دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسول خدا» ثبت شده است

 

…عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ اَللَّهَ حَرَّمَ اَلْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ اَلْحَیَاءِ لاَ یُبَالِی مَا قَالَ وَ لاَ مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَتَّشْتَهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلاَّ لِغَیَّةٍ أَوْ شِرْکِ شَیْطَانٍ.» فَقِیلَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ فِی اَلنَّاسِ شِرْکُ شَیْطَانٍ؟! فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «أَ مَا تَقْرَأُ قَوْلَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ شٰارِکْهُمْ فِی اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۲۳

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«به‌راستی که خداوند (ورود به) بهشت را بر هر بددهانِ ناسزاگوی بی‌حیایی که برایش مهم نیست چه می‌گوید و چه درباره‌اش می‌گویند، ممنوع کرده است

به‌راستی که اگر در موردش تحقیق کنی، درمی‌یابی که یا از طریق غیرحلال متولد شده است و یا شیطان در او شریک است!»

به ایشان عرض شد:

ای رسول خدا! مگر در میان مردم کسی هست که شیطان در او شریک باشد؟!

حضرت فرمودند:

«مگر این سخن خداوند (عزّوجلّ) را نخوانده‌ای که [خطاب به شیطان فرمود]:

«وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» [اسراء:۶۴]

«در دارایی‌ها و فرزندانِ (آدم) شریک شو.»؟»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] در مطالب پیشین عرض شد که گاهی شیطان هنگام انعقاد نطفه با والدین شریک می‌شود و به‌نوعی والدِ آن فرزند محسوب می‌شود. این ویژگی‌های پلید (بددهانی، ناسزاگویی و لااُبالی‌گری) نیز از همین طریق از شیطان به فرزند انسان منتقل می‌شود.
بعضی از اسباب شراکت شیطان در اولاد، عبارت‌اند از: بسته شدن نطفه با زنا، همبستری در هنگام حیض، یاد نکردن از خداوند هنگام همبستری و…

 

مطالب مرتبط پیشین:

«آداب و ادعیه درس‌آموزی که برای شب زفاف توصیه شده است»

«مبادا شیطان در مال و فرزندانمان با ما شریک شود!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

یکی از زمان‌هایی که همبستری زوجین در آن نهی شده است، ایام حیض (عادت ماهانه) است.[۱]

اگر خدای‌ناکرده به سبب نزدیکی در این ایام فرزندی متولد شود،[۲] این فرزند دچار مشکلاتی خواهد بود که در زیر به چند نمونه اشاره می‌شود.

 

 

 

قالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«لَا یُبْغِضُنَا إِلَّا مَنْ‏ خَبُثَتْ‏ وِلَادَتُهُ أَوْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ فِی حَیْضِهَا.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۹۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی از ما (اهل‌بیت) بدش نمی‌آید، مگر آن که ولادتش ناپاک باشد[۳] یا مادرش او را در ایام حیضش حمل کرده باشد.»[۴]

 

 

 

سئِلَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْمُشَوَّهِینَ فِی خَلْقِهِمْ. فَقَالَ:

«هُمُ الَّذِینَ یَأْتِی آبَاؤُهُمْ نِسَاءَهُمْ فِی الطَّمْثِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۹۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد کسانی که چهره‌شان زشت خلق شده است، سؤال شد.

حضرت فرمودند:

«آن‌ها کسانی‌اند که اجدادشان در ایام حیض به زنانشان همبستر می‌شدند.»

 

 

 

قالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ جَامَعَ امْرَأَتَهُ وَ هِیَ حَائِضٌ فَخَرَجَ الْوَلَدُ مَجْذُوماً أَوْ أَبْرَصَ فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۹۶

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«اگر کسی با همسرش درحالی‌که حائض است، همبستر شد و (به‌این‌سبب) فرزندی متولد شد که به جذام و پیسی مبتلا بود، نباید کسی را جز خودش سرزنش کند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] خداوند در آیه ۲۲۲ سوره مبارکه بقره صریحاً به این مسأله اشاره فرموده است:

«وَ یَسۡـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡمَحِیضِ قُلۡ هُوَ أَذࣰى فَٱعۡتَزِلُوا۟ ٱلنِّسَاۤءَ فِی ٱلۡمَحِیضِ وَ لَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطۡهُرۡنَ…»

«از تو دربارۀ حیض مى‌پرسند، بگو: حیض، حالت ناملایم و زیان‌بارى است؛ پس در زمان حیض از [آمیزش با] زنان کناره‌گیرى کنید و با آنان نزدیکى ننمایید تا پاک شوند.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)

[۲] برخی گمان می‌کنند اگر نزدیکی در ایام حیض صورت گیرد، امکان بچه‌دار شدن نیست (چون در این ایام تخمک قبلی از بدن زن خارج شده). درحالی‌که این باور غلط است و امکان این اتفاق هرچند کم است، اما وجود دارد؛ چراکه نطفه مرد می‌تواند تا یک هفته در رحم زن، زنده و سالم باقی بماند و در این مدت امکان تولید تخمک در بدن زن هست.

[۳] یعنی حاصل زنا باشد.

[۴] تعبیر حضرت در این‌باره بسیار دقیق است؛ همان‌طور که در پاورقی دوم اشاره شد، درست است که در ایام حیض تخمک در بدن زن نیست، اما این امکان هست که رحم زن، نطفه مرد را تا یک هفته نگه دارد و وقتی تخمک جدید تولید شد، انعقاد نطفه صورت گیرد. لذا حضرت فرموده‌اند: مادرش او را در این ایام حمل کند؛ یعنی در خود نگه دارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۰۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «…یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ طَهَّرَنَا وَ اصْطَفَانَا لَمْ یَلْتَقِ لَنَا أَبَوَانِ عَلَى سِفَاحٍ قَطُّ مِنْ لَدُنْ آدَمَ فَلَا یُحِبُّنَا إِلَّا مَنْ طَابَتْ وِلَادَتُهُ…»

 الأمالی(للصدوق)، ص۳۶۷

 

از عبدالله‌بن‌عباس نقل شده است:

رسول خدا خطاب به امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهما) فرمودند:

«…ای علی! به‌راستی که خداوند ما (اهل‌بیت) را پاک نموده و بر گزیده است.

از زمان حضرت آدم، هیچ پدر و مادری (از میان اجدادمان) هرگز با زنا همبستر نشده‌اند.

