دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام علی» ثبت شده است

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ:

«لاَ تَجْعَلَنَّ أَکْثَرَ شُغُلِکَ بِأَهْلِکَ وَ وَلَدِکَ فَإِنْ یَکُنْ أَهْلُکَ وَ وَلَدُکَ أَوْلِیَاءَ اَللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَوْلِیَاءَهُ وَ إِنْ یَکُونُوا أَعْدَاءَ اَللَّهِ فَمَا هَمُّکَ وَ شُغُلُکَ بِأَعْدَاءِ اَللَّهِ؟!»

 نهج‌البلاغة، ص۵۳۶

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که به یکی از یارانشان فرمودند:

«مبادا بیشترین مشغله‌ات را به [تأمین دنیای] خانواده و فرزندت اختصاص دهی!

زیرا اگر خانواده و فرزندت از اولیاء (دوستانِ) خداوند باشد، خداوند دوستانش را درمانده رها نخواهد کرد

و اگر آنان از دشمنان خداوند باشند، پس اهتمام و اشتغالت نسبت به [تأمین دنیای] دشمنان خدا برای چیست؟!»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

وقتی در احوالات خود یا اطرافیانمان دقت می‌کنیم، گاهی متوجه می‌شویم که ما هم دچار این خطای فاحش هستیم؛

آن‌قدر دغدغه‌ی دنیای همسر و فرزندانمان را داریم که آخرت خود و آن‌ها را فراموش می‌کنیم،

آن‌قدر سرگرم تأمین نیازهای مادی خانواده‌مان می‌شویم، که از نیازهای معنوی خود و آن‌ها غافل می‌شویم

و آن‌قدر نگران این هستیم که بعد از ما چه خواهند داشت و چگونه امرار معاش خواهند کرد، که حیات معنوی و زندگی جاودان خود و آن‌ها را در نظر نمی‌گیریم.

بدتر این‌که:

گاهی دینمان را فدای دنیایمان می‌کنیم،

نیازهای مادی‌مان را به نیاز‌های معنوی‌مان ترجیح می‌دهیم

و در نهایت، چیزی که بعد از خود باقی می‌گذاریم، نسلی است که از دین و معنویت بهره‌ای ناچیز دارد.

چه خوش فرموده است امیر کلام، امیر مؤمنان، علی علیه‌السلام که:

«خَیْرُ مَا وَرَّثَ اَلْآبَاءُ اَلْأَبْنَاءَ اَلْأَدَبُ.»

 غررالحکم، ج۱، ص۳۵۹

«بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث می‌گذارند، ادب (تربیت) است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۷:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَا یُعَذَّبُ فَقَالَ: یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ.» ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «مِیرَاثُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ وَلَدٌ یَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۴

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«عیسی بن مریم (علیهماالسلام) از کنار قبری گذر کرد که صاحبش در حال عذاب کشیدن بود. سال بعد نیز از کنار همان قبر عبور کرد، اما صاحبش دیگر عذاب نمی‌کشید.

عیسی (علیه‌السلام) عرض کرد:

«پروردگارا! سال اول که از کنار این قبر عبور کردم، عذاب می‌شد، اما امسال که عبور می‌کنم، عذاب نمی‌شود!»

خداوند به او وحی فرمود:

«او فرزند صالحی داشت که جاده‌ای را تعمیر کرد و یتیمی را سرپرستی نمود. به‌همین‌خاطر او را در عوض کاری که پسرش انجام داد، آمرزیدم.»

میراث خداوند (عزّوجلّ) از بنده‌ی مؤمنش؛ فرزندی است که بعد از او، خداوند را بندگی کند.»[*]

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«وَلَدُ السَّوْءِ یَعَرُّ الشَّرَفَ وَ یَشِینُ السَّلَفَ.»

 عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۵۰۳

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«فرزند بد، به شرافتِ (فرد) آسیب می‌رساند و پیشینه خانوادگی را لکه‌دار می‌سازد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] تعبیر لطیفی است؛

فرزند صالح عابد، ارثی است که خداوندِ عالَم، پس از مرگ بنده‌ی مؤمنش، از او می‌برد!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۱ ، ۱۵:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ: أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «خَیْرُ تُمُورِکُمُ الْبَرْنِیُّ فَأَطْعِمُوهُ نِسَاءَکُمْ فِی نِفَاسِهِنَّ تَخْرُجْ أَوْلَادُکُمْ زَکِیّاً حَلِیماً.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۲

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«بهترین خرمای شما، «بَرنی»[۱] است. آن را در دوران نِفاسِ[۲] زنانتان، به آن‌ها بخورانید؛ تا فرزندانتان پاک و بردبار شوند.»

 

 

 

...عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «لِیَکُنْ أَوَّلُ مَا تَأْکُلُ اَلنُّفَسَاءُ اَلرُّطَبَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى قَالَ لِمَرْیَمَ: «وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ تُسٰاقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا»» قِیلَ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ أَوَانُ اَلرُّطَبِ؟ قَالَ: «سَبْعَ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمْرِ اَلْمَدِینَةِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ فَسَبْعَ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمْرِ أَمْصَارِکُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی وَ عَظَمَتِی وَ اِرْتِفَاعِ مَکَانِی لاَ تَأْکُلُ نُفَسَاءُ یَوْمَ تَلِدُ اَلرُّطَبَ فَیَکُونُ غُلاَماً إِلاَّ کَانَ حَلِیماً وَ إِنْ کَانَتْ جَارِیَةً کَانَتْ حَلِیمَةً.»»»

 الکافی، ج۶، ص۲۲

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«زن نفساء،[۳] اولین چیزی که می‌خورد باید رطب[۴] باشد؛

چراکه خداوند (تعالی) به حضرت مریم [پس از آن‌که حضرت عیسی (علیهماالسلام) را زیر یک درخت خرما به دنیا آورد،] فرمود:

«وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ اَلنَّخْلَةِ تُسٰاقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا» [مریم:۲۵]

«تنه‌ی درخت خرما را به‌سوی خود بجنبان؛ تا رطب تازه‌ای بر تو فرو ریزد.»»

