دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ویژگی مؤمن» ثبت شده است

 

...عنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: «اَلْمَرِیضُ فِی سِجْنِ اَللَّهِ مَا لَمْ یَشْکُ إِلَى عُوَّادِهِ تُمْحَى سَیِّئَاتُهُ وَ أَیُّ مُؤْمِنٍ مَاتَ مَرِیضاً مَاتَ شَهِیداً وَ کُلُّ مُؤْمِنٍ شَهِیدٌ وَ کُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ وَ أَیُّ مِیتَةٍ مَاتَ بِهَا اَلْمُؤْمِنُ فَهُوَ شَهِیدٌ.» وَ تَلاَ قَوْلَ اَللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ: «وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ أُولٰئِکَ هُمُ اَلصِّدِّیقُونَ وَ اَلشُّهَدٰاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ»»

 دعائم‌الإسلام، ج۱، ص۲۱۷

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بیمار، در زندانِ خداست و تا وقتی که نزد عیادت‌کنندگانش (از وضعیت خود) شکایت نکند، گناهانش محو می‌شود.

هر مؤمنی که در حال بیماری بمیرد، شهید مرده است.

هر مرد مؤمنی شهید است و هر زن مؤمنی حوریه است.

مؤمن به هر مرگی بمیرد، شهید است.»

بعد حضرت این سخن خداوند (جلّ‌ذکره) را تلاوت فرمودند:

«وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ أُولٰئِکَ هُمُ اَلصِّدِّیقُونَ وَ اَلشُّهَدٰاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ»[حدید:۱۹]؛

«و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، همین‌ها هستند که «صدّیق»[۱] هستند و نزد پروردگارشان «شهید»[۲] اند.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «صدّیق»: کسی که تمام عقاید، افکار، رفتار و گفتارش مطابق واقع است.

[۲] «شهید»: کسی که به‌عنوان شاهد در دادگاه حاضر می‌دهد تا علیه یا لهِ کسی گواهی دهد. در این‌جا مقصود کسی است که در روز قیامت، در پیشگاه خداوند، به صحت یا عدم صحت عقاید و اعمال مردم گواهی می‌دهد.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۲:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که (گویا در سفر معراج دیده‌اند): بیشتر بهشتیان، «ابله»اند!

کتب لغت، ابله را با این واژگان معنا کرده‌اند: کم‌عقل، ساده‌لوح، غافل، اهمال‌کار، فراموش‌کار و…

بعضی استعمالات این واژه نیز قابل توجه است؛

مثلاً عرب می‌گوید: «خیرُ اولادِنا الأبلهُ العَقولُ»؛ «بهترین فرزندان ما، آن است که ابلهِ عاقل باشد!» و منظورشان فرزندی است که از شدت حیا، مانند ابله‌ها رفتار می‌کند.

همچنین عرب می‌گوید: «شبابٌ ابلهُ»؛ «جوانان ابله» به این‌خاطر که بی‌تجربه‌اند و در آن‌ها نوعی سادگی و ساده‌لوحی به چشم می‌خورد.

این‌که چرا بیشتر بهشتیان این ویژگی را دارند، از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شده و در کتب حدیثی ما انعکاس یافته است.

توجه بفرمایید:

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «دَخَلْتُ اَلْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ أَکْثَرَ أَهْلِهَا اَلْبُلْهَ» قَالَ قُلْتُ: مَا اَلْبُلْهُ؟ فَقَالَ: «اَلْعَاقِلُ فِی اَلْخَیْرِ اَلْغَافِلُ عَنِ اَلشَّرِّ اَلَّذِی یَصُومُ فِی کُلِّ شَهْرٍ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ.»

 معانی‌الأخبار، ج۱، ص۲۰۳

 

مَسعدة بن صدقه از امام صادق نقل کرده است که ایشان از پدرشان امام باقر، از پدرانشان، از پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرمودند:

«من وارد بهشت شدم و دیدم که بیشتر اهل بهشت ابله‌ها هستند.»

مسعدة گوید: عرض کردم:

(مقصود از این) ابله چیست؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«کسی که در امور خیر عاقل است و از امور شرّ غافل[۱] است. کسی است که در هر ماه سه روز روزه می‌گیرد.»[۲]

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: «أَکْثَرُ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ اَلْبُلْهُ.» قَالَ قُلْتُ: هَؤُلاَءِ اَلْمُصَابُونَ اَلَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ؟ فَقَالَ لِی: «لاَ اَلَّذِینَ یَتَغَافَلُونَ عَمَّا یُکْرَهُونَ یَتَبَالَهُونَ عَنْهُ.»

 السرائر، ج۳، ص۵۶۶

 

از مَسعدة بن صدقه نقل شده است که امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«بیشتر اهل بهشت، ابله‌ها هستند.»

مسعدة گوید: عرض کردم:

(مقصود از) آن‌ها، دیوانه‌هایی هستند که عقل ندارند؟

حضرت فرمودند:

«خیر، کسانی‌اند که نسبت به چیزی که ناپسند است، غفلت می‌ورزند و خود را ابله جلوه می‌دهند.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «غفلت» را در لغت چنین معنا کرده‌اند: بی‌توجهی، اهمال ورزیدن، رها کردن چیزی؛ سهواً یا عمداً.

[۲] گویا اشاره‌ای است به استحباب روزه گرفتن در اولین و آخرین پنجشنبه ماه و چهارشنبه وسط ماه. (مطلب مرتبط پیشین:

«چرا روزه پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه سنت شده است؟»)

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

شاید این تعبیر پیامبر پاسخی باشد به باورهای غلط یا کنایه‌های برخی بدخواهان مبنی بر این‌که اهل ایمان به‌نوعی کم‌عقل و ساده‌لوح‌اند یا در باغ نیستند و قاطی دارند!