پس هیچ‌کس ما را دوست نخواهد داشت، مگر کسی که ولادتش پاک باشد…»

 

 

 

…عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمَدَائِنِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «إِذَا بَرَدَ عَلَى قَلْبِ أَحَدِکُمْ حُبُّنَا فَلْیَحْمَدِ اَللَّهَ عَلَى أَوْلَى اَلنِّعَمِ.» قُلْتُ: عَلَى فِطْرَةِ اَلْإِسْلاَمِ؟ قَالَ: «لاَ وَ لَکِنْ عَلَى طِیبِ اَلْمَوْلِدِ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّنَا إِلاَّ مَنْ طَابَتْ وِلاَدَتُهُ وَ لاَ یُبْغِضُنَا إِلاَّ اَلْمُلْزَقُ اَلَّذِی یَأْتِی بِهِ أُمُّهُ مِنْ رَجُلٍ آخَرَ فَتُلْزِمُهُ زَوْجَهَا فَیَطَّلِعُ عَلَى عَوْرَاتِهِمْ وَ یَرِثُهُمْ أَمْوَالَهُمْ فَلاَ یُحِبُّنَا ذَلِکَ أَبَداً وَ لاَ یُحِبُّنَا إِلاَّ مَنْ کَانَ صَفْوَةً مِنْ أَیِّ اَلْجِیلِ کَانَ.»

 المحاسن، ج‏۱، ص۱۳۸

 

از ابوعبدالله مدائنی نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«هرگاه کسی خنکای محبت ما (اهل‌بیت) را بر دلش احساس کرد، باید خداوند را به‌خاطر "نعمت نخست" حمد گوید.»

عرض کردم:

منظورتان از نعمت نخست، این است که بر فطرت اسلام است؟

حضرت فرمودند:

«خیر، نعمت نخست این است که ولادتش پاک بوده است. به‌راستی که هیچ‌کس ما را دوست ندارد، مگر کسی که ولادتش پاک باشد

و هیچ‌کس از ما بدش نمی‌آید، مگر کسی که مادرش او را از مرد دیگری حامله شده و به شوهرش نسبت داده باشد.

این مولودِ (زنازاده) به رازهای مگوی آن خانواده [که در واقع خانواده او نیستند] پی می‌برد و از آنان ارث می‌برد.

بنابراین هیچ‌کس هرگز ما را دوست نخواهد داشت، مگر آن که (ولادتش) پاک باشد، از هر گروه و دسته‌ای که باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۲ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

روِّینَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:

أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ أَسْتَأْذِنُ عَلَى أُمِّی إِذَا أَرَدْتُ‏ الدُّخُولَ‏ عَلَیْهَا؟ قَالَ: «نَعَمْ أَ یَسُرُّکَ أَنْ تَرَاهَا عُرْیَانَةً؟» قَالَ: لَا. قَالَ: «فَاسْتَأْذِنْ عَلَیْهَا إِذاً.» قَالَ: فَأُخْتِی یَا رَسُولَ اللَّهِ تَکْشِفُ شَعْرَهَا بَیْنَ یَدَیَّ؟ قَالَ: «لَا.» قَالَ: لِمَ؟ قَالَ: «أَخَافُ عَلَیْکَ إِذَا أَبْدَتْ شَیْئاً مِنْ مَحَاسِنِهَا إِلَیْکَ أَنْ یَسْتَفِزَّکَ الشَّیْطَانُ.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۲، ص۲۰۲

 

از امام صادق، از پدرشان، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است:

مردی نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! آیا هرگاه که می‌خواهم نزد مادرم بروم، باید هنگام ورود از او اجازه بخواهم؟

حضرت فرمودند:

«بله. مگر دوست داری که او را برهنه ببینی؟»

عرض کرد:

خیر

حضرت فرمودند:

«پس اگر چنین است، از او اجازه بگیر.»

آن مرد عرض کرد:

ای رسول خدا! آیا خواهرم (می‌تواند) مویش را جلوی من آشکار کند؟

حضرت فرمودند:

«خیر!»

عرض کرد:

چرا؟!

فرمودند:

«برای تو نگرانم؛ که هرگاه مقداری از زیبایی‌هایش بر تو آشکار شود، شیطان تو را متزلزل سازد.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] از آن‌جا که بر اساس آیات قرآن (مثل آیه ۳۱ سوره نور) و روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، نگاه کردن به موی محارم جایز است، گویا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این سخن را به فراخور حالات روحی و روانیِ مخاطب خود بیان فرموده‌اند؛ چنان‌که می‌فرمایند: «من "برای تو" نگرانم که...»

شاید بتوان چنین جمع‌بندی کرد که آشکار کردن و دیدن موها و بخش‌های متعارف بدن محارم جایز است، اما اگر ترس این باشد که انسان با دیدن زیبایی‌های آنان دچار گناه شود، آشکار کردن و نیز دیدنِ همین مقدار نیز جایز نخواهد بود.

بنابراین خانواده‌ها باید در انتخاب نوع پوشش خود در خانه، شرایط روحی اعضای خانواده را در نظر داشته باشند تا برای وسوسه‌های شیطانی زمینه‌ای فراهم نگردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۲۳
ابوالفضل رهبر

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «لاَ یَدْخُلِ اَلرَّجُلُ مَعَ اِبْنِهِ اَلْحَمَّامَ فَیَنْظُرَ إِلَى عَوْرَتِهِ.» وَ قَالَ: «لَیْسَ لِلْوَالِدَیْنِ أَنْ یَنْظُرَا إِلَى عَوْرَةِ اَلْوَلَدِ وَ لَیْسَ لِلْوَلَدِ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى عَوْرَةِ اَلْوَالِدِ.»» وَ قَالَ: «لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلنَّاظِرَ وَ اَلْمَنْظُورَ إِلَیْهِ فِی اَلْحَمَّامِ بِلاَ مِئْزَرٍ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هیچ مردی نباید با پسرش به حمام رود و به عورت او نگاه کند.»

و نیز فرمودند:

«پدر و مادر اجازه ندارند به عورتِ فرزندشان نگاه کنند و فرزند نیز اجازه ندارد به عورت پدر یا مادرش نگاه کند.»»

امام صادق (علیه‌السلام) همچنین فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کسی که در حمام بدون لباس‌زیر باشد و به او نگاه شود و نیز کسی که به او نگاه کند را لعن فرمودند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۲ ، ۰۵:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

از سال‌ها پیش، وقتی در کتب درسی مدرسه، دانشگاه و حوزه می‌خواندم که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) علاوه بر پیامبری، «امامت» نیز داشته‌اند، گمان می‌کردم تنظیم‌کنندگان این کتب، احتراماً چنین مطلبی را بیان می‌کنند یا با این استدلال چنین می‌گویند که: ایشان مقامشان از سایر انبیاء بالاتر است و وقتی بر اساس آیات قرآن، حضرت ابراهیم به چنین مقامی رسیده بودند، پس ایشان نیز - به طریق اولی - امامت داشته‌اند.

علت این گمانم این بود که هرچه از معلمان و اساتید می‌پرسیدم و در جزوات و کتاب‌ها جستجو می‌کردم، آیه یا حدیثی دال بر این مطلب نمی‌یافتم!

تا این‌که چندروز پیش که داشتم «کتاب الحجة» کافی را مرور می‌کردم، احادیثی دال بر این مطلب یافتم و مجهول چندساله‌ام حل شد و بسی مشعوف گشتم!

