دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷۷۰ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

 

...عَنْ أَبِی ثُمَامَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ اَلثَّانِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَلْزَمَ مَکَّةَ أَوِ اَلْمَدِینَةَ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ فَمَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «اِرْجِعْ فَأَدِّهِ إِلَى مُؤَدَّى دَیْنِکَ وَ اُنْظُرْ أَنْ تَلْقَى اَللَّهَ تَعَالَى وَ لَیْسَ عَلَیْکَ دَیْنٌ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ یَخُونُ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۴

 

از ابوثُمامه نقل شده است:

به امام جواد (علیه‌السلام) عرض کردم:

من قصد دارم مدتی در مکه یا مدینه بمانم، اما بدهی‌ای به گردنم است. شما چه می‌فرمایید؟

حضرت فرمودند:

«(به شهرت) برگرد و بدهی‌ات را به طلب‌کار بپرداز

و چنان تدبیر کن که خداوند (تعالی) را در حالی ملاقات کنی که بدهی‌ای به گردنت نباشد؛

به‌راستی که مؤمن خیانت نمی‌کند.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که مشخص است، ابوثمانه پس از انجام اعمال حج و زیارت رسول خدا، بر سر دوراهی گیر کرده بوده که مدتی در این دو شهر مقیم شود یا به شهرش برگردد تا بدهی‌اش که مدتش سر رسیده بوده را صاف کند.

امام به او تذکر می‌دهند که پس ندادن بدهی، نوعی خیانت (در امانت) است، هرچند به بهانه اقامت در شهرهای زیارتی باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۰۸:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ رِبَاطٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«مَنْ کَانَ عَلَیْهِ دَیْنٌ فَیَنْوِی قَضَاءَهُ کَانَ مَعَهُ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَافِظَانِ یُعِینَانِهِ عَلَى اَلْأَدَاءِ عَنْ أَمَانَتِهِ فَإِنْ قَصُرَتْ نِیَّتُهُ عَنِ اَلْأَدَاءِ قَصُرَا عَنْهُ مِنَ اَلْمَعُونَةِ بِقَدْرِ مَا قَصُرَ مِنْ نِیَّتِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که بدهی‌ای به گردنش است و قصد پرداخت آن را دارد، از جانب خداوند (عزّوجلّ) دو (فرشته‌ی) محافظ همراهش خواهند بود که او را یاری می‌کنند تا امانتش را ادا نماید.

اما اگر از نیتش (پرداخت بدهی) کوتاه بیاید، آن‌دو نیز به همان اندازه‌ای که او کوتاهی کرده، در یاری‌اش کوتاهی می‌کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۰ ، ۰۹:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عِیسَى قَالَ: ضَاقَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ ضِیقَةٌ فَأَتَى مَوْلًى لَهُ فَقَالَ لَهُ: «أَقْرِضْنِی عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ إِلَى مَیْسَرَةٍ.» فَقَالَ: لاَ لِأَنَّهُ لَیْسَ عِنْدِی وَ لَکِنْ أُرِیدُ وَثِیقَةً. قَالَ: فَشَقَّ لَهُ مِنْ رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ: «هَذِهِ اَلْوَثِیقَةُ.» قَالَ: فَکَأَنَّ مَوْلاَهُ کَرِهَ ذَلِکَ فَغَضِبَ وَ قَالَ: «أَنَا أَوْلَى بِالْوَفَاءِ أَمْ حَاجِبُ بْنُ زُرَارَةَ؟» فَقَالَ: أَنْتَ أَوْلَى بِذَلِکَ مِنْهُ. فَقَالَ: «فَکَیْفَ صَارَ حَاجِبٌ یَرْهَنُ قَوْساً وَ إِنَّمَا هِیَ خَشَبَةٌ عَلَى مِائَةِ حَمَالَةٍ وَ هُوَ کَافِرٌ فَیَفِی وَ أَنَا لاَ أَفِی بِهُدْبَةِ رِدَائِی؟» قَالَ: فَأَخَذَهَا اَلرَّجُلُ مِنْهُ وَ أَعْطَاهُ اَلدَّرَاهِمَ وَ جَعَلَ اَلْهُدْبَةَ فِی حُقٍّ فَسَهَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ اَلْمَالَ فَحَمَلَهُ إِلَى اَلرَّجُلِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «قَدْ أَحْضَرْتُ مَالَکَ فَهَاتِ وَثِیقَتِی.» فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ ضَیَّعْتُهَا. فَقَالَ: «إِذَنْ لاَ تَأْخُذَ مَالَکَ مِنِّی لَیْسَ مِثْلِی مَنْ یُسْتَخَفُّ بِذِمَّتِهِ.» قَالَ: فَأَخْرَجَ اَلرَّجُلُ اَلْحُقَّ فَإِذَا فِیهِ اَلْهُدْبَةُ فَأَعْطَاهُ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلدَّرَاهِمَ وَ أَخَذَ اَلْهُدْبَةَ فَرَمَى بِهَا وَ اِنْصَرَفَ.

 الکافی، ج۵، ص۹۶

 

از عباس بن عیسی نقل شده است:

امام سجاد (علیه‌السلام) دچار تنگنایی (در زندگی‌شان) شدند. نزد یکی از دوستانشان رفتند و به او فرمودند:

«به من ده‌هزار درهم قرض بده تا زمانی که دستم باز شود.»

آن مرد گفت:

نه؛ چون این‌مقدار پول نزدم نیست. ضمن این‌که از شما وثیقه می‌خواهم.

حضرت رشته‌ای از تار و پود عبایشان را جدا کردند و به او فرمودند:

«این هم وثیقه.»

گویا دوست حضرت (از این وثیقه) خوشش نیامد.

لذا حضرت خشمگین شدند و فرمودند:

«من وفادارتر هستم یا حاجب بن زراره؟»

آن شخص عرض کرد:

شما از او وفادارتر هستید.

حضرت فرمودند:

«پس چه‌طور است که حاجب، در زمانی که کافر بود، کمانش را که از چوب بود، گرو گذاشت و به عهدش وفا نمود،[۱] اما من در مقابل تار عبایم به عهدم وفا نمی‌کنم؟!»

آن مرد، آن تار عبا را از حضرت گرفت و آن مبلغ را به ایشان داد و آن تار عبا را در ظرف کوچکی گذاشت.

پس (از مدتی) خداوند (عزّوجلّ) مالی به امام سجاد (علیه‌آلسلام) رساند. حضرت آن را نزد آن مرد بردند و فرمودند:

«پولت را آورده‌ام، وثیقه‌ی مرا بیاور.»

آن مرد عرض کرد:

فدایتان شوم، آن را از دست داده‌ام [گم کرده‌ام.]

