دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

…عَنْ بَکْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْأَزْدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:

«إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِیَائِی عِنْدِی عَبْداً مُؤْمِناً ذَا حَظٍّ مِنْ صَلاَحٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ عَبَدَ اَللَّهَ فِی اَلسَّرِیرَةِ وَ کَانَ غَامِضاً فِی اَلنَّاسِ فَلَمْ یُشَرْ إِلَیْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ کَانَ رِزْقُهُ کَفَافاً فَصَبَرَ عَلَیْهِ فَعُجِّلَتْ بِهِ اَلْمَنِیَّةُ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاکِیهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۴۱

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

خداوند (عزّوجلّ) فرموده است:

«به‌راستی حسرت‌برانگیزترین دوستانم نزد من، بنده‌ی مؤمنی است که بهره‌ای از صلاح (سلامت نفس) دارد، عبادت پروردگارش را به‌خوبی به‌جا می‌آورد و خداوند را در نهان (پنهانی) عبادت می‌کند،

اما میان مردم گمنام است و با انگشت به او اشاره نمی‌کنند (معروف و مشهور نیست)، روزی‌اش به‌اندازه کفافِ (زندگی‌اش) است (نه بیشتر)، اما بر همین‌مقدار صبر می‌کند. وقتی مرگش فرا رسد، میراثش (دارایی‌هایش) اندک است و گریه‌کنندگان (بر پیکرش) هم کم هستند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۴ ، ۱۲:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «اُدْعُ وَ لاَ تَقُلْ "قَدْ فُرِغَ مِنَ اَلْأَمْرِ" فَإِنَّ اَلدُّعَاءَ هُوَ اَلْعِبَادَةُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّ اَلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ» وَ قَالَ «اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ».»

 الکافی، ج۲، ص۴۶۷

 

از حماد بن عیسی نقل شده است:

شنیدم که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«دعا کن و نگو "این کار تمام‌شده است."[۱]

زیرا دعا، همان عبادت است.

خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«إِنَّ اَلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ»[غافر:۶۰]؛ «به‌راستی کسانی که تکبر می‌ورزند از این‌که مرا عبادت کنند، به‌زودی با ذلت و خواری وارد جهنم خواهند شد.»

و نیز می‌فرماید:

«اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[غافر:۶۰]؛ «مرا بخوانید[۲] تا اجابت کنم شما را.»[۳]

 

 

 

…عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: أَیُّ اَلْعِبَادَةِ أَفْضَلُ؟ فَقَالَ: «مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْئَلَ وَ یُطْلَبَ مِمَّا عِنْدَهُ وَ مَا أَحَدٌ أَبْغَضَ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّنْ یَسْتَکْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لاَ یَسْأَلُ مَا عِنْدَهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۶۶

 

حنان بن سَدیر گوید:

به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کردم:

کدام عبادت برتر (از سایر عبادات) است؟

حضرت فرمودند:

«هیچ‌چیز نزد خداوند (عزّوجلّ) برتر از این نیست که چیزهایی که نزد اوست از او خواسته شود.

و هیچ‌کس نزد خداوند (عزّوجلّ) منفورتر نیست از کسی که نسبت به عبادت خداوند تکبر می‌ورزد و چیزهایی که نزد خداست را (از او) نمی‌خواهد.»

 

 

 

…عَنْ مُیَسِّرِ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ لِی: «یَا مُیَسِّرُ اُدْعُ وَ لاَ تَقُلْ إِنَّ اَلْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِمَسْأَلَةٍ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ یَسْأَلْ لَمْ یُعْطَ شَیْئاً فَسَلْ تُعْطَ یَا مُیَسِّرُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ بَابٍ یُقْرَعُ إِلاَّ یُوشِکُ أَنْ یُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۶۶

 

میسِّر بن عبدالعزیز گوید:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای میسّر! دعا کن! و نگو: "این کار تمام‌شده است."

به‌راستی که نزد خداوند (عزّوجلّ) جایگاه و مقامی هست که جز با درخواست، به آن نخواهی رسید

و اگر بنده‌ای دهانش را ببندد و (از خداوند) چیزی نخواهد، چیزی (از آن مقام) به او داده نخواهد شد.

پس درخواست کن؛ تا به تو داده شود.

ای میسّر! هیچ دَری نیست که کوبیده شود، مگراین‌که باز شدن آن برای کوبنده‌اش نزدیک‌تر می‌شود.»[۴]

 

 

 

…عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّ اَلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ»» قَالَ: «هُوَ اَلدُّعَاءُ وَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ اَلدُّعَاءُ.» قُلْتُ: «إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِیمٌ» قَالَ: «اَلْأَوَّاهُ هُوَ اَلدَّعَّاءُ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۶۶

 

از زرارة بن اَعیَن نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «إِنَّ اَلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ»[غافر:۶۰]؛ «به‌راستی کسانی که از روی تکبر، خداوند را عبادت نمی‌کنند، با ذلّت و خواری، وارد جهنم خواهند شد.» مقصودِ خداوند، دعاست و برترین عبادت دعاست.»[۵] [۶]

زراره گوید: عرض کردم:

[درباره این آیه نیز توضیح بفرمایید:] «إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِیمٌ»[توبه:۱۱۴]؛ «به‌راستی که ابراهیم أوّاه و حلیم بود.»

حضرت فرمودند:

«"أوّاه"[۷] یعنی "دعّاء"؛ بسیار دعا کننده.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] یعنی نگو این، مسئله‌ی مهمی نیست و معلوم است حاصل می‌شود و دیگر نیاز به دعا کردن نیست یا چیزی نیست که برای به‌دست‌آمدنش بخواهم دعا کنم.

[۲] دعا؛ یعنی صدا کردنِ کسی برای درخواستِ چیزی از او.

[۳] متن کامل آیه این است: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»[غافر:۶۰]؛ «و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، آنان که از عبادت من تکبّر ورزند، به زودی خوار و رسوا به دوزخ درآیند.» (ترجمه انصاریان). خداوند ابتدا از طریق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به بندگانش دستور می‌دهد که دعا کنند تا استجابت شود. سپس می‌فرماید دعا نکردن (که به‌تعبیر امام صادق (علیه‌السلام) همان عبادت نکردن است،) نشانه تکبّر ورزیدن در برابر خداوند (عزّوجلّ) است و عقوبتی سخت در پی دارد.

[۴] یعنی احتمال باز شدن آن در (برآورده شدن آن حاجت) بیش‌تر خواهد بود.

[۵] یعنی مقصود خداوند از "کسانی که از روی تکبر، تن به عبادت پروردگارشان نمی‌دهند"، کسانی‌اند که از روی تکبر، دعا نمی‌کنند و حاجاتشان را از او نمی‌خواهند.

[۶] لابد شنیده‌اید که بعضی افراد می‌گویند: "من از خدا چیزی نمی‌خواهم." بر اساس آن‌چه ذکر شد، حتی اگر منظورِ چنین اشخاصی این باشد که خداوند به احوال من آگاه است و من به قضای او راضی هستم و…، باز هم چنین سخنی، سخن درستی نیست و چنین اخلاقی ناشایست است؛ چراکه دعا کردن نشانه تواضع است و کسی که دعا نمی‌کند، گویا در برابر خداوند تکبر می‌ورزد.