به ایشان عرض شد:

ای رسول خدا! اگر فصلِ رسیدنِ رطب نبود چه؟

حضرت فرمودند:

«(اگر رطبِ تازه نبود،) هفت خرمای مدینه و اگر این هم نبود، هفت خرما از خرماهای شهرتان؛

چراکه خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«قسم به عزتم و جلالم و عظمت و مقام والایم، زن نفساء، در روزی که زایمان می‌کند، رطب نمی‌خورد، مگراین‌که اگر (فرزندش) پسر باشد، مردی حلیم خواهد شد و اگر دختر باشد، زنی حلیم خواهد شد.»[۵]»»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] بَرنی: نوعی خرمای معروف که سرخ‌رنگ است.

[۲] نِفاس: ساعات و روزهای پس از زایمان (ده روز پس از زایمان که زن خون می‌بیند. در همین ایام است که مادر شیر غلیظی دارد که به شیر آغوز معروف است و برای نوزاد بسیار مفید است.)

[۳] نَفساء: زنی که در دوران نفاس است.

[۴] رطب: خرمای تازه و آبدار.

[۵] این جملات در قرآن نیست. چنین جملاتی (که از قول خداوند است، ولی در قرآن ذکر نشده) را «حدیث قدسی» گویند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ:

«إِیَّاکُمْ وَ تَزْوِیجَ‏ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِیَاعٌ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۳۵۳

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مبادا با زن نادان ازدواج کنید؛ چراکه هم‌نشینی با او بلاء است و فرزندانش تباه می‌شوند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

بر اساس روایات، یکی از حقوق اساسی فرزندان که رعایت آن بر پدرها واجب است، انتخاب مادری شایسته برای آن‌هاست. یعنی آن‌ها حقی بر گردنِ پدرانشان دارند که از مدت‌ها پیش از تولدشان، لازم‌الاجراست.

این خیلی عجیب و تکان‌دهنده است که آقایان باید حقِ کسانی را که هنوز ندیده‌اند و نمی‌شناسند، بلکه هنوز پا به این دنیا نگذاشته‌اند را به جا آورند.

مردان مجرد هنگام انتخاب همسر باید به این واجب شرعی و اخلاقی توجه داشته باشند، و الّا، دیگر نه می‌توانند (مانند نماز واجبی که قضاء شده است،) قضایش را به جا آورند و نه می‌توانند آسیبی که به فرزندان و نسلشان وارد کرده‌اند را جبران کنند.

آن‌ها می‌مانند و یک عمر شرمندگی...

آن‌ها می‌مانند و سؤال سختی که باید در روز قیامت، به فرزندان و نسلشان پاسخ گویند…

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«تَزَوَّجُوا فِی الْحُجْزِ الصَّالِحِ فَإِنَ‏ الْعِرْقَ‏ دَسَّاسٌ‏.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۱۹۷

 

«(با همسری که) در خاندانی صالح (است) ازدواج کنید؛

چراکه (ویژگی‌های آنان از طریقِ) ترشحات بدن[۱]، به‌شکل پنهان، [به همسر و فرزندانتان] سرایت می‌یابد.[۲]»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در متن حدیث از واژه «عِرق» استفاده شده است. عرق، معمولاً به معنای رگ خونی و گاهی رشته عصبی به‌کار می‌رود، اما در این‌جا به‌معنای ترشحاتی است که در عضوی از بدن تولید می‌شود و از آن خارج می‌گردد. (ر.ک: معجم‌مقاییس‌اللغة، ج۴، ص۲۸۳)

یکی از شواهد به‌کار رفتن این واژه در این معنا و نیز تأثیر وراثت بر ویژگی‌های فرزندان، کلام امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) به محمد حنفیه در جنگ جمل است.

قل شده است وقتی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در این جنگ به فرزندشان محمد حنفیه (که در آن زمان حدود ۲۰ سال سن داشته) دستور حمله می‌دادند، او قدری پیش‌روی می‌کرد و بعد می‌ایستاد. حضرت چندبار دستور دادند و او می‌ایستاد و پیش نمی‌رفت. در نهایت به حضرت عرض کرد که مگر باران تیرها را نمی‌بینید؟!

حضرت در گرماگرم نبرد، ضربه‌ای به سینه محمد زدند و پیش از آن‌که خود حمله‌ای کنند و لشکر بصره را از هم بپاشند و آیین رزم را به فرزندشان بیاموزند، به او فرمودند:

«أدرکک عِرقٌ مِن أُمّک»

 شرح نهج‌البلاغة لإبن أبی‌الحدید، ج۱، ص۲۴۳

«عِرقی از مادرت به تو رسیده است.»

توضیح آن‌که محمد حنفیه فرزند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از زنی به‌نام خوله حنفیه (دختر جعفر بن قیس) بوده است و مقصود حضرت این است که تو این ویژگی (ترسیدن از رگبار تیرها) را از من به ارث نبرده‌ای، بلکه از مادرت به تو رسیده است.

اشاره تاریخی دیگری که حضرت امیر به این موضوع دارند، سفارشی است که ایشان در مورد انتخاب زنی که بعدها حضرت عباس (سلام‌الله‌علیهما) را به دنیا آورد، به برادرشان عقیل داشته‌اند؛

ایشان با عقیل (که نسب‌شناسی خبره بود) مشورت کردند و از او خواستند زنی را به او پیشنهاد کند که از خاندانی اصیل، دلیر و جنگاور باشد. عقیل نیز فاطمه بنت حزام (از قبیله بنی‌کلاب) را به حضرت پیشنهاد کردند.

 

[۲] در متن حدیث، در مورد شیوه سرایت ویژگی‌ها (از طریق وراثت) از ماده‌ی «دسّ» استفاده شده است. ایشان می‌فرمایند که عِرق (آن مترشحات بدن که ویژگی‌های ژنتیکی را منتقل می‌کنند،) «دسّاس» هستند. دسیسه، به معنای «نفوذی حیله‌گرانه مخفیانه» است.\

توضیح آن‌که بعضی ویژگی‌ها و اخلاقیات، از طریق تربیت (زبانی یا عملی) به انسان منتقل می‌شوند که آشکارا و محسوس است. اما ویژگی‌های وراثتی بدون این‌که محسوس و قابل مشاهده باشند و بدون این‌که اصلاً در والدین باشند، به فرزندان منتقل می‌شوند.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

احتمالاً در اطرافیانتان دیده‌اید که خصوصیات جسمی و روحی بعضی اشخاص، نه به پدرشان شبیه است و نه به مادرشان، بلکه به دایی، پدربزرگ یا یکی از اقوام دورشان شباهت دارند. این مسأله در علم ژنتیک نیز به اثبات رسیده است.