حضرت فرمودند:

«بنابراین پولت را از من نخواهی گرفت. شخصی مثل من وثیقه‌اش کوچک شمرده نمی‌شود.»

آن مرد، آن ظرف کوچک را [از میان وسایلش] بیرون آورد و تار عبا را در آن پیدا کرد.

آن‌گاه امام سجاد (علیه‌السلام) آن درهم‌ها را به او دادند و آن نخ را گرفتند و (بر زمین) انداختند و از پیش او رفتند.[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] حاجب بن زرارة بن عُدس، از بزرگان عرب در زمان جاهلیت و از رؤسای قبیله بنی‌تمیم بوده است. نقل شده است که وقتی سرزمین اعراب دچار خشکسالی شد، نزد حاکم مناطق مرزی با ایران رفت تا اجازه استفاده از چراگاه‌های مرزی را از او بگیرد. وقتی حاکم ایرانی از او تضمین خواست که اعراب ایجاد ناامنی نکنند، او کمانی که همراه داشت را از جانب بنی‌تمیم گرو گذاشت. حاکم ایرانی که مردانگی او را پسندیده بود، این تضمین را از او پذیرفت. این ماجرا در میان اعراب به ضرب‌المثل تبدیل شده است. (مثل ضرب‌المثل گرو گذاشتن تار سِبیل در فارسی.) حاجب بعدها اسلام آورد و از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مأمور اخذ زکات از بنی‌تمیم شد.

[۲] گویا حضرت با این برخورد می‌خواستند او را ادب کنند که اولاً وقتی کسی از او قرض می‌خواهد، بزرگوارانه برخورد کند، ثانیاً با هرکس به تناسب شخصیت و جایگاهش برخورد کند و ثالثاً برای امانت و وثیقه‌ای که نزدش گذاشته شده، اهمیت و مسؤولیت قائل باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُوسَى بْنِ بَکْرٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ طَلَبَ هَذَا اَلرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ کَانَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ غُلِبَ عَلَیْهِ فَلْیَسْتَدِنْ عَلَى اَللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ مَا یَقُوتُ بِهِ عِیَالَهُ فَإِنْ مَاتَ وَ لَمْ یَقْضِهِ کَانَ عَلَى اَلْإِمَامِ قَضَاؤُهُ فَإِنْ لَمْ یَقْضِهِ کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا» إِلَى قَوْلِهِ «وَ اَلْغٰارِمِینَ» فَهُوَ فَقِیرٌ مِسْکِینٌ مُغْرَمٌ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۳

 

از موسی بن بَکر نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«کسی که به دنبال این روزی حلال باشد تا با آن خود و خانواده‌اش را تأمین کند، مانند مجاهد در راه خداوند (عزّوجلّ) است؛

آن‌گاه اگر از پسِ مخارجشان بر نیامد، باید به‌مقدار خورد و خوراک خانواده‌اش، با تکیه بر خدا و رسولش، قرض کند.

پس اگر بمیرد و بدهی‌اش را ادا نکند، پرداخت آن بر عهده امام است و اگر امام نیز قرضش را ادا نکند، به گردن او (امام) خواهد بود.

به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ الْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا...»؛ «صدقات (مبالغ جمع‌آوری‌شده‌ی زکات)، فقط به فقرا اختصاص دارد و به بیچارگان و عوامل جمع‌آوری زکات و...» تا جایی که می‌فرماید: «وَ الْغٰارِمِینَ»؛ «و بده‌کاران».[۱]

چنین کسی [که با این وضعیت از دنیا رفته]، فقیر و بی‌چاره و بده‌کار است.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] متن کامل این آیه شریفه که موارد مصرف زکات را ذکر می‌کند، این است: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ الْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقٰابِ وَ الْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» [توبه:۶۰]

[۲] بنابراین بر اساس این آیه، شخص مذکور، از مواردی است که بدهی او باید از محل زکات جمع‌آوری‌شده پرداخت شود. مسؤول جمع‌آوری و تقسیم زکات، امام المسلمین است. در زمان حکومت معصومان (علیهم‌السلام) این مسؤولیت بر عهده‌ی ایشان بوده است و در زمان غیبت آن‌ها نیز بر عهده کسی است که بر جای ایشان نشسته و مسؤولیت اجرای احکام اسلامی را بر عهده گرفته است.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر بخواهیم در مورد عنوانِ این مطلب توضیح دهیم، می‌توانیم چنین بگوییم که امام کاظم (علیه‌السلام) در صورتی قرض کردن را لازم می‌دانند که شخص با وجود تلاش برای کسب روزی حلال، از عهده مخارج خانواده‌اش بر نیاید. در این‌صورت باید به‌قدر ضرورت قرض کند.

البته این، به این معنا نیست که انسان با این قصد که نخواهد بدهیِ خود را بپردازد، قرض کند، بلکه به این معناست که تأکید معصومان (علیهم‌السلام) بر«پرهیز از قرض کردن و بدهی داشتن»، موجب نشود که انسان حتی در صورت نیازمندی و در تنگنا بودنِ خانواده‌اش نیز از قرض کردن خودداری کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کُلُّ ذَنْبٍ یُکَفِّرُهُ اَلْقَتْلُ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ اَلدَّیْنَ لاَ کَفَّارَةَ لَهُ إِلاَّ أَدَاؤُهُ أَوْ یَقْضِیَ صَاحِبُهُ أَوْ یَعْفُوَ اَلَّذِی لَهُ اَلْحَقُّ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کشته شدن در راه خداوند (عزّوجلّ)، همه گناهان را می‌پوشاند، مگر (نپرداختنِ) بدهی را؛

که کفاره‌ای ندارد، مگر پرداخت آن (از مال خودش) یا این‌که دوستش بپردازد یا کسی که طلب‌کار است، (آن را) ببخشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۰ ، ۰۸:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِیَّاکُمْ وَ اَلدَّیْنَ فَإِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهَارِ وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّیْلِ وَ قَضَاءٌ فِی اَلدُّنْیَا وَ قَضَاءٌ فِی اَلْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۵

 

از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«از این‌که بدهی‌ای به گردنتان باشد، بپرهیزید؛

زیرا بدهی داشتن، مایه‌ی ذلت و خواری در روز، و غم و اندوه در شب است

هم در دنیا بازپرداختش لازم است و هم در آخرت.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«اَلدَّیْنُ رِبْقَةُ اَللَّهِ فِی اَلْأَرْضِ فَإِذَا أَرَادَ اَللَّهُ أَنْ یُذِلَّ عَبْداً وَضَعَهُ فِی عُنُقِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«بدهی داشتن، حلقه‌ی ریسمان (قلاده‌ی) خداوند در زمین است؛