چنان‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در بخشی از خطبه متقین، در توصیف اهل تقوا، خطاب به همّام می‌فرمایند:

«قَدْ بَرَاهُمُ اَلْخَوْفُ بَرْیَ اَلْقِدَاحِ یَنْظُرُ إِلَیْهِمُ اَلنَّاظِرُ فَیَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ یَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِیمٌ»

 نهج‌البلاغة، ص۳۰۳

«ترسِ (خداوند)، باتقوایان را مانند تیر، تراشیده و لاغر کرده، (چنان‌که وقتی) کسی به آن‌ها نگاه کند، گمان می‌کند بیمارند، درحالی‌که این جماعت بیمار نیستند

و می‌گویند آنان قاطی کرده‌اند. اما در واقع امری عظیم آنان را به هم ریخته است.»

حقیقت این است که مؤمنان و پرهیزکاران، موقعیت خود را در عالم هستی به‌درستی دریافته‌اند؛ زندگی خود را محدود به این دنیا نمی‌دانند و به زندگی جاوادان پس از دنیا باور دارند، توجه خود را به آخرت مصروف می‌دارند و بر انجام کارهای نیک تمرکز می‌کنند. به‌همین‌خاطر نسبت به کارهایی که در واقع بیهوده یا بد هستند، بی‌توجه‌اند و از آن‌ها غافل‌اند.

به همین خاطر اهل دنیا نمی‌توانند با دودوتاچهارتاهای دنیاییِ خود، رفتار آنان را هضم کنند. پس آنان را نادان و ساده‌لوح می‌پندارند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

رُوِیَ عَنْهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ لَهُ: «یَا جَابِرُ... أُوصِیکَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلاَ تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوکَ فَلاَ تَخُنْ وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلاَ تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلاَ تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلاَ تَجْزَعْ وَ فَکِّرْ فِیمَا قِیلَ فِیکَ فَإِنْ عَرَفْتَ مِنْ نَفْسِکَ مَا قِیلَ فِیکَ فَسُقُوطُکَ مِنْ عَیْنِ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عِنْدَ غَضَبِکَ مِنَ اَلْحَقِّ أَعْظَمُ عَلَیْکَ مُصِیبَةً مِمَّا خِفْتَ مِنْ سُقُوطِکَ مِنْ أَعْیُنِ اَلنَّاسِ وَ إِنْ کُنْتَ عَلَى خِلاَفِ مَا قِیلَ فِیکَ فَثَوَابٌ اِکْتَسَبْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَتْعَبَ بَدَنُکَ وَ اِعْلَمْ بِأَنَّکَ لاَ تَکُونُ لَنَا وَلِیّاً حَتَّى لَوِ اِجْتَمَعَ عَلَیْکَ أَهْلُ مِصْرِکَ وَ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلُ سَوْءٍ لَمْ یَحْزُنْکَ ذَلِکَ وَ لَوْ قَالُوا إِنَّکَ رَجُلٌ صَالِحٌ لَمْ یَسُرَّکَ ذَلِکَ وَ لَکِنِ اِعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَى کِتَابِ اَللَّهِ فَإِنْ کُنْتَ سَالِکاً سَبِیلَهُ زَاهِداً فِی تَزْهِیدِهِ رَاغِباً فِی تَرْغِیبِهِ خَائِفاً مِنْ تَخْوِیفِهِ فَاثْبُتْ وَ أَبْشِرْ فَإِنَّهُ لاَ یَضُرُّکَ مَا قِیلَ فِیکَ وَ إِنْ کُنْتَ مُبَایِناً لِلْقُرْآنِ فَمَا ذَا اَلَّذِی یَغُرُّکَ مِنْ نَفْسِکَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مَعْنِیٌّ بِمُجَاهَدَةِ نَفْسِهِ لِیَغْلِبَهَا عَلَى هَوَاهَا فَمَرَّةً یُقِیمُ أَوَدَهَا وَ یُخَالِفُ هَوَاهَا فِی مَحَبَّةِ اَللَّهِ وَ مَرَّةً تَصْرَعُهُ نَفْسُهُ فَیَتَّبِعُ هَوَاهَا فَیَنْعَشُهُ اَللَّهُ فَیَنْتَعِشُ وَ یُقِیلُ اَللَّهُ عَثْرَتَهُ فَیَتَذَکَّرُ وَ یَفْزَعُ إِلَى اَلتَّوْبَةِ وَ اَلْمَخَافَةِ فَیَزْدَادُ بَصِیرَةً وَ مَعْرِفَةً لِمَا زِیدَ فِیهِ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ ذَلِکَ بِأَنَّ اَللَّهَ یَقُولُ «إِنَّ اَلَّذِینَ اِتَّقَوْا إِذٰا مَسَّهُمْ طٰائِفٌ مِنَ اَلشَّیْطٰانِ تَذَکَّرُوا فَإِذٰا هُمْ مُبْصِرُونَ»»

 تحف‌العقول، ج۱، ص۲۸۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که در ضمن وصیت طولانی‌شان به جابر بن یزید جُعفی فرمودند:

«ای جابر!... پنج چیز به تو توصیه می‌کنم:

«اگر به تو ظلم شد، تو ظلم نکن،

اگر به تو خیانت شد، تو خیانت نکن،

اگر [سخنانت] را تکذیب کردند، خشمگین نشو،

اگر تو را ستایش کردند، سرخوش نشو

و اگر تو را نکوهش کردند، بی‌تابی نکن.