[۷] «أوّاه»، بر وزن فعّال است و دلالت بر کثرت «آه کشیدن» دارد؛ یعنی حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) بسیار «آه» می‌کشید! جالب است بدانید: - همان‌طور که پیش‌تر در مطلبی با عنوان «چرا انسان هنگام درد، ناخودآگاه «آه» می‌گوید؟» ذکر شده بود، - «به‌راستی که «آه» نامی است از نام‌های خداوند (عزّوجلّ)؛ پس کسی که بگوید «آه»، از خداوند (تبارک‌وتعالی) یاری طلبیده است.» (التوحید، ص۲۱۹)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۴ ، ۱۹:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

وَ قَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ اَلْمُؤْمِنِ بِسَیْفِی هَذَا عَلَی‌ أَنْ یُبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ اَلدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَی‌ اَلْمُنَافِقِ عَلَی‌ أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَی‌ عَلَی‌ لِسَانِ اَلنَّبِیِّ اَلْأُمِّیِّ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: «یَا عَلِیُّ لاَ یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لاَ یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ.»»

 نهج‌البلاغة، ج۱، ص۴۷۷

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«اگر با همین شمشیرم، بر بینیِ مؤمن ضربه‌ای وارد کنم تا از من بدش بیاید، از من بدش نخواهد آمد!

و اگر تمام (نعمت‌های) دنیا را بر منافق سرازیر کنم تا مرا دوست بدارد، مرا دوست نخواهد داشت!

این، به‌دلیل همان حکمی است که بر زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جاری شده است؛ این‌که ایشان فرمودند: «ای علی! هیچ مؤمنی از تو بدش نمی‌آید و هیچ منافقی تو را دوست ندارد!»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۴ ، ۰۲:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ: أَکَلْنَا مَعَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَأُوتِینَا بِقَصْعَةٍ مِنْ أَرُزٍّ فَجَعَلْنَا نُعَذِّرُ فَقَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا صَنَعْتُمْ شَیْئاً إِنَّ أَشَدَّکُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُکُمْ أَکْلاً عِنْدَنَا.» قَالَ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ: فَرَفَعْتُ کُسْحَةَ اَلْمَائِدَةِ فَأَکَلْتُ فَقَالَ: «نَعَمْ اَلْآنَ.» وَ أَنْشَأَ یُحَدِّثُنَا: «أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُهْدِیَ إِلَیْهِ قَصْعَةُ أَرُزٍّ مِنْ نَاحِیَةِ اَلْأَنْصَارِ فَدَعَا سَلْمَانَ وَ اَلْمِقْدَادَ وَ أَبَا ذَرٍّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُمْ فَجَعَلُوا یُعَذِّرُونَ فِی اَلْأَکْلِ فَقَالَ: «مَا صَنَعْتُمْ شَیْئاً أَشَدُّکُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُکُمْ أَکْلاً عِنْدَنَا.» فَجَعَلُوا یَأْکُلُونَ أَکْلاً جَیِّداً.» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «رَحِمَهُمُ اَللَّهُ وَ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُمْ وَ صَلَّی‌ عَلَیْهِمْ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۷۸

 

از عبدالرحمان بن حجّاج نقل شده است:

ما همراه با امام صادق (علیه‌السلام) غذا می‌خوردیم. برایمان یک ظرف برنج آوردند. اما ما آن را تمام نکردیم.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«چه می‌کنید؟! به‌راستی از میان شما، کسی که محبتش نسبت به ما بیشتر است، غذا خوردنش نزد ما بهتر است.»

عبدالرحمان گوید:

من ته‌مانده سفره را جمع کردم و خوردم.

امام فرمودند:

«حالا شد!»

آن‌گاه این حدیث را برایمان نقل کردند که:

«برای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، از جانب انصار، یک ظرف برنج هدیه آوردند. ایشان سلمان و مقداد و ابوذر (رضی‌الله‌عنهم) را (به خوردن آن) دعوت کردند. آن‌ها آن غذا را تمام نکردند. پیامبر فرمودند: «چه می‌کنید؟! از میان شما، کسی که بیشتر ما را دوست دارد، نزد ما بهتر غذا می‌خورد.» آن‌ها هم (آن برنج را) کامل خوردند.»

بعد، امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«خداوند آن‌ها را رحمت کند و از آن‌ها راضی باشد و بر آنان درود فرستد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۴ ، ۱۷:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

و رُوِیَ: «أَنَّهُ لَمَّا قُبِضَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِمْتَنَعَ بِلاَلٌ مِنَ اَلْأَذَانِ وَ قَالَ: لاَ أُؤَذِّنُ لِأَحَدٍ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِنَّ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَتْ ذَاتَ یَوْمٍ «إِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَ مُؤَذِّنِ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْأَذَانِ.» فَبَلَغَ ذَلِکَ بِلاَلاً فَأَخَذَ فِی اَلْأَذَانِ فَلَمَّا قَالَ: «اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُ أَکْبَرُ» ذَکَرَتْ أَبَاهَا عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ وَ أَیَّامَهُ فَلَمْ تَتَمَالَکْ مِنَ اَلْبُکَاءِ فَلَمَّا بَلَغَ إِلَى قَوْلِهِ: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ» شَهَقَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ شَهْقَةً وَ سَقَطَتْ لِوَجْهِهَا وَ غُشِیَ عَلَیْهَا فَقَالَ اَلنَّاسُ لِبِلاَلٍ أَمْسِکْ یَا بِلاَلُ فَقَدْ فَارَقَتِ اِبْنَةُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلدُّنْیَا وَ ظَنُّوا أَنَّهَا قَدْ مَاتَتْ فَقَطَعَ أَذَانَهُ وَ لَمْ یُتِمَّهُ فَأَفَاقَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ وَ سَأَلَتْهُ أَنْ یُتِمَّ اَلْأَذَانَ فَلَمْ یَفْعَلْ وَ قَالَ لَهَا: یَا سَیِّدَةَ اَلنِّسْوَانِ إِنِّی أَخْشَى عَلَیْکِ مِمَّا تُنْزِلِینَهُ بِنَفْسِکِ إِذَا سَمِعْتِ صَوْتِی بِالْأَذَانِ فَأَعْفَتْهُ عَنْ ذَلِکَ.

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۲۹۷

 

مرحوم شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب من لایحضره الفقیه چنین روایت کرده است:

وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از دنیا رفتند، بِلال (حبشی) از اذان گفتن امتناع کرد و گفت: بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دیگر برای هیچ‌کس اذان نمی‌گویم.

روزی حضرت فاطمه (علیهاالسلام) فرمودند: «من دوست دارم صدای مؤذّنِ پدرم (علیه‌السلام) را بشنوم که اذان می‌گوید.» این سخنِ ایشان به بِلال رسید. پس شروع به اذان گفتن کرد.

