان ما را که به جنگ و دشمنی با ما همت گمارده‌اند، انکار می‌کنند.»

 

 

بنابراین هرچند ممکن است یک فرزند (به هر دلیلی) از بقیه فرزندان محبوب‌تر باشد، اما والدین برای این‌که میان آن‌ها حسادت، کینه و دشمنی ایجاد نشود، باید مراقب باشند که آن‌چه در دل دارند را بروز ندهند و رعایت ظاهر را بنمایند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

شاید در میان دوستان و آشنایانتان، پدرانی را سراغ داشته باشید که به فرزندشان سرمایه‌ای داده‌اند یا آن‌ها را مسؤولِ بخشی از سرمایه‌شان کرده‌اند، اما فرزندشان از سرِ بی‌تجربگی آن سرمایه را به باد داده است

و شاید مواردی را سراغ داشته باشید که روابط خانوادگی، به این واسطه، به کدورت کشیده شده یا از هم پاشیده است.

این اتفاق برای یکی از اصحاب امام کاظم (علیه‌السلام) افتاده است. پاسخ امام شنیدنی است.

 

 

 

...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ دَاوُدُ بْنُ زُرْبِیٍّ شَکَا ابْنَهُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع فِیمَا أَفْسَدَ لَهُ‏ فَقَالَ لَهُ: «اسْتَصْلِحْهُ فَمَا مِائَةُ أَلْفٍ فِیمَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ؟»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۸

 

معمّر بن خلّاد نقل کرده است:

داود بن زُربی شکایت پسرش را به‌خاطر خسارتی که بر او وارد کرده بود، نزد امام کاظم (علیه‌السلام) برد.

حضرت فرمودند:

«خراب‌کاری‌اش را درست کن. مگر صدهزار (درهم) در برابر نعمتی که خداوند به واسطه فرزندت به تو ارزانی داشته، چه ارزشی دارد؟»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

محل تأمل است که منظور حضرت چیست؟ فرزند برای والدین چه نعمتی است که صدهزار درهم در مقایسه با آن چیزی نیست؟

می‌دانیم که خداوند از هر نعمتی که به بندگانش داده است، سؤال خواهد کرد که آن را چگونه و در چه راهی مصرف کرده‌اید؟

و می‌دانیم که هرچه نعمتی که در اختیارمان است، بزرگ‌تر باشد، مسؤولیتمان نیز بیشتر است.

اگر خداوند در دنیا صدهزار درهم در اختیار ما قرار داده باشد، حتماً در روز قیامت ما را مؤاخذه خواهد کرد که با این امکانی که در اختیارت گذاشته‌ام چه کردی؟ آن را چگونه و در چه راهی خرج کردی؟

حال، صحبت سر نعمتی است به نام «فرزند» که بسیار با ارزش‌تر از این سرمایه‌های مادی است.

ما با این نعمت چه کرده‌ایم؟ آیا قدرش را می‌دانیم؟ آیا در عمل، شاکر این نعمت هستیم؟ آیا وظیفه‌مان را در قبال فرزندمان درست انجام می‌دهیم؟

آیا می‌توانیم پاسخ‌گوی این سؤالات سخت در روز قیامت باشیم؟

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین نقل شد که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) والدین را تشویق کرده‌اند که فرزندانشان را یاری کنند تا واجد خصلت «برّ الوالدین» باشند؛ یعنی به والدینشان نیکی کنند. همچنین در حدیث دیگری از ایشان، چهار ابزار برای ایجاد این خصلت در فرزندان معرفی شد.

در حدیث زیر، امام صادق (علیه‌السلام) پس از نقل آن حدیث نبوی، در پاسخ به یکی از اصحاب، چگونگی این کار را تبیین فرموده‌اند و در انتها هشدار مهمی داده‌اند.