 

و در مورد نکوهشی که درباره‌ات می‌گویند فکر کن؛

اگر آن‌چه درباره‌ات می‌گویند را در خود می‌یابی، پس افتادنت از چشم خداوند (جلّ‌وعزّ) موقع خشمگین شدنت از حق، مصیبت بزرگ‌تری است برای تو از این‌که می‌ترسی از چشم مردم بیفتی

و اگر خلاف آن‌چه درباره‌ات می‌گویند هستی، پس این، [مستوجبِ] ثوابی است که بدون این‌که جسمت به سختی افتاده باشد، به‌دست آورده‌ای.

 

و بدان که تو ولیّ (دوستِ) ما نیستی، مگر وقتی اهالی شهرت علیه تو متحد شدند و گفتند تو مرد بدی هستی، این تو را غمگین نکند و اگر گفتند مرد خوبی است، این، تو را شادمان نسازد.

 

اما [اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتی،] خودت را به کتاب خدا عرضه کن؛

اگر در راه قرآن حرکت می‌کنی؛ یعنی نسبت به چیزهایی که (خداوند) از تو نسبت به آن بی‌رغبتی خواسته، بی‌رغبت هستی و نسبت به چیزهایی که (خداوند) تو را به آن ترغیب کرده، رغبت داری و نسبت به چیزهایی که (خداوند) تو را از آن ترسانده، می‌ترسی، در این صورت، [در راهی که می‌روی] ثابت‌قدم باش و شادمان باش؛ زیرا چیزهایی که درباره‌ات می‌گویند، ضرری به تو نمی‌رساند.

اما اگر از قرآن دور هستی، پس به چه‌چیزِ خود مغروری؟!

 

به‌راستی که مؤمن همتش این است که با نفسش بجنگد تا بر هواهای (نفسانی)اش غالب گردد؛

گاهی کجی‌هایش را راست می‌کند و به‌خاطر محبت خداوند، با هواهایش مخالفت می‌کند

و گاهی نفسش او را زمین می‌زند، پس از هواهای (نفسانی)اش پیروی می‌کند. اما خداوند جانی دوباره به او می‌بخشد، پس نجات می‌یابد و خداوند لغزشش را می‌بخشد تا (آن مؤمن) به خود بیاید و به هراس بیفتد که توبه کند و (با نفسش) مخالفت کند. به این ترتیب، به‌خاطر افزایش هراسش (از خداوند)، بصیرت و معرفتش افزایش می‌یابد.

 

این همان است که خداوند می‌فرماید:

«إِنَّ اَلَّذِینَ اِتَّقَوْا إِذٰا مَسَّهُمْ طٰائِفٌ مِنَ اَلشَّیْطٰانِ تَذَکَّرُوا فَإِذٰا هُمْ مُبْصِرُونَ»[اعراف:۲۰۱]؛ «کسانی که تقوا ورزیده‌اند، هرگاه دچار وسوسه‌ای از شیطان شوند، به خود می‌آیند و ناگاه بصیرت می‌یابند.»»

 

تحف‌العقول، ج۱، ص۲۸۴

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

دانستن این نکته راجع‌به شخصیت مخاطب امام باقر (علیه‌السلام) در این حدیث، ما را به فهم مقصود امام نزدیک می‌نماید:

جابر بن یزید جُعفی از اصحاب سرّ امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) بوده است و به این دلیل که ناقل روایات نابی بوده است که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در زمان خود نمی‌توانستند به همه اصحاب بگویند و منتشر کنند، سایر اصحاب این روایات را از او نمی‌پذیرفتند و تا مدت‌ها روایات او را ضعیف و خودش را اهل غلو می‌دانستند.

 

 

مطلب مرتبط پیشین:
چه شد که یونس به گریه افتاد؟!
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ‏ إِلَى‏ الْمُؤْمِنِ‏ أُمُورَهُ‏ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» فَالْمُؤْمِنُ یَکُونُ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونُ ذَلِیلًا.» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ إِنَّ الْجَبَلَ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا یُسْتَقَلُ‏ مِنْ دِینِهِ شَیْ‏ءٌ.» [و فی حدیث آخر:] «فَالْمُؤْمِنُ یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونَ ذَلِیلًا یُعِزُّهُ اللَّهُ بِالْإِیمَانِ وَ الْإِسْلَامِ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) تمام امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، اما این را به او واگذار نکرده است که ذلیل باشد. مگر سخن خداوند (عزوجل) را نشنیده‌ای که می‌فرماید:

«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ «عزت فقط برای خداست و برای رسولش و برای مؤمنین» [منافقون:۷]

پس مؤمن عزیز است و ذلیل نیست.»

سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که مؤمن از کوه عزیزتر است؛ چراکه از کوه با تیشه کم می‌شود ولی مؤمن چیزی از دینش کاسته نمی‌شود.»

[در حدیث مشابهی از ایشان نقل شده است که پس از ذکر این آیه شریفه فرمودند:]

«پس مؤمن شایسته است که عزیز باشد و ذلیل نباشد؛ [چراکه] خداوند او را با ایمان و اسلام عزیز کرده است.»

 

 

حال سؤال این است که اگر مؤمن به‌واسطه ایمان و اسلامش عزیز است، چطور می‌تواند از خواست خداوند تعدّی کند و خود را ذلیل نماید؟

 

 

...عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏: «لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ.» قِیلَ لَهُ: وَ کَیْفَ یُذِلُّ نَفْسَهُ؟ قَالَ: «یَتَعَرَّضُ لِمَا لَا یُطِیقُ.» [و فی حدیث آخر:] «یَدْخُلُ فِیمَا یَتَعَذَّرُ مِنْهُ‏.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۴

‍ 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«شایسته نیست برای مؤمن که خود را ذلیل کند.»