زمانی که بلال گفت «أللهُ اکبرُ أللهُ اکبرُ»، حضرت زهرا به‌یاد پدرشان (علیهماالسلام) و روزهایی که با ایشان بودند، افتادند و نتوانستند گریه‌شان را مهار کنند.

وقتی به این جمله رسید که «أشهدُ أنّ محمداً رسولُ الله»، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) از عمق دل ناله سر دادند و بی‌هوش شدند و با صورت به زمین افتادند.

مردم به بِلال گفتند: بس کن، ای بلال! دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از دنیا رفت. گمان کردند ایشان از دنیا رفته است. آن‌گاه بلال اذانش را قطع کرد و آن را تمام نکرد.

اندکی بعد، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به‌هوش آمدند و از او خواستند اذان را تمام کند. بلال این‌کار را نکرد و به ایشان عرض کرد: ای سرور زنان! من نگرانتان هستم که با شنیدن صدایم، آسیب شدیدی به جانتان وارد شود. حضرت نیز او را معاف داشتند!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۴ ، ۲۳:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

وَ قَالَ اَلنَّبِیُّ :

«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَکاً یَنْزِلُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ یُنَادِی یَا أَبْنَاءَ اَلْعِشْرِینَ جِدُّوا وَ اِجْتَهِدُوا وَ یَا أَبْنَاءَ اَلثَّلاَثِینَ لاَ تَغُرَّنَّکُمُ اَلْحَیٰاةُ اَلدُّنْیٰا وَ یَا أَبْنَاءَ اَلْأَرْبَعِینَ مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّکُمْ وَ یَا أَبْنَاءَ اَلْخَمْسِینَ أَتَاکُمُ اَلنَّذِیرُ وَ یَا أَبْنَاءَ اَلسِّتِّینَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ یَا أَبْنَاءَ اَلسَّبْعِینَ نُودِیَ لَکُمْ فَأَجِیبُوا وَ یَا أَبْنَاءَ اَلثَّمَانِینَ أَتَتْکُمُ اَلسَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ یَقُولُ لَوْ لاَ عِبَادٌ رُکَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْیَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ اَلْعَذَابُ صَبّاً.»

 إرشادالقلوب، ج۱، ص۳۲

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تعالی) فرشته‌ای خلق کرده است که هر شب [بر اهل دنیا] فرود می‌آید و ندا می‌دهد:

«ای بیست‌ساله‌ها! جدیت داشته باشید و سخت تلاش کنید!

ای سی‌ساله‌ها! زندگی دنیا شما را فریب ندهد!

ای چهل‌ساله‌ها! برای ملاقات با پروردگارتان، چه آماده کرده‌اید؟

ای پنجاه‌ساله‌ها! هشداردهنده نزدتان آمده است! (زنگ خطر به‌صدا درآمده!)

ای شصت‌ساله‌ها! زمان دروی محصول فرارسیده است!

ای هفتادساله‌ها! صدایتان می‌زنند! پاسخ دهید!

ای هشتادساله‌ها! زمان (مرگتان) فرارسیده است، درحالی‌که شما غافلید!»

بعد، آن فرشته می‌گوید:

«اگر نبودند بندگانی که (در برابر پروردگار، از روی تواضع) رکوع می‌کنند و مردانی که تسلیم و فرمان‌بردارِ (امر خداوند) هستند و نوزادانی که شیرخوارند و چهارپایانی که می‌چرند، عذاب سهمگینی بر شما فرومی‌ریخت.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۴ ، ۰۱:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

وَ رُوِیَ أَنَّهُ حُمِلَ لَهُ حِمْلُ بَزٍّ لَهُ قِیمَةٌ کَثِیرَةٌ فَسُلَّ فِی اَلطَّرِیقِ فَکَتَبَ إِلَیْهِ اَلَّذِی حَمَلَهُ یُعَرِّفُهُ اَلْخَبَرَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ: «إِنَّ أَنْفُسَنَا وَ أَمْوَالَنَا مِنْ مَوَاهِبِ اَللَّهِ اَلْهَنِیئَةِ وَ عَوَارِیهِ اَلْمُسْتَوْدَعَةِ یُمَتِّعُ بِمَا مَتَّعَ مِنْهَا فِی سُرُورٍ وَ غِبْطَةٍ وَ یَأْخُذُ مَا أَخَذَ مِنْهَا فِی أَجْرٍ وَ حِسْبَةٍ فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلَی‌ صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ.»

 تحف العقول، ج۱، ص۴۵۶

 

نقل شده است که محموله‌ی بسیار گران‌بهایی از پارچه برای امام جواد (علیه‌السلام) جابه‌جا می‌شد که در مسیر مورد سرقت قرار گرفت. کسی که (از جانب حضرت) آن بار را حمل می‌کرد، به ایشان نامه‌ای نوشت و ماجرا را برایشان تعریف کرد.

آن‌گاه امام جواد (علیه‌السلام) با خط خود چنین نوشتند:

«به‌راستی جان‌ها و اموال ما، موهبت‌های خداوند هستند که بر ما گوارایند و امانت‌های او هستند که به ما سپرده شده‌اند.

آن‌چه از آن‌ها که قابل استفاده است، در شادی‌ها و خوشی‌ها، مورد استفاده قرار می‌گیرد و آن‌چه از آن‌ها که ازدست‌دادنی است، در (ازای) اجر و پاداش، از دست می‌روند.

پس هرکس بی‌تابی‌اش بر صبرش غلبه داشته باشد، اجرش از بین می‌رود.

به خداوند پناه می‌بریم از این (اتفاق).»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۴ ، ۰۰:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «رَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ.»» قَالَ: قُلْتُ: کَیْفَ یُعِینُهُ عَلَى بِرِّهِ؟ قَالَ: «یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لاَ یُرْهِقُهُ وَ لاَ یَخْرَقُ بِهِ فَلَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَصِیرَ فِی حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اَلْکُفْرِ إِلاَّ أَنْ یَدْخُلَ فِی عُقُوقٍ أَوْ قَطِیعَةِ رَحِمٍ.» ثُمَّ [قَالَ:] «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «اَلْجَنَّةُ طَیِّبَةٌ طَیَّبَهَا اَللَّهُ وَ طَیَّبَ رِیحَهَا یُوجَدُ رِیحُهَا مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفَیْ عَامٍ وَ لاَ یَجِدُ رِیحَ اَلْجَنَّةِ عَاقٌّ وَ لاَ قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لاَ مُرْخِی اَلْإِزَارِ خُیَلاَءَ.»»