خواستم شما را نیز در این شعف شریک گردانم…

 

 

 

…عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَنْهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«الْأَنْبِیَاءُ وَ الْمُرْسَلُونَ عَلَى أَرْبَعِ طَبَقَاتٍ فَنَبِیٌّ مُنَبَّأٌ فِی نَفْسِهِ لَا یَعْدُو غَیْرَهَا وَ نَبِیٌّ یَرَى فِی النَّوْمِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یُعَایِنُهُ فِی الْیَقَظَةِ وَ لَمْ یُبْعَثْ إِلَى أَحَدٍ وَ عَلَیْهِ إِمَامٌ مِثْلُ مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ عَلَى لُوطٍ ع وَ نَبِیٌّ یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یُعَایِنُ الْمَلَکَ وَ قَدْ أُرْسِلَ إِلَى طَائِفَةٍ قَلُّوا أَوْ کَثُرُوا کَیُونُسَ قَالَ اللَّهُ لِیُونُسَ: «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‏ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ» قَالَ: یَزِیدُونَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً وَ عَلَیْهِ إِمَامٌ وَ الَّذِی یَرَى فِی نَوْمِهِ وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ یُعَایِنُ فِی الْیَقَظَةِ وَ هُوَ إِمَامٌ مِثْلُ أُولِی الْعَزْمِ وَ قَدْ کَانَ إِبْرَاهِیمُ ع نَبِیّاً وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ حَتَّى قَالَ اللَّهُ: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» فَقَالَ اللَّهُ: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» مَنْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً لَا یَکُونُ إِمَاماً.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«انبیاء و رسولان، چهار طبقه هستند؛

۱- پیامبری که درون خودش به او خبرهایی داده می‌شود و [آن‌چه به او تکلیف می‌شود، فقط در رابطه با خودش است؛] به دیگران تجاوز نمی‌کند.

۲- پیامبری که در خواب می‌بیند و در بیداری صدا را می‌شنود ولی او (فرشته‌ی صاحب صدا) را نمی‌بیند. چنین پیامبری، بر هیچ‌کس مبعوث نمی‌شود، بلکه خود، امامی دارد [که باید از او پیروی کند]؛ مانند حضرت ابراهیم که امام حضرت لوط (علیهماالسلام) بود.

۳- پیامبری که در خوابش می‌بیند و (در بیداری) صدا را می‌شنود و فرشته را می‌بیند و به‌سوی گروهی فرستاده می‌شود؛ چه این گروه کوچک باشند و چه بزرگ؛ مانند حضرت یونس (علیه‌السلام). خداوند در مورد حضرت یونس می‌فرماید: «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‏ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ»[صافات:۱۴۷]؛ «ما او را به‌سوی [قومی] صدهزار نفری، بلکه بیشتر، فرستادیم.» این جمعیتِ بیشتر؛ سی‌هزار نفر بودند. [در مجموع صدوسی‌هزار نفر] بر این دسته از انبیاء هم [مانند دسته دوم] امامی هست.

۴- پیامبری که در خوابش می‌بیند و در بیداری صدا(ی فرشته‌ی وحی) را می‌شنود و او را می‌بیند. او، «امام» است؛ مانند (پیامبرانِ) «اولوالعزم». حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) «نبی» بود، اما «امام» نبود. تا زمانی که خداوند (به او) فرمود: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی»[بقره:۱۲۴]؛ «من تو را برای همه مردم «امام» قرار دادم. [حضرت ابراهیم] عرض کرد: از نسل و دودمان من نیز امام قرار خواهی داد؟» خداوند در پاسخ فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»؛ «پیمان من (امامت) به ظلم‌کنندگان نمی‌رسد.» [یعنی] کسی که صنم یا بتی را پرستیده باشد، نمی‌تواند امام باشد.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«سَادَةُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سرور انبیاء و رسولان، پنج نفر هستند و آنان، از میان رسولان، (پیامبرانِ) «اولوالعزم» هستند. سنگ آسیابِ [نبوت و رسالت] بر محور آنان می‌چرخد.

[این پنج نفر عبارت‌اند از:] «نوح»، «ابراهیم»، «موسی»، «عیسی» و «محمد» درود خداوند بر او و خاندانش و بر همه انبیاء باد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که در حدیث اول ملاحظه فرمودید، از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شد که پیامبران اولوالعزم که بالاترین رتبه انبیاء هستند، به مقام امامت نائل شده‌اند.

در حدیث دوم نیز از ایشان نقل شد که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از پیامبران اولوالعزم است.

در مطلب پیشین نیز ملاحظه کردید که رسالت مقام و مسؤولیتی بالاتر و گسترده‌تر از نبوت است و پیامبر اسلام، پیش از آن‌که به رسالت مبعوث شوند، دارای مقام نبوت بوده‌اند.

بنابراین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بالاترین طبقات انبیاء و جامع مقامات نبوت، رسالت و امامت می‌باشند. (روحی فداه)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْأَحْوَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّسُولِ وَ النَّبِیِّ وَ الْمُحَدَّثِ. قَالَ: «الرَّسُولُ الَّذِی یَأْتِیهِ جَبْرَئِیلُ قُبُلًا فَیَرَاهُ وَ یُکَلِّمُهُ فَهَذَا الرَّسُولُ وَ أَمَّا النَّبِیُّ فَهُوَ الَّذِی یَرَى فِی مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْیَا إِبْرَاهِیمَ وَ نَحْوَ مَا کَانَ رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ أَسْبَابِ النُّبُوَّةِ قَبْلَ الْوَحْیِ حَتَّى أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِالرِّسَالَةِ وَ کَانَ مُحَمَّدٌ ص حِینَ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَ جَاءَتْهُ الرِّسَالَةُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ یَجِیئُهُ بِهَا جَبْرَئِیلُ وَ یُکَلِّمُهُ بِهَا قُبُلًا وَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مَنْ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَ یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَأْتِیهِ الرُّوحُ وَ یُکَلِّمُهُ وَ یُحَدِّثُهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونَ یَرَى فِی الْیَقَظَةِ وَ أَمَّا الْمُحَدَّثُ فَهُوَ الَّذِی یُحَدَّثُ فَیَسْمَعُ وَ لَا یُعَایِنُ وَ لَا یَرَى فِی مَنَامِهِ.»

 الکافی، ج۱، ص۱۷۶

 

از محمد بن علی بن نُعمان أحول نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) درباره (تفاوت میان) «رسول»، «نبی» و «محدِّث» سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

- ««رسول»؛ کسی است که جبرئیل از رو‌به‌رو نزد او می‌آید و با او سخن می‌گوید. این، «رسول» است.

- اما «نبی»؛ کسی است که در خواب می‌بیند؛ مانند رؤیای حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)[۱] و نیز مانند خواب‌هایی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، قبل از اینکه به ایشان وحی شود، از اسباب نبوتشان می‌دیدند، تا این‌که جبرئیل از جانب خداوند با (پیام) رسالت، نزد ایشان آمد.

حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، هنگامی که نبوت داشتند و رسالت نیز از جانب خداوند بر ایشان وارد شد، جبرئیل نزدشان می‌آمد و از روبه‌رو با این سخن می‌گفت.

از میان انبیاء، بعضی هستند که نبوت دارند و در خواب هم می‌بینند و «روح»[۲] نیز نزد آنان می‌آید و با آنان سخن می‌گوید، بی‌آن‌که (فرشته‌ای را) در بیداری ببینند.

- و اما «محدِّث»؛ کسی است که (در بیداری) با او سخن گفته می‌شود و او می‌شنود، اما (کسی را) نمی‌بیند. در خواب هم (چیزی) نمی‌بیند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اشاره‌ای است به رؤیای حضرت ابراهیم که در آن به ایشان وحی شد که فرزندشان اسماعیل (علیهماالسلام) را ذبح کند. همان‌طور که خداوند می‌فرماید:

«…إِنِّی أَرَىٰ فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ…»[صافات:۱۰۲]

«…[پسرم!] من در خواب می‌بینم که تو را ذبح می‌کنم…»

[۲] «روح»؛ موجودی است غیر از فرشته و بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل، که همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده؛ به ایشان خبرهایی می‌داده و راهنمایی‌شان می‌کرده. روح، بعد از رحلت رسول خدا، ملازم ائمه اطهار (صلوات‌الله‌علیهم) است. خداوند در آیاتی از قرآن کریم، به این موجودِ ذی‌شرافت اشاره فرموده است؛ از جمله در سوره قدر، آن‌جا که اشاره می‌فرماید: روح به‌همراه فرشتگان در شب قدر نازل می‌شود. در مورد روح، سخن بسیار است که در مقال نمی‌گنجد. (در ابوابی از کتاب کافی، احادیثی در این رابطه ذکر شده است.)

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که امام باقر فرمودند، رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) پیش از آن‌که در چهل‌سالگی به رسالت مبعوث شوند، به مقام نبوت رسیده بودند و در خواب به ایشان القائاتی می‌شد و خبرهایی داده می‌شد تا برای رسالت خود آماده شوند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَ‏ لِی‏ أَهْلَ‏ بَیْتٍ‏ وَ هُمْ‏ یَسْمَعُونَ‏ مِنِّی أَ فَأَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۱۱

 

از سلیمان بن خالد نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

خانواده‌ای دارم که به حرفم گوش می‌دهند. آیا آنان را به این امر (ولایت اهل‌بیت) دعوت نمایم؟

حضرت فرمودند:

«بله، خداوند (عزّوجلّ) در کتابش می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ.» [تحریم:۶]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان و خانواده‌تان را از آتشی که هیزمش مردمان و سنگ‌ها هستند، باز دارید.»»

 

 

 

جابِرٌ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «دَخَلَ عَلَى أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلٌ، فَقَالَ: رَحِمَکَ اَللَّهُ أُحَدِّثُ أَهْلِی؟ قَالَ: «نَعَمْ، إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً وَقُودُهَا اَلنّٰاسُ وَ اَلْحِجٰارَةُ» وَ قَالَ: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاٰةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْهٰا».»»

 الأصول‌الستةعشر، ص۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی نزد پدرم (امام باقر علیه‌السلام) آمد و عرض کرد:

خداوند شما را رحمت کند، آیا برای خانواده‌ام حدیث بخوانم؟

ایشان فرمودند:

«بله؛ خداوند می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ.» [تحریم:۶]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان و خانواده‌تان را از آتشی که هیزمش مردمان و سنگ‌ها هستند، باز دارید.»»

و نیز فرموده است:

«وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» [طه:۱۳۲]

«خانواده‌ات را به نماز امر کن و بر آن صبر و پافشاری نما.»»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط پیشین:

«توضیحی پیرامون یک وظیفه سنگین نسبت به خانواده»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۱ ، ۱۲:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

بعضی دعاها گیراست. یکی از آن‌ها، دعای والدین در مورد فرزندانشان است.

ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

…عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ اَلْمَظْلُومِ فَإِنَّهَا تُرْفَعُ فَوْقَ اَلسَّحَابِ حَتَّى یَنْظُرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهَا فَیَقُولَ: «اِرْفَعُوهَا حَتَّى أَسْتَجِیبَ لَهُ.» وَ إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ اَلْوَالِدِ فَإِنَّهَا أَحَدُّ مِنَ اَلسَّیْفِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۵۰۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مراقب دعای مظلوم باشید؛

چراکه دعای مظلوم، تا بالای ابرها بالا می‌رود، تا این‌که خداوند (عزّوجلّ) به آن نگاه می‌اندازد و [به فرشتگانش] می‌فرماید: «آن را بالا بیاورید تا مستجابش کنم.»

و مراقب دعای پدر (یا مادر) باشید؛

چراکه از شمشیر بُرّان‌تر است.»

 

 

 

…عَنْ عِیسَى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلثَّالِثِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«ثَلاَثُ دَعَوَاتٍ لاَ یُحْجَبْنَ عَنِ اَللَّهِ (تَعَالَى)؛ دُعَاءُ اَلْوَالِدِ لِوَلَدِهِ إِذَا بَرَّهُ، وَ دَعْوَتُهُ عَلَیْهِ إِذَا عَقَّهُ، وَ دُعَاءُ اَلْمَظْلُومِ عَلَى ظَالِمِهِ، وَ دُعَاؤُهُ لِمَنِ اِنْتَصَرَ لَهُ مِنْهُ، وَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ دَعَا لِأَخٍ لَهُ مُؤْمِنٍ وَاسَاهُ فِینَا، وَ دُعَاؤُهُ عَلَیْهِ إِذَا لَمْ یُوَاسِهِ مَعَ اَلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ وَ اِضْطِرَارِ أَخِیهِ إِلَیْهِ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۲۸۰

 

از امام هادی، از پدرانشان، از امام صادق (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«سه دعا از خداوند (تعالی) پنهان نمی‌ماند:

- دعای پدر (یا مادر) برای فرزندش، هنگامی‌که به او نیکی کرده و نیز نفرین او علیه فرزندش، هنگامی‌که نسبت به او سرکشی نموده.

- و نفرین مظلوم علیه کسی که به او ظلم کرده و نیز دعای مظلوم برای کسی که او را در مقابل آن ظالم یاری نموده

- و دعای مرد [یا زن] مؤمن برای برادر [یا خواهر] مؤمنش که - به‌خاطر ما (اهل‌بیت) - او را یاری کرده و نیز دعای او علیه برادرش، هنگامی که به او یاری نکرده، در حالی که توان یاری‌اش را داشته و برادرش به کمک او نیاز شدید داشته.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

چه خوب است حال که دعای ما در مورد فرزندانمان مورد اعتنای پروردگار است، حتی اگر فرزندی داریم که در راه نیست یا کاستی‌هایی دارد، به‌جای نفرین، دعا کنیم که کاستی‌هایش رفع شود و به راه آید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۱ ، ۱۱:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

والدین همواره سعی می‌کنند فرزندشان را یاری رسانند و آن‌ها را رشد دهند؛ در زمینه جسمی، اخلاقی، درسی، اجتماعی، اقتصادی و...