بنابراین لازم است هنگام انتخاب همسر، علاوه بر ظاهر و روحیات شخص موردنظر، به خصوصیات قوم و تبار او و ویژگی‌هایی قرار است ناخودآگاه و پنهانی به نسل آینده‌مان منتقل شود نیز دقت داشته باشیم.

چنان‌که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«قَامَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خَطِیباً فَقَالَ أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ اَلدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ اَلدِّمَنِ قَالَ اَلْمَرْأَةُ اَلْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ اَلسَّوْءِ.»

 الکافی، ج۵، ص۳۳۲

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به سخنرانی ایستادند و فرمودند: «ای مردم! بپرهیزید از سبزه‌ای که در میان کود حیوانی روییده!»

به ایشان عرض شد: ای رسول خدا! سبزه‌ی در میان کود حیوانی چیست؟

حضرت فرمودند: «زنی زیبا که در خاستگاه (خانواده)ای بد رشد یافته.»»

همچنین لازم است هنگام انتخاب همسر، دست از خودخواهی برداریم، تنها میل و شرایط خود را لحاظ نکنیم و صلاح فرزندان و نسل‌های بعدی‌مان را نیز درنظر بگیریم.

مشخص است که بعضی صفات، چه خوب و چه بد، ناخواسته و ناچار از طریق وراثت به فرزندانمان منتقل می‌شوند، صفاتی که شاید تلاش ما و خودشان نیز برای تغییر آن‌ها فایده چندانی نداشته باشد.

مبادا با انتخاب نامناسبمان همواره نزد فرزندان و نسل آینده‌مان شرمنده و سرافکنده باشیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

روَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَه‏:

«یَا عَلِیُّ حَقُّ اَلْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ یُحْسِنَ اِسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ یَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحاً.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۷۲

 

از رسول خدا نقل شده است که در ضمن توصیه‌های چهارصدگانه‌شان به امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهما) فرمودند:

«ای علی! حق فرزند بر گردن پدرش این است که:

نامی زیبا بر او بگذارد،[۱]

ادبش را نیکو سازد

و او را در جایگاهی سالم[۲] قرار دهد.»

 

 

 

قالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ:

«تَجِبُ‏ لِلْوَلَدِ عَلَى‏ وَالِدِهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ: اخْتِیَارُهُ لِوَالِدَتِهِ وَ تَحْسِینُ اسْمِهِ وَ الْمُبَالَغَةُ فِی تَأْدِیبِهِ.»

 تحف‌العقول، ص۳۲۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سه چیز در حق فرزند، بر پدرش واجب است:

برگزیدن مادری مناسب برای فرزندش،[۳]

انتخاب نامی زیبا برای آن فرزند

و کوشش فراوان و کوتاهی نکردن در تربیت او.»

 

 

 

قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:

«مِنْ حَقِ‏ الْوَلَدِ عَلَى‏ وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ؛ یُحَسِّنُ اسْمَهُ وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتَابَةَ وَ یُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغَ.»

 روضة‌الواعظین‌وبصیرة‌المتعظین، ج‏۲، ص۳۶۹

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«از حقوق فرزند بر گردن پدرش، سه چیز است:

نامی زیبا بر او بگذارد،

نوشتن را به او بیاموزد

و هروقت بالغ شد[۴]، او را به ازدواج درآورد.»[۵]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در اهمیت «انتخاب نام نیکو برای فرزند»، همین بس که این امر به عنوان یکی از حقوق اساسی فرزند و هم‌عرضِ «تلاش برای تربیت او» ذکر شده است.

[۲] در متن حدیث، عبارت «موضعاً صالحاً» به کار رفته است. «موضع» به معنای مکان قرار گرفتن شیء است و «صَلاح» یعنی: سلامت از فساد و تباهی. در مورد مقصود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) احتمالاتی مطرح است:

- این، حق فرزند است که والدینش او را حتی‌الامکان در محیط سالمی پرورش دهند که به دور از فساد باشد؛ محیط زندگی، تحصیل، تفریح و…

- این‌که تلاش کنند برای فرزندشان موقعیت خوب و سلامتی فراهم کنند؛ خانواده‌ی خوبی برای ازدواج، شغلی مناسب، مقام و منزلتی شایسته یا…

- این‌که او را در نهایت (با تلاش‌هایی که برای تربیتش می‌کنند،) به ساحل سلامتی برسانند که به دور از آفات و آسیب‌ها باشد. (و الله العالم)

[۳] این نکته بسیار مهمی است که در روایات نیز بر آن تأکید شده و کم‌تر به آن توجه می‌شود؛ این‌که انسان هنگام انتخاب همسر، تنها به دنبال «همسر مناسب برای خود» نباشد، بلکه وقتی در شور و حرارت ازدواج افتاده است و عشق و علاقه‌ای ایجاد شده است، به این فکر کند که همسر آینده‌اش قرار است «مادر فرزندانش» نیز باشد. بنابراین وقتی ملاک‌هایی برای انتخاب همسر مشخص می‌کند، باید ویژگی‌های یک «مادر مناسب» نیز جزء ملاک‌هایش باشد، تا در آینده شرمنده‌ی فرزندانش نشود! زن مهربانی که توانایی اداره خانه و تربیت فرزندانش را داشته باشد.

[۴] بلوغ؛ یعنی «کاملاً رسیدن به چیزی» و در این عبارت یعنی آمادگی کامل برای ازدواج.

[۵] متأسفانه بسیاری از والدین در دو مرحله، در قبال این حق اساسی فرزندانشان کوتاهی می‌کنند:

- یکی در مرحله بلوغ؛ یعنی وقتی فرزند به سن ازدواج رسید، کوتاهی می‌کنند و به بهانه‌های مختلف، شرایط ازدواج او را فراهم نمی‌کنند.

