دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۱۹ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

 

پیش‌تر از دشواری‌های کار فقهای عظیم‌الشأن مطالبی عرض شد. یکی‌دیگر از این دشواری‌ها، جمع میان احادیث متعدد حول یک موضوع است.

گاهی در یک موضوع خاص، میان بعضی احادیث، تعارضاتی دیده می‌شود که فقیه وظیفه دارد برای کشف غرض اصلی شارع، با استدلال و بر اساس قواعد، به یک جمع‌بندی دست یابد.

بعضی اختلافات فقها در فتوا، ریشه در اختلافات ایشان در جمع‌بندی احادیث حول یک موضوع دارد.

 

چندروز پیش در مطلبی که با عنوان «بوسیدن دست چه کسانی جایز است؟» (لینک وبلاگ + لینک کانال) منتشر شد، سه حدیث حول این موضوع ذکر شد و بنده در «پانوشت»، آن‌چه به‌عنوان جمع‌بندی به نظرم می‌رسید را چنین بیان نمودم: «با توجه به آن‌چه ذکر شد (به‌ویژه حدیث دوم)، به نظر می‌رسد...»

از این جمله مشخص است که نگارنده در مقام بیان فتوا نیست، بلکه احتمالی که به نظرش قوی‌تر رسیده‌است را بیان نموده.

اساساً بنده هرگز خود را در سطح فقهای گرامی نمی‌دانم و در تمام مواردی که ذیل احادیث، نظری مطرح کرده‌ام، در مقام فقیه نبوده‌ام و فتوا صادر نکرده‌ام، بلکه پس از تحقیق و تأملی نه‌چندان‌مفصل، نظر غیرقطعی‌ام را به عنوان یک طلبه‌ی درس خارج و دانش‌آموخته‌ی رشته علوم حدیث، بیان داشته‌ام.

 

پس از انتشار مطلب «دست‌بوسی»، دو نفر از دوستان طلبه در ردّ برداشت بنده در «پانوشت»، نکاتی فرمودند و دو نفر دیگر برداشت بنده را تأیید کردند.

از ناقدین محترم خواستم درصورت تمایل، یادداشتی برای انتشار در کانال بنویسند که لبیک گفتند. (نقد آقای حسینی + نقد آقای دین‌پرسی)

ضمن تشکر از این عزیزان، اعلام می‌دارم که «حدیثنا» از نقد و نظر همه دوستان استقبال می‌کند و در صورت صلاح‌دید منتشر خواهدکرد، إن‌شاءالله.

 

دفاع از «پانوشت»

 

ضمن تشکر از این دوستان، عرض می‌کنم ظاهراً این مسأله اختلافی است، هرچند بنده در تفحص مختصرم، در آثار و سیره‌ی علما، مخالفی نیافتم.

ازآن‌جاکه بحث و استدلال فقهی از حوصله این کانال عمومی خارج است، به نقل چند قول از علما و فقهای بزرگوار پیرامون این موضوع، بسنده می‌کنم:

 

مرحوم علامه مجلسی، در شرح حدیث دوم (که استظهار بنده، بیشتر بر اساس آن بود،) چنین فرموده‌اند:

«مقصود از این سخن امام صادق (علیه‌السلام): «أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ»؛ «یا کسی که به‌سبب (بوسیدن دستِ) او، (بوسیدن دستِ) رسول خدا اراده شود»، با اجماعِ همه علما، ائمه (علیهم‌السلام) هستند و با اختلاف، کسانی غیر از ائمه را نیز شامل می‌شود؛ از جمله: سادات و علما. هرچند ندیده‌ام هیچ‌یک از علمای شیعه به حرمت (دست‌بوسی کسانی غیر از اهل بیت) تصریح کرده‌باشد.

بعضی محققین [منظور: مرحوم فیض کاشانی] گفته‌اند:

«شاید مراد از «أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ»، امامان معصوم (صلوات‌الله‌علیهم) باشند؛ چنان‌چه از حدیث بعدی (حدیث سوم در مطلب حدیثنا) استفاده می‌شود. احتمال دارد این حکم، علمایی که به خداوند و اوامر او علم دارند و به علمشان عمل می‌کنند و هدایت‌گر مردم هستند و حرفشان با عملشان یکی است را نیز شامل شود؛ چراکه علمای راستین، وارثان پیامبران هستند و بعید نیست جزء کسانی باشند که از ایشان، رسول خدا اراده شود.» (الوافی، ج‏۵، ص۶۱۷)»

علامه مجلسی در ادامه به کلام شهید اول در کتاب قواعدشان (القواعد و الفوائد، ج‏۲، ص۱۵۹) در مورد «جواز بوسیدن دست علمای راستین» اشاره می‌فرمایند که به دلیل طولانی‌بودن از ذکر آن صرف‌نظر می‌کنم.