جالب است بدانید این تلاش برای ارتقاء فرزند، حتی پس مرگ او نیز می‌تواند ادامه داشته باشد.

 

 

 

أبُو اَلْقَاسِمِ اَلْکُوفِیُّ فِی کِتَابِ اَلْأَخْلاَقِ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ:

«إِنَّ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ فِی الْجَنَّةِ لَا یَعْرِفُهَا مِنْ‏ أَعْمَالِهِ‏ فَیَقُولُ: رَبِّ أَنَّى لِی هَذِهِ؟ فَیَقُولُ: بِاسْتِغْفَارِ وَالِدَیْکَ لَکَ مِنْ بَعْدِکَ.»

 مستدرک الوسائل، ج‏۶، ص۴۳۹

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که فرمودند:

«به‌راستی (گاهی) بنده‌ای درجه‌اش در بهشت ارتقاء می‌یابد، اما (عامل این ارتقاء را) در اعمالش نمی‌یابد.

عرض می‌کند:

پروردگارا! این از کجا (به من رسیده است)؟!

خداوند می‌فرماید:

«به‌واسطه طلب آمرزشی که پدر و مادرت، بعد از تو انجام داده‌اند.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

چه خوب است عزیزانمان را وقتی نیاز به یاری دارند و دستشان کوتاه است، فراموش نکنیم و آن‌ها را با دعایی مختصر و هدایایی معنوی مهمان سازیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۱ ، ۱۱:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: نَهَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنِ اَلْأَدَبِ عِنْدَ اَلْغَضَبِ.

 الکافی، ج۷، ص۲۶۰

 

نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از تنبیه کردن هنگام عصبانیت نهی فرمودند.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

تنبیه، یک هوش‌دار جدی است تا طرف مقابل به اشتباه خود پی ببرد و آن را تکرار نکند.

وقتی کودک احساس می‌کند میان رفتاری که انجام داده و مجازاتِ ناخوش‌آیندِ آن، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد و با تکرار آن رفتار، آن مجازات و - به تبع - آن احساس ناخوش‌آیند تکرار خواهد شد، سعی می‌کند آن رفتار را تکرار نکند.

در مراحلی از تربیت یا هنگام بروز بعضی رفتارهای خاص، لازم است از این شیوه تربیتی استفاده نمود.

اما هنگام تنبیه باید به ظرافت‌هایی توجه داشت؛ از جمله این‌که:

- هدف، تربیت کودک است، نه انتقام از او و خالی کردن خود

- آیا کودک می‌دانسته و می‌فهمیده که کارش زشت است؟

- آیا کودک واقعاً مستحق تنبیه است یا کاری که کرده قابل چشم‌پوشی است و باید از روش دیگری بهره برد؟

- چه نوع تنبیهی و چه میزان از آن، با جرم و خطای کودک، با سن او و با شرایط روحی خاصش متناسب است؟

- آیا این نوع تنبیه و این میزان از آن، برای این کودک اثربخش خواهد بود؟

- آیا شرایط محیطی برای تنبیه فراهم است؟ (مثلاً آیا افراد ناکاربلد و نادانی حضور ندارند که با عکس‌العمل غلطشان تنبیه را بی‌اثر یا مضر کنند؟)

- بعد از تنبیه باید چه رفتاری داشته باشیم تا هم تنبیه اثربخش باشد و هم رابطه عاطفی میان والدین و کودک آسیب نبیند؟

با این تفاصیل، اگر بخواهیم تنبیهی صحیح نسبت به فرزندمان اعمال کنیم، این تنبیه باید هدف‌مند و هوش‌مندانه باشد، تا نتیجه مورد نظر حاصل شود.

درحالی‌که انسان وقتی عصبانی است، نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد و رفتار کنترل‌شده‌ای از خود بروز دهد.

به‌همین‌خاطر است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از این‌که تنبیه در حال عصبانیت انجام گیرد، نهی فرموده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۰۱ ، ۰۸:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ یُونُسُ بْنُ یَعْقُوبَ فَرَأَیْتُهُ یَئِنُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «مَا لِی أَرَاکَ تَئِنُّ؟» قَالَ: طِفْلٌ‏ لِی‏ تَأَذَّیْتُ‏ بِهِ‏ اللَّیْلَ أَجْمَعَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا یُونُسُ حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَیْهِ وَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ ص یَئِنَّانِ. فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع: یَا حَبِیبَ اللَّهِ مَا لِی أَرَاکَ تَئِنُّ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «طِفْلَانِ لَنَا تَأَذَّیْنَا بِبُکَائِهِمَا.» فَقَالَ جَبْرَئِیلُ: مَهْ یَا مُحَمَّدُ فَإِنَّهُ سَیُبْعَثُ لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ شِیعَةٌ إِذَا بَکَى أَحَدُهُمْ فَبُکَاؤُهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِلَى أَنْ یَأْتِیَ عَلَیْهِ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا جَازَ السَّبْعَ فَبُکَاؤُهُ اسْتِغْفَارٌ لِوَالِدَیْهِ إِلَى أَنْ یَأْتِیَ عَلَى الْحَدِّ فَإِذَا جَازَ الْحَدَّ فَمَا أَتَى مِنْ حَسَنَةٍ فَلِوَالِدَیْهِ وَ مَا أَتَى مِنْ سَیِّئَةٍ فَلَا عَلَیْهِمَا.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۲

 

از محمدبن‌مسلم نقل شده است:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) نشسته بودم که یونس‌بن‌یعقوب وارد شد. دیدم ناله می‌کند.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«چرا تو را نالان می‌بینم؟»

عرض کرد:

نوزادی دارم که تمام دیشب را به‌خاطر [گریه‌های] او اذیت شدم.

امام به او فرمودند:

«ای یونس! پدرم امام باقر از پدرانش از جدّم رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل کرده است: جبرئیل بر رسول خدا فرود آمد، درحالی‌که ایشان و امام علی (علیهماالسلام) ناله می‌کردند.

جبرئیل عرض کرد: ای حبیب خدا! چرا تو را نالان می‌بینم؟

رسول خدا فرمودند: «ما دو نوزاد داریم که به‌خاطر گریه‌هایشان اذیت شده‌ایم.»