- و نیز در مرحله پیش از بلوغ؛ یعنی پیش از آن‌که فرزند به سن بلوغ برسد، او را آماده ازدواج نمی‌کنند. به‌همین‌خاطر است که در جامعه با دختران و پسرانی مواجهیم که سنشان روز به روز بیشتر می‌شود، اما نه آمادگیِ تحمل بارهای زندگی مشترک را دارند و نه تمایلی به پذیرش این مسؤولیت.

بنابراین شایسته است:

- والدین با سپردن مسؤولیت‌های مختلف (مانند مسؤولیت نگهداری و مدیریت برادرها و خواهرهای کوچک‌تر یا انجام بعضی کارهای خانه)، شانه‌های فرزندانشان را برای تحمل بار زندگی آماده کنند.

- یا خودشان و یا از طریق یک واسطه‌ی آگاه، دانستنی‌ها و مهارت‌های لازم برای همسرداری را به آن‌ها بیاموزند. البته این مهارت‌ها در وهله اول با مشاهده رفتار والدین به فرزندان منتقل می‌شود.

- آنان را به لحاظ ذهنی برای «ازدواج در اولین فرصت» آماده نمایند.

- هنگام برنامه‌ریزی اقتصادی خانواده، مخارج ازدواج فرزندان را نیز از پیش درنظر بگیرند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۸:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ لِعَلِیٍّ ع بَیْتٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَیْفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی داشتند که چیزی (وسیله‌ای) در آن نبود، به‌جز یک زیرانداز، یک شمشیر و یک قرآن. ایشان در آن اتاق نماز می‌خواندند.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ:

«کَانَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَدِ اتَّخَذَ بَیْتاً فِی دَارِهِ، لَیْسَ بِالْکَبِیرِ وَ لَا بِالصَّغِیرِ، وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ أَخَذَ مَعَهُ صَبِیّاً لَا یَحْتَشِمُ مِنْهُ، ثُمَّ یَذْهَبُ مَعَهُ إِلَى ذَلِکَ الْبَیْتِ فَیُصَلِّی»

 قرب‌الإسناد، ص۱۶۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی در خانه‌شان که نه بزرگ بود و نه کوچک را اختیار کرده بودند و هرگاه در آخر شب قصد نماز می‌کردند، کودکی که از ایشان خجالت نکشد را با خود همراه می‌کردند و با او به آن اتاق (نمازخانه) می‌رفتند و نماز می‌خواندند.»[*]

 

 

 

…عَنْ مِسْمَعٍ قَالَ: کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«إِنِّی أُحِبُّ لَکَ أَنْ تَتَّخِذَ فِی دَارِکَ مَسْجِداً فِی بَعْضِ بُیُوتِکَ ثُمَّ تَلْبَسَ ثَوْبَیْنِ طِمْرَیْنِ غَلِیظَیْنِ ثُمَّ تَسْأَلَ اللَّهَ أَنْ یُعْتِقَکَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْ یُدْخِلَکَ الْجَنَّةَ وَ لَا تَتَکَلَّمَ بِکَلِمَةِ بَاطِلٍ وَ لَا بِکَلِمَةِ بَغْیٍ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از مِسمَع بن عبدالملک نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام، در نامه‌ای) خطاب به من نوشتند:

«من دوست دارم که تو در یکی از اتاق‌های خانه‌ات مسجد (نمازخانه)ای اختیار کنی، سپس دو پیراهن کهنه، ضخیم و زبر بپوشی. آن‌گاه از خداوند بخواهی تو را از آتش رها سازد و به بهشت وارد نماید و (در آن اتاق) هیچ سخن بیهوده و هیچ سخن گناه‌آلودی نگویی.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] گویا علت این‌که حضرت کودکی را در عبادت‌گاهشان با خود همراه می‌کردند، کراهتِ «شب را به‌تنهایی صبح کردن در یک اتاق» است. در روایات متعددی، در خصوص خطر غلبه شیطان در چنین مواقعی هشدار داده شده است.

ان‌شاءالله در مطلب بعدی چند روایت در این خصوص ذکر خواهد شد.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] شاید سرّ توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به ایجاد یک عبادت‌گاه یا نمازخانه‌ی خانگی، این باشد که انسان فارغ از هیاهوها و شلوغی‌های شبانه‌روزش و به‌دور چشم دیگران (که ممکن است از خلوص کارهایش بکاهد) ساعاتی را با توجه، به عبادت بپردازد.

چنان‌که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی خَلَاءٍ لَا یَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَلَائِکَةُ کَانَتْ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّار.» [مجموعة ورام، ج‏۱، ص۵]

«هرکس دو رکعت نماز در مکانی که خالی (از دیگران) باشد و او را جز خداوند (عزّوجلّ) و فرشتگان نبینند، بخواند، برای او (تضمینی مبنی بر) رهایی از آتش (جهنم) خواهد بود.»

[۲] در خانه‌ها و زندگی‌های امروزی، اختصاص یک اتاق جداگانه برای عبادت، برای کمتر کسی میسّر است. اما با توجه به غرض اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از این توصیه، می‌توان در گوشه‌ای از خانه، جای دِنجی (ولو با پرده یا پارتیشن) فراهم نمود تا به دور از چشم دیگران و دور از آن‌چه موجب غفلت است، به عبادت پرداخت. باز هم اگر فراهم کردن چنین فضایی در خانه‌ای ممکن نبود، می‌توان ساعتی از شبانه‌روز که خانه خلوت است را به این امر اختصاص داد.