از ایشان سؤال شد: مؤمن چطور خود را ذلیل می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«دست به کاری بزند که توان انجامش را نداشته باشد.»

[همچنین حضرت در حدیث مشابهی در پاسخ به این سؤال فرمودند:]

«وارد کاری شود که (بعداً) به‌خاطر آن (از دیگران) عذرخواهی کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْکَاظِمِ ع قَالَ:

«لَنْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ حَتَّى تَعُدُّوا الْبَلَاءَ نِعْمَةً وَ الرَّخَاءَ مُصِیبَةً وَ ذَلِکَ أَنَّ الصَّبْرَ عِنْدَ الْبَلَاءِ أَعْظَمُ مِنَ الْغَفْلَةِ عِنْدَ الرَّخَاءِ.»

 جامع‌الأخبار(للشعیری)، ص۱۱۵

 

از امام موسی کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«شما مؤمن نخواهید بود، مگراین‌که بلاء را نعمت محسوب کنید و آسایش را مصیبت؛

چراکه (ارزشِ) صبر کردن هنگام بلاء، از غفلت هنگام آسایش عظیم‌تر است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۸ ، ۱۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ضمن توصیه‌هایشان به ابوذر، فرمودند:

«یَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَرَى ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَةٍ یَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَیْهِ، وَ الْکَافِرَ یَرَى ذَنْبَهُ کَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى أَنْفِهِ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۲۷

 

«ای ابوذر! به‌راستی که مؤمن گناهش را مانند صخره (تخته‌سنگی بسیار بزرگ) می‌بیند که می‌ترسد [هر آن] روی او بیفتد. اما کافر گناهش را مانند مگسی می‌بیند که از روی بینی‌اش عبور کرده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۸ ، ۱۹:۵۵
ابوالفضل رهبر

 

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ عَنْ أَبِیهِ یَرْفَعُهُ إِلَى زُرَارَةَ بْنِ أَوْفَى قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ: «یَا زُرَارَةُ النَّاسُ فِی زَمَانِنَا عَلَى سِتِّ طَبَقَاتٍ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ وَ شَاةٍ فَأَمَّا الْأَسَدُ فَمُلُوکُ الدُّنْیَا یُحِبُّ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَنْ یَغْلِبَ وَ لَا یُغْلَبَ وَ أَمَّا الذِّئْبُ فَتُجَّارُکُمْ یَذُمُّونَ إِذَا اشْتَرَوْا وَ یَمْدَحُونَ إِذَا بَاعُوا وَ أَمَّا الثَّعْلَبُ فَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ بِأَدْیَانِهِمْ وَ لَا یَکُونُ فِی قُلُوبِهِمْ مَا یَصِفُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ أَمَّا الْکَلْبُ یَهِرُّ عَلَى النَّاسِ بِلِسَانِهِ وَ یُکْرِمُهُ النَّاسُ مِنْ شَرِّ لِسَانِهِ وَ أَمَّا الْخِنْزِیرُ فَهَؤُلَاءِ الْمُخَنَّثُونَ وَ أَشْبَاهُهُمْ لَا یُدْعَوْنَ‏ إِلَى‏ فَاحِشَةٍ إِلَّا أَجَابُوا وَ أَمَّا الشَّاةُ فَالْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ تُجَزُّ شُعُورُهُمْ وَ یُؤْکَلُ لُحُومُهُمْ وَ یُکْسَرُ عَظْمُهُمْ فَکَیْفَ تَصْنَعُ الشَّاةُ بَیْنَ أَسَدٍ وَ ذِئْبٍ وَ ثَعْلَبٍ وَ کَلْبٍ وَ خِنْزِیرٍ.»

 الخصال، ج‏۱، ص۳۳۹

 

از زرارة بن اَوفَی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ای زراره! مردم در زمان ما شش طبقه هستند:

شیرها، گرگ‌ها، روباه‌ها، سگ‌ها، خوک‌ها و گوسفندها!

شیرها؛ پادشاهان دنیا هستند. همه‌شان دوست دارند که (بر همه چیز) غالب باشند و کسی بر آن‌ها غلبه نداشته باشد.

گرگ‌ها؛ تاجران (دادوستدکنندگانِ) شما هستند. هنگامی که (کالایی را) می‌خرند، (از آن) بدگویی می‌کنند و هنگامی که می‌فروشند، (از آن) تعریف می‌کنند.

روباه‌ها؛ کسانی‌اند که از دین‌هایشان نان می‌خورند و آن‌چه را با زبانشان توصیف می‌کنند، در دل‌هایشان نیست.

سگ‌ها؛ با زبانشان (مانند سگ خشمگینی که با ناشناسی روبه‌رو شده) به مردم می‌پرد و مردم برای این‌که از شرِّ زبانشان در امان باشند، به آن‌ها احترام می‌گذارند.

خوک‌ها؛ زن‌صفت‌ها (مردانی که تمایلات زنانه دارند) و امثال آن‌ها هستند. هرگاه به کار زشتی دعوت شوند، قبول می‌کنند.

گوسفندها؛ مؤمنان هستند. کسانی که مویشان را می‌چینند، گوشتشان را می‌خورند و استخوان‌هایشان را می‌شکنند.