 الکافی، ج۶، ص۵۰

 

از یونس بن رِباط نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی کردن به خودش یاری کند.»»[۱]

یونس گوید: (به امام) عرض کردم:

چه‌گونه فرزندش را به نیکی به خودش یاری کند؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«(یعنی:) کارهای آسان (و ساده‌ی) او را بپذیرد،

از (الزامِ او به) کارهای دشوار درگذرد،

او را به انجام کاری که توانایی‌اش را ندارد مجبور نسازد،

با او خشونت نورزد؛

زیرا فاصله آن فرزند تا ورود به محدوده‌ی کفر، این است که دچار عقوقِ (والدین) شود یا مرتکب قطع‌رحم شود.»[۲]

بعد، امام صادق فرمودند:

«رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) فرمودند: «بهشت خوش‌بوست. خداوند بهشت را و نسیم بهشتی را خوش‌بو ساخته است. بوی بهشت از فاصله‌ای که در دوهزار سال طی می‌شود، استشمام می‌شود.[۳] اما (حتی) بوی بهشت (هم) به کسی که عاقّ(الوالدین) باشد یا قطع‌رحم کرده باشد، نمی‌رسد.[۴] همچنین به کسی که از روی تکبّر، دامانِ لباسش بر زمین کشیده شود.»»[۵]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «برّ الوالدین» (نیکی کردن به پدر و مادر) واجب است و ترک آن حرام. اشاره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به این است که خودِ والدین باید طوری رفتار کنند که فرزندشان بتواند در انجام این واجب موفق باشد. بنابراین توصیه‌هایی که در ادامه ذکر شده، دستورالعمل‌هایی است برای این‌که فرزندان طوری تربیت شوند که بتوانند در آینده از عاملین به دستور واجبِ «برّ الوالدین» باشند.

[۲] «عاقّ الوالدین» (نافرمانی از پدر و مادر)، در معنای دقیق کلمه، ضدّ و در مقابلِ «برّ الوالدین» است. اگر کسی - خدای ناکرده - از مرزهای «برّ الوالدین» خارج شود، به «عاقّ الوالدین» دچار می‌شود. اگر والدین با کودکان خود رفتار مداراآمیزی نداشته باشند، در واقع او را به سمت سرزمین «عاقّ الوالدین» هُل می‌دهند. والدین که خیرخواه فرزندانشان هستند، هرگز نمی‌خواهند او را به این وادیِ مهلک دچار کنند. مشکل این است که انسان‌ها عموماً کوته‌نگر هستند و به عواقب رفتارشان توجه ندارند.

[۳] فرض کنید انسان در طول یک روز چند کیلومتر طی می‌کند؟ در یک ماه چقدر؟ در طول یک سال چقدر؟ و در طول دوهزار سال چقدر؟… بوی خوشِ بهشت، از فاصله‌ای به این درازا استشمام می‌شود!

[۴] یعنی آن‌قدر از بهشت دور خواهد بود که بوی بهشت که فاصله‌ای دور و دراز استشمام می‌شود، به او نخواهد رسید، چه رسد به آن‌که وارد بهشت شود.

[۵] گویا در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) افراد متکبر و خودپسند با پوشیدن چنین لباس‌هایی بر دیگران فخر می‌فروختند.

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

- «اگر دوست دارید فرزندانتان با شما خوب رفتار کنند...»

- «چطور فرزندانی تربیت کنیم که با خودمان خوب رفتار کنند؟»

- «چگونه به فرزندان‌مان کمک کنیم؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۴ ، ۰۴:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ قَالَ: قَرَأْتُ هَذِهِ اَلرِّسَالَةَ عَلَی‌ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ اَلثَّانِی بِخَطِّهِ:

«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ یَا عَلِیُّ أَحْسَنَ اَللَّهُ جَزَاکَ وَ أَسْکَنَکَ جَنَّتَهُ وَ مَنَعَکَ مِنَ اَلْخِزْیِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ حَشَرَکَ اَللَّهُ مَعَنَا یَا عَلِیُّ قَدْ بَلَوْتُکَ وَ خَبَرْتُکَ فِی اَلنَّصِیحَةِ وَ اَلطَّاعَةِ وَ اَلْخِدْمَةِ وَ اَلتَّوْقِیرِ وَ اَلْقِیَامِ بِمَا یَجِبُ عَلَیْکَ فَلَوْ قُلْتَ: «إِنِّی لَمْ أَرَ مِثْلَکَ» لَرَجَوْتُ أَنْ أَکُونَ صَادِقاً فَجَزَاکَ اَللَّهُ جَنَّاتِ اَلْفِرْدَوْسِ نُزُلاً فَمَا خَفِیَ عَلَیَّ مَقَامُکَ وَ لاَ خِدْمَتُکَ فِی اَلْحَرِّ وَ اَلْبَرْدِ فِی اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ فَأَسْأَلُ اَللَّهَ إِذَا جَمَعَ اَلْخَلاَئِقَ لِلْقِیَامَةِ أَنْ یُحِبُّوکَ بِرَحْمَةٍ تَغْتَبِطُ بِهَا إِنَّهُ سَمِیعُ اَلدُّعَاءِ.»

 الغیبة(للطوسی)، ج۱، ص۳۴۹

 

از حسن بن شمّون نقل شده است:

این نامه را از امام جواد (علیه‌السلام) و به خط ایشان، خطاب به علی بن مهزیار خواندم (که این‌طور مرقوم فرموده بودند):

«بسم الله الرحمن الرحیم

ای علی! خداوند پاداش نیکو به تو دهد و تو را در بهشتش ساکن گرداند و از خواری در دنیا و آخرت دور نماید و با ما (اهل‌بیت) محشور فرماید.

ای علی! من تو را با بلاها امتحان کردم و تو را آزمودم؛ با آن‌چه خداوند بر تو واجب فرموده بود: (در هنگامه‌ی) نصیحت، اطاعت، خدمت، احترام و قیام.

پس من اگر بگویم «به‌راستی کسی را مثل تو ندیده‌ام»، حتماً امید دارم که این سخنم راست باشد. (خلاف واقع نباشد.)

پس خداوند سکونت در باغ‌های فردوس را به تو پاداش دهد.

مقام تو و خدماتت در گرما و سرما بر من پوشیده نیست.

پس از خداوند می‌خواهم آن‌گاه که مخلوقات را در روز قیامت گرد آورد، تو را آن‌چنان از روی رحمتش مورد محبت قرار دهد که دیگران به این (محبت خداوند نسبت به تو) غبطه بخورند.