 

 

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «رَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ.»» قَالَ: قُلْتُ: کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَى بِرِّهِ؟ قَالَ: «یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لاَ یُرْهِقُهُ وَ لاَ یَخْرَقُ بِهِ فَلَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَصِیرَ فِی حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اَلْکُفْرِ إِلاَّ أَنْ یَدْخُلَ فِی عُقُوقٍ أَوْ قَطِیعَةِ رَحِمٍ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «اَلْجَنَّةُ طَیِّبَةٌ طَیَّبَهَا اَللَّهُ وَ طَیَّبَ رِیحَهَا یُوجَدُ رِیحُهَا مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفَیْ عَامٍ وَ لاَ یَجِدُ رِیحَ اَلْجَنَّةِ عَاقٌّ وَ لاَ قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لاَ مُرْخِی اَلْإِزَارِ خُیَلاَءَ.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۰

 

یونس بن رِباط گوید:

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرمودند:

«خداوند رحمت کند بنده‌ای را که فرزندش را یاری رساند تا با او رفتار نیکویی داشته باشد.»

یونس گوید: (به امام صادق علیه‌السلام) عرض کردم:

چگونه یاری‌اش کند تا با او نیکو رفتار کند؟

حضرت فرمودند:

«(منظور این است که) آن‌چه (انجامش برای فرزندش) آسان است را از او بپذیرد و از آن‌چه (انجامش برای او) سخت است درگذرد و او را به کاری که توانش را ندارد وادار نکند و با تندی مجبورش نسازد؛

چراکه فاصله او(فرزند) و وارد شدنش به مرزهایی از کفر، این است که (با پدر و مادرش) بدرفتاری کند یا با خویشاوندانش قطع رابطه کند.

سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند:

«بهشت پاکیزه است. خداوند بهشت را پاکیزه نموده و بوی آن را چنان خوش نموده که از فاصله(ای که در طول) هزار سال (طی می‌شود) استشمام می‌شود.

اما کسی که (از والدینش) نافرمانی می‌کند و کسی که با خویشاوندانش قطع رابطه می‌نماید و کسی که از روی خودبزرگ‌پنداری لباسی بلند می‌پوشد، بوی بهشت را احساس نمی‌کنند.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] این نکته بسیار مهمی است که والدین نباید در تربیت فرزندشان (در هر سنی که هستند) چنان سخت‌گیری کنند که موجب شود شکاف‌های عمیقی میان آن‌ها و فرزندانشان ایجاد شود، به نحوی که فرزندشان نسبت به آن‌ها سرکش شوند و قطع رابطه صورت گیرد و خدای ناکرده به مرزهای «کفر» وارد شوند و حتی بوی بهشت را نیز استشمام نکنند.

[۲] باید توجه داشت که استعدادها و توانایی‌های هریک از فرزندانمان متفاوت است و اگر می‌خواهیم آن‌ها به خصلت‌های خوبی متصف شوند، باید ویژگی‌های تک‌تکِ آن‌ها را در نظر بگیریم و بیش از توانشان بر آن‌ها بار نکنیم.

[۳] والدینی که با فرزندشان با مدارا و مهربانی رفتار نکنند و با این کوتاهی‌شان، موجب شوند فرزندشان سرکش و بدرفتار شوند و اصطلاحاً «عاقّ الوالدین» شود و به تعبیر امام صادق (علیه‌السلام) به مرزهای کفر برسند و بوی بهشت را هم استشمام نکنند، در این‌صورت پدر و مادر در این گناه و عقوبت فرزندشان شریک خواهند بود!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۷
ابوالفضل رهبر

 

یکی از واجباتی که همه انسان‌ها موظف به انجام آن هستند، «بِرّ الوالدین» است؛ یعنی رفتار نیکو با پدر و مادر. در مقابلِ «برّ الوالدین»، «عاقّ الوالدین» است؛ یعنی نافرمانی و سرکشیِ همراه با تندی نسبت به پدر و مادر.[۱]

 

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«رَحِمَ اللَّهُ وَالِدَیْنِ أَعَانَا وَلَدَهُمَا عَلَى‏ بِرِّهِمَا.»

 الکافی، ج۶، ص۴۸

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«خداوند رحمت کند پدر و مادری را که فرزندشان را یاری رسانند[۲] تا با آن‌ها رفتار نیکویی داشته باشد.»