(تصور کن که) گوسفندان در میان شیرها، گرگ‌ها، روباه‌ها، سگ‌ها و خوک‌ها چه می‌کنند؟!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ النَّبِیُّ ص: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِیفَ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ.» فَقِیلَ لَهُ: وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ؟ قَالَ: «الَّذِی لَا یَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۵۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«خداوند (عزّوجلّ) از مؤمنِ ضعیفی که دین ندارد، بدش می‌آید.»

به ایشان عرض شد:

مؤمنی که دین ندارد دیگر چیست؟!

فرمودند:

«مؤمنی که نهی‌ازمنکر نمی‌کند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

حَدَّثَنَا یُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَیَّارٍ عَنْ أَبَوَیْهِمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع‏: «...قِیلَ: یَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ هَلَکَ‏ فُلَانٌ‏ یَعْمَلُ‏ مِنَ الذُّنُوبِ کَیْتَ وَ کَیْتَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «بَلْ قَدْ نَجَا وَ لَا یَخْتِمُ اللَّهُ عَمَلَهُ إِلَّا بِالْحُسْنَى وَ سَیَمْحُو اللَّهُ عَنْهُ السَّیِّئَاتِ وَ یُبَدِّلُهَا مِنْ حَسَنَاتٍ إِنَّهُ کَانَ یَمُرُّ مَرَّةً فِی طَرِیقٍ عَرَضَ لَهُ مُؤْمِنٌ قَدِ انْکَشَفَتْ عَوْرَتُهُ وَ هُوَ لَا یَشْعُرُ فَسَتَرَهَا عَلَیْهِ وَ لَمْ یُخْبِرْهُ بِهَا مَخَافَةَ أَنْ یَخْجَلَ ثُمَّ إِنَّ ذَلِکَ الْمُؤْمِنَ عَرَفَهُ فِی مَهْوَاهُ فَقَالَ لَهُ: أَجْزَلَ اللَّهُ لَکَ الثَّوَابَ وَ أَکْرَمَ لَکَ الْمَآبَ وَ لَا نَاقَشَکَ فِی الْحِسَابِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ فِیهِ فَهَذَا الْعَبْدُ لَا یَخْتِمُ اللَّهُ لَهُ إِلَّا بِخَیْرٍ بِدُعَاءِ ذَلُکَ الْمُؤْمِنِ.» فَاتَّصَلَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص بِهَذَا الرَّجُلِ فَتَابَ وَ أَنَابَ وَ أَقْبَلَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمْ یَأْتِ عَلَیْهِ سَبْعَةُ أَیَّامٍ حَتَّى أُغِیرَ عَلَى سَرْحِ الْمَدِینَةِ فَوَجَّهَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی أَثَرِهِمْ جَمَاعَةً ذَلِکَ الرَّجُلُ أَحَدُهُمْ فَاسْتُشْهِدَ فِیهِمْ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۲، ص۱۶۹

 

از امام حسن عسکری از امام هادی از امام جواد از امام رضا (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض شد: فلانی هلاک است (و امیدی به نجاتش نیست؛ چراکه) فلان‌گناهان و بیسارگناهان را انجام می‌دهد.

رسول خدا فرمودند: «نه، او نجات یافته است. خداوند کارش را ختم به خیر می‌کند و بدی‌هایش را پاک خواهد کرد و آن‌ها را به نیکی تبدیل خواهد کرد.

آن مرد روزی از راهی عبور می‌کرد. با مؤمنی مواجه شد که عورتش پیدا شده بود اما خودش متوجه نبود. عورت آن مؤمن را پوشاند و از ترس این‌که آن مؤمن خجالت بکشد، به او خبر نداد (که من چنین کردم.)

بعد، آن مؤمن او را در راهی که می‌رفت، شناخت (و متوجه شد او این کار را کرده و آبرویش را حفظ نموده.) پس به او گفت: خداوند به تو پاداش دهد و بازگشتت (به سوی خودش، در قیامت) را بزرگ دارد و در حساب‌رسی بر تو سخت نگیرد.

خداوند نیز دعای آن مؤمن را در حق او اجابت کرد و به‌همین‌خاطر است که این بنده، حتماً با دعای آن مؤمن، عاقبت‌به‌خیر خواهد شد.»

این گفته‌ی رسول خدا به (گوشِ) آن مردِ گناه‌کار رسید. پس توبه کرد و (به‌سوی پروردگار) بازگشت و به اطاعت خداوند (عزّوجلّ) روی آورد.

هفت روز (از توبه او) نگذشته بود که به چراگاه مدینه حمله شد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گروهی را به تعقیب غارت‌گران فرستادند. آن مرد نیز یکی از آن گروه بود که در میان آنان به شهادت رسید.»

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۷ ، ۱۸:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به «اجبار» یا به خاطر «رودربایستی» یا – خدای ناکرده – از روی «طمع»، دست به کاری بزنید یا مسؤولیتی را بپذیرید که از همان ابتدا می‌دانید یا بعداً متوجه می‌شوید که: «توانش را ندارید».

 

...عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ‏ أَنْ‏ یُذِلَ‏ نَفْسَهُ‏.» قِیلَ لَهُ: وَ کَیْفَ یُذِلُّ نَفْسَهُ؟ قَالَ: «یَتَعَرَّضُ لِمَا لَا یُطِیقُ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۴

 

از داود رِقّی نقل شده است که گفت:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«شایسته نیست که مؤمن خود را ذلیل کند.»

از ایشان سؤال شد:

چگونه خود را ذلیل می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«دست به کاری می‌زند که توانش را ندارد.»