هرگاه خداوند اراده کند که بنده‌ای را ذلیل کند، آن را به گردنش می‌افکند.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«لاَ وَجَعَ إِلاَّ وَجَعُ اَلْعَیْنِ وَ لاَ هَمَّ إِلاَّ هَمُّ اَلدَّیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هیچ دردی دردناک‌تر از درد چشم و هیچ اندوهی اندوهناک‌تر از اندوهِ بدهی نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: «مَا یُخَلِّفُ اَلرَّجُلُ شَیْئاً أَشَدَّ عَلَیْهِ مِنَ اَلْمَالِ اَلصَّامِتِ.» قُلْتُ: کَیْفَ یَصْنَعُ بِهِ؟ قَالَ: «یَجْعَلُهُ فِی اَلْحَائِطِ یَعْنِی فِی اَلْبُسْتَانِ أَوِ اَلدَّارِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۱

 

از زرارة بن أعیَن نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«انسان (پس از خود) چیزی بدتر از مال ساکت (پول نقد) به جا نخواهد گذاشت.»

زراره گوید: عرض کردم:

پس با آن چه کند؟

حضرت فرمودند:

«آن را برای (خرید) حیاط؛ یعنی باغ و خانه، مصرف کند.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِمُصَادِفٍ مَوْلاَهُ: «اِتَّخِذْ عُقْدَةً أَوْ ضَیْعَةً فَإِنَّ اَلرَّجُلَ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ اَلنَّازِلَةُ أَوِ اَلْمُصِیبَةُ فَذَکَرَ أَنَّ وَرَاءَ ظَهْرِهِ مَا یُقِیمُ عِیَالَهُ کَانَ أَسْخَى لِنَفْسِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که به غلامشان مُصادِف، فرمودند:

«[با پولی که دارم] ملک یا زمینی حاصل‌خیز بخر؛

زیرا انسان، اگر بلا یا مصیبتی بر او وارد شود [و رو به موت گردد]، آن‌گاه به یاد آورد که پس از خودش چیزی به‌جا گذاشته که خانواده‌اش را تأمین می‌کند، راحت‌تر جان می‌دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

یکی از دوستان تعریف می‌کرد که پسرخاله‌اش در کرج مغازه‌ای داشت و مشغول فروش گوشی تلفن‌همراه بود. با اصرار همسرش و با امید کسب درآمد بیشتر، مغازه را جمع کرد و در پاساژ علاءالدین تهران مشغول کار برای یک عمده‌فروش شد. خلاصه این‌که راضی نبود؛ هم شأنش پایین آمده بود، هم مسیرش طولانی شده بود و هم درآمدش چندان تغییری نکرده بود.

احادیث زیر مربوط به چنین وضعیتی است...

 

 

...عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: «مَنْ آجَرَ نَفْسَهُ فَقَدْ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ اَلرِّزْقَ.» وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى: «وَ کَیْفَ لاَ یَحْظُرُهُ وَ مَا أَصَابَ فِیهِ فَهُوَ لِرَبِّهِ اَلَّذِی آجَرَهُ؟!»

 الکافی، ج۵، ص۹۰

 

از مفضّل بن عُمر نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«کسی که خود را اجیر دیگری نماید، روزی را از خود منع کرده‌است.»

و در روایت دیگری (در ادامه، از ایشان نقل شده است):

«و چه‌طور روزی را منع نکرده باشد، درحالی‌که آن‌چه به او می‌رسد، برای ارباب (صاحب‌کار)اش است که او را اجیر نموده؟!»

 

 

 

...عَنْ عَمَّارٍ اَلسَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ یَتَّجِرُ فَإِنْ هُوَ آجَرَ نَفْسَهُ أُعْطِیَ مَا یُصِیبُ فِی تِجَارَتِهِ. فَقَالَ: «لاَ یُؤَاجِرْ نَفْسَهُ وَ لَکِنْ یَسْتَرْزِقُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَتَّجِرُ فَإِنَّهُ إِذَا آجَرَ نَفْسَهُ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ اَلرِّزْقَ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۰

 

از عمار ساباطی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

مردی (خودش) کاسبی می‌کند اما اگر خودش را اجیرِ (شخص دیگری) کند، همان‌قدر که در کاسبی خودش (درآمد) به‌دست می‌آورد، به او (اُجرت) داده می‌شود. [نظرتان چیست؟]

حضرت فرمودند:

«خودش را اجیر نکند، بلکه از خداوند (عزّوجلّ) طلب روزی کند و به کاسبی بپردازد. اما اگر خود را اجیر گرداند، روزی را از خود منع کرده است.»

 

 

 

...عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْإِجَارَةِ فَقَالَ: «صَالِحٌ لاَ بَأْسَ بِهِ، إِذَا نَصَحَ قَدْرَ طَاقَتِهِ. قَدْ آجَرَ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ نَفْسَهُ وَ اِشْتَرَطَ فَقَالَ: إِنْ شِئْتُ ثَمَانِیَ وَ إِنْ شِئْتُ عَشْراً فَأَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ: «أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمٰانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ»

 الکافی، ج۵، ص۹۰

 

از محمد بن سنان نقل شده است:

از امام رضا (علیه‌السلام) درباره اجیر شدن سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

«خوب است، اشکالی ندارد، اگر به‌قدر طاقتش باشد. حضرت موسی (علیه‌السلام) خود را اجیر کرد و شرط نمود که اگر خواستی هشت سال و اگر خواستی ده سال.

خداوند (عزّوجلّ) در این رابطه، (این آیه را) نازل فرموده است:

«أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمٰانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ»[قصص:۲۷]؛

«(شعیب گفت: یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو در می‌آورم با این شرط) که هشت سال اجیر من شوی و اگر خواستی ده سال را تمام کنی».»[*]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اشاره‌ای است به ماجرای حضرت موسی (علیه‌السلام) که از مصر به مَدیَن گریخت و به دختران حضرت شعیب (علیه‌السلام) در آب دادنِ گوسفندان کمک کرد و یکی از دختران حضرت شعیب پیشنهاد استخدام حضرت موسی را به پدرش داد. حضرت شعیب نیز به حضرت موسی پیشنهاد داد پیش آن‌ها بماند و مدتی برایشان کار کند و در عوض، با دخترش ازدواج نماید.