خداوند همه‌مان را موفق به پیروی از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و انجام عبادات خالصانه گرداند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَدْ عَرَفَ قَاتِلَهُ وَ اللَّیْلَةَ الَّتِی یُقْتَلُ فِیهَا وَ الْمَوْضِعَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ وَ قَوْلُهُ لَمَّا سَمِعَ صِیَاحَ الْإِوَزِّ فِی الدَّارِ صَوَائِحُ تَتْبَعُهَا نَوَائِحُ وَ قَوْلُ أُمِّ کُلْثُومٍ- لَوْ صَلَّیْتَ اللَّیْلَةَ دَاخِلَ الدَّارِ وَ أَمَرْتَ غَیْرَکَ یُصَلِّی بِالنَّاسِ فَأَبَى عَلَیْهَا وَ کَثُرَ دُخُولُهُ وَ خُرُوجُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ بِلَا سِلَاحٍ وَ قَدْ عَرَفَ ع أَنَّ ابْنَ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ قَاتِلُهُ بِالسَّیْفِ کَانَ هَذَا مِمَّا لَمْ یَجُزْ تَعَرُّضُهُ. فَقَالَ: «ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّرَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۲۵۹

 

از حسن بن جَهم نقل شده است که گفت:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم:

به‌راستی‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قاتل خویش را می‌شناختند و می‌دانستند در چه شبی و در کجا به قتل می‌رسند.

صدای شیون مرغابی‌ها را در خانه شنیدند که ناله‌کنان دنبال ایشان بودند. سخن ام‌کلثوم را شنیدند که به ایشان عرض کرد: «کاش در منزل نماز می‌خواندید و به شخص دیگری دستور می‌دادید که بر مردم نماز بخوانند.»

اما امیرالمؤمنین پیشنهاد او را نپذیرفتند و در آن شب، بدون سلاح، زیاد رفت‌وآمد کردند، درحالی‌که می‌دانستند ابن‌ملجم - خداوند لعنتش کند - ایشان را با شمشیر به قتل خواهد رساند.

این(که از مرگِ خود جلوگیری نکردند،) از کارهایی است که انجامشان [عقلاً و شرعاً] جایز نیست.

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

«آن‌چه گفتی (که ایشان از مرگ خود باخبر بودند) درست است، اما ایشان در آن شب مُخیَّر شدند تا [یکی از] تقدیرات الهی رقم بخورد.»[*]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] گویا خداوند، در آن شب، این اختیار را به ایشان دادند که از میان این دو تقدیر، یکی را انتخاب کنند؛ «فرار از مرگ» یا «رهایی با مرگ» را.

این‌جاست که این سخن حضرت، پس از ضربت خوردن، معنا می‌یابد که: «فُزْتَ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۲:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلْخُدْرِیِّ عَنْ أَبِی صَادِقٍ قَالَ: دَخَلَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ سُوقَ اَلتَّمَّارِینَ فَإِذَا اِمْرَأَةٌ قَائِمَةٌ تَبْکِی وَ هِیَ تُخَاصِمُ رَجُلاً تَمَّاراً فَقَالَ لَهَا: «مَا لَکِ؟» قَالَتْ: یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اِشْتَرَیْتُ مِنْ هَذَا تَمْراً بِدِرْهَمٍ فَخَرَجَ أَسْفَلُهُ رَدِیّاً لَیْسَ مِثْلَ اَلَّذِی رَأَیْتُ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ: «رُدَّ عَلَیْهَا» فَأَبَى حَتَّى قَالَهَا ثَلاَثاً فَأَبَى فَعَلاَهُ بِالدِّرَّةِ حَتَّى رَدَّ عَلَیْهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یَکْرَهُ أَنْ یُجَلَّلَ اَلتَّمْرُ.

 الکافی، ج۵، ص۲۳۰

 

از ابوصادق أزدی کوفی نقل شده است:

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) وارد بازار خرمافروشان شدند. ناگهان با زنی مواجه شدند که ایستاده بود و گریه می‌کرد و با مردی خرمافروش دعوا می‌کرد.

حضرت به آن زن فرمودند:

«مشکلت چیست؟»

زن عرض کرد:

ای امیر مؤمنان! از این مرد مقداری خرما، به یک درهم خریدم. [بعد که به خانه رفتم،] خرماهای زیرین که خارج شدند، خراب بودند و مثل خرماهایی که دیده بودم، نبودند.

حضرت به خرمافروش فرمودند:

«(پولش را) به زن برگردان!»

خرمافروش نپذیرفت. حضرت سه بار فرمانشان را تکرار کردند، اما او سرپیچی کرد.

حضرت تازیانه‌شان را بلند کردند تا آن مرد پول زن را پس داد.

راوی گوید:

امام علی (علیه‌السلام) بدشان می‌آمد از این‌که خرما آراسته شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِیدِ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«ثَلاَثَةٌ لاَ یَنْظُرُ اَللَّهُ تَعَالَى إِلَیْهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ أَحَدُهُمْ رَجُلٌ اِتَّخَذَ اَللَّهَ بِضَاعَةً لاَ یَشْتَرِی إِلاَّ بِیَمِینٍ وَ لاَ یَبِیعُ إِلاَّ بِیَمِینٍ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۶۲

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سه گروه هستند که خداوند (تعالی) در روز قیامت به هیچ‌یک از آنان نظرِ [رحمت] نمی‌کند؛

یکی از آنان، مردی است که خداوند را مال‌التجاره‌ی خود می‌کند؛ چیزی را نمی‌خرد مگر با قسم (به خدا) و چیزی را نمی‌فروشد مگر با قسم (به خدا.)»

 

 

 

...عَنْ أَبِی إِسْمَاعِیلَ رَفَعَهُ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ:

«إِیَّاکُمْ وَ اَلْحَلْفَ فَإِنَّهُ یُنَفِّقُ اَلسِّلْعَةَ وَ یَمْحَقُ اَلْبَرَکَةَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۶۲

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بر حذر باشید از قسم خوردن (هنگام معامله)؛ چراکه این‌کار، آن کالایتان را تبلیغ می‌کند، ولی برکت را از بین می‌برد.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ رَفَعَهُ قَالَ: قَامَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى دَارِ اِبْنِ أَبِی مُعَیْطٍ وَ کَانَ یُقَامُ فِیهَا اَلْإِبِلُ فَقَالَ:

«یَا مَعَاشِرَ اَلسَّمَاسِرَةِ! أَقِلُّوا اَلْأَیْمَانَ فَإِنَّهَا مَنْفَقَةٌ لِلسِّلْعَةِ مَمْحَقَةٌ لِلرِّبْحِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۶۲

 

از ابوحمزه ثمالی نقل شده است:

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر فراز محله ابن‌ابی‌مُعَیط که شتران را [برای خرید و فروش] آن‌جا نگه‌داری می‌کردند، ایستادند و فرمودند:

«ای جماعت دلّال! قَسَم‌خوردن‌هایتان را کم کنید؛ چراکه قسم خوردن، کالایتان را تبلیغ می‌کند، ولی سودتان را از بین می‌برد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ جَاءَتْ إِلَى أَبِی طَالِبٍ لِتُبَشِّرَهُ بِمَوْلِدِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ: «اِصْبِرِی سَبْتاً أُبَشِّرْکِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ.»» وَ قَالَ: «اَلسَّبْتُ ثَلاَثُونَ سَنَةً وَ کَانَ بَیْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ثَلاَثُونَ سَنَةً.»

