…عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «مَا جَاءَ بِهِ عَلِیٌّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ آخُذُ بِهِ وَ مَا نَهَى عَنْهُ أَنْتَهِی عَنْهُ جَرَى لَهُ مِنَ اَلْفَضْلِ مِثْلُ مَا جَرَى لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْفَضْلُ عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْمُتَعَقِّبُ عَلَیْهِ فِی شَیْءٍ مِنْ أَحْکَامِهِ کَالْمُتَعَقِّبِ عَلَى اَللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ اَلرَّادُّ عَلَیْهِ فِی صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ عَلَى حَدِّ اَلشِّرْکِ بِاللَّهِ کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بَابَ اَللَّهِ اَلَّذِی لاَ یُؤْتَى إِلاَّ مِنْهُ وَ سَبِیلَهُ اَلَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ وَ کَذَلِکَ یَجْرِی اَلْأَئِمَّةُ اَلْهُدَى وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ جَعَلَهُمُ اَللَّهُ أَرْکَانَ اَلْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ حُجَّتَهُ اَلْبَالِغَةَ عَلَى مَنْ فَوْقَ اَلْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ اَلثَّرَى وَ کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ کَثِیراً مَا یَقُولُ أَنَا قَسِیمُ اَللَّهِ بَیْنَ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ وَ أَنَا اَلْفَارُوقُ اَلْأَکْبَرُ وَ أَنَا صَاحِبُ اَلْعَصَا وَ اَلْمِیسَمِ وَ لَقَدْ أَقَرَّتْ لِی جَمِیعُ اَلْمَلاَئِکَةِ وَ اَلرُّوحُ وَ اَلرُّسُلُ بِمِثْلِ مَا أَقَرُّوا بِهِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَقَدْ حُمِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَمُولَتِهِ وَ هِیَ حَمُولَةُ اَلرَّبِّ وَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُدْعَى فَیُکْسَى وَ أُدْعَى فَأُکْسَى وَ یُسْتَنْطَقُ وَ أُسْتَنْطَقُ فَأَنْطِقُ عَلَى حَدِّ مَنْطِقِهِ وَ لَقَدْ أُعْطِیتُ خِصَالاً مَا سَبَقَنِی إِلَیْهَا أَحَدٌ قَبْلِی عُلِّمْتُ اَلْمَنَایَا وَ اَلْبَلاَیَا وَ اَلْأَنْسَابَ وَ فَصْلَ اَلْخِطَابِ فَلَمْ یَفُتْنِی مَا سَبَقَنِی وَ لَمْ یَعْزُبْ عَنِّی مَا غَابَ عَنِّی أُبَشِّرُ بِإِذْنِ اَللَّهِ وَ أُؤَدِّی عَنْهُ کُلُّ ذَلِکَ مِنَ اَللَّهِ مَکَّنَنِی فِیهِ بِعِلْمِهِ.»
الکافی، ج۱، ص۱۹۶
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«هرآنچه امام علی (علیهالسلام) آورده باشد (دستور داده باشد)، من به آن عمل میکنم و هرآنچه ایشان نهی کرده باشد، من از آن پرهیز میکنم.
هر فضیلتی که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) دارد را امام علی (علیهالسلام) دارد و فضیلت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) از تمام کسانی که خداوند (عزّوجلّ) آفریده است، بیشتر است.
کسی که از یکی از حکمها (دستوراتِ) او پیروی کند، مانند کسی است که از خدا و رسولش پیروی میکند و کسی که یکی از این دستوراتش را - چه کوچک باشد و چه بزرگ - نپذیرد، به مرز شرک به خداوند رسیده است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درِ (ورود به بارگاهِ) خداوند است که جز از طریق او نمیشود وارد شد و راهی است که هرکس در غیر از آن راه، مسیر بپیماید، نابود خواهد شد.
و امامان هدایتگر، یکی پس از دیگری، همینطور هستند؛ خداوند آنان را ستونهای زمین قرار داده است تا اهل زمین استوار باشند. آنها حجت کامل خداوند هستند بر کسانی که روی زمین هستند و کسانی که زیر زمیناند.
امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بسیار میفرمود:
«من، از جانب خداوند، تقسیمکنندهی بهشت و جهنم هستم و من، بزرگترین جداکننده [میان حق و باطل] هستم و من صاحب عصا[۱] و مِیسم[۲] هستم.
بهراستی تمام فرشتگان و روح[۳] و (تمام) رسولانِ (خداوند) برای (حقانیتِ) من اقرار کردهاند، همانطور که برای (حقانیتِ) حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله اقرار نمودهاند. همان مَرکبِ باربری که پیامبر با آن حمل میشود، من نیز با مثل آن حمل میشوم و این مَرکب، همان مرکب پروردگار است.
بهراستی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دعوت شد و [جامع مسئولیت] بر او پوشانده شد؛ من نیز دعوت شدم و پوشانده شدم. ایشان به سخن گفتن واداشته شد؛ من نیز به سخن گفتن واداشته شدم و در همان حدی که ایشان سخن گفتند، من نیز سخن گفتم.
بهراستی به من ویژگیهایی داده شده است که پیش از من به کسی داده نشده بود؛ [ماهیت تمام] خوابها و [زمان و چگونگی تمام] بلاها و شجرهنامه [تمام انسانها] و فصلالخطاب[۴] به من تعلیم شده است.
بههمینخاطر از آنچه پیش از من اتفاق افتاده، ناآگاه نیستم و آنچه از من غایب است (و پیش چشمانم نیست)، از من پنهان نیست.
با اجازه خداوند [به مردم] بشارت میدهم و از جانب او ادای وظیفه میکنم. همه این تواناییها از جانب خداوند است و اوست که بهواسطهی علمش این تواناییها را به من داده است.»»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] احتمالاً مقصود؛ عصای حضرت موسی است که از حضرت شعیب، از حضرت آدم (علیهمالسلام) به ایشان رسیده بوده و منظور این است که آن قدرتهایی که حضرت موسی بهواسطه عصای داشت را من نیز دارم.
[۲] «مِیسم»؛ وسیلهای است فلزی که با آن برای علامتگذاری، بر بدنها داغ گذاشته میشود. اینکه حضرت صاحب این وسیله هستند، اشاره به این دارد که با آن بر دشمنان اهلبیت (علیهمالسلام) نشانه میگذارند تا از دوستانشان تفکیک شوند و به جهنم هدایت شوند.
در روایتی از رسول خدا نقل شده است که با اشاره به دوران رجعت، خطاب به امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیهما) میفرمایند:
«یَا عَلِیُّ إِذَا کَانَ آخِرُ الزَّمَانِ أَخْرَجَکَ اللَّهُ فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ مَعَکَ مِیسَمٌ تَسِمُ بِهِ أَعْدَاءَک»
تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۳۰
«ای علی! وقتی آخرالزمان شود، خداوند تو را با زیباترین چهره خارج میکند و همراه تو مِیسمی خواهد بود که با آن بر دشمنانت علامت خواهی گذاشت.»
[۳] «روح»؛ موجودی است که از جنس فرشتگان نیست و گویا مقامی بالاتر از آنان دارد. خداوند در سوره مبارکه قدر و چندین سوره دیگر، به «روح» اشاره فرموده است.
[۴] برای «فصلالخطاب» معانی متعددی ذکر شده است؛ از جمله: «توانایی تشخیص صحیح از غلط»، «داوری بر اساس واقع»، «علم به زبانهای گوناگون» و...