 

 

 

...عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَا یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یُذِلَّ نَفْسَهُ.» قُلْتُ: بِمَا یُذِلُّ نَفْسَهُ؟ قَالَ: «یَدْخُلُ فِیمَا یَتَعَذَّرُ مِنْهُ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۴

 

از مفضل بن عُمر نیز نقل شده است که گفت:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«شایسته نیست که مؤمن خود را ذلیل کند.»

عرض کردم:

چگونه خود را ذلیل می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«در کاری وارد می‌شود که توان تحمل دشواری‌اش را ندارد.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

اگر فقط خودمان را مهم می‌دانیم و آسیبی که به مال و جان دیگران وارد می‌شود برایمان مهم نیست، لااقل برای حفظ عزت و آبروی خود هم که شده، هروقت فهمیدیم توان کاری را نداریم، دست از آن بکشیم و راه را برای افراد توانا باز کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۲۱:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ إِلَّا إِذْلَالَ نَفْسِهِ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) همه‌چیز را به مؤمن واگذار کرده است، جزاین‌که خود را ذلیل کند.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» فَالْمُؤْمِنُ یَکُونُ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونُ ذَلِیلًا.» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ إِنَّ الْجَبَلَ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا یُسْتَقَلُ مِنْ دِینِهِ شَیْ‏ءٌ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۶۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، اما هرگز این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد.

مگر سخن خداوند (عزّوجلّ) را نشنیده‌ای که می‌فرماید:

«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ «عزت، فقط برای خداست و برای رسولش و برای مؤمنان.» (منافقون:۸)»

پس مؤمن عزیز است، نه ذلیل.»

حضرت سپس فرمودند:

«مؤمن، از کوه عزیزتر است؛ چراکه کوه با تیشه تراشیده می‌شود، اما از دینِ مؤمن چیزی کاسته نمی‌گردد.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

گوهر معنایی عزت عبارت است از: استحکام و قدرت، بر برابر زور و فشار.

گوهر معنایی ذلت نیز عبارت است از: سستی و ضعف، در برابر زور و فشار.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۷ ، ۰۲:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَقِیَ عَبَّادٌ الْبَصْرِیُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ص فِی طَرِیقِ مَکَّةَ فَقَالَ لَهُ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ تَرَکْتَ الْجِهَادَ وَ صُعُوبَتَهُ وَ أَقْبَلْتَ عَلَى الْحَجِّ وَ لِینَتِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: «أَتِمَ‏ الْآیَةَ.» فَقَالَ: «التَّائِبُونَ‏ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: «إِذَا رَأَیْنَا هَؤُلَاءِ الَّذِینَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ فَالْجِهَادُ مَعَهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْحَجِّ.»»

 الکافی، ج‏۵، ص۲۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عَبّاد بصری[1] در راه مکه امام سجاد (علیه‌السلام) را دید و به ایشان گفت:

ای علی بن الحسین! جهاد و سختی‌هایش را رها کرده‌ای و به حج و راحتی‌هایش روی آورده‌ای؟ خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«به‌راستی‌که خداوند جان و مال مؤمنان را در ازای بهشت از آن‌ها می‌خرد. آن‌ها در راه خدا می‌کشند و کشته می‌شوند. این وعده‌ای حق است بر عهده‌ی خداوند، در تورات و انجیل و قرآن. چه کسی بیش از خداوند به عهدش وفادار است؟ پس شادمان باشید، به‌خاطر معامله‌ای که انجام داده‌اید. این، همان رستگاری بزرگ است.» (توبه:۱۱۱)

امام سجاد (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«آیه را کامل کن!»

آن‌گاه (آیه بعد را تلاوت) فرمودند:

«(این مؤمنان) کسانی‌اند که توبه‌کننده و عابد و ستایش‌کننده و حمدکننده و روزه‌گیرنده و رکوع‌کننده و سجده‌کننده و امربه‌معروف‌کننده و نهی‌ازمنکرکننده و محافظت‌کننده از حدود الهی هستند. به این مؤمنان بشارت بده.» (توبه:۱۱۲)

سپس فرمودند:

«هروقت ما افرادی را ببینیم که این ویژگی‌ها را داشته باشند، جهاد به‌همراه این افراد از حج برتر خواهد بود.»[2]»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ظاهراً منظور، عَبّاد بن کثیر بصری است که از صوفیان و عابدان معروف مکه بوده است. لابد او حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) را در عبادت رقیب خود می‌دیده و می‌خواسته طعنه‌ای به ایشان زده باشد.

[2] کنایه به حاکمان غاصب و کارگزارانِ بی‌صفتِ بنی‌امیه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

روایت است که پیامبران به پشت (رو به آسمان) می‌خوابند، مؤمنین به پهلوی راستشان، منافقین به پهلوی چپشان و شیاطین به رو (دَمَر) می‌خوابند. (الکافی، ج‏۱، ص۵۱۳)

 

دمر خوابیدن، آن‌قدر ناپسند است که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ رَأَیْتُمُوهُ‏ نَائِماً عَلَى‏ وَجْهِهِ فَأَنْبِهُوهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۳

 