 

 

سؤال این است که چطور می‌توانیم چنین فرزندانی تربیت کنیم؟

در حدیث دیگری، شیوه‌اش نیز از ایشان نقل شده است:

 

 

و قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَعَانَ‏ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلِیمِهِ وَ تَأْدِیبِهِ.»

 مستدرک‌الوسائل، ج‏۱۵، ص۱۶۹

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«خداوند رحمت کند بنده‌ای را که فرزندش را یاری رساند تا با او رفتار نیکویی داشته باشد؛ به‌وسیله:

- احسان به او،[۳]

- تألّف با او،[۴]

- تعلیم او[۵]

- و تأدیبش.»[۶]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث معروف به «جنود عقل و جهل»، «برّ الوالدین» را یکی از سربازان عقل نامیده‌اند و «عقوق الوالدین» را ضدّ آن و به‌عنوان یکی از سربازان جهل معرفی نموده‌اند. (ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۲)

[۲] حضرت فرموده‌اند فرزندش را برای اتصاف به این ویژگی، «یاری» نماید. پس والدین فقط می‌توانند به فرزندشان کمک کنند تا خودش مسیر را طی کند. آن‌ها نباید و نمی‌توانند او را به‌اجبار به این هدف برسانند.

[۳] «احسان»: نیکیِ فراوان به کسی، پیش از آن‌که او به سختی افتاده و اظهار نیاز کند.

[۴] «تألّف»: هم‌نشینی، نرم‌خویی، مدارا و انس گرفتن.

[۵] «تعلیم»: آموختنِ دانش، به مرور و به‌صورت تدریجی.

[۶] «تأدیب»: آموختنِ آداب و اخلاق به شخصی و به‌عمل‌درآوردنِ این آداب در او، به مرور و به صورت تدریجی.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

با بهره‌گیری از این چهار وسیله، می‌توان فرزندانی پرورش داد که با والدین خود رفتاری نیکو داشته باشند و نسبت به آنان سرکشی و بدرفتاری نداشته باشند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«أَلَا کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ فَالْأَمِیرُ عَلَى النَّاسِ رَاعٍ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ فَالْمَرْأَةُ رَاعِیَةٌ عَلَى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهِ وَ هِیَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ.»

 مجموعةورام، ج۱، ص۶

 

«آگاه باشید! همه شما سرپرست هستید و نسبت به افرادی که تحت سرپرستی‌تان هستند، مسؤول (مورد سؤال)اید؛

حکمران، سرپرست مردم است و نسبت به آن‌ها مسؤول است،

مرد، سرپرست خانواده‌اش است و نسبت به آن‌ها مسؤول است

و زن، سرپرست خانواده شوهر و فرزندانش است و نسبت به آن‌ها مسؤول است.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همه‌ی ما در این دنیا سرپرست اشیاء یا افرادی هستیم و به‌تبَع نسبت به آن‌ها مسؤولیم؛ یعنی باید پاسخ‌گو باشیم که آیا سرپرست خوبی برایشان بوده‌ایم یا خیر؟

- آیا از دارایی‌هایمان (اعم از: استعدادها، اموال، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و...) به بهترین شکل استفاده کرده‌ایم؟

- آیا سرپرست دانا، توانا و مهربانی برای افراد تحت سرپرستی‌مان بوده‌ایم؟

- آیا توانسته‌ایم استعدادهای بالقوه آن‌ها را شکوفا کنیم؟

- آیا با ندانم‌کاری‌هایمان به آن‌ها آسیبی وارد نساخته‌ایم؟

امید است به لطف پروردگار، در مسؤولیت‌های گوناگونمان موفق باشیم و در روز قیامت با سربلندی به این سؤال‌ها پاسخ گوییم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

امیرالمؤمنین در ضمن نامه معروفشان به امام حسن (علیهماالسلام)، خطاب به فرزندشان نوشتند:

«...إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ‏ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْه...‏»

 نهج‌البلاغة، ص۳۹۳

 

«به‌راستی که دل نوجوان مانند زمینی خالی است که هرچه در آن کاشته شود، می‌پذیرد.