 مرآةالعقول، ج‏۹، ص۷۹

 

مرحوم ملاصالح مازندرانی نیز در شرح این حدیث فرموده‌اند:

«منظور از «أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ»، چنان‌چه حدیث بعد نیز تصریح شده‌است، اوصیاء رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد. هرچند احتمال دارد مراد، افرادی اعم از ایشان و کسانی که به ایشان نزدیک می‌باشند نیز باشند.»

 شرح‌الکافی، ج‏۹، ص۶۱

 

مرحوم آیت‌الله سیدمحمد حسینی‌شیرازی نیز چنین فرموده‌اند:

«از اموری که مربوط به سلام‌واحوال‌پرسی است، بوسیدن دست و بلند شدن جلوی کسی است که وارد می‌شود. در تفسیر روایات وارد شده پیرامون این مسائل، اختلاف است...»

ایشان پس از ذکر حدیث دوم، می‌فرمایند:

«شکی نیست که این سخن امام صادق (علیه‌السلام): «أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ»، ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) را شامل می‌شود...»

سپس با نقل نظر مرحوم فیض کاشانی (که همان‌طور که ذکر شد، معتقدند این فراز از حدیث، شامل علمایی نیز می‌شود که به خداوند و اوامر او علم دارند و به علمشان عمل می‌کنند و هدایت‌گر مردم هستند و...)، نظرشان را در مورد این مسأله‌ی اختلافی، بیان می‌کنند:

«نظر درست، همین نظر است و این حکم در روزگار ما بر فقها و مراجع تقلید منطبق است؛ چراکه ایشان نائبان امام مهدی (عجل‌الله‌فرجه) هستند و شکی نیست که ایشان به خداوند و اوامر او علم دارند و به علمشان عمل می‌کنند و هدایت‌گر مردم هستند...»

 الفقه؛السلم‌والسلام، ص۳۵۳‌

 

آیت‌الله سیدکاظم حسینی‌حائری (از شاگردان شهید سیدمحمدباقر صدر)، در رساله استفتائات خود، در پاسخ به این سؤال که آیا بوسیدن دست پدرومادر و اهل‌علم‌وفضل جایز است، چنین پاسخ داده‌اند:

«بوسیدن دست پدرومادر جایز است و بوسیدن دست، در زمانی که از آن، (بوسیدن دستِ) رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اراده شود، جایز است.

بوسیدن دست درصورتی‌که از روی مهربانی باشد، نه از روی تعظیم و بزرگ‌داشت، جایز است؛ مثل بوسیدن دست طفل شیرخوار.

بوسیدن دست همسر، از روی شهوت جنسی، جایز است.

(اما) بوسیدن دست کسانی غیر از پدرومادر و کسانی که از آن‌ها رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اراده نمی‌شود، اگر از روی تعظیم و بزرگ‌داشت باشد، جایز نیست.»

 الفتاوى‌المنتخبة، ص۱۵۳‌

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

در برخی احادیث، بوسیدن دست دیگران نهی شده‌است.

در حدیث زیر، علت این نهی ذکر شده‌است:

 

و قَالَ الرِّضَا ع‏:

«لَا یُقَبِّلِ‏ الرَّجُلُ‏ یَدَ الرَّجُلِ‏ فَإِنَّ قُبْلَةَ یَدِهِ کَالصَّلَاةِ لَهُ.»

 تحف‌العقول، ص۴۵۰

 

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

«هیچ مردی نباید دست مردی دیگر را ببوسد؛ چراکه بوسیدن دست او، مانند نماز خواندن برای اوست.»

 

البته این نهی، استثنائی نیز دارد:

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«لَا یُقَبَّلُ‏ رَأْسُ‏ أَحَدٍ وَ لَا یَدُهُ‏ إِلَّا یَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۸۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«سر و دست هیچ‌کس نباید بوسیده شود، مگر دست رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا کسی که به‌سبب (بوسیدن دستِ) او، (بوسیدن دستِ) رسول خدا اراده شود.»

 

از مصادیق کسانی که انسان آن‌ها را در جایگاه رسول خدا قرار می‌دهد، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هستند:

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَزْیَدٍ صَاحِبِ السَّابِرِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَنَاوَلْتُ یَدَهُ فَقَبَّلْتُهَا فَقَالَ:

«أَمَا إِنَّهَا لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِنَبِیٍّ أَوْ وَصِیِّ نَبِیٍّ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۸۵

 

علی‌بن‌مَزید گوید: خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم، دست ایشان را گرفتم و بوسیدم. حضرت فرمودند:

«بدان که این کار درست نیست، مگر برای یک پیامبر یا وصیّ یک پیامبر.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با توجه به آن‌چه ذکر شد (به‌ویژه حدیث دوم)، به نظر می‌رسد علاوه بر پیامبر و اوصیاء ایشان (علیهم‌السلام)، بوسیدن دست کسانی که انسان آن‌ها را در جایگاه پیامبر قرار می‌دهد و با احترام به آن‌ها، گویا به پیامبر احترام می‌گذارد، نیز جایز است؛

مانند عالمان خداشناس و دین‌شناسی که به وظیفه‌ی پیامبرگونه‌ی خود، که همانا راه‌بریِ مردم است، عمل می‌کنند.