جبرئیل عرض کرد: صبر کن، ای محمد! به‌راستی که برای این قوم شیعیانی بر خواهند آمد که وقتی یکی از آن‌ها گریه کند، تا وقتی به هفت‌سالگی برسد، گریه‌اش (در حکمِ) «لا اله الا الله» است. وقتی هفت‌سالگی را پشت‌سر بگذارد، تا وقتی به حد بلوغ برسد، گریه‌اش (در حکمِ) طلب آمرزش برای پدر و مادرش است. وقتی بلوغ را پشت‌سر گذاشت، کارهای نیکی که انجام می‌دهد، به سود والدینش است، اما کارهای بدی که انجام می‌دهد، به ضرر آن‌ها نخواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط پیشین:
«حکمت اشکی که از چشم، و بزاقی که از دهان نوزاد جاری می‌شود»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۱ ، ۱۷:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مجموعه احادیثی با عنوان «سه دوره هفت‌ساله برای تربیت کودک» ذکر شد که هفت سال دومِ زندگی کودک، دوره «اطاعت و آموزش» است.

در این دوره کودک به حدی از رشد رسیده است که هم دستورپذیر است و هم برای آموختن، آمادگی کامل دارد. بنابراین باید از این فرصت استفاده کرد و بار او را برای موفقیت‌های آینده بست.

همچنین بیان شد که باید در این دوره قرآن، حدیث، احکام، جملات حکمت‌آمیز و تجربیات مفید را به او آموخت.

در حدیث زیر به یکی از تعالیمی که باید به کودک منتقل شود، اشاره شده است.

 

 

 

...عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«عَلِّمُوا أَوْلاَدَکُمُ اَلسِّبَاحَةَ وَ اَلرِّمَایَةَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما)‌ نقل شده است:

«به فرزندانتان شنا و تیراندازی را بیاموزید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این ورزش‌ها علاوه بر این‌که جسم کودک را پرورش می‌دهند و بر دقت، تمرکز و چابکی او نیز می‌افزایند و به‌خلاف بسیاری از ورزش‌ها، ثمره‌ای عملی - بلکه حیاتی - دارند.

چه خوب است فرزندانمان و حتی خودمان به ورزش‌ها، بازی‌ها و سرگرمی‌هایی مشغول شویم که علاوه بر لذتی که برایمان دارند، ثمره قابل توجهی نیز داشته باشند.

جا دارد تحقیق مفصلی در مورد فواید پرداختن به شنا و تیراندازی (که در احادیث به آن تأکید شده) انجام شود و آثار تربیتی این امور بر جسم و جان انسان، مورد مداقّه قرار گیرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۰۱ ، ۰۹:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی حَیُّونٍ مَوْلَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: «نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ: «یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنَّ الْأَبْکَارَ مِنَ النِّسَاءِ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ فَإِذَا أَیْنَعَ الثَّمَرُ فَلَا دَوَاءَ لَهُ إِلَّا اجْتِنَاؤُهُ وَ إِلَّا أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ غَیَّرَتْهُ الرِّیحُ وَ إِنَّ الْأَبْکَارَ إِذَا أَدْرَکْنَ مَا یُدْرِکْنَ النِّسَاءُ فَلَا دَوَاءَ لَهُنَّ إِلَّا الْبُعُولُ وَ إِلَّا لَمْ یُؤْمَنْ عَلَیْهِنَّ الْفِتْنَةُ.» فَصَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ النَّاسَ ثُمَّ أَعْلَمَهُمْ مَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ فَقَالُوا: مِمَّنْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «مِنَ الْأَکْفَاءِ.» فَقَالُوا: وَ مَنِ الْأَکْفَاءُ؟ فَقَالَ: «الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَکْفَاءُ بَعْضٍ.» ثُمَّ لَمْ یَنْزِلْ حَتَّى زَوَّجَ ضُبَاعَةَ بِنْتَ زُبَیْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لِمِقْدَادِ بْنِ أَسْوَدَ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا زَوَّجْتُ ابْنَةَ عَمِّی الْمِقْدَادَ لِیَتَّضِعَ النِّکَاحُ.»»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۸۹

 

از ابوحیّون، غلام امام رضا (علیه‌السلام) [از ایشان] نقل شده است:

«جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد و عرض کرد:

ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌گوید:

«زنان دوشیزه، مانند میوه‌ی بر درخت هستند. میوه وقتی برسد، برایش جز چیدن دارویی نیست، وگرنه خورشید آن را فاسد می‌کند و باد آن را دگرگون می‌سازد.

دوشیزگان نیز وقتی آن‌چه را که زنان می‌بینند، ببینند،[۱] برایشان دارویی جز شوهر کردن نیست، وگرنه از فتنه در امان نخواهند بود.»

آن‌گاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر فراز منبر رفتند و برای مردم سخنرانی کردند و آنان را از دستور خداوند آگاه ساختند.

مردم عرض کردند:

ای رسول خدا! از میان چه کسانی (برایشان شوهر برگزینیم)؟

پیامبر فرمودند:

«از میان کفوها (همتایانشان).»

عرض کردند:

کفوهای آن‌ها چه کسانی‌اند؟

حضرت فرمودند:

«بعضی از مؤمنین کفو (همتای) بعضی دیگر هستند.»[۲]

آن‌گاه پیامبر از منبر پایین نیامدند، تا زمانی که «ضُباعه» دخترِ «زبیر بن عبدالمطلب» را به ازدواج «مقداد» در آوردند و فرمودند:

«ای مردم! من دختر عمویم را به ازدواج مقداد در آوردم، فقط برای این‌که ازدواج را (میان شما) آسان گردانم.»»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود، بالغ شدن و بروز عادت ماهانه است.

[۲] در مطلب پیشین از امام جواد (علیه‌السلام) نقل شد: «اگر کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، (برای خواستگاری) نزد شما آمد، (دخترتان را) به ازدواج او در آورید.» (الکافی، ج‏۵، ص۳۴۷) و توضیح داده شد که هر خانواده‌ای با هر سطحی از تدین و هر طرز فکری، تیپ خاصی را می‌پسندند و معنای «کفویت» همین است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۱ ، ۱۷:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ أَسْبَاطٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی أَمْرِ بَنَاتِهِ وَ أَنَّهُ لاَ یَجِدُ أَحَداً مِثْلَهُ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «فَهِمْتُ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ بَنَاتِکَ وَ أَنَّکَ لاَ تَجِدُ أَحَداً مِثْلَکَ فَلاَ تَنْظُرْ فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اَللَّهُ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: «إِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ «إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی اَلْأَرْضِ وَ فَسٰادٌ کَبِیرٌ».»»

 الکافی، ج‏۵، ص۳۴۷

 

از علی بن مهزیار نقل شده است:

علی بن أسباط نامه‌ای به امام جواد (علیه‌السلام) نوشت و این مشکلش را با حضرت در میان گذاشت که: برای دخترانش کسی را پیدا نمی‌کند که مثل خودش (مثل علی بن أسباط) باشد.

حضرت در پاسخ نوشتند:

«آن‌چه درباره دخترانت ذکر کردی؛ که هیچ‌کس را مثل خودت (برای آن‌ها) پیدا نمی‌کنی، متوجه شدم.