 الکافی، ج۱، ص۴۵۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که فاطمه بنت‌اسد (مادر امیرالمؤمنین)، نزد (شوهرش) ابوطالب رفت تا او را به ولادت پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) بشارت دهد.

ابوطالب به او گفت: «به‌اندازه یک ″سَبت″ صبر کن؛ که تو را به (مولودی) بشارت می‌دهم که مثل او است، جزاین‌که نبوت ندارد.»»

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«″سَبت″، سی سال است و (فاصله‌ی سنیِ) میان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سی سال بود.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] حضرت ابوطالب چهار پسر داشت که فاصله سنی میان هریک از آن‌ها با پسر بعدی، ده سال بوده است؛ «طالب» پسر اول بوده است و حضرت ابوطالب به‌واسطه‌ی او به این کنیه نامیده شده است. پسر دوم «عقیل» است که ماجراهایی از او شنیده‌اید. پسر سوم «جعفر» بوده که نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین برادر حضرت امیر به ایشان بوده و پسر چهارم نیز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب بوده است.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

اشاره‌ی ایشان به این‌که فرزندشان امیرالمؤمنین «مثلِ» پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) است، شبیه این فرمایش خداوند در آیه شریفه مباهله است:

«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ» [آل‌عمران:۶۱]؛

«(ای پیامبر!) هرکس بعد از این‌که علمی به تو داده شد، درباره او (حضرت عیسی) با تو محاجّه کرد، (به آن‌ها) بگو: «بیایید. پسرانتان را و پسرانمان را، و زنانتان را و زنانمان را، و خودتان را و خودمان را (نیز) فرا بخوانیم. سپس (دو گروه) یکدیگر را نفرین کنیم. پس لعنت خداوند بر دروغ‌گویان.»»

همان‌طور که می‌دانید این آیه در خصوص مسیحیان نجران نازل شده است که در برابر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ادعای حقانیت داشتند و حضرت به دستور خداوند با آن‌ها مباهله کردند.

مباهله، درخواست لعن و نفرین یکدیگر از خداوند است برای اثبات حقانیت، و بین دو گروه که هر دو ادعای حقانیت دارند، رخ می‌دهد.

شیعه و سنی نقل کرده‌اند که پیامبر در اجابت به فرمان خداوند، در این صحنه تاریخی، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهما) را برای همراهی خود فرا خواندند.

بنابراین امام حسن و امام حسین، به‌عنوان پسران رسول خدا، حضرت زهرا، به‌عنوان زنان ایشان، و حضرت امیر به‌عنوان نفس (جانِ) ایشان در این مواجهه حاضر شدند.

این‌که حضرت امیر، نفس و جان و خودِ پیامبر عنوان گرفته‌اند، در میان شیعه و اهل‌سنت، از فضایل ایشان محسوب می‌شود و نشان از نزدیکی جایگاه ایشان به پیامبر (صلوات‌الله‌علیهما) دارد. همان مقام، با این تفاوت که ایشان پیامبر نیستند.

از فرزند احمد بن حنبل (چهارمین پیشوای مذهبی اهل سنت) نقل شده است که وقتی از پدرش پرسیدند برترین اصحاب پیامبر چه کسانی هستند، افرادی را نام برد، اما از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نامی به میان نیاورد. وقتی علت را جویا شدند، با استناد به همین آیه، پاسخ داد: علی بن ابی‌طالب از اصحاب نیست، او نفس پیغمبر است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«مَرَّ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى جَارِیَةٍ قَدِ اِشْتَرَتْ لَحْماً مِنْ قَصَّابٍ وَ هِیَ تَقُولُ زِدْنِی فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ: «زِدْهَا فَإِنَّهُ أَعْظَمُ لِلْبَرَکَةِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۱۵۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از کنار کنیزکی که مقداری گوشت از قصابی خریده بود و می‌گفت: "بیش‌تر به من بده"[*]، عبور می‌کردند.

امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) به آن قصاب فرمودند:

«به او بیش‌تر بده؛ چراکه این کار برکتش بیش‌تر است.»»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] یعنی داشته چانه می‌زده که در ازای پولی که پرداخته بوده، گوشت بیش‌تری بگیرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْکُوفَةِ عِنْدَکُمْ یَغْتَدِی کُلَّ یَوْمٍ بُکْرَةً مِنَ اَلْقَصْرِ فَیَطُوفُ فِی أَسْوَاقِ اَلْکُوفَةِ سُوقاً سُوقاً وَ مَعَهُ اَلدِّرَّةُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ کَانَ لَهَا طَرَفَانِ وَ کَانَتْ تُسَمَّى اَلسَّبِیبَةَ فَیَقِفُ عَلَى أَهْلِ کُلِّ سُوقٍ فَیُنَادِی: «یَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اِتَّقُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.» فَإِذَا سَمِعُوا صَوْتَهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَلْقَوْا مَا بِأَیْدِیهِمْ وَ أَرْعَوْا إِلَیْهِ بِقُلُوبِهِمْ وَ سَمِعُوا بِآذَانِهِمْ فَیَقُولُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «قَدِّمُوا اَلاِسْتِخَارَةَ وَ تَبَرَّکُوا بِالسُّهُولَةِ وَ اِقْتَرِبُوا مِنَ اَلْمُبْتَاعِینَ وَ تَزَیَّنُوا بِالْحِلْمِ وَ تَنَاهَوْا عَنِ اَلْیَمِینِ وَ جَانِبُوا اَلْکَذِبَ وَ تَجَافَوْا عَنِ اَلظُّلْمِ وَ أَنْصِفُوا اَلْمَظْلُومِینَ وَ لاَ تَقْرَبُوا اَلرِّبَا وَ أَوْفُوا «اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ» ... «وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»» فَیَطُوفُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی جَمِیعِ أَسْوَاقِ اَلْکُوفَةِ ثُمَّ یَرْجِعُ فَیَقْعُدُ لِلنَّاسِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۱۵۱