به‌همین‌خاطر من پیش از آن‌که دلت سخت گردد و خِرَدت [به آلودگی‌ها] مشغول گردد، در تأدیبِ تو شتاب ورزیدم؛

تا با نهایتِ توان به استقبال کارهایی روی که اهل‌تجربه در پِی‌اش رفته‌اند و تجربه کرده‌اند و دیگر لازم نیست خودت تجربه کنی.

در این‌صورت از هزینه کردن برای انجام این کارها، بی‌نیاز می‌شوی و از این‌که خودت (پس از انجامشان) تجربه اندوزی، معاف می‌گردی.

حال، آن‌چه ما (پیشینیان) به آن رسیده‌ایم (و تجربه کرده‌ایم) در اختیار توست و فضایی که چه‌بسا برای ما تاریک بوده، برای تو روشن شده است...»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

شش «مقدمه» و در نهایت یک «نتیجه»:

۱) همان‌طور که حضرت امیر (علیه‌السلام) فرموده‌اند، ای سن، سنِ حسّاسی است و باید برای «تأدیبِ» فرزندان، دغدغه و برنامه داشت.

۲) در این حدیث، حضرت می‌فرمایند با «انتقال حاصل تجربیاتِ» خود، بر این کار همت گمارده‌اند.

۳) در حدیثی (که پیش‌تر ذکر شده است) ایشان فرموده‌اند: «جملات حکمت‌آمیز» را به فرزندانتان بیاموزید؛ چراکه موجب افزایش عقل، هوش‌یاری و (صحتِ) نظر می‌گردد.

۴) در حدیثی دیگر (که آن نیز پیش‌تر ذکر گردیده) امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: پیش از آن‌که صاحبان تفکرات انحرافی در جذب فرزندان (نوجوانانتان) از شما پیشی گیرند، با استفاده از «حدیث» (معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام)، نسبت به حفظ آنان شتاب ورزید.

۵) همچنین در سلسله‌مطالب «سه دوره هفت‌ساله برای تربیت کودک»، زمان «تأدیبِ کودک» و «آموزش قرآن به او»، دوره هفت‌ساله دوم زندگی او بیان شده است.

۶) باید توجه داشت (همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد،) «تأدیب کودک» اعم است از «انتقال معلومات به کودک» و «واداشتن او به به‌کارگیری این معلومات در عمل».

نتیجه: در مجموع می‌توان گفت در دوره هفت‌ساله دومِ زندگیِ کودک، که دوره «اطاعت و آموزش» است، باید با آموزش قرآن، معارف اهل‌بیت، سخنان حکمت‌آمیز و نیز با انتقال تجربیات، و بعد واداشتن کودک به به‌کارگیری این دانسته‌ها، به تأدیبِ کودک پرداخت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ لُقْمَانَ وَ حِکْمَتِهِ اَلَّتِی ذَکَرَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَقَالَ:

«...یَا بُنَیَّ إِنْ‏ تَأَدَّبْتَ‏ صَغِیراً انْتَفَعْتَ بِهِ کَبِیراً، وَ مَنْ غَنِیَ بِالْأَدَبِ اهْتَمَّ بِهِ وَ مَنِ اهْتَمَّ بِهِ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ وَ مَنْ تَکَلَّفَ عِلْمَهُ اشْتَدَّ طَلَبُهُ وَ مَنِ اشْتَدَّ طَلَبُهُ أَدْرَکَ مَنْفَعَتَهُ فَاتَّخِذْهُ عَادَةً فَإِنَّکَ تَخْلُفُ فِی سَلَفِکَ وَ تَنْفَعُ بِهِ مَنْ خَلَفَکَ وَ یَرْتَجِیکَ فِیهِ رَاغِبٌ وَ یَخْشَى صَوْلَتَکَ رَاهِبٌ وَ إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ عَنْهُ وَ الطَّلَبَ لِغَیْرِهِ...»

 تفسیرالقمی، ج‏۲، ص۱۶۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که لقمان به فرزندش گفت:

«پسرم! اگر در خردسالی «ادب» بپذیری،[۱] در بزرگ‌سالی از آن بهره خواهی برد.