مشخص است که مقصود از عالم، در این‌جا، عالمِ دین‌شناس است؛ چنان‌چه از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ ذَاکَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ لَمْ یُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِینَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِیثَ مِنْ أَحَادِیثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۲

«به‌راستی که عالمان، وارثان پیامبران‌اند؛ چراکه پیامبران درهم و دیناری از خود به ارث نگذاشته‌اند و تنها بخشی از احادیث خود را به ارث گذاشته‌اند. پس هرکس مقداری از این احادیث را برگیرد (و عمل نماید)، بهره‌ای فراوان برده‌است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ مِنْ تَمَامِ التَّحِیَّةِ لِلْمُقِیمِ الْمُصَافَحَةَ وَ تَمَامِ التَّسْلِیمِ عَلَى الْمُسَافِرِ الْمُعَانَقَةَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۴۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«به‌راستی که سلام‌واحوال‌پرسی با کسی که مسافر نیست، با «دست دادن» کامل می‌شود

و سلام‌وعلیک با کسی که مسافر است، با «در آغوش گرفتن» کامل می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«یُسَلِّمُ الصَّغِیرُ عَلَى الْکَبِیرِ وَ الْمَارُّ عَلَى الْقَاعِدِ وَ الْقَلِیلُ عَلَى الْکَثِیرِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۴۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«کوچک‌تر به بزرگ‌تر (زودتر) سلام می‌کند،

رهگذر به کسی که نشسته،

و گروهی که کمترند به گروه پرتعدادترند.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الْقَلِیلُ یَبْدَءُونَ الْکَثِیرَ بِالسَّلَامِ وَ الرَّاکِبُ یَبْدَأُ الْمَاشِیَ وَ أَصْحَابُ الْبِغَالِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْحَمِیرِ وَ أَصْحَابُ الْخَیْلِ یَبْدَءُونَ أَصْحَابَ الْبِغَالِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۴۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«گروهی که کمترند به گروهی که پرتعدادترند زودتر سلام می‌کنند،

سواره به پیاده،

قاطرسوار به الاغ‌سوار،

و اسب‌سوار به قاطرسوار.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: 

«مَنْ وَقَّرَ ذَا شَیْبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۵۸

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«هرکه با کسی که مویش را در اسلام سفید کرده، با وقار (سنگینی و احترام) رفتار کند، خداوند (عزّوجلّ) او را از وحشت در روز قیامت در امان خواهدداشت.»

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِجْلَالُ الْمُؤْمِنِ ذِی الشَّیْبَةِ وَ مَنْ أَکْرَمَ مُؤْمِناً فَبِکَرَامَةِ اللَّهِ بَدَأَ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ ذِی شَیْبَةٍ أَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَنْ یَسْتَخِفُّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۵۸

 

عبدالله‌بن‌سنان از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«احترام به مؤمن موی‌سفید، از مصادیق احترام به خداوند (عزّوجلّ) است؛

هرکس به مؤمنی احترام بگذارد، گویا به خداوند احترام گذاشته است

و هرکس مؤمن موی‌سفیدی را کوچک شمارد، خداوند پیش از مرگش، کسی را نزدش می‌فرستد که او را کوچک شمارد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«دَخَلَ رَجُلَانِ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَأَلْقَى لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا وِسَادَةً فَقَعَدَ عَلَیْهَا أَحَدُهُمَا وَ أَبَى الْآخَرُ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع اقْعُدْ عَلَیْهَا فَإِنَّهُ لَا یَأْبَى الْکَرَامَةَ إِلَّا حِمَارٌ ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَتَاکُمْ کَرِیمُ قَوْمٍ فَأَکْرِمُوهُ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۵۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«دو مرد خدمت امیر مؤمنان (علیه‌السلام) رسیدند. حضرت برای هریک از آن‌دو، بالشی گذاشتند؛

یکی‌شان روی بالش نشست و دیگری از این کار خودداری کرد.

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند:

«فقط الاغ است که از احترام‌شدن خودداری می‌کند!

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرگاه بزرگِ قومی نزدتان آمد، به او احترام بگذارید.»»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُحَدِّثَ بِحَدِیثٍ یَکْتُمُهُ صَاحِبُهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ ثِقَةً أَوْ ذِکْراً لَهُ بِخَیْرٍ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۶۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«مجالس(نشست‌ها) امانت هستند و کسی حق ندارد حرفی را که هم‌نشینش آن را پنهان می‌کند، بدون اجازه‌اش، بازگو کند.

مگراین‌که (به کسی بگوید که) کاملاً مورد اعتماد باشد یا ذکر خیری از هم‌نشینش باشد.»