به‌راستی که او دعا(ها) را می‌شنود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۴ ، ۰۹:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ: کَانَ اَلنَّجَاشِیُّ وَ هُوَ رَجُلٌ مِنَ اَلدَّهَاقِینِ عَامِلاً عَلَى اَلْأَهْوَازِ وَ فَارِسَ فَقَالَ بَعْضُ أَهْلِ عَمَلِهِ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ فِی دِیوَانِ اَلنَّجَاشِیِّ عَلَیَّ خَرَاجاً وَ هُوَ مُؤْمِنٌ یَدِینُ بِطَاعَتِکَ فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تَکْتُبَ لِی إِلَیْهِ کِتَاباً قَالَ: فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ سُرَّ أَخَاکَ یَسُرَّکَ اَللَّهُ.» قَالَ: فَلَمَّا وَرَدَ اَلْکِتَابُ عَلَیْهِ دَخَلَ عَلَیْهِ وَ هُوَ فِی مَجْلِسِهِ فَلَمَّا خَلاَ نَاوَلَهُ اَلْکِتَابَ وَ قَالَ: هَذَا کِتَابُ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَبَّلَهُ وَ وَضَعَهُ عَلَى عَیْنَیْهِ وَ قَالَ لَهُ: مَا حَاجَتُکَ؟ قَالَ: خَرَاجٌ عَلَیَّ فِی دِیوَانِکَ. فَقَالَ لَهُ: وَ کَمْ هُوَ؟ قَالَ: عَشَرَةُ آلاَفِ دِرْهَمٍ. فَدَعَا کَاتِبَهُ وَ أَمَرَهُ بِأَدَائِهَا عَنْهُ ثُمَّ أَخْرَجَهُ مِنْهَا وَ أَمَرَ أَنْ یُثْبِتَهَا لَهُ لِقَابِلٍ. ثُمَّ قَالَ لَهُ: سَرَرْتُکَ؟ فَقَالَ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ. ثُمَّ أَمَرَ لَهُ بِمَرْکَبٍ وَ جَارِیَةٍ وَ غُلاَمٍ وَ أَمَرَ لَهُ بِتَخْتِ ثِیَابٍ فِی کُلِّ ذَلِکَ یَقُولُ لَهُ: هَلْ سَرَرْتُکَ؟ فَیَقُولُ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ. فَکُلَّمَا قَالَ: نَعَمْ زَادَهُ حَتَّى فَرَغَ. ثُمَّ قَالَ لَهُ: اِحْمِلْ فُرُشَ هَذَا اَلْبَیْتِ اَلَّذِی کُنْتُ جَالِساً فِیهِ حِینَ دَفَعْتَ إِلَیَّ کِتَابَ مَوْلاَیَ اَلَّذِی نَاوَلْتَنِی فِیهِ وَ اِرْفَعْ إِلَیَّ حَوَائِجَکَ. قَالَ: فَفَعَلَ وَ خَرَجَ اَلرَّجُلُ فَصَارَ إِلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بَعْدَ ذَلِکَ فَحَدَّثَهُ اَلرَّجُلُ بِالْحَدِیثِ عَلَى جِهَتِهِ فَجَعَلَ یُسَرُّ بِمَا فَعَلَ فَقَالَ اَلرَّجُلُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ کَأَنَّهُ قَدْ سَرَّکَ مَا فَعَلَ بِی. فَقَالَ: «إِی وَ اَللَّهِ لَقَدْ سَرَّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ.»

 الکافی ج ۲، ص ۱۹۰

 

از محمد بن جمهور نقل شده است:

نجاشی، مردی بود از خوانین و تجارِ (ایرانی)، که کاردارِ (حکومت بنی‌عباس) در منطقه اهواز و فارس شده بود. یکی از رعایای تحت ولایتِ او (نزد امام صادق علیه‌السلام آمد و) به ایشان عرض کرد:

در دفاتر حساب‌وکتاب نجاشی، خراج (مالیات سنگین)ی برای من نوشته شده است. او مؤمن است و به اطاعت از شما اعتقاد دارد. اگر صلاح می‌دانید، برای من خطاب به او (سفارش)نامه‌ای بنویسید [تا تخفیفی دهد.]

امام صادق (علیه‌السلام) خطاب به نجاشی نوشتند:

«بسم الله الرحمن الرحیم. برادرت را خوشحال کن تا خدا تو را خوشحال کند.»

وقتی نامه‌ی امام به دستش رسید، آن را نزد نجاشی برد. نجاشی در جلسه‌ای بود. وقتی دورش خلوت شد، نامه را به او داد و گفت: این نامه‌ی امام صادق (علیه‌السلام) است.

نجاشی نامه را بوسید و بر چشمانش گذاشت و به او گفت: حاجتت چیست؟

مرد گفت: در دفترِ تو خراجی به‌عهده من است.

نجاشی گفت: این خراج چه‌قدر است؟

گفت: ده‌هزار درهم.

نجاشی کاتب (دفتردارِ) خود را فراخواند و به او دستور داد بدهیِ او را از حساب خودش پرداخت کند. بعد، آن را از دفتر پاک کند. و دستور داد این کار را برای سال آینده هم انجام دهد. بعد، به آن مرد گفت: تو را خوشحال کردم؟

آن مرد گفت: بله، فدایت شوم!

بعد، دستور داد مرکَب و کنیز و غلامی به او داده شود و دستور داد یک کمد لباس به او داده شود. و هر بار که چیزی می‌داد، به او می‌گفت: آیا تو را خوشحال کردم؟

او نیز می‌گفت: بله، فدایت شوم!

هر بار هم که می‌گفت: «بله»، نجاشی چیز دیگری به او می‌بخشید (و همین‌طور ادامه داد…) تا این‌که از بخشش به او فارغ شد.

بعد به او گفت: فرش این اتاق را که وقتی نامه مولایم را به من دادی، روی آن نشسته بودم را نیز با خود ببر و (از این پس) حوائجت را به خودم بگو!

آن مرد فرش را برداشت و از نزد نجاشی رفت و بعدها خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسید و آن‌چه رخ داده بود را برای ایشان تعریف کرد. وقتی امام ماجرا را شنید، از کاری که نجاشی کرده بود، خوشحال شد.

مرد عرض کرد:

ای فرزند رسول خدا! گویا نجاشی با کاری که برای من کرده، شما را خوشحال کرده است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«بله، به خدا قسم. به‌راستی که او خدا و رسولش را نیز خوشحال کرده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۴ ، ۰۰:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۳

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که خطاب به خویشان خود فرمودند:

«ای فرزندان عبدالمطلب! به‌راستی شما نمی‌توانید به اموالتان برای مردم گشایش (راحتی در زندگی) ایجاد کنید؛ پس با آنان با گشاده‌رویی و خوش‌رویی برخورد نمایید.»

 

 

 

…عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«ثَلَاثٌ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ الْإِنْفَاقُ مِنْ إِقْتَارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمِیعِ الْعَالَمِ وَ الْإِنْصَافُ مِنْ نَفْسِهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سه چیز است که اگر کسی یکی از آن‌ها را نزد خداوند ببرد، خداوند بهشت را بر او واجب می‌گرداند؛

انفاق در تنگدستی، خوش‌رویی با همه‌ی عالَمیان و از خود انصاف[۱] (بروز) دادن.»

 

 

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص رَجُلٌ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی. فَکَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ: «الْقَ أَخَاکَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ.»»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۳

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت و عرض کرد:

ای رسول خدا! مرا توصیه‌ای بفرمایید!

از جمله توصیه‌هایی که ایشان فرمودند، این بود که:

«با برادر (ایمانی)ات با روی گشاده برخورد کن.»»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ؟ قَالَ: «تُلِینُ جَنَاحَکَ وَ تُطِیبُ کَلَامَکَ وَ تَلْقَى أَخَاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۳

 

حسن بن محبوب از یکی از اصحاب نقل کرده است که به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد:

مرزِ خوش‌اخلاقی[۲] چیست؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«نرم‌خو باش[۳]، خوش‌کلام باش و با برادر (ایمانی‌)ات با خوش‌رویی برخورد کن.»