کسی که از «ادب» سرشار شود، به آن اهتمام می‌ورزد

و کسی که به آن اهتمام ورزد، در پیِ دانشِ آن سخت می‌کوشد

و کسی که در پی دانشش سخت بکوشد، اشتیاقش شدید می‌گردد

و کسی که اشتیاقش شدید گردد، به منفعت آن دست خواهد یافت.

پس ادب‌آموزی را عادت خویش کن؛

چراکه دراین‌صورت جانشین خوبی برای گذشتگانت خواهی بود و به آیندگانت سود خواهی رساند. رغبت کنندگان به تو امیدوار خواهند شد و بیم‌داران در برابر ابهت تو کرنش خواهند کرد

و بپرهیز از این‌که نسبت به ادب‌آموزی سستی و تنبلی نمایی و به دنبال چیز دیگری باشی.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] همان‌طور که در مطلب پیشین نیز ذکر شد، «تأدیب» یعنی به شخصی چیزی بیاموزیم و بعد او را واداریم که آن را در عمل نیز به کار بندد. «تأدّب» نیز یعنی کسی که تحت تأدیب است، پذیرش و همراهی داشته باشد.

[۲] در سلسه‌مطالبی که با عنوان «سه دوره هفت‌ساله برای تربیت کودک» ارائه شد، ملاحظه فرمودید که بهترین زمان برای «تأدیب»، دوره هفت‌ساله دوم است؛ دوره‌ای که دوره‌ی «اطاعت و آموزش» نام گرفت و کودک در این دوره باید تحت آموزش و تأدیب باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

...عنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ:

«لَأَنْ یُؤَدِّبَ أَحَدُکُمْ‏ وَلَدَهُ‏ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَتَصَدَّقَ بِنِصْفِ صَاعٍ کُلَّ یَوْمٍ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«اگر یکی از شما فرزندش را تأدیب[۱] کند، برایش بهتر است از این‌که در هر روز به‌اندازه نصف صاع[۲] صدقه بدهد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] تأدیب، یعنی به شخصی چیزی بیاموزیم و بعد، از او بخواهیم آن را در عمل نیز به کار بندد. یعنی آن‌چه برای سعادت فرزندمان لازم است را ابتدا به صورت تئوری به او آموزش دهیم، سپس او را واداریم تا در عمل نیز آموخته‌اش را به کار گیرد.

[۲] هر صاع، معادل حدود سه کیلوگرم غذاست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَا مِنْ رَجُلٍ یَجْمَعُ عِیَالَهُ وَ یَضَعُ مَائِدَةً بَیْنَ یَدَیْهِ وَ یُسَمِّی وَ یُسَمُّونَ فِی أَوَّلِ الطَّعَامِ وَ یَحْمَدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی آخِرِهِ فَتَرْتَفِعُ الْمَائِدَةُ حَتَّى یُغْفَرَ لَهُمْ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۹۶

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هیچ مردی نیست که خانواده‌اش را جمع کند

و سفره‌ای مقابلش پهن کند

و در اول غذا خودش بسم‌الله بگوید

و خانواده‌اش نیز بسم‌الله بگویند

و در آخرِ غذا، خدا را حمد کنند

و سفره را جمع کنند،

مگراین‌که (او و خانواده‌اش) آمرزیده خواهند شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«...کَانَ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَثِیرَ اَلذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ اَلطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ لَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ اَلْقَوْمَ وَ مَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اَللَّهِ وَ کُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لاَزِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ کَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ اَلشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ کَانَ یَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ کَانَ لاَ یَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّکْرِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ اَلْکَوْکَبُ اَلدُّرِّیُّ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی لاَ یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ لاَ یُذْکَرُ اَللَّهُ فِیهِ تَقِلُّ بَرَکَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَحْضُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ...»

 الکافی، ج‏۲، ص۴۹۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پدرم (امام باقر علیه‌السلام) کثیرالذکر بود (بسیار اهل ذکر بود.) من با او راه می‌رفتم، خداوند را ذکر می‌کرد. با او غذا می‌خوردم، خداوند را ذکر می‌کرد. با مردم سخن می‌گفت، اما این کار، او را از ذکر خداوند غافل نمی‌کرد. من همواره می‌دیدم که زبانش به کامش چسبیده بود و لاإله‌إلاالله می‌گفت.