 

شرح این حدیث، از زبان رسای رهبر انقلاب دل‌نشین‌تر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

أبُو قَتَادَةَ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، أَنَّهُ قَالَ:

«لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَى الشَّابَّ مِنْکُمْ إِلَّا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ: إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً؛ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ، فَإِنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ، وَ إِنْ ضَیَّعَ أَثِمَ، وَ إِنْ‏ أَثِمَ‏ سَکَنَ‏ النَّارَ، وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) بِالْحَقِّ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۳۰۳

 

ابوقَتاده از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است که فرمودند:

«دوست ندارم جوانی از شما (شیعیان) را ببینم، ‌که روزی از این دو حال خارج باشد:

یا عالم(دانش‌مند) باشد یا متعلّم(دانش‌آموز)؛

زیرا ـ قسم به خدایی که محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به‌حق مبعوث نمود ـ

اگر چنین نکند، کوتاهی نموده

و اگر کوتاهی نماید، (فرصتش را) تباه ساخته

و اگر (فرصتش را) تباه سازد، گناه کرده[*]

و اگر گناه کند، در آتش ساکن می‌شود.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] جالب است بدانید واژه «گناه» در زبان عربی و ادبیات دینی، بیش از سی معادل دارد که هریک دارای معنایی ظریف است و در جای خود به‌کار می‌رود؛ ذنب، اثم، وزر، عصیان، طغیان، فسق، فجور و...

در این حدیث، از کلمه «اثم» استفاده شده که گوهرمعنایی آن؛ کوتاهی، قصور و کندی در انجام وظایف است.

چنان‌چه ابن‌فارس گفته‌است:

 «الهمزة و الثاء و المیم: تدلُّ على أصلٍ واحد، و هو البطء و التأخُّر»

 معجم‌مقاییس‌اللغه، ج‏۱، ص۶۰

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

بر اساس روایات، «شوخی» خوب است و مؤمن شوخ است، اما برای آن مرزهایی نیز تعیین شده‌است؛ مثل این‌که زیادی نباشد، دروغ نباشد، ناحق نباشد، موجب ترساندن نشود و...

یکی از خط‌قرمزهای تعیین شده برای شوخی که متأسفانه در جامعه رواج دارد و در رسانه‌ها نیز در حال عادی‌سازی می‌باشد، «شوخی جنسی» است.

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِی الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَثٍ‏.»[*]

 الکافی، ج‏۲، ص۶۶۳

 

عبدالله‌بن‌محمد‌جُعفی گوید: شنیدم که امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) دوست دارد کسی را که در جمع شوخی می‌کند، بدون این‌که حرف شرم‌آوری بزند.»[*]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] در متن حدیث، فرموده شده: در شوخی نباید «رفث» باشد. ابن‌فارس از لغت‌شناسان اهل دقت که سعی‌اش استخراج ریشه اصلی کلمات است، در بیان معنای این واژه گفته‌است:

 «رف‌ث: تمام مشتقات این سه حرف، یک ریشه دارد و آن؛ هر حرفی است که انسان از بیان آن شرم دارد.

 ریشه آن «الرَفَث»؛ به معنای «نکاح» (هم‌بسترشدن) است؛ چنان‌چه خداوند (جلّ‌ثناؤه) فرموده‌است:

 «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ‏ الرَّفَثُ‏ إِلى‏ نِسائِکُمْ‏»؛ «در شب (ماه) روزه، هم‌بسترشدن با زنانتان، برای شما حلال شده‌است.» [بقره:۱۸۷].»

 معجم‌مقاییس‌اللغه، ج‏۲، ص۴۲۱

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

قالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ:

«أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِدَائِکُمْ مِنْ دَوَائِکُمْ قُلْنَا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ دَاؤُکُمُ‏ الذُّنُوبُ‏ وَ دَوَاؤُکُمُ الِاسْتِغْفَارُ.»

 جامع الأخبار(للشعیری)، ص۵۷

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل کرده‌اند که (خطاب به مردم) فرمودند:

«آیا به شما خبر ندهم از بیماری‌تان و داروی‌تان؟»

عرض کردند:

«بله (بفرمایید) ای رسول خدا!»

حضرت فرمودند:

«بیماری‌تان، گناهان هستند و داروی‌تان استغفار است.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حضرت آیت‌الله بهجت، در جمع طلاب معترض به ماجرای کنفرانس برلین، ضمن بیان این حدیث، ریشه‌ی مشکلات مسلمانان را به زیبایی تشریح کرده‌اند.

شنیدن فایل صوتی بیانات ایشان را که گره‌گشای مشکلات امروز کشور نیز خواهد بود، به شما توصیه می‌کنم. (صوت + متن)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّخَعِیِّ قَالَ: سَأَلَ الْفَهْفَکِیُّ أَبَا مُحَمَّدٍ ع‏:

ما بَالُ الْمَرْأَةِ الْمِسْکِینَةِ الضَّعِیفَةِ تَأْخُذُ سَهْماً وَاحِداً وَ یَأْخُذُ الرَّجُلُ سَهْمَیْنِ؟!

فقَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع:

«إِنَّ الْمَرْأَةَ لَیْسَ عَلَیْهَا جِهَادٌ وَ لَا نَفَقَةٌ وَ لَا عَلَیْهَا مَعْقُلَةٌ إِنَّمَا ذَلِکَ عَلَى الرِّجَالِ.»

فقُلْتُ فِی نَفْسِی:

قدْ کَانَ قِیلَ لِی إِنَّ ابْنَ أَبِی الْعَوْجَاءِ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ فَأَجَابَهُ بِهَذَا الْجَوَابِ.

فأَقْبَلَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع عَلَیَّ فَقَالَ:

«نَعَمْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةُ مَسْأَلَةُ ابْنِ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ الْجَوَابُ مِنَّا وَاحِدٌ إِذَا کَانَ مَعْنَى الْمَسْأَلَةِ وَاحِداً جَرَى لآِخِرِنَا مَا جَرَى لِأَوَّلِنَا وَ أَوَّلُنَا وَ آخِرُنَا فِی الْعِلْمِ سَوَاءٌ وَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَضْلُهُمَا.»

 الکافی، ج‏۷، ص۸۵

 

اسحاق‌بن‌محمد نخعی گوید: فهفکی از ابومحمد (امام حسن عسکری علیهماالسلام) پرسید:

چطور می‌شود یک زن مسکین[1] و ضعیف، یک سهم (از ارث) ببرد ولی مرد، دو سهم؟!

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که زن، نه جهادی بر او واجب است، نه نفقه‌ای[2] به گردنش است و نه پرداخت دیه قتل خطایی[3]، بلکه این‌ها بر عهده مردان است.»

اسحاق‌بن‌محمد گوید:

با خود گفتم: شنیده‌ام ابن‌ابی‌العوجاء[4] نیز از امام صادق (علیه‌السلام) همین مسأله را پرسیده‌است و ایشان نیز همین پاسخ را داده‌اند.

(در این فکر بودم که) امام حسن عسکری (علیه‌السلام) رو به من کردند و فرمودند:

«بله، این، همان مسأله (شبهه‌ی) ابن‌ابی‌العوجاء است و جواب ما (اهل بیت) هم یکی است. هرگاه معنای مسائل یکی باشد، پاسخ آخرین فرد ما نیز، همان پاسخ اولینِ ماست.[5]

اولین و آخرین ما در علم برابریم، هرچند رسول خدا و امیر مؤمنان (صلوات‌الله‌علیهما) فضیلت خاص خود را دارند.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «مسکین» به کسی گفته می‌شود که از شدت فقر، بی‌چاره و درمانده شده‌باشد.

[2] «نفقه» مالی است که برای ادامه زندگی، صرف مخارج ضروری همسر، فرزندان، خویشاوندان و مانند آن‌ها می‌‏شود؛ اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و غیره.

[3] توضیح مختصر آن‌که: اگر کسی مرتکب قتلی کاملاً غیرعمد شود، پرداخت دیه‌ی مقتول، به‌عهده‌ی عاقله‌ی قاتل (بستگان نسبی ذکور قاتل) است، بنابراین بستگان مؤنث قاتل (؛ همسر، دختر، مادر یا...) از پرداخت دیه معاف‌اند.

[4] از اندیشمندان ملحِدِ قرن دوم که در سرزمین‌های اسلامی به نشر عقائد کفرآمیز خود می‌پرداخته و چندین گفتگو نیز با امام صادق (علیه‌السلام) و شاگردانشان داشته‌است.

[5] در حدیثی دیگر از امام رضا (علیه‌السلام) نیز پاسخی با همین مضمون داده شده‌است:

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع کَتَبَ إِلَیْهِ فِی جَوَابِ مَسَائِلِه:

«...وَ عِلَّةُ إِعْطَاءِ النِّسَاءِ نِصْفَ‏ مَا یُعْطَى‏ الرِّجَالُ‏ مِنَ الْمِیرَاثِ لِأَنَّ الْمَرْأَةَ إِذَا تَزَوَّجَتْ أَخَذَتْ وَ الرَّجُلَ یُعْطِی فَلِذَلِکَ وُفِّرَ عَلَى الرِّجَالِ وَ عِلَّةٌ أُخْرَى فِی إِعْطَاءِ الذَّکَرِ مِثْلَیْ مَا یُعْطَى الْأُنْثَى لِأَنَّ الْأُنْثَى فِی عِیَالِ الذَّکَرِ إِنِ احْتَاجَتْ وَ عَلَیْهِ أَنْ یَعُولَهَا وَ عَلَیْهِ نَفَقَتُهَا وَ لَیْسَ عَلَى الْمَرْأَةِ أَنْ تَعُولَ الرَّجُلَ وَ لَا تُؤْخَذُ بِنَفَقَتِهِ إِنِ احْتَاجَ فَوَفَّرَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الرِّجَالِ لِذَلِکَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ‏»[النساء:۳۴].»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۲، ص۹۸

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ الشَّامِیِّ مَوْلًى لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ‏:

«کُلَّمَا أَحْدَثَ‏ الْعِبَادُ مِنَ‏ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۵

 

عباس‌بن‌هلال‌شامی، از موالی امام کاظم، گوید: شنیدم که امام رضا (علیهماالسلام) می‌فرمودند:

«هرگاه بندگان گناهانی پدید آورند که تا آن‌زمان کسی انجام نداده باشد، خداوند برایشان بلاهایی پدید می‌آورد که تا آن‌زمان کسی نشناخته باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

اردو، گل سرسبد برنامه‌های تابستانی و نمک سفره کانون‌های تربیتی است.