«هرکس را دیدید که به رو خوابیده، بیدارش کنید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: «إِنَّ الْجُهَنِیَّ أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَکُونُ فِی الْبَادِیَةِ وَ مَعِی أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ غِلْمَتِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. أَ فَجَمَاعَةٌ نَحْنُ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْغِلْمَةَ یَتْبَعُونَ قَطْرَ السَّحَابِ وَ أَبْقَى أَنَا وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. فَجَمَاعَةٌ نَحْنُ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنَّ وُلْدِی یَتَفَرَّقُونَ فِی الْمَاشِیَةِ وَ أَبْقَى أَنَا وَ أَهْلِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ وَ أُصَلِّی بِهِمْ. أَ فَجَمَاعَةٌ أَنَا؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَذْهَبُ فِی مَصْلَحَتِهَا فَأَبْقَى أَنَا وَحْدِی فَأُؤَذِّنُ وَ أُقِیمُ فَأُصَلِّی. أَ فَجَمَاعَةٌ أَنَا؟ فَقَالَ: «نَعَمْ الْمُؤْمِنُ وَحْدَهُ جَمَاعَةٌ.»»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۷۱

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«شخصی از قبیله جُهینه نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی من به‌همراه خانواده و فرزندان و غلامانم به صحرا می‌روم. پس اذان و اقامه می‌گویم و با آنان نماز می‌خوانم. آیا نمازمان جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی غلامان به دنبال آب‌های جمع‌شده از باران می‌روند و من و همسر و فرزندانم باقی می‌مانیم. پس من اذان و اقامه می‌گویم و با آنان نماز می‌خوانم. آیا نمازمان جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی فرزندانم هم به دنبال گله می‌روند و من و همسرم باقی می‌مانیم. پس من اذان و اقامه می‌گویم و با او نماز می‌خوانم. آیا نمازم جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! گاهی همسرم نیز به دنبال کارش می‌رود و من تنها می‌مانم. پس اذان و اقامه می‌گویم و نماز می‌خوانم. آیا نمازم جماعت محسوب می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بله، مؤمن به‌تنهایی جماعت محسوب می‌شود.»»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] گاهی پیش می‌آید که انسان تنهاست و امکان برگزاریِ نماز جماعت را ندارد، و الا نمازش را به جماعت می‌خواند. در چنین مواقعی، چون نیت انسان این است که اگر بتواند نمازش را به جماعت می‌خواند، خداوند نیتش را می‌پذیرد و نماز فُرادایش را جماعت محسوب می‌نماید.

[2] برای برقراری نماز جماعت، حتماً لازم نیست شخصی روحانی حاضر باشد. بلکه انسان می‌تواند همراه خانواده‌اش نماز جماعت برقرار کند یا وقتی با دوستش است، یکی‌شان که به لحاظ شرایط، اولویت دارد، جلو بایستد و دیگری به او اقتدا نماید تا از فضیلت نماز جماعت محروم نشوند.

برای آگاهی از این‌که وقتی در جمع دوستانتان هستید، بهتر است چه کسی جلو بایستد تا دیگران به او اقتدا کنند، این مطلب را که پیش‌تر در «حدیثنا» منتشر شده است، مطالعه بفرمایید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ یُکْرَهُ الْمُؤْمِنُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ؟ قَالَ: 

«لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ إِذَا أَتَاهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ جَزِعَ عِنْدَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ یَا وَلِیَّ اللَّهِ لَا تَجْزَعْ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص لَأَنَا أَبَرُّ بِکَ وَ أَشْفَقُ عَلَیْکَ مِنْ وَالِدٍ رَحِیمٍ لَوْ حَضَرَکَ افْتَحْ عَیْنَکَ فَانْظُرْ.» قَالَ: «وَ یُمَثَّلُ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ ع فَیُقَالُ لَهُ هَذَا رَسُولُ اللَّهِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ ع رُفَقَاؤُکَ...»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۲۷

 

سدیر صًیرَفی گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 

فدایتان شوم، ای فرزند رسول خدا! آیا مؤمن از قبض روحش، اکراه دارد؟

حضرت فرمودند: 

«نه، به خدا قسم! هرگاه فرشته مرگ برای قبض روح مؤمن بیاید، او بی‌تابی می‌کند. آن‌گاه فرشته مرگ به او می‌گوید:

«ای دوستِ خدا! بی‌تابی نکن. قسم به کسی که محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را مبعوث نمود، من با تو خوب رفتار خواهم کرد و از پدری مهربان، نسبت به تو دل‌سوزتر خواهم بود. اگر کسی نزدت آمد، چشمت را باز کن.»»

امام صادق (علیه‌السلام) ادامه دادند: 

«رسول خدا و امیر مؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و سایر ائمه (صلوات‌الله‌علیهم) برای او متمثّل می‌شوند و به او گفته می‌شود:

«این‌ها رسول خداست، امیر مؤمنان ، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین و سایر ائمه، دوستانِ تو هستند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۶ ، ۰۸:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ:

«لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ مِنْهُمْ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً وَ لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْعَاصِی یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْأَدَبَ السَّیِّئَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ النَّارَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ فِیهَا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۱، ص۸۲

 

از امام جعفربن‌محمد صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«همواره بنده‌ی مؤمن برای اهالی خانه‌اش «علم» و «ادب نیکو» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد بهشت کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را،

و همواره بنده‌ی نافرمان برای اهالی خانه‌اش «ادب زشت» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد آتش کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با خود فکر کردم چه‌طور می‌شود «علم» و «ادب نیکو» را برای دیگران به ارث گذاشت؟

به نظرم رسید؛ ابتدا لازم است خود، به زیور «علم» و «ادب» آراسته گردم تا این دو دارایی گران‌بها، در چشمان اهالی خانه‌ام طلوع کنند و در جان‌هایشان بنشینند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

این حدیث را حتماً شنیده‌اید که «دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافر»، اما شنیدن آن از زبان حضرت سیدالشهداء در ساعاتی پیش از شهادت، طعم دیگری دارد. (علیه‌وعلی‌اولاده‌وعلی‌اصحابه‌الصلاة‌والسلام)

 

قالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع‏:

«لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَیْنِ‏ بْنِ‏ عَلِیِ‏ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع نَظَرَ إِلَیْهِ مَنْ کَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ کُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَیَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَانَ الْحُسَیْنُ ع وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْکُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَا یُبَالِی بِالْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ الْحُسَیْنُ ع صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِیمِ الدَّائِمَةِ فَأَیُّکُمْ یَکْرَهُ أَنْ یَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِکُمْ إِلَّا کَمَنْ یَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ أَنَّ الدُّنْیَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْکَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِیمِهِمْ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ.»