پدرم [سنتش این بود که پس از نماز صبح] ما (فرزندان) را جمع می‌کرد و به ذکرِ (خداوند) دستور می‌داد، تا زمانی که خورشید طلوع کند؛ از میان ما، کسی که قرآن قرائت می‌کرد (می‌توانست قرائت کند) را به قرائت قرآن دستور می‌داد و کسی که قرآن قرائت نمی‌کرد (نمی‌توانست قرائت کند) را به ذکر گفتن دستور می‌داد.

خانه‌ای که قرآن در آن قرائت می‌شود و خداوند (عزّوجلّ) در آن ذکر (یاد) می‌شود، برکت آن خانه زیاد می‌گردد، فرشتگان آن‌جا حاضر می‌شوند، شیاطین آن را رها می‌کنند و آن خانه، مانند ستاره‌ی درخشانی که برای اهل زمین می‌درخشد، برای اهل آسمان می‌درخشد

و خانه‌ای که قرآن در آن قرائت نمی‌شود و خداوند در آن ذکر (یاد) نمی‌شود، برکت آن کم می‌شود، فرشتگان آن را ترک می‌کنند و شیاطین آن‌جا حاضر می‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

قالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ عَلَّمَ‏ وَلَدَهُ‏ الْقُرْآنَ‏ فَکَأَنَّمَا حَجَّ الْبَیْتَ عَشَرَةَ آلَافِ حِجَّةٍ وَ اعْتَمَرَ عَشَرَةَ آلَافِ عُمْرَةٍ وَ أَعْتَقَ عَشَرَةَ آلَافِ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ ع وَ غَزَا عَشَرَةَ آلَافِ غَزْوَةٍ وَ أَطْعَمَ عَشَرَةَ آلَافِ مِسْکِینٍ مُسْلِمٍ جَائِعٍ وَ کَأَنَّمَا کَسَى عَشَرَةَ آلَافِ عَارٍ مُسْلِمٍ وَ یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ یَکُونُ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ حَتَّى یُبْعَثَ وَ یَثْقُلُ مِیزَانُهُ وَ یُجَاوَزُ بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ وَ لَمْ یُفَارِقْهُ الْقُرْآنُ حَتَّى یَنْزِلَ بِهِ مِنَ الْکَرَامَةِ أَفْضَلَ مَا یَتَمَنَّى.»

 جامع الأخبار، ص۴۹

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس به فرزندش قرآن بیاموزد، مثل این است که:

- ده‌هزار حج و ده‌هزار عمره به‌جا آورده

- ده‌هزار برده از نسل اسماعیل (علیه‌السلام) را آزاده کرده

- در ده‌هزار جنگ (در راه خدا) جنگیده

- ده‌هزار مسلمانِ مسکینِ گرسنه را غذا داده

- و به ده‌هزار مسلمانِ برهنه لباس پوشانده است.

و به ازای هر حرفی (از قرآن که به فرزندش آموخته)؛

- ده حَسَنه برایش نوشته می‌شود

- و ده سیئه از او محو می‌شود.

این ثواب‌ها با او در قبرش می‌مانند، تا وقتی که (در روز قیامت) برانگیخته شود و (کفه اعمال نیکِ) ترازویش سنگین شود و از (پلِ) صراط مانند برق سریع عبور کند

و قرآن هرگز از او جدا نمی‌شود، تا وقتی که در بالاترین جایگاهی که انتظارش را داشته، قرار گیرد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاداش‌هایی که خداوند در ازای بعضی اعمال وعده می‌دهد، صرفاً نشان‌دهنده مورد علاقه بودنِ آن اعمال نزد خداوند نیست، بلکه حاکی از مطلوبیت و فایده‌شان برای فرد یا جامعه نیز هست.

هرچه پاداش وعده‌داده‌شده در ازای یک عمل بزرگ‌تر باشد، هم مطلوبیتِ آن عمل نزد خداوند بیشتر است و هم آثار و فوایدش برای فردِ عامل و کسانی که متأثر از انجام آن عمل هستند، بیشتر خواهد بود.

