...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
«...کَانَ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَثِیرَ اَلذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ آکُلُ مَعَهُ اَلطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اَللَّهَ وَ لَقَدْ کَانَ یُحَدِّثُ اَلْقَوْمَ وَ مَا یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَنْ ذِکْرِ اَللَّهِ وَ کُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لاَزِقاً بِحَنَکِهِ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ کَانَ یَجْمَعُنَا فَیَأْمُرُنَا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ اَلشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ کَانَ یَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ کَانَ لاَ یَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّکْرِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَهْجُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ وَ یُضِیءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا یُضِیءُ اَلْکَوْکَبُ اَلدُّرِّیُّ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ اَلْبَیْتُ اَلَّذِی لاَ یُقْرَأُ فِیهِ اَلْقُرْآنُ وَ لاَ یُذْکَرُ اَللَّهُ فِیهِ تَقِلُّ بَرَکَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ اَلْمَلاَئِکَةُ وَ تَحْضُرُهُ اَلشَّیَاطِینُ...»
الکافی، ج۲، ص۴۹۹
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«پدرم (امام باقر علیهالسلام) کثیرالذکر بود (بسیار اهل ذکر بود.) من با او راه میرفتم، خداوند را ذکر میکرد. با او غذا میخوردم، خداوند را ذکر میکرد. با مردم سخن میگفت، اما این کار، او را از ذکر خداوند غافل نمیکرد. من همواره میدیدم که زبانش به کامش چسبیده بود و لاإلهإلاالله میگفت.
پدرم [سنتش این بود که پس از نماز صبح] ما (فرزندان) را جمع میکرد و به ذکرِ (خداوند) دستور میداد، تا زمانی که خورشید طلوع کند؛ از میان ما، کسی که قرآن قرائت میکرد (میتوانست قرائت کند) را به قرائت قرآن دستور میداد و کسی که قرآن قرائت نمیکرد (نمیتوانست قرائت کند) را به ذکر گفتن دستور میداد.
خانهای که قرآن در آن قرائت میشود و خداوند (عزّوجلّ) در آن ذکر (یاد) میشود، برکت آن خانه زیاد میگردد، فرشتگان آنجا حاضر میشوند، شیاطین آن را رها میکنند و آن خانه، مانند ستارهی درخشانی که برای اهل زمین میدرخشد، برای اهل آسمان میدرخشد
و خانهای که قرآن در آن قرائت نمیشود و خداوند در آن ذکر (یاد) نمیشود، برکت آن کم میشود، فرشتگان آن را ترک میکنند و شیاطین آنجا حاضر میشوند.»