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در کوفه، هرروز صبح زود، از مقرّ حکومتی نزد شما (بازاریان) می‌آمدند و بازارهای کوفه را یک‌به‌یک دور می‌زدند، درحالی‌که تازیانه‌ای بر شانه‌شان بود که دو سر بود و سبیبه نام داشت.

آن‌گاه بر سر اهالی هریک از بازارها می‌ایستادند و ندا می‌دادند:

«ای جماعت تاجر! از [عذاب] خداوند (عزّوجلّ) بپرهیزید!»

وقتی اهل آن بازار صدای ایشان را می‌شنیدند، آن‌چه در دست داشتند را رها می‌کردند، دل‌هایشان را به ایشان می‌سپردند و با گوش‌هایشان گوش می‌کردند.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سپس می‌فرمودند:

- «استخاره را (بر کارهایتان) مقدم کنید.[۱]

- با سهل‌گیری (در خرید و فروش) تبرّک بجویید.[۲]

- به خریداران نزدیک شوید.[۳]

- خود را با حلم (بردباری) بیارایید.

- از قسم خوردن[۴] خودداری کنید.

- از دروغ دوری نمایید.

- از ظلم کردن بپرهیزید.

- نسبت به مظلومان انصاف به‌خرج دهید.

- به ربا نزدیک نشوید.

- به پیمانه و ترازو وفادار باشید.[۵]

- اجناس مردم را کم محاسبه نکنید[۶]

- و در زمین تبهکارانه فساد نکنید.»[۷]

آن‌گاه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در تمام بازارهای کوفه می‌چرخیدند، بعد [به مقرّ حکومتی] بازمی‌گشتند و برای [رسیدگی به امورِ] مردم جلوس می‌فرمودند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود از استخاره - چنان‌که پیش‌تر پیرامون آن مطالبی ارائه شده بود - طلب خیر از خداوند است؛ یعنی انسان پیش از انجام یک کار، از خداوند بخواهد خیر او را در آن کار قرار دهد؛ اگر به صلاحش است، آن را تسهیل نماید و اگر به صلاحش نیست، چنان مقدر فرماید که آن کار پیش نرود.

[۲] یعنی با سخت نگرفتن (در تعیین قیمت و برخورد با مشتریان و…،) به داشته‌هایتان برکت و فزونی ببخشید.

[۳] شاید مقصود این باشد که به قیمت مدنظر خریداران نزدیک شوید؛ تخفیف دهید.

[۴] مقصود این است که برای مشتری قسم نخورید که این کالا چنین ویژگی‌ای دارد یا به فلان‌قیمت خریده‌ام یا…

[۵] یعنی در اندازه‌گیری کالاهایی که با وزن و پیمانه اندازه می‌شوند، خیانت نکنید.

[۶] اشاره‌ای است به آیه ۸۵ سوره أعراف؛ «اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ».

[۷] اشاره‌ای است به آیه ۸۵ سوره هود؛ «وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«مَنْ بَاعَ وَ اِشْتَرَى فَلْیَحْفَظْ خَمْسَ خِصَالٍ وَ إِلاَّ فَلاَ یَشْتَرِیَنَّ وَ لاَ یَبِیعَنَّ اَلرِّبَا وَ اَلْحَلْفَ وَ کِتْمَانَ اَلْعَیْبِ وَ اَلْحَمْدَ إِذَا بَاعَ وَ اَلذَّمَّ إِذَا اِشْتَرَى.»

 الکافی، ج۵، ص۱۵۰

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کسی که خرید و فروش می‌کند، باید از پنج خصلت (در خود) محافظت کند، و الا، نباید بخرد و بفروشد؛

- ربا [دادن یا گرفتن]،

- قسم خوردن [در مورد کالا]،

- پنهان کردن عیبِ [کالا]،

- تعریف کردن [از کالا] وقتی می‌فروشد

- و بدگویی کردن [از کالا] وقتی می‌خرد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ عَلَى اَلْمِنْبَرِ:

«یَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ وَ اَللَّهِ لَلرِّبَا فِی هَذِهِ اَلْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا شُوبُوا أَیْمَانَکُمْ بِالصِّدْقِ اَلتَّاجِرُ فَاجِرٌ وَ اَلْفَاجِرُ فِی اَلنَّارِ إِلاَّ مَنْ أَخَذَ اَلْحَقَّ وَ أَعْطَى اَلْحَقَّ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۵۰

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که بر فراز منبر فرمودند:

«ای جماعت تاجر!

(اول آموختنِ) فقه، بعد تجارت (کاسبی). اول فقه، بعد تجارت. اول فقه، بعد تجارت.

به خدا قسم، ربا در این امت، از حرکت مورچه روی کوه صفا پنهان‌تر است.

ایمانِ خود را با صداقت بیامیزید.

تاجر، فاجر است و فاجر در آتش است، مگر کسی که حق بگیرد و حق بپردازد.»

 

 

 

...عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ:

«مَنِ اِتَّجَرَ بِغَیْرِ عِلْمٍ اِرْتَطَمَ فِی اَلرِّبَا ثُمَّ اِرْتَطَمَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۵۴

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«هرکس بدون علم، تجارت (خریدوفروش) کند، پی‌در‌پی در (باتلاقِ) ربا فرو می‌رود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ:

«أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ وُلْدِ اَلْأَنْبِیَاءِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۳۳

 

از امام صادق، از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«امانت را ادا کنید (بازگردانید)، حتی به قاتل فرزندان انبیاء.»