اگر از بعضی اردوهای بی‌هدف، بی‌برنامه و (درنتیجه) بی‌خاصیت بگذریم، هستند مسئولان و مربیان دغدغه‌مندی که اردوها را چنان با برنامه‌های متنوع و فشرده‌ی فرهنگی و آموزشی پُر بار! می‌کنند که هنگام بازگشت، نه جانی برای خودشان می‌ماند و نه نشاطی برای بچه‌ها.

حال، به نمونه‌ای موفق از اردویی ساده و پرورنده که ۱۴۰۰سال پیش، در صحرایی بی‌آب‌وعلف برپا شده‌است، توجه فرمایید:

 

...قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَزَلَ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ: «ائْتُوا بِحَطَبٍ.» فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ. قَالَ: «فَلْیَأْتِ کُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا قَدَرَ عَلَیْهِ.» فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَیْنَ یَدَیْهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «هَکَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ.» ثُمَّ قَالَ: «إِیَّاکُمْ‏ وَ الْمُحَقَّرَاتِ‏ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏ فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ طَالِباً أَلَا وَ إِنَّ طَالِبَهَا یَکْتُبُ‏ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ‏ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ‏ فِی إِمامٍ مُبِینٍ.»»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۸۸

 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در سرزمینی بی‌آب‌وعلف توقف کردند و به یارانشان فرمودند:

«هیزم بیاورید!»

عرض کردند:

ای رسول خدا! ما در سرزمینی بی‌آب‌وعلف هستیم، هیزمی در آن نیست.

فرمودند:

«هرکس، هرچه‌قدر توانست (بیاورد.)»

پس هرکدام هیزم آوردند و مقابل ایشان روی هم انباشتند. آن‌گاه رسول خدا فرمودند:

«آگاه باشید که گناهان نیز این‌چنین جمع می‌شوند.»

سپس فرمودند:

«از گناهانی که کوچک شمرده می‌شوند، بپرهیزید؛

چراکه هرچیزی طلب‌کاری دارد و طلب‌کارِ این گناهان هرعملی را که از پیش فرستاده‌اید و آثار پسین اعمالتان را ثبت می‌کند و همه‌چیز را در لوحی آشکار بر شمرده‌است.» (اشاره به سوره یس، آیه۱۲)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَصَانِی مَنْ عَرَفَنِی‏ سَلَّطْتُ‏ عَلَیْهِ‏ مَنْ‏ لَا یَعْرِفُنِی‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام)‌ نقل شده‌است که فرمودند:

«خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«اگر کسی که مرا می‌شناسد، نافرمانی‌ام کند، کسی که مرا نمی‌شناسد را بر او مسلط خواهم‌کرد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرموده‌اند:

 

«مَا أَحْسَنَ‏ تَوَاضُعَ‏ الْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ اتِّکَالًا عَلَى اللَّهِ.»

 نهج‌البلاغة، ص۵۴۷، الحکمة۴۰۶

 

«چه زیباست فروتنیِ توان‌گران در برابر تهی‌دستان، به‌قصد رسیدن به آن‌چه نزد خداوند است (رضایت خداوند)

و چه زیباست غرورِ تهی‌دستان در برابر توان‌گران، به‌خاطر اعتماد به خداوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

برخی تصور می‌کنند خواهرزن یا برادرشوهر تاحدودی مَحرَم حساب می‌شوند و می‌توانند نسبت به سایرین، با هم راحت‌تر باشند.

گویا این تصور غلط، در زمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز بوده است:

 

أحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَ یَحِلُّ لَهُ أَنْ‏ یَنْظُرَ إِلَى‏ شَعْرِ أُخْتِ‏ امْرَأَتِهِ‏؟ فَقَالَ: «لَا، إِلَّا أَنْ تَکُونَ مِنَ الْقَوَاعِدِ.» قُلْتُ لَهُ: أُخْتُ امْرَأَتِهِ وَ الْغَرِیبَةُ سَوَاءٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ.» قُلْتُ: فَمَا لِی مِنَ النَّظَرِ إِلَیْهِ مِنْهَا؟ فَقَالَ: «شَعْرُهَا وَ ذِرَاعُهَا.»