اگر به تک‌تکِ پاداش‌هایی که برای تعلیم قرآن به فرزندان ذکر شده، توجه کنیم، پی به اهمیت این عمل خواهیم برد. آن‌وقت شاید تصمیمی جدی برای آموزش قرآن به فرزندانمان اتخاذ کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۱ ، ۱۸:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید «جمعه» یکی از اعیاد مسلمان‌ها است و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تأکید زیادی بر نظافت شخصی، عطر زدن، پوشیدن لباس پاکیزه، عبادت و انجام کارهای نیک در این روز داشته‌اند.

بزرگداشت این عید باید در محیط خانه و در میان فرزندان نیز نمود داشته باشد؛ تا هم بر این‌که این روز، روز خاصی است، تأکید شود و هم خاطره خوشی از آن در ذهن اعضای خانواده ثبت شود.

 

 

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَطْرِفُوا أَهَالِیَکُمْ‏ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْفَاکِهَةِ أَوِ اللَّحْمِ حَتَّى یَفْرَحُوا بِالْجُمُعَةِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۹۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«خانواده‌هایتان را در تمام روز‌های جمعه، با مقداری میوه یا گوشت شگفت‌زده کنید تا در روز جمعه شادمان باشند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در متن این حدیث از واژه «إطراف» استفاده شده است. معنای این واژه این است که چیزی نو، جالب، دل‌پذیر و بی‌همتا به کسی داده شود تا او شگفت‌زده و خوشحال گردد.

با توجه به شرایط آب و هواییِ شبه جزیره عربستان، نبود امکان تجارت خوراکی‌های فاسدشدنی و نیز تنگ‌دستی مردم در عصر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مردم کم‌تر می‌توانستند میوه و گوشت برای خانواده خود تهیه کنند، لذا این خوراکی‌ها برای افراد خانواده جالب و جذاب بوده است.

[۲] معمولاً پدرها در هر سطح از استطاعت مالی، سعی می‌کنند در حد توانشان، چیزهایی تهیه کنند که همسر و فرزندانشان با آن‌ها غافل‌گیر و خوشحال شوند؛ میوه‌ای نوبر، خوراکی‌ای با طعم جدید یا...

چه خوب است این شگفتانه را در روزهای جمعه انجام دهند تا با یک تیر سه نشان بزنند؛ هم به دستور پیامبر عمل کرده باشند، هم این عید را بزرگ داشته باشند و هم خانواده‌شان را خوش‌حال کرده باشند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۱ ، ۰۷:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ص یَأْمُرُ الصِّبْیَانَ یَجْمَعُونَ بَیْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ وَ یَقُولُ: «هُوَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَنَامُوا عَنْهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹

 

از فُضیل بن یَسار نقل شده است:

امام سجاد (صلوات‌الله‌علیه) به کودکانشان دستور می‌دادند که نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و می‌فرمودند:

«این‌که نمازهایشان را با هم بخوانند، بهتر است از این که بخوابند و نمازشان قضا شود.»

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ کَانَ یَأْخُذُ مَنْ عِنْدِهِ مِنَ اَلصِّبْیَانِ فَیَأْمُرُهُمْ بِأَنْ یُصَلُّوا اَلظُّهْرَ وَ اَلْعَصْرَ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ اَلْمَغْرِبَ وَ اَلْعِشَاءَ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ: «هُوَ أَخَفُّ عَلَیْهِمْ وَ أَجْدَرُ أَنْ یُسَارِعُوا إِلَیْهَا وَ لاَ یُضَیِّعُوهَا وَ یَنَامُوا عَنْهَا وَ یَشْتَغِلُوا.» وَ کَانَ لاَ یَأْخُذُهُمْ بِغَیْرِ اَلصَّلاَةِ اَلْمَکْتُوبَةِ وَ یَقُولُ: «إِذَا أَطَاقُوا اَلصَّلاَةَ فَلاَ تُؤَخِّرُوهُمْ عَنِ اَلْمَکْتُوبَةِ.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۱، ص۱۹۳

 

نقل شده است که امام سجاد (علیه‌السلام) کودکانی که نزدشان بودند را فرا می‌خواندند و به آن‌ها امر می‌کردند که نماز ظهر و عصر را در یک زمان (با هم) بخوانند و نماز مغرب و عشا را نیز در یک زمان بخوانند.