 

 

 

...عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِی حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ عَلَیْکُمْ بِأَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَکُمْ وَ لَوْ أَنَّ قَاتِلَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اِئْتَمَنَنِی عَلَى أَمَانَةٍ لَأَدَّیْتُهَا إِلَیْهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۳۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«تقوای خداوند را پیشه کنید و بر شما باد بازگرداندن امانت به کسی که شما را امین دانسته. اگر قاتل علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) مرا امین بداند و امانتی به من بسپارد، آن را به او باز خواهم گرداند.»

 

 

 

...عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی وَصِیَّةٍ لَهُ:

«اِعْلَمْ أَنَّ ضَارِبَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّیْفِ وَ قَاتِلَهُ لَوِ اِئْتَمَنَنِی وَ اِسْتَنْصَحَنِی وَ اِسْتَشَارَنِی ثُمَّ قَبِلْتُ ذَلِکَ مِنْهُ لَأَدَّیْتُ إِلَیْهِ اَلْأَمَانَةَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۳۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در (ضمنِ) توصیه‌ای، به عمار بن مروان فرمودند:

«بدان! کسی که با شمشیر به حضرت علی (علیه‌السلام) ضربه زد و ایشان را کشت، اگر مرا امین بداند، از من نصیحت بخواهد و با من مشورت کند، آن‌گاه من (امانتی) از او بپذیرم، امانت را به او باز خواهم گرداند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۰۰ ، ۱۰:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«أَتَى رَجُلٌ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ فَقَالَ: إِنِّی کَسَبْتُ مَالاً أَغْمَضْتُ فِی مَطَالِبِهِ حَلاَلاً وَ حَرَاماً وَ قَدْ أَرَدْتُ اَلتَّوْبَةَ وَ لاَ أَدْرِی اَلْحَلاَلَ مِنْهُ وَ اَلْحَرَامَ وَ قَدِ اِخْتَلَطَ عَلَیَّ. فَقَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «تَصَدَّقْ بِخُمُسِ مَالِکَ فَإِنَّ اَللَّهَ جَلَّ اِسْمُهُ رَضِیَ مِنَ اَلْأَشْیَاءِ بِالْخُمُسِ وَ سَائِرُ اَلْأَمْوَالِ لَکَ حَلاَلٌ.»»

 الکافی، ج۵، ص۱۲۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی نزد امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) آمد و عرض کرد:

من مالی به‌دست آورده‌ام که چشمم را بسته بودم که از راه حلال به‌دست می‌آید یا از حرام. حال قصد توبه کرده‌ام، اما نمی‌دانم چه‌مقدار از آن حلال است و چه‌مقدار حرام؛ (با هم) مخلوط شده است.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند:

«خُمس (یک‌پنجمِ) مالت را تصدّق کن (بپرداز)؛ چراکه خداوند (جلّ‌اسمه) به خمس هرچیز رضایت داده و مابقی اموال بر تو حلال است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۰۰ ، ۰۸:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِیَّاکُمْ وَ اَلدَّیْنَ فَإِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهَارِ وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّیْلِ وَ قَضَاءٌ فِی اَلدُّنْیَا وَ قَضَاءٌ فِی اَلْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۵

 

از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«از این‌که بدهی‌ای به گردنتان باشد، بپرهیزید؛

زیرا بدهی داشتن، مایه‌ی ذلت و خواری در روز، و غم و اندوه در شب است

هم در دنیا بازپرداختش لازم است و هم در آخرت.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«اَلدَّیْنُ رِبْقَةُ اَللَّهِ فِی اَلْأَرْضِ فَإِذَا أَرَادَ اَللَّهُ أَنْ یُذِلَّ عَبْداً وَضَعَهُ فِی عُنُقِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«بدهی داشتن، حلقه‌ی ریسمان (قلاده‌ی) خداوند در زمین است؛

هرگاه خداوند اراده کند که بنده‌ای را ذلیل کند، آن را به گردنش می‌افکند.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«لاَ وَجَعَ إِلاَّ وَجَعُ اَلْعَیْنِ وَ لاَ هَمَّ إِلاَّ هَمُّ اَلدَّیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هیچ دردی دردناک‌تر از درد چشم و هیچ اندوهی اندوهناک‌تر از اندوهِ بدهی نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یَحْتَطِبُ وَ یَسْتَقِی وَ یَکْنُسُ وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ سَلاَمُ اَللَّهِ عَلَیْهَا تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) هیزم جمع می‌کرد، آب می‌آورد و (تنور را) جارو می‌زد و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) گندم را آرد می‌کرد، (آن را) خمیر می‌کرد و نان می‌پخت.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

تأمل در تقسیم کاری که در فرآیند تهیه نان توسط این دو اُسوه‌ی مردان و زنان مؤمن صورت گرفته است، نکاتی را به دستمان خواهد داد؛ این‌که کدام بخش از کارها را مرد به عهده می‌گیرد و کدام بخش را زن عهده‌دار می‌شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۰ ، ۱۱:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

و حَکَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ اَلْبَاقِرُ علیهماالسلام أَنَّهُ قَالَ:

«کَانَ فِی اَلْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ اَلْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلْبَاقِی فَالاِسْتِغْفَارُ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى: «وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»»

 نهج البلاغة، ص۴۸۳

 

از امام باقر نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) فرمودند:

«بر روی زمین، دو امان (پناه) از عذاب خداوند بود که یکی از آن‌دو از دست رفته و دیگری باقی مانده است. پس به آن [امانی که در دسترس است،] چنگ زنید؛

آن امانی که از دست رفته است، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود

و امانی که باقی مانده، استغفار است.

خداوند (تعالی) فرموده است:

«وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»[انفال:۳۳]؛ «خداوند بر آن نیست که آنان را عذاب کند، درحالی‌که تو [ای پیامبر] در میانشان هستی و خداوند بر آن نیست که عذاب‌کننده‌ی آنان باشد، درحالی‌که آنان استغفار می‌کنند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۰ ، ۰۸:۵۱
ابوالفضل رهبر