 قرب الإسناد، ص۳۶۳

 

احمد بن محمد بن ابی‌نصر گوید:

از امام رضا (علیه‌السلام) پرسیدم:

آیا برای مرد جایز است که به موی خواهرزنش نگاه کند؟

امام فرمودند:

«خیر، مگراین‌که خواهرزنش پیرزنی ازپاافتاده باشد.»

 

پرسیدم:

خواهرزن و زنان غریبه (از نظر مَحرمیت) مثل هم هستند؟

فرمودند:

«بله.»

 

پرسیدم:

برای من تا چه حد جایز است به پیرزن ازپاافتاده نگاه کنم؟ 

فرمودند:

«موها و ساعدش.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«لَا یَنْبَغِی لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْکَشِفَ بَیْنَ یَدَیِ الْیَهُودِیَّةِ وَ النَّصْرَانِیَّةِ فَإِنَّهُنَّ یَصِفْنَ ذَلِکَ لِأَزْوَاجِهِنَّ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۱۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«شایسته نیست زن (مسلمان) در مقابل زن یهودی و زن مسیحی بی‌حجاب باشد‌؛ چراکه آنان اوصاف او را برای همسرانشان بیان می‌کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

این روزها که ماجرای غم‌انگیز قتل دختر هفت‌ساله، آتنا اصلانی،[1] موجب تأثّر و خشم جامعه شده‌است، بازخوانی این حدیث از امام کاظم (علیه‌السلام) خالی از لطف نیست:

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الْجَلَّابِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ‏:

«إِذَا کَانَ الْجَوْرُ أَغْلَبَ مِنَ الْحَقِّ لَمْ یَحِلَّ لِأَحَدٍ أَنْ یَظُنَّ بِأَحَدٍ خَیْراً حَتَّى یَعْرِفَ ذَلِکَ مِنْهُ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۲۹۸

 

محمدبن‌هارون گوید از امام کاظم (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«آن‌هنگام که جور[2] بر حق[3] غالب گشت، بر احدی روا نیست که به دیگری گمانِ نیک بَرَد، تا زمانی که آن (نیکی) را در وی بیابد.»[4]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] گفته می‌شود قاتلِ متجاوز، مرد ۴۲ساله‌ای بوده که ۲فرزند داشته و در محله‌ای که پدر آتنا دست‌فروشی می‌کرده، کارگاه رنگرزی داشته و آتنا و پدرش گاهی برای خوردن آب و دستشویی رفتن، به کارگاه او می‌رفته‌اند.

[2] «جور»: انحراف از طریق، خلافِ عدل.

[3] «حق»: صحت و درستی، خلافِ باطل.

[4] واضح است در زمانه، محیط یا شرایطی که انحراف بر درستی و بدی بر نیکی غالب باشد، اعتماد به افرادی که آزموده نشده‌باشند و برادری‌شان را ثابت نکرده‌باشند، بی‌جا، ساده‌لوحانه و خسارت‌بار است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا یَنْظُرُ إِلَى‏ فَرْجِ‏ امْرَأَةٍ لَا تَحِلُ‏ لَهُ‏ وَ رَجُلًا خَانَ أَخَاهُ فِی امْرَأَتِهِ وَ رَجُلًا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَى نَفْعِهِ فَسَأَلَهُمُ الرِّشْوَةَ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۵۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام)‌ نقل شده‌است که فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله سه گروه را) لعنت کردند:

مردی که به عورت زنی که بر او حرام است، نگاه کند

مردی که به برادر (ایمانی)اش در مورد زنش خیانت کند

مردی که مردم به خدمتش نیاز داشته‌باشند و او از آنان رشوه بخواهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

انسان هرچه بزرگ‌تر می‌شود، اشتباهاتش بزرگ‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند.

کمی پیش‌تر، مطلبی با عنوان «شیعیانی که در قتل اهل‌بیت دست داشتند» منتشر شد. در آن مطلب، این حدیث از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شد: «کسی که سخن ما (اهل‌بیت) را افشاء کند، ما را به‌اشتباه نکشته‌است، بلکه به‌عمد کشته‌است!»

خیلی پیش‌تر نیز در مطلبی با عنوان «وقتی امام از مناظره شاگرد جوانش کیف می‌کند» به تبحّر فوق‌العاده «هشام بن حکم» در فن مناظره و نیز علاقه امام صادق (علیه‌السلام) به وی اشاره شد.

 

هشام بن حکم،‌ از کودکی جویای حقیقت بود و در فن مناظره در شهر خود رقیبی نداشت. در نوجوانی از عمویش (که با امام صادق علیه‌السلام در ارتباط بود) می‌خواهد که او را نزد امام ببرد تا با ایشان مناظره کند! هشام، پس از چند برخورد دقیق و حساب‌شده امام، شیعه می‌شود و ازآن‌پس، مهارت خدادادی‌اش در فن مناظره را در جهت دفاع از اهل‌بیت و نشر اعتقادات صحیح به‌کار می‌گیرد.

با وجود احادیث مدح‌کننده‌ای که از امامان شیعه در مورد هشام بن حکم صادر شده‌است، جلالت قدر او، در میان علمای شیعه، ثابت‌شده است.