از ایشان در مورد این کارشان سؤال شد. حضرت فرمودند:

«این‌کار برایشان راحت‌تر است و موجب می‌شود کودکان به نماز خواندن شتاب گیرند، آن را ضایع نکنند، از نماز خواب نمانند و از خواندنش غافل نشوند.»

همچنین نقل شده است که ایشان کودکان را برای غیر از نمازهای واجب (نمازهای نافله) فرا نمی‌خواندند و می‌فرمودند:

«اگر توان نماز خواندن دارند، آن‌ها را از خواندن نمازهای واجب عقب نیندازید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای فهم بهتر این روایات، ذکر چند مقدمه لازم است:

[۱] آن‌چه مطلوب است، این است که نمازهای یومیه در پنج وعده اقامه شوند؛ صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء. اهل‌سنت جدا خواندن نمازهای یومیه را واجب می‌دانند، ولی شعیان هرچند این جدا خواندن را مستحب مؤکّد می‌دانند، اما واجب نمی‌دانند و معتقدند جایز است نماز عصر بلافاصله بعد از نماز ظهر، و نماز عشاء بلافاصله بعد از نماز مغرب خوانده شود. به‌هرحال در زمان صدور این حدیث، مردم (از جمله شیعیان) به خواندن این نمازها در وقت خود، اهتمام داشته‌اند؛ در شبانه‌روز پنج بار به مسجد می‌رفتند و نمازها را جداگانه می‌خواندند.

[۲] در مذهب تشیع و با تأسی به دستور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، خواندن نمازهای نافله (همان ۳۴ رکعت نماز مستحبی که در شبانه‌روز خوانده می‌شوند) از مستحبات مؤکّد است و بر اساس حدیث معروف زیارت اربعین که از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) صادر شده است، یکی از پنج علامت برای شناخت شیعیان شمرده شده است. در عصر معصومان، شیعیان خواندن نمازهای نافله را بر خود لازم می‌دانستند.

[۳] در روزگار قدیم که از برق و وسایل مشغله‌آور امروزی خبری نبود، مردمِ خسته از فعالیت روزانه، با تاریکی هوا می‌خوابیدند و صبح‌ها زود از خواب برمی‌خواستند.

[۴] در متن حدیث گفته شده که امام «صِبیانِ»شان را چنان امر می‌فرمودند. صبیان، جمعِ «صَبی» و به معنای کودکانی است که به بلوغ نرسیده‌اند. در مطالب پیشین ذکر شد که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) کودکانشان را چندسال قبل از این‌که به سن بلوغ برسند، به نماز و روزه امر می‌کرده‌اند تا به این عبادات عادت کنند و به‌مرور توان انجام آن‌ها را به‌دست آورند.

حال، بعد از ذکر این نکات، این روایات از امام سجاد (علیه‌السلام) بهتر فهمیده می‌شود...

از آن‌جا که بعد از نماز مغرب (تاریکی هوا) کودکان (که از صبح زود برخواسته و به کار و بازی مشغول بوده‌اند) از شدت خستگی به خواب می‌رفتند، حضرت به آنان دستور می‌دادند که نماز مغرب و عشایشان را (علی‌رغم مخالفت با تأکید شرع و عرف) با هم بخوانند. درحالی‌که توقع این بود که ایشان سخت‌گیری کنند و کودکان را وادارند که بیدار باشند و نماز عشایشان را در وقت فضیلتش بخوانند.

همچنین از آن‌جا که خواندن نمازهای نافله برای کودکان دشوار است و موجب زدگی آن‌ها از نماز می‌شود، حضرت آن‌ها را به خواندن این نماز دعوت نمی‌کردند.

بنابراین هرچند امر کردنِ فرزندان به نماز (مدتی پیش از بلوغ) لازم است، اما سخت‌گیری جایز نیست و باید حتی‌الامکان نرمش به خرج داد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۱ ، ۰۹:۱۰
ابوالفضل رهبر