دانستن پشت‌صحنه این ماجرا نیز خالی از لطف نیست…

شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب علل‌الشرائع نقل کرده است:

حضرت شعیب (علیه‌السلام) از شدت محبت به خداوند (و نه از ترس جهنم یا شوق بهشت) بارها آن‌قدر گریست که چشمانش نابینا شد و خداوند سه مرتبه بینایی را به او بازگرداند. مرتبه چهارم که نابینا شد، خداوند به او وحی فرمود: ای شعیب! تا کِی می‌خواهی این‌چنین گریه کنی؟ اگر از ترس آتش است، تو را ایمن داشتم و اگر از شوق بهشت است، آن را برایت مباح گردانیدم. شعیب عرض کرد: برای هیچ‌کدام نیست، به‌خاطر محبتی است که در دلم به تو دارم و نمی‌توانم صبر کنم تا تو را ببینم. خداوند نیز به او وعده فرمود: اگر چنین است، کلیمِ خودم، موسی‌بن‌عِمران را به استخدام تو در خواهم آورد. [علل‌الشرائع، ج۱، ص۵۷]

چنین شد که گذر حضرت موسی به مَدیَن افتاد و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۰۷:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یَحْتَطِبُ وَ یَسْتَقِی وَ یَکْنُسُ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ سَلاَمُ اَللَّهِ عَلَیْهَا تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) هیزم جمع می‌کرد، آب می‌آورد و (تنور را) جارو می‌زد و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) گندم را آرد می‌کرد، (آن را) خمیر می‌کرد و نان می‌پخت.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

تأمل در تقسیم کاری که در فرآیند تهیه نان توسط این دو اُسوه‌ی مردان و زنان مؤمن صورت گرفته است، نکاتی را به دستمان خواهد داد؛ این‌که کدام بخش از کارها را مرد به عهده می‌گیرد و کدام بخش را زن عهده‌دار می‌شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۱:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

در احادیث متعدد، از اهل بیت (علیهم‌السلام) این توصیه را بسیار شنیده‌ایم که باید از آرزوهای بلند (طول الأمل) پرهیز کنیم.

برای ما معمولاً عجیب است که علت این توصیه چیست؟ به‌خصوص که این‌سال‌ها در بسیاری از کتاب‌ها و سخنرانی‌های انگیزشی، خلاف آن را می‌شنویم.

امام صادق (علیه‌السلام) در حدیث زیر به علت این توصیه اشاره فرموده‌اند...

 

 

...عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«تَجَنَّبُوا اَلْمُنَى فَإِنَّهَا تُذْهِبُ بَهْجَةَ مَا خُوِّلْتُمْ وَ تَسْتَصْغِرُونَ بِهَا مَوَاهِبَ اَللَّهِ تَعَالَى عِنْدَکُمْ وَ تُعْقِبُکُمُ اَلْحَسَرَاتِ فِیمَا وَهَّمْتُمْ بِهِ أَنْفُسَکُمْ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از آرزوها فاصله بگیرید؛ چراکه آرزوها...

- شادمانی از داشته‌هایتان را از بین می‌برد،

- موهبت‌های خداوند (تعالی) را نزدتان کوچک می‌سازد

- و حسرتِ اوهامی که در دل‌هاتان می‌ساختید را برایتان به‌جا می‌گذارد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۰۹:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِنِّی لَأُبْغِضُ اَلرَّجُلَ أَوْ أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ کَسْلاَناً [کَسْلاَنَ] عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۵

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«من از مردی که نسبت به امور دنیایش تنبلی می‌کند، بدم می‌آید؛

کسی که نسبت به امور دنیایش تنبلی کند، هم‌او نسبت به امور آخرتش نیز تنبلی خواهد کرد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۰۰ ، ۰۷:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قَالَ لِی:

«یَا سُلَیْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ نُورِهِ وَ صَبَغَهُمْ فِی رَحْمَتِهِ وَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ لَنَا بِالْوَلَایَةِ فَالْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَةُ فَاتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ الَّذِی خُلِقَ مِنْهُ.»

 المحاسن، ج۱، ص۱۳۱

 

از سلیمان بن جعفر نقل شده است:

امام رضا (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای سلیمان! به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) مؤمنان را از نور خود آفرید و در رحمت خود رنگ‌آمیزی کرد[۱] و از آنان برای ما (اهل‌بیت) پیمانِ ولایت گرفت.

پس مؤمن، برادرِ [تنیِ] مؤمن است، از یک پدر و مادر؛ پدرش نورِ (الهی) است و مادرش رحمتِ (الهی.)[۲]

پس بپرهیز از فراستِ[۳] مؤمن؛ چراکه او با نور خدا، که از آن خلق شده است، می‌بیند.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در متن حدیث، ماده «صبغ» به‌کار رفته است؛ به این معنا که چیزی را در رنگ بخوابانند تا رنگ در آن نفوذ کند و به آن رنگ در آید.

[۲] به همین دلیل است که در ادبیات دینی مؤمنان برادر ایمانی یکدیگر محسوب می‌شوند؛ پدر مشترکشان نور و مادر مشترکشان رحمت است.

[۳] فراست؛ یعنی توانایی پی بردن به باطن و عمق هرچیز، با نگاه به ظاهر و سطح آن.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پس از مطالعه این کلام نورانی حضرت رضا (علیه‌السلام) و توضیحاتی که دوست فاضلم حجت‌الاسلام دین‌پرستی (در کانال «انباز») درباره‌اش مرقوم فرموده بودند، چندروزی درگیر فهم آن بودم و در نهایت «برداشت»هایی به ذهنم رسید که شاید بیانشان خالی از لطف نباشد.

 

ابتدا چهار «مقدمه» خدمتتان عرض می‌کنم و بعد پنج «برداشت» را به‌طور مختصر تقدیم می‌نمایم...

 

 

مقدمه۱:

بر اساس روایتی که ذکر شد، «ایمان» مولودِ پدری است که عبارت است از «نورِ» خدا و مادری که عبارت است از «رحمتِ» او. این نور در رحمت الهی قرار می‌گیرد تا رنگ رحمت را به خود گیرد.

از این بیان چنین برداشت می‌شود که سنخیتی وجود دارد میان «نور» و «نقش پدری» و میان «رحمت» و «نقش مادری».

 

مقدمه۲:

در روایتی که پیش‌تر با عنوان «حدیثی ساده و مهم در باب هستی‌شناسی عقل» منتشر شده بود، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شد که: خلقتِ «عقل»، فرشته‌ای است که به تعداد تمام مخلوقات سر دارد و به هر انسانی سری تعلق دارد و هر سر صورتی دارد و روی آن صورت نام آن انسان نوشته شده است. در انتها نیز فرمودند که: مَثَلِ «عقل» در «قلب»، مَثَلِ چراغ است در وسط خانه. [علل‌الشرائع، ج۱، ص۹۸]

بر اساس این حدیث نبوی، «عقل» یک وجود واحد است که در «قلبِ» هر انسانی، شعبه‌ای دارد؛ مثل ژنراتوری که از آن به تک‌تک خانه‌ها سیم‌کشی شده و با نیروی آن، در هر خانه‌ای چراغی روشن شده‌است و صاحب این خانه، به نسبتِ اندازه و کیفیتِ چراغی که در خانه‌ی دلش دارد، می‌تواند اطراف خود را ببیند و بشناسد.