 

 

 

…عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«حُسْنُ الْبِشْرِ یَذْهَبُ بِالسَّخِیمَةِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۳

 

از امام کاظم، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«خوش‌رویی، کینه را از میان می‌برد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] انصاف؛ یعنی حق را پذیرفتن و از آن تبعیت کردن و آن را بروز دادن، به‌عدالت قضاوت کردن، به‌عدالت رفتار کردن.

[۲] حد و مرز خوش‌اخلاقی؛ یعنی حداقل چیزی که انسان با رعایت آن، از مصادیق خوش‌اخلاق‌ها خواهد بود. یا خط قرمزهایی که اگر کسی از آن‌ها عبور کند و آن‌ها را رعایت نکند، به او خوش‌اخلاق گفته نمی‌شود.

[۳] در متن حدیث از واژه «تلین الجناح» استفاده شده؛ یعنی بال‌هایت نرم باشد! علامه مجلسی در توضیح این عبارت احتمالاتی را مطرح می‌کند: (۱) کنایه از این است که انسان اطرافیان و هم‌نشینان و هم‌صحبت‌های خود را آزار نرساند و با آنان با خشونت برخورد نکند و اگر کسی از کنارش رد می‌شود، پَرَش به او نگیرد. (۲) یا کنایه از این است که نسبت به دیگران دلسوز و مهربان باشد؛ همان‌طور که پرنده جوجه‌هایش را با بال‌هایش زیر خود می‌گیرد و آن‌ها را در برابر خطرات و آسیب‌ها و ناملایمات حفظ می‌کند. چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا»[إسراء:۲۴]؛ «و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده.» (ترجمه انصاریان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۴ ، ۱۱:۵۵
ابوالفضل رهبر

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِنَّ أَکْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً.»

 الکافی، ج۲، ص۹۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که کامل‌ترین مؤمنان، از حیث ایمان، خوش‌اخلاق‌ترین آن‌هاست.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۹

 

از امام سجاد، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«روز قیامت، در ترازوی (اعمالِ) هیچ‌کس، چیزی باارزش‌تر از خوش‌اخلاقی قرار نمی‌گیرد.»

 

 

 

…عَنْ أَبِی وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَمَلَ إِیمَانُهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ یَنْقُصْهُ ذَلِکَ قَالَ وَ هُوَ الصِّدْقُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«چهار چیز است که در هرکس باشند، ایمان او کامل است. حتی اگر از فرق سر تا کف پایش گناه‌آلود باشد، ایمانش را ناقص نمی‌سازد!؛

(۱) صداقت، (۲) امانت‌داری، (۳) حیاء و (۴) خوش‌اخلاقی.»

 

 

 

…عَنْ صَفْوَانَ عَنْ ذَرِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ صَاحِبَ الْخُلُقِ الْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۰

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی کسی که اخلاق نیکو دارد، پاداشش مثل کسی است که (روزها) روزه‌دار و (شب‌ها به نماز) ایستاده است.»

 

 

 

…عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی عَلِیٍّ اللَّهَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُعْطِی الْعَبْدَ مِنَ الثَّوَابِ عَلَى حُسْنِ الْخُلُقِ کَمَا یُعْطِی الْمُجَاهِدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَغْدُو عَلَیْهِ وَ یَرُوحُ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی خداوند (تبارک‌وتعالی)، پاداشی که به‌خاطر خوش‌اخلاقی به بنده(اش) می‌دهد، مانند پاداشی است که به کسی می‌دهد که شبانه‌روز در راه خدا جهاد می‌کند.»

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِیَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۰

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«بیشترین چیزی که به‌واسطه آن امت من وارد بهشت می‌شوند؛ (دو چیز است:)

(۱) تقوای خداوند و (۲) خوش‌اخلاقی.»

 

 

 

…عَنْ حُسَیْنٍ الْأَحْمَسِیِّ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ یَمِیثُ الْخَطِیئَةَ کَمَا تَمِیثُ الشَّمْسُ الْجَلِیدَ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خوش‌اخلاقی، خطا (گناه) را ذوب می‌کند؛ همان‌طور که خورشید یخ را.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۰۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«نیکوکاری و خوش‌اخلاقی، خانه‌ها (شهرها) را آباد و عُمرها را زیاد می‌کند.»

 

 

 

…عَنْ حَبِیبٍ الْخَثْعَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«أَفَاضِلُکُمْ أَحْسَنُکُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَکْنَافاً الَّذِینَ یَأْلَفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ وَ تُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ.»

الکافی، ج۲، ص۱۰۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«برترین‌های شما کسانی‌اند که خوش‌اخلاق‌تر هستند؛

مهمان‌نوازند، با دیگران انس می‌گیرند، دیگران با آن‌ها انس می‌گیرند و زیراندازشان [برای میزبانی از دیگران] گرم‌ونرم است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۴ ، ۱۱:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی‌ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ وَرَعَ لَهُ وَ لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ تَقِیَّةَ لَهُ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اَللَّهِ أَعْمَلُکُمْ بِالتَّقِیَّةِ.» فَقِیلَ لَهُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِلَی‌ مَتَی‌؟ قَالَ: «إِلَی‌ یَوْمِ اَلْوَقْتِ اَلْمَعْلُومِ وَ هُوَ یَوْمُ خُرُوجِ قَائِمِنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ فَمَنْ تَرَکَ اَلتَّقِیَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَیْسَ مِنَّا.» فَقِیلَ لَهُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ مَنِ اَلْقَائِمُ مِنْکُمْ أَهْلَ اَلْبَیْتِ؟ قَالَ: «اَلرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی اِبْنُ سَیِّدَةِ اَلْإِمَاءِ یُطَهِّرُ اَللَّهُ بِهِ اَلْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهَا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ اَلَّذِی یَشُکُّ اَلنَّاسُ فِی وِلاَدَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ اَلْغَیْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِیزَانَ اَلْعَدْلِ بَیْنَ اَلنَّاسِ فَلاَ یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ اَلَّذِی تُطْوَی‌ لَهُ اَلْأَرْضُ وَ لاَ یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ اَلَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ اَلْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ یَقُولُ: «أَلاَ إِنَّ حُجَّةَ اَللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اَللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ اَلْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیهِ» وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنٰاقُهُمْ لَهٰا خٰاضِعِینَ»

 کمال‌الدین‌وتمام‌النعمة ج۲، ص۳۷۱

 

از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) نقل شده است:

«کسی که اهل ورع نیست، دین ندارد و کسی که اهل تقیه نیست، ایمان ندارد. به‌راستی بزرگوارترین شما نزد خداوند، کسی است که بیش‌تر تقیه می‌ورزد.»

به ایشان عرض شد:

ای فرزند رسول خدا! تا چه زمانی (تقیه لازم است)؟

حضرت فرمودند:

«تا روزی که زمان آن (نزد خداوند) معلوم است و آن روز، روز قیامِ قائمِ ما اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است. پس کسی که تقیه را پیش از قیامِ قائمِ ما (عجل‌الله‌فرجه) رها کند، از ما (اهل‌بیت) نیست.»