 

اما این «عالم بزرگ»، یک «اشتباه بزرگ» انجام داده‌است؛

او در شرایطی که باید طبق دستور امام کاظم (علیه‌السلام)، علی‌رغم تحریک بدخواهان و خواسته نفسش، دندان روی جگر می‌گذاشت و از دفاع از اهل‌بیت خودداری می‌کرد و وارد بحث و مناظره نمی‌شد، نتوانست خود را کنترل کند و آن‌قدر بی‌احتیاطی کرد که مقدمه شهادت امام کاظم (علیه‌السلام) را فراهم آورد و خود نیز آواره گشت.

هرچند هشام‌بن‌حکم، به‌خاطر نیت خیری که داشت، به تصریح روایات، عاقبت‌به‌خیر شد و مورد رحمت قرار گرفت، اما ماجرای این اشتباه او، خواندنی و عبرت‌آموز است:

 

... عَنْ أَبِی یَحْیَى وَ هُوَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ زِیَادٍ الْوَاسِطِیُّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ، قَالَ: سَمِعْتُهُ یُؤَدِّی إِلَى هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ رِسَالَةَ أَبِی الْحَسَنِ (ع) قَالَ لَا تَتَکَلَّمْ فَإِنَّهُ قَدْ أَمَرَنِی أَنْ آمُرَکَ أَنْ لَا تَتَکَلَّمَ، قَالَ: فَمَا بَالُ هِشَامٍ یَتَکَلَّمُ وَ أَنَا لَا أَتَکَلَّمُ، قَالَ: أَمَرَنِی أَنْ آمُرَکَ أَنْ لَا تَتَکَلَّمَ وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَیْکَ. قَالَ أَبُو یَحْیَى: أَمْسَکَ هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ عَنِ الْکَلَامِ شَهْراً لَمْ‏ یَتَکَلَّمْ‏ ثُمَ‏ تَکَلَّمَ‏، فَأَتَاهُ‏ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْحَجَّاجِ، فَقَالَ لَهُ: سُبْحَانَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ تَکَلَّمْتَ وَ قَدْ نُهِیتَ عَنِ الْکَلَامِ! قَالَ مِثْلِی لَا یُنْهَى عَنِ الْکَلَامِ، قَالَ أَبُو یَحْیَى: فَلَمَّا کَانَ مِنْ قَابِلٍ، أَتَاهُ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْحَجَّاجِ، فَقَالَ لَهُ: یَا هِشَامُ قَالَ لَکَ أَ یَسُرُّکَ أَنْ تَشْرَکَ فِی دَمِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ قَالَ لَا، قَالَ وَ کَیْفَ تَشْرَکُ فِی دَمِی فَإِنْ سَکَتَ وَ إِلَّا فَهُوَ الذَّبْحُ فَمَا سَکَتَ حَتَّى کَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا کَانَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ).

 رجال‌‌الکشی، ص۲۷۰

 

ابویحیی (اسماعیل‌بن‌زیاد) گوید: از عبدالرحمان‌بن‌حجّاج شنیدم که نامه‌ی امام کاظم (علیه‌السلام) را به هشام‌بن‌حکم تحویل داد و به او گفت: «مناظره نکن؛ که امام به من دستور داده‌است به تو دستور دهم مناظره نکنی!»

هشام هم‌چنان مناظره می‌کرد ولی من مناظره نمی‌کردم.

عبدالرحمان (مجدداً برای یادآوری) به هشام گفت: «حضرت به من دستور داده‌است به تو دستور دهم مناظره نکنی! من پیام‌آور ایشان به سوی تو هستم.»

ابویحیی گوید: هشام یک ماه از مناظره خودداری کرد، سپس شروع به مناظره نمود.

پس عبدالرحمان‌بن‌حجاج نزد هشام رفت و به او گفت: «سبحان الله! ای ابامحمد! باز که مناظره کردی، درحالی‌که من تو را از مناظره باز داشته‌بودم!»

هشام گفت: «کسی مثل من را، نمی‌توان از مناظره باز داشت!»

ابویحیی گوید: سال بعد، عبدالرحمان‌بن‌حجاج (که احتمالاً به حج رفته‌بود و خدمت امام رسیده‌بود و دستورات جدید را دریافت کرده‌بود و به عراق بازگشته‌بود) به هشام گفت:

حضرت فرمودند به تو بگویم:‌ «ای هشام! آیا خوش‌حال می‌شوی که در ریختن خون مسلمانی شریک شوی؟»

هشام گفت: نه.

فرمودند: «پس چه‌طور می‌خواهی در ریختن خون من شریک شوی؟! اگر سکوت کردی، که هیچ، وگرنه، این کار تو (مناظره و بحث علمی با مخالفان)، ذبحِ من است.»

ابویحیی گوید: هشام سکوت نکرد، تا این‌که آن اتفاقات برای امام رخ داد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۱
ابوالفضل رهبر