 

مقدمه۳:

بر اساس روایات متعدد (همان‌طور که انسان از خاک خلق شده است و جن از آتش،) «خلقت فرشتگان از نور است.» [تفسیرفرات‌، ج۱، ص۵۶]

با توجه به این مقدمه و مقدمه اول، «عقل» از جنسِ «نور» است؛ چراکه عقل فرشته‌ای است و جنس فرشتگان از نور هستند.

 

مقدمه۴:

از آیات قرآن و روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چنین برداشت می‌شود که «قلب» که مرکز احساسات و عواطف و هیجانات روحی است، مثل یک ظرف عمل می‌کند و مظروف‌هایش عبارت‌اند از: ایمان، علم و عواطفی مثل حب و بغض، خوف و رجا، اضطراب و اطمینان و...

این ظرف می‌تواند از مظروف خود اثر (خوب یا بد) بپذیرد یا بر آن اثر (خوب یا بد) بگذارد؛ آن را تقویت کند یا موجب فسادش گردد. [معناشناسی قلب در قرآن؛ شعبان نصرتی]

 

 

برداشت۱:

با کنار هم قرار دادن مقدماتی که ذکر شد، سنخیت و شباهت‌هایی می‌یابید میان نور الهی، نور، چراغ، پرتوافکنی، عقل، عقلانیت، بینش، روشن‌گری، پدر و نقش پدری

و همچنین سنخیت و شباهت‌هایی می‌یابید میان رحمت الهی، رنگ، خانه، لطافت، قلب (دل)، مهربانی، گرایش، مهرورزی، مادر و نقش مادری

و اگر دقت کنید سنخیت و شباهت‌هایی می‌یابید میان:

- خوابانیده شدن نور الهی در رحمت الهی و تلطیف شدن نور با رنگ،

- استقرار عقل در خانه‌ی دل (قلب) و تلطیف عقلانیت با عواطف قلبی،

- قرار گرفتن چراغ در وسط خانه و پرتوافکنی‌ای که در خانه دارد و رنگی که فضای خانه به پرتوهای نور می‌بخشند،

- آمیخته شدن بینش و گرایش، و تعادل و کمالی که حاصل خواهد شد،

- نسبت میان مرد با زن، پدر با مادر، نقش پدری با نقش مادری؛ ورود پدر به خانه و آوردن رزق و آگاهی، با خانه‌داری مادر و مهرپراکنی و تلطیف و رنگ‌آمیزی و زیبایی‌بخشی او، [نسبتی که در مراحل تولید مثل مرد و زن و حتی در دخول اسپرم در تخمک و اثرگذاری و اثرپذیریشان نیز قابل درک است]

و در نتیجه تربیت فرزندانی صالح که حاصل این دو وجود هستند.

 

برداشت۲:

«ایمان»، حاصل آمیختن «نور عقل» و «رحمت قلب» است، ترکیبی از «عقلانیت» و «مهربانی»؛ عقلانیتی که در مهربانی خوابانده شده تا به رنگ آن درآید. پس «مؤمن» این دو خصلت را توأمان دارد.

 

برداشت۳:

برای پرورش فرزندی مؤمن، پدری لازم است که رفتارش عاقلانه و گفتارش روشنی‌بخش باشد، و مادری پرمهر که عواطف و احساساتش تنظیم باشند.

 

برداشت۴:

تأکیدی که در آموزه‌های دینی بر حفظ و حراست از نقش اصیل مرد و نقش اصیل زن در خانواده شده، حکمی است منطبق با عالم تکوین. مرد و زن ویژگی‌هایی دارند و به نسبت این ویژگی‌ها، نقش‌هایی را می‌پذیرند. جنگیدن با این ویژگی‌ها و نپذیرفتن نقش خود - چه از جانب مرد و چه از جانب زن - نه فقط جنگیدن با تشریع شارع، بلکه در افتادن با تکوین و طبیعت خویش نیز هست.

 

برداشت۵:

می‌توانیم از این منظر به احادیثی که در آن‌ها زنان ناقص‌العقل معرفی شده‌اند، نگاهی دوباره بیاندازیم. جنس «مرد» به‌خاطر نقشی که قرار است ایفا کند، با «عقلانیت» سازگاری بیش‌تری دارد و جنس «زن» به‌همین‌خاطر، با «رحمانیت». بنابراین عقلانیت در مرد بیش‌تر تجلی می‌یابد و رحمانیت در زن بیش‌تر.

نزد خداوند کسی مقرب‌تر است که ویژگی‌ها و اهداف خود و عالم هستی را بشناسد، نقشش را در این عالم بپذیرد و در راستای وظیفه‌اش بکوشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۰۹:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

و حَکَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ اَلْبَاقِرُ علیهماالسلام أَنَّهُ قَالَ:

«کَانَ فِی اَلْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ اَلْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلْبَاقِی فَالاِسْتِغْفَارُ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى: «وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»»

 نهج البلاغة، ص۴۸۳

 

از امام باقر نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) فرمودند:

«بر روی زمین، دو امان (پناه) از عذاب خداوند بود که یکی از آن‌دو از دست رفته و دیگری باقی مانده است. پس به آن [امانی که در دسترس است،] چنگ زنید؛

آن امانی که از دست رفته است، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود

و امانی که باقی مانده، استغفار است.

خداوند (تعالی) فرموده است:

«وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»[انفال:۳۳]؛ «خداوند بر آن نیست که آنان را عذاب کند، درحالی‌که تو [ای پیامبر] در میانشان هستی و خداوند بر آن نیست که عذاب‌کننده‌ی آنان باشد، درحالی‌که آنان استغفار می‌کنند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۰۸:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

و قَالَ [الإمام الباقر] عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ مَنْ کَسِلَ لَمْ یُؤَدِّ حَقّاً وَ مَنْ ضَجِرَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ.»

 تحف‌العقول، ج۱، ص۲۹۵

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از تنبلی و بی‌حوصلگی بپرهیز؛ چراکه این‌دو، کلید تمام شرّها هستند.

کسی که تنبلی کند، حقی را ادا نخواهد کرد

و کسی که بی‌حوصلگی ورزد، بر [انجامِ] حق صبر نخواهد نمود.»

 

 

 

...عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِبَعْضِ وُلْدِهِ:

«إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۵

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

پدرم (امام صادق علیه‌السلام) به یکی از فرزندانش فرمود:

«از تنبلی و بی‌حوصلگی بپرهیز؛ چراکه این‌دو تو را از بهره بردن از دنیا و آخرت باز می‌دارند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۰ ، ۱۳:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کَثْرَةُ اَلنَّوْمِ مَذْهَبَةٌ لِلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خواب زیاد، موجب از بین رفتن دین و دنیاست.»