به ایشان عرض شد:

ای فرزند رسول خدا! قائمِ شما اهل‌بیت کیست؟

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

«چهارمین نفر از فرزندان (نسلِ) من؛ پسرِ سرور کنیزان[۱] که خداوند به‌وسیله‌ی او زمین را از هر جور و ظلمی پاک می‌سازد. او کسی است که مردم در مورد ولادتش دچار تردید می‌شوند.[۲]

او کسی است که پیش از قیامش در غیبت است و آن‌گاه که قیام کند، زمین به نور او روشن می‌شود. او ترازوی عدالت را میان مردم قرار می‌دهد. پس هیچ‌کس به دیگری ظلم نمی‌کند.

او کسی است که زمین به‌خاطر او در هم پیچیده می‌شود و او سایه‌ای ندارد.

او کسی است که ندادهنده‌ای از آسمان ندا می‌دهد و تمام اهل زمین صدای آن منادی را می‌شوند که (مردم را) به‌سوی او فرامی‌خواند.

آن منادی می‌گوید: «آگاه باشید که حجت خدا، کنار خانه خدا ظهور کرده است. پس از او پیروی کنید؛ چرا که حق با او و در اوست.»

و این، همان سخن خداوند (عزّوجلّ) است که:

«إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنٰاقُهُمْ لَهٰا خٰاضِعِینَ»[شعراء:۴]؛

«ما اگر بخواهیم، از آسمان نشانه‌ای فرو می‌فرستیم که (غیرمؤمنان) برای آن نشانه، فروتنانه گردن می‌نهند.»[۳]»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اشاره‌ای است به حضرت نرجس (علیهاالسلام) که کنیزی خریداری‌شده بودند و مقام والایی دارند، چنان‌که سرورِ تمام کنیزان هستند؛ حتی برتر از سایر مادران ائمه (علیهم‌السلام) که کنیز بوده‌اند. (همان‌طور که مستحضرید، به‌جز امیرالمؤمنین، حسنین و باقرین، مادر سایر ائمه (علیهم‌السلام)، کنیز بوده‌اند.)

[۲] علت تردید مردم، مخفی بودن ولادت و وجودِ فرزند امام حسن عسکری (علیهماالسلام) برای محفوظ بودن ایشان از گزند دشمنان بوده است.

[۳] آن غیرمؤمنان، گردن خود را دراز می‌کنند تا گردنشان (به‌سبک اعدام‌های قدیم) قطع شود؛ کنایه از این‌که خاضعانه، فروتنانه و با اختیار (نه از سرِ اجبار و اکراه) خود را تسلیم آن آیتِ الهی می‌کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۴ ، ۰۹:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مورد اهمیت فوق‌العاده «قلب» و ارتباط مستقیم «سلامت قلب» با «سعادت اخروی»، احادیثی ذکر شده است.

اما در حدیث زیر، به نقش کلیدیِ «زبان» و ارتباط مستقیم «به‌کارگیری صحیحِ زبان» با «استواری قلب» اشاره رفته است...

 

 

 

نقل شده است پس از این‌که مردم با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به‌عنوان خلیفه بیعت کردند، ایشان خطبه‌ای ایراد کردند و در ضمن آن فرمودند:

«…وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «لاَ یَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لاَ یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّى یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ.»…»

 نهج‌البلاغه، ج۱، ص۲۵۱

 

«…به‌راستی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«ایمان هیچ بنده‌ای استوار نخواهد شد، تا زمانی که قلبش استوار گردد

و قلب هیچ بنده‌ای استوار نخواهد شد، تا زمانی که زبانش استوار گردد.»…»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

گاهی فکر می‌کنیم برای تثبیت ایمان در قلبمان (که معمولاً مرتب در وجودمان کم‌رنگ و پررنگ، و شُل و سِفت می‌شود) باید صرفاً به ریشه‌های اعتقادی پرداخت یا به ریاضت‌های خاص رو آورد.

اما گاهی باید از همین کارهای کوچک و دم‌دستی شروع کرد؛ همین‌که عنان زبان را به‌دست گیریم و سخن راست و استوار بگوییم و هر حرفی نزنیم و با هر لحنی حرف نزنیم و…، همین موجب استواری قلب و استواری ایمانمان خواهد بود.

شاید هم بتوان چنین برداشت کرد که «استواری زبان» نشانه‌ای است بر «استواری قلب»؛ مثل یک تب‌سنج که نشان‌دهنده‌ی وضعیت سلامت یا وخامت اوضاع قلبمان است.

کسی که ایمانش استوار باشد، زبانش هم استوار است و کسی که ایمانش سست باشد، زبانش سست و دهانش لق است. به‌قول شیخ بهایی؛ «حال متکلم از کلامش پیداست … از کوزه همان برون تراود که در اوست»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۴ ، ۱۱:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْحُسَیْنِ، عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:

«کَانَ رَجُلٌ شَیْخٌ نَاسِکٌ یَعْبُدُ اَللَّهَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَبَیْنَا هُوَ یُصَلِّی وَ هُوَ فِی عِبَادَتِهِ، إِذْ بَصُرَ بِغُلاَمَیْنِ صَبِیَّیْنِ، قَدْ أَخَذَا دِیکاً وَ هُمَا یَنْتِفَانِ رِیشَهُ، فَأَقْبَلَ عَلَى مَا هُوَ فِیهِ مِنَ اَلْعِبَادَةِ، وَ لَمْ یَنْهَهُمَا عَنْ ذَلِکَ، فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَى اَلْأَرْضِ: «أَنْ سِیخِی بِعَبْدِی!»، فَسَاخَتْ بِهِ اَلْأَرْضُ، فَهُوَ یَهْوِی فِی اَلدُّرْدُورِ أَبَدَ اَلْآبِدِینَ وَ دَهْرَ اَلدَّاهِرِینَ.»

 الأمالی(للطوسی)، ج۱، ص۶۶۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«در میان بنی‌اسرائیل، پیرمرد عابدی بود که عزلت گزیده بود و خداوند را عبادت می‌کرد. روزی که در حال عبادت بود و نماز می‌خواند، چشمش به دو پسربچه خردسال افتاد که خروسی را گرفته بودند و پَرهایش را می‌کندند.

پیرمرد عابد به عبادتش ادامه داد و آن‌دو را از آن‌کار بازنداشت.

آن‌گاه خداوند به زمین وحی فرمود که: «بنده‌ام را فروبکش!» پس زمین عابد را (در خود) فرو برد و او تا ابد و برای همیشه در آن گردآب‌مانند فرو خواهد رفت.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۴ ، ۰۸:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَمَّارٍ الدُّهْنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزِینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکُورٍ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِیدِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: «أَ شَکَرْتَ فُلَاناً؟» فَیَقُولُ: بَلْ شَکَرْتُکَ یَا رَبِّ. فَیَقُولُ: «لَمْ تَشْکُرْنِی إِذْ لَمْ تَشْکُرْهُ.»» ثُمَّ قَالَ: «أَشْکَرُکُمْ لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاسِ.»