 معانی‌الأخبار، ص۲۸۸

 

امام سجاد (علیه‌السلام)‌ فرمودند:

«آن‌هنگام که کار بر امام حسین (علیه‌السلام) دشوار گشت، کسانی که با حضرت بودند، به ایشان نگاه کردند و دیدند که ایشان برعکس آن‌هاست؛

زیرا آن‌ها هروقت کار برایشان دشوار می‌گشت، رنگشان می‌پرید، از شدت ترس می‌لرزیدند و قلبشان به طپش می‌افتاد،

اما امام حسین و بعضی یاران خاصشان (علیهم‌السلام)، رنگشان گل‌گون می‌گشت، اعضای بدنشان آرام می‌شد و جان‌هایشان آرامش می‌یافت.

 

پس بعضی از آن‌ها به بعضی‌دیگر گفتند:

ببینید که ایشان از مرگ هراسی ندارند!

 

آن‌گاه امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند:

«صبوری کنید، ای بزرگ‌زادگان! که مرگ چیزی نیست جز پلی که شما را از سختی و نداری به باغ‌هایی وسیع و نعمت‌هایی جاوادانه عبور می‌دهد. حال، کدام‌یک از شما بدش می‌آید که از زندان به قصر منتقل شود؟! درحالی‌که مرگ برای دشمنانتان چیزی نیست جز پلی که آن‌ها را از قصر به زندان و عذاب منتقل می‌کند.

پدرم (امیر مؤمنان) از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل کرده‌است:

«به‌راستی که دنیا، زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ عبوردهنده‌ی آنان (مؤمنان) به بهشت‌هایشان است و عبوردهنده‌ی آنان (کافران)‌ به جهنم سوزانشان.»

نه این را به من دروغ گفته‌اند و نه من (به شما) دروغ می‌گویم.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:

«الْمُؤْمِنُ‏... لَا یَعْمَلُ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ رِیَاءً وَ لَا یَتْرُکُهُ حَیَاءً.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۳۱

 

ابوحمزه‌ثمالی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«مؤمن... هیچ کار خیری را نه از روی ریاء انجام می‌دهد و نه به‌خاطر حیاء ترک می‌کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۱:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:

«الْمُؤْمِنُ‏... إِنْ زُکِّیَ خَافَ مِمَّا یَقُولُونَ وَ یَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَا لَا یَعْلَمُونَ لَا یَغُرُّهُ قَوْلُ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَخَافُ إِحْصَاءَ مَا عَمِلَهُ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۳۱

 

ابوحمزه‌ثمالی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«مؤمن... اگر به‌نیکی از او تعریف شود؛

از آن‌چه می‌گویند می‌ترسد،

به‌خاطر بدی‌هایی که (دیگران از او) نمی‌دانند، از خداوند آمرزش می‌طلبد،

گفته‌ی کسانی که او را نمی‌شناسند، فریبش نمی‌دهد

و از برشمردن اعمالش (در دنیا یا آخرت) می‌ترسد.»

 

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نیز نقل شده‌است که وقتی عده‌ای ایشان را در حضورشان ستایش کردند، فرمودند:

«اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ اللَّهُمَّ [اجْعَلْنِی‏] اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا یَعْلَمُونَ.»

 نهج البلاغة، ص۴۸۵، الحکمة۱۰۰

 

«خداوندا، تو مرا بهتر از خودم می‌شناسی و من خود را بهتر از آنان می‌شناسم.

خداوندا، ما را بهتر از آن‌چه آنان می‌پندارند، بگردان و آن‌چه را که درباره ما نمی‌دانند، بر ما ببخشای.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۱:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ ص قَالَ: «یَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَکَ»؟ قَالَ: «یَا مُحَمَّدُ! ...إِنَ‏ مِنْ‏ عِبَادِیَ‏ الْمُؤْمِنِینَ‏ مَنْ‏ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیْرِ ذَلِکَ لَهَلَکَ وَ إِنَ‏ مِنْ‏ عِبَادِیَ‏ الْمُؤْمِنِینَ‏ مَنْ‏ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیْرِ ذَلِکَ لَهَلَکَ...»»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۵۲

 

از امام باقر (علیه‌السلام)‌ نقل شده‌است که فرمود:

«وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به معراج بُرده‌شد، (به خداوند) عرض کرد:

«پروردگارا! جای‌گاه مؤمن نزد تو چگونه است؟»

(خداوند) فرمود:

«ای محمد! ...به‌راستی، بعضی بندگان مؤمنم را چیزی جز غنا(توان‌گری) اصلاح نمی‌کند و اگر آنان را به وضعی دیگر درآورم، هلاک خواهندشد

و به‌راستی، بعضی بندگان مؤمنم را چیزی جز فقر(تهی‌دستی) اصلاح نمی‌کند و اگر آنان را به وضعی دیگر درآورم،‌ هلاک خواهندشد...»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۲
ابوالفضل رهبر