 

 

 

...عَنْ بَشِیرٍ اَلدَّهَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ اَلْعَبْدَ اَلنَّوَّامَ اَلْفَارِغَ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (جلّ‌وعزّ) از بنده‌ای که بسیار بخوابد و بی‌کار باشد، بدش می‌آید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۰ ، ۰۷:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

حتماً برای شما بسیار اتفاق افتاده که یک رزق مادی یا معنوی، از جایی که فکرش را نمی‌کردید، نصیبتان شود.

این سنت خداوند است که روزی را از جایی بفرستد که پیش‌تر حساب نشده است. ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«أَبَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ أَنْ یَجْعَلَ أَرْزَاقَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُونَ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند (عزّوجلّ) روزی‌های مؤمنان را فقط از جایی می‌رساند که گمان نمی‌کنند.»

 

 

 

اما خداوند چرا چنین سنتی دارد؟ چرا از طریقی مشخص که قابل پیش‌بینی باشد، روزی نمی‌رساند؟

امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی به حکمت این سنت اشاره فرموده‌اند...

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلسَّرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَرْزَاقَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُونَ وَ ذَلِکَ أَنَّ اَلْعَبْدَ إِذَا لَمْ یَعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ کَثُرَ دُعَاؤُهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند (عزّوجلّ) روزی‌های مؤمنان از جایی که گمان نمی‌کنند، می‌رساند؛

و این، برای این است که بنده هرگاه جهتِ روزی‌اش را نداند، دعایش (به درگاه خدا) زیاد می‌شود.»

 

 

 

البته باید توجه داشت که آن‌چه ذکر شد، به این معنا نیست که انسان تلاش را رها کند، با این خیال که معلوم نیست روزی‌ام از کجا برسد و برای چه در کاری تلاش کنم که معلوم نیست از آن‌جا چیزی نصیبم شود.

خیر! خداوند از ما خواسته که در انجام وظایفی که بر عهده داریم، سخت بکوشیم و از طرفی دستمان به درگاهش دراز باشد و روزی‌مان را از او بخواهیم، آن‌وقت روزیِ مقدّرمان را به ما خواهد رساند. به روایت زیر توجه بفرمایید…

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا فَعَلَ عُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَقْبَلَ عَلَى اَلْعِبَادَةِ وَ تَرَکَ اَلتِّجَارَةَ فَقَالَ: «وَیْحَهُ أَ مَا عَلِمَ أَنَّ تَارِکَ اَلطَّلَبِ لاَ یُسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمَّا نَزَلَتْ «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَحْتَسِبُ» أَغْلَقُوا اَلْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَى اَلْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ کُفِینَا فَبَلَغَ ذَلِکَ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَرْسَلَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَکُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ قَالُوا: یَا رَسُولَ اَللَّهِ تُکُفِّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَى اَلْعِبَادَةِ فَقَالَ: «إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ لَمْ یُسْتَجَبْ لَهُ عَلَیْکُمْ بِالطَّلَبِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از علی بن عبدالعزیز نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«عُمر بن مُسلم چه‌کار می‌کند؟»

عرض کردم:

فدایتان شوم! به عبادت روی آورده و تجارت (کسب و کار) را رها کرده است.

حضرت فرمودند:

«وای بر او! مگر نمی‌داند کسی که طلب کردنِ (روزی) را رها کند، دعایش مستجاب نمی‌شود؟

گروهی از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، وقتی (آیه‌ی) «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَحْتَسِبُ»[طلاق:۲و۳]؛ «و هرکس از (عذابِ) خداوند پروا کند، خداوند راه خروج (از مشکلات) را برایش قرار می‌دهد * و از جایی که گمان نمی‌کنند، روزی‌اش را می‌رساند»، نازل شد، درب‌ها را بستند، رو به عبادت آوردند و گفتند: ای رسول خدا! روزی‌های ما ضمانت شده، به‌همین‌خاطر به عبادت روی آورده‌ایم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «به‌راستی کسی که چنین کند، دعایش مستجاب نمی‌شود. بر شما واجب است که طلبِ (روزی) نمایید.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تبیین و تفسیر کلام الله (تبارک‌وتعالی) است. اگر دقت کنید، گویا آن‌چه ذکر شد نیز تبیین و تفسیر این جملات از کلام خداوند (تبارک و تعالی) است:

«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» [طلاق:۲و۳]

«و هرکس از (عذابِ) خداوند پروا کند، خداوند راه خروج (از مشکلات) را برایش قرار می‌دهد و از جایی که گمان نمی‌کنند، روزی‌اش را می‌رساند. و هرکس به خداوند توکل کند، همان خدا برایش کافی است. به‌راستی که خداوند امر (مقدّرات)اش را محقق خواهد کرد. به‌یقین خداوند برای هرچیزی قدری (مقدار و اندازه معینی) قرار داده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۰ ، ۰۸:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى وَسَّعَ فِی أَرْزَاقِ اَلْحَمْقَى لِیَعْتَبِرَ اَلْعُقَلاَءُ وَ یَعْلَمُوا أَنَّ اَلدُّنْیَا لَیْسَ یُنَالُ مَا فِیهَا بِعَمَلٍ وَ لاَ حِیلَةٍ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تعالی) روزی‌های افراد کم‌عقل را وسعت داده است تا عاقل‌ها عبرت گیرند و بدانند چیزهایی که در دنیا هست، با کار کردن و زرنگی نمودن حاصل نمی‌شود.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَثِیراً مَا یَقُولُ:

«اِعْلَمُوا عِلْماً یَقِیناً أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اِشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ کَثُرَتْ مُکَابَدَتُهُ أَنْ یَسْبِقَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی اَلذِّکْرِ اَلْحَکِیمِ وَ لَمْ یَحُلْ مِنَ اَلْعَبْدِ فِی ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِیلَتِهِ أَنْ یَبْلُغَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی اَلذِّکْرِ اَلْحَکِیمِ أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّهُ لَنْ یَزْدَادَ اِمْرُؤٌ نَقِیراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ یَنْتَقِصِ اِمْرُؤٌ نَقِیراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا اَلْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ رَاحَةً فِی مَنْفَعَتِهِ وَ اَلْعَالِمُ لِهَذَا اَلتَّارِکُ لَهُ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ شُغُلاً فِی مَضَرَّتِهِ...»

 الکافی، ج۵، ص۸۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) بسیار می‌فرمودند:

«یقین داشته باشید که قطعاً خداوند (عزّوجلّ)، علی‌رغم تلاش فراوانی که بنده می‌کند و زرنگی فراوانی که به خرج می‌دهد و رنج فراوانی که به جان می‌خرد، هرگز چنین برای آن بنده رقم نمی‌زند که از آن‌چه در «ذکر حکیم» (لوح محفوظ) برایش مشخص شده، پیشی گیرد و (همچنین) برای بنده‌ای که ضعیف است و زرنگی‌اش کم است، هرگز اجازه نمی‌دهد که [در اختصاص روزی به او] از آن‌چه در «ذکر حکیم» مشخص شده، تجاوز گردد.

ای مردم! هیچ‌کس به‌خاطر زیرکی‌اش (به‌اندازه‌ی) هسته خرمایی (بر مالش) نیافزوده و هیچ‌کس به‌خاطر کم‌عقلی‌اش هسته خرمایی را از دست نداده است.

پس کسی که به این واقعیت آگاه است و به آگاهی‌اش عمل می‌کند، آسوده‌ترین مردم در (رسیدن به) منفعتش است و کسی که این واقعیت را می‌داند و (در عمل) آن را رها کرده است، پرمشغله‌ترین مردم در ضرر کردنش است...»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اگر در احوالات اطرافیان خود دقت کنید، احتمالاً نمونه‌هایی از این دست خواهید یافت؛ زرنگ‌هایی که خیلی به این‌در و آن‌در زده‌اند ولی هنوز باری نبسته‌اند و اندر خم یک کوچه‌اند، و کسانی را که خیلی بی‌خیال به نظر می‌رسند و کمی به‌نظرمان احمق می‌آمده‌اند، اما تقّی به توقّی خورده و بارشان را بسته‌اند و وضع مالی خوبی دارند.

[۲] مدت‌هاپیش پادکستی را می‌شنیدم که گزارشی بود از یک پژوهش با عنوان «اگر خیلی باهوشی، پس چرا پول‌دار نیستی؟ شاید همه‌اش شانس باشد». بر اساس این پژوهش، افراد بسیار موفق (ثروتمندان) آن‌هایی نیستند که بسیار باهوش‌اند، بلکه آن‌هایی هستند که بسیار خوش‌شانس بوده‌اند.

همچنین پادکست دیگری را می‌شنیدم که گزارشی بود از کتابی با عنوان «استثنایی‌ها؛ داستان موفقیت». نویسنده با بررسی زندگی انسان‌های موفق به نتایجی رسیده بود؛ از جمله این‌که نقش عوامل «تصادفی» در موفقیت این افراد، معمولاً دست‌کم گرفته می‌شود.

البته ما می‌دانیم که در عالم هستی، هر اتفاقی به تدبیر پروردگارِ حکیم و با اراده‌ی خالقِ قادر رخ می‌دهد و هیچ اتفاقی، بر اساس «شانس» یا «تصادف» رخ نمی‌دهد. اما گاهی انسان وقتی علت چیزی را نمی‌فهمد، آن را به «شانس» نسبت می‌دهد.

این پژوهش‌گران، بر اساس روش‌ها و آزمایش‌های تجربی، این را دریافته‌اند که بر خلاف آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، موفقیت در کارها از جمله در امور اقتصادی، ارتباط معناداری با عقل و هوش ندارد، اما چون نتوانسته‌اند علت اصلی را دریابد، آن را به «شانس» و «تصادف» نسبت داده‌اند.

پروردگار قادر حکیم، بر اساس مصالحی که می‌داند، روزی مخلوقاتش را مقدّر فرموده است و آن را به‌موقع، میان آنان تقسیم خواهد نمود. یکی از این مصالح، چیزی است که صادق آل محمد (صلوات‌الله‌علیهم) در حدیث مذکور فرموده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۰ ، ۰۸:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِیِّ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ غَلاَءُ اَلسِّعْرِ فَقَالَ: «وَ مَا عَلَیَّ مِنْ غَلاَئِهِ إِنْ غَلاَ فَهُوَ عَلَیْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۱

 

از ابوحمزه ثمالی نقل شده است:

نزد امام سجاد (علیه‌السلام) نقل گرانی قیمت‌ها شد.

ایشان فرمودند:

«گرانی قیمت‌ها، چه ضرری برای من دارد؟

اگر گران شود، (روزی‌ام) بر عهده او (خداوند) است

و اگر ارزان شود، (روزی‌ام) بر عهده او (خداوند) است.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] نمی‌دانم خاطرتان هست یا نه؛ سال‌ها پیش، طرح خوشه‌بندی اقتصادی خانواده‌ها مطرح شده بود تا مبلغ یارانه‌ی دریافتی هر خانواده بر همین مبنا تعیین شود و میان آن‌ها توزیع گردد. پیامکی هم برای سرپرستان خانوار می‌آمد که شما در فلان خوشه هستید. این، شده بود بحث رایج میان مردم؛ که ما در فلان خوشه هستیم و اشتباه شده و…

یادم است همان ایام در درس استاد فاضلی حاضر می‌شدم و اتفاقاً پچ‌پچ‌های این بحث، در کلاس ایشان هم میان طلبه‌ها پیچیده بود. استاد وقتی متوجه پچ‌پچ‌ها شدند، جمله‌ای گفتند که در ذهنم ماند و به دلم نشست؛ «این‌ها بازی‌های دنیاست. چهارتا عدد است. روزیِ ما که دست این‌ها نیست. درستان را بخوانید.»

[۲] ذکر این‌دست احادیث و بیان این‌گونه توصیه‌ها (که انسان باید تلاشش را بکند و نگران نباشد، خداوند هم روزی‌اش را می‌رساند و…)، به این منظور نیست که خیانت‌ها و کوتاهی‌ها و کوته‌نظری‌ها را توجیه کنم. هرکس، در هر جایگاهی، باید وظیفه خود را به بهترین وجه انجام دهد؛ مسؤولان، ثروتمندان، صاحبان بنگاه‌های اقتصادی، کاسب‌ها، کارگرها، کارمندها، کشاورزها، خانه‌دارها، معلم‌ها، طلاب، دانشجویان، دانش‌آموزان و…

یک خاطره دیگر هم عرض کنم؛ سال‌ها پیش در یک مؤسسه فرهنگی‌تبلیغی که راویان سیره شهدا را آموزش می‌داد تا در مناطق عملیاتی دفاع مقدس روایت‌گری کنند، مشغول بودم. قرار بود جمعی از طلاب به شهری دوردست اعزام شوند. با توجه به محدودیت بودجه، بحث سر انتخاب وسیله نقلیه بود. یکی از دوستان می‌گفت با یک اتوبوس معمولی ببریم، طلبه‌ها هم کار تبلیغی می‌کنند، کارشان برای خداست و نباید به کیفیت وسیله نقلیه اعتراض کنند.

اما دوستی دیگر، نظر خیلی خوبی داشت که به یادم ماند و فرد مقابل را هم قانع کرد؛ «هرکس باید وظیفه خودش را، برای رضای خدا، درست انجام دهد؛ آن طلبه باید کار خودش را بکند و متوجه تنگناها باشد و غُر نزند. منِ مسؤول هم باید تمام تلاشم را بکنم تا بهترین خدمات را به او بدهم، باید به این‌در و آن‌در بزنم و بهترین امکانات را برایش فراهم کنم تا در آسایش باشد.»

لذا هرکس در هر جایگاهی اگر کوتاهی کند، هم در این دنیا باید به حسابش رسید و هم در آخرت به حسابش رسیدگی خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی حَجَّةِ اَلْوَدَاعِ: «أَلاَ إِنَّ اَلرُّوحَ اَلْأَمِینَ نَفَثَ فِی رُوعِی أَنَّهُ لاَ تَمُوتُ نَفْسٌ حَتَّى تَسْتَکْمِلَ رِزْقَهَا فَاتَّقُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَجْمِلُوا فِی اَلطَّلَبِ وَ لاَ یَحْمِلَنَّکُمُ اِسْتِبْطَاءُ شَیْءٍ مِنَ اَلرِّزْقِ أَنْ تَطْلُبُوهُ بِشَیْءٍ مِنْ مَعْصِیَةِ اَللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَسَمَ اَلْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ حَلاَلاً وَ لَمْ یَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اِتَّقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اَللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَکَ حِجَابَ اَلسِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ اَلْحَلاَلِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۰

 

از امام باقر نقل شده است که رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) در حجةالوداع فرمودند:

«آگاه باشید که روح‌الامین[۱] در دلم الهام نمود که:

هیچ‌کس تا وقتی روزی‌اش را کامل دریافت نکرده، نخواهد مرد. پس از (معصیتِ) خداوند (عزّوجلّ) بپرهیزید و در طلب کردنِ (روزی) اجمال[۲] بورزید

و این‌که دیر رسیدنِ بخشی از روزی(تان)، نباید شما را وادار کند که بخواهید آن را با معصیت خداوند طلب کنید؛ زیرا خداوند (تبارک‌وتعالی) روزی‌ها را، از نوع حلال، میان مخلوقاتش تقسیم کرده است؛

پس کسی که از (معصیتِ) خداوند (عزّوجلّ) پرهیز کند و [هنگام دیر رسیدنِ روزی‌اش] صبر نماید، خداوند رزقش را از حلال به او خواهد داد،

اما کسی که پرده‌دری کند و عجله بورزد، آن را از غیرحلال به‌دست خواهد آورد و به تقاصِ (همان‌مقدار که از حرام به‌دست آورده) از روزیِ حلالش کم می‌شود و در روز قیامت (نیز) به ضررش محاسبه خواهد شد.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] بسیاری از مفسران معتقدند مقصود از «روح الامین»، که در قرآن نیز ذکر شده است، حضرت جبرئیل (علیه‌السلام) است.

[۲] اجمال: کاری را مختصر و مفید انجام دادن.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

خیلی جالب و تأمل برانگیز است؛

کسی که از راه رشوه و دزدی و اختلاس و گران‌فروشی و حق‌خوری و… مالی به‌دست بیاورد و به ثروت و تمکّنی برسد و فلان خانه و ماشین و ملک را بخرد و ساکن شود، اگر صبر می‌کرد، قطعاً همان ثروت را از راه حلال به‌دست می‌آورد. آن‌گاه هم در دنیا عزت می‌داشت و هم در آخرت مجازات نمی‌شد.

به خداوند پناه می‌بریم از جهل و طمع و عجله و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

خداوند بندگانش را به طلب رزق (تلاش برای کسب روزی) دستور داده و وعده داده است که در این‌صورت روزی‌شان را می‌رساند و یاری‌شان می‌نماید.

حضرات معصومین (علیهم‌السلام) حداقل کاری که در این خصوص، بر انسان واجب است را بیان فرموده‌اند...

 

 

...عَنْ سَدِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: أَیُّ شَیْءٍ عَلَى اَلرَّجُلِ فِی طَلَبِ اَلرِّزْقِ؟ فَقَالَ: «إِذَا فَتَحْتَ بَابَکَ وَ بَسَطْتَ بِسَاطَکَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْکَ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۹

 

از سدیر بن حکیم صیرفی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

برای طلب روزی، چه کاری بر انسان واجب است؟

حضرت فرمودند:

«وقتی دربِ (مغازه)ات را باز کردی و بساطت را پهن نمودی، آن‌چه بر عهده‌ات بوده را انجام داده‌ای.»

 

 

 

...عَنِ اَلطَّیَّارِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «أَیَّ شَیْءٍ تُعَالِجُ أَیَّ شَیْءٍ تَصْنَعُ؟» فَقُلْتُ: مَا أَنَا فِی شَیْءٍ. قَالَ: «فَخُذْ بَیْتاً وَ اُکْنُسْ فِنَاهُ وَ رُشَّهُ وَ اُبْسُطْ فِیهِ بِسَاطاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا وَجَبَ عَلَیْکَ.» قَالَ: فَقَدِمْتُ فَفَعَلْتُ فَرُزِقْتُ.

 الکافی، ج۵، ص۷۹

 

از طیّار نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«چه مهارتی داری و چه‌کار می‌کنی؟»

عرض کردم:

مشغول کاری نیستم.

حضرت فرمودند:

«اتاق (مغازه)ای تهیه کن، حیاط (مقابل)اش را جارو کن و آب بپاش و بساطت را پهن کن؛ که هرگاه چنین کردی، به‌راستی که آن‌چه بر تو واجب است را به‌جا آورده‌ای»

طیار گوید:

پس من اقدام کردم و این کار را انجام دادم و به من روزی داده شد.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

انسان یاد آن لطیفه می‌افتد که ساده‌دلی ضریح امام رضا (علیه‌السلام) را چسبیده بود و از ایشان می‌خواست او را در قرعه‌کشی بانک برنده کند. چندین روز چنین کرد تا حضرت به خوابش آمدند و فرمودند: اول برو یک حساب در بانک افتتاح کن، بعد بیا حاجت بخواه!

کافی است انسان زمینه گشایش روزی را فراهم آورد، در طلب روزی تلاش کند و از خدا بخواهد؛ تا درهای روزی بر او گشوده شود.

به قول معروف؛ «از تو حرکت، از خدا برکت.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۰۴
ابوالفضل رهبر