 الکافی، ج۲، ص۹۹

 

از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند همه قلب‌های غمگین را دوست دارد و همه بندگان شکرگزار را دوست دارد.

خداوند (تبارک‌وتعالی) در روز قیامت به یکی از بندگانش می‌فرماید: «آیا از فلانی تشکر کردی؟»

آن بنده عرض می‌کند: پروردگارا! من تو را شکر گزاردم.

آن‌گاه خداوند می‌فرماید: «چون از او تشکر نکرده‌ای، پس مرا نیز شکر نگزارده‌ای.»»

بعد امام سجاد (علیه‌السلام) فرمود:

سپاس‌گزارترین شما نسبت به خداوند، سپاس‌گزارترین شما نسبت به مردم است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی دَاوُدَ اَلْمُسْتَرِقِّ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ مُصْعَبٍ اَلْعَبْدِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: «قُولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِیءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا.» قَالَ: فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ اَلسِّتْرِ. ثُمَّ قَالَ: «أَنْشِدْنَا!» قَالَ: فَقُلْتُ: «فَرْوُ جُودِی بِدَمْعِکِ اَلْمَسْکُوبِ!» قَالَ: فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ اَلنِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «اَلْبَابَ! اَلْبَابَ!» فَاجْتَمَعَ أَهْلُ اَلْمَدِینَةِ عَلَى اَلْبَابِ. قَالَ: فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «صَبِیٌّ لَنَا غُشِیَ عَلَیْهِ فَصِحْنَ اَلنِّسَاءُ.»

 الکافی، ج۸، ص۲۱۵

 

از سفیان بن مُصعب نقل شده است:

[روزی] خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم.

حضرت فرمودند: «به امّ‌فروه بگویید بیاید و کاری که با جدش کردند را بشنود.»[۱] [۲]

بعد، حضرت (به من) فرمودند: «برایمان شعر (نوحه) بخوان!»

پس من [چنین شعر] گفتم: «ای (ام)فروه! اشک روانت را هدیه کن!...»

آن‌گاه ام‌فروه به‌گریه فریاد زد و زنان دیگر نیز فریاد برآوردند.

امام صادق (علیه‌السلام) [به‌شکل هشدارآمیزی] فرمودند: «درِ (خانه)! درِ (خانه)!»

اهل مدینه [با شنیدن صدای ناله و فغان زنان] پشت در جمع شده بودند.

آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) یکی از کسی را (نزد مردم) فرستاد که (به آن‌ها بگوید:) «کودکی از ما غش کرده است و زنان فریاد می‌کنند.»[۳] [۴]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ام‌ّفروة؛ کنیه‌ی اسماء، دختر امام صادق است. مادر ام‌فروه (همسر امام صادق) فاطمه، دختر حسین بن علی بن حسین (علیهم‌السلام) است. بنابراین ایشان هم از طرف پدر و هم از طرف مادر از نسل سیدالشهداء بوده‌اند. (هرچند کنیه‌ی مادر امام صادق (علیه‌السلام) نیز ام‌فروه بوده، اما از آن‌جا که مادر حضرت از نسل سیدالشهداء نبوده‌اند، در این‌جا منظور دخترشان است.)

[۲] این نکته نیز قابل توجه است که امام صادق از دخترشان می‌خواهند در این مجلس روضه شرکت کند و مصائب سیدالشهداء (علیهماالسلام) را بشنود و گریه کند.

[۳] پنهان کردن این مجلس عزاداری به‌خاطر شرایط تقیه و خفقان حاکم بر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده است.

[۴] شاید بتوان گفت این جمله توریه‌ای بوده است؛ اشاره‌ای به غش کردن کودکی در کربلا…

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۰۴ ، ۱۱:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِی هَاشِمٍ اَلسَّوَادَ وَ اَلْمُسُوحَ وَ کُنَّ لاَ یَشْتَکِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لاَ بَرْدٍ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ یَعْمَلُ لَهُنَّ اَلطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ.

 المحاسن، ج۲، ص۴۲۰

 

از عُمر، فرزند امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

وقتی امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند، زنان بنی‌هاشم لباس‌های سیاه و پشمین به‌تن کردند و [به عزاداری می‌پرداختند و] از گرما و سرما شکایتی نمی‌کردند.

امام سجاد (علیه‌السلام) برای این مجلس عزایشان، غذا درست می‌کردند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَکْرٍ اَلْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَیَعْرِضُ حُبَّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ زَوَّاراً کَانَ نَاقِصَ اَلْإِیمَانِ.»

 کامل الزیارات، ج۱، ص۱۹۳

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس می‌خواهد بداند که از اهل بهشت است (یا نه!)، "محبت نسبت به ما (اهل‌بیت)" را به قلبش عرضه کند؛ اگر قلبش "محبت نسبت به ما" را پذیرفت، او مؤمن است و هرکس دوست‌دار ماست، باید در زیارت مزار امام حسین (علیه‌السلام) راغب باشد.

- پس هرکس امام حسین (علیه‌السلام) را بسیار زیارت کند، ما (اهل‌بیت) او را به‌عنوان دوست‌دار خودمان خواهیم شناخت و او از اهل بهشت خواهد بود

- و هرکس امام حسین (علیه‌السلام) را بسیار زیارت نکند، ایمانش ناقص است.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید، بنا به فرمایش حضرت باقرالعلوم (علیه‌السلام)؛

کسی «اهل بهشت» است که اهل‌بیت او را به‌عنوان محبّ و دوست‌دارِ خود بشناسند.

انسان برای اثبات محبت قلبی‌اش به ایشان، باید نشانه‌هایی از این محبت را بروز دهد.

یکی از نشانه‌های بارز محبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) «اهتمام به زیارت سیدالشهدا» است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صَاحِبِ السَّابِرِیِّ فِیمَا أَعْلَمُ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع: «یَا مُوسَى اشْکُرْنِی حَقَّ شُکْرِی!» فَقَالَ: یَا رَبِّ وَ کَیْفَ أَشْکُرُکَ حَقَّ شُکْرِکَ وَ لَیْسَ مِنْ شُکْرٍ أَشْکُرُکَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ؟! قَالَ: «یَا مُوسَى الْآنَ شَکَرْتَنِی حِینَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِکَ مِنِّی.»»

 الکافی، ج۲، ص۹۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«در میان آن‌چه خداوند (عزّوجلّ) به حضرت موسی (علیه‌السلام) وحی فرموده است، این فرمایش است که: «ای موسی! مرا آن‌چنان‌که حقش است، شکر بگزار!»

حضرت موسی عرض کرد: پروردگارا! چه‌گونه می‌توانم شکر تو را آن‌گونه که حقش است، به‌جا آورم، درحالی‌که جز این نیست که هر بار تو را شکر می‌گزارم، خودت این نعمت (توفیق شکرگزاری) را به عطا فرموده‌ای.

خداوند فرمود: «ای موسی! الآن که دانستی نعمت شکرگزاری هم از جانب من است، (در واقع آن‌گونه که حقش است) مرا شکر گزاردی.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۵
ابوالفضل رهبر