چنین عقیده‌ای نداشته باش، خدا رحمتت کند!

چراکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند:

«اگر کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، (برای خواستگاری) نزد شما آمد، (دخترتان را) به ازدواج او درآورید؛ «که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین روی خواهد داد.»[انفال:۷۳]»»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] علی بن أسباط، از بزرگان شیعه، عالم و صاحب تألیفاتی بوده است. او دوست داشته دخترش را به ازدواج شخصی مثل خودش درآورد. وی توجه نداشته که اولاً هیچ‌کس مثل دیگری نیست. ثانیاً یک جوان چگونه می‌تواند در جایگاه اجتماعی یا علمیِ مردی به سن او باشد. ثالثاً اگر باشد هم معلوم نیست به تور هم بخورند. رابعاً شاید دخترش سلیقه دیگری داشته باشد.

امثال این حساسیت‌های بی‌جا، سبب می‌شود ازدواج دختران به تأخیر بیفتد و همان‌طور که پیامبر فرموده‌اند، فتنه و فساد در زمین رخ دهد.

[۲] ملاکِ بارزی که در روایات، برای پذیرفتن خواستگار، مورد تأکید قرار گرفته است، «پسندیدن اخلاق و دینِ» خواستگار است. ممکن است اشکال شود که در این‌صورت فقط باید به تیپ خاصی از مردان جواب مثبت داد.

نکته این است که هر خانواده‌ای، با هر سطحی از تدین و هر طرز فکری، تیپ خاصی را می‌پسندند (چه به لحاظ اخلاقی و چه به لحاظ دینی) و معنای «کفویت» هم همین است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۱ ، ۰۸:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

قالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ زَوَّجَ‏ کَرِیمَتَهُ‏ بِفَاسِقٍ‏ نَزَلَ عَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ أَلْفُ لَعْنَةٍ وَ لَا یَصْعَدُ لَهُ عَمَلٌ إِلَى السَّمَاءِ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُ دُعَاؤُهُ وَ لَا یُقْبَلُ مِنْهُ صَرْفٌ وَ لَا عَدْلٌ.»

 إرشاد القلوب، ج‏۱، ص۱۷۴

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس دختر گرامی‌اش را به ازدواج مردی فاسق[۱] درآورد؛

- در هر روز هزار لعن بر او فرود می‌آید،

- اعمال (عبادی)اش به آسمان نمی‌رود (مقبول واقع نمی‌شود)،

- دعایش مستجاب نمی‌شود

- و واجبات و مستحبات از او پذیرفته نمی‌شوند.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] فسق، در لغت به معنای خروج آسیب‌آفرین از دایره شرع، عقل یا عرف است. فاسق، کسی است که به مقررات دینی، عقلی یا عرفی پای‌بند نیست و به‌این‌ترتیب نه‌تنها به خودش، بلکه به دیگران نیز آسیب می‌رساند.

[۲] معلوم است که اگر - با هر انگیزه‌ای؛ از جمله تمکن مالی مرد یا فشار عرف یا… - دخترمان را به ازدواج چنین فردی در آوریم، دین و دنیای او و نسل پس از او آسیب خواهد دید و مسؤول این خسارت کسانی‌اند که عامل این خسارت بوده‌اند.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

نکته قابل توجه این است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌طور مطلق نفرموده‌اند که دخترتان را به ازدواج چنین کسی در نیاورید، بلکه فرموده‌اند «دختر کریمه‌تان را…»؛ چراکه زن و شوهر باید کفو و همتای یکدیگر باشند.

چنان‌که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

«الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ...»

نور:۲۶

«زنان آلوده و فرومایه برای مردان آلوده و فرومایه‌اند

و مردان آلوده و فرومایه برای زنان آلوده و فرومایه‌اند

و زنان پاکیزه و نیکو برای مردان پاکیزه و نیکویند

و مردان پاکیزه و نیکو برای زنان پاکیزه و نیکویند...»

و نیز می‌فرماید:

«الزَّانِی لَا یَنْکِحُ إِلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لَا یَنْکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذَٰلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ»

نور:۳

«مرد زناکار نباید جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج کند

و زن زناکار نباید جز با مرد زناکار یا مشرک ازدواج کند

و این [ازدواج] بر مؤمنان حرام شده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۱ ، ۱۰:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

گاهی در بیان بعضی موضوعات باید خجالت را کنار گذاشت و مسأله را رُک و راست مطرح کرد. همان‌طور که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز در جای خودش چنین می‌کردند.

موضوعی که در این مطلب بیان می‌شود نیز از این دست موضوعات است.

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ أَنَ‏ رَجُلًا غَشِیَ‏ امْرَأَتَهُ وَ فِی الْبَیْتِ صَبِیٌّ مُسْتَیْقِظٌ یَرَاهُمَا وَ یَسْمَعُ کَلَامَهُمَا وَ نَفَسَهُمَا مَا أَفْلَحَ أَبَداً إِذَا کَانَ غُلَاماً کَانَ زَانِیاً أَوْ جَارِیَةً کَانَتْ زَانِیَةً وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا أَرَادَ أَنْ یَغْشَى أَهْلَهُ أَغْلَقَ الْبَابَ وَ أَرْخَى السُّتُورَ وَ أَخْرَجَ الْخَدَمَ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۰۰

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«قسم به خدایی که جانم در دست اوست، اگر مردی با همسرش همبستر شود و در اتاق، کودکی بیدار باشد که آن‌دو را ببیند و صدایشان را و صدای نَفَس‌هایشان را بشنود، هرگز سعادتمند نخواهد شد؛

اگر پسربچه باشد، زناکار می‌شود و اگر دختربچه باشد، زناکار می‌شود.

امام سجاد (علیه‌السلام) هرگاه قصد این کار را می‌نمود، درب را قفل می‌کرد، پرده‌ها را می‌انداخت و خدمتکاران را بیرون می‌کرد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در بعضی روایات نیز نقل شده است: در صورتی که همبستری در جایی انجام شود که کودکی آن‌جا باشد، بیم آن می‌رود که فرزندی که حاصل آن همبستری است، به فسق و فجور شهرت یابد. (طب‌الأئمة، ص۱۳۳) بنابراین، مسأله مسأله‌ی خطیری است و اگر این مراقبت‌های لازم صورت نگیرد، عواقب شومی برای فرزندانمان در پی خواهد داشت.

[۲] چه‌بسا این سرنوشت شوم، خدای نکرده با دیدن صحنه‌های مستهجن نیز در انتظار کودکانمان باشد. لازم است والدین در این زمینه نیز مراقبت جدی داشته باشند تا مبادا چنین صحنه‌هایی از طریقی به چشم و گوش کودکانشان بخورد و موجب محرومیت آن‌ها از سعادت گردد.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۱ ، ۱۰:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

بعضی پسربچه‌ها از زمانی که به دنیا می‌آیند تا چند سال کنار مادرشان می‌خوابند و بعضی‌شان وقتی بزرگ می‌شوند هم دوست دارند همچنان کنار مادرشان بخوابند.

در بعضی خانواده‌ها نیز بچه‌ها - چه دختر باشند، چه پسر باشند و چه دختر و پسر، - به دلیل کوچک بودن خانه یا به دلیل اُنسشان با یکدیگر یا به هر دلیلی، کنار هم می‌خوابند.

در هر صورت، این روند تا یک سنی می‌تواند ادامه داشته باشد و بعد از آن مفاسدی در پی خواهد داشت.

امام صادق (علیه‌السلام) این سن را بیان فرموده‌اند. ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

…عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«یُفَرَّقُ بَیْنَ الْغِلْمَانِ وَ النِّسَاءِ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِینَ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پسربچه‌ها وقتی به سن ده سالگی رسیدند، باید بسترشان از زنان جدا شود.»

 

 

 

…رَوَى عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مَیْمُونٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ یُفَرَّقُ‏ بَیْنَهُمْ‏ فِی‏ الْمَضَاجِعِ‏ لِعَشْرِ سِنِینَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۳۶

 

از امام صادق، از پدرشان، از پدرانشان، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«پسربچه و پسربچه، پسربچه و دختربچه، و نیز دختربچه و دختربچه، در ده‌سالگی، بسترشان باید از هم جدا شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۱ ، ۱۱:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

…أَحَادِیثِ اَللَّیْثِ بْنِ سَعْدٍ: أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یُصَلِّی یَوْماً فِی فِئَةٍ وَ اَلْحُسَیْنُ صَغِیرٌ بِالْقُرْبِ مِنْهُ وَ کَانَ اَلنَّبِیُّ إِذَا سَجَدَ جَاءَ اَلْحُسَیْنُ فَرَکِبَ ظَهْرَهُ ثُمَّ حَرَّکَ رِجْلَیْهِ وَ قَالَ: «حُلْ! حُلْ!» وَ إِذَا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ أَنْ یَرْفَعَ رَأْسَهُ أَخَذَهُ فَوَضَعَهُ إِلَى جَانِبِهِ فَإِذَا سَجَدَ عَادَ عَلَى ظَهْرِهِ وَ قَالَ: «حُلْ! حُلْ!» فَلَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ ذَلِکَ حَتَّى فَرَغَ اَلنَّبِیُّ مِنْ صَلاَتِهِ فَقَالَ یَهُودِیٌّ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّکُمْ لَتَفْعَلُونَ بِالصِّبْیَانِ شَیْئاً مَا نَفْعَلُهُ نَحْنُ. فَقَالَ اَلنَّبِیُّ: «أَمَا لَوْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ لَرَحِمْتُمُ اَلصِّبْیَانَ.» قَالَ: فَإِنِّی أُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ فَأَسْلَمَ لَمَّا رَأَى کَرَمَهُ مِنْ عِظَمِ قَدْرِهِ.

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب، ج‏۴، ص۷۲

 

نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در میان گروهی نماز می‌خواندند و امام حسین (علیه‌السلام) که کوچک بود، کنار ایشان بود.

وقتی پیامبر به سجده رفتند، امام حسین بر پشت ایشان سوار شد. سپس پاهایش را تکان داد و گفت: «برو! برو!»

وقتی رسول خدا خواستند سر از سجده بردارند، ایشان را گرفتند و کنار خود گذاشتند.

وقتی حضرت دوباره به سجده رفتند، امام حسین دوباره بر پشت پیامبر سوار شد و گفت: «برو! برو!»

این‌کار را ادامه داد تا پیامبر نمازشان تمام شد.

یهودی‌ای (که این صحنه را دیده بود، به پیامبر) عرض کرد:

ای محمد! شما (مسلمانان) با کودکان طوری رفتار می‌کنید که ما (یهودیان) چنین نمی‌کنیم!

پیامبر فرمودند:

«بدان! شما نیز اگر به خدا و فرستاده‌اش ایمان داشتید، با کودکان مهربانی می‌کردید.»

یهودی عرض کرد:

پس من به خدا و فرستاده‌اش ایمان آوردم.

آن یهودی به‌این‌خاطر که دید پیامبر علی‌رغم مرتبه والایشان، چنان بزرگوارانه رفتار می‌کنند، مسلمان شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

عَبْدُ الْعَزِیزِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّبِیِّ ص‌ أَنَّهُ کَانَ جَالِساً فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَلَمَّا رَآهُمَا النَّبِیُّ قَامَ لَهُمَا وَ اسْتَبْطَأَ بُلُوغَهُمَا إِلَیْهِ فَاسْتَقْبَلَهُمَا وَ حَمَلَهُمَا عَلَى کَتِفَیْهِ وَ قَالَ: «نِعْمَ الْمَطِیُّ مَطِیُّکُمَا وَ نِعْمَ الرَّاکِبَانِ أَنْتُمَا وَ أَبُوکُمَا خَیْرٌ مِنْکُمَا.»

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب، ج‏۳، ص۳۸۸

 

نقل شده است: پیامبر نشسته بودند که امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم) پیش آمدند.

وقتی پیامبر آن‌دو را دیدند، به‌خاطرشان برخواستند و مکث کردند تا آن‌دو به ایشان برسند.

آن‌گاه به آن‌دو رو کردند، آن‌ها را بغل گرفتند، بر کتف‌هایشان نشاندند و فرمودند:

«چه خوب مَرکبی است مَرکبتان! چه خوب سوارانی هستید شما! و پدرتان از شما بهتر است.»

 

 

در روایتی دیگر، چنین نقل شده است:

 

 

[مُزَرِّدٌ] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ یَقُولُ: سَمِعَ أُذُنَایَ هَاتَانِ وَ بَصُرَ عَیْنَایَ هَاتَانِ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدَیْهِ جَمِیعاً بِکَتِفَیِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ وَ قَدَمَاهُمَا عَلَى قَدَمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَقُولُ: «تَرَقَّ عَیْنَ بَقَّةَ!» قَالَ: فَرَقَا اَلْغُلاَمُ حَتَّى وَضَعَ قَدَمَیْهِ عَلَى صَدْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «اِفْتَحْ فَاکَ!» ثُمَّ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ: «اَللَّهُمَّ أَحِبَّهُ فَإِنِّی أُحِبُّهُ.»

 بحارالأنوار، ج‏۴۳، ص۲۸۶

 

پیامبر با دستانشان کتف‌های امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم) را گرفتند و درحالی‌که پایشان روی پای حضرت بود، فرمودند:

«(از من) بالا بیا، چشم‌کوچولو!»

پس پسربچه بالا آمد تا این‌که پاهایش را روی سینه رسول خدا گذاشت.

سپس حضرت به او فرمودند:

«دهانت را باز کن.»

سپس او را بوسیدند و فرمودند:

«خداوندا! او را دوست بدار که من نیز او را دوست دارم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۰۱ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر